سوگنامه شمع انقلاب

سوگنامه شمع انقلاب

 

 درد فراق

 از لحظه‏اى كه شنيديم قلب او
از حركت ايستاده است، دريافتيم كه پرواز روح آبى او در آسمان عشق آغاز شده است.
افسوس خورديم كه يك سرو بلند بالاى ديگر را نيز از دست مى‏دهيم و بهارى گل افشان
از فصلهاى ملكوتى‏مان خزان مى‏گردد.

 او بوى امام مى‏داد، بوى نماز
شب، بوى مناجات، بوى عاشورا. حنجره‏اش پر از ياحسينى بود كه ظهر عاشورا در حسينيه
كوچك جماران زمزمه مى‏شد، دستهايش عطر زيارتنامه و قرآن مى‏داد، همان قرآنى كه
امام مى‏خواند، لبهايش همان دعايى را زمزمه مى‏كرد كه لبهاى امام ترنّم مى‏كرد.
وقتى براى مردم صحبت مى‏كرد و برايشان از پدر مى‏گفت، احساس مى‏كرديم كه روح خدا
در ميان ماست و رائحه عبايش و شميم عمامه‏اش در مشام عاشقان باقى است.

 صد افسوس كه براى ما دلسوختگان
و داغ ديدگان نگفت كه درد فراق و دورى از پدر مهربانش با وى چه كرد كه اين چنين عزم
سفر كرد و به آغوش گرم و دريايى‏اش پيوست براى ما نگفت كه در آن هجران عظيم و
طاقت‏فرسا چه مى‏كشيد.

 باز هم آسمان ايران گريست.
زمين سيه‏پوش شد و دلهاى مالامال از عشق به ولايت و تولاّى خاندان كبير خمينى فقيد
به تلاطم درآمد، خبر سنگين بود و سوزناك و دردآور: يادگار گرامى امام به لقاء الله
پيوست.

 دستهايى كه شفاى عاجلش را،
عاجزانه از خدا خواسته بودند بر سر و سينه فرود آمدند و بغضهاى گره خورده در گلو
شكست. زخمهاى التيام نيافته داغ فقدان پير جماران دوباره سر باز كرد و داغها تازه
شد، آن كه وجود نازنينش مرهمى بود بر دلهاى سوخته و گداخته از مصيبت جانكاه ارتحال
امام امت، ديده از جهان فانى فروبست و جماران را تنهاتر از هميشه در هاله‏اى از
اندوه و غم فرو برد.

 روح بلند يادگار عزيز و ارجمند
امام به روح خدا پيوست، ستون استوارى كه تكيه‏گاه متين و محكمى بود براى امام
عزيزمان در سالهاى تبعيد و مبارزه پيش از انقلاب و دوران پرحادثه بعد از آن، هر
چند »فراق يار نه آن مى‏كند كه بتوان گفت« ولى هرگاه عشق ديدار يار پير و مرشد و
مرادمان، دلهاى لاله صفت ما را هوايى مى‏كرد به جماران و به حسينيه پرخاطره‏اش
پناه مى‏آورديم و نور آفتاب وجودِ امام راحلمان را در سيماى ستاره آسمان ديدگان
ياران خمينى مى‏جستيم. »احمدآقا«ى عزيز براى ما يادآور چهره نورانى بنيانگذار
انقلاب بود و بوى گل از دست رفته را از گلاب وجودش جستجو مى‏كرديم.

 دردا و دريغا كه چه كوتاه بود
ايام وصال در راه استفاضه از محضر آفتابى سايه آفتاب انقلاب. او كه دلش به عشق
امامش تپيده بود. امامى كه قلبش به گرماى همراهى وجود عزيز و پروانه‏سان او مى‏زد.
حاج احمدآقا محو امام بود چنانكه امام نيز محو خدا بود و در اسلام و انقلاب ذوب
شده بود.

 

 × احمد آقا در نگاه ولايت

 حضرت امام خمينى‏قدس سره بنيانگذار
كبير انقلاب اسلامى و پدر و مراد احمدآقا، درباره فرزندش مى‏فرمايد:

 »من شهادت مى‏دهم كه احمد
فرزند اين‏جانب از موقعى كه در مسايل روز مورد مشورت است و تماس با كارهاى اين
جانب داشته است، تا حالِ تحريرِ اين كلمات از او خلاف دستورات اين‏جانب مشاهده نكرده‏ام
و در اعلاميه‏ها و امثال آنها تصرفى بدون رضاى من نكرده است و چيزى بر خلاف
گفته‏هاى من هم نسبت نداده است. و بالجمله خلافى از او مشاهده نكردم، لكن بايد
احمد بداند كسانى خصوصاً مثل او كه در اين امور اجتماعى يا سياسى وارد مى‏شوند،
مصون از افترا و ضربه نيستند و بايد او حساب خود را با خداى قادر متعال درست كند و
به ذات مقدسش اتكال نمايد و از بشر ضعيف هراس نداشته باشد، كه مكايد بشرى چون خودش
زودگذر و فانى است و همه به سوى او جلّ و علا خواهيم رفت و اكنون نيز در محضر
مبارك او هستيم.«1

 رهبر معظم انقلاب اسلامى؛ حضرت
آية الله العظمى خامنه‏اى نيز در بخشى از پيام شيوا و ارزشمندش به مناسبت رحلت حاج
احمدآقا، به گوشه‏هايى از زواياى شخصيت و اقدامهاى آن فقيد سعيد اشاره نموده،
فرمودند:

 »در دوران پر حادثه انقلاب،
مرحوم حجةالاسلام والمسلمين حاج سيد احمد خمينى يكى از مؤثرترين عناصر در جريانات
كلى كشور و انقلاب بود. او براى رهبر كبير انقلاب فرزندى مهربان و در عين حال،
مشاورى امين و يارى ديرين و سربازى فداكار و مريدى گوش به فرمان و كارگزارى لايق و
كارآمد بود. امام بزرگ ما بارها محبت پرشور و اعتماد عميق و تحسين قلبى خود نسبت به
اين فرزند خاضع و مطيع خود را بر زبان آورده بود و نزديكترينها گواهى صادق آنچنان
پدرى را، در حق پسر يگانه‏اش از آن زبان پرهيزگار شنيده بودند.

 در طول سالهاى انقلاب چه بسيار
گره‏ها كه به دست او گشوده شد و چه بسيار از كارهاى بزرگ كه به تدبير او انجام شد.
از اينها برتر نقش اين عنصر پرتلاش و پرتوان در حراست عاشقانه از سلامتى جسمى و
آرامش خاطر امام بزرگوار بود. بى‏شك سلامت و توان جسمى و قدرت كارى آن قائد
عظيم‏الشأن در دوران پرمخاطره دهساله، با وجود كهولت سنى و بيمارى قلبى در ميان
عوامل و اسباب عادى از همه بيشتر به ابتكار و مراقبت و پيگيرى دلسوزانه اين فرزند
مهربان، وابسته بود… بى‏شك در آخرين ماههاى دوران نهضت، هيچ كس در ارتباط با
امام بزرگوار نقشى تا بدين حد بزرگ و مؤثر از خود بروز نداده است.«2

 × ويژگيهاى حاج احمد آقا

 يادگار گرانقدر امام، از
ويژگيهاى برجسته‏اى برخوردار بود؛ او در همان حال كه كارگزارى لايق و توانا و
مشاورى امين و نخبه براى امام بود، سياستمدارى هوشمند و زاهدى پرهيزكار و عارفى
شيدا به شمار مى‏رفت كه معنويت و زهد وى تحت شعاع شخصيت سياسى – اجتماعى او قرار
گرفته و كمتر شناسانده شده است.

 به هر حال در اين مختصر به
گوشه‏هايى از زواياى شخصيت اين بزرگمرد اشاره مى‏كنيم:

 1- حمايتهاى ايشان از مقام
ولايت‏فقيه و موضع‏گيريهاى داهيانه آن مبارز نستوه، خصوصاً بعد از ارتحال رهبر
كبير انقلاب اسلامى، همواره موجب دلگرمى و وحدت امت مبارز اسلامى بوده است.

 يادگار امام عميقاً از رهبرى
حضرت آيةالله العظمى خامنه‏اى خرسند بودند و جدّاً معتقد به آن، از اين رو در
وصيتنامه‏اش – كه براى پس از مرگ نگارش يافته و هيچ شائبه انگيزه غير خدايى در آن
نيست – مى‏نويسد: »به حسن و برادرانش اين توصيه را مى‏نمايم كه هميشه سعى كنند در
خط رهبرى حركت كنند و از آن منحرف نشوند كه خير دنيا و آخرت در آن است و بدانند كه
ايشان موفقيت اسلام و نظام و كشور را مى‏خواهند. هرگز گرفتار تحليلهاى گوناگون
نشوند كه دشمن در كمين است.«3

 آن فرزانه بزرگ در زمانِ
زندگانى پربركت خويش نيز بارها، اين مهم را يادآور مى‏شد كه به ذكر نمونه‏هايى از
آن بسنده مى‏كنيم:

 »رهبرى امروز نظام، تنها
تفاوتش با رهبرى قبلى، در شرايط سنّى است و هدف آيةالله خامنه‏اى، همان هدف امام
است.«4 »بايد همگى پشت سر رهبرى قرار گيريم و از آرمانهاى امام و رهبر عزيز و
محبوبمان؛ حضرت آية الله خامنه‏اى دفاع كنيم.«5 »اطاعت از مقام معظم رهبرى، حضرت
آيةالله خامنه‏اى بر همه لازم و واجب است.«6 »ما امروز رهبرى و ولايت داريم و مثل
زمان امام بايد ببينيم كه رهبرى چه مى‏گويد و به آن عمل كنيم و پشت] سر[ او حركت
كنيم.«7 »مواضع سازش ناپذير مقام معظم رهبرى، يادآور مواضع حكيمانه امام خمينى
است.«8 »ميزان تشخيص حق و باطل و ملاك عمل براى ما، رهنمودهاى مقام معظم رهبرى
است.«9

 2- با اين كه آن فقيد سعيد
امكانات مالى فراوانى در اختيار داشت ولى همواره جانب زهد و پرهيز از مصرف
بيت‏المال را در پيش مى‏گرفت، لذا بعد از رحلت حضرت امام‏رحمه الله وقتى برخى از
دوستان به ايشان پيشنهاد مى‏كنند كه دفتر امام با همان قدرت قبلى به كار خود ادامه
دهد، ايشان در پاسخ مى‏فرمايد: »بايد ببينيم هدف از اين كار چيست، براى خود است،
يا خدا، براى اين كه اگر مردم بر تقليد امام‏رحمه الله باقى هستند و سهم امامى در
اختيار دارند كه مى‏خواهند بپردازند بايد هدايت شوند كه بيت‏المال در اختيار رهبر
معظم انقلاب قرار گيرد و ما نبايد در مسائل بيت‏المال وارد شويم و اگر دفتر به
همين وضع باقى بماند تابعيت از هواى نفس است.«

 از اين رو در وصيتنامه
آورده‏اند:

 »من شخصاً در هيچ بانك و
مؤسسه‏اى يا شركتى و از اين قبيل، وجهى ندارم و اگر مختصر پولى در بانك تعاون
اسلامى دارم، شهريه‏هاى مراجع بزرگوار قم است كه بايد صرف فقرا گردد.«

 »وجوهى كه نزد خودم است يا پول
شخصى و يا وجوه شرعيه است كه جاى هر كدام مشخص و روى هر كدام نوشته شده است اگر به
پولى برخورد شد كه مشخص نبود، از اموال خودم محسوب نگردد. كليه وجوهى كه سهم مبارك
و يا خيرات است در اختيار رهبر بزرگوارمان؛ حضرت آية الله خامنه‏اى دامت بركاته
قرار گيرد تا در موارد مقرره‏اش صرف گردد.«

 3- دوستى و دشمنى او با افراد
در جريان انقلاب و پس از آن، فقط براى انجام وظيفه و اداى تكليف بوده است، از اين
رو در وصيتنامه مى‏نويسد: »بين خود و خداى خود رضايت كامل دارم كه تمام تلاشم براى
تقويت اسلام و نظام و امام بوده است و از اين جهت در آرامش كامل به سر مى‏برم.
البته من هم مانند همه كسانى كه درگير كارهاى مختلف مبارزاتى و سياسى هستند
بى‏اشتباه نبودم و به اين اعتراف مى‏كنم، ولى تنها كسانى اشتباه نمى‏كنند كه كارى
نمى‏كنند، در زد و خوردهاى سياسى ممكن است كارهايى انجام داده باشم كه مناسب شأن
امام و ياران امام نبوده باشد، تقاضايم از خدا و ياران امام اين است كه مورد عفوم
قرار دهند. من در جهت مصلحت امام به هيچ فرد و گروهى رحم نكرده‏ام و خيليها را در
اين راستا رنجانده‏ام كه هنوز هم از اين جهت ناراحت نيستم.«

 4- احمد آقا كه پيوسته مورد
توجه حضرت امام بود، مى‏كوشيد تا در راه خودسازى و تهذيب نفس نهايت استفاده را از
وجود مبارك پدر بنمايد. از اين رو بنا به وصيت پدر، مى‏كوشيد تا مراحلى از سير و
سلوك معنوى را طى كند. لذا، گاه در ديدار با برخى از علما مى‏فرمود:

 »هر چند عمر به دست خداست لكن
با توجه به خصوصيات جسمانى و بيماريهايى كه دارم، فكر نمى‏كنم عمر طولانى داشته
باشم و مى‏ترسم خدا را در حالى ملاقات كنم كه كاملاً خالص نشده باشم. لذا از شما
مى‏خواهم مرا دعا كنيد كه در اين چند روزه كه از عمرم باقى مانده، خالصانه زندگى
كنم و در موضعگيريها واقعاً خدا را در نظر بگيرم و در ردّ و تأييد افراد جز خدا
چيز ديگرى را منظور نكنم.«

 حاج احمدآقا، حضرت امام‏عليه
السلام را در خواب ديده و از ايشان پرسيده بود كه در عالم آخرت چه خبر است؟ آقا
فرموده بودند: پسرم، همه حقيقت است، حتى اعمال دستها منعكس است؛ انسان اگر دستش را
هم تكان داده باشد ثبت شده و در عالم آخرت، اين تكان دادن دست، روى هر حسابى بوده،
در آن جا وجود دارد، بنابراين سعى كن هميشه خوب باشى و در جهت تقواى الهى گام
بردارى و اين چهل – پنجاه سال زندگى دنيا آنقدر ارزش ندارد كه به زندگى جاودان
آخرت لطمه‏اى وارد كند بلكه كارى كنيد كه در آن سراى ابدى همواره سربلند باشيد و
فرموده بود: من كه بحمداللّه گذشتم اما محاسبه الهى بسيار سخت است!

 حاج احمد آقا، ويژگيهاى
ارزشمند ديگرى نيز داشت و وجود مباركى بود كه پاسدار راستين اصول و ارزشهاى انقلاب
و بازوى تواناى رهبر معظم انقلاب به شمار مى‏رفت ولى تقدير الهى چنين بود و شايد
مرگ آن عزيز نيز از الطاف خفيه الهى باشد. او به ملكوت اعلى پيوست و در جوار اجداد
گرامى و پدر بزرگوارش آرميد و وصيت او كه دفاع از انقلاب اسلامى و دستاوردهاى بزرگ
آن و پيروى از مقام معظم رهبرى است براى ما به يادگار مانده است. و اميد كه آن بيت
گرامى، همچون مشعلى فروزان، ادامه دهنده آن راه مقدس باشد و امت قهرمانِ ايران با
حضور در صحنه و اطاعت از فرامين حضرت آيةالله العظمى خامنه‏اى به وصيت آن يار سفر
كرده جامه عمل بپوشانند.

 درود خداوند بر او، آن زمان كه
زاد و آن زمان كه چهره در نقاب خاك كشيد و آن هنگام كه برانگيخته خواهد شد.

 × × × × ×

 

 گل سرخ

 

 احمد اى نور خدا پور حسين

 اى‏توبيت‏الغزل پير خمين

 اى فدا در ره خونبار حسين

 ياور روح خدا يار حسين

 نوگل سرسبد اين چمنى

 شمع اين محفل و اين انجمنى

 چه شد اين گونه شكستى رفتى

 ديده از روى چه بستى رفتى

 رفتى و ماند به جا
خاطره‏ها

 بى تو شد خاك عزا بر سر ما

 بى تو ايران دل خونين دارد

 بى تو رهبر غم سنگين دارد

 ساختى، سوختى و افسردى

 اى گل سرخ چرا پژمردى؟

 سوختى تا بخدا پيوستى

 از كجاها به كجا پيوستى

 بسكه آماج بلا بود دلت

 سرخ چون كرب و بلا بود دلت

 تو به جان ياور رهبر بودى

 ياور ملت و كشور بودى

 تا ابد ياد تو در سينه
ماست

 كه وفا شيوه ديرينه ماست

(محمد حسن زورق)

 

 پاورقيها:

 1 ) صفر 1405.

 2 ) جمعه، 26 اسفند ماه
1373.

 3 ) وصيتنامه به تاريخ
1371/6/30

4)  68/4/1

5) 67/7/13

6) 68/11/18

7) 69/10/12

8) 71/12/9

9) 72/3/8