سياست هاى جديد اسرائيل در فلسطين

سياست هاى جديد اسرائيل در فلسطين

استاد سيد محمد جواد مهرى


آنچه اين روزها در سرزمين اشغالى مى گذرد, نه تنها نشانه پايان يافتن صلح و سازش و بازگشت به صفر است بلكه بالاتر از اين است زيرا منطقه را به سوى جنگى فراتر سوق مى دهد كه آثار آن عملا در فلسطين و درون مرزهاى اسرائيل نمايان و آشكار است.
در باره كنفرانس سران عرب در عمان هرچه مى خواهى بگو ولى آنچه شايان ذكر است اينكه براى نخستين بار در طول ده سال گذشته راجع به استراتژى صلح كه همواره اعراب برآن تإكيد داشتند, سخنى به ميان نيامد. آنچه در دورانهاى گذشته ديده مى شد همين بود كه هرچند اسرائيل بيشتر يورش برد و بى گناهان را به خاك و خون كشد و مردم را از خانه و كاشانه شان آواره سازد و اعراب را مورد ناسزا و اهانت قرار دهد, سرانجام اعراب گونه ديگر خود را براى دريافت توگوشى هاى محكمتر پيش مىآورند و مانند بره هاى بى آزار سر ميز مذاكره مى نشينند!
البته از اينكه چنين عبارتى در قطعنامه سران عرب ديده نشد , دليل آن نيست كه اعراب از استراتژى صلح و سازش دست برداشته اند ولى معلوم شد سران عرب پيغام جامعه اسرائيلى را براى همگان دريافت كرده اند كه اغلبيت يهوديان به شارون رإى دادند ; همو كه در جنايت و كشتار, يكه تاز ميدان بوده است وانگهى پس از آنكه حكومت جنگ افروز خود را تشكيل داد از انگيزه هاى نژادپرستانه و خصمانه خود دست برنداشت و چنين جريانى ممكن نبود در اسرائيل رخ دهد و عكس العملش در قطعنامه كنفرانس سران عرب باز هم سخن از صلح و سازش باشد چرا كه پيوسته شمشير را با برگ درخت زيتون و به پرواز درآوردن كبوترهاى صلح نشانه مى روند!
و پژوهشگران نيز در مى يابند كه در بيانيه كنفرانس دعوت به قطع روابط اقتصادى با رژيم صهيونيستى شده است كه بى گمان خط قرمز مى كشد بر طرح كنفرانس همكارى اقتصادى خاورميانه اى كه از انديشه هاى مهم ((شيمون پرز)) براى نفوذ بيشتر اسرائيل در منطقه بوده است تا در كنار روابط سياسى, روابط اقتصادى گسترده با اعراب نيز پى ريزى شود. البته بحث ما راجع به پيامدهاى منفى كنفرانس نيست كه اعراب را در حالت سردرگمى يا نوميدى قرار داد, تنها اشاره اى است به اينكه منطقه در وضعيت خطرناكى قرار دارد كه از هر سوى آماج مشكلات و خطرهاى بى شمار است.
روزنامه هاى اسرائيلى شارون را به مرد آهنين توصيف كردند و از او خواستند كه با قدرت وارد نبرد شود ; او هم به اين خواسته چراغ سبز نشان داد, چنانكه روزنامه ((ايديوت آهرونوت)) در تاريخ دوازدهم مارس خبر داد كه شارون با رئيس ستاد ارتش ((شاوول موفاز)) جلسه اى گرفت تا در باره ((قبضه آهنين)) بحث و گفتگو كند و در نتيجه بالاترين فشار را بر فلسطينى ها اعمال نمايد. از اين روى نقشه چنين شد كه سرزمين اشغالى را به 60 قسمت كوچك تقسيم كنند و نسبت به هر بخش, رفتارى مخصوص داشته باشند و همه تحت پوشش يگانهاى نظامى ويژه اى قرار گيرند و هر بخشى كه مشكل آفرين باشد و عمليات نظامى از آن برخيزد و حكومت خودمختار فلسطين در آن نفوذى داشته باشد, فورا قطع گرددو با يك فشار اقتصادى نظامى آن را از حركت و جنبش باز دارند و از سوى ديگر آن بخشهائى كه حركتهاى تند در آنها ديده نمى شود آزادانه فعاليت اقتصادى داشته باشند و مردم آن بخشها بتوانند به راحتى در اسرائيل كسب و كار كنند. و همچنين اين نقشه مناطق روستائى را از شهرها جدامى سازد و شهرهاى بزرگ را در تنگناى اقتصادى قرار مى دهد و همچنين روشهائى را به كار مى بندد تا به مناطق تحت نفوذ حكومت خودمختار فلسطين براى اجراى عمليات نظامى از جمله وارد كردن سلاحهاى سنگين دسترسى پيدا كنند . و به طور كلى اين نقشه هيچ ارزشى براى مناطق مقدس قائل نمى باشد و متضمن اين نكته است كه بايد نقاط مهم در اطراف شهرهاى مقدس در دسترس كامل نيروهاى اسرائيلى باشد تا به آسانى آن را زير نفوذ و سيطره خود قرار دهند.
و به طور خلاصه, هر منطقه اى بر حكومت مركزى عصيان كند مواجه با محاصره شديد اقتصادى مى شود تا ملتش را سربزير و خاضع سازد و اراده اش را خرد كند. و چنين هم شد زيرا شهركها و روستاهاى پر تحرك و عصيانگر ! از هر سوى با ايجاد سدهاى مصنوعى و خندقهاى پهناور از ديگر شهرهاى اطراف جدا گرديد و هر روستائى داراى تنها يك راه خروجى شد كه تحت سيطره يكان ارتش اسرائيل درآمد.

اجراى نقشه خطرناك
طبق گزارشهاى رسيده شهر رام الله مركز محاصره ها بود زيرا نخست قسمت شماليش جدا شد سپس از دو طرف جنوب و غرب نيز مورد محاصره قرار گرفت و رفت و آمد تنها از يك خيابان اصلى امكانپذير بود كه پر از ايستهاى نظامى اسرائيل است و تمام طول راه را زير كنترل دقيق قرار دارند و تراكتورهاى مجهز ـ بدون توقف و در يك خط هماهنگ ـ مشغول ايجاد سد در نقاط مختلف كرانه غربى هستند و هم اكنون شهر ((اريحا)) به طور كامل در محاصره قرار گرفته و اطراف آن را با ايجاد قنات هاى گود از شهرها و روستاهاى اطراف, قطع كرده اند. و در شهر ((توباس)) (كه در شمال شرقى كرانه غربى رود اردن قرار دارد) نيز مشغول حفريات هستند تا تمام راههاى ورودى و خروجيش را جز يك راه مسدود سازند و چنين عملياتى نيز هم اكنون در منطقه ((جنين)) در حال اجرااست.
به طور عملى, اين تقسيم, كرانه را به 60 قفس بزرگ آهنين تقسيم كرده وكليدش تنها در دست اسرائيل است كه گاهى قبضه را محكم و گاهى شل مى كند و اين بستگى دارد به مقدار اطاعت يا نافرمانى مردم از حكومت مركزى.

تصفيه نيروهاى فعال فلسطينى
هفته گذشته نيروهاى اشغالگر بر روى افراد گروه امنيت فلسطينى كه از جلسه گفتگو با مسئولين اسرائيلى باز مى گشتند, آتش گشودند. اين گروه عبارت بودند از سه عضو مهم و فعال امنيت فلسطين كه در بازگشت پس از شناسائى از سوى صهيونيست ها مورد هجوم مسلحانه قرار گرفتند. و اين نخستين بارى بود كه حكومت اسرائيل در پى تصفيه نيروهاى خودگردان فلسطينى كه با آنان سر ميز مذاكره مى نشستند برآمد. البته تصفيه و از بين بردن فيزيكى نيروهاى فلسطينى هرگز از انديشه صهيونيستها بيرون نرفته ولى در گذشته به طور مستقيم وارد عمل نمى شدند بلكه ساختمانهاى مسكونى حكومت خودگردان را بمباران مى كردند يا آنها را مورد هجوم تبليغاتى قرار مى دادند ولى هرگز اينگونه بر آنان آتش نمى گشودند.
البته ((باراك)) نيز در دوران خود اعلام كرده بود كه تصفيه رهبران فلسطينى بويژه فتح, حماس و جهاد اسلامى امرى است مشروع و بايد جزء وظايف حكومت اسرائيل قرار گيرد. جالب اينجاست كه غرب در برابر اين تجاوز آشكار و بى پرده نه تنها كوچترين اعتراضى نكرد بلكه آمريكا بى شرمانه آن را تإييد نمودو آنان را رهبران تروريستى قلمداد كرد. و در سايه حكومت شارون برنامه تصفيه و از ميان برداشتن رهبران فلسطينى شدت بيشترى يافت (اخيرا اياد حردان يكى از رهبران جهاد اسلامى در كابين تلفن عمومى به شهادت رسيد).
روزنامه ((هاآرتس)) در تاريخ ششم مارس گذشته مقاله اى از ((دانى روبنشتاين)) منتشر كرد تحت عنوان : ((چه كسى در نوبت بعدى ترور قرار دارد؟)) و در آن مقاله يادآور شد كه حكومت خودگردان در ((نابلس)) يكى از افراد نيروى امنيتى اسرائيل (شاباك) را دستگير كرد كه وظيفه اش پيگيرى رفت و آمدهاى مسئول سازمان فتح در ((نابلس)) آقاى عصام ابوبكر بود كه پس از آن در نوبت ترور قرار گيرد. او افزود : فلسطينى ها خود مى دانند چه كسانى نامزد ترور شدن هستند زيرا روزنامه هاى اسرائيلى هر مدتى اخبارى راجع به شخصيتهائى كه در انتفاضه نقش دارند, پخش مى كنند و كافى است كه برخى از افراد متهم به اين تهمت شوند كه خود به خود در ليست ترور قرار بگيرند.
در اين زمينه ((روبن شتاين)) يادآور مى شود كه شارون پيش از رسيدن به قدرت و هنگامى كه رهبرى مخالفان دولت را بر عهده داشت به صراحت خواهان ترور سرتيپ محمد دحلان رئيس سازمان امنيت فلسطين شد و او را متهم ساخت به اينكه مردم را تشويق مى كند تا به شهرك نشينان يهودى شهر غزه حمله كنند و از آنان انتقام گيرند.و شايد به همين خاطر بود كه اين شخص جزء سه نفرى بود كه چندى پيش آماج آتش توپهاى اسرائيل ـ ضمن هيإت امنيتى فلسطين ـ قرار گرفت.
و همچنين نويسنده از ((موسى عرفات)) رئيس اطلاعات نظامى فلسطين نقل مى كند كه او مى گويد : از منابع موثق خبردار شده كه يك نقشه محرمانه اسرائيلى وجود دارد كه بسيارى از رهبران فلسطينى را ترور كند و در رإس آنها ياسر عرفات است. موسى عرفات استدلال مى كند به سخنان شوراى شهرك نشينان اسرائيلى كه به صراحت خواهان ترور ياسر عرفات شده و همچنين سخنان ((شاوول موفاز)) رئيس ستاد ارتش كه ادعا مى كند حكومت خودگردان به يك تشكيلات تروريستى تبديل شده است.
در ادامه مقاله, نويسنده اسرائيلى اشاره مى كند به اينكه حكومت خودگردان فلسطينى نامه اى به دبير كل سازمان ملل و رئيس شوراى امنيت نوشته و يادآور شده است كه شوراى شهرك نشينان اسرائيلى كه يك هيإت رسمى دولتى است رسما دعوت به ترور ياسر عرفات كرده است. و آنچه بر خطر مى افزايد كه هيچ يك از رهبران اسرائيلى اين مطلب را انكار نكرده و رد ننموده است.
در نامه فلسطينى آمده است كه شارون قبلا نقشه اى براى ترور رهبران جنبش آزاديبخش فلسطين تهيه كرده بود كه خواهان رهبران ديگرى جايگزين آنان بود. اين مطلب در سال 1981 و در دوران حكومت بگين رخ داد كه او در پى تإسيس ((سازمان رابطه هاى روستائى)) در كرانه غربى بود ولى اين نقشه در آن زمان بكلى شكست خورد اما چنين بر مىآيد كه هنوز از انديشه شارون خارج نشده است.

افسر آشوبگر!
در اين ميان جريان عجيبى در اسرائيل به وقوع پيوست كه هنوز رازش كشف نشده. گفته شد كه يك افسر عاليرتبه پليس در حال گشودن آتش بر سربازانش كه در حال خواب بودند دستگير شد. او اين كار را كرد كه آنان را عليه هموطنان عرب كه از سال 48 در اسرائيل سكونت دارند بشوراند و آنان را وادار به يورش گسترده اى عليه آنها كند و از آن پس آتشى روشن شود كه به اين آسانى خاموش نگردد و كسى به عواقب وخيمش پى نبرد.
اين افسر پليس اسرائيلى از دو سال پيش رئيس يك مركز پليس است كه اين مركز 120 هزار عرب و 30 هزار يهودى را تحت پوشش دارد. هنگامى كه اعراب سال 48 كه در اسرائيل سكونت دارند در ماه سپتامبر گذشته دست به تظاهرات عليه رژيم صهيونيستى زدند, همين افسر پليس بر آنان آتش گشود و يك نفر را به قتل رساند. در اين تظاهرات كه به تإييد و پشتيبانى انتفاضه بر پا شده بود, 12تن از اعراب سال 48به شهادت رسيدند. گروه تحقيقى در باره اين جنايت تشكيل شد و نام اين افسر و نقشش در گروه مشخص گرديد. هنگامى كه سخن از قتل برده شد به سردى پاسخ داد و آن را انكار كرد. ناگهان پدر آن جوان فلسطينى مقتول (نائل ابو صالح) ـ كه خود در آن جمع حضور داشت ـ از جا برخاست و در ميان شگفتى حاضران بر او هجوم كرد و استخوان بينيش را شكست.
با اين حال, نه تنها آن افسر بركنار نشد بلكه براى تشويق وى, درجه بالاترى يافت و اورا به دوره ويژه پليس فرستادند. ولى يك روز به طور پنهان از مدرسه پليس بيرون آمد و در حالى كه دوستانش به خواب رفته بودند روانه مركز پليس شد و در بعد چند مترى به سوى مركز آتش گشود و فرار كرد.
او خيال مى كرد با چنين كارى پليس را وادار به عكس العمل مى كند و آنان به اعراب ساكنين شهر هجوم مى برند ولى به عكس آنچه پنداشته بود, پليس به سوى مركز گلوله آتش گشود و در حالى كه او فرارى بود, به او رسيده و دستگيرش كردند ; با تعجب ديدند كه فرماندهشان است !
اسرائيل اين جريان راپنهان نگه داشت و اين خود سوال برانگيز است كه آيا انگيزه آن افسر شخصى و انتقامجويانه بوده يا آنكه اين هم روشى تازه است براى به هم ريختن و آشفته كردن اوضاع اعراب ساكن اسرائيل كه وجودشان اخيرا مايه دردسر براى حكومت مركزى صهيونيستى شده است !

طرح نابودى كلى فلسطينيان
آنان به طور جدى در پى كاستن بلكه نابودى وجود فلسطينى در اسرائيل هستند و اين مطلب تازگى ندارد بلكه از روز تشكيل دولت اسرائيل دنبال اجراى چنين نقشه اى بوده اند زيرا وجود اعراب در سرزمين يهود براى آنان كابوسى وحشتناك است كه بايد از شرش آسوده شوند. از اين روى جاى تعجب نيست كه در سايه حكومت شارون, تبليغ براى نابودى كيان و وجود اعراب در اسرائيل بيشتر شود. و اين امر در كنفرانس بزرگى كه آخرين هفته ماه نوامبر گذشته به منظور بررسى استراتژى كلى دولت عبرى در پنجاه سال آينده برگزار شد, تجلى بيشترى يافت و در قطعنامه اى كه محتوايش به خارج كنفرانس محرمانه درز كرد آمده است : نسبت زايش در ميان اعراب اسرائيل 4/6 نوزاد براى هر زن عرب است در حالى كه نسبت آن در ميان يهود 2/6 نوزاد يعنى نصف آن مقدار است. و چنانچه امروز در ميان هر پنج اسرائيلى يك عرب مسلمان وجود دارد در ظرف 20 سال آينده, نسبت سه به يك مى شود.
براى مبارزه با اين پديده خطرناك راه حلهائى كه بررسى شد چندان اختلافى با تئورى بنيانگزاران اسرائيل در سال 48 نداشت زيرا اصلى ترين موضوع, بركندن ريشه اعراب اسرائيل و بيرون راندن آنان از سرزمينهايشان و مصادره زمينهاى ديگر اعراب و جلوگيرى از ساختن منازل مسكونى جديد اعراب و پخش افراد در شهرها و روستاها به طور مساوى مى باشد. و اين عين انديشه ((بن گوريون)) نخستين تشكيل دهنده حكومت اسرائيل در سال 1949 است.و سرانجام برگزاركنندگان كنفرانس, پيشنهادهاى نژادپرستانه اى را تقديم كردند كه به روشنائى خلاصه مى شد در :
اول ـ پيگيرى سياست تشكيل خانواده از سه يا چهار فرزند و لغو تمام كمكهاى مالى براى خانواده هائى كه فرزندان بيشترى دارند.
دوم ـ توزيع و پخش يهوديان در مناطق پر آشوب خصوصا در ((جليل)) و ((بن عامر)) و ((نقب)) تا از نزديكى اعراب اين مناطق با يكديگر جلوگيرى شود.
سوم ـ ايجاد شهرك نشينها در سرزمينهاى فلسطينى به طورى كه توازى نسبى هموطنان يهود و عرب حفظ گردد.
و همچنين پيشنهاد شد كه به هموطنان عرب ساكن اسرائيل اختيار گرفتن شناسنامه اسرائيلى يا فلسطينى داده شود تا بدين سان قدرت آنان را در انتخابات كم كنند در حالى كه به اسرائيلى هاى مقيم خارج اجازه مشاركت در انتخابات بدون حضور آنان در اسرائيل داده مى شود.
در اين زمينه, كنفرانس به جامعه بين المللى پيشنهاد كردكه رابطه اى قرار دهد ميان كمك به فلسطينيان با سياست تحديد نسل, چنانكه در مصر اتفاق افتاد!
هنگامى كه به ((آراد)) انتقاد شد كه با اين روش مى خواهد اعراب را به زور از اسرائيل طرد كند پاسخ داد : استمرار زاد و ولد به نسبت زياد در يك سرزمين كوچك, فلسطينيان را ضعيف و عقب افتاده نگه مى دارد و آنچه ما به آنها پيشنهاد مى كنيم بهتر است از اينكه در وضعيتى مانند زندانيان زندگى كنند !
و راجع به نقشه جابجائى اعراب 48 با هموطنان يهودى افزود: اين حق غالبيت مردم در يك كشور دموكراسى است كه مرزهاى كشور را مشخص سازند و چنانچه حق دارند از مناطقى در كرانه غربى و غزه خارج شوند حق نيز دارند نسبت به مجتمعهاى بزرگ عربى در كشور, اظهار نظر كنند
وى اضافه كرد: هيچ برخورد غلطى در اجراى اين نقشه نمى يابم اگر از راه هاى دموكراسى انجام پذيرد و به هموطنان عربى كه به قسمت فلسطينى منتقل مى شوند كمكهاى مادى شود, اما آن اعرابى كه هنوز مايل به زندگى در اسرائيل هستند, نميتوانند بر دولت تحميل كنند كه در جاى مخصوصى سكونت گزينند!

پيشنهاد خطرناك شارون
تازه ترين پيشنهاد نخست وزير اسرائيل دعوتش براى بازگشائى حرم قدسى بيت المقدس بر روى اسرائيليان بوده و اين گام, پيغامى ذلت بار براى اعراب و مسلمانان است كه از شدت خشم در داخل و خارج فلسطين مى افزايد به ويژه آنكه خود مى داند كه ديدارش از حرم قدسى آغاز آتشى بود كه انتفاضه اقصى را بر افروخت. و اگر اكنون نيز به خاسته هايش برسد, بى گمان خونريزيهاى جديد و شهداى زياد ترى در پى خواهد داشت. و اين بار بسنده نمى شود به كرانه غربى و سرزمينهاى فلسطينيان بلكه شعله هايش شهرهاى اسرائيلى را هم خواهد در بر گرفت.
از اين روى اكنون بايد روشى تازه براى فرماندهى نبرد جستجو كرد كه نسبت به گذشته قطعا متفاوت خواهد بود و اين بار نه تنها با اسرائيل بلكه بايد با آمريكا نيز به طور جدى مقابله شود زيرا با حق وتوى ظالمانه اش پيوسته اسرائيل را يارى داده و فلسطينيان را به ذلت كشيده است. و بايد ازاين پس اعراب, ذلت را از رخساره خويش پس زنند و به مبارزه پيگير و دامنه دار تا تحقق آزادى سرزمين اشغالى ادامه دهند.