روزه درمانى در كلام امام على عليه السلام

 


روزه درمانى در كلام امام على(ع)
حجه الاسلام اصغر بابايى

 


 

درآمد:
روزه تشريع و اختراع بزرگ خداوند است و قدمت طولانى دارد. از تورات و انجيل فعلى برمىآيد كه روزه, در ميان يهود ونصارى و ملل ديگر مرسوم و معمول بوده است.
خود حضرت موسى(ع) چهل روز روزه داشته است. همچنين از انجيل برمىآيد كه خود حضرت مسيح هم چهل روز روزه داشته است. پس روزه و رمضان, دو برادر كلانسال هستند در ميان بشريت و از آوازه بلندى برخوردارند.
روزه اثرات فردى, اجتماعى, تربيتى, بهداشتى و درمانى زيادى را در جوامع بشرى ببار آورد و ببار مىآورد و اثرات مادى و معنوى فراوانى را در وجود انسان مى گذارد.
پيامبر اسلام (ص) در حديث بسيار معروفى مى فرمايد: ((صوموا تصحوا.)) روزه بگيريد تا سالم شويد.
خوشبختانه بعد از گذشت حدود هزار و چهار صد سال, تازه دنيا دارد بر سر عقل مىآيد و بحث ((روزه درمانى)) را مطرح مى كند, هرچند هر كس نمى تواند به عمق و فلسفه روزه, بطور دقيق پى ببرد.
امروزه در بحثهاى روان شناسى, بحث ((فراروان)) مطرح است ولى بطور يقين, غير از انسانهاى كامل و مومنين واقعى, كسى نمى تواند اين كلام حضرت امير(ع) را درك كند كه فرمود:
((صوم النفس امساك الحواس الخمس عن المآثم و خلو القلب من جميع إسباب الشر)) روزه جان يعنى چه؟ و چه كسى مى تواند آن را درك و سپس عمل بكند؟!
به هر حال , در اين نوشتار كوتاه سعى شده به اين پرسش پاسخ دهيم كه:
آيا روزه اثرات درمانى دارد يا خير و گستره آن تا كجاست؟ لذا در اين مقاله در چند عنوان بحث نموديم كه عبارتند از:
1 ـ درآمد
2ـ تعريف, اهميت و ضرورت
3ـ انواع روزه
4ـ فلسفه روزه
5ـ سوژه هاى تربيتى روزه و رمضان
6ـ خداحافظ رمضان
7ـ جشن روزه دار و عيد واقعى
8ـ نتيجه و در پايان كتابنامه

تعريف, اهميت و ضرورت:
در فرهنگ قرآن, از روزه به ((صوم)) تعبير شده است. صوم در لغت به معناى برخاستن است بىآنكه بعد از آن كارى شود.
نزد بعضى صوم به معناى نگاه داشتن است. هر يك از دو معنا مناسبت دارد با معناى شرعى و آن نگاه داشتن خود است بر وجه شرع در روز از آنچه در شرع او را مفطر خوانند با نيت.(1)
در جاى ديگر آمده: صوم به معناى روزه. همچنين است صيام.
اصل آن امساك از مطلق فعل است, خوردن باشد, يا گفتن, يا رفتن.
صوم اسلامى امساك مخصوصى است از طعام و چيزهاى ديگر كه از طلوع فجر شروع شده و با رسيدن شب به پايان مى رسد.(2)
در التبيان از صوم چنين تعريف شده است:
((الصوم فى الشرع هو الامساك عن اشيإ مخصوصه على وجه مخصوص ممن هو على صفات مخصوصه و من شرط انعقاد النيه.))(3)
روزه در شرع, عبارت است از: 1ـ خوددارى كردن از خوردن اشيإ خاص و ويژه, 2ـ بر وجه مخصوص, 3ـ از كسانى كه داراى خصوصيات ويژه هستند, 4ـ به شرط بستن نيت.
به هر تقدير در رساله عمليه آمده:
روزه آن است كه انسان براى اطاعت فرمان خدا, از اذان صبح تا مغرب, از چيزهايى كه روزه را باطل مى كند خوددارى نمايد.

اهميت:
اهميت روزه آنقدر زياد است كه با زندگى و زنده ماندن انسان عجين است. روزه زباله ها و مواد اضافى و جذب نشده بدن را مى سوزاند, و در واقع بدن را ((خانه تكانى)) مى كند.

ضرورت:
در اين برهه از زمان, بخاطر مصنوعى گشتن زندگى و خوردنيها و نوشيدنيهاى شيميايى زا, زندگى و محيط زيست بشر, با خطر جدى مواجه گشته است.
يكى از بهترين راه درمان اين همه بيماريهاى جسمى و روانى ((روزه درمانى)) است كه به روزه شكم, جسم را درمان بخشيم و با روزه نفس, جان و روان خود را.
يكى از فقره هاى دعاى ماه رمضان كه دعاى بين المللى هم هست اين است كه: ((اللهم اشف كل مريض)) خدايا تمام بيماران جهان را شفاببخش.
به اميد روزى كه جهانيان به خاطر درمان بيمارى جسمشان هم كه شده سراسيمه به روزه درمانى روى بياورند و عظمت هاى اسلام را قطره اى بنوشند.

انواع روزه:
روزه به عبارات مختلف, تقسيمات مختلفى را به خود اختصاص مى دهد.
تقسيمات روزه در فقه عبارت است از:
1ـ روزه واجب
2ـ روزه حرام
3ـ روزه مستحب
4ـ روزه مكروه

روزه هاى واجب عبارتند از:
1ـ روزه ماه رمضان
2ـ روزه قضإ ماه رمضان
3ـ روزه كفاره
4ـ روزه قضاى پدر[ يا مادر] بر پسر بزرگتر
5ـ روزه هاى نذر و عهد
6ـ روزه هاى استيجارى

روزه هاى حرام عبارتند از:
1ـ عيد فطر (اول شوال)
2ـ عيد قربان (دهم ماه ذى الحجه)
3ـ روزه هاى ضررى
4ـ روزه هاى مستحبى زن و فرزند اگر حق شوهر از بين برود و باعث اذيت پدر و مادر شود جايز نيست.
روزه هاى حرام ديگر نيز هست كه در كتابهاى مفصل گفته شده است.

روزه هاى مكروه عبارتند از:
1ـ روزه روز عاشورا
2ـ روزى كه انسان شك دارد روز عرفه است يا روز عيد قربان,
3ـ روزه ميهمان بدون اجازه ميزبان.

روزه هاى مستحب:
روزه تمام روزهاى سال, غير از روزهاى حرام و مكروه كه در بالا بيان گشت, مستحب است, ولى بعضى از روزها تإكيد بيشترى دارد. كه براى توضيح بيشتر به رساله عمليه, به همين بخش مراجعه نمائيد.

تقسيم روزه به اعتبار ديگر:
اميرالمومنين(ع) مى فرمايند:
((صيام القلب عن الفكر فى الاثام افضل من صيام البطن عن الطعام))(4)
روزه دل از[ براى] انديشه در[ ترك] گناهان, بهتر از روزه شكم است از غذا خوردن و آشاميدن.
در اين حديث شريف به دو نوع روزه اشاره شد:
1ـ روزه جان.
2ـ روزه جسم.
روزه جسم مرحله نازله روزه است و گستره آن محدود به زمان خاص مى باشد. روزه جسم و شكم آسان است و هر كس با اراده اندك مى تواند از عهده آن برآيد.
نخوردن و نياشاميدن چند ساعت, چيزى نيست كه براى يك انسان متدين مشكل ساز باشد. انسان توانايى دارد چندين روز, چيزى نخورد و نياشامد و در عين حال زنده و سالم بماند.
آنچه مهم است, روزه جان است كه دامنه بسيار گسترده دارد و در عين حال بسيار سخت و دشوار است. چيزى نيست كه هر كس بتواند به آسانى بدان دسترسى پيدا كند و يا به صرف دست يازيدن به روزه جسم و شكم, بتواند بدان دست يابد.
ملازمه اى بين روزه جسم و روزه جان وجود ندارد. روزه جسم و شكم, تنها مى تواند مقدمه اى براى رسيدن به مرحله روزه جان باشد. رفع و دفع از خطورات ذهنى, خيالات, شبهات, انگيزه ها و غرضها, شهوات عملى و…, چيزى نيست كه به صرف روزه جسم بدست آيد.
در مرحله روزه دل, تمام اعضا و جوارح انسان روزه دار است.
گوش انسان روزه دارد. چشم و نگاه انسان روزه دارد. زبان انسان روزه دارد. ذهن انسان روزه دارد. نفس كشيدن و نفسها روزه دارند. در خوردن و خوابيدن و در خلوت و جلوت روزه دارند.
در حديثى ديگر, اميرالمومنين(ع) مى فرمايند:
((صوم النفس امساك الحواس الخمس عن سائر المآثم و خلو القلب من جميع اسباب الشر)).(5)
روزه جان, خوددارى كردن حواس پنجگانه از باقيمانده گناهان است و خلوت و آسوده ماندن دل از تمام اسباب پليد.
اگر ((جان)) انسان روزه باشد, حواس پنجگانه, براى هميشه حواسش جمع خواهد بود وبه سوى پليديها و پلشتيها, پا نخواهد نهاد.
اين نماز و روزه و حج و جهاد
هم گواهى دادنست از اعتقاد(6)
على(ع) مى فرمايند:
((صوم النفس عن لذات الدنيا انفع الصيام)).(7)
روزه جان از خوشيهاى (پست) دنيا سودمندترين روزه ها است.
سرچشمه تمام بيماريهاى روانى, شبهات علمى واخورده است و شهوات عملى.
براى مبارزه با اين نوع بيماريهاى خطرساز و خانمانسوز چه بايد كرد؟
آيا با ((سلاحهاى هسته اى)) مى توان آن را مهار كرد؟ بطور يقين جواب اين سوال منفى است و اگر تمام سلاحهاى گرم و سرد موجود در دنيا را بر سر ((شهوات عملى)) فرو نشانند, نه تنها شعله آتش آن خاموش نمى شود بلكه آتش آن شعله ورتر خواهد گشت. سرطان پنهانى است كه با هيچ دارويى درمان نيابد.
تنها راه معقول مبارزه با آن, ((سير و سلوك علمى و عملى)) است و اين بدست نمىآيد مگر از راه دين خداپسند و آن دين خداپسند, دين اسلام است كه داراى شاخ و برگهاى بيشمارى است.
روزه يكى از شاخ و برگهاى دين اسلام است كه در درمان بيماريهاى روانى بسيار نقش آفرين است, همانطوريكه به اعتراف دوست و دشمن, در درمان بيماريهاى ((تن)) نقش بسزايى دارد.
در بخشى از كتاب ((روزه روش نوين براى درمان بيماريها)) آمده:
((امساك و روزه اختيارى و منظم, آثار مخصوصى در بدن پديد مىآورد كه بيماريهاى غير قابل علاج از نظر پزشكان را بهبودى مى بخشد. همان بيماريهايى كه اگر تمام داروها و وسايل پزشكى جهان را در اختيار پزشكان قرار دهيد آنها را قابل علاج نمى دانند.))(8)

خلاصه:
چرا يك طبيب روسى براساس تجربيات و بدعت, بحث ((روزه درمانى)) را مطرح كرد و روزه درمانى هم نمود ولى مسلمانان از منابع و مبانى بزرگ اسلامى چنين استفاده هايى را نبردند و از غريبه ها, سبقت نگرفتند؟!
آيا از كلام زيباى حضرت امير(ع) ((روزه درمانى و درمان هر بيمارى)) بدست نمىآيد؟! معناى دقيق و عميق اين حديث نورانى چه مى تواند باشد؟!
((صوم النفس امساك الحواس الخمس عن سائر المآثم و خلو القلب من جميع اسباب الشر)) يعنى چه؟
آيا با عمل به اين حديث زيبا تمام بيماريهاى روانى و فراروانى درمان نمى گردد؟ ! آيا در صورت عمل به اينگونه روايات, جوامع انسانى به مدينه فاضله تبديل نمى گردد؟!

فلسفه روزه
1ـ تقويت اراده و ايمان :
على(ع) مى فرمايند:
((ان افضل ما توسل به المتوسلون الى الله سبحانه الايمان به و برسوله…))
همانا بهترين چيز كه نزديكى خواهان به خداى سبحان بدان توسل مى جويد, ايمان به خدا و پيامبر, و جهاد در راه خداست, كه موجب بلندى كلمه مسلمانى است و يكتا دانستن پروردگار كه مقتضاى فطرت انسانى است; و برپا داشتن نماز كه آن ستون دين است, و دادن حق مستمندان ـ زكات ـ كه واجب شرع مبين است. و روزه ماه رمضان كه نگهدارنده از عقاب است ـ و بازدارنده عذاب(9) ايمان به اينكه روزه ماه رمضان نگهدارنده از عقاب است و بازدارنده عذاب خود باعث تقويت ايمان مى گردد و موجب اميدوارى نسبت به سرنوشت آينده و چنين كارى ايمان و اراده انسان را قوى مى كند و سرنوشت و آينده انسان را روشن و از هاله ابهام بدر مىآورد.
على(ع) در جاى ديگر مى فرمايند:
((عليكم بصيام شهر رمضان فان صيامه جنه حصينه)).(10)
بر شما باد به روزه ماه رمضان, زيرا روزه اين ماه سپرى است, نگهدارنده از آتش جهنم.

2ـ خودسازى:
روزه دروازه بزرگ عبادت است. به اين معنا كه خودسازى و مقاومت در انجام عبادات را از روزه بايد شروع نمود.(11)
اميرالمومنين در اين زمينه مى فرمايند:
((بندگان خدا; پرهيز از نافرمانى خدا, دوستان او را از در افتادن در حرامهاى او نگهداشته است, و دل آنان را به ترس وى همراه داشته است; چندانكه شبها بيدارشان مى دارد, و روزهاى گرم را با تشنگى بر آنان به سر مىآرد.
آسايش عقبى را با رنج دنيا به دست آورند, و سيرآبى ـ آنجا ـ را با تشنگى خوردن ـ در اينجا ـ.))(12)
اين پيام خداوند است كه:
((فان مع العسر يسرا, ان مع العسر يسرا)).(13)
به دنبال هر سياهچاله, دو سپيد چشمه اى است.
به دنبال هر تشنگى اى, تشريفات و تشويقاتى است و به دنبال هر گرسنگى و خودسازى, سودى.
اميرالمومنين(ع) در اين زمينه به درمانگاه و درمانگران بزرگى اشاره مى كند كه هم مجهز به تمام امكانات درمانى هستند و هم مجهز به درمانگران متخصص.
مى فرمايد: ((… خمص البطون من الصيام)).(14)
مردمى كه چشمانشان از گريه تباه, شكمهايشان از روزه لاغر, و به پشت چسبيده, لبهايشان از دعا خشك, و پژمرده گرديده, رنگها زرد از شب زنده دارى ـ بسيار ـ بر رخسارشان گرد فروتنى پديدار.
مولوى مى گويد:
هست روزه ظاهر, امساك طعام
روزه معنا, توجه دان تمام
اين دهان بستن دهانى باز شد
كه خورنده دانه هاى راز شد
جوع مر خاصان حق را داده اند
تا شود از جوع شير زورمند
به هر تقدير ((روزه درمانى)) را بيگانگان از اسلام عزيز و روح آيات و روايات ما گرفته اند, نه اينكه خودشان خلاقيت به خرج داده اند و آن را كشف كرده اند.
سعدى گويد:
اندرون از طعام خالى دار
تا در او نور معرفت بينى
تهى از حكمتى بعلت آن
كه پرى از طعام تا بينى
حضرت امير(ع) مى فرمايند:
((والصيام ابتلإ لاخلاص الخلق)).(15)
خداوند روزه را واجب كرد تا اخلاص آفريدگان آزموده گردد.))
اخلاص بايد در آزمايشگاه بزرگ رمضان, كاربردى گردد, نه تنها اخلاص بلكه تمام تئوريهاى دينى و ارزشى را بايد آزمود و در آزمايشگاه بزرگ رمضان و…, كاربردى ساخت.
در جاى ديگر حضرت امير(ع) مى فرمايند:
((و مجاهده الصيام فى الايام المفروضات, تسكينا لاطرافهم, و تخشيعا لابصارهم… )).
و روزه گرفتنهاى دشوار, در روزهايى كه واجب است تا اندامشان بيارامد با اين كار, و ديده هايشان خاشع شود و جانهاشان خوار. و سبك ساختن دلهاى آنان, و بردن خودبينى از ايشان, به فروتنى كه در اين عبادتهاست: از چهره هاى شاداب را به تواضع برخاك سودن, و با چسبانيدن اندامهاى پاكيزه بر زمين, خردى خويش را نمودن, و رسيدن شكمها به پشت به فروتنى و خوارى به خاطر روزه دارى.))(16)
بيگانگان بى خبر, از روزه دراسلام يا روزه ها و امساك هايى كه خود تجويز مى كنند را, فقط ضامن سلامى تن و جسم تنها مى دانند ولى غافل از اينكه روزه در اسلام, بر فراروان هم اثر گذار است و بسيارى از بيماريهاى روانى, فشارهاى عصبى و فشارهاى روانى را مى توان از طريق روزه درمان كرد. و راز اصلى از روزه در اسلام, دست يافتن به سلامتى جان است, كه اگر انسان به سلامتى جان دست نيابد, تمام هستى خويش را باخته است.
ولى موحدان واقعى, شيعيان و انسانهاى كامل سلامتى تن را مرتبه نازله روزه مى دانند و هدف بلند از روزه, درمان روانهاو فراروان است بلكه برد و گستره روزه در اسلام, الى يوم القيامه ادامه دارد.

3ـ استكبار زدايى و استكبار ستيزى:
بنيانگذار استكبار, ابليس رجيم است, براى درمان بيمارى استكبار, بايد به ستيز با آن برخاست و از راه جهاد اصغر و بدنبال آن جهاد اكبر, با آن به مبارزه پرداخت.
اين جنگ الى يوم القيامه ادامه خواهد داشت و پايان ندارد وصلح و سازش در آن صورت نمى گيرد.بقيه در صفحه 36
حضرت امير(ع) مى فرمايند:
((اگر خدا رخصت كبر ورزيدن را به يكى از بندگانش مى داد, به يقين منتى را بر پيامبران گزيده و دوستانش مى نهاد, لكن خداى سبحان بزرگمنشى را بر آنان ناپسند ديد وفروتنى را پسنديد. پس پيامبران ـ از روى فروتنى ـ گونه هاى خود را بر زمين چسبانيدند, و چهره هاى خود را به خاك ماليدند, و برابر مومنان فروتنى نمودند و خود مردمانى مستضعف بودند. خداىشان به گرسنگى آزمود و به سختى مبتلايشان فرمود, و با ترس و بيمارى امتحانشان كرد و با زير و زبر كردنشان در سختيها, ايمانشان را پديد آورد.))(17)
اهداف همه پيامبران استكبار زدايى و استكبار ستيزى بود از يك طرف و تربيت نيروى انسانى بود از طرف ديگر.
على(ع) در جاى ديگر مى فرمايند, يكى از اهداف بزرگ عبادات از جمله روزه, استكبار زدايى است.
مى فرمايند:
((والتصاق كرائم الجوارث بالارض تصاغرا, و لحوق البطون بالمتون من الصيام تزللا)).(18)
و با چسبانيدن اندامهاى پاكيزه بر زمين خردى خويش را نمودن, و رسيدن شكمها به پشت به فروتنى به خوارى به خاطر روزه دارى.

خلاصه:
به هر تقدير بحث در اين زمينه, دامنه گسترده دارد و در اين نوشتار به سه هدف و فلسفه بزرگ روزه كه همان درمان جسم و جان است اشاره شد كه عبارتند از:
1ـ تقويت اراده و ايمان.
2ـ خودسازى.
3ـ استكبار زدايى و استكبار ستيزى.
ادامه دارد

پى نوشت ها:
1. بحارالانوار, ج96, ص255.
2. ابوالفتح الجرجانى, سيد امير, تفسير شاهى او آيات الاحكام, ج1, تهران: نويد, 1362, ص225.
3. قرشى, سيد على اكبر, قاموس قرآن, ج4, تهران: دارالكتب الاسلاميه, سوم, 1361, ص165.
4. التبيان, ج1, ص114.
5. غرر الحكم و درر الكلم, ج1, ص416, چاپ بيروت.
6. همان.
7. مثنوى معنوى, دفتر پنجم, 183.
8. غرر الحكم, همان.
9. نهج البلاغه, خ110, ترجمه دكتر شهيدى.
10. امالى طوسى, ج2, ص136.
11. موسوى لاهيجى, سيد حسين, روزه درمان بيماريهاى روح و جسم, قم: جامعه مدرسين, 1364.
12. نهج البلاغه, خ114.
13. سوره شرح, 94, آيه 4 و 5.
14. نهج البلاغه, خ121.
15. نهج البلاغه, حكمت 244.
16. نهج البلاغه, خ192, خطبه قاصعه.
17. نهج البلاغه, خ192.
18. همان.