امنيت جهانى در عصر ظهور
مركز فرهنگ و معارف قرآن
مقوله امنيت، قدمتى به بلنداى تاريخ انسان دارد يعنى از نخستين روزى كه موجودى به نام انسان، پا به عرصه هستى و دنيا مىگذارد، با مشكل و معضل مهم ناامنى و نحوه برخورد با آن، مواجه شده و دست و پنجه نرم مىكند. در طول تاريخ انسان، جامعه و مردمى را سراغ نداريم كه فارغ از دغدغه معضل و معماى ناامنى،ترس، اضطراب و نگرانى، روز و روزگارى را سپرى كرده باشند. لذا به جرئت مىتوان گفت كه مقوله امنيت، عمرى درازتر و طولانىتر، از مفاهيم دولت و جامعه… دارد، چرا كه انسان در نخستين روز هبوطش در اين عالم خاكى و دوره حيات تجردش و قبل از شكلگيرى زندگى اجتماعى، با مشكل ناامنى، كاملاً مأنوس، آشنا، همدم و دست به گريبان بوده است، چون در محيطى كه زندگى مىكرد، علاوه بر تأمين آب، غذا و حفاظت جان از گرما و سرما، بايد به جدال و مبارزه سخت و طاقت فرسا؛ با موجودات وحشى مىپرداخت، حيوانات كه هر لحظه امكان داشت به ساحه و قلمرو حيات انسان، حملهور شود؛ و انسان را طعمه خويش سازد، و امنيت جانى انسان را به خطر اندازد. با گذشت زمان، و تكامل بشر و شكلگيرى اجتماعات، مبحث امنيت هم، شاخ و برگ بيشترى پيدا مىكند.
گرچه عدهاى از قلم به دستان، نخستين مباحث فلسفى – سياسى؛ در حوزه امنيت را در گفتمان فلاسفهاى چون افلاطون و ارسطو… به زعم خويش پيدا كردهاند. چرا كه اين انديشمندان و فرهيختگان، يكى از عمدهترين وظائف حكومتها را ايجاد امنيت، مىدانسته و بر آن اصرار و تأكيد، مىكردهاند.
ولى انصاف اين است كه قبل از افلاطون و ارسطو، پيامبران الهى از جمله حضرت ابراهيم خليل(ع)، معضل امنيت را مطرح كردهاند، و در مطالبات خود، قبل از مسائل اقتصادى و قبل از مسائل توحيد و عبوديّت، مسأله امنيت را على الظاهر، از خالق خويش، استدعا مىكند، آنجا كه مىگويد: «پروردگارا! اين سرزمين را شهر امنى قرار ده و اهل آن را از ثمرات گوناگون؛ روزى عطا كن.»(1)
در تاريخ اسلام هم، از همان آغاز و بعثت رسول گرامى اسلام، بخش عمدهاى از احكام، دستورات و قوانين آن، مستقيم و يا غير مستقيم، در جهت نظم و تأمين امنيت و نحوه برخورد با عوامل شر و فساد، جنايت، بى بندوبارى و ناامنى، نقش مثبت و ارزندهاى داشته و دارد. و از آن تاريخ به بعد هم، علماء و دانشمندان و محققين كه در زمينه متون اسلامى «آيات قرآن و احاديث و سيره عملى معصومين» تحقيق و بررسى داشتهاند، نظريات ناب اسلامى را از متون اوليه آن، استخراج كردهاند، و در دسترس جامعه بشرى قرار دادهاند، كه اگر روزى آن احكام و قوانين اسلامى، به صورت كامل اجرا و عملى شود، بدون شك، امنيت كامل در سايه تقوا و رعايت حقوق همه مردم و اجراى عدالت، برابرى و مساوات اسلامى، ايجاد خواهد شد.
امنيت آرزوى ديرين بشر
همان گونه كه مشاهده مىكنيم،از دوره هاى خيلى دور تا حال،تشكيل حكومت صالح و شايسته، و تأمين عدالت، آزادى و امنيت اجتماعى، از جمله آمال و آرزوهاى ديرين فلاسفه، بزرگان و مصلحين جوامع بشرى، بوده است امروز هم، تقريباً عموم انديشمندان و سياسيون با انصاف،تنها راه علاج دردها، مشكلات و بيماريهاى جامعه بشرى در جلوگيرى از ظلم، تبعيض، بىعدالتى، جنگ و خون ريزى را، در تثبيت صلح، صميميت وبرادرى، تشكيل حكومت عدالت گستر جهانى، ورشد فكرى و فرهنگى جوامع بشرى، مىدا نند و معرفى مىكنند.
كلمات و جملات بزرگان و انديشمندان مندرج در صفحات تاريخ، در حقيقت باز خوانى يك واقعيت جاويد و هميشگى است و آن، انتظار پايا ن دردها، سرگردانيها و ناامنىها، و رسيدن به مدينه فاضله و شهر خورشيد كه انسانها در آن، حيات انسانى داشته و زندگىشان سر و سامان پيدا كند، دورهى ايدهآل و رؤيائى كه درآن، مشكلات جهل و نادانى، و معضلات فقر و تهيدستى، حل و فصل شود و انسانهاى گرسنه و برهنه، در فاصله هاى نه چندان دور تر از كاخهاى سر به فلك كشيده فرعونى، حقوق فردى و اجتماعىشان پايمال نشود.
و امّا دريغ و درد كه اين آرزو، و انتظار، نه تنها تا حال، محقق نشده است بلكه برعكس،هر لحظه و ساعتى كه بر عمر اين عالم پير و كهن، افزوده مىشود، فاصلههاى فقر و غنا، بيشتر شده، تبعيض و بىعدالتى، همچنان قربانى مىگيرد و سايههاى شوم يأس و نااميدى، بساط شادى، و سرور را بىرحمانه، طعمهاى خويش مىسازد، ناامنىهاى اخلاقى و اجتماعى، اضطراب، و دلهره را، هم كاروان انسانهاى درد مند و رنجيده ساخته و به پيش مىتازد.
در شرايط فعلى كه زمين و زمان در تسخير انسان، قرار گرفته و حتى كُرّات ديگر، از تاخت و تاز انسان معاصر، بىبهره نمانده است، بازهم، اين پرسش در ذهن و ضمير انسانهاى ستمديده، مطرح است كه آيا اين شب سرد، تاريك و ظلمانى، به صبح روشن و نورانى، مبدل خواهد شد، آيا روزى خواهد رسيد كه دردهاى كهنه و قديمى بشر، التيام يابد، و سايه هاى شوم جهل و نادانى فقر و تهيدستى، تبعيض و بىعدالتى كه از روزگاران كهن تا هم اكنون، هم كاروان انسانها بوده، با گوشت، پوست و خون او عجين، شده است، از فضاى تاريك زندگانى او زدوده شده و رخت بر بندد؟ آيا روزى خواهد رسيد كه در آن، ظلم، حق كشى، تجاوز و … جايش را به صلح، صفا، صميميت و برادرى بدهد و انسانها، در سايهى عدالت و آزادى اجتماعى حلاوت و شيرينى آرامش و امنيت كامل روحى و روانى، فردى و اجتماعى و ملى و بين المللى را با تمام وجود،لمس كرده و فارغ از نگرانى و دغدغه معاش و امور مادى، در كنار هم، ديگر به زندگى مسالمت آميز انسانى ادامه دهند و راه تعالى و تكامل را با فراغ بال سپرى بنمايند.؟
و آيا بهشت دنيوى انسان، مدينه فاضله و شهرخورشيدى كه حاكمان و دولتمردان آن، عقلاى عالم بوده، قوانين آن، عدالت، آزادى و امنيت اجتماعى را به ارمغان آورد. آرزوى است محال و ناممكن؟ و يا روزى اين آمال و آرزوهاى ديرين بشر، محقق شده و مصداق خارجى، پيدا خواهد كرد؟!
اگر پرسشهاى مطرح شده را، به آيات قرآن،عرضه كنيم،متوجه خواهيم شدكه: قرآن كريم،رنج و اندوه انسان را ابدى نمىداند، و ستم و بيداد را نيز، هم زاد وهم راه هميشگى او، معرفى نمىكند، بلكه قرآن مجيد،علل و عواملى كه موجب رنج و اسارت انسانها و مانع حركت تكاملى او مىشو د را محكوم به فنا و نابودى دانسته و فرجام تاريخ را روشن و ايدهآل، معرفى مىكند، فرجامى كه در آن،حق بر باطل، پيروز شده،عدالت و آزادى جايگزين ظلم،جور و ا ستبداد خواهد شد، دردها،مشكلات و بدبختىهاى انسان، به پايان خواهد رسيد، ترس،وحشت و ناامنى، جايش را به محيط امن و آرام داده و بندگان صالح،شايسته و وارسته،وارثان و حاكمان زمين و زمان خواهندشد جهان را از لوث وجودافراد پست،پليد و ستم پيشه ونااهل پاكسا زى، خواهندكرد.قرآن كريم از سنتِ پيروزى حق بر باطل(2)، غلبه راه و رسم انبياء و اولياء(3)، خلافت و وراثت مومنان و صالحان در زمين(4)، جهان شمولى دين خدا(5)، استقرار آيين خدا پسندانه و تحقق صلح و امنيت جهانى(6)
در آيات گوناگون و مختلفى خبر مىدهد و مىفرمايد : «ما در كتاب آسمانى زبور، پس از ذكر، چنين مرقوم كرديم كه در آينده صالحان و پاكان، وارثان زمين، خوا هند شد و روى زمين،براى هميشه ازعناصرنا اهل و حاكميت جور، و ستم، پاكيزه، خواهد شد به راستى كه در اين،پيامى است براى عبادت كنندگان»(7)
قرآن كريم، اين وعدهى قطعى را به انسانهاى مؤمن و پاكدامن، داده است كه روزى شرارت و ناامنى به پايان خواهد رسيد، و با نابودى عوامل شرّ و فساد، جامعه انسانى، لذت امنيت واقعى را خواهندچشيد، آنچنان امنيت و آرامش كه هيچ ترس و اندوهى، آن را تهديد نخواهدكرد و مخلوقات و بندگان خداوند، با آزادى، آگاهى و آرامش و امنيت كامل درونى و بيرونى، راه توحيد و تقوا را، در پيش خواهند گرفت، لذا بافرياد رسا، اعلام مىدارد كه : «خداوند به افرادى كه ايمان آورده و عمل صالح انجام داده اند وعده مىدهد كه آنها را قطعاً خليفه روى زمين، خواهد ساخت… و دين و آئينى را كه براى آنها پسنديده، پا برجا و ريشه دار خواهدكرد و خوف و ترس آنها را، برامنيت و آرامش، تبديل خواهدكرد»(8) در اين آيه شريفه نويد و مژده سهگانه ذيل ديده مىشود:
الف: حكومت جهانى مؤمنان .
ب: استقرار دين خداپسندانه.
ج: استقرار امنيت كامل و نابودى عوامل ترس، وحشت و نا امنى.
از آن جاى كه سنتهاى مطرح شده، در آيات قرآن، تا حال، محقق نشده است؛ در ذهن كنجكاوگر انسان هاى زيرك، اين سؤال مطرح مىگردد كه: سنن وعده شده الهى، كى و در چه زمانى، محقق مىشود؟ انسان هاى رنجيده و مظلوم، چه زمانى، شكست و نابودى جبهه باطل، پيروزى و موفقيت جهانى سپاه و لشكر حق را، جشن خواهند گرفت؟ مدينه فاضله و موعود قرآنى، كى محقق شده و در چه زمانى، انسانهاى مؤمن و متقى، خلافت و وراثت زمين را در،دست، خواهندگرفت؟ در كدامين صبح روشن، دين خدا پسندانه آسمانى، تمامى دلها را نور باران كرده، و عالمگير خواهد شد، و با نابودى عوامل ترس، وحشت و ناامنى، امنيت واقعى به وجود خواهدآمد ؟
احاديث و روايات كه از رسول اكرم(ص) و ائمه عليهم السلام، نقل شده و در واقع حكم تفسير آيات قرآن را دارا هستند معما و پرسش هاى مطرح شده پيرامون سنن وعده شده الهى را، به روشنى جواب داده اند و اعلام كرده اند كه سنن وعده شده الهى، در عصر طلايى ظهور آخرين خليفه خداوند، حضرت مهدى (عج )،محقق خواهدشد، و در عصر ظهور آن يگانه دوران، با جنبش عظيم علمى و فكرى، جهل و نادانى، محو خواهد شد و با نزول بركات آسمانى و جوشش معادن و ذخاير زمينى، و جهش فوق العادهى اقتصادى و صنعتى، فقر، فلاكت و تهيدستى از بين خواهد رفت وبا نابودى جهل و نادانى، فقر و تنگدستى، تحوّل عظيم اخلاقى و انسانى به وجود خواهدآمد، وبا استقرار عدالت، برادرى و برابرى، ظلم، تبعيض و بىعدالتى ريشه كن، شده و فاصله هاى طبقاتى، محو و نابود خواهد شد… و در نتيجه گمشده هميشگى بشر، يعنى امنيت جهانى، به دست آمده و انسانهاى مؤمن و متقى، بدون دلهره، نگرانى و اضطراب، در محيط كاملاً آزاد و فضاى سالم انسانى، راه سعادت و خوشبختى و رسيدن به كمال مطلق را طىّ خواهند كرد.
از روايات استفاده مىشود هر مجرم و گناهكارى كه درخور كيفر باشد، امام مهدى(ع) براساس علم امامت خود، عمل كرده و حرمت شكنان قوانين الهى و اجتماعى را به جزاى اعمال ننگينشان خواهند رساند، و منتظر گواهى گواهان و اقامه دلايل و مدارك از سوى مدعى نخواهد ماند و به سوگندهاى دروغين، از سوى طرفين دعوا، توجه نخواهد كرد، و آنچه حق و عدالت است، آن را ملاك قرار داده و براساس آن، حكم و داورى نموده و با اجراى دقيق احكام الهى، آزادى و امنيت به معناى واقعى كلمه را به جامعه جهانى عرضه خواهد كرد، امنيت كه در آن، جان، مال، ناموس، حيثيت و آبروى افراد، حفظ خواهد شد، و انسانها، ديگر از ناحيهى تضييع حقوقشان، دلهره، اضطراب و نگرانى نخواهند داشت.
امنيت در عصر ظهور:
با رعايت اصول و راهكارهايى كه به صورت اجمالى، بيان شد، امنيت كامل فردى، اجتماعى و بين المللى در عصر ظهور حضرت حجت(عج) محقق خواهد شد، امنيتى كه بشر در طول تاريخ، مثل و مانند آن را نديده است، در نتيجه شهر امن و سلامتى كه خداى متعال، مژده و نويد آن را به مؤمنان و مستضعفان داده است، تحقق عينى پيدا خواهدكرد، و همه انسانها، با آزادى و آگاهى كامل و آرامش درونى و بيرونى، راه توحيد و تقوا را، در پيش گرفته و از شرارت و ناامنى، و اضطراب و نگرانى، نجات پيدا خواهندكرد.
«خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و عمل صالح، انجام دادهاند، وعده مىدهد كه آنها را قطعاً خليفه روى زمين خواهد نمود، و دين و آيينى را كه براى آنها پسنديده، پابرجا و ريشهدار خواهد ساخت، خوف و ترس را به امنيت و آرامش تبديل خواهد ساخت»(9) تبديل شدن، ترس، اضطراب و نگرانى به آرامش و امنيت، يعنى برطرف شدن تمامى عوامل ناهنجاريها و ناامنيها و جايگزين شدن امنيت و آرامش، در همهى روى زمين.
امام زين العابدين در تفسير و تأويل آيه شريفه مىفرمايد : «اين گروهى كه ترس و اضطراب فردى، اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى، از زندگى شان،رخت بر بسته و سايه امنيت و آرامش، پرو بالش را بر سر آنها مىگستراند» به خدا سوگند، همان پيروان ماهستند كه خداوند به وسيله مردى از خاندان ما، اين امر را تحقق مىبخشد، و او مهدى(عج) اين امت است»(10) امام صادق(ع) هم مىفرمايد: «اين آيه، درشأن قايم آل محمد(عج) و اصحاب او نازل شده است»(11)
ايجاد و استقرار امنيت كامل جهانى، در آن عصر و زمان رؤيايى، با رعايت اصول و ضوابط اسلامى و انسانى، امرى طبيعى خواهد بود، چراكه عوامل ترس و ناامنى محو و نابود خواهدشد، و تمام آفت ها كه به نحوى آرامش زندگى را برهم مىزند . از بين رفته و همگان در اوج رفاه. آسايش و فراوانى نعمت، روزگار خود را سپرى خواهند كرد.
با توسعهى علم و دانش و تعليم و تربيت سالم اسلامى در عصر ظهور، جهل، نادانى و خرافات، كه عامل مؤثر در بروز ناهنجاريها و ناامنىهاى اجتماعى است، از بين خواهد رفت، و در سايهى رونق اقتصادى، فقر و تهيدستى كه عامل ديگرى در شيوع فساد، و بىعفتى…است، ريشهكن خواهد شد و انسانهاى مظلوم و مستضعف، از درماندگى و گرسنگى كه منجر به تجاوز و خود فروشى مىشود، نجات پيدا خواهند كرد. و با اجراى دقيق احكام جزايى شرع و قاطعيت در برخورد با مخالفين و متخلفين، دزدان و متجاوزين به جان، مال، ناموس و حقوق مادى و معنوى مردم، به جزاى اعمال ننگين خود، خواهند رسيد و شرّشان از سر مردم قطع و كوتاه خواهد شد.
بالأخره در پرتو نظام عدالت گستر عصر ظهور ، بساط ظلم و بىعدالتى و تبعيض در تمامى چهره و ابعادش، برچيده خواهد شد و مدينهى فاضله كه بشر دردمند در طول تاريخ، انتظار و آرزوى آنرا در سر مىپرورانيد، به وجود خواهد آمد. مدينهى فاضلهاى كه در آن ،روابط اجتماعى انسانها، براساس قانون عدالت، برابرى و احترام به حقوق و ارزشهاى انسانى و آزاديهاى مشروع فردى و اجتماعى، پىريزى شده و جريان پيدا خواهد كرد… و انسان در محيط امن و آرام، راه تقوا و عبوديت را در پيش گرفته و از وضع مطلوب به و جود آمده، كمال استفاده را در جهت كسب فضايل اخلاقى خواهد برد .
از رسول اكرم راجع به امنيت در عصر ظهور، نقل شده است كه: «امت مهدى به آن حضرت پناه مىبرند چنان كه زنبورهاى عسل به ملكه خود پناه مىآورند ، آن حضرت زمين را پر از عدل و داد مىكند ، چنان كه: پيش از آن پر از ستم و جور شده بود ،به گونهاى كه مردم به فطرت اوليه خود بر مىگردند شخص خوابيده را بيدار نمىكند و خون كسى ريخته نمىشود.»(12)
حضرت على(ع) نيز مىفرمايد: «… هرگاه قايم ما قيام كند، آسمان بارانهاى خود را مىبارد و درندگان با چارپايان از در آشتى وارد مىشوند و با انسانها كارى ندارند تا جايى كه زنى از عراق به شام مىرود، بدون اينكه درندهاى او را نگران سازد و يا از چيزى بترسد.»(13)
با اجراى احكام دقيق اسلامى و قاطعيّت در برخورد با انسانهاى شرور و متجاوز، امنيت كامل جادهها و مسير عبور و مرور، تأمين خواهد شد به گونهاى كه دو زن، شبانه از مبدأ، حركت كرده و مسافرت خواهند كرد، و از بىعدالتى، ستم و ناامنى، هراسى نخواهند داشت»(14) از امام باقر(ع) هم نقل شده است كه: «به خدا سوگند، ياران مهدى(عج) آن اندازه مىجنگند تا خداوند به يگانگى پرستيده شود و به او شك نورزند، با نابودى اشرار و متجاوزان آنچنان امنيّت ايجاد شود كه پيرزن سالخورده و ناتوان، از ين سوى جهان، به آن سوى ديگر، رهسپار شود و كسى متعرض او نشود.»(15)
هنگامى كه از امام صادق (ع) شخصى سؤال مىكند: چرا آرزوى ظهور حضرت حجت (عج) را داشته باشيم؟ امام صادق در جواب او مىفرمايد: «سبحان اللّه ! آيا دوست ندارى كه امام، عدالت را در جهان بگستراند و امنيت را در راهها برقرار سازد و با حكم منصفانه، با ستمديده، رفتار نمايد و به او يارى رساند».(16) قتاده مىگويد: حضرت مهدى بهترين انسانها است… در زمان او زمين از امنيتى برخوردار مىگردد كه زنى به همراه پنج زن ديگر، بدون همراه داشتن مردى به حج مىروند و از چيزى ترس ندارند.(17)
على ابن عقبه ازپدرش نقل مىكند كه حضرت مهدى(عج) به عدالت حكم مىكند ستم در حكومت او برچيده مىشود و به سبب وجود آن حضرت راه ها و جادهها امن مىگردد.(18)
در عصر ظهور عناصر فاسد، گروههاى راهزن و متجاوزى كه امنيت و آرامش جامعه را مختل ساخته و جوّ رعب، وحشت، اضطراب و نگرانى را به وجود مىآورند، امكان تشكيل و تشكّل پيدا نخواهند كرد، چرا كه دست قدرتمند و دقيق عدالت، آنان را در نطفه، خفه خواهد كرد و در همان مراحل اوليه و نخستين،به كيفر شايستهاى خواهد رساند به گونهاى كه اگر حق كسى در زير دندان ديگرى باشد، حضرت مهدى(عج) آن را باز مىستاند و به صاحبش باز مىگرداند.(19)
علاوه برآن جامعهى بشرى نيز با توجه به رشد فكرى و تربيتى به مراحل از كمال و علو نفس و شرافت انسانى، خواهند رسيد، كه خويشتن رافراتر و بزرگوارترازآن بداند كه دست به ظلم، ستم، تجاوز و بىعفتى زده، آسايش وامنيت خود و هم نوعان خويش را مختل سازد.
امنيت در اين سطح كه فردى بدون ترس و وحشت، از شهرى به شهر ديگر رفته و زنان بدون همراه داشتن مردى با خيا ل آسوده و آرام مسافرت كنند، و حتى جواهرات شان، نمايان باشد و احساس ناامنى و اضطراب نداشته با شند،در دنياى متمدن امروزى به يك رؤيايى تعبير نا شدنى شباهت دارد ولى در عصر ظهور حضرت حجت (عج)اين رؤياها، تعبير خواهد شد و مصداق عينى پيدا خواهدكرد.
آرى حضرت مهدى(عج) كه وارث همه پيامبران و اوصياى الهى و آخرين وصى حق در زمين و منجى عالم بشريت در فرجام تاريخ است، با أذن و اراده خداى متعال،آرزوهاى برآورده نشده همه پيامبران و اوصياى الهى را برآورده خواهدكرد . شمشير انتقام حق و عدالت، از آستين آن منتقم آل محمد (عج)و ياران پاكباخته اش بيرون شده چون صاعقه مرگبار، بر فرق درندگان وحشى كه لباس و جامه انسانيت، بر قامت ننگين خود پوشانيده اند ولى جز فتنه، فساد و بى دادگرى، كار ديگرى نداشته اند، فرود خواهدآمد، و بساط ظلم، ستمگرى، فساد و عياشى آنان را برچيده و نظام مبتنى بر ارز شهاى الهى و انسانى را مستقر خواهد كرد و انسانهاى دردمند ، رنجيده و مستضعف را از فقر، فلاكت و سلطهى استثمار، نجات خواهدداد.
حضرت حجت(عج) با استقرار نظام عدالت گستر و ارزشمدار عصر ظهور، تمام وعده هاى داده شده در قرآن و احاديث را محقق خواهد كرد، دين خدا را بر كل جهان عرضه خواهد داشت زمام امور را به دست انسان هاى مظلوم و ستمديده، خواهد سپرد و به انسانهاى مؤمن و متقى،عزت خواهد داد، حزب الله، را به پيروزى خواهد رساند، اضطراب و نگرانى ر ا از تمام زواياى زندگى از بين خواهد برد امنيت، آرامش كامل را به وجود خواهد آورد و بدينسان شب سرد، تاريك و ظلمانى انسانهاى مظلوم را به پايان خواهد رساند وانتهاى فصل سرما و يخبندان اخلاق و ارزشهاى انسانى را اعلام خواهدكرد.
به اميد روزى كه با اجراى قوانين، احكام و دستورات اسلام راستين، در پهن دشت هستى، ظلم، تجاوز، سرقت، اختلاس و ناامنى ها و نا هنجارى ها از كل جهان ، رخت بر بندد و خورشيد عدالت، برابرى، امنيت، آزادى، سعادت و خوش بختى، از وراى جبال و حجاب هاى خفقان استعمار، استثمار، بى عدالتى و نامردى، سر برآورده و بر صفحه زندگى تاريك و آشفته انسان بتابد، و چشمه ساران فضيلت، انسانيت و نيك بختى از هر سو، به جوش آمده و بر پهنه ى كوير زندگى، جارى شود گلهاى اخلاق و آزادى از هر سو جوانه زده و گل بوته هاى اميد، صلح، آرامش و امنيت ، زينت بخش آغوش گرم انسانها و اجتماعات بشرى شود.
پىنوشتها: –
1) قرآن كريم، بقره / 126: «ربِّ اِجعَل هذا بلداً آمناً وارزق اهله من الثمرات».
2) سوره اسرا/ آيه 81 و سوره انفا ل/ آيه 7- 8.
3) سوره مجادله/ آيه 21 و سوره غافر/آيه 51.
4) سوره انبيا/ آيه 106-105 و سوره قصص/ آ يه 5.
5) سوره توبه/ آيه 33 و سوره صف/ آ يه 7.
6) سوره نور/ آ يه 55.
7) سوره انبيا / آيه 105- 106.
8) قرآن كريم : سوره نور/ آيه 55: «وعدالله ُالذين آمنوا منكم وعملوا الصا لحا ت ليستخلفنهم فى الارض كما استخلف الذين من قبلهم وليمكنن لهم دينهم الذى ارتضى لهم وليبدلنهم من بعد خوفهم امنا».
9) همان.
10) مجمع البيان ذيل آيه: «هم والله شيعتنا اهل البيت يفعل الله ذالك بهم علي يدي رجل منا وهو مهدي هذه الامة»
11) تفسير برهان ذيل آيه 55 سوره نور: «نزلت في القايم و اصحابه…»
12) ملاحم ابن طاووس صفجه 45: «تاوي اليه امته كما ياوي النحل الي يعسوبها يملأالارض عدلاً كما ملئت جوراحتى يكون الناس على مثل امرهم الاول لايرقظ نائمنا ولا يهريق دماً».
13) بحار 52 / 319 باب 27 سيرواخلاق: «ولو قدقام قائمنا لانزلت السما ء مطرها ولا خرجت الارض نباتها ولذهبت الشحناء من قلوب العباد اصطلحت السباع والبها ئم حتي تمش المرء بين العراق الي الشام لاتضع قدميها الا علي النبات علي راسها زبيلها لايهيجها سبع ولاتخافه».
14) معجم الكبير 8/179 : به نقل از : چشم اندازى به حكومت مهدى صفحه 191.
15) بحارالانوار جلد 52 صفحه 345 چاپ بيروت، باب سيره و اخلاق… باب 27 حديث 91: يقا تلون والله حتى يوحدالله و لايشرك به الشي و حتي يخرج العجوز الضعيفه من المشرق تريد المغرب ولاينها ها احد.
16) بحارالانوار /52/ باب 22 فضل انتظارالفرج حديث 62 : فقال لى : «سبحان الله اما تحب ان يظهرالعدل ويامن السّبل…»
17) ملاحم ابن طاووس 44: «المهدى خيرالناس… محبوب في الخلائق يطفىء الله به الفتنه العمياويأمن الارض حتى انّ المرء…»
18) منتخب الأثر/308:«…اذاقام القائم (عج) حكم بالعدل وارتفع في اياّمه الجوروامنت السبل …»
19) ملاحم ابن طاووس 43: «يبلغ من ردّ المهدي المظالم حتي لوكان تحت ضرس انسان شيء انتزعه حتي يردّه»