پيامدهاى سياسى ديوار نژادپرستانه امنيتى دولت عبرى
نابلس – مركز اطلاع رسانى فلسطين
” ما بسيار كوشش مىكنيم تا از ملتى كه بر آن مسلط شدهايم جدا شويم و دير يا زود به اين هدف خواهيم رسيد.” اسحاق رابين نخست وزير اسبق رژيم صهيونيستى اين سخنان را در آغاز انتفاضه اول با هدف ترسيم راه حل سياسى مسأله فلسطين مطابق رأى و نظر اسرائيلىها بر زبان راند. او مىافزايد:” ما هيچ گاه به مرزهاى 1967 م. باز نمىگرديم، از قدس عقب نشينى نمىكنيم و از جلگه اردن نيز چشمپوشى نمىكنيم.” در واقع رابين با اين اظهارات خود طرح احداث ديوار حايل را پىريزى كرد و آريل شارون تندرو نيز هم اكنون آن را اجرا مىكند.
با آن كه آريل شارون تروريست در ابتدا مخالف ساخت اين ديوار بود، اما با گذشت زمان متوجه شد كه با احداث اين ديوار مىتواند در آن واحد دو معضل دامنگير جامعه صهيونيستى را از ميان بردارد.
شارون بر اين باور است كه اگر اين ديوار در غرب خط سبز احداث شود و همزمان شهركهاى يهودىنشين و پايگاههاى نظامى استراتژيك را در برگيرد نه تنها مشكل امنيتى جامعه صهيونيستى را حل مىكند، بلكه با تظاهر به پايبندى به مقتضيات سياسى پيمان صلح اسلو نيز مىتواند از ايدئولوژى صهيونيسم پاسدارى كند. چه بسا ابعاد خطرناك سياسى اين ديوار محمود عباس را بر آن داشت تا آن را در اولين ديدارش با بوش در واشنگتن در رأس مذاكرات خود قرار دهد. عباس در اين ديدار نگرانىهاى خود را از اين اقدام “اسرائيل” ابراز كرد. اين در حالى است كه تشكيلات خودگردان در ابتداى ساخت ديوار حايل به صورت جدى با آن برخورد نكرد. با آن كه احداث ديوار حايل علاوه بر تأثيرات سياسى پيامدهاى ناگوار اقتصادى و اجتماعى نيز در بر دارد، اما تنها در چند هفته گذشته فراخور اين تأثيرات به آن توجه شده و مورد بررسى و تحليل عميق قرار گرفته است.
رژيم صهيونيستى با ساخت اين ديوار درصدد خلق واقعيتهاى سياسى جديدى است كه از طريق آن پيش از مذاكره با فلسطينيان بر سر مرزها، مسئله مرزها را به صورت يك طرفه حل و فصل كرده باشد كه اين خود با اصل پايان دادن به اشغال اراضى اشغالى 1967 م. مغاير است.
ساخت اين ديوار در بعد سياسى – كه اين گزارش درصدد تشريح آن است و متأسفانه تنها خيلى كم به خطرات آن توجه لازم شده است – خطرات بسيارى براى آينده فلسطين در بر دارد، زيرا با احداث آن به صورت يكجانبه و بر اساس نگرش صهيونيستها مبناى كلى راه حل سياسى مشكل خاورميانه ترسيم مىشود و اين راه حل فاصله بسيارى با آمال و خواستهها و آرمانهاى فلسطينيان دارد.مهمترين ابعاد سياسى خطرات ديوار حايل رژيم صهيونيستى
1- ممانعت از تشكيل دولت فلسطين، اين اقدام صهيونيستها درست پيش از مذاكرات مرحله نهايى صورت مىگيرد و با اين كار درصدد هستند تا اين مذاكرات بر اساس خواسته و نگرش جامعه صهيونيستى انجام شود و يا از اين طريق مانع هرگونه پيشرفت در روند سازش شوند. آمريكا و جامعه جهانى نيز از اين مسأله آگاهند و به خوبى مىدانند كه ساخت اين ديوار زيانهاى سياسى، اجتماعى و اقتصادى فراوانى به فلسطينيان وارد مىكند و موجب توسعه شهرك سازى و تثبيت سيطره اشغالگران بر فلسطينيان و سرزمينشان مىشود.
به طور يقين رژيم صهيونيستى تلاش مىكند كه از طريق تهديدات نهفته در ساخت ديوار، رهبران تشكيلات خودگردان را هرچه بيشتر تحت فشار قرار دهد تا به ايدههاى صهيونيستها در مورد مسائل آوارگان، قدس و مرزها تن دهند. به عبارت ديگر، اين ديوار اهرم فشارى به دست “اسرائيل” در مذاكرات محسوب مىشود. رژيم اشغالگر قدس معمولاً پيش از هر مذاكره با فلسطينيان با خلق چنين واقعيتهايى مقامات تشكيلات خودگردان را براى مدتها سرگرم مىكند و آنها را از پرداختن به مسائل اصلى باز مىدارد. بر همين اساس، معضل ديوار امنيتى مشكل جدى فرا روى مذاكرات است، زيرا رژيم صهيونيستى در مسائلى چون آوارگان، قدس، شهركها، مرزها و وضعيت معيشتى و امنيتى به گونهاى رفتار مىكند كه انگار تنها تصميمگير در اين عرصه است و هيچ شريكى ندارد و مسأله سازش فقط به او مربوط مىشود. كما اين كه توسعه سياست جداسازى نژاد پرستانه مناطقى كه از نظر جغرافيايى و تاريخى با يكديگر ارتباط عميقى دارند و همچنين تحميل مرزهاى سياسى جديد به فلسطينيان (از طريق احداث پستهاى بازرسى و گذرگاههاى نظامى بر سر دو راهىها و جادههاى مناطق فلسطينى نشين) به رژيم صهيونيستى و كابينه راستگراى شارون امكان مانور بيشترى را مىدهد تا با اين حربه حضور نظاميان خود را در كرانه باخترى تثبيت و اين منطقه را ضميمه فلسطين اشغالى 48 كنند. هدف ديگر دولت عبرى توسعه شهرك سازى و ايجاد شرايط جديدى است كه مذاكره كننده فلسطينى را در گفت و گوهاى آينده سردرگم كند. ديوار حايل، هزاران هكتار از زمينهاى كرانه باخترى را به بخش غربى آن (داخل خط سبز) ضميمه و عملاً اين منطقه را به 8 منطقه مجزا و زندانهاى كوچك تقسيم مىكند. در چنين وضعيتى تنها بخش بسيار كوچكى از سرزمين فلسطين به فلسطينيان داده مىشود كه حتى بسيار كمتر از آن چيزى است كه در طرح “نقشه راه” آمده است. البته اين طرح نيز حداقل خواستههاى فلسطينيان را برآورده نمىسازد.
2- خطر بزرگتر براى فلسطينيان اين است كه ديوار حايل كرانه باخترى را به دو بخش تقسيم مىكند. بخشى از ديوار به طول 300 كيلومتر كه تا كنون از نيمى از آن بهره بردارى شده است، در غرب كرانه باخترى ساخته مىشود.
هدف از احداث اين بخش جدا كردن كرانه باخترى از سرزمينهاى اشغالى 1948 است. اما بخش دوم به طول 700 كيلومتر در شرق كرانه باخترى احداث مىشود. صهيونيستها قصد دارند كه با ساخت اين ديوار كرانه باخترى رود اردن را از دشت اردن و بحرالميت جدا سازند.
بخشى از ديوار از سيمهاى خاردارى تشكيل مىشود كه خندقهايى به عمق 4 متر در دو طرف آن حفر شده است. ديوار حايل به تجهيزات الكترونيكى هشدار دهنده و دوربينهاى ويژه مراقبت مجهز است و نظاميان تا بندندان مسلح با داشتن مجوز تيراندازى در اطراف آن مستقر مىشوند. مراكز ديدهبانى كه هر يك از آنها تنها 200متر با يكديگر فاصله دارند، تمامى ديوار و مناطق اطراف آن را تحت كنترل خود دارند و مواظب حركت هر جنبندهاى در دو طرف ديوار هستند.
رژيم صهيونيستى با ساخت اين ديوار درصدد خلق واقعيتهاى سياسى جديدى است كه از طريق آن پيش از مذاكره با فلسطينيان بر سر مرزها، مسئله مرزها را به طور يك طرفه حل و فصل كرده باشد كه اين خود با اصل پايان دادن به اشغال مناطق 1967 .م مغاير است. دو بخش اين ديوار 8 تا 12 كيلومتر مربع در عمق مناطق فلسطينى نشين پيشروى دارد و اين به معناى تثبيت اشغال بيش از 25 درصد از منطقه كرانه باخترى است.
3- اين ديوار بر روى مرزهاى فرضى ميان سرزمينهاى اشغالى 1948.م و كرانه باخترى (موسوم به خط سبز) ساخته نمىشود، بلكه با هدف ضميمه ساختن بسيارى از شهركهاى صهيونيست نشين (كه مهمترين آنها در نابلس، رام اللّه، قدس و بيت لحم قرار دارد) به فلسطين اشغالى 1948.م در عمق مناطق تشكيلات خودگردان احداث مىشود. اين بدان معناست كه ديوار حايل بر خلاف ادعاى صهيونيستها براى حمايت از “اسرائيل” در برابر مقاومت فلسطين ساخته نشده است بلكه هدف از آن الحاق شهركهاى صهيونيست نشين موجود در مناطق تشكيلات خودگردان به فلسطين اشغالى 1948.م، غصب هرچه بيشتر زمينهاى فلسطينيان، تغيير وضعيت سياسى، بافت جغرافيايى و ساختار جمعيتى كرانه باخترى است. ساخت اين ديوار در راستاى طرحهاى توسعه طلبانه صهيونيستها صورت مىگيرد و كسانى كه خواهان توقف شهرك سازى و سياستهاى ظالمانه رژيم صهيونيستى هستند، خود را به خواب زمستانى زدهاند و هيچ توجهى به پيامدهاى اين ديوار ندارند. در صورتى كه اين ديوار شهركهاى صهيونيست نشين در غرب و شرق خود را در برگيرد، شاهد پديد آمدن “آپارتايد” جديدى در جهان خواهيم بود.
4- قطع ارتباط شهرهاى فلسطين با يكديگر، اين ديوار همچنين تأثيرات منفى شديدى بر اقتصاد و جامعه فلسطينى مىگذارد و با تكه تكه كردن اراضى حكومت خودگردان، دولت موعود فلسطينى را به دولتهاى كوچك غير مرتبط با يكديگر تبديل مىكند، به گونهاى كه ادامه حيات آن ناممكن باشد.
5 – تعيين مرزهاى دو دولت فلسطينى و عبرى؛ اين مرزها تنها در كنترل كامل “اسرائيل” خواهد بود و صهيونيستها از اين طريق بر اساس ايدهها و انديشههاى خود و با اتخاذ تدابير امنيتى خود را تأمين مىكنند و راه پيشرفت و ترقى را به روى فلسطينيان مىبندند.
6- با توجه به واقعيات موجود ساخت اين ديوار تاكتيكى بيش نيست و از اين طريق صهيونيستها مىخواهند جادههاى ارتباطى بيشترى ميان شهركهاى صهيونيست نشين بسازند و مساحت وسيعترى از زمينهاى فلسطينيان را تصاحب كنند. علاوه بر اين، در اطراف روستاهاى فلسطينى مجاور شهركهاى يهودى نشين نيز ديوار ديگرى ساخته مىشود و اين روستاها و ساكنان آنها در زندانهاى كوچكى اسير مىشوند و اين هم يكى ديگر از علتهاى طولانى بودن ديوار و تقسيم آن به دو بخش است و آنچه در اصطلاح ديوار حايل ناميده شده در حقيقت ” دو ديوار حايل” است. البته بايد گفت كه به مرور زمان خاصيت امنيتى اين ديوار از بين مىرود؛ چرا كه تاكنون بارها فلسطينيان موفق شدهاند از زير و روى آن عبور و عملياتهاى خود در عمق مناطق صهيونيست نشين را با موفقيت اجرا كنند.
7 – يكى ديگر از اهداف سياسى بسيار مهم ديوار حايل اين است كه دولت فلسطينى (موعود) كاملاً در كليه عرصهها تحت كنترل صهيونيستها باشد و از ارتباط آن با كشورهاى همسايه (اردن و مصر) جلوگيرى شود. با توجه به نكاتى كه در پيش گفته شد، ابعاد سياسى ساخت اين ديوار را مىتوان در نكات زير خلاصه كرد:
الف – ضميمه كردن بخشهاى وسيعى از اراضى فلسطينيان به “اسرائيل” و آواره كرده ساكنان اين اراضى .
ب – جلوگيرى از تشكيل هرگونه دولت مستقل فلسطينى با حاكميت كامل.
ج – الحاق بسيارى از شهركهاى صهيونيست نشين نزديك خط سبز به “اسرائيل” به جاى تخليه آنها.
د – ايجاد كانون بحران ميان خود و كشورهاى عرب با هدف تحقق طرحهاى توسعه طلبانه و رؤياى اسرائيل بزرگ.
ه. ايجاد واقعيتهاى جديد جهت استفاده از آن در مذاكرات آينده، به گونهاى كه طرف ديگرى نتواند اين واقعيتها را تغيير دهد يا جايگزينى براى آنها بيابد و فلسطينيان نتوانند نماد دولت خويش را به تنهايى ترسيم كنند.
و – تضمين تسلط كامل دولت عبرى بر رفت و آمد افراد و واردات كالاها در گذرگاههاى تجارى ميان مناطق تحت كنترل صهيونيستها و فلسطينيان و گلوگاههاى مرزى.
با آن كه رژيم صهيونيستى براى اولين بار در چارچوب طرح ژنرالهاى صهيونيست تحت عنوان “امنيت كنونى” با تعيين مرز فلسطينيان را تهديد مىكند اما خطرات اصلى ساخت اين ديوار در ابعاد سياسى آينده آن نهفته است. به اختصار بايد گفت كه انديشه “جداسازى” رژيم صهيونيستى به عنوان راهكارى سياسى براى حل بحران ناشى از شكست روند سازش، در آينده پس از مسأله شهرك سازى به يكى از مهمترين موانع فراروى صلح با فلسطينيان تبديل خواهد شد. در پايان بايد گفت كه پس از تكميل اين ديوار سناريوهاى سياسى چه خواهد بود؟ به ويژه اين كه رژيم صهيونيستى همه طرحها و برنامهها و چشم اندازهاى خود را بر مبناى “سياست تحميل واقعيت” به اجرا در مىآورد و بدين وسيله به تنهايى حدود و ثغور دولت آينده فلسطين را تعيين مىكند و با ساخت ديوار نژادپرستانه امنيتى راه حلى را كه تنها بر اساس ديدگاه صهيونيستها شكل گرفته است، در پيش پاى فلسطينيان و همه جهانيان مىگذارد.