دستاوردهاى انقلاب
هفده سال از انقلاب اسلامى مىگذرد، در اين مدت از سوى
بيگانگان و نامحرمان صدها اثر درباره آن پديد آمده كه هر كدام گرچه زواياى
ناشناختهاى از آن را بازگفته، ولى حقايقى را نيز پوشيدهاند. در برابر، دوستان
انقلاب به علل گوناگونى چون اشتغال به كارهاى اجرايى، عدم درك حساسيت نگارش تاريخ
انقلاب، درگيريها، تنشها و برخوردهاى سياسى، نتوانستهاند بدرستى از وظيفه تبيين
انقلاب برآيند. از اين رو آنچه انجام يافته، در قبال آنچه مىبايست صورت مىگرفت،
اندك است.
نسل انقلابى نيز به دلايلى از جمله حجم توطئهها، مشكل
تمشيت زندگى، زير و بمهاى سياسى و عوامل سياستگريز، نتوانستد آن گونه كه شايسته
است نسل جوان بعد از انقلاب را با اين پديده بىبديل آشنا سازند. متأسفانه هنر
انقلابى نيز در انتقال اين پيام سترگ الهى، توفيق رضايتمندى به دست نياورد. افزون
بر اينها، رخنه برخى از غربزدگان در طيف نيروهاى انقلابى، تجلى تهاجم فرهنگى و
ظهور جلوههاى دنياگرايى، چالشهاى سياسى، كاستيهاى اقتصادى و گرانى بىمهار، همراه
با تخلفهاى پارهاى از دست اندركاران امور مانند عوامل اختلاس 123 ميليارد تومانى
اخير، باعث شد كه چهره تابناك انقلاب، براى برخى درهالهاى از ابهام و جهالت باقى
بماند و گاه ناجوانمردانه دستاوردهاى بزرگ آن با رفرمهاى رژيم طاغوتى مقايسه شود و
دشمنان از بلندگوهاى خود تبليغ كنند كه انقلاب براى ملت ايران چه كرده است؟!
در حالى كه اينان نيك مىدانند كه انقلاب اسلامى، رژيمى را
از اريكه قدرت به زير كشيد كه وابسته به آمريكا و ژاندارم منطقه بود و سياستهاى آن
را سردمداران واشنگتن و لندن تعيين مىكردند. رژيمى كه با فروش بيش از هفت ميليون
بشكه نفت در روز با جمعيتى كمتر از نصف جمعيت كنونى، در كنار كاخ مرمر و سعد آباد،
عامل ايجاد حلبىآبادها بود و در حالى كه بسيارى از مردم ايران از ابتدايىترين
اصول زندگى؛ سواد، بهداشت و مسكن، محروم بودند، ثروتهاى اين مردم را در بانكهاى
آمريكا و اروپا انبار كردند و خاندان سلطنتى خود عامل توزيع مواد مخدر بودند.
با گرفتن ماليات از قمارخانهها، مشروب فروشيها و ساير
مراكز فساد و فحشا، قصرها و ويلاهاى گوناگون در ايران و بسيارى از كشورهاى اروپايى
ساختند و در هنگامهاى كه مستشاران آمريكايى و اروپايى عملاً از قانون
كاپيتولاسيون برخوردار بودند، عالمان دينى و جوانان متعهد اين مرز و بوم در زير
شكنجههاى قرون وسطايى آنان به شهادت مىرسيدند. حكومتى وابسته، اقتصادى مصرفى و
بيمار، فرهنگى غرب زده و اجتماعى آلوده و جامعهاى در حصار خفقان، رهاورد سياستهاى
آن رژيم بيگانه پرست بود.
ولى انقلاب اسلامى، آمد و معادلات جهانى را بر هم زد، دين
را از گوشه انزوا به عرصه سياست كشاند و با خيزش اسلامى، چنان موجى در عالم به
وجود آورد كه تموّج آن هرگز به آرامش نخواهد گراييد. اعتبار و هيمنه آمريكا براى
اولين بار در دنيا شكسته شد و دولت جمهورى اسلامى به حمايت از مسلمانان سراسر عالم
پرداخت؛ در گذشته در قبال اشغال افغانستان و كشمير، و اكنون در برابر سازش
ذلّتبار اعراب و اسرائيل و كشتار جنايتبار بالكان، بىپروا به مخالفت برخاسته و
از اين رو تئوريسينهاى دنياى سرمايهدارى، انقلاب اسلامى را به عنوان تنها تهديد
جدّى عليه منافع نامشروع غرب خواندند.
آيا احياى بيدارى دينى و بازگشت به خويشتن، دستاورد كمى
بود؟ آيا استقلال، كم موهبتى است؟ كدام يك از كشورهاى جهان سوم؛ بيش از جمهورى
اسلامى، از استقلال سياسى برخوردارند؟ اكنون در اين كشور، عرصه آزادى قلم و بيان
به ميزانى است كه اساسىترين ثمره انقلاب و يادگار جاودانه حضرت امام؛ يعنى تئورى
ولايت فقيه، مورد نقد و تعرض شديد مخالفان قرار مىگيرد، دفاع مقدس، عدالت اجتماعى
و دهها شعار محورى انقلاب مورد سؤال واقع مىشوند و تقرير كنندگان انديشههاى
نظريه پردازان امپرياليسم مانند كارل ريموند پوير، در دانشگاههاى كشور، آزادانه به
تبليغ جدايى دين از سياست، اخلاق، اقتصاد و هنر مىپردازند و گاه پارهاى از
گروهكهاى سياسى، تندترين بيانيهها را عليه دولت – در حال جنگ اقتصادى – منتشر
مىكنند، كدام يك از كشورها چنين فضايى را گشودهاند؟ در طول تاريخ انقلابهاى
سياسى دنيا، هيچ انقلابى بسان انقلاب اسلامى، نهادهاى مردمى و قانونگذارى را
در كوتاه مدت سامان نداده است؛ حتى مهمترين ركن نظام اسلامى كه مقام رهبرى است هم
با دموكراسى غير مستقيم و از طريق آراى عمومى برگزيده مىشود.
در بعد اقتصادى و خدمات اجتماعى – فرهنگى، انقلاب تاكنون
خدمتهاى فراوانى ارائه كرده است؛ مانند بازسازى خرابيهاى جنگ تحميلى، سيل و زلزله،
سرويس دهى، اسكان و تأمين 2/5 ميليون آواره افغانى، يك ميليون و سيصد هزار آواره
عراقى (اعم از كرد و عرب)، يكصد هزار آواره كويتى، كمك در ساختن اردوگاههاى
پناهندگان آذربايجان و ارسال كمكهاى غذايى و سوختى به جمهورى خودمختار نخجوان،
بطورى كه هم اكنون 15 كل پناهندگان جهان در ايران به سر مىبرند، هزينه كردن
طراحى، تكميل و ساخت صد سد بتونى و خاكى، گسترش بىسابقه سيستم مخابراتى، لولهكشى
آب آشاميدنى و برقرسانى به دور افتادهترين روستاها، راه سازى و توسعه راهآهن از
جمله اجراى پروژه استراتژيك بافق – بندرعبارس، ايجاد فضاهاى سبز و توسعه پاركها و
ميدانهاى ورزشى – تفريحى در سراسر كشور. افزايش فضاهاى آموزشى از سطوح ابتدايى تا
آموزش عالى، تأمين مايحتاج حدود
سه ميليون خانوار نيازمند، تسهيل در امر ازدواج و تهيه جهاز براى نوعروسان از طرف
كميته امداد امام خمينى، تعميم طرح شهيد رجايى، واگذارى زمين و خانه از سوى بنياد
مسكن و زمين شهرى به بسيارى از بىخانمانها و افراد تهيدست، تحت پوشش قرار دادن
مادى و معنوى خانوادههاى شهيدان، جانبازان و آزادگان از جانب بنيادهاى شهيد،
جانبازان و رسيدگى به امور آزادگان، تحت پوشش قرار دادن آسيب ديدگان فكرى و جسمى
از سوى شبكههاى بهزيستى، پرداخت سوبسيد مستمر به كالاهاى استراتژيك و مورد نياز
مردم و صدها رقم خدمات ديگر.
امروز مردم انقلابى، بحق از حضور برخى زنان و مردان نادان
يا مغرض كه مروج فرهنگ مبتذل غرب هستند، افسرده خاطر و خشمگينند، در حالى كه در
زمان طاغوت، خيابانها و مراكز عمومى قرقگاه اينان بود، آيا برنتابيدن فساد اندك
امروز و پذيرش يا سكوت و تسليم در برابر آن صحنههاى ابتذال و سكس ديروز، نشانه
تحول فرهنگى و از دستاوردهاى انقلاب نيست؟
ناگفته پيداست كه وجود كاستيها و پارهاى نواقص را كسى
انكار نمىكند، ولى در كدام گوشه از دنيا، بهشت موعود آفريدهاند؟ از مسافرانى كه
به كشورهاى همسايه سفر كردهاند، درباره وضعيت سياسى، اقتصادى و فرهنگى آنان
بپرسيد تا معلوم شود كه وضعيت كشور ما هنوز هم مطلوبتر از همه آنهاست! اكنون قارونهاى
منطقه هم دست به دامن صندوق بينالمللى پول و ساير مراكز سرمايهدارى پليد جهانى
شدهاند و اين نشانگر وخيم بودن شرايط است.
گاه گفته مىشود: اگر حكومت اسلامى است، پس رشوه،
پارتىبازى و اختلاس چرا؟ اولاً: هيچ يك از مسؤولان بلند مرتبه نظام از چنين پديده
نفرتآورى، خشنود نيستند و كشف باندهاى اختلاس و ارتشا و امثال آن توسط نيروهاى
مخلص اطلاعات و امنيت كشور، گواه برخورد نظام با اين عوامل مفسد است.
ثانياً: گرچه امت حزب الله در كشف بسيارى از اين باندهاى
تبهكار نقش اساسى دارد، ولى متأسفانه عوامل اجراى اين مفاسد، بخشى از مردمان عادى
همين كشورند؛ فى المثل در ماجراى اختلاس خائنانه 123 ميليارد تومانى اخير، راست
است كه متهم رديف اول، سرمايهدارى فرارى بوده كه براى امثال او انقلاب و ايثار و
شهادت بىمفهوم است، ولى نردبان خيانت او، برخى از كارمندان معمولى بانك صادرات بودند،
به گونهاى كه بدون خيانت اين كسان، آن تبهكاران قادر به اختلاس نبودند و متأسفانه
در مسأله ارتشا، توزيع مواد مخدر، و پخش فيلمهاى مبتذل چنين واقعيت تلخى وجود
دارد.
گفتنى است در اين مقال از ضعف مديريت، غير كار آمد بودن
برخى از مسؤولان و كاستيها و نواقص و عدم رعايت اصل تشويق و تنبيه، دفاع نمىشود،
بل معتقديم بايد اين موارد، دلسوزانه و مشفقانه گفته شوند و اولياى امور نيز
موظفند – طبق ميثاق ملى و اعتقاد مذهبى – در اصلاح امور بكوشند ولى سخن بر سر اين
است كه دولت تنها يك طرف اين معادله است و مردم نيز در قبال اين حوادث مسؤولند! از
اين رو، نبايد رشوه بدهند نه بگيرند و نه واسطه شوند، نه اختلاس كنند و نه به
مختلسان كمك رسانند، نه گران بفروشند و نه به گران فروشان شفقت ورزند، بل آنها را
به مسؤولان ذى صلاح معرفى كنند و تا مجازاتشان از پاى ننشينند. بارى در پايان از
وجدان خويش بپرسيم، راستى با همه انتقادها و ايرادهاى وارد، آيا باز هم كشورى،
متعهدتر از جمهورى اسلامى و جامعهاى سالمتر از جامعه ايران سراغ داريم؟! والسلام
سردبير