با جوانان


ارزش عمر

جوانان عزيز, فضاى كشور شما فضاى عطرآگينى است كه بانگ تكبير و توحيد و نواى قرآن كريم و دعا و مناجات در آن طنين انداز است. دل هاى پاك شما در فضايى رشد مى كند كه از هر طرف وسايل رشد و تكامل در آن فراهم است. البته در دنيا هيچ وقت همه امور به دل خواه نيست, هميشه مشكلات و كمبودهايى هست, ولى وسايل رشد و تكامل امروز خيلى بيش از زمانى است كه پدران و اجداد شما زندگى مى كردند. آن روز وسايل انحراف زياد بود, و محيط و شرايط مناسب براى تكامل معنوى و انسانى كم بود. در دبيرستان ها و مراكز علمى و دانشگاهى دين دارى افتخار نبود. بلكه گاهى هم ننگ به حساب مىآمد. آن روز خواهران شما براى حجاب مشكل داشتند و آن روز…
به هر حال به بركت رهنمودهاى حضرت امام خمينى و فداكارىهاى پدرانتان اين نظام اسلامى برپا شد. امروز در سايه اين نظام است كه شما عزيزان مى توانيد بر اساس اسلام و تقوا به تحصيل و خودسازى بپردازيد. از خداى متعال مى خواهيم ارواح شهدايى كه براى برقرارى اين نظام فداكارى كردند با اولياى خود محشور فرمايد و به مربيان شما توفيق بيش تر عنايت كند كه براى پيشرفت علمى و خودسازى معنوىتان بيش از پيش تلاش كنند.
عزيزان من, با فرا رسيدن دوران جوانى و تكليف شما در آغاز يك زندگى جديد قرار گرفته ايد; يعنى به شخصيت و استقلال رسيده ايد; يعنى خداى متعال در سن بلوغ شما را يك انسان مستقل حساب مى كند.
شما اكنون آنقدر ارزش پيدا كرده ايد كه مستقلا مورد خطاب خداى متعال قرار گرفته ايد, از اين پس ((يا ايها الذين آمنوا))هايى كه در قرآن هست شامل شما هم مى شود, گويى اين خداست كه با شما سخن مى گويد.
اى جوانان عزيز قدر عمر خود را بدانيد, سرمايه گران بهايى در اختيار شماست, سعى كنيد اين سرمايه را در راهى به كار بگيريد كه سود ابدى براى شما به بار آورد. مبادا اين سرمايه گران بها صرف كارهاى بيهوده و پوچ و بى ثمر بشود. لحظات عمر شما از طلا و برليان ارزش مندتر است. شنيده ايد كه مى گويند ((وقت طلا است)), اين جمله بسيار نارسايى است, چون ارزش هر لحظه از وقت شما از همه اين جهان بالاتر است, زيرا همه اين جهان بالاخره فانى شدنى است, اما شما با هر لحظه از عمر خود مى توانيد چيزى به دست آوريد كه براى هميشه باقى باشد. اگر عمرتان را صرف اطاعت خدا كرديد, هر لحظه آن نتيجه اش پاداش بى نهايت ابدى, پايان ناپذير و فنانشدنى است, اما همه اين دنيا پايان پذير است. پس ارزش هر لحظه عمر شما از همه اين جهان بيش تر است, چون مى توانيد در مقابل كارى كه در يك لحظه براى خدا انجام مى دهيد, سعادت ابدى را براى خود بخريد.

راه هاى استفاده از هر لحظه عمر
حال كه اين قدر لحظه ها ارزش مند است, پس چگونه از آن ها بهره بردارى كنيم؟
اى جوان عزيز, تو با لبخند محبت آميزى كه در خانه به روى پدر و مادر مى زنى, يا سخنى كه از روى ادب به زبان مىآورى و يا حركت مودبانه اى كه در نزد پدر و مادر انجام مى دهى, اجر فراوان دارى. اين ها همه در يك لحظه انجام مى شود و زحمت و سرمايه اى هم نمى خواهد, اما نتيجه فراوانى دارد.
يا اگر در محيط مدرسه و دبيرستان و دانشگاه رفتار مودبانه اى با مربيان و معلمان و اساتيد داشته باشيد, از لحظه ها بهره هاى فراوان برده ايد, چون مربيان و معلمان و اساتيد شما حكم پدر و مادر را دارند, آن ها پدر و مادر مادى و طبيعى هستند و اينان پدر و مادر روحانى و معنوى. با رفتار خوبى كه نسبت به آن ها داريد مى توانيد چنين ثواب هايى براى خود بخريد.
يا اگر دست فقير و ناتوان و افتاده اى را براى رضاى خدا بگيريد, زاد و توشها بسيارى را براى خود اندوخته ايد و محيط جامعه را از انسان دوستى و صفا و محبت, پر كرده ايد.
يا اگر علم و دانشى را بياموزيد تا بتوانيد با آن, به جامعه اسلامى بيش تر خدمت كنيد و مايه عزت و آبروى كشور اسلامى خود بشويد, عبادت است. در روايت مفصلى آمده است كه پيامبر(ص) به ابوذر فرمودند: اى اباذر, هرچه مى توانى در تحصيل علم بكوش, چون ساعتى در جايى كه سخن علمى مطرح است بنشينى و گوش فرا دهى و يا در آن شركت كنى اجرش پيش خدا از دوازده هزار ختم قرآن بيش تر است: ((جلوس ساعه عند مذاكره العلم إحب الى الله من قرائه القرآن كله اثنى عشر الف مره)), يك ساعت نشستن در جلسه اى كه بحث علمى باشد براى خدا نه خودنمايى, براى خدمت به جامعه اسلامى نه فقط براى منافع شخصى به نيت خوبى.

رشد روحى
در همين دوران جوانى فكر ترقى روحى و معنوى باشيد, چون قلب شما مثل آيينه پاك و صاف و صيقلى است. شايد ندانيد قلب سياه و دل تاريك يعنى چه.
شما پاك و درخشنده ايد, نور ايمان در دل شما مى درخشد. قدر اين آيينه پاك را بدانيد. نگذاريد گناه در آن بيفتد و آلوده بشود. دل هاى شما به مهربانى و عشق و صميميت و به ياد خدا عطرآگين است. اما هميشه اين جور نمى ماند. مگر خودتان آن را نگه داريد. آيينه را هم بايد گردگيرى كنند و غبار از روى آن بسترند وگرنه هيچ چيز را نشان نمى دهد. پس مواظب باشيد آيينه دلتان به گناه آلوده نشود; حتى نگذاريد خيال گناه هم بر دل پاك شما عبور كند. به جاى خيال گناه توجه به خدا و اولياى او, فكر خدمت كردن به خلق خدا را در مغز خودتان بپرورانيد. اگر گاهى فكر گناه به ذهن تان خطور كرد فورا آن را پس بزنيد و به نحوى او را عقب برانيد. اما اگر اجازه داديد كه شيطان در مزرع پاك و خرم دل شما بچرد, كم كم خزان دل فرا مى رسد و سبزه ها پژمرده و زرد مى شوند. و شيطان در قلب شما قدرتمند مى گردد و نيروهاى الهى را عقب مى راند.
او به زودى نمى تواند دل شما را تسخير كند اما اگر راه به او داديد وقتى يك فكرى به ذهنتان آمد ميدان به او داديد قدرت اش دو برابر مى شود. به همين نسبت تدريجا تسلطاش بر شما افزوده مى شود. و در نهايت كار به جايى مى رسد كه تسليم او مى شويد. گويى ديگر قدرت خود نگهدارى نداريد.
اگر خداى ناكرده يك وقت گناهى هم از شما سر زد زود توبه كنيد. خداى متعال به فرشتگان دستور داده كه مومن اگر گناهى از او سر زد تا هفت ساعت ننويسند. اگر بعد از هفت ساعت توبه نكرد آن وقت مى نويسند. سعى كنيد گناهى از شما سر نزند كه اگر سر زد و عادت شد, تركش مشكل است.
پاورقي ها: