احاديثى از معصومان عليهم السلام در باره دنيا

احاديثى از معصومان عليهم السلام
در باره دنيا


انّ الدُّنيا والآخرةَ عَدوَّانِ مُتَفاوتَان ِ, و سَبيلانِ مُختِلِفان , فَمَن أحبَّ الدّنيا و تَولاّها أبغَضَ الآخرَةَ و عاداها, و هُما بِمنزلةِ المَشْرِق والمَغْرِب وماشٍ بَينهما, كُلَّما قَرُبَ مِن واحدٍ بَعُدَ مِن الآخر, و هما بَعْدُ ضَرَّتان

دنيا و آخرت دو دشمن آشتى ناپذير و دو راه مختلفند, پس كسى كه دنيا را دوست دارد و به آن عشق ورزدآخرت را دشمن مى دارد ونسبت به آن عداوت مى كند, و اين دو همچون مشرق و مغربند, پوينده اين دو راه هر گاه به يكى از دو طرف نزديك شود از ديگرى دورگردد و آن دو همانند <هوو> هستند ـ كه نوعاً با هم ناسازگارند ـ.
(نهج البلاغه , حكمت 103

خُذْ مِن الدُّنيا ما أَتاكَ, و تَوَلَّ عمَّا تولّى عنك, فان أنْتَ لم تَفْعلْ فاجْمِلْ فى الطّلَب .
از دنيا همان قدر بگير كه به تو مى رسد و آنچه از تو رو گرداند, ناديده بگير و اگر نمى توانى چنين باشى لااقل خواسته ات را كمتركن .
(نهج البلاغه , حكمت 393

اذا أقْبَلَتِ الدُّنيا على أحدٍ أعارتْهُ مَحاسنَ غيرِه ِ, و اذا أدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحاسِنَ نَفْسِه .
اگر دنيا به كسى رو كند, خوبى هاى ديگران را به طور موقّت به او مى دهد, و زمانى كه به كسى پشت كند, امتيازات و نيكى هاى خود او راهم از او مى گيرد.
(نهج البلاغه , حكمت 9 مروج الذهب , ج 3 ص 434

مَن طَلَبَ الدُّنيا طَلَبهُ الْمَوت حتّى يُخْرِجَه عَنها, وَ مَنْ طَلَبَ الآخِرةَ طَلَبتهُ الدُّنيا حَتّى يَسْتَوفىَ رِزْقَه مِنْها.
آن كه دنبال دنيا رود مرگ دنبالش مى رود تا او را از دنيا ببرد و آن كه طالب آخرت است دنيا در طلبش مى رود تا رزقش را به او برساند.
(نهج البلاغه , حكمت 431

يا جابِر, قِوامُ الدّين والدُّنيا بأرْبَعةٍ: عالِمٍ مُسْتَعْمِلٍ عِلْمَه ُ, وَ جَاهلٍ لا يَسْتَنْكِفُ أَنْ يَتَعَلّم َ, وَ جَوَادٍ لاَ يَبْخَل بِمَعروفِه , وَ فَقيرٍ لايَبيعُ آخِرَتَه بِدُنياه
اى جابر! پايدارى دين و دنيا به چهار چيز است :
دانشمندى كه به دانش خود عمل كند, نادانى كه از فراگيرى سر باز نزند, سخاوتمندى كه در انجام كار نيك بخل نورزد و تهى دستى كه آخرتش را به دنيا نفروشد.
(نهج البلاغه , حكمت 372 الخصال , ج 1 ص 90

منهُومانِ لايَشْبعَان ِ: طالبُ علم ٍ, و طالبُ دُنيا.
دو گرسنه اند كه هرگز سير نمى شوند: طالب دانش و طالب دنيا.
(نهج البلاغه , حكمت 457 الكافى ج 1 ص 64

لايَتْرُكُ الناسُ شَيْئاً مِنْ أَمْرِ دينِهِم لاستِصْلاحِ دُنياهُم اِلاّ فَتَحَ اللّهُ عَليهِم ما هُوَ أضرُّ مِنْه .
مردم چيزى از امور دينشان را براى نفع دنيايشان ترك نمى كنند مگر آن كه خداوند زيانبارتر از آن را به رويشان خواهد گشود.
(نهج البلاغه , حكمت 106

أَهْلُ الدُّنيا كرَكْبٍ يُسارُ بِهِمْ وَ هُمْ نِيام ٌ.
اهل دنيا هم چون سوارانى هستند كه آنها را مى برند و آنان در خوابند.
(نهج البلاغه , حكمت 64

وَ قَال (ع ) فى صِفَة الدُّنيا: تَغُرُّ وَ تَضُرُّ وَ تَمُرُّ, انّ اللّه تَعالى لم يَرْضَها ثَواباً لاءولِيائه , و لا عِقابَاً لاءعدائِه , وَ انَّ أَهْلَ الدُّنيا كَرَكْبٍ بَيْناهُمْ حَلُّوُا اِذْصاحَ بِهِمْ سائِقُهُم فَارتَحَلُوا.
امام (ع ) در وصف پستى دنيا فرمود: دنيا فريب مى دهد, زيان مى رساند و مى گذرد; خداى تعالى نه دادن آن را پاداش براى دوستانش و نه گرفتنش را كيفر براى دشمنانش در نظر گرفته , به طور يقين اهل دنيا مانند كاروانى هستند كه هنوز منزل نگرفته اند كه قافله سالار فريادرحيل مى زند, سپس كوچ مى كنند.
(نهج البلاغه , حكمت 415

مَنْ أَصْبَحَ عَلى الدُّنْيا حَزيناً فَقَدْ أَصْبَحَ لِقضاءِ اللّهِ سَاخِطاً…, وَ مَنْ لَهِجَ قَلْبُهُ بِحُبِّ الدُّنْيا التَاطَ, قَلْبُهُ مِنها بِثَلاث ٍ: هَمٌّ لا يُغِبُّه وَ حِرْصٌ لايَتْرُكُه ُ, وَأمَلٍ لايُدْرِكُه
كسى كه به خاطر دنيا اندوهگين باشد از قضا و قدر الهى ناخشنود است … و آن كه دلش با دوستى دنيا پيوند خورده باشد قلبش به سه چيزآلوده گردد: اندوهى كه از او جدا نشود, حرصى كه او را ترك نگويد و آرزويى كه هيچ گاه به آن نخواهد رسيد.
(نهج البلاغه , حكمت 228 تذكرة الخواص , ص 144

مِنْ هَوَانِ الدُّنْيا عَلَى اللّهِ أَنَّهُ لايُعْصى اِلاّ فيها, وَ لا يُنالُ مَا عِنْدَهُ اِلاّ بِتَرْكِها.
از پستى دنيا در نظر خدا همين بس كه نافرمانى نمى شد مگر در دنيا و براى رسيدن به پاداش الهى راهى جز ترك آن نيست .
(نهج البلاغه , حكمت 385

النّاسُ فى الدُّنيا عامِلان : عامِلٌ عَمِلَ فِى الدُّنْيا لِلدُّنْيا, قَدْ شَغَلَتْهُ دُنياه عَنْ آخرتِهِ يَخْشَى عَلى مَنْ يَخْلُفُهُ الْفَقْر, وَ يَأْمَنُهُ عَلى نَفْسِه ِ, فَيُفنى عُمْرَه ُفى مَنْفَعَةِ غَيْرِه , وَ عامِلٌ عَمِلَ فِى الدُّنيا لِما بَعْدَها, فَجاءَهُ الَّذى لَهُ مِنَ الدُّنيا بِغَير عمل , فَاحْرَز الحَظّين مَعاً, وَ مَلَكَ الدّارين جَميعاً, فَاصْبَح َوَجِيهاً عِنْدَاللّه ِ, لايَسْألُ اللّهَ حاجَةً فَيَمنَعُه .
مردم در دنيا دو گروهند: گروهى تا آن جا براى دنيا عمل مى كنند كه دنيا آنها را از آخرتشان باز مى دارد كه مى ترسند بازماندگانشان فقيرگردند. و خود را جاز فقر معنوى اخروى ج در امان مى دانند, لذا عمر خود را براى سود ديگران تباه مى كنند, و گروهى ديگر در دنيا براى آخرت عمل مى كنند اما سهم آنها از دنيا, بدون كار به آنها مى رسد, پس آنها بهرهء دنيا و آخرت را با هم مى برند و هر دو سرا را با هم تصاحب مى كنند, در درگاه خداوند آبرومند خواهند بود, در نتيجه هر حاجتى را از خدا بخواهند خداوند از آنها دريغ نمى دارد.
(نهج البلاغه , حكمت 269

مَثَلُ الدُّنيا كَمَثَل الْحَيّةِ, لَيِّنٌ مَسُّها, وَالسَّمُّ النّاقِعُ فى جَوْفِها, يَهوى الَيْها الْغِرُّ الْجاهِل , وَ يَحْذَرُها ذُو اللُّبِ الْعاقِل .
دنيا همانند مار است , لمس كردن آن , نرم و ملايم است اما درونش از زهر آكنده است , لذا فريب خورده نادان به آن ميل پيدا مى كند وهوشيار عاقل از آن حذر مى كند.
(نهج البلاغه , حكمت 119

احْذرُوا الدُّنيا فانَّها غَدَّارَةٌ خَدُوع ٌ, مُعطيَةٌ مَنُوْع ٌ, مُلْبِسَةٌ نَزوع ٌ, لايَدومُ رَخاؤُها, وَ لايَنْقَضى عَناؤُها, وَ لايَرْكُدُ بَلاؤُها
از زرق و برق دنيا برحذر باشيد كه دنيا خيانتكارى است فريبنده و نيرنگباز, بخشنده اى است منع كننده , پوشنده اى است برهنه سازنده ,آرامش آن بى دوام , مشكلاتش بى پايان و بلاهايش قطع ناشدنى است .
(نهج البلاغه , خطبه 220

انَّما الدُّنْيا مُنْتَهى بَصَرِ الاءَعْمى , لايُبْصِرُ مِمّا وَراءَها شَيْئَاً, وَالبَصيرُ يَنْفُذُها بَصَرُه , وَ يعلمُ أنَّ الدّارَ وَراءَها, فَالْبَصيرُ مِنْها شاخِص ٌ, وَالاءعْمى الَيْها شاخِص ٌ, وَالْبَصيرُ مِنْها مُتزوِّدٌ, وَالاءَعْمى لَها مُتزوِّدٌ.
دنيا, نهايت ديد كوردلان است , آنچه در پشت آن است نمى بيند جو توجه به آخرت نداردج اما فرد بينا, ديدش در آن نفوذ مى كند و مى داندكه آخرت در وراى آن است , پس كسى كه چشم دلش باز است در دنيا آماده است , پس كسى كه چشم دلش بازاست در دنيا آماده كوچ است , اما كوردل , چشمش را به آن دوخته است , با اين بيان افراد بينا از دنيا براى خود زاد و توشه برمى گيرند و كوردلان براى دنيا زاد وتوشه مى اندوزند.
(نهج البلاغه , خطبه 133

اِنَّمَا لَكَ مِنْ دُنْيَاكَ مَا اءَصْلَحْتَ بِهِ مَثْوَاك َ.
براى تو از دنيا فقط چيزى است كه با آن آخرتت را سامان داده اى .
(دستور معالم الحكم ص 25

قال له (ع ) رجل : صِف لَنا الدُّنيا. فقال (ع ): وَ مَا اءَصِفُ لك مِنْ دَارٍ اءَوَّلُهَا عَنَاءٌ, وَ آخِرُهَا فَنَاءٌ, فِى حَلالِهَا حِسَاب ٌ, وَ فِى حَرَامِهَا عِقَاب ٌ, مَن صَح ّفيها أَمِن , وَ مَن سَقِمَ فيها نَدِم َ, و مَنْ اسْتَغْنَى فِيهَا فُتِن َ, وَ مَنِ افْتَقَرَ فِيهَا حَزِن َ.
شخصى به امام (ع ) گفت : دنيا را برايم وصف كن ؟ فرمود: چگونه برايت توصيف كنم منزلى را كه آغازش سختى و پايانش فنا و نيستى است , در حلال آن حساب و در حرامش عقاب است , سالمش در امان و بيمارش پشيمان است , ثروتمندش فريب خورده و فقير وتهيدستش غمگين گردد.
(نهج البلاغه , خطبه 82

الدُّنْيَا دَارُ مَمَرٍّ لاَ دَارُ مَقَرٍّ, وَ النَّاسُ فِيهَا رَجُلان ِ: رَجُلٌ بَاعَ فِيهَا نَفْسَهُ فَاءَوْبَقَهَا, وَ رَجُلٌ ابْتَاعَ نَفْسَهُ فَاءَعْتَقَهَا.
دنيا سراى گذر است نه جاى توقف , مردم در آن دو گروهند: گروهى خود را فروختند پس به هلاكت افتادند و گروهى خود را خريدند وآزاد كردند.
(نثر الدّر, ج 1 ص 295

الدُّنيا مطيّةُ المُؤمِن , عليها يَرتَحِلُ الى ربّه , فَاصلِحوا مَطاياكُم تبلّغكم الى ربّكُم
دنيا وسيلهء سوارى مؤمن است كه او را به سوى پروردگارش كوچ مى دهد پس سوارى هاى خود را اصلاح كنيد تا شما را به پروردگارتان برساند.
(ابن ابى الحديد, ج 20 ص 317

مَن كانَتِ الدُّنيا همّهُ كَثُرَ فى القيامةِ غَمُّه .
كسى كه دنيا همتش باشد در قيامت اندوهش بسيار گردد.
(ابن ابى الحديد, ج 20 ص 211

الدُّنيا جَمّةُ المصائب ِ, مُرّةُ المشارب ِ, لاتُمتّعُ صاحباً بِصاحب ٍ.
دنيا مجموعهء مصيبت ها و چشمه هاى تلخ و گوارا است , و در آن هيچ كس از ديگرى تمتع و بهره اى نمى برد.
(ابن ابى الحديد, ج 20ص 271

الدُّنيا حَمقاء لا تَميلُ الاّ الى أشباهها.
دنيا همچون احمقى است كه جز به همانند خود ميل نمى كند.
(ابن ابى الحديد, ج 20 ص 294

من كانت الدُّنيا همَّهُ اشتدّتْ حسرتُهُ عِندَ فِراقِها.
آن كه دنيا همتش باشد به هنگام جدايى از آن , حسرتش شديد خواهد بود.
(مستدرك نهج البلاغه , ص 165

الدّنيا جيفَةٌ, فَمَن أرادَها فليَصْبِر على مُخالَطَةِ الكِلاب .
دنيا مردارى است , پس كسى كه آن را بخواهد, بايد بر معاشرت با سگها شكيبا باشد.
(مستدرك نهج البلاغه , ص 185

قيل لَه (ع ): فأىُّ الناسِ أحمق ٌ؟
قال (ع ): المُغُتَرُّ بالدُّنيا, و هو يَرى فيها مِنْ تَقَلُّبِ أحوالِها.
به امام (ع ) گفته شد: چه كسى احمق است ؟
فرمود: فريب خوردهء دنيا و حال آن كه او دگرگونى حالات آن را مى بيند (پس او احمق است ).
(مستدرك نهج البلاغه , ص 166

الدُّنيا ظِلُّ الغَمامِ و حُلْمُ المَنام .
دنيا هم چون سايهء ابرها و رؤياى در خواب است .
(غرر الحكم , ج 1 ص 102 ح 1981

الدُّنيا عَرَضٌ حاضرٌ, يأكُل منه البِرُّ والفاجرُ, والآخرةُ دارٌ حقٍّ يَحكمُ فيها مَلِكٌقادرٌ.
دنيا سفرهء آماده اى است كه نيكوكار و بدكردار از آن مى خورند و آخرت سراى حقى است كه سلطان توانايى در آن حكمران است .
(غررالحكم , ج 1 ص 100 ح 1956

الدُّنيا مُنْتَقِلةٌ فانيةٌ, ان بَقِيتْ لكَ لم تَبْقَ لها.
دنيا در حال نابودى است كه اگر براى تو ماندگار باشد تو براى آن ماندگار نيستى .
(غرر الحكم , ج 1 ص 90 ح 1826

الدُّنيا مَليئةٌ بالمصائب , طارِقَةٌ بِالفجائع والنَوائِب .
دنيا پر از گرفتارى ها و دردهاى كوبنده و اندوه هاى شكننده است .
(غرر الحكم , ج 1 ص 107 ح 2049

الدُّنيا سَمٌّ يأَكُلُهُ مَنْ لايَعْرِفُه .
دنيا, زهرى كشنده است هر كه نشناسدش آن را مى خورد.
(غرر الحكم , ج 1 ص 69 ح 1452

الدُّنيا دارُ الغُرَباء, و مَوطِنُ الاشقِياء.
دنيا, سراى غربان و آرامگاه شقاوت پيشگان است .
(غرر الحكم , ج 1 ص 58 ح 1251

الدُّنيا غَنيمةُ الحَمْقى .
دنيا, غنيمت (و دست آورد) احمق هاست .
(غرر الحكم , ج 1 ص 53 ح 1153

الدُّنيا كَيَومٍ مَضى , و شهرٍ انقضى .
دنيا, همانند روز رفتنى است و مانند ماه سرآمدنى است .
(غرر الحكم , ج 1 ص 58 ح 1250

الدُّنيا بالاتفاقِ والآخرةُ بالاستحقاق .
دنيا به اتفاق به دست آيد و آخرت با شايستگى و استحقاق نصيب شود.
(غرر الحكم , ج 1 ص 20 ح 286و 287

النَّاسُ اءَبْنَاءُ الدُّنْيَا, والوَلدُ مطبوعٌ على حُبّ أمِّه .
مردم فرزندان دنيايند و فرزند طبعش بر مهر و محبت مادرش مى باشد.
(غرر الحكم , ج 1 ص 94 ح 1873

المغبُونُ مَنْ شَغَلَ بالدُّنيا, وفاتَه حظُّهُ مِنَ الآخرة.
زيانكار كسى است كه سرگرم دنيا شده و بهره اش از آخرت از دستش رفته است .
(غرر الحكم , ج 1 ص 106 ح 2031

أوقات الدُّنيا ـ و ان طالتْ ـ قَصيرةٌ, والمُتْعَةُ بها ـ و ان كَثُرت ـ يَسيرةٌ.
دوران اين دنيا گرچه طولانى باشد, كوتاه و بهرهء آن گرچه بسيار باشد, اندك است .
(غرر الحكم , ج 1 ص 121 ح 2212

اِهربوا من الدّنيا, و اصرفُوا قُلوبَكم عنها, فانّها سِجنٌ المؤمِن , حظُّهُ منها قليل ٌ, و عقلُهُ بها عَليل ٌ, و ناظرهُ فيها كليل ٌ.
از دنيا بگريزيد و دلهايتان را از آن بگردانيد زيرا كه دنيا زندان مؤمن و بهره اش كم , دلبسته به آن بيمار و نظر كننده در آن حيران وسرگردان است .
(غرر الحكم , ج 1 ص 150 ح 73

ايّاك والوَلَهَ بالدُّنيا, فانّهاتورثُكَ الشّقاء والبَلاء, و تَحْدُوك على بَيْعِ البَقاءِبالفَناء
بر تو باد به دورى از شيفتگى به دنيا, زيرا كه تو را به بدبختى و گرفتارى مى اندازد و تو را به طرف فروختن آخرت به سراى نيستى مى راند.
(نهج البلاغه , خطبه 28 غرر الحكم , ج 1 ص 165 ح 76

ألا و انّ اليومَ المضمارُ, و غداً السّباق ُ, والسُّبقَةُ الجنّة, والغايَةُ النار.
آگاه باشيد! امروز روز تمرين و آمادگى و فردا روز مسابقه است , جايزه برندگان , بهشت و سرانجام عقب ماندگان , آتش جهنم خواهدبود.
(غرر الحكم , ج 1ص 172 ح 21

أَخْسَرُ النّاسِ مَنْ رضىَ الدُّنيا عِوضاً عن الآخرة.
زيانكارترين مردم كسى است كه عوض آخرت به دنيا راضى شود.
(غرر الحكم , ج 1 ص 191 ح 251

أسعدُ النّاسِ بالدُّنيا التاركُ لها, وأسعدُهُم بالآخرة العامِلٌ لها.
سعادتمندترين مردم در دنيا, تارك دنياست و سعادتمندترين مردم در آخرت كسى است كه براى آخرت عمل كند.
(غرر الحكم , ج 1ص 207 ح 483

انَّ السُّعداءَ بالدُّنيا غداً هُمُ الهارِبونَ منها اليوم .
همانا سعادتمندان در دنيا كسانى اند كه از دنيا گريزانند.
(غرر الحكم , ج 1 ص 228 ح 186

اِنَّ الدُّنيا دارُ عَناءٍ وَ فَناء وَ غِيَرٍ وَ عِبَرٍ, وَ مَحَلُّ فِتْنَةٍ وَ مِحْنَةٍ.
همانا دنيا سراى گرفتارى , ناپايدارى و دگرگون شدن و پند گرفتن است و محل فتنه و محنت است .
(غرر الحكم , ج 1 ص 240 ح 282

اِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاخْرِجُوا مِنْ قُلُوبِكُمْ حُبَّ الدُّنّيا.
اگر دوستدار خداييد پس محبت دنيا را از دلهايتان بيرون كنيد.
(غرر الحكم , ج 1 ص 253 ح 41

انَّكَ اِنْ اَدْبَرْتَ عَنِ الدُّنْيا اَقْبَلَت ْ.
به راستى كه تو اگر از دنيا روى بگردانى , دنيا به تو روى خواهد آورد.
(غرر الحكم , ج 1 ص 260 ح 14

انّكَ انْ عَمِلْتَ لِلدُّنيا خَسِرَتْ صَفْقَتُك
به راستى اگر براى دنيا كار كنى تجارتت خسارت خواهد ديد.
(غرر الحكم , ج 1 ص 261 ح 31

خَيْرُ الدُّنيا زَهيدٌ, وَ شَرُّها عَتيدٌ
خوبى هاى دنيا ناچيز و بديهايش حاضر و آماده است .
(نهج البلاغة, خطبه 113

رَدْع النَّفْسِ عَنْ زَخارِفِ الدُّنيا ثَمَرةُ الْعَقْل
بازداشتن نفس از زيورهاى دنيا ثمرهء خرد است .
(غرر الحكم , ج 1 ص 381 ح 16

كُلُّ أرباح الدُّنيا خُسْران ٌ.
تمامى سودهاى دنيا, زيان است
(غرر الحكم , ج 2 ص 83 ح 32

قَليلُ الدُّنيا يَذْهَبُ بِكَثيرِ الآخِرَة.
اندكى از دنيا جپرستى ج بسيارى از آخرت را از بين مى برد.
(غرر الحكم , ج 2 ص 78 ح 82

كَما اَنَّ الشَّمْسَ وَالليلَ لايَجتَمِعان , كَذلِك حُبُّ اللّهِ وَ حُبُّ الدُّنْيا لايَجْتَمِعان .
همان طور كه روز و شب با هم جمع نمى شوند, محبت خدا و محبت دنيا با هم جمع نمى گردند.(غرر الحكم , ج 2 ص 112 ح 25

كُلّما فاتَكَ مِنَ الدُّنيا شَىءٌ فَهُوَ غَنيمةٌ
هر چه از دنيا از دستت برود آن غنيمت است جو در قيامت آسوده تر خواهى بود.ج
(غرر الحكم , ج 2 ص 111 ح 13

مَنْ قَعَدَ عَنِ الدُّنيا طَلَبَتْهُ .
هر كه از دنيا كنار بكشد جباز هم ج دنيا او را دنبال خواهد كرد.
(غرر الحكم , ج 2 ص 156 ح 144

مَنْ صَارَعَ الدُّنيا صَرَعَتْه .
هر كه با دنيا مبارزه كند دنيا او را به زمين خواهد زد.
(غرر الحكم , ج 2 ص 156 ح 146

لَوْ عَقَلَ أَهْلُ الدُّنْيا لَخَرِبَتِ الدُّنيا
اگر اهل دنيا همه عاقل بودند جو فقط براى آخرت تلاش مى كردندج قهراً دنيا ويران مى شد.
(غرر الحكم , ج 2 ص 142 ح 7

مَنْ طَلَبَ مِن الدُّنيا ما يُرضيه كَثُرَ تَجَنّيهِ و طالَ تَعَنّيه و تَعدِّيه .
هر كه در دنيا (فقط) دنبال چيزى باشد كه خرسندش مى سازد جنايتش بسيار و رنج و ستمش به طول خواهد كشيد.
(غرر الحكم , ج 2ص 196 ح 867

مَنْ غَلَبَتِ الدُّنيا عليه عَمِىَ عمّا بَين يَديه .
كسى كه دنيا بر او غلبه كند, از آنچه پيش روى اوست كور خواهد بود جو قيامت رانمى بيند
(غرر الحكم , ج 2 ص 218 ح 1203

مَنْ خَدمَ الدُّنيا استخدمَتْه ُ, و مَنْ خَدَمَ اللّهَ سُبحانَه خَدَمَتْه .
هر كه در خدمت دنيا باشد, دنيا او را خادم خود كند و آن كه در خدمت خداى سبحان باشد دنيا در خدمت او خواهد بود.
(غرر الحكم ,ج 2 ص 238 ح 1437

مِنْ ذِمامَةِ الدُّنيا عندَ اللّهِ أن لايُنالَ ما عندَهُ الاّ بتركِها.
از پستى دنيا نزد خداى سبحان آن است كه به آنچه نزد خداست نتوان رسيد مگر به ترك دنيا
(غرر الحكم , ج 2 ص 254 ح 118

مَثَلُ الدُّنيا كظِلّكَ, ان وَقَفْتَ وَقَفَْ و انْ طلبتَهُ بَعُد.
مَثل دنيا همانند سايه توست , كه اگر بايستى مى ايستد و اگر به دنبالش بروى دورگردد.
(غرر الحكم , ج 2 ص 284 ح 107

لاتَعْصِمُ الدُّنيا مَن التَجَأَ اليها.
دنيا كسى را كه به او پناه برده باشد, حفظ نمى كند.
(غرر الحكم , ج 2 ص 355 ح 264

الدُّنيا سِجْنُ المُؤمِن والموتُ تحفَتُه والجنّةُ مأواه .
دنيا زندان مؤمن و مرگ , ارمغان او و بهشت جايگاه (ابدى ) اوست .
(غرر الحكم , ج 1 ص 95 ح 1883

الدُّنيا جنَّةُ الكافِر و الموتُ مُشَخّصُهُ والنّارُ مَثواه .
دنيا بهشت كافر, و مرگ مشخص كننده او و آتش جايگاه (ابدى ) اوست .
(غرر الحكم , ج 1 ص 95 ح 1884
 

مَنْ يَطْلُبُ الدُّنْيَا بِعَمَلِ ال ْآخِرَةِ وَ لَا يَطْلُبُ ال ْآخِرَةَ بِعَمَلِ الدُّنْيَا قَدْ طَامَنَ مِنْ شَخْصِهِ وَ قَارَبَ مِنْ خَطْوِهِ وَ شَمَّرَ مِنْ ثَوْبِهِ وَ زَخْرَفَ مِنْ نَفْسِه ِلِلْاءَمَانَةِ وَ اتَّخَذَ سِتْرَ اللَّهِ ذَرِيعَةً اِلَى الْمَعْصِيَةِ وَ مِنْهُمْ مَنْ اءَبْعَدَهُ عَنْ طَلَبِ الْمُلْكِ ضُئُولَةُ نَفْسِهِ وَ انْقِطَاعُ سَبَبِهِ فَقَصَرَتْهُ الْحَالُ عَلَى حَالِهِ فَتَحَلَّى بِاسْمِ الْقَنَاعَةِ وَ تَزَيَّنَ بِلِبَاسِ اءَهْلِ الزَّهَادَةِ وَ لَيْسَ مِنْ ذَلِكَ فِى مَرَاحٍ وَ لَا مَغْدًى الراغبون فى اللّه

امام على عليه السلام :
فَلْتَكُنِ الدُّنْيَا فِى اءَعْيُنِكُمْ اءَصْغَرَ مِنْ حُثَالَةِ الْقَرَظِ وَ قُرَاضَةِ الْجَلَمِ وَ اتَّعِظُوا بِمَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ قَبْلَ اءَنْ يَتَّعِظَ بِكُمْ مَنْ بَعْدَكُمْ وَ ارْفُضُوهَا ذَمِيمَةً فَاِنَّهَا قَدْرَفَضَتْ مَنْ كَانَ اءَشْغَفَ بِهَا مِنْكُمْ

اءَيُّهَا النَّاسُ اِنَّ اءَخْوَفَ مَا اءَخَافُ عَلَيْكُمُ اثْنَانِ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْاءَمَلِ فَاءَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ اءَمَّا طُولُ الْاءَمَلِ فَيُنْسِى ال ْآخِرَةَ اءَلَا وَاِنَّ الدُّنْيَا قَدْ وَلَّتْ حَذَّاءَ فَلَمْ يَبْقَ مِنْهَا اِلَّا صُبَابَةٌ كَصُبَابَةِ الْاِنَاءِ اصْطَبَّهَا صَابُّهَا اءَلَا وَ اِنَّ ال ْآخِرَةَ قَدْ اءَقْبَلَتْ وَ لِكُلٍّ مِنْهُمَا بَنُونَ فَكُونُوا مِنْ اءَبْنَاءِال ْآخِرَةِ وَ لَا تَكُونُوا مِنْ اءَبْنَاءِ الدُّنْيَا فَاِنَّ كُلَّ وَلَدٍ سَيُلْحَقُ بِاءَبِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ اِنَّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَلَ

الْحَمْدُ لِلَّهِ غَيْرَ مَقْنُوطٍ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ لَا مَخْلُوٍّ مِنْ نِعْمَتِهِ وَ لَا مَاءْيُوسٍ مِنْ مَغْفِرَتِهِ وَ لَا مُسْتَنْكَفٍ عَنْ عِبَادَتِهِ الَّذِى لَا تَبْرَحُ مِنْهُ رَحْمَةٌ وَ لَا تُفْقَدُ لَه ُنِعْمَةٌ

وَ الدُّنْيَا دَارٌ مُنِى َ لَهَا الْفَنَاءُ وَ لِاءَهْلِهَا مِنْهَا الْجَلَاءُ وَ هِى َ حُلْوَةٌ خَضْرَاءُ وَ قَدْ عَجِلَتْ لِلطَّالِبِ وَ الْتَبَسَتْ بِقَلْبِ النَّاظِرِ فَارْتَحِلُوا مِنْهَا بِاءَحْسَنِ مَابِحَضْرَتِكُمْ مِنَ الزَّادِ وَ لَا تَسْاءَلُوا فِيهَا فَوْقَ الْكَفَافِ وَ لَا تَطْلُبُوا مِنْهَا اءَكْثَرَ مِنَ الْبَلَاغِ

اءَلَا وَ اِنَّ الدُّنْيَا قَدْ تَصَرَّمَتْ وَ آذَنَتْ بِانْقِضَاءٍ وَ تَنَكَّرَ مَعْرُوفُهَا وَ اءَدْبَرَتْ حَذَّاءَ فَهِى َ تَحْفِزُ بِالْفَنَاءِ سُكَّانَهَا وَ تَحْدُو بِالْمَوْتِ جِيرَانَهَا وَ قَدْ اءَمَرَّ فِيهَا مَاكَانَ حُلْواً وَ كَدِرَ مِنْهَا مَا كَانَ صَفْواً فَلَمْ يَبْقَ مِنْهَا اِلَّا سَمَلَةٌ كَسَمَلَةِ الْاِدَاوَةِ اءَوْ جُرْعَةٌ كَجُرْعَةِ الْمَقْلَةِ لَوْ تَمَزَّزَهَا الصَّدْيَانُ لَمْ يَنْقَعْ فَاءَزْمِعُوا عِبَادَ اللَّه ِالرَّحِيلَ عَنْ هَذِهِ الدَّارِ الْمَقْدُورِ عَلَى اءَهْلِهَا الزَّوَالُ وَ لَا يَغْلِبَنَّكُمْ فِيهَا الْاءَمَلُ وَ لَا يَطُولَنَّ عَلَيْكُمْ فِيهَا الْاءَمَدُ

اءَلَا اِنَّ الدُّنْيَا دَارٌ لَا يُسْلَمُ مِنْهَا اِلَّا فِيهَا وَ لَا يُنْجَى بِشَى ْءٍ كَانَ لَهَا ابْتُلِى َ النَّاسُ بِهَا فِتْنَةً فَمَا اءَخَذُوهُ مِنْهَا لَهَا اءُخْرِجُوا مِنْهُ وَ حُوسِبُوا عَلَيْهِ وَ مَا اءَخَذُوه ُمِنْهَا لِغَيْرِهَا قَدِمُوا عَلَيْهِ وَ اءَقَامُوا فِيهِ فَاِنَّهَا عِنْدَ ذَوِى الْعُقُولِ كَفَى ْءِ الظِّلِّ بَيْنَا تَرَاهُ سَابِغاً حَتَّى قَلَصَ وَ زَائِداً حَتَّى نَقَصَ

مَا اءَصِفُ مِنْ دَارٍ اءَوَّلُهَا عَنَاءٌ وَ آخِرُهَا فَنَاءٌ فِى حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِى حَرَامِهَا عِقَابٌ مَنِ اسْتَغْنَى فِيهَا فُتِنَ وَ مَنِ افْتَقَرَ فِيهَا حَزِنَ وَ مَنْ سَاعَاهَا فَاتَتْهُ وَمَنْ قَعَدَ عَنْهَا وَاتَتْهُ وَ مَنْ اءَبْصَرَ بِهَا بَصَّرَتْهُ وَ مَنْ اءَبْصَرَ اِلَيْهَا اءَعْمَتْهُ

نَحْمَدُهُ عَلَى مَا كَانَ وَ نَسْتَعِينُهُ مِنْ اءَمْرِنَا عَلَى مَا يَكُونُ وَ نَسْاءَلُهُ الْمُعَافَاةَ فِى الْاءَدْيَانِ كَمَا نَسْاءَلُهُ الْمُعَافَاةَ فِى الْاءَبْدَانِ عِبَادَ اللَّهِ اءُوصِيكُمْ بِالرَّفْض ِلِهَذِهِ الدُّنْيَا التَّارِكَةِ لَكُمْ وَ اِنْ لَمْ تُحِبُّوا تَرْكَهَا وَ الْمُبْلِيَةِ لِاءَجْسَامِكُمْ وَ اِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ تَجْدِيدَهَا فَاِنَّمَا مَثَلُكُمْ وَ مَثَلُهَا كَسَفْرٍ سَلَكُوا سَبِيلًا فَكَاءَنَّهُمْ قَدْقَطَعُوهُ وَ اءَمُّوا عَلَماً فَكَاءَنَّهُمْ قَدْ بَلَغُوهُ وَ كَمْ عَسَى الْمُجْرِى اِلَى الْغَايَةِ اءَنْ يَجْرِى َ اِلَيْهَا حَتَّى يَبْلُغَهَا وَ مَا عَسَى اءَنْ يَكُونَ بَقَاءُ مَنْ لَهُ يَوْمٌ لَا يَعْدُوهُ وَطَالِبٌ حَثِيثٌ مِنَ الْمَوْتِ يَحْدُوهُ وَ مُزْعِجٌ فِى الدُّنْيَا حَتَّى يُفَارِقَهَا رَغْماً فَلَا تَنَافَسُوا فِى عِزِّ الدُّنْيَا وَ فَخْرِهَا وَ لَا تَعْجَبُوا بِزِينَتِهَا وَ نَعِيمِهَا وَ لَاتَجْزَعُوا مِنْ ضَرَّائِهَا وَ بُوءْسِهَا فَاِنَّ عِزَّهَا وَ فَخْرَهَا اِلَى انْقِطَاعٍ وَ اِنَّ زِينَتَهَا وَ نَعِيمَهَا اِلَى زَوَالٍ وَ ضَرَّاءَهَا وَ بُوءْسَهَا اِلَى (نهج البلاغة ص : 145نَفَادٍ وَ كُلُّ مُدَّةٍ فِيهَا اِلَى انْتِهَاءٍ وَ كُلُّ حَى ٍّ فِيهَا اِلَى فَنَاءٍ اءَ وَ لَيْسَ لَكُمْ فِى آثَارِ الْاءَوَّلِينَ مُزْدَجَرٌ وَ فِى آبَائِكُمُ الْمَاضِينَ تَبْصِرَةٌ وَ مُعْتَبَرٌ اِنْ كُنْتُم ْتَعْقِلُونَ اءَ وَ لَمْ تَرَوْا اِلَى الْمَاضِينَ مِنْكُمْ لَا يَرْجِعُونَ وَ اِلَى الْخَلَفِ الْبَاقِينَ لَا يَبْقَوْنَ اءَ وَ لَسْتُمْ تَرَوْنَ اءَهْلَ الدُّنْيَا يُصْبِحُونَ وَ يُمْسُونَ عَلَى اءَحْوَالٍ شَتَّى فَمَيِّتٌ يُبْكَى وَ آخَرُ يُعَزَّى وَ صَرِيعٌ مُبْتَلًى وَ عَائِدٌ يَعُودُ وَ آخَرُ بِنَفْسِهِ يَجُودُ وَ طَالِبٌ لِلدُّنْيَا وَ الْمَوْتُ يَطْلُبُهُ وَ غَافِلٌ وَ لَيْسَ بِمَغْفُولٍ عَنْهُ وَ عَلَى اءَثَرِالْمَاضِى مَا يَمْضِى الْبَاقِى اءَلَا فَاذْكُرُوا هَاذِمَ اللَّذَّاتِ وَ مُنَغِّصَ الشَّهَوَاتِ وَ قَاطِعَ الْاءُمْنِيَاتِ عِنْدَ الْمُسَاوَرَةِ لِلْاءَعْمَالِ الْقَبِيحَةِ وَ اسْتَعِينُوا اللَّهَ عَلَى اءَدَاءِ وَاجِبِ حَقِّهِ وَ مَا لَا يُحْصَى مِنْ اءَعْدَادِ نِعَمِهِ وَ اِحْسَانِهِ