حضور نزديك به 40 ميليونى مردم در پاى صندوقهاى رأى يك افتخار براى نظام اسلامى است كه همه رأى دهندگان با سلايق مختلف در اين حماسه بزرگ سهيم هستند و وظيفه همه، پاسدارى از اين اتحاد ملى است.
در همه انتخاباتها همواره تأكيد بر حضور بيشتر و گسترده مردم در انتخابات بوده است زيرا اين حضور به معناى آگاهى مردم و رأى آنها به نظام اسلامى و تجلّى وحدت و عزّت ملى است.
اينكه تصوّر شود در يك طرف 24 ميليون نفر و در طرف ديگر 14 ميليون نفر قرار دارند خطاى بزرگى است زيرا آن كسانى كه به رئيس جمهور منتخب و همچنين كانديداهاى ديگر رأى دادند، همه به يك اندازه دلبسته و معتقد به نظام اسلامى هستند.
در انتخابات، رأى دهندگان در گزينش افراد داراى اختلاف سليقه هستند اما در اعتقاد به نظام و پشتيبانى از جمهورى اسلامى، همه داراى يك نظر و ديدگاه هستند.
در ايام تبليغات انتخابات، مردم، در فضايى با نشاط و فعالانه در خيابانها حضور داشتند و از نامزدهاى مورد علاقه خود بدون هيچگونه درگيرى و نزاعى حمايت مىكردند كه اين مسئله نشان دهنده وجود مردم سالارى واقعى در نظام اسلامى است.
اين فضاى دوستانه نبايد بعد از انتخابات به فضاى تقابل و خصومت تبديل شود زيرا هر دو گروه از رأى دهندگان از ملت ايران و معتقد به نظام اسلامى هستند.
البته قاعده مردم سالارى اين است كه اكثريت به اقليت تقدّم پيدا مىكند ولى اين به معناى ايجاد تعارض و دشمنى نيست و همه وظيفه دارند مانع از شكلگيرى فضاى كدورت و تعارض شوند.
اين اشكالات حتماً بايد رسيدگى شوند و من از شوراى محترم نگهبان و وزارت كشور مىخواهم اشكالات مطرح شده، دقيقاً بررسى شوند تا شبههاى باقى نماند.
اگر بررسى اشكالات مستلزم شمارش مجدد برخى صندوقها بود، اين كار نيز حتماً با حضور نمايندگان ستادها انجام شود تا براى همه اطمينان بوجود آيد.
با وجود آنكه مسؤولان برگزارى انتخابات در دورههاى متعدد گذشته از سلايق مختلف بودهاند من به آنها اعتماد كردهام ولى اين اعتماد نبايد مانع از بررسى شبههها و اشكالات و روشن شدن حقايق شود.
اين افتخار بزرگ را كه حتى رسانههاى بيگانه آن را فوق العاده خواندند بايد حفظ شود زيرا اين افتخار متعلق به مردم و همه رأى دهندگان است.
هم، آن كسانى كه اكثريت را بدست آوردهاند و هم كسانى كه موفق به كسب اكثريت نشدهاند بايد با صبر و بردبارى و حفظ ظرفيت لازم، در رفتار و حركات خود مراقبت كنند.
ظرفيت و تحمّل پيروزى و عدم پيروزى كار آسانى نيست زيرا اين موضوع يكى از فضايل انسانى است كه بايد فرهنگ آن در ميان نخبگان و آحاد مردم ترويج شود.
اين تخريبها و كارهاى زشت و بعضى جناياتى كه اتفاق افتاد مربوط به مردم و حاميان نامزدها نيست بلكه مربوط به اخلالگران است و همه بايد در مقابل آن بايستند و صريحاً اعلام موضع كنند.
مبادا كسى توهم كند كه اين افراد طرفداران فلان نامزد هستند، اين افراد با اصل نظام و آرامش كشور مخالف هستند.
اين افراد طرفدار اغتشاش و تشنج هستند و اگر نتايج انتخابات غير از اين هم مىشد، قطعاً چنين حوادثى پيش ميآمد.
هيچ كس نبايد كارى را انجام دهد كه تشنج آفرين باشد و همه بايد صراحتاً بگويند كه تشنج و اغتشاش خواسته آنان نيست.
دو جناح و دو گروه يكديگر را عصبانى نكنند چه آن كسانى كه نامزد مورد علاقه آنها پيروز شده و چه آن كسانى كه نامزد آنها پيروز نشده است همه بايد بر محور اصلى كه حضور در صحنه انتخابات و دفاع از نظام است متمركز شوند.
امروز همه تكليف داريم تا از هويت جمعى كشور و نظام دفاع كنيم و نگذاريم مردم در مقابل يكديگر قرار گيرند، و اين اقدام موجب خشنودى حضرت ولى عصر(عج) و جريان رحمت الهى در كشور خواهد شد. (23/2/)88
على حقيقت ناشناخته
من اين روز مبارك را بر تمام مسلمين و بر ملت شريف ايران و…تبريك عرض مىكنم. اين روز، روزى است كه على ابن ابيطالب سلام اللّه عليه كه باب وحى و امانتدار وحى بود متولد شد و اين روزى است كه قرآن كريم و سنت رسول اكرم به ولادت اين مولود بزرگ مفسّر پيدا كرد و پشتوانه وحى و پشتوانه اسلام بوجود اين مبارك مولود قوى شد كه اتمام بعثت به وجود اين مولود بزرگ شد و بايد بگوئيم فتح باب وحى و تفسير وحى و ادامه وحى به وجود مقدّس اين سرور. و من اين روز را كه هم روز بعثت است و هم روز ولايت است و هم روز نبوّت است و هم روز امامت است، به همه آقايان و همه ملت تبريك عرض مىكنم. (28/2/)60
ما با كدام مؤونه و با چه سرمايهاى مىخواهيم درباره شخصيت على ابن ابى طالب، از حقيقت ناشناخته او صحبت كنيم؟ اصلاً على(ع) يك بشر ملكى و دنيايى است كه ملكيان از او سخن گويند يا يك موجود ملكوتى است كه ملكوتيان او را اندازهگيرى كنند؟ اهل عرفان درباره او جز با سطح عرفان خود و فلاسفه و الهيون جز با علوم محدوده خود با چه ابزارى مىخواهند به معرفى او بنشينند؟ تا چه حد او را شناختهاند تا ما مهجوران را آگاه كنند؟ دانشمندان و اهل فضيلت و عارفان و اهل فلسفه با همه فضايل و با همه دانش ارجمندشان، آنچه از آن جلوه تام حق دريافت كردهاند، در حجاب وجود خود و در آينه محدود نفسانيت خويش است و مولا غير از آن است. پس اولى آن است كه از اين وادى بگذريم و بگوئيم على ابن ابيطالب فقط بنده خدا بود و اين بزرگترين شاخصه اوست كه مىتوان از آن ياد كرد، و پرورش يافته و تربيت شده پيامبر عظيم الشأن است و اين از بزرگترين افتخارات اوست. كدام شخصيت مىتواند ادعا كند كه عبداللّه است و از همه عبوديتها بريده است، جز انبياء عظام و اولياء معظم كه على(ع) آن عبد وارسته از غير و پيوسته به دوست كه حجب نور و ظلمت را دريده و به تمدن و به معدن عظمت رسيده است، در صف مقدم است. و كدام شخصيت است كه مىتواند ادعا كند از خردسالى تا آخر عمر رسول اكرم در دامن و پناه و تحت تربيت وحى و حامل آن بوده است جز على ابن ابيطالب كه وحى و تربيت صاحب وحى در اعماق روح و جان او ريشه دوانده پس او بحق عبداللّه است و پرورش يافته عبداللّه اعظم. (27/2/)60
نكتهاى كه در اين ولادت است اينكه ما بايد پيرو يك چنين انسان كاملى باشيم كه در همه ابعاد متخصصين براى ايشان تواضع مىكنند. در هر بعدى اگر كسى بخواهد مَثَل بزند، به ايشان مثل ميزند. در بعد زهد و علم، و در بعد رحمت به مستضعفين و مستمندان، و در بعد جنگ و شجاعت، و خلاصه در همه ابعاد به ايشان مثل زده مىشود. و در حقيقت يك موجود هزار بُعدى است ما بايد تابع يك همچو موجودى باشيم هر چند كه كسى نمىتواند حتى يك هزارم هم شبيه ايشان باشد لكن به آن اندازهاى كه مىتوانيم بايد از ايشان تبعيت كنيم، از تعهدى كه به اسلام داشت و از اينكه همه چيزش را براى اسلام داد. (26/2/)62