دانستنى هايى از قرآن؛ كينه هميشگى يهود

 

 


دانستنى هايى از قرآن
كينه هميشگى يهود

 


 

((لتجدن إشد الناس عداوه للذين آمنوا اليهود و الذين إشركوا و لتجدن إقربهم موده للذين آمنوا الذين قالوا انا نصارى ذلك بان منهم قسيسين و رهبانا و انهم لا يستكبرون))(سوره مائده, آيه82)
به تحقيق يهود و مشركين را دشمن ترين مردم نسبت به مومنان مى يابى و همانا آنان كه گفتند ما نصارائيم, با محبت ترند به مومنين زيرا از آنان كشيشان و راهبان است و اصولا مردمى هستند كه تكبر نمى ورزند.

رهبان: جمع راهب است و مصدرش ((رهب)) يا ((رهبه)) مى باشد و معنايش ترسى است كه با احتياط همراه باشد. رهبانيه: مبالغه و افراط در تحمل عبادت است و راهب به كسى گويند كه به حاطر عبادت,خود را از مردم منزوى كرده و در عبادتگاه و دير به عبادت مشغول است.
صفحات تاريخ اسلام مالامال است از خاطرات تلخ مسلمانان نسبت به يهوديان ; خاطراتى كه نمى توان دردناكتر و شديدتر از آن تصور كرد.در حالى كه مسلمانان پيوسته از نصارى و مسيحيان, محبت و دوستى و صفا مى ديدند و آنان بيشتر و پيشتر به اسلام تمايل و رغبت پيدا مى كردند و به آن مى گرويدند ولى در مقابل مشركان و يهود بيشترين اذيت و آزار را نسبت به پيامبر و مسلمين روا داشتند و از هرگونه مكر و نيرنگ و خدعه اى فروبردار نبودند و از هر نوع خيانت و جنايتى دريغ نداشتند.
از عبارت آيه معلوم مى شود به سه علت, خداوند مسيحيان را نزديكتر و با محبت تر به مسلمانان مى داند :

1ـ در ميان نصارا, علما و دانشمندان مذهبى فراوانى ديده مى شوند كه در آيه به آنان قسيسين گفته شده و قسيس معرب واژه كشيش است.
2ـ در ميان آنان زاهدان و راهبان زيادى ديده مى شوند ((رهبانا))
3 ـ نصرانى ها تكبر نمى ورزند و آدمهاى متواضع و فروتنى هستند ((و إنهم لا يستكبرون)).

و از اين بيان الهى نيز معلوم مى شود وقتى جامعه انسانى مى تواند آماده پذيرش حق باشد كه :
نخست: دانشمندان زيادى در ميان مردم وجود داشته باشند تا بتوانند حق را از باطل تشخيص دهند و در لابلاى سنگلاخهاى فراوان, در شهوار حق را بجويند و به ديگران بفهمانند و مردم را از غفلت و كشش به سوى باطل برهانند و در ميان صدها نوشتار و نشريه باطل كه ظاهرى فريبنده و حق به جانب دارد, حق واقعى را تشخيص داده و مردم را به سوى آن بكشانند.
دوم: مردم نيز بايست نقش راهبان و زاهدان را به خود بگيرند و فرمان هاى حق را اطاعت نمايند و سرپيچى نكنند.
سوم: مردم در برابر احكام الهى كاملا خاضع و تسليم باشند و از قبول حق تكبر نورزند كه شايد بيشترين گرفتاريهاى امروز و ديروز و همه روز ما از تكبرها و خودخواهى هاى برخى نادانان است كه متإسفانه خيال مى كنند چيزى مى دانند ولى در حقيقت هم جاهل اند و هم خودخواه ودر جهل مركب فرو رفته اند; اينان به خدا خطرى عظيم براى جامعه و ملت هستند و بايد علما آنها را شناسائى كرده و به ملت هشدار دهند كه به اين جاهلان مستكبر نزديك نشوند.
به هر حال از روايات بى شمار صدر اسلام و اخبار ائمه طاهرين عليهم السلام و داستانهاى زيادى كه از كشيشان و بزرگان نصارا نقل شده, چنين بر مىآيد كه همواره علماى مسيحيت خدمت ائمه مى رسيدند و پس از بحث هاى علمى,حق را مى پذيرفتند و اسلام را اختيار مى كردند ولى سرسختى و لجاجت مشركان وبت پرستان صدر اسلام و از آنان بدتر يهوديان ـ در طول تاريخ ـ بر كسى پوشيده و مخفى نيست. البته يهوديان داراى احبار و عالمانى بودند كه حق را كاملا تشخيص مى دادند و گاهى به آن اقرار هم مى كردند ولى بقدرى تكبر و لجاجت داشتند كه هرگز زير بار نمى رفتند و با مومنان به دشمنى و كارزار مى پرداختند. و اما علت انكار حق از سوى مشركان اين بود كه هم تكبر داشتند و هم جاهل و نادان بودند. همين بس كه خدايان خود را از سنگ و گل مى ساختند و در برابرش به سجده مى افتادند. نه در ميان آنان عالمان و دانشمندان يافت مى شد و نه زاهدان و پارسايان و بسيار هم خودخواه ومستكبر بودند.
برخى از مفسران دشمنى يهود را بر مشركان نيز بيشتر دانسته اند زيرا در آيه, يهوديان را بر مشركان مقدم دانسته و اين هم نكته جالبى است. همچنان كه تقديم كشيشان بر راهبان ـ در آيه ـ دليل اهميت نقش دانشمندان بر زاهدان و پارسايان است. و لذا در اسلام مى بينيم انديشه يك ساعت عالم برتر از عبادت هفتاد سال پارسا و عابد و روايات زيادى عالم را بر عابد ترجيح مى دهد بلكه مركب قلم او را بر ساليان دراز عبادت عابد و پارسائى زاهد, برتر ومثمر ثمرتر مى داند زيرا يك نوشته يا سخنرانى از عالمى با تقوا إمتى را از غفلت بيرون مىآورد و آنان را به حق نزديك مى كند و از غرق شدن در منجلاب تباهى ها مى رهاند و از سردرگمى و حيرت بيرون مىآورد و از خطر سقوط در سرازيرى گناه و معصيت باز مى دارد. عالم عامل و دانشمند با تقوا نورى است كه انسانها را از افتادن در ميان ظلمتهاى دهر نجات مى بخشد ولى زاهد و عابدى كه كنج انزوا را براى خود برگزيده و از مردم دور شده, شايد تنها به تواند گليم خود را از آب بيرون بكشد و اين هم بدون كمك عالم ربانى ميسر نيست.