يادداشت سينمايى


چهره هاى فيلم فارسى

((همشهرى كين)), يكى از ده فيلم تاريخ صد ساله سينماست, سازنده اين فيلم يك سال تمام, مطالعه كرد و فيلم ديد تا توانست چنين اثرى بيافريند. ((تولستوى)) نيز رمان پرآوازه ((جنگ و صلح)) را بيست بار پاك نويس كرد و آخرالامر هم با صحنه هاى جنگ تطبيق داد. دكتر تامس ا. هريس و همسرش امى. ب. هريس, پس از سى سال پژوهش, طبابت, مشاهده و تحقيقات, كتاب ((وضعيت آخر)) را پديد آوردند و پس از گذشت شانزده سال از چاپ آن, ((ماندن در وضعيت آخر)) را به عنوان دستاورد كارى گروهى به جامعه كتاب خوان تقديم كردند. آن وقت, كارگردان به اصطلاح تائب فيلم فارسى, مى گويد: من اصلا مطالعه نمى كنم, فيلم نمى بينم و حتى توضيح مى دهد كه وقتى فيلم نامه نويسى فيلم نامه اش را براى او خوانده است, در اثنا به خواب رفته, با اين حال, جناب دبير شوراى نويسندگان مجله اى كه با وى مصاحبه كرده, دو صفحه در مناقب و فضايل او و لزوم استفاده از تكنيك و مهارت و دانشش و مغتنم شمردن بازگشتش به عرصه سينما قلم سوده است. اگر راستى سينما, هنر هفتم است و هنر, بخشى از فرهنگ هر ملت, آيا واگذارى بخشى از امور فرهنگى جامعه اى انقلابى, به كسى كه نه اهل مطالعه است, نه تحقيق و نه استفاده از تجربيات ديگران, كارى عقلايى و منطقى است؟
جالب اين كه كارگردان فيلم فارسى ياد شده, در مصاحبه مورد اشاره, براى توجيه گذشته سياه خود و امثالش مى گويد كه در سينماى قبل از انقلاب, حال و هوا چنان بوده و او نيز مجبور بوده است در آن فضا كار كند, بنابراين نبايد به امثال او ايراد گرفت كه چرا در فيلمهاى مبتذل, سرمايه گذارى يا ايفاى نقش كرده اند!
اولا: در اين كه ايشان, به واقع از گذشته خود نادم شده باشند, جاى سخن بسيار است و حداقل اين مصاحبه نشان مى دهد كه در انديشه تطهير و توجيه گذشته است; نه ندامت و پشيمانى از آن;
ثانيا: اگر هم واقعا از گذشته, پشيمان شده باشند, كه كار بسيار مطلوبى است و گفتنش شهامتى مى خواهد كه خيلى از اين قماش ندارند, ولى آيا بايد او را از متوليان و انديشه سازان فرهنگى اين جامعه انقلابى قرار داد, مگر كارگردانى, ضعيف تر از بازيگرى است كه به اينها براى بازيگرى اجازه داده نمى شود ولى جواز كارگردانى شان صادر مى گردد؟ راستى نبود امثال اين كارگردان و فيلمهايش چه مشكلى براى جامعه كنونى ما ايجاد خواهد كرد و حضورش چه فايدتى خواهد رساند؟
تإسف بار اين كه برخى از نشريه هاى متعهد نيز آب تطهير و غسل تعميد اين حضرات شدند و حتى وزير ارشاد اسلامى وقت نيز با خوش بينى از كنار مسإله گذشت. و همكاران بعدى او نيز در اين باره به تإمل نپرداختند, اما هوده آن است كه جلوى ضرر را از هر جا بگيرى منفعت است.

پاورقي ها: