انقلاب اسلامى در عرصه حركت‏هاى انقلابى مسلمانان

  چكيده‏
بسيارى از صاحب‏نظران و پژوهشگران، معتقدند كه انقلاب اسلامى ايران يكى از عوامل مهم و تأثيرگذار در رشد بيدارى و آگاهى مسلمانان و افزايش فعاليت‏هاى مؤثر اسلامى انقلابى در جوامع مسلمانان بوده است. مقاله حاضر نيز، درصدد است به برخى از اين آثار بپردازد. از اين رو، در آغاز مقاله به وجوه مشتركى كه زمينه تأثيرگذارى و تأثيرپذيرى متقابل انقلاب اسلامى و جنبش‏هاى سياسى اسلامى معاصر را فراهم مى‏آورد، اشاره شده است. اين در حالى است وجوه افتراقى نيز كه بين آن‏ها وجود دارد، آثار مثبت تأثيرگذارى و تأثيرپذيرى متقابل را كاهش مى‏دهد. پس از آن، بازتاب انقلاب اسلامى بر جنبش‏هاى سياسى اسلامى معاصر مورد بررسى قرار مى‏گيرد، در پايان يك نمونه، از تأثير انقلاب اسلامى بر جنبش‏هاى اسلامى، يعنى حزب‏الله لبنان را مورد بررسى قرار مى‏دهيم.(1) مقدمه‏
انقلاب اسلامى برآمده از مذهب است، و از اين رو، به احياى دين و تجديد حيات اسلام در ايران و جهان مدد رساند كه يكى از ابعاد آن، تولد و تداوم جنبش‏هاى سياسى اسلامى معاصر در دو دهه اخير است. به اين دليل، چند سئوال در اين باره وجود دارد، از جمله:
1- چرا انقلاب اسلامى ايران بر جنبش‏هاى سياسى اسلامى معاصر تأثير گذاشت ؟
2- انقلاب‏اسلامى‏ايران، چه تأثيراتى بر حركت‏هاى سياسى‏اسلامى‏معاصرگذاشت؟
3- ميزان تأثيرگذارى انقلاب اسلامى بر نهضت‏هاى سياسى اسلامى چقدر است ؟
اين مقاله در صدد است، به اين سئوالات سه‏گانه پاسخ گويد. زمينه‏هاى هم‏گرايى و واگرايى حركت‏هاى انقلابى مسلمانان از انقلاب اسلامى
در پاسخ به اين سئوال كه چرا انقلاب اسلامى ايران بر جنبش‏هاى سياسى اسلامى معاصر تأثير گذاشت ؟مى‏توان به اين وجوه مشترك بين انقلاب اسلامى ايران و جنبش‏هاى سياسى اسلامى معاصر اشاره كرد.
1 – عقيده يكسان: انقلاب اسلامى ايران، گرچه يك انقلاب شيعى است، ولى همانند هر جنبش اسلامى ديگر، به وحدانيت خدا (لااله‏الاالله) و به رسالت پيامبر اكرم(ص) (اشهدان‏محمداًرسول‏الله) معتقد است، كعبه را قبله آمال و آرزوهاى معنوى خود مى‏داند، قرآن را كلام خداوند سبحان و آن را منجى بشريت گمراه تلقى مى‏كند، و به دنياى پس از مرگ و قبل از آن، به صلح، برادرى و برابرى ايمان دارد.(2)
2- دشمن مشترك: انقلاب اسلامى و جنبش‏هاى اسلامى داراى دشمن مشترك كه همان استكبار جهانى به سركردگى آمريكا(شيطان بزرگ) و اسرائيل (غده سرطانى) است كه كيان اسلام را تهديد مى‏كند و انقلاب اسلامى با طرح شعار “نه شرقى و نه غربى” علم مبارزه عليه دشمن مشترك جهان اسلام را به دوش گرفته است.”(3) امام خمينى(ره)در اين باره فرمود: “دشمن مشترك ما كه امروز اسرائيل و آمريكا و امثال اين‏هاست كه مى‏خواهند حيثيت ما را از بين ببرند، و ما را تحت ستم دوباره قرار بدهند، اين دشمن مشترك را دفع كنيد.”(4)
3 – آرمان واحد: انقلاب اسلامى ايران و جنبش‏هاى اسلامى معاصر، خواهان برچيده‏شدن ظلم و فساد و اجراى قوانين اسلام و استقرار حكومت اسلامى در جامعه مسلمانان و به اهتزاز در آوردن پرچم لااله‏الاالله در سراسر جهان از طريق نفى قدرت‏ها، و تكيه بر قدرت لايزال الهى و توده‏هاى مردم‏اند.به سخن امام خمينى(ره)، در اين مورد توجه كنيد: “همه در ميدان باشند، با هم باشند، ما مى‏خواهيم حفظ اسلام را بكنيم، با كناره‏گيرى نمى‏شود حفظ كرد، خيال نكنيد كه با كناره‏گيرى تكليف از شما سلب مى‏شود.”(5) البته برخى از جنبش‏هاى سياسى اسلامى، تنها خواستار عمل به احكام اسلام در كشورهاى خود و برخى نيز در پى تشكيل يك حكومت مستقل، بدون تاكيد بر شكل اسلامى حكومت هستند.
4 – تأكيد بر وحدت: انقلاب اسلامى به تأسى از اسلام ناب محمدى(ص)هيچ تفاوتى بين مسلمانان سياه و سفيد، اروپايى و غير اروپايى قائل نيست، بر جنبه‏هاى اختلاف برانگيز در بين مسلمين پاى نمى‏فشارد، بلكه با ايجاد دارالتقريب فرق اسلامى، برپايى روز قدس، و برگزارى هفته وحدت و…در جهت اتحاد مسلمانان گام برداشته است.به همين دليل، طيف گسترده‏اى از گروه‏هاى غيرشيعى و حتى جنبش‏هاى آزادى‏بخش غيراسلامى، انقلاب اسلامى ايران را الگو و اسوه خود قرار داده‏اند.(6) مجيب‏الرحمان شامى، روزنامه‏نگار پاكستانى در اين باره مى‏گويد: “تأثير بزرگ ديگر امام اين است كه گر چه ايشان يك رهبر شيعه بودند…با اين وجود مبلغ جدايى نبودند، فرياد او براى اسلام بود.”(7)
5 – مردم‏گرايى: مردم‏گرايى انقلاب اسلامى، عاملى در گسترش انقلاب و پذيرش آن از سوى ملت‏هاى مسلمان بوده است.انقلاب، بر اين باور است كه بايد به ملت‏ها بهاء داد نه به دولت‏ها.به عنوان مثال، حج و اهميت و ارزشى كه ايران اسلامى به آن مى‏داد،يكى از مقولاتى است كه نشان‏دهنده مردم‏گرايى انقلاب ايران است.زيرا، امام خمينى(ره)، حج را از يك مراسم عبادى بى‏روح خارج كرد، آن هم از طريق زنده‏كردن برائت از مشركين كه آن نشانى از برائت از مشركين توسط پيامبر(ص)در صدر اسلام است.(8)
همه آنچه راكه بين ايران انقلابى و جهان اسلام وجود دارد، وجوه مشترك نيست. بلكه اختلاف‏ها و دشوارى‏هايى نيز مابين اين دو وجود دارد.
الف – شيعه و سنى: نوعى معارضه تاريخى بين شيعه و سنى وجود داشته و دارد.البته تضاد تسنن وهابى با انقلاب اسلامى بيشتر است، و حتى تسنن متأثر از تصوف نيز، تضاد كمترى با شيعه دارد.سپاه صحابه در پاكستان، طالبان در افغانستان از مصاديق بارز مخالفين تشيع در جهان اسلام‏اند.به هر روى على رغم وحدت خواهى و وحدت‏طلبى انقلاب ايران، تضاد اهل سنت با شيعه، به كلى از بين نرفته است.(9)
ب – عرب و عجم: امويان، عباسيان و نيز عثمانيان و صفويان، به نوعى معارضه عرب و عجم را دامن زدند، و حتى جنگ عراق عليه ايران به عنوان جنگ قادسيه يا مهم‏ترين جنگ بين مسلمانان و ساسانيان و در واقع بين ايرانيان و عرب‏ها توجيه مى‏شد.به هر روى، آنان ايرانيان را مجوس مى‏دانستند، و بر اين اساس، اعراب را برابر با اسلام و ايرانيان را مخالف با آن مى‏ديدند، اين نحوه انديشيدن، هم‏اينك نيز، كم و بيش وجود دارد.(10)
ج – بدفهمى از مسأله صدور انقلاب: برخى از شعارها و پيام‏هاى انقلاب اسلامى، مثل اين سخن امام(ره)”نهضت ما دارد توسعه پيدا مى‏كند و مى‏رود توى ملت‏ها…”(11) از سوى برخى به منزله قصد ايران براى مداخله در ساير كشورها و براندازى نظام‏هاى سياسى آن‏ها تلقى شد.در حالى كه “معناى صدور انقلاب ما، اين است كه همه ملت‏ها بيدار شوند، و همه دولت‏ها بيدار بشوند، و خودشان را از اين گرفتارى‏هايى كه دارند…نجات بدهند.”(12) در مجموع، على‏رغم همه دشوارى‏هايى كه براى برقرارى روابط ايران انقلابى و جهان اسلام و تأثيرپذيرى متقابل آن دو وجود دارد، ولى وجوه مشترك آن دو بسيار بيشتر است. تأثيرات انقلاب اسلامى بر حركت‏هاى انقلابى مسلمانان‏
در پاسخ به اين سئوال كه انقلاب اسلامى ايران، چه تأثيراتى بر حركت‏هاى سياسى اسلامى معاصر گذاشت ؟به آثار متعدد و متنوع مى‏توان اشاره كرد، مانند:
الف – بازتاب انعكاس سياسى: در اين قسمت به پاره‏اى از بازتاب‏هاى سياسى در سه مقوله” انتخاب اسلام به عنوان ايدئولوژى مبارزه”، “تلاش براى دست‏يابى به حكومت اسلامى”و”نقش انقلاب اسلامى بر حيات سياسى جنبش‏هاى اسلامى” مى‏پردازيم: به ديگر بيان، يكى از مهم‏ترين دستاوردهاى انقلاب اسلامى ايران، تجديد حيات اسلام در جهان است. مقام معظم رهبرى (مدظله العالى) در اين باره فرمود: “على‏رغم گذشت بيش از يك‏صدوپنجاه سال از برنامه‏ريزى مدرن و همه جانبه عليه اسلام، امروز در سراسر دنيا يك حركت عظيم اسلامى به وجود آمده است كه به موجب آن اسلام در آفريقا، آسيا و حتى در قلب اروپا، حيات جديدى را بازيافته و مسلمانان به شخصيت و هويت واقعى خود پى برده‏اند.”(13)
1- اين تجديد حيات اسلام، آثار مختلفى را براى جنبش‏هاى اسلامى به ارمغان آورد. يكى از اين آثار، انتخاب اسلام به عنوان بهترين و كامل‏ترين شيوه مبارزه است. سخن‏گوى جهاد اسلامى فلسطين در ملاقات با امام خمينى(ره)در اين باره گفت: “انتفاضه بارقه‏اى از نور و بازتابى از پيروزى‏هاى بزرگ انقلاب شماست، انقلابى كه بزرگ‏ترين تحول را در عصر ما بوجود آورد.”(14) در حالى كه قبل از آن، اسلام در صحنه مبارزه عليه اسرائيل نقش چندانى نداشت. چنين رويكردى به معناى كنارگذاشتن انديشه‏هاى غيرمذهبى به ويژه ناسيوناليسم، ليبراليسم و كمونيسم و دور ريختن انديشه جبرى بودن سرنوشت انسان بود كه همگى در نجات ملل اسلامى از چنگال استبداد داخلى و خارجى ناتوان بودند. به عقيده شيخ‏عبدالله‏شامى، يكى از رهبران مبارز فلسطينى”پس از انقلاب اسلامى ايران، مردم فلسطين دريافتند كه براى آزادى، به قرآن و تفنگ نياز دارند.”اين در حالى است كه براى چند دهه حركت‏هاى انقلابى، اغلب در اختيار گروه‏هاى ماركسيستى بود.به هر حال، انقلاب اسلامى، تأكيدى بر بعد سياسى اسلام بود، و از آن پس، در برخى از كشورها ،سازمان‏هاى مخفى شكل گرفت و مبارزه مسلحانه بر پايه اسلام، سامان‏دهى شد.(15)
روى آوردن به مبارزه بر اساس اسلام، تنها نتيجه تجديد حيات اسلام كه آن را برخى اصول‏گرايى يا بنيادگرايى اسلامى مى‏نامند، نيست.بلكه در گرايش جديد”اسلام تنها راه حل” برداشت نوين و تازه‏اى از اسلام صورت گرفت كه در آن مسلمين به ايستادگى، مقاومت پافشارى براى نيل به حقوق خويش تشويق شده‏اند.روزگارى اين كار، از سوى حسن‏البناء و سيدقطب در جنبش اخوان‏المسلمين انجام مى‏شد، ولى انقلاب اسلامى، اسلام انقلابى رابه صورت جدى‏تر درآورد و مطرح ساخت.البته اين ستيزه‏جويى انقلابى، تنها به معناى روى آوردن به اسلحه نخواهد بود، چون در آن شيوه‏هاى مسالمت‏آميز، مشابه آنچه حزب اسلام‏گراى رفاه در تركيه برگزيد، نيز ديده مى‏شود.(16)
2 – نظام اسلامى كه پس از پيروزى انقلاب اسلامى در ايران شكل گرفت، به صورت بهترين الگو و مهم‏ترين خواسته سياسى مبارزان مسلمان درآمد.يكى از رهبران مجلس اعلاى انقلاب اسلامى عراق در اين باره گفت: “ما در آن موقع مى‏گفتيم، اسلام در ايران پيروز شده است، و به زودى به دنبال آن در عراق نيز پيروز خواهد شد. بنابراين، بايد از آن درس بگيريم و آن را سرمشق خود قرار دهيم.(17) به بيان ديگر، انقلاب اسلامى، حدود 5/1 ميليارد مسلمان را بر انگيخته و آنان را براى تشكيل حكومت‏الله در كره‏زمين به حركت درآورد.(18) اين رويكرد، در اساس‏نامه، گفتار و عمل سياسى جنبش‏هاى اسلامى سياسى معاصر به شكل‏هاى مختلفى مشاهده مى‏شود.
علاقه جنبش‏گران مسلمانان به ايجاد حكومت اسلامى به سه صورت زير ابرازشده‏است:
اول – برخى از گروه‏هاى اسلامى در جهان تسنن به صورت آشكار هراسى از مخالفت با دولت‏هاى نامشروع ندارند، و به احاديثى كه اطاعت از حاكم اسلامى را در هر شرايط لازم دانسته، چندان توجهى نمى‏كنند، بلكه خواهان استقرار حكومت اسلامى و يا نظام مصطفى(ص)در كشورشان شده‏اند، و آن را برخى از گروه‏ها در اساس‏نامه (مانند مجلس اعلاى انقلاب عراق)و يا در اعلاميه‏هاى خود(مانند حزب‏الدعوه)و…مطرح كرده‏اند. البته برخى از جنبش‏هاى اسلامى (مانند كشمير و افغانستان)دست‏يابى به استقلال سياسى را اولين هدف سياسى خود، قبل از تأسيس حكومت اسلامى قرار داده‏اند.(19)
دوم – بعضى از گروه‏هاى اسلامى ديگر با طرح لزوم اجراى شريعت اسلامى (مانند نهضت جمعيت ارشاد اسلامى مصر)و يا با ترجمه كتاب حكومت اسلامى امام خمينى(ره) (مانند اليسارالاسلامى مصر)و يا با تأكيد بر جمهورى اسلامى ايران به عنوان تنها راه‏حل (مانند جبهه نجات اسلامى الجزاير)(20) و…علاقه‏مندى خود را براى برپاكردن يك حكومت اسلامى ابراز كرده‏اند. شهيد آيت‏الله محمدباقرصدر هم قبل از شروع جنگ تحميلى در تلاش بود، رژيم عراق را سرنگون و يك حكومت اسلامى به شيوه حكومت ايران يعنى جمهورى اسلامى برپايه ولايت فقيه به وجود آورد.در قيام 1370ش./1991م. شيعيان عراق هم، ميل به تأسيس حكومت اسلامى در راديو صداى انقلاب عراق به گوش مى‏رسيد.(21)
سوم – برخى از حركت‏هاى ديگر اسلامى، خويش را از دايره تنگ ناسيوليسم خارج كرده و خواهان برپايى يك نظام اسلامى برپايه امت واحد مسلمان از خليج فارس تا اقيانوس اطلس شده‏اند(مانند رابط الدعوه‏الاسلاميه در الجزاير)و يا اين كه بر اساس اصل ولايت فقيه و قبول آن، از رهبرى انقلاب اسلامى ايران پيروى مى‏كنند.اين دسته از گروه‏ها، دوگونه‏اند. دسته‏اى كه از لحاظ عقيدتى و مذهبى خود را مقلد رهبرى انقلاب اسلامى ايران مى‏دانند (مانند جنبش امل در لبنان)، و دسته‏اى كه هم از لحاظ سياسى و هم مذهبى از رهبرى انقلاب اسلامى ايران تبعيت مى‏كنند (مانند جنبش حزب‏الله لبنان).(22)
گروه‏ها و سازمان‏هاى اسلامى مذكور، براى نيل به يك نظام مبتنى بر اسلام، شيوه و روش‏هاى مختلفى را در پيش گرفته‏اند.برخى تنها از طريق اقدام قهرآميز و مسلحانه (مانند حزب‏الله حجاز)و كودتا(مانند جنبش آزادى‏بخش بحرين)در صدد نابودكردن رژيم حاكم هستند.در نقطه مقابل، گروه‏هايى قرار دارند كه شرايط فعلى را براى دست زدن به اقدامات مسلحانه مساعد نمى‏دانند، و با توسل به شيوه‏هاى مسالمت‏آميز از قبيل شركت در انتخابات پارلمانى در پى تغيير نظام موجود هستند (مانند حزب اسلام گراى رفاه).اما گروه‏هاى ديگر هم وجود دارند كه به هر دو روش پايبندند، مانند جنبش حزب‏الله كه به دو روش متمايز و در عين حال مكمل هم، يعنى جنگ با اسرائيل و شركت در انتخابات مجلس روى آورده است.(23)
3 – انقلاب اسلامى ايران در تولد و تحرك سياسى بسيارى از جنبش‏هاى اسلامى سياسى نيز نقش داشته است.چنين تأثيرى با مرورى بر پرونده سياسى جنبش‏هاى اسلامى دهه‏هاى اخير به روشنى ديده مى‏شود.
برخى از گروه‏هاى اسلامى سياسى، تولد و موجوديت خود را مديون انقلاب اسلامى‏اند.اين گروه‏ها دو دسته‏اند، دسته‏اى كه از يك جنبش اسلامى غيرفعال پيشين منشعب شده‏اند (مانند امل اسلامى از جنبش امل و جنبش جهاد اسلامى از اخوان‏المسلمين فلسطين، در واقع بلافاصله پس از پيروزى انقلاب اسلامى، نخستين مركز جهاداسلامى فلسطين در نوار غزه فعال شد.) و دسته‏اى كه وابسته به جنبشى و گروهى نبوده‏اند، بلكه موجود و پديده‏اى جديدند (مانند نهضت اجراى فقه جعفرى پاكستان)اگر چه دسته اخير بيش از دسته نخست، مدافع و متأثر از انقلاب اسلامى است، اما همه اين گروه‏ها در دفاع از انقلاب اسلامى ايران، پيروى از رهبرى آن و نيز الگو قراردادن آن اشتراك، نظر دارند.
بعضى ديگر از گروه‏ها و جنبش‏هاى سياسى اسلامى به تأثير از تجديد حيات اسلام كه از ثمرات انقلاب اسلامى ايران در قرن اخير است، از حالت ركود، رخوت و انفعال خارج شده‏اند، و با نيرو و سازمان‏دهى جديدى به مبارزه نظامى و سياسى عليه حكومت و دولت‏هاى حاكم پرداخته‏اند.مثلاً حركت اسلامى در دانشگاه‏هاى النجاعع، بيرزيت، غزه، بيت‏المقدس و الخليل، به نحو چشمگيرى پس از انقلاب اسلامى گسترش و توسعه يافت و يا فعاليت گروه جماعةالمسلمين كه حضورى محدود در نوار غزه داشت، در پى انقلاب اسلامى ايران و نيز به دنبال احكام صادره از سوى دادگاه نظامى رامله عليه اعضاى آن، افزايش پيدا كرد.(24) بخشى از اين گروه‏ها، تنها به افزايش حجم فعاليت‏هاى خود اقدام كرده‏اند و در روند مبارزه به شيوه‏هاى مسالمت‏آميز توجه دارند.بخشى ديگر بر شدت و حجم تلاش‏هاى ضد دولتى خود افزوده‏اند، و با تكيه بر روش‏هاى مسلحانه در صدد نابودى رژيم‏هاى حاكم هستند.سازمان انقلاب اسلامى جزيره‏العرب از گروه نخست و جبهه اسلامى سوريه از گروه دوم محسوب مى‏شوند.
انقلاب اسلامى ايران در تحرك سياسى آن دسته از جنبش‏هاى به ظاهر اسلامى كه هيچ‏گونه و يا كمترين علقه‏اى به انقلاب اسلامى ندارند، هم به شكل ديگرى مؤثر بوده است.اين گروه‏ها كه با تولد انقلاب اسلامى و به منظور مقابله با آن متولد و يا گسترش يافته‏اند، با كمك دولت‏ها و اشخاص مخالف انقلاب اسلامى و به ويژه با پشتيبانى و با حمايت مالى دولت‏هايى چون دولت پادشاهى عربستان سعودى شكل گرفته‏اند.وهابيت در پاكستان، ساف در فلسطين اشغالى و سازمان پيكار اسلامى در عراق، نمونه‏هايى از اين گروه‏ها به شمار مى‏روند.به همين جهت، بعد از پيروزى انقلاب اسلامى، صف اسلام سازش كار (اسلام آمريكايى)از صف اسلام ناب محمدى(ص) كاملاً جدا شده است.از اين رو، كشورهاى عربى مسلمان براى جلوگيرى از ظهور قيام مردمى متأثر از انقلاب اسلامى، تلاش زيادى را براى بهبود بخشيدن به وضع اقتصادى و تظاهر به اسلام آغاز كرده‏اند.(25)
ب – تأثير فرهنگى: مسائل فرهنگى از آن حيث مهم هستند كه پايه و اساس امور سياسى و حركت‏هاى سياسى را فراهم مى‏آورند.به ديگر سخن، امور فرهنگى زمينه‏ساز امور سياسى‏اند.به اين دليل، رنگ وبوى سياسى به خود مى‏گيرند، و در مقوله سياسى، شايستگى مطرح شدن را مى‏يابند. از اين رو، در اين بخش، صرفاً به توضيح چند تأثير فرهنگى حركت‏هاى انقلابى مسلمانان از انقلاب اسلامى مى‏پردازيم.
1 – انقلاب اسلامى ايران ارزش‏هاى فرهنگى نوينى را در مبارزه سياسى جنبش‏هاى اسلامى مطرح كرد. يكى از اين ارزش‏ها، گرايش به جهاد است. جنبش‏هاى اسلامى پس از انقلاب اسلامى ايران، جهاد، شهادت و ايثار جان را به عنوان اصول اساسى پذيرفته‏اند. به بيان ديگر، اصولى چون جهاد، شهادت و فداكارى كه سمبل حركت‏هاى انقلابى شيعيان و شعار انقلاب اسلامى بود، به عنوان اصول اساسى مبارزه پذيرفته شد، و به آن، با ديده تكليف و فريضه دينى مى‏نگرد. سخن‏گوى جنبش جهاد اسلامى فلسطين در ديدار با امام(ره) و در خطاب به ايشان گفت:”با ظهور انقلاب شما، ملت مسلمان و بزرگ ما فهميد كه راهش، راه جهاد و مبارزه است.”شيخ اسعد تميمى يكى از رهبران فلسطينى در اين باره گفت: “تا زمان انقلاب ايران، اسلام از عرصه نبرد غايب بود، حتى در عرصه واژگان، مثلاً به جاى جهاد از كلماتى چون نضال و كفاح استفاده مى‏شد.”(26) البته جنبش‏هاى سياسى اسلامى معاصر، اين كلمات را به شكل‏هاى مختلفى چون عمليات شهادت طلبانه (مثل فلسطين)و يا مبارزه مسلحانه و جنگ (مانند افغانستان) به كار گرفته‏اند.(27)
2 – مردمى بودن كه يكى از ويژگى‏هاى انقلاب اسلامى ايران است، در جنبش‏هاى سياسى اسلامى راه يافته است.به عبارت ديگر، اين جنبش‏ها دريافته‏اند كه اسلام توانايى بسيج توده‏هاى مردم را دارد.بر اين اساس، آن‏ها از اتكا به قشر روشنفكر به سوى اتكا به مردم گرايش يافته‏اند، و در نتيجه پايگاه مردمى خود را گسترش داده‏اند. مثلاً هسته اصلى مبارزه در فلسطين را روحانيون، دانشجويان، جوانان و نوجوانان تشكيل مى‏دهد.به هر روى، پس از انقلاب اسلامى ايران، جنبش‏ها مبارزات خود را به صورت مردمى پى مى‏گيرند.به عقيده دكتر حسن‏الترابى رهبر جبهه اسلامى سودان، انقلاب اسلامى انديشه كار مردمى و استفاده از توده‏هاى مردم را به عنوان هديه‏اى گران‏بها به تجارب دعوت اسلامى در جهان اسلام عطا كرد.گرايش به انديشه كار مردمى، جنبش‏هاى اسلامى را به سوى وحدت‏طلبى مذهبى و قومى سوق داد.به عنوان مثال، يكى از مواد بيانيه شش ماده‏اى مجلس اعلاى انقلاب اسلامى عراق، بر وحدت اسلامى تكيه دارد. در مجموع، اين امر، جنبش‏هاى اسلامى سياسى را از اختلاف و تفرقه دور ساخته و آن‏ها را از تشكيلات قوى‏تر، امكانات وسيع‏تر، حمايت گسترده‏تر و پايدارى بيشتر برخوردار ساخت.(28)
3 – شكل ديگر تأثيرات انقلاب اسلامى ايران بر جنبش‏هاى سياسى اسلامى معاصر، به تقليد شعارهاى انقلاب اسلامى از سوى جنبش‏گران مسلمان بر مى‏گردد.مثلاً، شعار مردم مسلمان معترض تركيه، قبل از كودتاى 1359 آن كشور، استقلال، آزادى و جمهورى اسلامى بود.شهروندان كابل برفراز بام منازل خود فرياد الله‏اكبر سر مى‏دادند، در پلاكاردهاى مسلمانان مصر شعار لاشرقيه و لاغربيه ديده شده است.مردم كشمير در راهپيمايى دويست هزار نفرى 1369 شعار الله‏اكبر و خمينى رهبر را مطرح كردند.فلسطينى‏ها همان شعارهايى را سر مى‏دهند كه انقلاب اسلامى منادى آن بود. آن‏ها با فرياد بلند فرياد مى‏زنند، لااله‏الاالله، الله‏اكبر، پيروزى از آن اسلام است.در واقع، آن‏ها شعارهاى قوم‏گرايى و الحادى را به يك سو انداختند، و شعارهاى انقلاب اسلامى را برگزيدند.در سال‏هاى 1369تا1379 در خيابان‏هاى كيپ تاون آفريقاى جنوبى شعار و نداى الله اكبر، بسيار شنيده شد.اين يادآور و مؤيد اين كلام رهبرى انقلاب است كه فرياد الله‏اكبر مردم الجزاير بر پشت بام‏ها درس گرفته از ملت انقلابى ايران است.(29)
4 – جنبش سياسى اسلامى معاصر به تأثير از انقلاب اسلامى ايران از مسجد سرچشمه مى‏گيرد و به مسجد و اماكن مقدسه ختم مى‏شود.حتى دانشجويان انقلابى، حركت‏هاى ضد دولتى خود را از مسجد دانشگاه‏ها سامان مى‏دهند.بدين‏سان مساجد رونق تازه‏اى يافته‏اند، و مرتب بر ساخت مساجد تازه افزوده مى‏گردد.به عنوان مثال، تعداد مساجدساخته شده در فلسطين طى سال‏هاى 1378 و 1379سه برابر سال‏هاى قبل از آن بود. و نيز برنامه‏هاى مساجد افزايش يافته، گفت و گوى‏هاى سياسى در مساجد زياد شده گرايش به مسجد و نمازهاى جمعه و جماعت فزونى گرفته و مساجد بيش از گذشته به مركز مخالفت‏هاى ضد دولتى تبديل گرديده است.هسته‏هاى اصلى مبارزه از درون مساجد و با فكر و انديشه اسلامى شروع و گسترش يافت و مبارزات به شكلى مردمى و همه جانبه درآمد، و به همين دليل، دومين مرحله انتفاضه كه در ماه‏هاى پايانى 1379 شكل گرفت، به انتفاضه‏الاقصى معروف است، قبل از آن نيز، به انتفاضه، انقلاب مساجد مى‏گفتند. شايد به اين علت، امام جماعت مسجدالاقصى مى‏گويد، مسجد به صورت منبع الهام، ثبات و پيوستگى مبارزان فلسطينى عليه اشغال‏گران درآمده است.(30)
5 – از ديگر موارد تأثير گزارى انقلاب اسلامى ايران كه در پيروان جنبش‏هاى سياسى اسلامى معاصر ديده مى‏شود، حجاب است.با پيروزى انقلاب اسلامى، گرايش به حجاب اسلامى در اقصى نقاط جهان اسلام فزونى گرفت.حتى در برخى از كشورهاى اسلامى چون لبنان و الجزاير، چادر كه سمبل حجاب ايرانى است، مورد استفاده قرار گرفت.در تركيه، على رغم مخالفت‏هاى دولتى، رعايت حجاب رو به گسترش است.زنان فلسطينى گرايش بيشترى به حجاب پيدا كرده‏اند، در كنار آن، گرايش به نماز بيشتر شده، انتشار مجلات و نشريات اسلامى افزايش يافته و مشروب فروشى‏ها و مراكز فساد و فحشاء مورد حمله زيادى قرار مى‏گيرند.حجاب اسلامى، حتى تا دل اروپا هم نفوذ كرده است، به گونه‏اى كه گرايش به حجاب در مدارس فرانسه و مخالفت مكرر دولت اين كشور با حجاب، پديده‏اى به نام جنگ روسرى را پديد آورده است.(31)
6 – يكى ديگر از آثار فرهنگى انقلاب اسلامى ايران بر حركت‏هاى اسلامى و سياسى معاصر، تظاهرات به سبك ايران است كه در برخى از كشورهاى اسلامى اتفاق افتاد.مثلاً مردم شهرهاى عراق، چون نجف و كربلا در تأييد انقلاب اسلامى ايران و به تأسى از آن، در روز 23 بهمن 1357، تظاهراتى شبيه به ايران برپا نمودند.در پى آن، تظاهراتى به شكل ايران در شهرهاى كاظمين، الثوره، بغداد و دياله به رهبرى شهيد آيت‏الله محمد باقر صدر برقرار شد. حتى در آغاز انتفاضه جديد مردم عراق، يعنى در 1370، آن‏ها همانند تظاهر كنندگان ايرانى مخالف شاه در سال‏هاى 1356 و 1357، شهر حلبچه را به خمينى شهر نام‏گذارى كردند، و كنترل شهرها را به دست گرفتند.شيعيان عربستان سعودى اندكى پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران، در شهرهاى قطيف، صفرا، اباقيق، خنجى و شيهات دست به تظاهرات زدند. تظاهرات مشابهى در سال 1357 در شهرهاى قونيه، يوزكات و كوجائيلى تركيه صورت گرفت .اين روند، كم و بيش در سال‏هاى بعد نيز ادامه يافت.(32)
7 – شعارنويسى به شيوه مبارزان انقلابى ايران مورد توجه جنبش‏گران مسلمان است. به عنوان مثال، مردم مصر در مخالفت با رژيم مبارك، شعارهاى لااله‏الاالله، محمد رسول الله(ص) و آيات قرآن را بر روى شيشه اتومبيل مى‏نويسند.در نجف، شعارهايى از قبيل بله به اسلام و نه به عفلق بر روى ديوارها نوشته مى‏شد.در انتفاضه 15 شعبان 1370 عراق، شعار النجدى يا ايران به چشم مى‏خورد.علاوه بر آن، اعلاميه‏ها سخنرانى‏ها و پوسترها به شكل مشابه آنچه در ايران اتفاق افتاد، در كشورهاى اسلامى چاپ و انتشار مى‏يابد. هنوز در منطقه شيعه نشين بيروت يعنى ضاحيه، شعارهاى انقلاب اسلامى و تصاوير رهبرى آن وجود دارد.(33) پژواك‏ها و بازتاب‏هاى انقلاب اسلامى، بررسى يك نمونه (حزب‏الله لبنان)
بهترين پاسخ به اين پرسش كه انقلاب اسلامى به چه ميزان بر جنبش‏هاى اسلامى معاصر تأثير گذاشته است؟ معرفى و توصيف مصاديق است.البته مصاديق متعددند، اما برخى از آن‏ها داراى برجستگى بيشترى هستند. در اين مورد، لبنان و حزب‏الله برجسته‏ترين نمونه است.
بين ايرانيان و لبنانى‏ها، علقه‏هاى فراوانى چون پيوندهاى تاريخى علما و مردم جبل عامل با ايران دوران صفويه، فعاليت‏هاى سياسى، فرهنگى و اقتصادى روحانى بلندآوازه ايرانى، امام موسى صدر به عنوان رهبر شيعيان لبنان، تشكيلات بر جاى مانده از او يعنى جنبش امل، حضور شيعيان بسيار در لبنان، وجود دشمن مشترك (اسرائيل)، حمله اسرائيل به جنوب لبنان، كمك‏هاى انسان دوستانه جمهورى اسلامى ايران به محرومان لبنانى، مهاجرت و سكونت دائم تعدادى از اتباع لبنان در ايران و… وجود دارد.اين پيوندها باعث شده است كه انقلاب اسلامى ايران بيش از هر جا در لبنان مؤثر باشد.اين تأثير در زمينه‏هاى متعددى مشاهده مى‏شود.در زمينه فرهنگى، تعداد زيادى از تصاوير بزرگ امام خمينى(ره)و مقام معظم رهبرى در نقاط مختلف لبنان به چشم مى‏خورد.بر روى ديوارهاى آن عكس شهدايى ديده مى‏شود كه جان خود را در راه مبارزه عليه آمريكا و رژيم صهيونيستى (دشمن شماره يك ايران) از دست داده‏اند. مردان با ظواهر اسلامى در خيابان‏ها در رفت و آمد هستند. زنان ملبس به حجاب اسلامى‏اند و در اجتماعات عمومى، جايگاه زنان از مردان جداست، و مردم لبنان از ايران به عنوان يك دولت انقلابى و اسلامى حمايت مى‏كنند.(34)
در لبنان، حزب‏الله بيش از هر گروه سياسى اسلامى ديگر، تحت تأثير انقلاب اسلامى ايران قرار دارد.علاوه بر زمينه‏هاى مشترك موجود بين ايران و لبنان، انگيزه‏هاى ديگرى موجب چنين تأثير شگرف شده است.اين انگيزه‏ها را مى‏توان در پذيرش رهبرى انقلاب اسلامى به عنوان رهبر دينى و سياسى از سوى حزب‏الله خلاصه كرد. هم چنين حزب‏الله از لحاظ اقتصادى و اجتماعى با اعطاى كمك‏هاى تحصيلى به مستضعفان، توزيع داروى رايگان بين بيماران، تقسيم آب بين نيازمندان، ارائه خدمات درمانى به محرومان، البته در پرتو حمايت ايران به شدت فعال است.در عين حال از لحاظ نظامى از اسلحه و جنگ جدا نيست.بلكه برپايه اصل جهاد همواره آماده پاسخ‏گويى به حمله احتمالى دشمن صهيونيستى است، و در اين باره، اعضاى حزب‏الله لبنان براساس شعار اسلامى امام خمينى(ره) يعنى اسرائيل بايد از بين برود، قسم ياد كرده‏اند كه جنگ با اسرائيل را تا آخرين لحظه ادامه دهند.در بعد فرهنگى حزب‏الله شعارهايى را از انقلاب اسلامى به عاريت گرفته و سمبل‏هاى انقلاب اسلامى را سمبل خود مى‏داند. پيروزى حزب‏الله در دو دهه از فعاليتش عليه اسرائيل در مقايسه با فعاليت 40 و 50 ساله ساف، نشان از سودمندى استفاده از شعارهاى اسلامى و جهاد مقدس عليه اشغال‏گران و عدم اتكاء به كشورهاى ديگر در مبارزه ضد اسرائيلى دارد.(35)
حزب‏الله لبنان در بعد سياسى هم به شدت از انقلاب اسلامى ايران تأثير پذيرفته است، و بر خلاف جنبش امل، رهبرى انقلاب ايران را در دو بعد سياسى و مذهبى و بر پايه اصل ولايت مطلقه فقيه پذيرفته‏اند. به همين جهت از مواضع منطقه‏اى و جهانى جمهورى اسلامى ايران حمايت به عمل مى‏آورند. حسين موسوى رهبر جنبش امل اسلامى در اين باره مى‏گويد:”ما به جهان اعلام مى‏كنيم كه جمهورى اسلامى مادر ماست.دين‏ما، ملكه ما، خون ما و شريان حيات ماست.” در مجموع مى‏توان گفت كه علت توفيق حزب‏الله دو چيز است :
اولاً، به مبارزه رنگ اسلامى زد، شعارهاى اسلامى برگزيد، جهاد عليه اشغال‏گران را اعلام نمود.
ثانياً، بدون اتكا به كشورهاى ديگر، مبارزه خود را اداره كرد و آن را به انجام رسانيد. كه هر يك از اين دو علت توفيق نيز، برگرفته از انقلاب اسلامى ايران است. نتيجه
انقلاب اسلامى تلاشى براى زنده‏كردن ياد خدا در محور حيات انسان(36) و نيز، روشى براى زندگى فراتر از همه اختلافات ملى، قومى و مذهبى بود.(37) به بيان ديگر، انقلاب اسلامى از انقلاباتى است كه حركت و آثارش در چهارچوب مرزهاى يك كشور خلاصه نمى‏شود، بلكه ديدگاه فراملى دارد. از اين رو، بر روى ملت‏ها حساس است و تمايل به فراگير شدن دارد.بنابراين، بر جنبش‏هاى اسلامى سياسى معاصر تأثير گذاشته، و به آنان جرأت و جسارت مبارزه داده است، و به آنان مى‏گويد اسلام به ملتى خاص تعلق ندارد و هدف آن، نجات محرومان و مستضعفان است.نتيجه آن كه، انقلاب اسلامى چراغ رستگارى و نجات را بر افروخته است، البته اين كه مسلمانان، به ويژه جنبش‏هاى اسلامى بتوانند از نور اين چراغ به هدايت و سعادت نايل آيند، به عوامل متعددى بستگى دارد كه مهم‏ترين آن، اراده و تلاش آن‏ها در چهار چوب اسلام و با الگوگيرى از انقلاب اسلامى است. پاورقي ها:پى‏نوشت‏ها: – 1 – انورابوطه، “تأثير امام خمينى(ره) و انقلاب اسلامى در انديشه و عملكرد جنبش جهاد اسلامى فلسطين، “ترجمه مهدى سرحدى، فصل نامه حضور، شماره 33 (پائيز 1379) ص 98 – 80. 2 – انور جندى، اسلام و جهان معاصر، ترجمه حميد رضا آژير (مشهد :آستان قدس، 1371 )ص 260 – 257. 3 – جندى، همان. 4 – امام خمينى(ره)، صحيفه نور، ج 16، ص 289. 5 – همان، ج 20، ص 6. 6 – همان، ج 6، ص 768. 7 – فصل‏نامه حضور، شماره 34 (زمستان 1379 )ص 14. 8 – رسول جعفريان، مقالات تاريخى، ج 7، ج 5 (قم؛ الهادى، 1378) ص 241. 9 – همان، ص 243. 10 – همان، ص 245. 11 – امام خمينى(ره)، صحيفه نور، ج 11، ص 45. 12 – همان، ج 13، ص 123. 13 – كيهان (22 آذر 1369 )ص 12. 14 – حسين كرهرودى، “انتفاضه فلسطين مولود اصول‏گرايى اسلامى معاصر، “فصل‏نامه علوم سياسى، سال چهارم، شماره 14 (تابستان 1380 )ص 199. 15 – جعفريان، همان، ص 247 و 237. 16 – همان. 17 – محمد حسين جمشيدى، “ارتباط متقابل انقلاب اسلامى ايران و جنبش شيعيان عراق، “مجموعه مقالات انقلاب اسلامى و ريشه‏هاى آن، 2 ج، ج 2 (قم :نهاد نمايندگى رهبرى در دانشگاه‏ها، 1374 ) 394 – 391. 18 – جمهورى اسلامى (4 بهمن 1371 )، ص 8. 19 – دستاوردهاى عظيم انقلاب شكوهمند اسلامى ايران در گستره جهان، 2 ج، ج 2 (تهران :سازمان ارتباطات فرهنگى، بى تا) ص 48 – 3. 20 – جمعى از نويسندگان، انقلاب اسلامى چرايى و چگونگى رخداد آن (قم :نهاد نمايندگى رهبرى در دانشگاه‏ها، 1378 )ص 213. 21 – جمشيدى، همان. 22 – حميد احمدى، “انقلاب اسلامى ايران و جنبش‏هاى اسلامى در خاورميانه عربى، مجموعه مقالات پيرامون جهان سوم (تهران: سفير، 1369 )ص 157 – 117. 23 – دستاوردهاى عظيم انقلاب شكوهمند اسلامى ايران در گستره جهان، همان. 24 – هادى خسروشاهى، حركت‏هاى اسلامى در فلسطين (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1370 )ص 143. 25 – جعفريان، همان، ص 247. 26 – كرهرودى، همان. 27 – جعفريان، همان. 28 – كرهرودى، همان، ص 305. 29 – جمشيدى، همان.كرهرودى، همان، ص 299.جمهورى اسلامى (13 / 3 76 )ص 8. 30 – كرهرودى، همان.مهدى حسنى، فلسطين و صهيونيسم (قم: مركز تحقيقات اسلامى سپاه، 1376 )ص 81. 31 – دستاوردهاى عظيم انقلاب شكوهمند اسلامى ايران در گستره جهان، همان. 32 – همان. 33 – جمشيدى، همان.جعفريان، همان. 34 – دستاوردهاى عظيم انقلاب شكوهمند اسلامى ايران در گستره جهان، همان. 35 – همان. 36 – فصل‏نامه حضور، شماره 27 (بهار 1378 )ص 70. 37 – فصل‏نامه حضور، شماره 34 (زمستان 1379 )ص‏14.