گزارشهاى علمى – پژوهشى

 گزارشهاى علمى – پژوهشى

 

 مصرف انسولين براى بيماران ديابتى

 شركت كنندگان در كنفرانس بين المللى در مورد راههاى مداواى
بيمارى ديابت كه اخيراً در كپنهاك برگزار شد اعلام كردندكه‏تزريق انسولين براى همه
مبتلايان به ديابت مفيد است.

 تاكنون اعتقاد عموم پزشكان و متخصصان بر آن بوده است كه
تنها آن دسته از بيماران مبتلا به ديابت “قند” كه غده پانكراس آنان به كلى از كار
افتاده و توانايى توليد قند مورد نياز بدن را ندارد بايد اين قند را با تزريق مرتب
انسولين در طى روز به بدن برسانند.

 بر اساس اين نظريه بيمارانى كه مبتلا به نوعى ديابت هستند
كه در آن غده پانكراس ميزان عادى انسولين را توليد مى‏كند اما بيمار همچنان با
عارضه كمبود انسولين روبه روست نيازى به تزريق اين ماده ندارند و تنها كافى است كه
با استفاده از يك رژيم غذايى مناسب و احياناً استفاده از قرص، انسولين مورد نياز
بدن را تأمين كنند.

 

 عصاره پوست پرتقال و سرطان پروستات

  عصاره فرآورى شده پوست پرتقال احتمالاً مى‏تواند از گسترش
سرطان پروستات به ساير قسمتهاى بدن جلوگيرى كند.

 نشريه “نيوساينتيست” در اين باره مى‏نويسد: “كنث پينتا” از
دانشگاه ميشيگان در “آن آربور” و همكارانش در دانشگاه ايالتى وين WAYANE در ديترويت در
تحقيقات خود به اين نتيجه رسيده‏اند كه عصاره پوست پرتقال كه از نظر شيميايى تغيير
يافته باشد مى‏تواند سرعت گسترش سلولهاى تومور را در بدن موشها كاهش دهد.

 اين تحقيق ممكن است به تهيه دارويى منجر گردد كه از بروز
متاستازMETASTASIS يا حركت
سلولهاى سرطانى از تومور اوليه به بخشهاى ديگر بدن جلوگيرى كند.

 سرطان پروستات در بسيارى از كشورهاى پيشرفته صنعتى
رايجترين نوع سرطان مردان است. غالباً امكان درمان تومور اوليه در غده پروستات
وجود دارد اما زمانى كه اين سرطان به اندامهاى ديگر گسترش يافت غير قابل درمان
مى‏شود.

 

 پوست انسان توليد شد

 دانشمندان با ساختن پوست بدن انسان در آزمايشگاه، اميدهاى
جديدى براى درمان سوختگى و زخمهاى صعب العلاج به وجود آورده‏اند.

 روزنامه‏نيويورك‏تايمزدرگزارش‏ويژه‏اى‏باموردتوجه‏قراردادن‏آخرين
تحولات علمى در زمينه ساختن پوست نوشت: دو نمونه از معضلاتى كه در حال حاضر در
علم‏پزشكى وجود دارد معالجه سوختگيهاى شديد و درمان زخمهاى لاعلاج است.

 درهردوموردپوست‏بدن‏قدرت‏طبيعى‏بازسازى خود را از دست
مى‏دهد و بيمار نه تنها دائماً در رنج است بلكه مساعد ابتلا به بيماريها و جراحات
گوناگون يكى پس از ديگرى مى‏شود. راههاى درمان اين بيماريها تاكنون محدود بوده است
و با بريدن پوست از قسمتهاى ديگر بدن و پيوند زدن آن در محل زخم و يا با استفاده
از پوست‏بدن‏افراد مرده جهت پوشش موقت‏زخمى‏كه‏درحال‏بهبوداست‏انجام مى‏شد.

 معذالك دانشمندان در حال حاضر نشان داده‏اند كه پوست انسان
كه در آزمايشگاه رشد داده شده مى‏تواند بطور موفقيت آميزى در پيوند پوست در
سوختگيهاى عميق و ديگر صدمات پوستى مورد استفاده قرار گيرد. اين پيشرفت اميدى براى
4/5 ميليون مجروحى است كه سالانه از جراحات مزمن رنج مى‏برند.

 

 افسردگى زنان

 پيشرفتهاى جديد در خصوص بيماريهاى عصبى و روشهاى مدرن ثبت
عكس‏العمل مغزدر برابرمحركهاى بيرونى نشان داده است كه ميزان افسردگى روحى در زنان
دو برابرمردان است.

 محققان‏بيماريهاى‏روان‏واعصاب در جستجوى علت تفاوت عكس العمل
زنان و مردان در قبال ناراحتيهاى روانى عوامل مختلفى را مورد بررسى قرار داده‏اند.
از جمله اين عوامل پيشينه وراثتى اشخاص است كه مطالعات علمى نشان داده است نقش
عوامل ارثى در بروز حساسيتهاى عصبى در زنان و مردان يكسان است.

 علل ديگرى كه مورد توجه محققان قرار گرفته تفاوت ميان
هورمونهاى موجود در بدن زنان و مردان است و آزمايشهايى كه در اين زمينه صورت گرفته
به وضوح نشان داده است كه هورمونهاى موجود در بدن زنان در ايجاد واكنش متفاوت در
آنان نقش مؤثرى دارند.

 از جمله اين واكنشها تغيير دوره خواب در زنان است. زنان در
هنگام مواجهه با ناملايمات روحى گرايش بيشترى به خوابيدن پيدا مى‏كنند حال آن كه
در اين قبيل موارد تغييرى در الگوى خواب مردان پيدا نمى‏شود.

 تحقيقات ديگرى كه در خصوص تفاوت واكنش روحى و عصبى زنان و
مردان صورت گرفته نشان داده است كه در ميان چند نسل جمعيت ساكن اروپا در دوره بعد
از جنگ جهانى دوم نسلهاى جوانتر به مراتب بيش از پدران و مادران و پدربزرگها و
مادربزرگها در برابر ناملايمات حساس و آسيب پذير شده‏اند.

 اما بهترين دليلى كه در مورد تفاوت عكس العمل مردان و زنان
در مواجهه با فشارهاى روحى به دست آمده مربوط است به عكسهايى كه از نحوه واكنش مغز
زنان و مردان مختلف در هنگام بروز حالت افسردگى تهيه شده است.

 تصاويركامپيوترى تهيه شده در انستيتوى ملى بهداشت روانى در
آمريكا نشان مى‏دهد كه‏ در هنگام ‏بروز حالاتى ‏نظير عصبانيت، اضطراب، افسردگى، و نظاير آن ميزان فعاليت نيمكره چپ
مغز در زنان تا هشت برابر مردان بالا مى‏رود. قسمت قدامى نيمكره‏چپ
‏مغز ناحيه‏اى است كه عكس العمل‌هاى روانى شخص را كنترل
مى‏كند.

 تفاوت فصول و ميزان تاريكى و روشنايى محيط نيز از جمله
ديگر عواملى است كه بر روحيه زنان تأثيرى بيش از مردان باقى مى‏گذارد.

 

 كامپيوتر و حريق مصنوعى

 طراحان نرم افزارهاى كامپيوترى با به كارگيرى تازه‏ترين
ترفندهاى تكنولوژيك براى نخستين بار ايجاد حريقهاى مصنوعى براى استفاده در فيلمهاى
سينمايى را امكان‏پذير كرده‏اند.

 ايجاد حريقهاى گسترده و تماشايى يكى از موثرترين حربه‏هاى
كارگردانان فيلمهاى سينمايى پرحادثه است اما دو مشكل بزرگ هزينه گزاف و خطرات ناشى
از گسترش ناگهانى آتش همواره اسباب نگرانى تهيه كنندگان فيلمها بوده است.

 از زمانى كه استفاده از شبيه‏سازى كامپيوترى در سينما رواج
پيدا كرد سازندگان نرم‏افزارها در تلاش بوده‏اند تا نرم‏افزار قدرتمندى تهيه كنند
كه بتواند به خوبى مدل ايجاد حريقهاى مختلف را بر روى صحنه پديدار سازد. اما مشكل
بزرگى كه در اين زمينه خودنمايى مى‏كند آن است كه طراحى مدلهاى رياضى براى تقليد
حركات سيالات مختلف اعم از مايعات و گازها كار آسانى نيست و هر يك از مدلهاى موجود
تنها در ناحيه معينى مى‏تواند رفتار دقيق سيال را به نمايش بگذارند اما فراتر از
اين محدوده رفتار مدل با رفتار سيال واقعى به كلى تفاوت پيدا مى‏كند.

 از جمله تكنيكهايى كه براى اين منظور مورد استفاده قرار
گرفته بود انجام آزمايش با ذرات سبك شناور در هوا است كه طبق قوانين رياضى شناخته
شده در خصوص احتراق تغيير مكان مى‏دهند.

 هرچند اين مدلها تا حدود زيادى حركات شعله‏هاى واقعى را
تقليد و تكرار مى‏كنند اما اشكالى كه در مورد آنها وجود دارد آن است كه پس از مدت
كوتاهى از شروع حريق مصنوعى زمينه تصوير با دود و مه شعله‏ور پوشيده مى‏شود و
جزييات وقوع حريق از صحنه محو مى‏گردد.

 دو تن از محققين دانشگاه “ام.اى.تى” براى رفع اين نقيصه و
تهيه يك مدل واقعى‏تر از بروز حريق، به سراغ استفاده از مدل رفتار جرقه‏هاى مجازى
رفته‏اند و با استفاده از چند ضلعى‏هاى سايه روشن‏دارى كه نقش جرقه‏هاى حاصل از
ايجاد حريق را بازى مى‏كنند مدلى براى نمايش رفتار شعله‏ها در مقياسهاى مختلف
تنظيم كرده‏اند.

 مدل تازه به كارگردانان اجازه مى‏دهد تا حريق مورد نظر خود
را به دلخواه از چند جرقه كوچك آغاز كنند و آن گاه دامنه آن را به هر جا كه
فيلمنامه اقتضا مى‏كند گسترش دهند.

 سوپر ايمپوز كردن شعله‏هاى ناشى از اين مدل بر روى
صحنه‏هاى مناظر واقعى فيلم به بيننده چنين القا مى‏كند كه حريق گسترده‏اى در آن
صحنه‏ها وقوع پيدا كرده است.

 

 امواج صوتى و پاكسازى آلودگيهاى نفتى

 آلودگيهاى ناشى از ريزش مواد نفتى در محوطه اطراف
جايگاههاى بنزين را مى‏توان با استفاده از امواج صوتى به سهولت پاكسازى كرد.

 نشريه “نيوساينتيست” در شماره اخير خود در اين باره
مى‏نويسد: هنگامى كه زمين به مواد روغنى آلوده شود در همان لحظه بايد خاك آلوده
جمع آورى و خاك تميز جايگزين آن گردد. اما چنانچه خاك زير پى ساختمان نياز به
پاكسازى داشته باشد بايد تمامى ساختمان را تخريب كرد.

 تكنيكهاى مورد استفاده براى تميز كردن خاك اين جايگاهها
مانند تلمبه كردن آبهاى زيرزمينى يا استفاده از باكترى هضم‏كننده روغن، تنها
زنجيره‏هاى كوتاه‏تر هيدروكربن را كه بيشتر در آب زيرزمينى حل مى‏شود از بين
مى‏برد. زنجيره‏هاى بلندتر و سنگين‏تر هيدروكربن غالباً در قطره‏هاى بزرگ موجود
بين دانه‏هاى خاك باقى مى‏مانند.

 “كوين ويتينگ” و همكارانش از دانشگاه DELFT و موسسه
RUITER
MILIEUTECHNOLOGIEDE در‌هالف‏وگ HALFWEGهلند، امواج صوتى را براى شكستن
قطرات حاوى اجزاى سنگين‏تر مورد آزمايش قرار دادند تا قابل شستشو باشد.

 اين محققان دو ستون از شن مرطوب آلوده به گازوييل را برپا
كردند سپس امواج صوتى را با فركانسهايى از يكى از ستونها عبور دادند و ميزان نفتى
را كه مى‏شد با پمپ كردن آب از طريق دو بستر شن عبور داد مقايسه كردند تا آنكه
ديگر نفتى ظاهر نگرديد.

 پس از گذشت 5 روز 71 درصد از گازوييل از ستون مرتعش زدوده
شد و اين رقم در ستون ديگر 40 درصد و در مدت زمان 11 روز بود. امواج صوتى سبب
مى‏شوند كه قطره‏هاى نفت در فركانس طبيعى خود به ارتعاش درآيند تا اينكه به
قطره‏هاى كوچكتر تجزيه شوند. قطره‏هاى كوچكتر را مى‏توان راحت‏تر از نيروهاى
مويرگى كه قطره‏هاى بزرگتر نفت را در فضاهاى بين دانه‏هاى خاك به دام مى‏اندازند
خارج كرد. قطره‏هاى كوچكتر زمانى كه از بافت خاك آزاد شدند راحت‏تر با آب شوينده
مخلوط مى‏شوند.