قسمت دوم
شرايط حضور بانوان در مسجد
به طور كلى در شريعت اسلام براى حضور بانوان در عرصههاى مختلف اجتماع، مانند شركت در مساجد و جماعات، دستوراتى ارائه شده است كه به مهمترين آنها اشاره مىشود:
1ـ رعايت عفت، حجاب و شئون اسلامى
از روايات بسيارى كه درباره وظايف و چگونگى روابط اجتماعى زنان از حضرات معصومان(ع) صادر شده است، به خوبى استفاده مى شود كه يكى از مسايل مهمّى كه زنان در هنگام حضور در صحنههاى اجتماعى بايد رعايت كنند، حفظ حجاب و عفت و به طور كلى حفظ جامعه از ايجاد فساد و فحشا و منكرات است.
وجوب رعايت حجاب(پوشش) در زنان، حكم ضرورى دين و از امور بديهى قرآن كريم است. چنانكه قرآن كريم مىفرمايد: “به زنان با ايمان بگو: چشمهاى خود را (از نگاه هوس آلود) فروگيرند و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خويش را جز آن مقدار كه قهرآ نمايان مى شود بر بيگانه آشكار نسازند جز براى شوهران، و گوشه هاى روسرى خويش را بر سينه افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود).”()
آيه شريفه بيانگر اين است كه مسلمانان، چه مرد و چه زن، بايد از چشم چرانى و نگاه هاي هوس آلود اجتناب كند و شخصى پاكدامن و منزه باشد. اين آيه شريفه نه تنها زنان را به نحوه رفتارشان آشنا مى كند، بلكه مردان را نيز به وظايفى كه در برخورد با بانوان دارند تنبه مى دهد.
قرآن كريم، از اهل ايمان مى خواهد كه براى حفظ عفت و پاكدامنى خود و جامعه، نگاهشان را مهار سازند: “قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ.”()
در روايات اسلامى، جملاتى مشاهده مى شود كه بيانگر عقوبت و آثار مخرب نگاه حرام () در دنيا و آخرت است.
امام صادق(ع) مى فرمايد “النظرةُ بعد النظرةُ تزرعُ فى القلب الشهوةَ و كفى بها لصاحبها فتنةً”() نگاه پياپى، بذر شهوت را در دل ميافشاند و همين امر براى هلاكت بينندهاش كافى است.
نگاه حرام، قدرت تصميمگيرى صحيح و استفاده از عقل را از انسان سلب مى كند، و بيشتر انحرافات جنسى و خلاف اخلاق اسلامى، از يك نگاه آغاز شده است.
ز دست ديده و دل هر دو فرياد كه هر چه ديده بيند، دل كند ياد
شايان ذكر است آنچه گذشت، ويژه نگاه مرد به زن نيست؛ بلكه نگاه معنادار (حرام) زن به مرد نيز همين آثار را در پى دارد. از اينكه مىبينيم در آموزههاى دينى در خصوص زنان درباره رعايت حجاب و پوشش اهتمام بيشترى شده، به اين دليل است كه در زنان زمينه بيشترى براى خودنمايى وجود دارد.
پس زنان بايد پوشش مناسبى داشته باشند و آرايش و زيور خود را آشكار نسازند و در صدد تحريك و جلب توجه مردان برنيايند. بنابراين، پوشش اسلامى براى زنان در همه حال امرى واجب است و بايد به دستور قرآن و حضرات معصومان(ع) رفتار كنند. اصولا زيبايى انسانها به ويژه زنان، براى خود آنان يا شوهرانشان است و اگر در رفت و آمدها به نمايش درآيد، موجب خشم خدا مىشود و كارهايى هم كه سبب جلب توجّه نامحرم مىگردد پسنديده نيست.اگر نحوه راه رفتن و يا سخن گفتن، توجّه ديگران را جلب نمايد، سبب مى شود كه از فضيلتهائى كه براى رفتن به مسجد ذكر شده است به گناه تبديل شود و گاه ممكن است با بى توجهى به جاى خشنودى خداوند، خشم و غضب خداوند براى او ثبت شود.
2ـ عدم تعطّر و تزيّن
در منابع اسلامى، براى حفظ حرمت مسجد، آدابى ذكر شده است كه رعايت آنها مستحب و ترك آنها با جايگاه مساجد منافات دارد. يكى از آن آداب زينت كردن به هنگام رفتن به مسجد است.
خداوند متعال به عنوان يك قانون هميشگى كه شامل تمام اعصار و قرون مى شود دستور مى دهد: “يَا بَنِى آدَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ”() اى فرزند آدم! زينت خود را هنگام رفتن به مسجد با خود داشته باشيد.
اين جمله در آيه شريفه هم شامل “زينتهاى جسمانى” است كه عبارت از پوشيدن لباسهاى مرتّب و پاك و تميز، و شانه زدن موها، و بكار بردن عطر و مانند آن مىشود، و هم شامل “زينتهاى معنوى” يعنى صفات انسانى و ملكات اخلاقى و پاكى نيّت و اخلاص.()
طبق احاديث و كتابهاى تفسيرى مقصود از زينت در آيه شريفه، پوشيدن لباس پاكيزه و فاخر، شانه زدن موى، در دست كردن انگشتر فاخر، عطر زدن و….()
در روايات رسيده، استفاده از بوى خوش از اخلاق پيامبران و سيره آنان شمرده شده و تأكيد
گرديده است كه: مردان نبايد از استعمال بوى خوش غافل باشند. صاحب كتاب “عروه” مى گويد :”مستحب است به هنگام رفتن به مسجد از بوى خوش و لباسهاى تازه استفاده كند.”()
در سيره پيامبر(ص) آمدهاست :”پيامبر(ص) در زندگى خويش، براى خريد عطر بيشتر از خوراك هزينه مى كرد”() آن حضرت به پيروان خويش توصيه مى فرمايد :”از شايستهگى مرد آن است كه در هر روز به خويش عطر بزند و اگر ممكن نيست، هر دو روز يكبار و اگر اين هم ممكن نيست، پس در هر جمعه آن را ترك نكند.”()
در سيره امام حسن(ع) آمده است: “وقتى به نماز بر مىخاست بهترين لباسهاى خود را مى پوشيد.
علت را پرسيدند، آن حضرت فرمودند: “ان الله جميل، و يحبُ الجمال فاتجمل لربى و هو يقول:” خذوا زينتكم عند كل مسجد.”
فأحب أن البس أجود ثيابى”() خدا زيباست و زيبايى را دوست دارد. من براى خدايم خود را آراسته مىكنم، چون مىفرمايد: “زينت خود را هنگام هر نمازى به تن كنيد” و من دوست دارم كه بهترين لباسم را بپوشم.
بنابر مطالب يادشده در مىيابيم كه استفاده از لباسهاى تازه و بوى خوش و زينت دادن سر و صورت به هنگام مسجد رفتن يكى از مصاديق “زينت” در آيه شريفه است كه امرى مطلوب و نيكو شمرده شده است. امّا همين امر مستحب كه اين قدر تأكيد شده است در مورد زنان روا نيست؛ زيرا تزيّن (آرايش) زنان بايد براى شوهرانشان باشد و بيرون از خانه سبب تحريك ديگران مى گردد كه از نظر شرع مقدس ممنوع است. براين اساس، در منابع روايى اسلام تأكيد شده است كه حضور زنان در مسجد بايد بدون استفاده از عطر و بوى خوش باشد؛ چنانكه رسول خدا(ص) مىفرمايد: “إذا شهدت احداكنّ المسجد فلا تمس طيبآ”() زنان هنگام حضور در مسجد، از بوى خوش استفاده نكنند.
و در روايت ديگر نبوى(ص) آمده است: “أيّما امرأة تطيبت، ثم خرجت إلى المسجد، لم تقبل لها صلاة، حتّى تغتسل”() هرگاه زنى خود را خوشبو كند، سپس به مسجد برود، نمازش قبول نمىشود، تا آنكه آن بوى خوش را از خود برطرف كند.
و همچنين آن حضرت در روايتى ديگر چنين مى فرمايند: “لاتمنعوا إماء الله مساجد الله، و لايخرجن إلّا و هُنَّ تفلات؛ و قال على (ع): فإذا خرجن متزيّنات أو متطيّبات، فَهُنَّ عاصيات لله تعالى، خارجات بخلاف ما أمرن، فلا يحل إرسالهن حينئذ أصلا”() زنان
را ازمسجد منع نكنيد و آنها نيز نبايد باخوشبويى از خانه خارج شوند و به مسجد روند؛ و همچنين امام على (ع) مىفرمايند: وقتى زنان با بوى خوش و زينت كرده بيرون روند، خداوند را نافرمانى(معصيت) مىكنند ؛ زيرا بر خلاف دستورات او عمل كردهاند، در اين صورت جايز نيست كه اجازه داده شود.
از پيامبر اكرم(ص) نقل شده كه فرمود :”اگر زنى خود را معطر كند و بر گروهى (مردانى) بگذرد كه بوى او را در يابند، زناكار است.”() در حديث ديگر از آن حضرت آمده است :”هرگاه زنى براى غير شوهرش خود را معطر نمايد، سپس از خانهاش بيرون رود، تا زمانى كه به منزلش بر مى گردد، مورد لعنت خداوند است.”() بر اين اساس آن حضرت درباره شرط خروج بانوان از منزل و حضور در مسجد مى فرمايد :”هنگامى كه يكى از شما (زنان) قصد مسجد كرد، نبايد از بوى خوش استفاده نمايد.”()
همانگونه كه عطر زدن و استعمال بوى خوش در مقابل نامحرم مفسده دارد. تزيّن و آرايش نيز به لحاظ فساد انگيز بودن، به شدّت منع شده است.
پيامبر اسلام در اين باره فرمود :”حكايت زنى كه دامن كشان و آميخته به زينت در بيرون خانه راه مى رود، چون ظلمتى است در روز قيامت كه نور ندارد.”()
فلسفه اين امر نيز روشن است و آن اين كه شريعت اسلام براى عفّت و پاكزيستى اهميت فوق العاده قائل است، به هيچ وجه از بىعفتى و بدحجابى كه مقدمه آلوده شدن و ارتكاب حرام و فرورفتن در محرمات جنسى است، چشم پوشى نمىكند. بنابراين، درباره حضور زنان براى عبادت در مسجد چون در انظار مردان نامحرم قرار مى گيرند و معطّر بودن آنان، موجب التهاب مردان و تحريك غريزه جنسى آنان مىشود، عبادتى كه بايد سازنده باشد و آثار مفيدى براى پاكى و پرهيزگارى داشته باشد، منشأ گناه و ارتكاب حرام مى گردد. براى اينكه از چنين پيامدهاى ناسالم جلوگيرى شود، اسلام دستور ميدهد كه زنان بدون زينت و خوشبوئى به مسجد بروند.
افزون براين، ممكن است تعطّر و تزيّن زنان براى رفتن به مسجد، در مسير راه مورد آزار و اذيت افراد هرزه و بى بندوبار قرار گيرند. ازاين رو، ضرورت ايجاب مىكند كه زنان خداجو حضورشان براى عبادات در بهترين مكانها بدون زينت وخوشبوئى باشد؛ زيرا اين كار به تقوى و پاكزيستى نزديكتر و ارزندهتر است. در روايتى از رسول خدا(ص) آمده است: “استعنوا على
النساء بالعرى فانّ احداهنّ إذا كثرت ثيابها و احسنت زينتها اعجبها الخروج”() زنان را با ساده پوشى عادت و يارى دهيد، زيرا اگر يكى از آنان بالباس تجملى وزيورهاى نيكو بيرون رود، در نظر بينندگان خوش آيد (باعث هيجان شهوت و فتنه مى شود).
نكته در خور توجه اين كه گفته شد شايسته نيست زنان از بوى خوش استفاده كنند يا خود را بيارايند، بدين منظور است كه اسباب وسوسه نامحرمان و مورد ملعبه بيمار دلان قرار نگيرند و گرنه اگر در مكانى تنها زنان باشند و يا مسجدى فقط براى زنان باشد و راه رفت و آمدشان ويژه زنان در نظر گرفته شده باشد، روشن است كه كسى آن را ناروا نخواهد دانست و يا اگر زن در خانه تنها براى خرسندى شوهرش خود را بيارايد، نه تنها منعى ندارد، بلكه مستحب است. چنانكه فقها گفتهاند :”…استعمال بوى خوش، پوشيدن لباسهاى زيبا و اظهار زيور (براى شوهر) ظاهرآ از مستحبات مؤكّد است.”()
3ـ اجازه شوهر
بر اساس اصل برائت و اباحه اعمال در راستاى آزادى و كرامت زن و برابرى انسانها، خروج زن از منزل براى حضور عرصههاى اجتماعى و معاشرت وى بدون آنكه مقارن با مفسدهاى باشد، بايد عملى روا و جائز تلّقى شود؛ امّا با توجّه به حقوق شوهر و تكاليف متقابل زن، به خصوص تمكين او در برابر استمتاع شوهر و نيز با در نظر گرفتن مصالح خانواده و مسئوليت شوهر در حفظ و صيانت زن، اين حقّ زن با اشكالات و ابهاماتى مواجه شده است. كه در اينجا با توجه به تناسب مطلب به اختصار به تشريح آن مى پردازيم.
در منابع روايى اصيل اسلامى، احاديث و روايات متعددى بر اين مطلب تصريح دارد و فقهاى عظام نيز بدان فتوا دادهاند. به جهت اختصار، به ذكر چند روايت (به عنوان نمونه) بسنده مى كنيم:
ـ1 على بن جعفر فى كتابه عن اخيه قال: “سألته عن المرأةِ لها ان تخرج بغير اذن زوجها؟ قال (ع): لا…”() على بن جعفر مىگويد: از برادرم، موسى بن جعفر(ع)، پرسيدم، آيا زن مى تواند بدون اذن شوهر از خانه خارج شود؟ حضرت فرمود: خير.
ـ2 عن جعفر عن ابيه… “و أيما امرأة خرجت من بيتها بغير اذن زوجها فلا نفقة لها حتى ترجع.”() و روى بسند آخر عن ابى عبدالله (ع)؛ امام صادق (ع) فرمود: هرزنى كه بدون اذن شوهر از خانه خارج شود، حق نفقه
ندارد تا برگردد.()
ـ3 در روايتى از امام صادق(ع) نقل شده است كه :”زنى نزد پيامبر (ص) رسيد و عرض كرد: اى رسول خدا! حق شوهر چيست؟ حضرت فرمودند: بيش از آن است كه تصور شود. گفت: برخى از آن را بيان فرما. حضرت(ص) فرمود: زن نمى تواند بدون اذن شوهر روزه مستحبى بگيرد و نمىنتواند بدون اذن از خانه خارج شود…”()
ـ4 در روايتى معتبر از امام باقر(ع) نقل شده است كه فرمود: زنى نزد پيامبر(ص) عرض كرد: اى رسول خدا! حق شوهر بر زنش چيست؟ حضرت فرمود: اينكه از شوهر اطاعت كند و نافرمانى نكند… و بدون اذن او از خانه خارج نشود و اگر بدون رضايت شوهر از خانه بيرون رود، فرشتگان آسمان و زمين و ملائكه غضب و رحمت او را لعنت و نفرين مى كنند، تا زمانى كه برگردد.()
در فقه پوياى اماميه، نظريه مشهور فقهاى عظام بر اين است كه زن براى خروج از منزل شوهر، لازم است رضايت شوهر را جلب نمايد. فقهاى عظام شوهر را محق ميدانند كه از بيرون رفتن زن منع كند. جهت تبيين مطلب به كلام برخى از فقيهان اشاره مىكنيم:
شيخ طوسى(ره) فرمود :”مرد حق دارد زن را از بيرون رفتن منع كند؛ زيرا، شوهر در تمام شبانه روز مستحق استمتاع و بهره وري از زن است؛ و چون اين حق را دارد، مى تواند از همراهى جنازه پدر، مادر و فرزندش جلوگيري كند و …؛ زيرا اطاعت شوهر واجب است و حضور در اين مراسم مباح است يا استحباب دارد و امر واجب (امر شوهر) بر آنها مقدّم است.”() همچنين شهيد ثانى(ره) در “مسالك الافهام” مى نويسد :”از جمله تكاليف زن در برابر شوهر اين است كه از منزل بدون اذن او خارج نشود؛ حتّى اگر براى ديدن بيماران و حضور در مراسم فوت يكى از اقوامش باشد.”() و مرحوم محمد باقر سبزوارى() و مرحوم صاحب جواهر() نيز چنين عقيدهاى داشتهاند.
همچنين امام خمينى(ره) در “تحريرالوسيله” فرموده است :”هر يك از زن و شوهر حقّى بر ديگرى دارد كه بايد بدان قيام كند؛ گرچه حق شوهر عظيمتر است؛ از جمله حقوق مرد آن است كه زن از وى اطاعت كرده و نافرمانى ننمايد، از خانهاش بدون اجازه او خارج نشود، اگرچه براى ملاقات يا عيادت پدر و بستگانش؛ حتّى در مراسم عزاى آنان بدون اذن شركت نكند.”()
آيت ا… خوئى (ره) نيز دراينباره فرمود :”زن نمى تواند بدون اذن شوهر از خانه بيرون رود؛ در صورتى كه بيرون رفتن وى با حق استمتاع شوهر منافات داشته باشد؛ البته احتياط مستحب آن است
كه مطلقآ بدون اذن نرود. خروج بدون اذن، سبب نشوز است. انجام سائر كارها بدون اذن شوهر بر زن حرام نيست؛ مگر اينكه با حق استمتاع شوهر منافى باشد.”()
بعضى از حقوقدانان نيز متأثر از چنين باور غالبى، گفتهاند :”از نظر فقهى، اصولا خروج از خانه به هر منظور كه باشد بايد با موافقت شوهر انجام پذيرد.”()
به هر حال، مبانى اين باور مى تواند از يك سو، اعتقاد به لزوم اطاعت زن از شوهر به صورت مطلق باشد. () و از سوى ديگر مىتوان اساس نظريه ذكر شده را بر اين ادعا قرار داد كه حق كامجويى شوهر مطلق است و هيچ قيد و شرطى آن را محدود نمىسازد. ازاين رو، زن بايد براى خروج از منزل كه زمينه بهره جويى مرد را از ميان مى برد، اجازه بگيرد.() البته در اثبات اين نظريه برخى به آيه 33 سوره احزاب استناد كردهاند كه: “وَقَرْنَ فِى بُيُوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الاُولَى.”()
با ملاحظه مطالب ذكر شده درمىيابيم كه نظريه “منع خروج زن از منزل” بدون اذن شوهر هم از جهت ادلّه و هم از جهت قائل از وجاهت به ظاهر مناسبى برخوردار است؛ اما با اين وجود، جمعى از فقها و انديشمندان به مخالفت با اين نظريه و ردّ مبانى آن اهتمام ورزيدهاند و حق منع شوهر براى خروج زن را به حق كامجويى وى كه حق مسلم و اصلى شوهر در زندگى خانوادگى است، مربوط دانستهاند.()
آيت ا… خوئى(ره) نيز به رغم آنكه در نهايت از باب احتياط، مطابق نظر مشهور فتوا داده است، خروج زن از منزل را از توابع حق استمتاع شوهر دانستهاند.()
به نظر نگارنده، با توجّه به در نظر گرفتن اصل اولى و اباحه اعمال و ملاحظه نظام حقوق و تكاليف متقابل ناشى از زندگى خانوادگى زناشوئى و با بررسى و امعان نظر در ادلّه قول مشهور، پذيرش و تأييد ديدگاه اخير از ارجحيت ويژهاى برخوردار است.
اما درباره استناد به آيه 33 احزاب، بايد گفت: كه اين آيه شريفه در خطاب به همسران پيامبر(ص) و اصولا در مقام توصيه و سفارش به حفظ عفت و حجاب نازل شده است، كه به زنان پيامبر(ص) و ديگر زنان مؤمنه دستور مى دهد كه در خانههاى خود بمانند و همچون جاهليت نخستين ظاهر نشوند و خودنمائى نكنند؛ چون واژه “تبرّج” كه در آيه شريفه آمده، به معناى خودنمائى و خودآرائى و نمودن زيبائيها در مقابل ديگران است.() پس روشن است كه اين آيه شريفه، به ممنوعيت خروج زن از منزل بدون
اذن شوهر، هيچ ارتباطى ندارد.
نكته شايان توجّه درباره روايات اين است كه اين روايات، در مقام منع خروج زنى است كه از انجام وظيفهاش سر باز زده و با بى اعتنائى به حق مسلم شوهر (حق استمتاع)، خانه و خانواده را رها كرده است. بدين سان، روايات ذكر شده هيچگونه منافاتى با بيرون رفتن متعارف و معقول بانوى خانه به گونهاى كه با حقوق شوهر موافق باشد، ندارد؛ مؤيّد اين تحليل، هماهنگى ميان عمل ناپسند ترك شوهر و بيرون رفتن زن از خانه، با كيفرى كه در روايات آمده (نفرين فرشتگان و لعن جن و انس) است كه بدون ترديد بايد گفت: اين كيفر براى زنان سازگار نيكوكارى كه براى امورى چون، حضور در مسجد براى انجام عبادت و يادگيرى احكام اسلامى و صله رحم از خانه خارج مى شوند، پنداشتى است كه با انبوه آموزههاى دينى و اخلاقى و نظر علماى اسلام ناهماهنگ و در تضاد است. بنابراين، روايات ذكر شده هيچگاه در مقام ممنوعيت بى قيد و شرط بيرون رفتن زن از خانه شوهر نيست؛ بلكه تنها به ملاحظه حق شوهر در كامجوئى از همسرش، خروج زن محدود مى شود.
ناگفته نماند كه منع خروج زن از منزل، تنها در صورت منافات با حق استمتاع شوهر، خلاصه نمى شود؛ بلكه معيار مهم ديگرى نيز وجود دارد كه كمتر مورد توجه فقهاى عظام واقع شده است؛ اين معيار كه در مورد رفت و آمدها و معاشرتهاى زن بسيار تعيين كننده مىباشد، موقعيت رياست شوهر و مديريت وى در خانواده است.
بر اساس رياست شوهر و مقام سرپرستى او بر خانواده و اعضاى آن كه مسئوليتى براى حفظ و رعايت مصالح خانواده و پاسدارى از حرمت و حيثيت آن است، اين اختيار براى او وجود دارد كه براى حفظ نظام خانواده و حراست از ناموس و عفت آن، معاشرتها و رفت و آمدهاى زن را تحت كنترل و نظارت خويش قرار داده و حتى در صورت اقتضاى اوضاع و احوال محيطى و…، محدوديتهايى را براى وى در نظر بگيرد؛ چنانكه متفكر شهيد استاد مطهرى با درك همين واقعيت، گفته است :”مصلحت خانواده ايجاب مى كند كه خارج شدن زن از خانه توأم با حلّيت رضايت شوهر و مصلحت انديشى باشد؛ البته مرد هم بايد در حدود مصالح زندگى نظر بدهد و نه بيشتر.” ()
پس شوهر به عنوان رئيس خانواده مى تواند با تشخيص مصلحت و صلاح ديد، رفت و آمد و معاشرتهاى همسرش، حتى رفتن او به
مسجد را با محدوديت مواجه سازد، مثلا در مواقعى كه خوف تعرض يا اختلاطهاى ناشايست و معاشرتهاى بىبند و بار ميرود و يا زمانى كه شوهر بيرون رفتن زن را خطر و آسيبى براى كانون گرم خانواده مىبيند، حق دارد از خروج او ممانعت نمايد؛ البته در مواردى كه مفسده و منع شرعى وجود نداشته باشد، محدوديت شوهر مستندى ندارد. به عنوان مثال هنگامى كه زن براى استيفاى حقوق قانونى خويش مانند، شركت در انتخابات، اقامه دعوى در دادگاه و…، يا انجام فرائض دينى (انجام حج، اداى خمس و …)،نيازى به موافقت شوهر ندارد و او نيز نمى تواند مانع شود.
با توجه به اين مطالب، اگر زن براى رفتن به مسجد اجازه خواست و شوهر مفسدهاى در اين حضور وى نمىبيند؛ شايسته است كه منع نكند. رسول اكرم(ص) دراينباره فرمودند: “هنگامى كه زنان از شما اجازه رفتن به مسجد مى خواهند، آنان را از بهره و نصيبشان از مسجد محروم نكنيد و اجازه دهيد.”() ادامه دارد
پىنوشتها:ـــــــــــــــــــــــ
. سوره نور، آيه .30
. همان، آيه .31
. درباره آثار و پيامدهاى نگاه حرام ر.ك: مجله پيام زن، عسكرى اسلامپور كريمى، نگاه آلوده و پيامدهاى ناگوار آن، ش 142 ص 68؛ مجله پاسدار اسلام، عسكرى اسلامپور، نقش عفاف و پاكدامنى در زندگى انسان، ش 279 و 280 اسفند و فروردين 1383و ش ،281 سال .1384
. وسائل الشيعه، ج 14،ص 139؛مستدرك الوسائل، كتاب النكاح، باب 104، ح .6
. سوره اعراف، آيه .31
. برگزيده تفسير نمونه، ح ،2 ص .40
. وسائل الشيعه، ج ،1 ص 426؛ تفسير البيان، ج ،5 ص .306
. عروه الوثقى، ج ،1 ص .426
. رضى الدين ابونصر الحسن الفضل الطبرسى، مكارم الاخلاق، ص ،43 چاپ مؤسسه انتشارات فراهانى؛ علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 16، ص .248
. همان.
. تفسير مجمع البيان، ج ،1 ص .412
. محى الدين بن شرف النووى، المجموع، ج ،4 ص 199، بيروت ، دارالفكر، 1407ق ؛ صحيح مسلم، ج 2،ص .33
. محمد بن يزيد قزوينى، سنن ابن ماجه، ج ،2 ص ،1326 ح 4002، دارالفكر، بيروت.
. على بن احمد بن حزم اندلسى، المحلى، ج4 ،ص 198،بيروت، دارالفكر.
. نهج الفصاحه، ص ،34 ح .177
. وسائل الشيعه، ج ،14 ص .114
. صحيح مسلم، ج ،4 ص .162
. نهج الفصاحه، ص ،562 ح .272
. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج ،12 ص .69
. يوسف بن احمد بحرانى، حدائق الناضره، ج ،23 ص 119، قم، مؤسسه النشر الاسلامى، بى تا.
. وسائل الشيعه، ج ،14 باب ،79 ص 113،ح .5
. همان، ص524،باب ،24 ح .4
. وسائل الشيعه، ج ،15 ص 230،باب ،6 ح .1
. همان، ج 14،باب ،79 ص ،112 ح .2
. همان، ج ،14 ص 111 ـ .112
. محمد بن حسن الطوسى، المبسوط فى فقه الامامية، ج 4،ص ،331 تهران، مكتبة مرتضوية، 1388ق.
. شهيد ثانى، مسالك الافهام الى تنقيح الشراع الاسلام، مؤسسة المعارف الاسلامية، 1416، ج 8،ص .308
. محمد باقر سبزوارى، كفاية الاحكام، ص 186،اصفهان، مدرسه مهدوى، بى تا.
. جواهر الكلام، ج،31 ص .306
. تحرير الوسيله، ج ،2 ص .303
. سيد ابوالقاسم موسوى خوئى، منهاج الصالحين(المعاملات)، ج ،2 ص ،289 قم، نشر مدينة العلم، ك: ،28 1410 ق.
. سيد على حائرى (شاهباغ)، شرح قانون مدنى ايران، ص ،964 تهران، كتابخانه گنج دانش، 1379 ش؛ سيد مصطفى محقق داماد، بررسى فقهى حقوق خانواده نكاح و انحلال آن، ص 316، تهران، نشر علوم اسلامى،1372 ش.
. جواهر الكلام، ج ،31 ص .147
. همان، ج ،17 ص .333
. على مشكينى، الزواج فى اسلام، ص 226، قم، نشر مولف، بى تا.
. شمس الدين، محمد مهدى، مسائل حرجة فى فقه المرأة حقوق الزوجة، بيروت، موسسة الدولته للدراسات و النشر، 1996 م؛ علامه سيد محمد حسين فضل الله، تأملات اسلامية حول المرأة، ص،112 بيروت، دارالملاك، 1421 ق.
. منهاج الصالحين، ص .289
. محمد بن مرتضى الزبيدى، تاج العروس من جواهر القاموس، ج 5، صص 417 و 418، بيروت، المكتبة الحياة.
. استاد شهيد مرتضى مطهرى، مسئله حجاب، ص 88، انتشارات جامعه مدرسين، 1361ش.
. صحيح مسلم، ج ،2 ص .33