هر ساله بسيارى از مسلمانان از سراسر جهان به سوى خانه خدا كه مركز وحى الهى و فرودگاه فرشتگان و اميد دلهاى عارفان و قبله تمام موحدان است, سرازير مى شوند.
امت مسلمان به نداى قرآن و فرمان رسول خدا ـ صلى الله عليه و آله ـ پاسخ داده, دعوت الهى را لبيك گفته, سر از پا نشناخته, با عشقى وصف ناپذير, از هر فج عميق (از راه هاى دور و دراز) به سوى خانه دلها, كعبه آمال صديقان و خانه ناس, روانه مى شوند; به سوى تو ـ اى رسول خدا ـ پياده و سواره مىآيند (يإتوك رجالا و على كل ضامر) تا منافع خود را مشاهده كنند (ليشهدوا منافع لهم) و در چند روز ويژه و مخصوص, خدا را با شناختى بيشتر پرستش نمايند, عبادت كنند, عمره و حج به جاى آورند و به ياد خدا باشند.
حال بايد ديد اين چه منافعى است كه مردم از راه هاى دور و دراز ضمن عبادت و به جاى آوردن فريضه حج, براى ديدن و پى بردن به آن مىآيند؟ اين چه منافعى است كه مردم بايد در اين رازگاه دل و پيوستگاه عاشقان دريابند؟ آيا فقط منافع مادى و اقتصادى است كه حتما هر كس در وطن و اقامتگاه خويش نيز به آن اندازه كه خدا مقدر كرده است, از آن برخوردار است؟ يا امرى فراتر و مهم تر از آن است كه بايد از جايگاه قيام به قسط, منافع ناس نيز در نظر گرفته شود؟
اين چه منافع و مصالحى است كه قبل از ذكر خدا يادآورى شده است؟ (ليشهدوا منافع لهم و يذكروا اسم الله فى إيام معلومات…) بى گمان مصالحى است كه همه مسلمانان به آن, نياز دارند و اگر تإمين نشود, توان پرستش و عبادت آرام و ذكر خدا را نخواهند داشت.
شايد يكى از اين مصالح و منافع, ايجاد امنيت و آرامش و آسايش است در ميان ملتهاى مسلمان كه از هر نعمتى ارزنده تر و ضرورىتر مى نمايد. در روايت آمده است: ((نعمتان مجهولتان, الصحه والامان)) تندرسى و امنيت دو نعمت مهم است كه قدرش شناخته نمى شود جز پس از كنار رفتن و سلب شدن. و اين را ملت ايران ـ كه سالهاى سال زير سلطه جائرانه شاه خائن بود ـ درك مى كند و مى فهمد. ملت هاى دربند ديگر نيز كه ـ متإسفانه ـ عددشان هم در اين دوران تاريك كم نيست, در پى ره يافتن به چنين امنيت و آسايش هستند و گاهى با مجاهدتها و پيكارهاى مداوم براى رسيدن به اين نعمت مجهول در تلاش اند, تا كى به آن دست يابند و از زير چتر دژخيمان از خدا بى خبر بدر آيند.
امنيت يكى از مهمترين نعمت هايى است كه مصالح مردم را در بر مى گيرد و لازم است در آن كنگره جهانى و همايش ميليونى, بررسى شود و براى ايجاد اين چاره, بحث و تبادل نظر گردد, تا بندگان آزاد خدا به خود آيند و به بركت اين فريضه عظيم الهى, پايه هاى سلطه گران ظالم و استكبارى را درهم بشكنند و ريشه طاغوت ها و شياطين بزرگ و كوچك خشك گردد و اسرار اين فريضه مهم الهى فاش و برملا شود.
اينجاست كه ضرورت برائت از مشركين خودنمايى مى كند و به نظر مى رسد كه راهى جز رساندن حقايق پشت پرده به مستضعفان و محرومان در آن اجتماع چند ميليونى نيست.
بايد در چنين جاى مقدس و مكان امنى پرده از تبليغات دروغين استكبارگران و دست نشاندگان آنان در كشورهاى گوناگون برداشت. بايد در اين مكان شناخت (عرفه) مردم خود را بشناسند تا خدا را بشناسند. بايد زيان جهانخواران و غارتگران بين المللى را به مردم گوشزد كرد تا به خود آيند و با دورى جستن از اختلافات فرقه اى و منطقه اى, براى مقابله و مبارزه با قدرت هاى ستم گر و ابرجنايت كاران دوران و شياطين كوچك و بزرگ, آماده شوند و راه هاى مبارزه را دريابند. بايد بدانند كه چاره اى براى رسيدن به ((منافع للناس)) نيست جز با قطع يد متجاوزان به حريم شرافت انسانى و اسلامى مسلمين. بايد به حكم قرآن, مصالح ناس را در نظر گرفت و راه را بر جهانخواران و جيره خوارانشان بست; اينان كه پيوسته با فرهنگ مبتذل خود, فرهنگ قرآنى ما را نشانه رفته اند و اينك با سلاح هاى گرم و سرد به نبرد بى امان با ما پرداخته اند. بايد آنها را شناخت, سپس براى مبارزه با آنان پيشگام شد وگرنه آينده اى بس تاريك در پيش رو داريم كه اگر به فكر چاره انديشى نيفتيم, فردا بسيار دير است.
اعلام برائت
برائت از مشركين هيچ اختصاصى به دوران رسول خدا(ص) ندارد, بلكه اگر با دقت آيه برائت را بخوانيم, ملاحظه مى كنيم كه تمام الفاظ كليت دارند.
((و اذان من الله يوم الحج الاكبر ان الله برىء من المشركين و رسوله)).(1)
اعلامى است از سوى خدا و رسولش براى تمام مردم, در روز حج اكبر كه همانا خدا و پيامبرش از تمام مشركين (بدون استثنا) بى زار هستند.
جالب اينجاست كه نه تنها ما معتقد به اين سخن هستيم و نه تنها امام اين مطلب را اعلام كرده و بر آن پافشارى نموده است بلكه مفسرين سنى و شيعه در اين امر, اتفاق نظر دارند و ظاهر آيه نيز كاملا روشن است ولى امام اين مطلب نهفته را روشن بيان كرد تا حج ابراهيمى محمدى را جايگزين حج ضجيج(2) كند و اين حج واقعى از غربت به درآيد; حجى كه سالها در اثر تبليغات بيگانگان و دورى جستن علما از سياست, مهجور مانده بود; حجى كه تنها يك بعدش, آن هم به صورت تقليدى و خشك ـ بدون درك مفاهيمش ـ انجام داده مى شد و از ابعاد عرفانى, سياسى و اجتماعى آن خبرى نبود و حجى كه تنها بعد شخصى را مورد نظر قرار مى داد و از بعد مهم اجتماعى اش فرسنگها فاصله داشت.
اينك ببينيم فخر رازى اين مفسر بزرگ اهل سنت در تفسير اين آيه چه مى گويد: فخر رازى در صفحه 220 جلد 15 تفسير كبيرش پس از اشاره به كلى بودن اعلام برائت مى گويد: ((جمله اخرى تامه معطوفه على الجمله الاولى و هى عامه فى حق جميع الناس)) اين جمله (نخستين بخش از آيه دوم برائت) , جمله كاملى است كه عطف بر جمله گذشته (برإه من الله و رسوله…) است و در مورد تمام مردم, كليت و عموميت دارد.
ملاحظه كنيد كه در قسمت اول آيه ((عاهدتم من المشركين)) آورده و پس از آن مطلب تمام مى شود. پس اگر اين آيه برائت فقط مخصوص زمان رسول خدا بود با همان بيان مطلب تمام مى شد, چرا دوباره آن را به صورت كامل ترى اعلام مى كند؟! معلوم مى شود اين اعلام مخصوص زمان و مكان خاصى نيست بلكه همه مشركين را در تمام زمان ها در بر مى گيرد و اختصاصى به دوران خاصى ندارد.
فخر رازى در ادامه مى گويد: ((انه تعالى فى الكلام الاول, إظهر البرائه عن المشركين من غير إن يوصفهم بوصف معين, تنبيها على إن الموجب لهذه البرائه كفرهم و شركهم)) خداى متعال در سخن نخست, از مشركينى كه پيمان بستند و پيمان را شكستند, اظهار بى زارى و برائت مى كند و در اين آيه (آيه دوم) از تمام مشركين اظهار برائت مى نمايد, بىآن كه آنان را به وصف خاصى توصيف كند و اين دليل است بر اعلام برائت از مشركين به خاطر كفر و شركشان.
دفاع از خط امام
مفسرين ديگرى بويژه در زمان هاى اخير از قبيل سيد قطب و محمد رشيد رضا مطالب جالبى در اين زمينه بيان كرده اند كه اين مختصر جاى آن را ندارد, فقط براى نمونه, مطلب را از يكى از مفسرين عمده و مهم اسلامى, خلاصه وار يادآور شديم تا اهميت اعلام برائت را متذكر شويم. و بيش از هر چيز, انگيزه ما دفاع از خط امام است كه ـ متإسفانه ـ با سر در گمى هاى بسيارى از عزيزانمان, به خاطر برخوردهاى حزبى و خطى در ايام اخير, مانند حج ابراهيمى, مهجور و غريب شده و چيزى نمانده است كه به فراموشى سپرده شود.(3)
در اين جا ذكر اين نكته لازم است كه بايد عزيزان مسوول و تمام اقشار جامعه به ويژه جوانان متعهد با دقت براى نگهدارى و حفظ خط امام بكوشند و نگذارند با اجتهادهاى گوناگون, تفسير و تإويل شود و به انحراف كشيده شود و از محتواى واقعيش تهى گردد.
خط امام در طى ده سال ـ پس از انقلاب اسلامى ـ روشن و مشخص شده و ضمن صدها سخنرانى و اعلاميه و پيام امام ـ قدس سره ـ تبيين شده و نياز به اجتهاد و جا براى تحريف ندارد! ما بر اين باوريم كه تنها يادآور شدن و گوشزد نمودن مردم و متذكر شدن كلمات قصار امام در مناسبت هاى گوناگون, كافى است كه راه را دوباره به متحيران و خط گم كردگان بنماياند و آنان را به راه باز گرداند. و هم چنين متعهدان و حاميان انقلاب و حزب اللهيان واقعى نيز با يادآورى اين سخنان درربار, به وظيفه خويش پى خواهند برد ((فذكر ان الذكرى تنفع المومنين)).
امام خمينى ـ قدس سره ـ مى فرمايد:
((اگر مسلمانان در خانه ناس و خانه خدا از دشمنان اظهار برائت نكنند, پس در كجا مى توانند اظهار نمايند؟ و اگر حرم و كعبه و مسجد و محراب, سنگر و پشتيبان سربازان خدا و مدافعان حرم و حرمت انبيا نيست, پس مإمن و پناهگاه آنان در كجا است؟!))
البته اگر حرم و كعبه پناهگاه نباشد و مكان امنى براى اعلام برائت نباشد, حداقل با نشست ها و همايش ها و حتى تذكرهاى دو جانبه, روا است مومنين اين وظيفه بزرگ را از ياد نبرند تا ساير مسلمانان دربند, دشمنان واقعى خود را بشناسند و در فكر چاره انديشى باشند.
اميد است كه آن خانه ناس روزى براى مسلمانان, مإمن و پناهگاه شود چرا كه خدا چنين خواسته است. در جايى كه حرم به فرمان خداوند جايگاه امنى براى تمام حيوانات وحشى و اهلى و حتى گياهان نيز هست, به طريق اولى بايد براى مسلمانان ـ كه خانه خودشان است ـ جاى امنى باشد و امت اسلامى در آن مكان مقدس احساس امنيت و آرامش كند.
به اميد قبولى حج عزيزان و پذيرش عزيزان حج نرفته در سال هاى آينده و توفيق انجام اين فريضه مهم براى بندگان.
پاورقي ها:پى نوشت ها: 1 ) توبه, آيه2. 2 ) در روايت است كه يكى از اصحاب به امام صادق عليه السلام عرض كرد: چه بسيارند حاجيان! حضرت فرمود: ((ما اكثر الضجيج و اقل الحجيج)) چه بسيار است سر و صدا و چه اندك است حاجيان. 3 ) لازم به تذكر است كه اگر تلاش هاى به موقع و پابرجاى رهبر معظم انقلاب , حضرت آيه الله العظمى خامنه اى نبود, از مدت ها پيش خط امام به فراموشى سپرده مى شد. مگر زمزمه هاى پوزش خواهى از تسخير لانه جاسوسى يا توطئه ادامه دفاع در جنگ تحميلى يا پيشدستى در صلح با شيطان بزرگ و يا موارد ديگر به گوش نمى رسد, كه بحمدالله با هشيارى و تيزبينى مقام رهبرى تاكنون اين موارد انحراف از خط امام تبيين شده و هم چنان ناخداى كشتى در راستاى خط امام قدس سره كشتى انقلاب را به فضل خدا به پيش مى راند و از تلاطم امواج سهمگين واهمه ندارد, كه اميد است خداوند خود او را و اين خط مقدس را حفظ و نگهدارى كند.