روزنامه ديلى تلگراف نوشت: ((دشمنان ايران اين وحشت را دارند
كه روح آيت الله خـمينى همچـنان رهبـرى ايران را در دست داشتـه
باشد
( (!
با پـايان گرفتن سال 78, بـيست و يكمين سال پـيروزى انقلاب را
نيز پشت سر مى گذاريم. سالى كه از سوى رهبـر گرانقدرمان بـه نام
معمار و بنيانگذار انقلاب اسلامى حضرت امام خمينى قدس سره الشريف
نام گذارى شد
.
اين سال بـا حوادث تـلخ و شيرين بـسيارى همراه بـود. از يكسو
دوستداران انقلاب و وفاداران بـه آرمان هاى امام راحل بـا اغتنام
فرصت در بزرگداشت آن حضرت و انديشه هاى اسلامى و انقلابى, و احياى
ارزشهاى بنيان شده به وسيله آن طلايه دار بـزرگ قرن, تلاش فراوان
كردند و در تبيين افكار جاودانه آن حضرت همايش ها بـرپا نمودند,
مقالات نوشتند و گفتمان هاى فراوان داشتند كه اين خود مى تواند در
تعميق بـخـشـيدن روح معنوى انقلاب و احـياى انديشـه و ديدگاه هاى
اسلامى مخـصوصا بـراى نسل هاى نوخـاستـه سازنده و سودمند بـاشد و
ادامه آن تضمين كننده بنيادهاى انقلاب اسلامى و دستمايه رويارويى
با انديشه هاى صادراتى بيگانه است
.
در اين سال نيز, هم چـون سال هاى پـيشين مردم وفادار و مومن و
انقلابـى ما در صحنه هاى مختلف سياسى, راهپيمايى هاى روز قدس و 22
بهمن و انتخابات مجلس شوراى اسلامى و مقابله بـا عوامل اغتشاش گر
بيگانه در تيرماه گذشته بـيشترين حضور و هوشيارى داشتند و بـار
ديگر پوزه استعمار و استكبار و سردمدار سلطه جهانى شيطان بـزرگ
را بـه خـاك ماليدند و اميدهاى شـوم آنان و عوامل خـودفروخـتـه
داخلى شان را به ياءس و حرمان مبـدل ساختند. مردم حماسه آفريدند
و وفادارى خود بـه آرمانهاى امام راحل و تـداوم بـخش راه امام,
مقام معظم رهبـرى را بـه نمايش گذاشتند و پاسخى جانانه و دندان
شكن به زوزه هاى رسانه هاى خبرى امپرياليسم و صهيونيسم و دجال هاى
خبرى و استحاله شده گان فرهنگى بيگانه دادند
.
سالى كه گذشت آزمايش و امتحانى ديگر بود براى همه حتى دوستان
و ياران انقلاب, آنها كه بيست سال همراه انقلاب بـوده و نان اسلام
وانقلاب را خوردند و در پرتو نام امام شهره شهر گرديدند. مع الاسف
پاره اى از آنها بازى بازيگران را خوردند و با تحريكات مستقيم و
غير مستقيم سياست گذاران ضد انقلاب و عناصر ورشكسـتـه سـياسـى و
گروهك هاى غير قانونى و ليبرال ها رو در روى اصول و مبانى اسلام و
آرمان هاى حضرت امام گستاخانه ايستـادند, عرض خود بـردند و زحمت
ما داشتند و خوراك تبليغاتى براى دشمنان تهيه ديدند
!
و بدين سان در غربال حوادث زير و زبـر شدند و مردم بـه داورى
نشستند كه سره را از نا سره چگونه بايد شناخت؟
!
رذالت و گستاخى مطبوعاتى
و در همين سال, رويدادهاى تـلخ و نامطلوبـى رخ داد كه در عين
حال براى ملت ما درسآموز بـود. حوادث مشكوك و ناگوار دانشگاه و
اغتـشاش هاى خـيابـانى كه بـا سر انگشت عوامل جـاسوس و اخـلالگرى
بـاندهاى ضدانقلاب و هدايت شده از سـوى دشمنان كارگردانى مى شد و
خوشبـختـانه يكى پـس از ديگرى بـا حضور مردم و هدايت و روشنگرى
رهبرى حـكيمانه رهبـر انقلاب و مسـئولين دلسـوز نظام نقش بـر آب
گرديد. و از همه حوادث تـلخ تـر جريان هاى نفاق گونه و اخلالگرانه
مطبـوعاتـى بـود كه در پـوشش تـسـاهل وتـسـامح و در لواى آزادى
وسياست هاى غلط فرهنگى چهره نمود و جغدهاى شوم و مزدوران قلم به
دست عرصه مطبـوعات را جولانگاه افكار منحرف و گمراه كننده طراحى
شده از خارج ساختـه و كارى كردند كه در بـيست سال گذشتـه انقلاب
بى سابقه بـود! و حتى چيزى از سياست هاى فرهنگى طاغوت كم نداشت و
بـلكه بـه مراتـب بـدتـر و گستـاخانه تـر از عصر ستـمشاهى بـود
!
در رژيم منحوس پهلوى يك نويسنده بـا نام مجعول مقاله اى دريكى
از جرائد كشور نوشت و نسبت بـه حضرت امام سخنان موهن گفت كه در
مقايسه با شرايط اجتـماعى ملايم تـر از مقالات عصر انقلاب بـود!! و
ديديم كه در پى نشر آن مقاله موهن, چه غوغايى در كشور بپا خاست
و انقلاب اسـلامى از همانجـا اوج گرفت و روزافزون دامن گسـتـر شد
.
و بـالاخـره شـعـله هاى آن نظام طاغوت را سـوخـت. اما بـا كمال
ناباورى تـعدادى از جرائد كشور در سالهاى اخير و حتـى بـرخى از
آنها كه به دست خودىها(به اصطلاح)بـه بـازار آمدند هرچه خواستند
نوشتند و زير نگاه ناظران به مطبوعات به مقدسات اسلام و چهره هاى
علمى و انقلابى تـاختـند و انقلاب اسلامى و انديشه هاى امام را زير
سوال بردند و برخى از اين عناصر فريب خورده در محاكم قضايى بـه
دفاع از خط مشى خيانتكارانه خود پرداختـند و آن تـراژدى زشت را
در ديد دشمنان بـه نمايش گذاشتـند و بـالاخـره فضاى فرهنگى كشور
مخـصوصا در اين يك سال فضايى آلوده و مسموم داشت و اسف بـار اين
كه پـاره اى از مسئولين فرهنگى بـا خونسردى و بـى تفاوتى از كنار
اين فضاى مسموم گذشتند و حساسيتى در خور, نشان ندادند و حتى به
طور غير مستـقيم از آن بـه بـهانه آزادى! بـه دفاع بـرخاستـند
.
اين حوادث تلخ فرهنگى درست در زمانى اوج گرفت كه مردم انقلابى
و انديشمندان مومن و پاك بـاخـتـه ما سال امام خـمينى را گرامى
مى داشتند. اينها از امام و آرمانهاى او سخن مى گفتند و آنها چون
موريانه و موذيانه بـه جـان انقلاب و ارزشـهاى اسـلام و آرمانهاى
امام افتاده و مى تاختند و مظلوم نمايى و باج خواهى هم مى كردند
!
و زير لواى آزادى و با پـنهان شدن زير پـوشش فلان شخصيت و فلان
جريان كه آن را انحصارى خود مى دانند همچنان به تـوطئه تـخريب و
باج خواهى سرگرمند
!
سال امام خمينى سرآغاز راه
اين سال سپرى شد, انتخابات برگزار گرديد و مائيم و رو به سوى
آينده اى ـ ان شاء الله ـ روشن تر. سال امام خمينى قدس سره پـايان
راه نيست, بـلكه آغاز يك حركت قاطع, استوار, هوشيارانه و خستگى
ناپذير است يه سوى آينده اى بـهتر و بـاشكوه تر و بـا استفاده از
تجارب تلخ و شيرين گذشته و تـثبـيت هرچه بـيشتـر نظام و حاكميت
قدرتمند اسلام و تو دهنى محكم بـر پـوزه استـكبـار بـه سردمدارى
امريكاى جـنايتـكار و عوامل مخـفى و آشـكار داخـلى او. و ياران
انقلاب در همه صحـنه هاى فرهنگى, سياسى, اقتـصادى و نظامى, بـايد
كمرها را محكم ببـندند گوش ها را تيز و ديدگان را ريزبـين كنند,
خود را براى دفاع از ارزشهاى اسلام و انقلاب و مقاومت در بـرابـر
هجمه فرهنگى و تـبـليغاتـى و تـوطئه هاى شـوم دشـمنان كاملا مهيا
سازند. و هر چه در توان دارند با بسيج گسترده به صحنه آورند تا
به اين ملت فداكار مسلمان و مومن خدمت كنند و اسلام را از غربـت
نجات دهند و تهاجم تبـليغاتى را كه امپرياليسم خبـرى تبـليغى و
جمعى از رسانه ها و مطبوعات داخلى كارگزار آن مى باشند با حساسيت
قدرتمندانه پاسخگو باشند و بـر سياست تسامح و تساهل صادراتى خط
بـطلان كـشـند و هوادارانى را منزوى سـازند كـه اينها وصـلـه هاى
ناهمگون و نامناسبى براى اين نظام اند وآفتى براى انقلاب و انقلاب
را به آفت زدايى نياز است
!
مقابله با تفاله هاى استكبار
رهنمودهاى امام راحـل را آويزه گوش سـازند كه بـا اشـاره بـه
سياست هاى فرهنگى گذشته رژيم ستمشاهى و تـداوم آن ازسوى پـاره اى
عناصر وابستـه فرمودند: ((ملت عزيز در طول 50 سـال سـياه اخـير
گرفتار مجلات و روزنامه هاى تخريب كننده و فاسد كننده نسل جوان و
از آن بدتر سينماها و راديو تلويزيون بود كه با بـرنامه هاى خود
ملت را به حـد وافر در آغـوش غـرب زده ها غـلتـانيدند و ضـررهاى
رسانه هاى گروهى از خرابـى توپ و تانك ها و سلاح هاى مخرب بـالاتر و
بدتـر است… امروز نيز از تـفاله آن رژيم فاسد عددى مانده است
كه اگر به طور قاطع بـا آنان بـرخورد نشود خطر ولو در دراز مدت
كشور را تهديد مى كند و سهل انگارى در اين امور ساده انديشى است
و بـر متـعهدان است كه كوشش كنند و از انحراف گرچه جـزيى بـاشد
جلوگيرى نمايند.)) (صحيفه نور, ج19, ص
(110
امام راحل در اين پيام تـاريخى و ماندگار تـكليف همگان را در
برابر هجمه فرهنگى دشمن كه بخشى از آن از طريق نشريات داخلى به
اجرا در مىآيد روشن سـاخـتـه اسـت. و از سـهل انگارى(يعنى همان
سياست تسامح و تساهل)بـرحذر داشتـه و آن را ساده انديشى خوانده
است. كه البته هميشه ساده انديشى نيست بـلكه گاه بـدانديشى است
.
سياست هاى فرهنگى كشور امروزه وضع مطلوبـى ندارد و چنان كه در
پاره اى مقالات پـيشين خاطرنشان ساختيم, شوراى عالى انقلاب فرهنگى
مى بايست سكان دار آن بـاشد و در صدد اصلاح و هدايت بـرآيد و اگر
به وضع فرهنگى توجه كافى نداشته بـاشد, فاقد فلسفه وجودى خواهد
بود
!
سياست هاى فرهنگى را محاكمه كنيد
!
سياست هاى فرهنگى ما به ويژه عملكرد برخى مطبـوعات بـا انقلاب
اسلامى ناهمگون است و از اين رو بـه طور مكرر مورد نقد و اعتـراض
مراجـع معظم تـقليد و حوزه هاى علميه و دلسوزان اسلام و دردمندان
انقلاب قرار گرفته و بـى تـوجهى و مسئوليت ناشناسى بـرخى مسئولان,
بزرگان دين را به اعتـراض و حتـى اعتـصاب واداشتـه است. قضاياى
اخير قم و تحـصن علما و طلاب حـوزه علميه در مسجـد اعظم و حـضور
مراجع در آن تحصن به نشانه پشتيبـانى از خواسته بـه حق حوزه در
اصلاح وضع فرهنگى و مطبـوعاتى و هدايت و تنبـه و مسئولان فرهنگ و
هنر در همين راستا, واكنشى آرام متناسب بـا موقعيت حساس كشور و
همزمانى بـا 22 بـهمن و انتـخابـات بـود كه هرچند رهبـر معظم و
فرزانه ما ادامه آن را صلاح نديدند و بـا تـوصيه و پـيام ايشـان
خـاتـمه يافت اما اعتـراض را نبـايد خـاتـمه يافتـه تـلقى كرد
!
براى حـوزه علميه در دوران حـكومت اسلامى و حـاكميت روحـانيت,
تحمل كردنى نيست كه يك روزنامه به ارزشهاى اسلامى هجوم كند و يك
نشريه بـه نام آزادى! بـه عالمان دين و مغزهاى متـفكر اسـلامى و
افتـخارات حوزه علميه اهانت نمايد. عالمان دين بـه تـوصيه امام
راحـل بـر خود فريضه مى دانند كه از انحـراف اگرچـه جـزيى بـاشد
جلوگيرى كنند چرا كه همين انحراف به جاهاى باريكتر كشيده خواهد
شد و جلوگيرى از انحراف تـنها بـه تـوقيف آن روزنامه يا زندانى
كردن و محـاكمه كاريكاتـوريسـت نيسـت, بـلكه علاوه بـر آن بـايد
سياسـت هاى فرهنگى را محـاكمه كرد كه چـرا چـنين فضايى را فراهم
ساخته اند كه قلم بـه مزدها جرئت چنين جسارت هايى داشتـه بـاشند ؟
چرا از بودجه بيت المال مى گيرند و از آب و نان اين ملت محروم و
زجـر كشـيده مى بـرند و بـه اينگونه مطبـوعـات يارانه و امكانات
مى دهند و به آنها دست مريزاد مى گويند ؟
چرا جريان هاى محفلى و تـجديدنظر طلب در پـشت سر شخصيت ها سنگر
مى گيرند و هر لحظه بـدتر از پـيش گستاخ تر ميراث غير قانونى خود
را طلب مى كنند! دور هم جـمع مى شـوند و نشـريه اى مسـموم بـه راه
مى اندازند و هرگاه لغـو امتـياز مى شـوند روزنامه ديگـر بـه راه
مى اندازند و از همان آغاز در بـرابـر ارزشهاى اسلام وانقلاب سنگر
مى گيرند ؟
آيا آن آزادى كه مـردم مـا در روزهاى آتـش و خـون خـواهان آن
بودند همين آزادى بود؟
!
آيا آن آزادى كه شهيدان ما و اسـيران و معلولان ما و امت شهيد
داده ما مى خواستند آزادى قلم به مزدها بود كه زير لواى تسامح و
تساهل هر غلطى مى خواهند بكنند و مسئولان به نظاره بـنشينند؟ چرا
پاره اى از عناصر خودى به جاى اين كه به رويارويى بـا اين جريان
شوم و هدايت شده از سوى دشمن بپردازند در درگيرىهاى جناحى چهره
يكديگر را مى خراشند و بـرخى ديگر بـراى راه يافتـن بـه رياست و
وكالت و حقوق هاى سرسامآور و امتيازات رفاه و تـجمل, دشمنان دين
را فراموش كرده و بـه دنيا و آرمانهاى پست دنيوى رو آورده اند؟
!
بـارى سخن از سياست هاى فرهنگى است كه بـه حق همسوى انقلاب در
حد انتظار نيست
.
خروش حوزه علميه براى چيست ؟
و تـاءسف اينكه اينها بـه حـساب اسلام و انقلاب گذاشتـه مى شود
!
اينجـاسـت كه مسـئوليت عـالمان دين سـنگين مى شـود كه بـه گفتـه
نبى اكرم(ص)بايد در برابـر بـدعت ها بـايستند و مجال توطئه را از
دشمنان بـگـيرند و در اين ميان مسـئولـيت حـوزه عـلـميه از همه
سنگين تر و جايگاه آن در سرنوشت اسلام و انقلاب از هر نهادى تعيين
كننده تر است. چشم تمام ملت بـه سوى حوزه است. حوزه قلب تـپـنده
اسلام و انقلاب اسـت و علما و مراجـع سـكان دار انديشه هاى دينى, و
مردم دنباله رو مراجـع اسـلام اند. حـوزه كانون آتـش فشانى اسـت كه
ناخـالصى ها را كه بـه نام دين در دين راه مى يابـد و بـا سرنوشت
اسلام و مسلمين بـازى مى كند تـار و پـود مى سوزد. كارگزاران امور
فرهنگى از خشم و خروش اين آتش فشان مقدس برحذر بـاشند, سر در لاك
خود فرو نبرند, خود را به كرگوشى نزنند, پيام حوزه را دريابـند
و تا دير نشـده خـط مشـى خـود را اصلاح كنند, فضاى مطبـوعاتـى و
رسانه اى را همگون با انقلاب اسلامى سازند, و از غوغاسالارى دجال ها
و رجاله ها نهراسند
.
بدانند فرهنگ غربى و آزادىهاى صادراتى و سهل انگارى بـه شيوه
اروپا و امريكا در كشورهاى ما جايگاهى ندارد
!
نه امروز و نه آينده و حـساسيت زدايى و تـقدس زدايى نمى تـواند
جاده صاف كن دشمن باشد
.
مجلس آينده را نيز در اين ميان نقش اسـاسـى اسـت, در سـياسـت
گذارىهاى فرهنگى تبـليغاتـى و انتـخاب وزيران و كارگزاران امور
فرهنگى و غير فرهنگى مسئوليت سنگين دارد, هر جناح يا جريانى كه
مى خواهد روى كار بيايد اما بايد به يك اصل اساسى بـينديشد و آن
حاكميت اسلام است, بـا تـمام محتـوايش و زير لواى ولايت فقيه, نه
سكولاريسم و ليبـراليسم و ناسيوناليسم و فنوميسم و امثال اينها
.
مسئوليت مجلس آينده
مجلس و نمايندگان و سـاير مسـئولان بـايد بـدانند عمل آنها در
پـيشگاه خداوند مورد مداقه و محاسبـه است و در وجدان عمومى ملت
به ارزيابى نهاده مى شود و در حافظه تاريخ ثبـت مى گردد. آنان كه
به مجلس مى روند بدانند بهاى سنگينى براى نمايندگى آنها پرداخته
شده و آنها اين بها را نپرداخته اند! بـلكه شهداى انقلاب اسلامى و
امت ايثارگر پرداخته اند
.
آنها نمايندگان ليبـرال ها و گروهك ها و وابـستگان آنها نيستند
كه بر وفق مراد آنها سخن بـگويند, آنها نمايندگان اسلام و مردمى
هستند كه با همه مشكلات و نابـسامانى هاى اقتصادى و گرانى كمرشكن
و خونابـه دل, تنها بـراى رضاى خدا و حفظ نظام و ارزش هاى اسلامى
بـه آنها راءى داده اند. بـگذريم از مشتـى موج سوار و مغرض كه در
پاره اى رقابت ها با اهداف از پيش تعيين شده حضور يافته تا بازيگر
عرصه سياست بـا اهداف خود بـاشند. اينها اقليتـى بـيش نيستـند
.
اكثريت قاطع از آن مردم است. مردم مسلمان پـيرو خط امام وفادار
بـه نظام و رهبـرى و استـقلال و عزت ايران اسلامى, اينها خـواهان
حاكميت اسلام و حكومت صالحان اند نه فرصت طلبان! و استحاله گران و
وارثان ناخلف, اينها خواهان آزادى در لواى اسلام و چارچوب قانون
اساسى اند نه آزادى غربـى و صادراتى! اينها از نمايندگان انتظار
دارند در سنگر مجلس مدافع دين خدا, دوستـان خـدا و خـصم دشمنان
بـدانديش و در راءس آنها شيطان بـزرگ و سياست سلطه جابـرانه او
باشند
.
آقايان بهوش باشند
چرا سردمداران استكبـار جهانى و دولتمردان امريكايى بـه مجلس
آينده ايران چشم دوختـه و بـه صراحت ابـراز اميدوارى مى كنند كه
اصـلاح طلبـان(بـه تـفسـير و عقيده آنها) روى كار بـيايند؟! اين
كدامين اصلاحـات است كه كاخ سفيد(كاخ سياه)در انتـظار آن نشستـه
است؟ اصلاحات سياسى فرهنگى بـه همان شيوه امريكايى!! و اين چيزى
است كه در نظام ما مطرود و منفور و محكوم است و هوادارانش حتـى
اگر بـه مجـلس راه يابـند رانده ملت و رسـواى دنيا و آخـرت اند
.
بنابـراين بـايد مجلس آينده روى دشمن را كم كند و اميدش را بـه
ياءس مبدل سازد, مجلسـى بـاشد اسـلامى مردمى حـامى مسـتـضعفان و
محرومان و طرفدار اسلام ناب محمدى(ص)نه اسلام امريكايى و اصلاحـات
به معناى واقعى و رفع مفاسد اخلاقى و فرهنگى و اقتصادى و مبارزه
با تبعيض و شكاف فقر و غنا و مقابله با فئوداليسم و ليبـراليسم
و زدودن ناخالصى ها از چهره اسلام و انقلاب نه اصلاحاتـى كه سازمان
سيا و دولتمردان امريكايى و سياستمداران غربـى و عناصر وابـسته
داخلى شان مى خواهند و در انتظار آن نشسته اند كه چراغ سبز رابـطه
بـا آمريكـا روشـن شـود و جـاده بـراى سـلطه دشـمن هموار گردد
!
اميد است كه مجلس آينده همان مجلسى باشد كه امام زمان و اميد
مستضعفان عالم مى خـواهد و امام مى خـواست و امروزه وجـدان عمومى
ملت طالب آن است. و ان شاءالله چنين باد
. پاورقي ها: