اشرف
موجودات
“ولادت سراسر با سعادت، و هجرت با بركت حضرت خاتم النبيين و افضل
المرسلين را كه مبدأ نهضت اسلام و الهى و مصدر بسط عدالت و فرهنگ انسانسازى و
منشأ حركت به سوى برچيدن اساس ظلم و نابكارى و ارتقا به مقام والاى انسانى و هجرت
از تمام ظلمهاو خصلتهاى شيطانى و حيوانى به سوى نور مطلق و سرچشمه كمال و مؤسس امت
و امامت است به جميع مستضعفين و محرومين و تمام ملتهاى جهان خصوصاً عموم مسلمين
تبريك عرض مىكنم… انقلاب اصيل و عظيم الهى و اسلامى و ايرانى ما كه … جلوهاى
از نهضت پرعظمت حضرت محمد رسول الله (ص) است كه ولادت سعادتمند و هجرت حركت بخشش
در عصرى واقع شد كه ظلمات جهالت سراسر جهان را فرا گرفته بود و قدرتمندان چون
حيوانهاى آدمخوار، روزگار مستضعفين را تباه نموده بودند.”58/11/15
“من گمان ندارم كه هيچ كس
به قدر رسول اكرمصلى الله عليه وآله وسلم در آن سيزده سالى كه ]در[ مكه تشريف
داشتند و در آن ده سالى كه در مدينه، اگر كسى درست توجه بكند به زندگى حضرت مولا
رسول الله، مىبيند كه شايد آدم بتواند بگويد يك روز ايشان، يك حالى كه به حسب نظر
ما استراحت است، ايشان نداشتهاند. آن وقتى كه در مكه بودند، آنقدر فشار داشتند و
آنقدر اذيت به ايشان مىكردند و آنقدر ايشان را در تنگناى همه طور و همه جانبه
مىگذاشتند كه بالاخره مجبور شدند كه بروند در يك غارى و در آن جا هم تحت نظر
اينها، بودند و زندگى ايشان آن طور گذشت.”
59/8/6
“بركت وجود رسول اكرم
بركتى است كه در سرتاسر عالم از اول خلق تا آخر يك همچو موجود بابركت نيامده است و
نخواهد آمد. اشرف موجودات و اكمل انسانها و بزرگتر مربى بشر اين وجود مبارك است و
مبيّن احكام اسلام و ايدههاى رسول اكرم ذريّه مطهر ايشان و خصوص حضرت جعفر ابن
محمد صادق هستند.”
59/11/4
“پيغمبر اكرم كدام روز نشست
همين طورى فقط مسأله بگويد، كارى به كار جامعه نداشته باشد؟ اينهايى كه مىگويند
آخوند چه كار دارد به امور سياسى، پيغمبر اكرم كدام روزش از مسائل سياسى خارج بود؟
دولت تشكيل مىداد، با اشخاصى كه بر ضد اسلام، ستمگر بر مردم بودند، با آنها
مبارزه مىكرد، جنگ مىكرد. ما را آنطور مىخواستند منزوى كنند كه لباس جندى را
مىگفتند با عدالت منافات دارد. حضرت امير، لباس جندى داشت، با عدالت منافات
داشت؟! حضرت سيدالشهدا نداشت لباس جندى؟ اينها با آن تبليغات بسيار وسيعشان ما را
منزوى كرده بودند؛ يعنى خود ما را، به مغزهاى ما آنقدر خوانده بودند كه خودمان
باور كرده بوديم كه نبايد ما در سياست دخالت كنيم. نخير، مسأله اين نيست، مسأله
دخالت در سياست در رأس تعليمات انبياست.”60/6/18
“انبيا هم كه مبعوث شدند،
براى اين مبعوث شدند كه معنويات مردم را و آن استعدادها را شكوفا كنند كه در آن استعدادها
بفهمند به اين كه چيزى نيستيم و علاوه بر آن مردم را، ضعفا را از تحت سلطه استكبار
بيرون بياورند. از اول انبيا اين دو شغل را داشتهاند، شغل معنوى كه مردم را از
اسارت نفس خارج كنند، از اسارت خودش خارج كنند (كه شيطان بزرگ است) و مردم و ضعفا
را از گير ستمگران نجات بدهند. اين دو شغل، شغل انبياست… .
قرآن دعوت به معنويات إِلى حدى
كه بشر مىتواند به او برسد و فوق او و بعد هم اقامه عدل. پيغمبر هم و ساير كسانى
كه لسان وحى بودند، آنها هم اين دو رويه را داشتند. خود پيغمبر هم عملش اين طور
بود، تا آن روزى كه حكومت تشكيل نداده بود، معنويات را تقويت مىكرد. به مجرد اين
كه توانست حكومت تشكيل بدهد علاوه بر معنويات اقامه عدل كرد، حكومت تشكيل داد و
اين مستمندان را از زير بار ستمگران تا آنقدر كه اقتضا داشت وقت، نجات داد.”
62/4/21