گفته ها و نوشته ها


حرص و حرام خوارى
روزى اميرالمومنين(ع) داخل مسجد شد و به شخصى فرمود: استر مرا بگير و نگهدار تا من برگردم. همين كه رفت, مرد نيز لجام استر را برداشته و رفت. على(ع) پس از پايان دادن كار خود, بيرون آمد و دو درهم در دست داشت كه مى خواست به آن مرد بدهد. ديد استر ايستاده و لجام بر سر ندارد. از اين رو دو درهم را به غلام خود داد تا از بازار لجامى خريدارى كند, غلام در بازار همان شخص را ديد كه لجام را به دو درهم فروخته بود آن را خريد و خدمت حضرت آورد. على (ع) فرمود: بنده به واسطه عجله و ترك صبر, روزى خود را حرام مى كند و بيشتر از آن چه مقدر شده به او نخواهد رسيد.(زهرالربيع)

مرجعيت و اعلميت
آقا سيد محمد فشاركى استاد مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حائرى بود. گفت بعد از وفات مرحوم حاج ميرزا حسن شيرازى پدرم توسط من به مرحوم آقا ميرزا محمدتقى شيرازى پيغام داد اگر ايشان خودشان را اعلم از من مى دانند تقليد زن و بچه خود را به ايشان رجوع دهم چنانچه مرا اعلم مى دانند تقليد زن و بچه خود را به من ارجاع دهند. فرمود من اين پيغام را كه بردم ميرزا تإملى كرده گفت: خدمت آقا عرض كن خودشان چگونه مى دانند من اين سوال را خدمت آقا عرض كردم ايشان فرمود به جناب ميرزا عرض كن شما در اعلميت چه چيزى را ميزان قرار مى دهيد؟ اگر دقت نظر ميزان باشد شما اعلميد اگر فهم عرفى ميزان باشد من اعلمم پيغام را آوردم فرمود خودشان كدام يك از اينها را ميزان قرار مى دهند من برگشته اين جواب را كه سوال بود به پدرم عرض كردم آقا تإملى كردند و گفتند دور نيست دقت نظر ميزان باشد. آن گاه فرمود عموما از ميرزا تقليد كنيم.(الكلام يجرالكلام,ج 1 ص 262)

اهميت تهجد
سيد بحرالعلوم هر شب در كوچه هاى نجف گردش مى كرد و براى بينوايان غذا مى برد اتفاقا چند روزى درس را تعطيل كرد, يكى از دوستان علت ترك تدريس را از ايشان جويا شد, سيد بحرالعلوم پاسخ داد درس نمى گويم زيرا اين شاگردان نيمه هاى شب با خداوند متعال مناجات و تضرع نمى كنند.(قصص العلما, ص 173)
حق الناس
در اين حجره تازه كه حجره هامان وصل به هم بود از ميان طاقچه سوراخ نموديم و ريسمانى در آن كشيديم كه يك سر ريسمان در حجره رفيق بود و يك سر آن در حجره من, وقت خواب, آن سر را رفيق به پا يا دست خود مى بست و اين سر ريسمان را من به دست خود مى بستم كه سحر هر كدام زودتر بيدار شويم ديگرى را بدون اين كه صدايى بزنيم, به توسط همان ريسمان بيدار كنيم كه مبادا طلبه اى از صداى ما بيدار شود و راضى نباشد.(سياحت شرق,ص 198ـ 199)

محرم راز
روزى پس از ختم درس يكى از طلاب به خدمت آخوند ملامحمد كاشى رسيده و گفت: آقا اين طلبه مى گويد ديشب وقت سحر ديدم كه از در و ديوار صداى ((سبوح قدوس ربنا و رب الملائكه والروح)) برمىآيد و چون در نگريستم ديدم كه آقاى آخوند به سجده, اين ذكر مى گويد. آخوند فرمود: اين كه در و ديوار به ذكر من متذكر باشند امرى نيست, مهم آن است كه او از كجا محرم اين راز گشته است.
(تاريخ حكما و عرفا, ص 75)

نماز شب
علامه طباطبايى مى گويد: چون به نجف اشرف براى تحصيل مشرف شدم از نقطه نظر قرابت و خويشاوندى و رحميت گاه گاهى به محضر مرحوم قاضى شرفياب مى شدم تا يك روز در مدرسه اى ايستاده بودم كه مرحوم قاضى از آن جا عبور مى كردند, چون به من رسيدند دست خود را روى شانه من گذاردند و گفتند: اى فرزند! دنيا مى خواهى نماز شب بخوان و آخرت مى خواهى نماز شب بخوان.(مهرتابان,ص 16)
پاورقي ها: