علمى پژوهشى

 

انجماد سلولها براى درمان سرطان پروستات


بر اساس جديدتـرين تـحقيقات بـه عمل آمده در حدود 97 درصد از
مردانى كه تحت درمان ناموفق پرتـو درمانى سرطان پـروستـات قرار
گرفتـه اند تـوسط يك روش جراحى كه در آن سلولهاى سرطانى منجمد و
سپس نابود مى شوند بهبود مى يابند.


بـه نوشته نشريه اورولوژى, هر ساله حدود 180 هزار مورد سرطان
پروستات در آمريكا شناسايى مى شود.


30 درصد از بيماران درمان بـااشعه را انتخاب مى كنند و از اين
تـعداد در حدود 40 درصد آنان از عود مجدد بـيمارى رنج مى بـرند.


محققان بـيمارستان ((كلمبـيا پـرسبـايترين)) , در نيويورك از
مداخـله بـرودتـى بـر روى 43 مردى كه درمان ناموفـق بـا اشـعـه
داشته اند استفاده كردند.


تومورها در 97درصد بيماران از بين رفت و پس از گذشت 2سال نيز
مجددا بروز نكرد.


بيماران ابتدا به مدت 3ماه تحت درمان بـا هورمون قرار گرفتند
تا اندازه پروستات آنان كاهش يابد. سپس سوزنهاى بـسيار ريزى در
اين غده فرو رفت تـا گاز مايع آرگون را كه سلولهاى سرطانى درون
و اطراف غده پـروستات را منجمد و نابـود مى سازد توليد كند. اين
عمل جراحى يك تا دو ساعت بطول مى انجامد.


4نفر از بـيماران از مشكلات عمده اى رنج مى بـردند كه منجـر بـه
بروز بى اختيارى ادرار در اين افراد شد.


دكتر ((سارون كاتز)) استـاديار ارولوژى در اين بـيمارستـان و
يكى از محققان برجستـه اين تـحقيق مى گويد: اين يك پـيشرفت عمده
بـراى مردانى است كه پـرتودرمانى بـراى آنان ناموفق بـوده است.
وى افزود: استفاده از جراحى برودتى در ابتدا بـه عنوان درمان
اوليه سرطان پـروستات عودكننده, مى تواند منجر بـه در مان طولانى
مدت و بروز مشكلات پيچيده اندكى شود.


كاتز گفت: اين روش بـرخلاف روشهاى ديگر مى تـواند بـرروى مردان
مسن تـر يا افرادى كه از ناراحـتـى ها و مشكلات جـسمى رنج مى بـرند
انجام شود.


اثـرات طولانى مدت اين روش مشـابـه روشـهاى ديگر درمان سـرطان
پـروستـات است كه از جـمله آنها ناتـوانى جـنسى, انسداد مجـارى
ادرارى و درد در ناحيه لگن خاصره است.




دليل ژنتيكى ابتلا به سكته هاى مغزى


دانشـمندان فرانسـوى موفق شـدند بـه نوعى ارتـبـاط بـين ژنها
پى ببرند كه مى تواند بـه درمان تازه اى بـراى نوعى سكته مغزى كمك
كند.


اين نوع سـكتـه مغزى سـالانه بـاعث مرگ صدها هزار تـن از مردم
سراسر جهان مى شود.


يكى از محققان موسسه ملى تحقيقات بهداشتى و پزشكى فرانسه گفت
((اين كشـف ممكن اسـت بـه ما در راه فهم و درك بـهتـرى از عامل
سكته هاى مغزى يارى دهد و مى تواند در دست يافتن به روشهايى براى
درمان اين بيمارى مفيد باشد.


آزمايشهاى انجام شده بر روى ژنهاى بـيش از يكهزار تن از مردم
در يك بانك ژنى نشان داد ((اشخـاصى كه داراى نوع خـاصى از ژنها
در تركيب ژنتيكى عامل لخته شدن خون در بدنشان هستـند, كمتـر از
افرادى كه تركيب ديگر ژنتـيكى در عامل لختـه شدن خود دارند بـه
سكته هاى مغزى دچار مى شوند.


عامل لخته شدن خون, يا فاكتورXiii, بـه تـقويت لختـه هاى خونى
كمك مى كند كه با قطع يا كاهش جـريان خـون در بـخـشهايى از مغز,
باعث بروز 80 درصد سكته هاى مغزى در افراد مى شود.


چـنين سكتـه هايى كه هرساله موجـب مرگ بـيش از 40 هزار تـن در
فرانسه مى شود, معمولا در افراد سالخـورده بـروز مى كند و در صورت
زنده ماندن, شـخـص بـا عوارضـى نظير فلج اعضـاء مواجـه مى شـود.
((خونريزى مغزى)) عامل 20 درصد باقيمانده موارد ابتلا به سكته
مغزى در اشخاص است.


پژوهشگران همچنين رابطه مشابهى را بين همان تركيب ژنتيكى خاص
در فاكتورXiii و آسيب پذيرى در برابر حملات قلبى نشان داده اند.




انسولين بالا موجب حمله قلبى


دانشمندان مى گويند مقدار زياد انسولين در بـدن موجب لخته شدن
خون در رگها مى شود كه يكى از دلايل بروز حملات قلبـى در بـيماران
مبتلا به قند است.


روزنامه ((يو.اس. اى. تودى)) نوشت حدود 75 درصد مردم مبتلا به
بـيمارى قند بـا بـروز حـمله قلبـى جـان خود را از دست مى دهند.
دانشمندان تصور مى كردند كه فشار خون بـالا و عدم وجود كلسترول
((خوب)) در بدن موجب حمله قلبى در بـيماران قندى مى شود اما بـا
تحقيقات جديد روى 3000 بيمار مشخص شده كه سطح بـالاى انسولين در
بـيماران قندى يا افراد سالم موجـب بـالا رفتـن يك ماده شيميايى
بـنام(پـى. اى. آى. ـ 1 آنتـى ژن)مى شود. اين ماده تـوانايى خون
براى حل لخته را كاهش مى دهد.


دانشمندان مى گويند بـا انجام ورزش مى تـوان تـعادل انسولين در
بدن را حفظ كرد و توانايى شخص براى حل لخته خون را افزايش داد.


كارشناسان و دانشمندان در حال حـاضر عقيده دارند تـا زمانى كه
بتـوانند نتـيجه گيرى دقيقى از تـحقيقات خود را اعلام كنند بـايد
مردم را به طور بسيار جدى به انجام ورزش تشويق نمود.




استفاده از قرنيه مصنوعى براى پيوند به انسان


گروهى از محققان كانادايى اظهار اميدوارى مى كنند كه در آينده
بتوان از فناورى ابـداعى آنان در كشت سلولهاى بـافت قرنيه چشم,
براى تهيه بافت قرنيه پيوندى در انسان استفاده كرد.


اين محققان از سلولهاى كشت شده بافت قرنيه در آزمايشگاه براى
تحقيقات پزشكى و همچنين پيوند بـه خرگوش استفاده مى كنند. پيوند
اين بافت به چشم خرگوش با موفقيت همراه بوده است.


قرنيه بافت شفاف چشم است و نه تنها نقشى محافظتى بـراى مردمك
و بافت عنبيه ايفاء مى كند, بلكه به تمركز تصاوير در شبـكيه چشم
نيز كمك مى نمايد.


تاكنون بسيارى از گروههاى تحقيق تلاش كرده اند نوع مصنوعى بافت
قرنيه را بـا استفاده از پـليمرهاى مختلف تهيه كنند, اما هيچيك
از اين مدلهاى مصـنوعى نمى تـواند دقيقا فعـاليت هاى بـافت قرنيه
طبيعى را انجام دهد.


بافت قرنيه چشم انسان از سه لايه سلول مختـلف ساختـه شده است.
محققان تـوانستـه اند اين سه گروه سلول را بـه طور مجزا در محيط
آزمايشگاهى كشت دهند. كشت اين سلولها با استفاده از شيوه آلوده
كردن سلولها بـه نوعـى ويروس انجـام مى گيرد و اين ويروس بـاعـث
مى گردد تقسيم سلولى بدون توقف بـه طور دائم ادامه داشته بـاشد.


از اين طريق محققان مى توانند به يك منبـع تمام نشدنى سلولهاى
مختلف قرنيه دست بيابند. تحقيقات انجام شده بـر روى اين سلولها
نشـان مى دهد آنها دقيقا مانند سـلولهاى طبـيعـى چـشـم هسـتـند.


در مرحـله بـعد محـققان كانادائى نوعى چـهارچـوب و اسكلت بـا
استفاده از رشته هاى ((كلاژن)) و ((گلوتـارآلدهايد)) تـهيه كردند
كه براى اتصال لايه هاى مختلف سلولى مورد استفاده قرارمى گيرد. يك
لايه سلولى بـر روى اين اسكلت, لايه دوم در ميان آن و لايه سوم در
زير اسـكلت قرارداده مى شود. ملكول هاى اضافى ((گلوتـارآلدهايد))
با اسـتـفاده از ((گلايسـين)) جـمعآورى و پـاكسـازى مى شود, زيرا
((گلوتارآلدهايد)) ماده اى سمى است.


تـحقيق بـر روى اين بـافت قرنيه مصنوعى نشان مى دهد اين قرنيه
كاملا بـا قرنيه طبـيعى شبـاهت دارد و مى تـواند دقيقا كارهاى يك
بافت قرنيه طبيعى را انجام دهد.


ميزان تاثير راديودرمانى در مداواى سرطان


يك شيوه جديد اندازه گيرى ميزان آسيب پـذيرى سـلولهاى سـرطانى
بافت مثانه در مقابل راديودرمانى, بيماران مبتلا به سرطان را از
تـحـمل ضايعات ناشى از راديودرمانى هاى بـى اثـر رهايى مى بـخـشد.


در زمان حـاضر بـراى درمان سرطان هاى نفوذى در بـافت مثـانه ـ
زمانى كه سرطان به درون ديواره ماهيچه اى مثانه نفوذ كرده است ـ
از شيوه هاى متـعارف جراحى و يا راديودرمانى استـفاده مى شود. در
انواع سطحى سرطان مثانه, سلولهاى سرطانى از روى مثانه تـراشيده
مى شوند.


يكى از مشـكلات موجـود در اسـتـفـاده از روش راديودرمانى عـدم
پاسخگويى بيمارى در مقابـل اين شيوه درمان است. در چنين وضعيتى
سلولهاى سرطانى در مقابـل اشعه هاى راديويى مقاومت نشان مى دهند.


متاسفانه پزشكان نمى توانند پيشاپيش چنين عكس العملى را پيش بـينى
كنند و بيمار ناچارا تحت اين روش درمانى نسبتا دشوار
قرارمى گيرد, اما نهايتا نفعى از آن عايد نمى شود.


اكنون گروهى از محققان در آلستـر ايرلند شمالى شيوه جديدى را
براى اندازه گيرى ميزان آسيب پـذيرى سـلولهاى سـرطانى مثـانه در
مقابل راديودرمانى ابداع كرده اند.


مجله علمى ((نيوسانيتـيست)) مى نويسد: در اين آزمايش در مرحله
اول از سلولهاى سرطانى نمونه بـردارى مى شود و سپس اين نمونه بـه
سلولهاى مجزا و منفرد شكسته و تجزيه مى گردد. در مرحله بـعد اين
سلوهاى منفرد و مجزا در داخل ژلى بـه نام ((آگاروز)) قرار داده
مى شود و تحت تابش اشعه ايكس قرارمى گيرد.


مقدار اين اشـعـه ايكس بـه اندازه مقدار اشـعـه اى اسـت كه در
راديودرمانى براى بيمار به كار مى رود.


اين محققان سپـس بـا استفاده از مواد شيميايى غشاء سلولى اين
سـلولها را در هم مى شـكنند و ژل را در معرض يك ميدان الكتـريكى
قرار مى دهند. در چنين حالتـى رشتـه هاى درهم شكستـه ((دى ان آ))
dna))سلول به صورت زنجيرى از داخل سلول بـه خارج كشيده مى شوند.
بار منفى رشتـه هاى شكستـه شده ((دى ان آ)) نشان مى دهد تـشعشعات
راديودرمانى سلولهاى سرطانى را نابود مى كنند.


در صورت بـروز چنين پـديده اى, محققان بـه آسيب پـذيرى سلولهاى
سرطانى در مقابل راديودرمانى پى مى برند و استفاده از
راديودرمانى را به پزشك معالج بيمار توصيه مى كنند.




كيف سنگين مدرسه باعث كمردرد در كودكان


بـراساس يك تـحقيق جـديد والدين بـايد در مورد وزن كيف مدرسه
فرزندان خود مراقب بـاشند اين تحقيق هشدار مى دهد حمل كوله پشتى
سنگين در كودكان مى تواند باعث كمردرد شود.


انجام يك تحقيق بر روى كودكان 11 تا12 ساله در شهر ميلان نشان
داد دانشآموزان بطور ميانگين 3 / 9 كيلوگرم بار بـرابـر بـا 22
درصد وزن بدن خود حمل مى كنند.


حداكثر وزن كيف دانشآموزان 3 / 16كيلوگرم يا 43درصد وزن بـدن
آنها بود درست مثل اينكه يك مرد يخچال كوچكى را بر پشت خود حمل
كند.


اين محققان كه يافته هاى خود را در مجله پزشكى ((لانست)) منتشر
كرده اند كوله پـشتـى 237 دانشآموز را بـه مدت 3هفتـه وزن كردند.
اين محققان مى افزايند هيچـگونه دستـورالعملى درخصوص وزن كوله
پشتى مدارس تعيين نشده است اما وزن اين كوله پـشتى ها بـيشتر از
حد بار متناسب با وزن بدن در قانون كار ايتاليا است.


انجمن ورزش درمانى آمريكا نيز پـيشتر توصيه كرده بـود از حمل
بـار و وسايل زياد بـويژه در شكل نامتوازن آن جدا خوددارى شود,
قاعده اصلى در اين زمينه اين است كه شخص بـيش از 15 تا 20 درصد
وزن بدن خود بار حمل نكند.




كشف رابطه بين فشار خون و پوك استخوانى


پـزشكان مى گويند: زنانى كه دچار فشار خون بـالا هستند در سنين
بـالا بـيش از سايرين در معرض خطر ابـتلا بـه پـوك استخوانى قرار
خواهند گرفت.


بـه گزارش خبـرگزارى رويتر از لندن, دكتر فرانسيسكو كاپـوسيو
مى گويد: ما دريافتـيم هرچه ميزان فشار خون بـالاتـر بـاشد فقدان
استخوان نيز بيشتر است.


دكتر كاپـوسيو و محققان بـيمارستان سنت جورج بـيش از 3500 زن
مسن را در 4 منطقه آمريكا طى 3 سـال مورد بـررسـى قرار دادند و
وجود ارتباطى را در اين زمينه به اثبات رساندند.


كاپـوسيو مى گويد: هرچه سن بـالاتـر مى رود بـه خصوص بـعد از 65
سالگى و يائسگى زنان به دلايلى استخوانهايشان را از دست مى دهند,
اما اگر فرد فشـار خـون نيز داشـتـه بـاشـد سـرعت از دسـت دادن
استخوانها بسيار بيشتر مى شود.


پـزشكان مى دانند كسانى كه فشار خـون دارند كلسيم بـيشتـرى از
طريق ادرار از دسـت مى دهند كه بـا افزايش مصـرف كلسـيم در رژيم
غذايى جايگزين نمى شود.


وقتى كلسيم از طريق ادرار از بدن خارج شود استخوان مقدارى از
كلسيم خود را از دسـت مى دهد كـه اين ا مر بـاعـث كـاهش تـراكـم
استـخوانها مى شود. اين فرآيند طى مدت 20 سال مى تـواند بـاعث 20
درصد كاهش تراكم استخوان ها شود.


كاپوسيو مى گويد: به عقيده ما اين مكانيزم ارتبـاط كشف شده را
توضيح مى دهد.


وى افزود با كاهش مقدار مصرف نمك, زنان مى توانند از دست رفتن
كلسـيم و خـطر پـوك اسـتـخـوانى را طى مدت 20 سـال كـاهش دهند.


وى هم چنين بـه زنان تـوصيه كرد بـا مصرف ميوه جات و سبـزيجات
ميزان جذب پتاسيم را افزايش دهند.


سن زنان مورد بررسى از 66 تا 91 سال متفاوت بـود. پزشكان بـا
عكسبردارى از استخوان لگن آنها تـراكم استـخوانى را اندازه گيرى
مى كردند.




شيوه جديد از بين بردن آثار جانبى
شيمى درمانى و راديو درمانى


گروهى از پژوهشگران مى گويند موفق به ابـداع شيوه اى شده اند كه
مى تـواند از بـدن در مقابـل تـاءثيرات جانبـى ناخواستـه ((شيمى
درمانى)) و ((راديو درمانى)) مورد استـفاده در بـيماران سرطانى
محافظت كند.


استـفاده از اين شيوه نه تـنها از بـدن در بـرابـر تـاءثيرات
احـتـمالى مقادير متـعارف شـيمى درمانى و راديو درمانى محـافظت
مى كند, بلكه توانايى محافظت از بدن در هنگام استفاده از مقادير
بسيار زياد شيمى درمانى و راديو درمانى را نيز دارد.


تـوانايى اين پـژوهشگران در از بـين بـردن آثـار جانبـى شيمى
درمانى و راديو درمانى بـراى مداواى سرطان از طريق متوقف ساختن
فعاليت يكى از ژنهاى حياتى به نام ((پىP53) ((53)حاصل شده است.


اين ژن در پديده خودكشى سلولى ايفاى نقش مى كند. ژن ((پى53)) با
صدور فرمان خودكشى به سلولهاى سرطانى از گسترش سرطان به بخش هاى
مختلف بدن جلوگيرى مى كند.


زمانى كه بـدن تـحـت فشار قرار دارد, مانند زمان استـفاده از
شيمى درمانى و يا راديو درمانى, ژن ((پـى53)) فعاليت فوق العاده
زياد و غير عادى پـيدا مى كند و بـه كشتن و نابـود كردن سلولهاى
سالم نيز مى پـردازد. در نتيجه چنين وضعيتى است كه عوارض جانبـى
شيمى درمانى و راديو درمانى مانند ريزش موى سر, تهوع و آسيب هاى
دائمى به مغز استخوان و دستگاه گوارشى پديدار مى شود.


پـزشكان معمولا بـراى جلوگيرى از آسيب ديدگى هاى دائمى ناشى از
اين نوع شيوه هاى درمانى تلاش هاى فراوانى انجام مى دهند. به عنوان
مثال در برخى موارد تعدادى از سلول هاى مغز استخوان بـيمار قبـل
از شروع درمان سرطان جـداسازى مى شوند و منجـمد مى گردند. پـس از
پـايان درمان, اين سـلولها در مغز اسـتـخـوان جـايگزين مى شوند.


پژوهشگران از مدتها قبـل مى دانند كه فعاليت فوق العاده شديد ژن
((پى53)) بـا بـروز آثار جانبـى در ((سرطان درمانى)) در بـيمار
ارتبـاط دارد. اما اين تصور وجود داشت كه سركوب كردن فعاليت هاى
اين ژن مى تواند به تشديد سرطان بيانجامد.


60 درصد از سرطان ها بـا عدم فعاليت كافى ژن ((پى53)) ارتبـاط
دارد. به همين دليل مطالعه اين ژن يكى از محورهاى اصلى تحقيقات
پژوهشگرانى است كه در مورد سرطان تحقيق مى كنند.


در يكى از آزمايش هاى انجـام شـده در مورد نقـش ((پـى53)) در
بروز سرطان مشاهده گرديده در موش هايى كه اين ژن از رشته ژنتيكى
آنها حذف شده بود, تمام اين حيوانات آزمايشگاهى در فاصله زمانى
3 تا 4 ماه به سرطان مبتلا شدند.


يكى از استادان مى گويد: تـحقيقات ما نشان مى دهد تـفاوت زيادى
ميان سركوب و تخفيف فعاليت هاى ژن ((پى53)) تنها بـراى چند ساعت
و از فـعـاليت انداخـتـن اين ژن بـراى مدتـى طولانى وجـود دارد.
ما در آزمايشات خود بـه طور دوره اى در مدت 8 ماه اين حيوانات
را در معرض مقادير بسيار زيادى از تشعشعات راديويى قرار داديم.
اما اين موشها بـه دليل از فعاليت انداختن ژنهاى ((پـى53)) هيچ
آثار جانبى از اين تشعشعات در بـدن خود ظاهر نكردند. هيچ يك از
آنها به سرطان نيز مبتلا نشدند.


بـه دليل اين كه ژن ((پى53)) بـا بـسيارى از شرايط همراه بـا
فشار زياد نيز مرتـبـط است, پـژوهشگران اعتـقاد دارند ممكن است
بتـوان بـا كنتـرل و تـخفيف روش فعاليت اين ژن, بـسيارى از اين
شرايط را درمان كرد.




كشف جديد دانشمندان در درمان سرطان خون


دانشمندانى كه موفق شده اند آن دستـه از سلول هاى سرطان خون را
كه بـه درمان پاسخ نمى دهند جداسازى كنند, اميدوارند اين كشف در
بهبود درمان اين بيمارى شبه سرطان مفيد واقع شود.


چندين سال است كه دانشمندان به وجود جمعيت نهفته اى از سلول ها
در سرطان خون پـى بـرده اند زيرا بـا استـفاده از معالجـات شيمى
درمانى استاندارد امكان ريشه كنى بيمارى وجود ندارد.


شيمى درمانى سلولهايى را كه با سرعت بسيار بيشترى رشد مى كنند
مورد هدف قرار مى دهد.


ابداع روش هاى آزمايشگاهى كه امكان شناسايى و جداسازى جمعيتى
از سـلول هاى نهفتـه در هر بـيمار را فراهم مى كند كشـف جـديد را
تشكيل مى دهد.


دانشمندان اكنون خواهند تـوانست بـا نگرشى بـه سوى اصلاح شيوه
درمان, به مطالعه زيست شناسى سلول بپردازند.


صندوق تحقيق لوسمى انگلستـان كه هزينه اين تـحقيق را تـاءمين
كرده است اعلام داشت ساليانه 500 بيمار مبـتلا بـه سرطان ميلوئيد
خون در اين كشور شناسايى مى شوند. اين بـيمارى مى تواند افراد را
در هر سنى مبتلا كند هرچند ميانگين سن تشخيص بيمارى 53 سال است.


تـنها راه علاج پـيوند مغز استـخوان است اما سن بـيماران اغلب
براى انجام پيوند بسيار بالا است. درمانهايى براى كنترل بـيمارى
وجود دارد اما اين بيمارى لاعلاج است.


ديويد گرنت مى گويد داروهايى كه سرطان را نابـود مى كنند وقتـى
مى تـوانند در دى ان آ سلول ايجـاد اختـلال كرده و سبـب مرگ سلول
شوند تقسيم سلولى را هدف قرار مى دهند. ولى وقتى سلولها در حالت
استراحت هستند اين گونه نيست.


محققان اكنون در تلاش بـراى يافتـن راههايى بـراى دستـكارى در
سلولها در آزمايشگاه هستند تا معالجاتى را كه به سلولهاى طبيعى
صدمه نمى رساند بر روى آنها موثر واقع شود.


گرانت افزود ما نياز بـه اطلاعات بـيشترى در مورد اين سلولهاى
نهفته سرطانى داريم تا بـتـوانيم داروهاى جديدى را بـراى كشتـن
آنها يا واداشـتـن آنها بـه انجـام رفتـار طبـيعـى تـهيه كنيم.




تعويض پلاسماى خون در بهبود مبتلايان به ام. اس


براساس يك تحقيق به عمل آمده جايگزينى پلاسماى خون در بيماران
مبتلا بـه مالتيپل اسكلروسيز كه از حملات مزمن اين بـيمارى مرموز
رنج مى برند مى تواند در بهبود حدود 40 درصد آنان موثر واقع شود.


تحقيق كلينيك ((مايو)) نشان داد 8 تـن از 19 بـيمارى كه تـحت
عمل جايگزينى پـلاسماى خون قرار گرفتند, پـيشرفت متوسط تا قابـل
ملاحظه اى در وضعيت نرولوژى آنان ايجاد شد. گاهى اوقات عمل تعويض
پـلاسماى خون بـراى مقابـله بـا ساير بـيمارىها استـفاده مى شود.


شركت كنندگان در اين تحقيق از حملات ناتوان كننده ناشى از اين
بيمارى كه بـدن سيستم اعصاب مركزى خود را مورد حمله قرار مى دهد
رنج مى بردند. اين بيمارى سبـب بـروز علايمى همچمون فلج و از دست
دادن توانايى گفتارى است كه درمانهاى استـاندارد استـروئيدى ضد
التهاب در برابر آن موثر نبوده است.


در روش درمانى تـعـويض پـلاسـما, خـون بـيماران گرفتـه شـده و
گلبولهاى خونى از مايع پلاسما جدا مى شوند, سپس گلبولهاى خونى با
پـلاسماى جـديد تـركيب شده و اين مخـلوط مجـددا بـه بـدن بـيمار
بـازگردانده مى شود. بـيماران در اين تحقيق تحت 7 دوره درمان در
طى 14 روز قرار گرفتند.


((بـرايان واينشنكر)) , متـخصص نرولوژى و محـقق بـرجـستـه در
بيانه اى اعلام كرد: ما در خصوص موفقيت تعويض پلاسما كه يك انتخاب
ديگر براى بيماران مبـتلا بـه مالتيپل اسكلروسيز همراه بـا حملات
مخرب است و نسبت بـه تمام درمان هاى ديگر واكنش نشان نداده است,
بسيار هيجان زده شديم.


اگرچـه دليل كارآيى اين روش درمانى هنوز مشخـص نشده اسـت اما
واينشنكر حدس مى زند كه جايگزينى پلاسماى خون حمله به سيستم عصبى
تـوسط آنتـى بـاديهاى موجود در پـلاسماى خون اوليه را از حساسيت
مى اندازد.


به هر حال 4 تن از 8 بيمارى كه به اين روش درمانى واكنش خوبى
نشان داده بودند در طول 6 ماه بعد بازگشت حملات را تجربه كردند.


در حالى كه اين نتايج چشم انداز جديد تحقيقاتـى را گشوده است
اما واينشنكر هشدار داد كه جايگزينى پـلاسما يك درمان بـراى اين
بـيمارى مرموز و معمولا مهلك نيسـت و نبـايد بـه عنوان يك درمان
اوليه براى حملات در نظر گرفته شود.

پاورقي ها: