دانستنى هايى از قرآن؛ چرا بايد آزمايش شويم؟

 

دانستنى هايى از قرآن
چرا بايد آزمايش شويم؟

 


 

((ولنبلونكم حتى نعلم المجاهدين منكم والصابرين و نبلو إخباركم)).
(سوره محمد(ص), آيه31)
و ما بى گمان تمام شما را آزمايش مى كنيم تا مجاهدان و بردباران شناخته شوند, و اخبارتان را نيز مىآزمائيم (تا اعمالتان خبر دهد كه در باطن چگونه هستيد).
اين آيه علت واجب كردن قتال را بر مومنان بيان كرده است. خدا مى خواهد مردم را امتحان كند تا براى خودشان مشخص گردد كه چه كسانى حاضرند از جان و مال و هستى خود در راه خدا بگذرند و با صبر و تحمل, در راه او و براى او مبارزه و پيكار كنند.
نكته اى در اين جا به چشم مى خورد و آن اين كه خداوند مى فرمايد: ((حتى نعلم)) تا آن كه بدانيم مجاهدان و صابران شما چه كسانى هستند. روشن است كه خداوند خالق و آفريدگار همه است و علم محض است يعنى بر همه چيز و همه كس احاطه دارد و عملش هرگز مقيد به زمان و مكان نيست, پس خداوند خودش عالم است و آگاه به حال تمام مردم, ولى مى خواهد خود مردم, يكديگر را بشناسند. چه بسا افراد زيادى, در ميان مردم با صلح و صفا زندگى مى كنند و ظاهرالصلاح هستند و آثار ايمان و تقوا از رخسارشان هويدا است و چه بسا پيشانيهايشان از كثرت سجده, پينه بسته است ولى هنگامى كه امر جهاد يا دفاع پيش مىآيد, چنان خود را مى بازند و با لطايف الحيل از زير بار مسووليت شانه خالى مى كنند و از جنگ و كارزار با دشمنان دين و قرآن فاصله مى گيرند كه تو گويى در ميان اين امت وجود خارجى نداشته و اصلا جزئى از كل نبوده و نيستند.
بايد هر مدت زمانى, حادثه و رخداد تلخى پيش آيد تا اين به ظاهر مومنان كه در حقيقت منافق و تيره دل هستند, شناسايى گردند و مردم آنها را بشناسند و حنايشان در ميان ملت رنگى نداشته باشد و قطعا تا كارزار و مجاهدت و پيكار نباشد, خوب از بد و خير از شر مشخص نمى گردد و مومن از منافق و باتقوا از لاابالى شناخته نمى شوند.
اگر هميشه اوضاع كشور و ملت آرام باشد و هيچ كشمكش و درگيرى ميان حق جويان و باطل خواهان رخ ندهد, هرگز انسان هاى خوب و باتقوا و مجاهدان واقعى و صابران, مشخص نمى گردند, لذا هرچند مدتى يك بار ـ چنان چه در ايران اسلامى نيز شاهد هستيم ـ حادثه اى رخ مى دهد و باطل خواهان جولانى مى كنند و سر و صدايى راه مى اندازند و حادثه اى تلخ مىآفرينند تا هم چهره واقعى منافقان مشخص گردد و هم صابران و بردباران تميز داده شوند. لذا حوادثى كه در طول انقلاب خونبار اسلامى رخ داده و مى دهد, هرگز براى عارفان و راهبران, غيرمترقبه نيست. در حادثه هفت تير كه يكى از سهمگين ترين تيرهاى دشمن به كالبد جوان انقلاب بود, خود شاهد بوديم كه امام عزيزمان رضوان الله عليه در سخنرانى آن روز فرمود: ((اين حادثه مترقبه)) يعنى ما پيوسته منتظر حادثه آفرينى هاى دشمنان بوديم و چقدر جالب بود كه هم مومنان و متقيان شناخته شوند و هم منافقان كوردل كه بسيارى از آنان تا آن روز لباس مقدس انقلاب و اسلام را در بر كرده بودند.
در حادثه فراموش نشدنى 8 شهريور كه امتداد هفتم تير بود, آن روز نيز چهره ديگر منافقان از خدا بى خبر شناخته شد و از آن سوى, دو مجاهد و صابر واقعى كه همگام و هم نوا با اسلام و انقلاب پيوند ناگسستنى داشتند, شناخته شدند و چه خوب اين دو بزرگوار (رجايى و باهنر) از آزمايش قطعى و مسلم الهى, روسفيد درآمدند و براى هميشه در كنار شهيدان جاويد انقلاب و اسلام مانند دو گوهر شهوار مى درخشند. همين بس كه به ياد آنان هر ساله هفته دولت برگزار مى شود و راه مقدسشان در حركتى توقف ناپذير دنبال مى گردد. روحشان شاد و راهشان مستدام باد.