موعظه خداوند
((ان الله يإمر بالعدل والاحسان و ايتإ ذى القربى و ينهى عن الفحشإ والمنكر و البغى يعظكم لعلكم تذكرون)).
(سوره نحل, آيه90)
خداوند امر مى كند به عدالت و احسان و اداى حقوق ذىالقربى, و باز مى دارد از فحشا و بدىها و تجاوز به ديگران, خداوند شما را پند مى دهد و موعظه مى كند, تا متذكر شويد و ياد آوريد.
اسلام به مسايل اجتماعى و گروهى و ثبات جامعه بسيار اهميت داده تا جايى كه صلاح فرد را در گرو صلاح جامعه مى داند و آن قدر براى خير و ثبات جامعه اهميت قايل است كه حتى احكام فردى مانند نماز و روزه و حج نيز احكامى اجتماعى تلقى مى گردد و آن ها را در راستاى رساندن خير معنوى و مادى به جامعه مى داند و از آن به نفع و صلاح امت استفاده مى كند.
در اين آيه شريفه كه بازگو كننده پند الهى به مردم است, سه حكم براى برقرارى آرامش و امنيت فردى و گروهى قلمداد شده است كه با اجراى آن ها, جامعه اسلامى به سرمنزل مقصود مى رسد و مدينه فاضله الهى محقق مى گردد. اين سه عبارتند از:
1ـ عدالت: عدل نقيض ظلم است. عدالت از معادله گرفته شده و به معناى مساوات است. فرض عدالت و برقرارى آن در جامعه به معناى برقرارى مساوات و التزام حد وسط (نه افراط و نه تفريط) در امور است تا هر چيزى در جاى مخصوص قرار گيرد و به اين سوى و آن سوى منحرف نگردد. اگر چنين عدالتى با اين مفهوم كلى و با تطبيق اين كلى بر جزئياتش در جامعه حكمفرما شود, امنيت و آسايش به طور قطع برقرار مى گردد.
2ـ احسان: احسان ـ در يك كلام ـ عبارت است از رساندن خير به ديگران كه در نتيجه همگامى همگان در خيرخواهى و يارى رساندن به يكديگر, فقر و بيچارگى و مسكنت رخت برمى بندد و رحمت و مهربانى گسترش پيدا مى كند و همگان طعم شيرين محبت و عطوفت را مى چشند و خداوند نيز به آنان نظر لطف و رحمت مى كند.
3ـ ايتإ ذى القربى: مقصود از آن صله رحم كردن و كمك مادى و مالى به خويشان است كه در اين باره روايات زيادى از معصومين ـ عليهم السلام ـ وارد شده و بر آن تإكيد فراوان داشته اند. ولى آن چه از روايات درباره اين آيه ـ بالخصوص ـ استفاده مى شود اين است كه مقصود از ذى القربى خويشان پيامبر است يعنى ائمه معصومين عليهم السلام, و غرض رساندن خمس اموال به امام معصوم عليه السلام است كه جزء واجبات شرعى مى باشد و در زمان غيبت به نائبان امام يعنى مراجع تقليد پرداخت مى شود.
همان گونه كه برقرارى اين امر ضرورت دارد, بايد سه چيز نيز از جامعه رخت بربندد, يعنى آن اوامر سه گانه ملازم اين نواهى سه گانه است و آن سه مورد نهى شده عبارت اند از: فحشإ, منكر و بغى.
فحش و فحشإ و فاحش به كردار و گفتارى گفته مى شود كه بسيار قبيح و زشت است و اصل آن تجاوز از حد مشروع مى باشد.
منكرات اعمالى است كه مردم ـ بنابر فطرت ـ آن را در محيط زندگى خويش نمى پذيرند كه شامل تمام اخلاق و منش هاى ناپسند و بد مى گردد.
بغى يعنى با زور حق ديگران را گرفتن و به مردم تجاوز و تعدى نمودن. و اين هر نوع ظلمى را به ديگران در بر مى گيرد هرچند برخى آن را اطلاق بر زنا كرده اند, ولى منحصر به آن نيست بلكه شامل تمام انواع ستم ها مى شود.
اين است موعظه خداوند كه اگر به آن عمل شود, سعادت و خوشبختى در جامعه اسلامى محقق مى شود. به اميد آن روز.
پاورقي ها: