اعياد بزرگ اسلامى


عرفه .. قربان .. و غدير

فروردين ماه امسال در برگيرنده سه عيد بزرگ اسلامى است: عرفه, اضحى و غدير. و چقدر زيبا و جالب است كه در روز 12 فروردين نيز, بزرگترين عيد ملى ايران به وقوع پيوسته است, و آن تثبيت نظام مقدس جمهورى اسلامى است. و چه شبيه است اين روز به روز عيد غدير, روز تثبيت جانشينى اميرالمومنين و سيدالوصيين على ـ عليه السلام ـ از سوى رسول گرامى اسلام كه بى گمان اين روز, زيباترين, درخشنده ترين و مقدس ترين روز تاريخ است.

روز عرفه:
روز عرفه, روز شناخت است و هرچند نام عيد بر آن نهاده نشده ولى يكى از اعياد بزرگ اسلام به شمار مى رود. امروز روزى است كه خداى سبحان بندگان خود را به عبادت و اطاعت خويش فرا مى خواند و خوان كرم و احسان و لطف خود را براى آنان مى گسترد و درهاى مغفرت و بخشش و رحمتش را بر روى آنان مى گشايد.
امروز روز دعا و به خاك افتادن در برابر خدا و نيايش و توجه به معبود است. هر كس به اندازه معرفت و شناختش بايد دست راز و نياز را به سوى حضرت ذىالجلال بلند كند و مناجات و استغفار نمايد و هر اندازه تضرع و خشيت بيشتر باشد, قرب به خدا افزون تر خواهد بود.
بايد از امام حسين ـ عليه السلام ـ فرا گرفت كه چگونه در اين روز باعظمت, با اشك ديده و قلب شكسته و نيت خالص, خدا را مى خواند. او است كه شناخت واقعى از پروردگارش دارد و مى داند كه در اين روز, در كنار ((جبل الرحمه عرفات)), چگونه با خدايش گفت وگو كند و او را نه از روى خوف و نه از روى طمع, بلكه چون شايسته عبادت است, پرستش نمايد و نيازهايش را برشمرد و درخواست عفو و بخشش از او كند با اين كه خود معصوم از هر خطا و اشتباهى است ولى مقام الهى را قدرى است كه تنها بندگان زبده اش به آن معرفت دارند و عارفان حقيقى از خاندان اهل بيت عصمت اند كه مى دانند چگونه او را بخوانند و در درگاهش تضرع و زارى كنند و از پيشگاه ربوبى ـ على رغم هيچ گناهى ـ عذر تقصير بخواهند.
بارالها ! چقدر به من لطف دارى با آن همه جهل و نادانيم, و چه اندازه بر من ترحم مى كنى با آن همه كارهاى ناشايسته ام.
خدايا! چقدر به من نزديكى و چقدر من از تو دورم. و تو كه به من اينقدر محبت مى كنى, پس چه مرا از تو پنهان نگه داشته؟!
كور باد ديده اى كه تو را مراقب رفتارهايش نداند و زيان بار باد تجارت بنده اى كه از محبتت, نصيبى برايش معين نكرده اى…
خدايا! من به وسيله خودت, تو را مى شناسم, پس با فروغ نورت مرا به سوى خود رهنما باش و بردگى و بندگى راستين را به من بياموز تا در پيشگاهت, خالصانه پرستش كنم.
خدايا! از دانش نهانت, مرا دانش بخش و در پوشش نگه دارنده ات مرا نگه دار.
بارالها! مرا با حقايق ((اهل قرب)) آشنا ساز و راه ((اهل جذب)) را به من بنمايان…
خداوندا! تويى كه پرده ها را از دل هاى محبان و عاشقانت پس زدى تا جز تو دوستى بر نگيرند و جز به سوى تو, دستى دراز نكنند. تو مونس آنان هستى در وقتى كه تمام جهان ها و عوالم برايشان غريب است و تو راهنمايشان مى باشى آن جا كه راه ها را بر رويشان مى گشايى.
كسى كه تو را دارد چه ندارد و كسى كه تو را ندارد چه دارد!
بى گمان نوميد شد كسى كه به جز تو دل بست و زيان ديد كسى كه از تو روى گرداند.
چه گونه به سوى ديگران روى آورد در حالى كه تو هرگز يك آن از او احسانت را قطع نكردى و چگونه از غير تو درخواست يارى كرد, در حالى كه تو منت را بر او پيوسته داشتى.
اى كسى كه شيرينى هم نشينيش را به محبانش چشاند, پس در پيشگاهش, متملقانه راز و نياز كردند و اى كسى كه لباس هاى هيبتش را بر اوليايش پوشاند تا در برابرش سر به خاك افتادند. تو پيش از ياد يادكنندگان به ياد آنهايى و قبل از توجه بندگان, آغازگر احسانى و پيش از درخواست درخواست كنندگان, از درياى بى كران كرمت, بخشنده اى; پس مرا شامل رحمتت قرار ده تا به تو برسم, و بر من منت گذار و مرا جذب خويش گردان تا بر تو وارد شوم.
خداوندا! هرگز اميدم از رحمتت قطع نمى شود هرچند نافرمانيت كنم و هرگز ترسم از قهرت نمى ريزد, هرچند اطاعتت كنم, و اينك كه از همه چشم برگرفته و به تو ديده دوخته ام, آماده دريافت لطف و بخشندگيت هستم.
الها! چه گونه نوميد گردم در حالى كه تو اميدم هستى و چه گونه اهانت شوم در حالى كه تكيه گاه و پشتيبانم مى باشى…
راستى اگر دعاى عرفه امام حسين ـ عليه السلام ـ را با شناخت بخوانيم, تا اندازه اى شيرينى و لطافت عبارت هاى عرفانى آن حضرت را لمس مى كنيم; زيرا حسين خدا را مى شناسد و او را نزديك تر از ((حبل الوريد)) به خود مى داند, پس روش سخن گفتن با او و راز و نياز كردن در پيشگاهش را خوب درك مى كند و ما بايد اين سخنان را بخوانيم و تكرار كنيم و دقت نماييم و در معانيش غرق شويم و از يم عرفانش نمى برداريم, تا شايد نظر لطف خدا شامل حالمان گردد و پوششى از رحمت و مغفرتش بر آن همه گناهان و نافرمانى هايمان كشيده شود چرا كه خداوند خود را به لطف و رحمت و رإفت توصيف نموده, پس هرگز از خود نمى راند بنده اى را كه در اين روز شناخت, با برشمردن گناه هايش, به سويش روى آورده و از مقام ربوبيش درخواست عفو و بخشش نموده است.
آرى! اگر پوشش او نبود رسوا مى شديم و اگر ابر رحمتش آنى بر سر ما نمى باريد, هلاك مى گشتيم. اگر با تإييدات پنهانيش ما را يارى نمى كرد, شكست مى خورديم و اگر ما را پناه نمى داد, پناهگاهى نداشتيم.
اگر خمينى, اين بنده شايسته خداى, در او فانى نمى شد و جز او را نمى ديد, نه انقلاب به پيروزى مى رسيد و نه مستضعفين رهايى مى يافتند. و اين راز موفقيت امام بود. اين راز نهان بود كه ملت ايران يك پارچه آوايى از صداى رسايش شدند و همراه او ((لا اله الا الله)) سر دادند و همسان با او مشت ها را گره كردند و همگام با او در برابر جباران و ستمگران و ابرجنايتكاران ايستادند و تا ((احدى الحسنيين)) مقاومت و پايدارى كردند, و قطعا هرچه پيروزى به دست آمد به خاطر صبغه اللهى انقلاب و راهبرش بود و مردم هم چون گام در گام او نهادند و خدا را مد نظر خويش قرار دادند, به اين مقام والا دست يافتند و خداوند به آنها توجه كرد و دعايشان را مستجاب نمود و بر دشمنان غلبه شان داد. باز هم بايد از خدا خواست و از درگاهش ـ در اين روز مبارك ـ خاضعانه و متضرعانه درخواست نمود كه اين انقلاب الهى را تا رسيدن صاحب اصليش حضرت ولى الله الاعظم نگه دارد و لحظه اى اين ملت خداجوى را از رحمت گسترده اش دور نكند و از فتنه هاى زمان در امان دارد. آمين يا رب العالمين.

عيد قربان (إضحى) :
عيد قربان يكى از اعياد بزرگ اسلامى است و داراى منزلتى والا نزد عموم مسلمانان است.
عيد قربان روز خجسته و مباركى است كه مسلمانان به حج رفته, پس از تمام شدن اعمال حجشان, قربانى مى كنند و پس از قربانى آنچه بر آنان در حال احرام حرام شده بود, حلال مى گردد, لذا آن روز را عيد تلقى مى كنند; عيدى كه پس از انجام وظايف سنگين حج, به عنوان جايزه الهى و رهايى از احرام پيش مىآيد. و هم چنين اين روز براى ساير مسلمانان جهان نيز عيد است و احترام ويژه دارد. متإسفانه در ايران چندان به اين دو عيد بزرگ اسلامى (فطر و قربان) اهميت نمى دهند, هرچند پس از انقلاب اسلامى, با برگزارى مراسم نماز عيد با آن شكوه و جلال, به آن جلوه اى ويژه بخشيده و حقش را ادا كرده و شايان تقدير است ولى باز هم اميد است از اين روز شريف و عيد اسلامى, تجليل بيشترى به عمل آيد.
به هر حال امروز روز گرفتن جايزه از خداى منان است, روزى است كه بايد در آن آهنگ گناه نشود و انسان هاى مومن, با استفاده از چنين روز باعظمتى كه درهاى بهشت بر رويشان گشوده مى شود و باب رحمت الهى باز مى گردد, دست هاى آلوده از گناه خويش را به سوى آسمان بلند كنند و با تضرع و زارى, به پيشگاه رحمان و رحيم, درخواست مغفرت و آمرزش نمايند و حاجت هاى فردى و نيازهاى اجتماعى و گروهى خود را با اميد استجابت و روا شدن, بطلبند و بسيار عبادت و نيايش كنند. و قربانى در اين روز اگر براى زائران خانه خدا واجب است, براى ساير مسلمانان نيز سنت موكد است و بر آن تإكيد فراوان شده است. در روايت هاى مكررى نقل شده كه در روز عيد إضحى قربانى كنيد تا گرسنگان و بيچارگان از خوردن گوشت سير شوند; آنان كه روزها بلكه ماه ها توان خريدن يك كيلو گوشت براى خانواده خويش را ندارند, در اين روز فرخنده كه براى همگان عيد است و بسيار خجسته و مبارك است, آنان نيز خوشحال گردند و از خوردن گوشت حلال, بى منت, سير شوند.
و امروز روز ((تكبير)) است; تكبيرى گويا, كوبنده, محكم و بامحتوا; تكبيرى كه بازتابش كاخ ستمگران را به لرزه درآورد و قلب ستم ديدگان را شاد سازد; تكبيرى كه بيگانگان را براى هميشه از ضربه زدن به ايران اسلامى, نوميد گرداند و سرانجام تكبيرى كه به دنيا اعلام كند: ما با تكيه بر ((قاصم الجبارين)) از هيچ قدرتى ترس و واهمه نداريم و اگر روزى دشمنان اسلام در پى يورش به خاك ما يا هجوم به فرهنگ اسلامى ما برآمدند يا آهنگ حمله به ما را داشتند, با همين نداى ملكوتى كه شاه را از ايران بيرون انداخت و در مزبله تاريخ سرنگون ساخت, از خود و سرزمين خود و ناموس و مقدسات خود و انقلاب خونبار خود, مردانه و شجاعانه, دفاع مى كنيم و به خواست خداوند پيروزى و سربلندى از آن امت ما و شكست و سرافكندگى از آن دشمنان اسلام است.
دنيا بداند كه ملت ايران با ((تكبير)) زنده است و با تكبير در صحنه, پاينده است و با تكبير بر دشمنان مى تازد و با تكبير كشورش را مى سازد.

عيد غدير :
عيد غدير, عيد الله الاكبر و عيد آل محمد و ارزشمندترين و والاترين عيد اسلامى است. هيچ روزى در طول سال, فرخنده تر و مبارك تر از اين روز مقدس نزد شيعيان اهل بيت نيست.
امام صادق ـ سلام الله عليه ـ مى فرمايد:
((ان يوم غدير خم بين الفطر و الاضحى و الجمعه كالقمر بين الكواكب…)) روز عيد غدير خم در ميان سه عيد فطر و قربان و جمعه, مانند درخشندگى ماه در ميان ستارگان است. چه تعبير ظريفى امام دارد كه عيد غدير را تشبيه به ماه كرده است و ديگر اعياد را به ستاره; زيرا در اين روز بزرگ بود كه خداوند اعلام كرد: امروز دين را بر شما تكميل كردم و نعمتم را بر شما به اتمام رساندم ((إليوم إكملت لكم دينكم و إتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا)). نعمت بزرگ اسلام كه از هر نعمتى ارزنده تر و گران بهاتر است, كامل نمى شود و محقق نمى گردد جز با ولايت على ـ عليه السلام ـ ((و مانودى بشىء مثل ما نودى بالولايه)).
محب الدين طبرى از علماى بزرگ اهل سنت نقل مى كند كه رسول خدا(ص) فرمود: ((اذا جمع الله الاولين و الاخرين يوم القيامه و نصب الصراط على جسر جهنم, لم يجزها إحد الا من كانت له برإه بولايه على بن إبى طالب)).(1)
در روز قيامت كه خداوند تمام مردم را جمع مى كند و صراط بر پل دوزخ زده مى شود, هيچ كس از آن نمى گذرد جز كسى كه با ولايت على ابن إبى طالب, گذرنامه بى زارى و برائت از جهنم را داشته باشد.
ولايت على(ع) همان دين حنيف است كه فرمود:
((فإقم وجهك للدين حنيفا فطرت الله التى فطر الناس عليها)).(2)
پس اى پيامبر (همراه با پيروانت) به سوى آيين پاك اسلام روىآور كه فطرت الهى است و مردم بر آن مفطور شده اند.
و ولايت على همان طريقه و روش صحيح زندگى است كه اگر مردم آن روش را برگزينند, خداوند در روز رستاخيز, از آب گواراى حوض كوثر به دست على ـ عليه السلام ـ سيرابشان مى گرداند. ((و إن لو استقاموا على الطريقه لاسقيناهم مإ غدقا)).(3)
و ولايت همان نعمتى است كه حتما از آن سوال مى شود كه با آن چگونه رفتار كرديد ((ثم لتسإلن يومئذ عن النعيم)).(4)
آلوسى, مفسر بزرگ اهل سنت در تفسير كبير روح المعانى پس از ذكر آيه شريفه ((وقفوهم انهم مسئولون)) و آنان را متوقف كنيد و ايست بدهيد كه مسئوليت دارند و بايد پاسخگو باشند, در ذيل تفسير اين آيه, اقوال گوناگونى را نقل مى كند و سپس نتيجه مى گيرد و مى گويد: ((سزاوارترين و صحيح ترين سخن اين است كه در آن روز از عقايد و اعمال انسان سوال مى شود و از همه مهم تر و عظيم تر, قطعا ولايت على كرم الله وجهه است)).(5)
و در اين روز بزرگ كه يادآور نصب و تعيين اميرالمومنين به دست مبارك رسول اكرم ـ صلى الله عليه و آله وسلم ـ و به امر پروردگارش است, بايد اين فطرت الهى را در دل ها زنده كرد و پرده هاى ظلمت و جهالت و تارهاى نادانى و غفلت را از ديدگان غافلان برداشت تا بر طريقه حق پايدار گردند و به صراط مستقيم الهى روى آورند و دينشان كامل شود.
مفضل از امام صادق ـ عليه السلام ـ مى پرسد: مولاى من! آيا به من دستور مى دهى كه اين روز را روزه بداريم؟
حضرت پاسخ مى دهد: ((اى و الله ـ اى و الله ـ انه اليوم الذى نجى فيه ابراهيم من النار فصام لله شكرا لله عزوجل ذلك اليوم, و انه اليوم الذى إقام رسول الله إميرالمومنين علما و إبان فضله و وصيته, فصام ذلك اليوم, و ذلك يوم صيام و قيام و اطعام الطعام و صله الاخوان و فيه مرضاه الرحمن و مرغمه الشيطان)).(6)
آرى, به خدا قسم ـ آرى, به خدا قسم! اين همان روزى است كه خداوند, حضرت ابراهيم را از آتش رها ساخت, پس او به شكرانه اين لطف الهى, اين روز را روزه گرفت. و همانا اين روز, روزى است كه رسول گرامى اسلام ـ صلى الله عليه و آله و سلم ـ اميرالمومنين ـ عليه السلام ـ را بر مردم نصب كرد و بزرگوارى و فضلش را نمايان ساخت و او را وصى و جانشين خود قرار داد, پس او هم در اين روز, روزه گرفت و اين روز, روز روزه گرفتن و دعا كردن و مسلمانان را اطعام نمودن و به ديدار برادران دينى رفتن است و در اين روز, رضايت خداى رحمان به دست مىآيد و بينى شيطان به خاك ماليده مى شود (مإيوس مى گردد).
امام صادق ـ عليه السلام ـ اعمال اين روز مهم را در چهار چيز خلاصه مى كند:

1ـ صيام: در برخى روايات وارد شده كه روزه اين روز برابر است با صد بار حج و صد بار عمره. و در روايت ديگرى, كفاره شصت سال گناه است. پس حتما برادران و خواهران به اين فضيلت بسيار مهم توجه كنند و حتما آن را روزه بدارند.
2ـ قيام: اصطلاحا قيام بر عبادت و زنده نگه داشتن اين يوم الله با مناجات و دعا و استغفار, اطلاق مى شود ولى ممكن است قيام كنايه از استقامت و پايدارى در راه حق و قيام در برابر دشمنان اسلام و مسلمين و مبارزه با طاغوت ها و ستم پيشگان باشد.
بهر حال خود قيام عليه باطل و جهاد در راه خدا, نيز يك عبادت بزرگ است بلكه از اهم فرائض و واجبات است.
3ـ اطعام الطعام: مهمانى كردن و اطعام نمودن برادران باايمان از ويژگى هاى تمام اعياد به ويژه اين عيد بزرگ است كه بر آن تإكيد شده است. و قطعا خرسند نمودن مومنين, از برترين عباداتى است كه رضايت پروردگار را به دنبال دارد.
4ـ صله الاخوان: احسان و نيكى به برادران مومن و ديد و بازديد و زيارت آنان پيوسته از اعمال بسيار پسنديده و نيكو است ولى در اين روز, تإكيد بر آن شده است. در روايت دارد كه هر وقت با برادر مومنى ديدار كرديد, براى تهنيت به او بگوييد: ((إلحمد لله الذى جعلنا من المتمسكين بولايه إميرالمومنين والائمه عليهم السلام)) سپاس و حمد خداى را كه ما را جزء تمسك جويان به ولايت اميرمومنان و ديگر امامان ـ درود خداى رحمان بر آنان ـ قرار داد.
فرا رسيدن اين اعياد بزرگ اسلامى را به مقام شامخ ولى الله الاعظم إرواحنا لتراب مقدمه الفدإ, علماى اعلام, مقام معظم رهبرى, ملت بزرگ ايران و عموم مسلمانان و شيعيان و پيروان امامان, تبريك و تهنيت عرض نموده, از خداى بزرگ خواهانيم ما را جزء شيعيان و ولايت پذيران واقعى قرار دهد.

پاورقي ها:پى نوشت ها: 1 ) الرياض النضره, ج2, ص172. 2 ) سوره روم(30), آيه30. 3 ) سوره جن(72), آيه16. 4 ) سوره تكاثر(102), آيه8. 5 ) تفسير روح المعانى آلوسى, ج23, ص80. 6 ) بحارالانوار, ج98, ص323.