روزه ؛ روزگار پيوستن به اصل خويش آخرين قسمت

روزه، روزگار پيوستن به اصل خويش‏ آخرين قسمت‏ مزاياى روزه‏ روزه پيكارى است درونى براى آماده شدن در پيكارهاى سخت بيرونى، رمضان كلاس درس است، معلمانش پيامبران خدا، كتابش قرآن و درسش آموختن تشنگى تا در محرم از پايمان نيندازند، رمضان يك اردوگاه است، سربازانش عموم مردم و افسرانش بهترين عبادت كنندگان. ماه سخن گفتن با خدا و بيدار شدن و بيدار كردن و مهيا شدن است در اين ايام مبارك خوردن انكار مى‏شود تا به اصل وصل گرديم. اگر بخواهيم محاسن و فوايد روزه و روزه دارى را بر شماريم و به هر كدام اشارتى كنيم، واقعاً ملاحظه مى‏گردد اين بركت در ابعاد گوناگونى براى آدم روزه‏دار ارمغان‏هاى ارزنده‏اى به همراه مى‏آورد. اينك به چند محور مى‏پردازيم: 1- فرصت مناسب‏ وقتى از تربيت روح و حالات درونى انسان سخن مى‏گوييم به ابزارى نياز داريم، فضايى نيز براى تحقق اين امر لازم است. روزه اين امكان را فراهم مى‏سازد كه خودسازى را تمرين كند و ويژگى بارز انسانيت را در خود احياء و شكوفا سازد. در اين ايام كشتى متلاطم روح انسانى به ساحل آرامش مى‏رسد و فرصت ارزنده‏اى است كه آدمى در اين كرانه معنوى قلب خويش را به ملكوت پيوند زند. در ماه رمضان ما مى‏توانيم اين ماده خام را كه در وجودمان داريم به محصولات مولّد و مفيدترى تبديل كنيم، همچنين يك نوع مراقبت افزون‏ترى بر چنين ساخت و سازى داريم. 2- زمينه‏اى براى اخلاق نيكو و فضايل آسمانى‏ روزه همچون محلولى از املاح نقره است كه شيشه عكاسى دل را به آن آغشته مى‏سازند تا تصاوير زيبايى از محاسن ملكوتى روى آن نقش بندد، چون روزه تاريكى‏هاى روح و ظلمت‏هاى دل را زايل مى‏سازد، قلب آدمى نور حقيقت را جلب مى‏كند، در واقع روزه چون ذره‏بينى است كه موجب تمركز و توجه نور راستى و درستى مى‏گردد البته نور معنويت محدوديتى ندارد و همه جا هست امّا در جاهايى تابش افزون‏ترى دارد كه يك زمينه مساعد و شرايط كافى به وجود آيد. روزه به اين اكتفا نمى‏كند كه صرفاً آن نور را به سوى قلب رهنمون سازد بلكه دقت مى‏نمايد كه اولاً مبادا اين نور كم رنگ گردد و ثانياً اجازه نمى‏دهد ظلمت هايى كه شياطين انسى و جنى توليد مى‏كنند اين پرتو افشانى را تحت الشعاع قرار دهند به همين دليل رسول اكرم(ص) روزه را به يك سپر تشبيه كرده‏اند. به بركت اين ويژگى روزه دار مراقب است از راه حق منحرف نگردد و از كژى‏هاى زبانى، رفتارى و كردارى پرهيز مى‏كند و با زبان حال خويش مى‏گويد اين نفس اماره مى‏خواهد چنين پاسبان قوى را كه وجودم را تحت نظارت گرفته و اين نگهبان مفيد و مهربان را كه قواى رذيلت و نكوهش شده را به زندان افكند از بين ببرد امّا دستش كوتاه است و به بركت معنويت روزه قادر نيست مرا از صراط حق منحرف كند، راستى مهار نمودن اين نفس سركش بسيار مشكل است و از اين روى است كه پيامبر اكرم(ص) جهاد با نفس را جهاد اكبر و جهاد با دشمن را جهاد اصغر دانسته‏اند. روزه يك توفيق بزرگى است كه چنين عمل مشقت زايى را براى ما آسان و ساده مى‏نمايد و بوستانى از خوبى‏ها را در اختيارمان مى‏گذارد دل، قلب، روح و جان آدمى كانونى شريف و حساس است و آفريدگار هستى عرش خويش را دل مؤمنان قرار داده است. ولى گاهى اين گوهر وجود آدمى دچار هيجان‏هاى منفى و تشويش‏ها و اضطراب‏هاى بيهوده مى‏گردد، از جمله داروهاى شفابخش اين تلاطم‏هاى روحى روزه است كه تمايلات را كنترل و تعديل مى‏نمايد. 3- صيقل قلب، صفاى روح‏ منظره ى بوستانى با صفا كه روح را طراوت و جان را لذت مى‏بخشد، هر چند زيبا و روح نواز باشد، آن كسى كه عينك تيره بر ديده نهاده، نمى‏تواند درست درك كند و هر چه از اين شكوفايى و شكوهمندى برايش بيان گردد، نمى‏تواند آن همه خوبى را در ذهن خود مجسّم نمايد. مردم ظاهربين كه غرق در لذات و شهوات دنيوى هستند قادر نمى‏باشند آن جلوه‏هاى جذاب روحى و معنوى را بفهمند. امكاناتى لازم است كه عينك سياه برداشته شود يعنى از تمايلات ميرا و فانى و لذت تن بكاهد تا آن نور زيبا كه از نظرها مخفى است با سيمايى تابناك جلوه گر شود روزه مى‏تواند اين كار را به خوبى انجام دهد. از نتايج و فوائد بزرگ روزه همين صفاى باطن و پاكيزگى روح است وقتى از امور مادى و نفسانى اعراض گرديد، گرايش‏هاى پرهيزگارى در آدمى تقويت مى‏شود و در اين حال انسان براى درك حقايق جهان هستى آماده‏تر مى‏شود. البته براى رسيدن به چنين كمالى صرفاً خوردن و آشاميدن كفايت نمى‏كند بلكه روزه دار بايد از هر چه موجب آلودگى و ارتكاب گناه است و يا او را به وسوسه‏هاى شيطانى و هوس‏هاى سركش سوق مى‏دهد امساك كند. رسول اكرم(ص) فرموده‏اند:آسان‏ترين چيزى كه خداوند براى روزه دار واجب كرده، پرهيز از خوردن و آشاميدن است.(1) امّا اين مرحله اول است و بايد تمامى اعضاء بدن در حال روزه باشند چنان كه امام صادق(ع) فرموده‏اند: روزه اين نيست كه انسان صرفاً از غذا خوردن و آشاميدنى‏ها خوددارى ورزد وقتى روزه دارى بايد گوش، چشم، زبان، شكم و عورتت نيز بايد صائم باشند، دست خود را از تعدّى به حقوق ديگران و دامنت را از آلودگى حفظ كن و بسيار ساكت باش و جز در امور خير سخن مگوى و با زيردستان و خادمان مدارا كن.(2) اگر مسلمانى با اين نوع روزه دارى جسم و جان خود را به مدت يك ماه تمرين و پروش دهد قطعاً به مرحله كمال معنوى و روحانى مى‏رسد و ثواب بزرگى نصيب خود مى‏سازد. على(ع) از پيامبر خدا نقل كرده است كه آن حضرت مى‏فرمود: هر كس براى رضاى خدا و اجر اُخروى در ماه رمضان روزه گيرد و گوش، چشم و زبان خويش را از مردم باز دارد، خداوند روزه‏اش را مى‏پذيرد و گناهانش را مى‏بخشد و به او ثوابى معادل اجر صابران عطا مى‏كند.(3) تقوا و پرهيزگارى ناشى از اين روزه كامل نقش برجسته‏اى در تربيت و سازندگى شخصيت انسان مسلمان دارد و شعله‏هاى سركش غرايز حيوانى و هوس‏ها تا حد چشم‏گيرى در وجودش خاموش مى‏گردد و گريبان عقل و دل از چنگال شهوات رها مى‏شود و براى روزه دار زمينه‏اى آماده براى تمرين خوب زيستن و نكو بودن فراهم خواهد شد. اين مراقبت و تمرين پياپى در يك ماه نيروى بازدارنده‏اى در فرد روزه دار بوجود مى‏آورد كه مى‏تواند به او كمك كند در بقيه ايام سال هم با دلى پاك و اندرونى پالايش شده به زندگى فردى و اجتماعى ادامه دهد. روزه چراغ معرفت و آگاهى را هم در وجود آدمى برمى‏افروزد اين بينش و نگرش چنان كمال آفرين است كه حتى شخص روزه دار مى‏تواند از انديشه و فكر گناه هم دورى گزيند. حضرت على(ع) مى‏فرمايند: روزه دل از انديشه گناهان، برتر از روزه شكم از خوردن و آشاميدن است.(4) در واقع امساك راستين و همه جانبه يك انقلاب روحى و تحوّل درونى را پديد مى‏آورد كه جلو شرارت، تباهى، فساد و خلاف را مى‏گيرد. دشوارترين جنبه روزه اين است كه لبه شمشير رياضت را به سوى نفس امّاره بگيريم. در روزه تمايلات سركشانه تدريجاً روبه ضعف مى‏رود و با انقياد نظام‏مند اين خواهش‏ها در برابر خواست الهى آرام مى‏شود. بر اثر اين خويشتن دارى هدف‏مند و جهت‏گيرى شده به سوى خداوند، نفس آدمى به اين امر واقف مى‏گردد كه مى‏تواند جداى از يك زندگى دنيايى مشابه با چراى حيوانات بزيد و آگاه مى‏گردد كه اگر چه بدنش در اين سراست اما از كنگره عرش او را فرا مى‏خوانند كه تو بايد در بزم قدسيان باشى. تو زائرى در اين جهانى و هدفى والاتر از اين موجوديت فيزيكى دارى. آرام آرام قدرى اين‏پرده‏هاى مادى كنار مى‏روند و جنبه‏اى از شفافيت هويدا مى‏گردد كه او را به سوى لطافت‏هاى معنوى سوق مى‏دهد. روزه گرفتن در واقع يك نوع زره اخلاص در برابر لذايذ دنياست، يك فناى از داده‏هاى زوال‏پذير است كه حيات طيبه را به ارمغان مى‏آورد، رسول اكرم(ص) چنان روزه را دوست مى‏داشت كه اين عنصر بخش اساسى فقر معنوى محمّدى را تشكيل مى‏داد چيزى كه رسول اكرم(ص) درباره‏اش فرموده‏اند: «الفقر فخرى». روزه صحنه شگفت انگيزى براى ارزيابى باورها، اخلاص، صدق و صفاست، روزه‏اى كه خداوند مى‏فرمايد من خود عهده دار پاداش آن هستم يك ميدان زيبايى است براى اوج‏گيرى، رشد و عروج ملكوتى. حضرت زهرا(س) فرموده‏اند: خداوند روزه را براى تحكيم و تثبيت اخلاص واجب فرمود، حتى در روزه ماه مبارك رمضان بوئيدن گل و لذت بردن از چنين رايحه‏اى كراهت دارد، زيرا خداوند مى‏خواهد روزه دار از تمامى لذت‏هاى فانى محروم گردد تا وجودش خالصانه به سوى حق معطوف گردد و تار و پود وجودش با اخلاص بافته شود. حسن بن راشد مى‏گويد: امام صادق(ع) وقتى روزه مى‏گرفت گل را بو نمى‏كرد، پرسيدم چرا؟ فرمود: كراهت دارم روزه‏ام را با لذت ديگرى مخلوط كنم.(5) وقتى آدمى با اين امساك‏هاى همه جانبه متوجه خدا شد و آن فرمانرواى هستى را حاضر و ناظر رفتار و اعمال خود ديد و درك كرد كه در محضر حق مى‏باشد، همين معرفت او را به سوى افق‏هاى عالى مى‏كشاند و ديگر حاضر نيست بدون رضايت خداوند كارى انجام دهد و اين جاست كه بذر فضايل و مكارم در اعماق وجودش شكوفا مى‏گردد.(6) 4- روزه و مقاومت و تقويت اراده‏ بدون ترديد صبر و استقامت از كليدهاى مهم اصلاحات درونى و بيرونى است. در قرآن كريم مسلمانان به صبر توصيه شده‏اند و در اين كتاب شريف اين ويژگى قرين ايمان، نماز و عبادت معرفى گرديده است. حضرت رسول اكرم(ص) فرموده‏اند: ايمان دو نيمه است نيمى صبر و نصف ديگر شكر و هم ايشان فرموده‏اند: پيروزى با صبر توأم و گشايش با رنج همراه است: صبر و ظفر هر دو دوستان قديمند بر اثر صبر نوبت ظفر آيد انسانى كه صبر پيشه مى‏سازد بر مشكلات مادى و معنوى فائق مى‏گردد، صبر مى‏تواند آدمى را از اعماق چاه ذلّت به اوج آسمان سعادت برساند، پيشوايان ما تأكيد فرموده‏اند: نصف صبر روزه دارى است، روزه راستين مى‏تواند ملكه صبر را در انسان شكوفا سازد، كسى كه در مكتب روزه پرورش يافته ديگر در مواقع جزيى و عبث گوهر وجود خود را در خرمن غضب نمى‏سوزاند زمام نفس را در اختيار دارد و هيچ گاه در برابر خواهش‏هاى شهوانى تسليم نمى‏گردد، به دنبال مردم آزارى، بى عفتى و خلاف نخواهد بود، در برابر شدائد و سختى‏هاى روزگار خود را نمى‏بازد و براى رسيدن به يك مقصود عادى به كارهاى پست و حيوانى دست نمى‏زند. به راحتى از عادت‏هاى نكوهش شده دست برمى‏دارد و خويشتن را از قيود رسم‏هاى خلاف آزاد مى‏سازد. مرغ سعادت و نيك بختى انسان تنها با دوبال اراده و صبر مى‏تواند بر فراز هدف‏هاى پاك، بزرگ و مقدس به پرواز درآيد. روزه در تحكيم اين سنگرهاى عظيم اثر چشم‏گيرى دارد و پايدارى در برابر تمايلات طبيعى كم كم نهال صبر را بارور مى‏گرداند. امام صادق(ع) فرموده‏اند: هرگاه كسى دچار گرفتارى شد روزه بگيرد زيرا خداوند مى‏فرمايد: در شدايد از صبر يعنى روزه كمك بگيريد.(7) زيرا بدون خصلت صبر پيروزى بر مشكلات ميسّر نمى‏باشد تحمّل در برابر ناگوارى‏ها و نگرانى‏ها بر نيروى مقاومت و پايدارى آدمى مى‏افزايد و اراده را توانا مى‏سازد. رسول اكرم(ص) ماه رمضان را ماه صبر ناميده‏اند: «شهر الصبر و انّ الصبر ثوابه الجنه؛(8) رمضان ماه صبر است و پاداش صبر بهشت است.» روزه يك حركت كاملاً ارادى است و انسان به خواست خود امورى را ترك مى‏كند كه در اثر اين مقاومت در برابر خواسته‏ها روح را چنان تقويت مى‏كند كه يك ملكه در وجودش شكل مى‏گيرد و با اين حالت نفسانى مى‏تواند دستورات حق تعالى را اجرا كند و پيرامون محرّمات الهى نرود. كسى كه خود را تسليم موانع ننمايد و ثابت قدم و پايدار بماند در كارهاى بزرگ موفق مى‏شود و پيروزى را در آغوش مى‏گيرد: سكونى بدست آور اى بى‏ثبات‏ كه بر سنگ كردان نرويد نبات‏ همه حكما، عرفا و ادبا و حتى اقشار معمولى جامعه بر اين باورند كه اراده و ثبات در رأى كليد پيروزى است اما براى ايجاد اين خلق نيكو يك تمرين و ورزش اخلاقى لازم است. روزه دار اين تمرين را به خوبى انجام مى‏دهد و امروزه علماى روان شناس اهميت امساك را در تقويت اراده به عنوان يك اصل علمى پذيرفته‏اند و به آنان كه محتاج ثبات در كارها هستند توصيه مى‏كنند از امور عادى و امكاناتى كه در اختيارشان است يك مقدارى پرهيز كنند و در دم به خواهش‏هاى نفسانى پاسخ مثبت ندهند. اصولاً انسان در مقابل محيط طبيعى ضعيف خلق گرديده و زود تسليم عادات و آداب متداول مى‏گردد و هر قدر اراده ضعيف‏تر باشد بشر زودتر تحت تأثير فضاى پيرامون قرار مى‏گيرد. به تدريج آنقدر در ضعف اراده پيش مى‏رود كه هر چند حق را با دو چشم خويش ببيند به آن اعتنا نمى‏كند. عزم و اراده چه در امور مادى و چه در مسايل فرهنگى و روحانى براى يك جامعه چون خون براى حيات انسان ضرورت دارد، در اجتماعى كه آدم‏هاى فاقد اراده و يا دچار ضعف تصميم‏هاى مهم برنامه ريز هستند هيچ گونه تحرك، توسعه و تعالى ديده نمى‏شود روزه مى‏تواند اين ضايعه مهم را درمان كند و اراده‏هايى را پرورش دهد كه بتوانند جامعه‏اى را از زوال و سقوط حتمى برهانند زيرا روزه دار با خواهش‏هاى خويش در نبرد است، در برابر غرائز مقاومت مى‏كند و در شدايد و سختى‏ها استقامت مى‏ورزد، اين خصلت جان را از قيد سلطه هوس‏ها و خواهش‏هاى پليد مى‏رهاند، حضرت على(ع) فرموده‏اند:افضل الناس من جاهد هواه و اقوى الناس من غلب هواه؛(9) بهترين مردم كسى است كه با هواى نفس مى‏ستيزد. و نيرومندترين آنان فردى است كه بر آن غلبه يابد.(10) پس روزه داران هم بهترين مردم و هم نيرومندترين افرادند، بر اثر پژوهش هايى كه در نظام جسمى و روانى روزه داران صورت گرفته اين واقعيت آشكار گشته است بدن آدمى بر اثر يك ماه روزه دارى مقاومت ويژه‏اى بدست مى‏آورد و مى‏تواند در هنگام بيمارى‏ها و عوامل استرس‏زا پايدارتر باشد. انسان‏هاى روزه دار درد را بهتر تحمّل مى‏كنند و دوره بيمارى در آنان كوتاهتر است، زخم‏هاى روزه داران زودتر التيام مى‏يابد، ترشح هورمون‏هاى رشد، كورتيزول، اپى نفرين و گلوكانون در اين اشخاص بهتر صورت مى‏گيرد و در نتيجه زودتر از ديگران به ساحل آرامش و سلامتى روانى دست مى‏يابند.(11) 5 – روزه و توجه به سراى جاويد يكى از حالات انسان كه نمى‏توان آن را انكار كرد، غفلت است كه در حد طبيعى از نعمت‏هاى بزرگى است كه خداوند به انسان داده است، به راستى اگر اين ويژگى در وجود آدمى نبود با دردها، پريشانى‏هاى بنيان كن چه مى‏كرد، ولى گاهى اين صفت از حد طبيعى خود خارج شده و طغيان مى‏نمايد كه هرگونه اثرات بيدارى آفرين را در انسان خنثى مى‏كند به عنوان نمونه همه افراد بشر يقين دارند كه روزى عمرشان خاتمه مى‏يابد و به دنياى ديگر منتقل مى‏گردند اما بسيارى افراد اعمالى انجام مى‏دهند كه گويى مرگى وجود ندارد يا احتمال آن ضعيف است، اين غفلت بزرگ اثر آن يقين مسلّم را نابود مى‏كند. يكى از عواملى كه آدمى را از غفلت بيرون مى‏آورد و بيدار كننده و يادآورنده شايسته است روزه مى‏باشد. رسول اكرم(ص) در خطبه معروف خود كه به مناسبت ماه رمضان فرمودند، تأكيد نمودند با گرسنگى و تشنگى خود گرسنگى و تشنگى روز قيامت را به خاطر آوريد، اين تعبير پيامبر حاكى از آن است كه روزه بايد داراى چنين درس آموزنده‏اى باشد و روزه دار بايد متوجه سراى جاويد گردد به اين ترتيب روزه زمينه تربيت عملى است كه در پرتو آن انسان به موقعيت ويژه‏اى نايل مى‏شود كه نقش اساسى در ساختن زندگى كامل انسانى خواهد داشت و با بدست آمدن اين موقعيت انسان نيروى آن را بدست مى‏آورد تا اعمالى را كه او را از دشوارى‏هاى رستاخيز حفظ مى‏كند انجام دهد.(12) روزه دار حقيقى آتش جهنم را از خود دور مى‏كند چنان كه پيامبر فرموده‏اند روزه سپر آتش جهنم است.(13) شخص روزه دار در هنگام ملاقات پروردگارش شادمان است. امام صادق(ع) فرموده‏اند: براى شخص روزه دار دو خوشحالى وجود دارد يكى شادى در هنگام افطار و ديگرى خرّمى در حال ملاقات پروردگارش.(14) امام باقر(ع) فرموده‏اند: اگر شخصى يك روزه را كه در آن روزه‏دارى واجب نيست روزه بگيرد به نحوى كه اراده و نيتش تنها ثواب و مقام منزلت در نزد خداوند متعال است، پروردگار به دليل همين يك روزه كه او گرفته است، وى را در بهشت وارد مى‏نمايد(تا چه رسد به ثواب و درجاتى كه براى روزه واجب متصوّر است.)(15) روزه دارى كه به معناى واقعى روزه گرفته است، از درب سفارشى ويژه‏اى داخل بهشت مى‏گردد و اين نكته را رسول اكرم تذكر داده‏اند.(16) 6- ترويج عادات پسنديده‏ يكى از فوايد اخلاقى روزه اين است كه به انسان عادت مى‏دهد با كمتر از معمول بسازد و به او مى‏فهماند كه مى‏توانى كارهاى بدنى و فكرى را كه قبل از فرا رسيدن ماه رمضان با خوردن سه وعده غذا انجام مى‏دادى در اين ماه با دو وعده انجام دهى، آدمى اين گونه اگر دچار تنگناهاى اقتصادى و برخى قحطى‏ها بر اثر حوادث طبيعى چون سيل، زلزله و توفان و نيز جنگ‏ها و ناامنى‏ها گردد مى‏تواند با كمبودها بسازد و به خود اجازه نمى‏دهد بر اثر مضيقه‏هاى فوق به كفر و ناسپاسى روى آورد و نيز براى جبران كاستى‏هاى غذايى دنبال كارهاى خلاف و تقلب و كلاهبردارى نمى‏رود و به روزى خود اكتفا مى‏كند به علاوه چون فهميده است كم شدن خوراك و محدود گرديدن وعده‏هاى غذايى تأثير در ميزان تحرك و كار و تلاش ندارد، به فعاليت‏هاى خود ادامه مى‏دهد اما افراد ناز پرورده و شكم باره در اين موارد خود را مى‏بازند. اوقات روزه دار در چنين مواقع كه با سختى و مشقت توأم است به پريشان حالى و نگرانى نخواهد گذشت و دچار اندوه، افسردگى و تشويش نمى‏گردد.(17) روزه دار به قسمت خود راضى است و اندك‏ها را كه موجب كفايت است بسى بهتر از بسيارها كه زيان بارند دوست مى‏دارد. نفس يك اشتهاى سيرى‏ناپذير دارد و هرچه به او بدهند باز هم مى‏خواهد دنبال چيز تازه‏اى برود و راهى كه مى‏تواند از اين طغيان نفس جلوگيرى كند روزه است و ارمغان آن قناعت مى‏باشد. روزه انسان را اين گونه پرورش مى‏دهد كه كم كردن خواهش‏هاى نفسانى هيچ گاه اركان زندگى را مختل نمى‏كند، روزه به آدمى مى‏آموزد كه خوردن براى زيستن است نه زندگى كردن براى خوردن، اين فريضه مسلمان را از غرق گرديدن در ماديات و حرص و طمع براى لذت‏هاى زودگذر و مسابقه براى تن پرورى و مصرف زدگى مى‏رهاند و به او ياد مى‏دهد به فكر ديگران هم باشد و بر خواهش‏هاى نفسانى مسلط گردد و به قدر نياز از امكاناتى كه در اختيارش است استفاده كند و از اسراف و تبذير بپرهيزد. فرد قانعى كه روزه تحويل جامعه مى‏دهد اهل سخاوت هم هست و از دنيا وارسته بوده و زاهد است، دست نياز به سوى ديگران دراز نمى‏كند و براى بدست آوردن مايحتاج خود تن به ذلت و خوارى نمى‏دهد، با دورى از مصرف بى رويه بر پاى خويش متكى است و اعتماد به نفس را در خود تقويت مى‏نمايد. مسلمانان صدر اسلام با همين روحيه از همه چيز خود در راه خدا گذشتند و حتى در ميادين جنگ به چند دانه خرما قناعت كردند و با تكيه بر معنويت، ايمان و پارسايى، پيروزى‏هاى شكوهمندى آفريدند، در دفاع مقدس و جنگ تحميلى حزب بعث عليه ايران نيز اين خصال آشكارا مشاهده مى‏گرديد. ايثار يا مقدم داشتن ديگران برخود يا راحتى خويش را فداى آسودگى اقشار ديگر نمودن از خصال يك روح خود ساخته مى‏باشد كه معناى واقعى سعادت دنيا و آخرت را درك كرده است. چنين انسان هايى گوى خوشبختى را در ميدان زندگى ابدى از همگنان ربوده‏اند چرا كه با رنج خود آرامش ديگران را خواسته‏اند و وصف اين حالت در اين مقال نمى‏گنجد: كار پاكان را قياس از خود مگير گرچه باشد در نوشتن شير شير يكى از عادات نيكويى كه مى‏تواند ارمغان ماه رمضان باشد وقت‏شناسى، نظم و انضباط در امور مى‏باشد. اميرمؤمنان در اولين فراز وصيت خود به فرزندانش مى‏فرمايد: «اوصيكما و جميع ولدى و اهلى و من بلغه كتابى بتقوى اللّه و نظم امركم؛(18) شما و تمام فرزندان و بستگانم و هر كس را كه وصيت من به او برسد به تقوا و نظم در كارها سفارش مى‏نمايم.» اصولاً فرائض اسلامى از قبيل نمازهاى پنج‏گانه و آداب حج حاوى نظم و انضباط است، ماه مبارك رمضان با رؤيت هلال ماه آغاز و با ديدن هلال ماه شوال پايان مى‏پذيرد و با توجه به اين كه اين ماه، قمرى است طبعاً در فصول چهارگانه سال جارى است، گاه در روزهاى بلند تابستان و در مواقعى در روزهاى كوتاه زمستان قرار مى‏گيرد، در همه اين شرايط لازم است كه انسان حساب لحظه‏ها و دقيقه‏ها را در شروع سپيده دم و آغاز مغرب در نظر گيرد و روزه‏دار نمى‏تواند از اين نظام دقيق سرپيچى كند و اين درس جالب به مسلمان مى‏آموزد كه در برنامه زندگى خود برنامه ريزى داشته باشد و فرصت‏ها را براى خوبى‏ها از دست ندهد. امانت صفتى است كه فاعلش هرگز از جاده راست منحرف نشده و وظيفه خويش را فداى طمع و شهوت نمى‏سازد، امانت آن قدر اهميت دارد كه خداوند وقتى آن چيزى را كه به عنوان امانت به آسمان، كوهها و زمين عرضه كرد، آن‏ها بر خود لرزيدند ولى انسان آن را پذيرفت.(19) مردم معمولاً لفظ امين را بر كسى اطلاق مى‏كنند كه وقتى چيزى را نزدش مى‏سپارند، بدون تخلف، تخريب و فساد به صاحبش مسترد نمايد اما حقيقت امانت از اين مرحله بسيار بالاتر است حاكمى كه امين باشد مردم آن سرزمين در رفاه و راحتى بسر مى‏برند، فرمانده امين، كشور را از شر اجانب و دشمنان داخلى حفظ مى‏كند، مربيان و معلمان امين نسل خوب و شايسته را پرورش مى‏دهند. كاسب امين جنس درست به مردم عرضه مى‏كند. بنابراين تمام طبقات جامعه از بالاترين و پايين‏ترين نقطه نياز به اين صفت دارند. روزه امانتى است كه خداوند به مؤمن تحويل مى‏دهد تا يك ماه آن را حفظ و از لغزش وسوسه نگاهدارى كند و براى پاسبانى هيچ ناظرى جز تقوا و ترس از خداوند و وجدان در برابرش نيست. آن انسان مسلمانى كه پس از تمام شدن ماه رمضان، روزه يك ماهه را كامل و تمام به جاى آورده نه تنها ثابت كرده كه فرد امينى است و خيانت روا نداشته بلكه نشان داده كه در آينده نيز در هر موردى كه محكى پيش آيد امانت دار خواهد بود. راستى آيا كسى امين‏تر از روزه دار وجود دارد كه غذاى لذيذ و شربت گوارا در اختيار دارد امّا به آن دست نمى‏زند، قطره ى آبى نمى‏نوشد و لقمه نانى نمى‏خورد و آتش شهوت خود را حتى از راه حلال خاموش نمى‏كند. چنين شخصى با اين اوصاف در دين خود امين است، خواسته‏هاى خود را ترك مى‏كند، چنين شخصى امانت و درستكارى را در روح و روان خود پرورش مى‏دهد. 7- فضيلت گرسنگى پروردگار متعال مؤمنان و دين باوران را با گرسنگى در روزه مى‏آزمايد كه آيا پذيراى تحمّل اين سختى در يك فراخوان عبادى هستند يا خير، چه خضوع و خشوعى در روح و جسم و فكر خود نسبت به اين حكم الهى و تكليف شرعى دارند، با اخلاص و از اعماق وجود فرمان حق را پذيرفته‏اند يا خير، عبادت مزبور را با شور و شوق و شعور انجام مى‏دهند يا از اين برنامه اكراه دارند. با گرسنگى حالات عاطفى او تحريك مى‏گردد و نسبت به گرسنگان جامعه عكس العمل مثبت نشان مى‏دهد يا خير. در حكمت روزه گفته‏اند روزه دار حقيقت گرسنگى را مى‏چشد آنگاه حرمت نعمت‏هاى موجود را نگاه مى‏دارد. رسول اكرم(ص) فرموده‏اند: دوست دارم روزى سير باشم تا شكر نعمت بجاى آورم و روزى گرسنه گردم تا قدر نعمت را بدانم. مرحوم مولى مهدى نراقى در فوايد گرسنگى گفته است: دل را نورانى و روشن مى‏گرداند و آن را صفا و رقّت مى‏بخشد، ذهن را پويا مى‏نمايد و آدمى در اين حالت از مناجات و طاعت لذّت مى‏برد و از ذكر و عبادت حالت ابتهاج و سرور مى‏يابد. نسبت به بينوايان دل سوزى و رحم مى‏آورد و گرسنگى روز قيامت را به ياد مى‏آورد. در وجودش شكسته نفسى و انكسار كه مانع سركشى و غفلت است پديد مى‏آيد، بر طاعات و عبادات مراقبت افزون‏ترى دارد و شهوت معصيت را كم مى‏كند، خواب زياد كه موجب تباهى عمر و ماندگى طبع و از دست دادن نماز شب و تهجّد مى‏باشد، دفع مى‏نمايد، ايثار، صدقه و سخاوت برايش ميسّر مى‏گردد و بدنش از شر بيمارى‏ها مصون و سالم‏تر خواهد شد.(20) حضرت رسول اكرم(ص) فرموده‏اند: فرزند آدم هيچ ظرفى را پرنكرد كه بدتر از شكم باشد و آدمى را كافى است كه لقمه‏اى چند كه او را زنده نگاه دارد بخورد و هم ايشان تأكيد كرده‏اند: دل‏هاى خود را به بسيار خوردن و آشاميدن نكشيد زيرا دل چون زمين كشاورزى است كه اگر بسيار به آن آب برسد پژمرده مى‏گردد و باز مى‏فرمايند: بهترين شما نزد خدا افرادى هستند كه بيشتر گرسنگى و تفكر مى‏كنند و بدترين شما آنانى‏اند كه زياد مى‏خورند و مى‏آشامند و هيچ بنده از خوراكى كه دل او به آن رغبت كرده، نمى‏گذرد مگر اين كه درجه‏اى در بهشت مى‏آورد، اسرار ملكوت آسمان‏ها در قلب كسى كه شكمش پرباشد داخل نمى‏شود. امام صادق(ع) فرموده‏اند: ضرر هيچ چيز براى دل آدمى بيش از بسيار خوردن نيست چرا كه پرخوردن موجب دو چيز است: قساوت قلب و ديگرى هيجان شدت و گرسنگى نان خورش مؤمن و غذاى روح و دل و موجب رحمت بدن است. درباره ترغيب به گرسنگى از رسول خدا(ص) روايت شده است با نفس‏هاى خود توسط گرسنگى و تشنگى جهاد كنيد چرا كه اجر و ثواب آن مانند كسى است كه در راه خدا جهاد مى‏كند و عملى نزد خداوند محبوب‏تر از گرسنگى و تشنگى نمى‏باشد. كم خوردن عبادت است و خداوند به كسى كه خوردن او در دنيا كم باشد مباهات مى‏كند و به فرشتگان مى‏فرمايد بنگريد به بنده من كه او را در دنيا مبتلا كردم به غذا و آب و وى آن‏ها را براى جلب رضايت من ترك كرد، شاهد باشيد كه در برابر هر مرتبه كه براى من از خوردن صرف نظر كند درجه‏اى در بهشت نصيبش مى‏كنم. نزديك‏ترين مردم در روز قيامت كسى است كه بسيار گرسنگى و تشنگى خورد.(21) 8 – مواسات و مساوات‏ پيشوايان دين در روايات و ادعيه اسلامى ماه رمضان را ماه مواسات ناميده‏اند.(22) از نتايج برجسته روزه برانگيختن حس هم دردى نسبت به مستمندان و هم نوعان تنگدست است، آنان كه زندگى آسوده‏اى دارند و رنج فقر و طعم گرسنگى و نادارى را نچشيده‏اند امكان دارد از حال فقيران غافل بمانند، روزه داروى اين غفلت است از سويى به احسان و اطعام و انفاق به محرومان در ماه رمضان سفارش بسيارى شده است و از طرفى خود روزه موجب درك بهتر رنج فقيران مى‏گردد و بدين ترتيب ثروتمند به بينوا نزديك مى‏شود، احساسات رقّت مى‏يابد و احسان وجود فزونى مى‏گيرد. مواسات يعنى سهيم ساختن افراد هم نوع در رزق و روزى و مسلمانان با تمرين اين فضيلت و تأكيد بر چنين خصلت ارزنده‏اى جامعه را از شكاف‏ها، حقدها و كينه‏ها نجات مى‏دهند و دركنار هم از نعمت‏هاى الهى بهره مى‏گيرند. از امام حسن عسكرى(ع) پرسيدند: چرا روزه واجب شده است فرمودند: تا ثروتمند درد گرسنگى را دريابد و به فقير توجه كند.(23) هشام بن حكم از امام صادق(ع) علت روزه را پرسيد، امام فرمود: خداوند روزه را واجب كرد تا غنى و فقير با هم مساوى باشند و بدان جهت كه غنى رنج گرسنگى را لمس نكرده تا به فقير رحم كند و هر وقت چيزى خواسته قدرت بدست آوردن آن را داشته است، خدا خواسته است كه ميان بندگانش يك نواختى بوجود آورد و مايل بوده ثروتمند طعم گرسنگى را بچشد و اگرجز اين بود، غنى بر مستمند و گرسنه ترحّم نمى‏كرد.(24) شهيد سيد محمد باقر صدر مى‏گويد: روشن است كه احساس شخص ثروتمند به لزوم كمك به فقير و احساس محرومين به اين كه بايد امداد گردند تا بين او و مرفهان فاصله طبقاتى زيادى نباشد و سپس احساس تمامى فرزندان آدم به اين كه بايد شكاف‏هاى طبقاتى برداشته شود و اين احساس عامل كارهاى خير در ماه رمضان خواهد بود به اين ترتيب مى‏بينيم روزه يكى از عوامل مؤثر در گسترش روح انسانى و برقرارى اخلاق و عواطف اسلامى در ميان تمام اقشار جامعه است.(25) از نظر روان‏شناسى انسان يك غريزه خود دوستى دارد و وجود خويش را بر ديگران ترجيح مى‏دهد اگر اين ويژگى با اعتدال توأم باشد خوب است اما افراط در آن جزو مفاسد اخلاقى خواهد بود، اما يك اصل مهم در اسلام وجود دارد كه ما بايد طبق آن خوبى ديگران را هم بخواهيم روزه به ما اجازه مى‏دهد اين ويژگى را احيا كنيم زيرا با امساك از خوراكى‏ها و آشاميدنى‏ها متوجه مى‏شويم غير از ما، افرادى در جامعه وجود دارند كه از برخى نعمت‏ها و امكانات محرومند، همسايه‏اى داريم كه براى تأمين معاش خود مشكل دارد وقتى اين حس در جامعه عمومى شد يك اتحاد اخلاقى و انسجام استوارى در ميان اقشار گوناگون برقرار مى‏شود و اصل تعاون و هم بستگى رعايت مى‏گردد و در نتيجه در اين اجتماع كمتر كسى وجود دارد كه با فقر و بينوايى روبرو باشد بدين طريق روزه يك مساوات برقرار مى‏سازد، ثروتمند درد گرسنه را مى‏فهمد و فقير متوجه مى‏شود افراد غنى بر اثر روزه‏دارى سختى‏هاى او را لمس كرده‏اند، اين يك حركت اقتصادى صرف نيست بلكه از چنين رهگذرى مهربانى، عطوفت و شفقت در جامعه احيا مى‏گردد و روابط افراد با يك مودّت و نوع دوستى توأم مى‏گردد. در اين جامعه فساد و تجاوز به حقوق ديگران كمتر مشاهده مى‏شود و به دليل توسعه و پيشرفت استقلال به سوى سلامتى و امنيت روانى و اخلاقى گام برمى‏دارد. 9- روزه و سلامتى اندام‏هاى انسان‏ امروزه پزشكان عقيده دارند عامل بسيارى از بيمارى‏ها زياده روى در خوردن غذاهاى گوناگون است چون مواد اضافى جذب بدن نمى‏گردند و به صورت چربى‏هاى مزاحم يا مواد رسوب كننده در اعضاى انسان يا خون باقى مى‏مانند و بهترين راه دفع اين مواد زايد امساك و روزه دارى است دكتر الكسى سوفرين گفته است روزه دارى مى‏تواند بيمارى هايى چون التهاب روده‏ها، دمل‏ها، روماتيسم، نقرس، بيمارى‏هاى پوستى، عوارض كليوى و كبدى را بر طرف كند. در ماه مبارك رمضان فضولات و مواد مزاحمى كه اطراف بافت‏هاى بدن را اشغال كرده‏اند پاك‏سازى و تصفيه مى‏شوند يكى از خطرناك‏ترين اين‏ها انباشته شدن چربى در اطراف كبد و جدار رگ‏هاست اين چربى‏ها مى‏تواند جانشين سلول‏هاى كبد شوند و باعث تورّم اين عضو حياتى گردند، استمرار اين وضع تشمّع كبدى را بوجود مى‏آورد كه بر اثر آن اين بزرگ‏ترين غده بدن چروكيده و جمع مى‏شود كه يك فاجعه است و منجر به بيمارى كشنده سيروز كبدى مى‏گردد.(26) اين چربى‏ها بر اثر رسوب در رگ‏ها باعث سختى جدار آن‏ها شده و موجب تنگ شدن آن مى‏گردد و بيمارى تصلب شرايين يا آرتواسكلروز پديد مى‏آورد و اين وضع اگر در رگ‏هاى تغذيه كننده قلب روى دهد موجب سكته قلبى مى‏شود، در روزه دارى سطح كلسترول بد خون پايين آمده و تا حد زيادى از تخريب عروق جلوگيرى مى‏شود. علاوه بر آن روزه بافت‏هاى بدن را جوان و با طراوت كرده و قدرت انسان را در برابر بيمارى‏ها تقويت مى‏كند.(27) در روزه‏دارى به دليل كم شدن فعاليت‏هاى بدن و امساك از خوردن و آشاميدن مواد زايد و سمى كه در اثر متابوليسم (سوخت و ساز) ايجاد شده‏اند، از بدن دفع مى‏گردند، البته آنان كه مى‏كوشند در سحر غذاى بيشترى بخورند و جبران غذاى ظهر را بكنند با اين عمل باعث افزايش و زن خود شده و اجازه نمى‏دهند اندام‏هايشان استراحت لازم را بكند، در افطار هم بايد غذاى مختصرى خورد و خوراك اصلى يعنى شام را يك ساعت بعد از آن تناول كرد، اين عمل سبب مى‏گردد به معده فشارى وارد نيايد و از اختلال‏هاى گوارشى مى‏كاهد. روزه در تقويت حافظه دخالت دارد و اين فايده علتى فيزيولوژيك دارد زيرا سلول‏هاى مغزى بعد از چند ساعت بى غذايى، خوراكى سالم دريافت مى‏دارند و اكسيژن و قند مورد نياز را از رگ‏هاى پاك‏ترى مى‏گيرند. ماه رمضان با برنامه منظمى كه براى ساعت غذا خوردن فرد پيش بينى مى‏شود، فرصت خوبى براى دستگاه گوارش است تا با اين نظم جديد بتواند دوران استراحت و بازسازى را پشت سر بگذارد و چنان چه روزه داران در ميان افطار و سحرى در خوردن افراط نكنند در پايان ماه رمضان بخشى از وزن اضافى خود را از دست مى‏دهند و بدن در ماه‏هاى آينده با نشاط افزون‏ترى به زندگى ادامه مى‏دهد و معمولاً بيمارى هاى كمى مانع روزه گرفتن مى‏شود. مصرف انواع شيرينى چون زولبيا و باميه در ايام ماه رمضان براى سلامتى مضر است و روزه داران بايد براى تأمين مواد قندى و انرژى از خرما استفاده كنند. مصرف غذاهاى چرب و شيرين موجب مى‏شود كه آدمى نتواند از مزاياى بسيار اين ماه بهره كافى ببرند.(28) برخى افراد تصور مى‏كنند چون در طول روز به دليل روزه دارى مدتى معده را خالى نگاه داشته‏اند، در وعده افطار مى‏بايستى پرخورى كرده و جبران اين گرسنگى را بنمايند در نتيجه آن چنان پرخورى مى‏كنند كه دچار اضافه وزن و چاقى و عوارض ناشى از آن مى‏شوند. دكتر الكسيس كال مى‏نويسد: در روزه دارى ابتدا گرسنگى و گاهى نوعى تحريك عصبى و بعد ضعفى احساس مى‏گردد ولى كيفيت‏هاى پوشيده‏اى كه مفيدند و اهميت زيادى دارند به فعاليت مى‏افتند.قند كبد در خون مى‏ريزد و چربى‏هايى در زير پوست ذخيره شده‏اند و پروتئين‏هاى عضلات و غدد و سلول‏هاى كبدى آزاد مى‏شوند و به مصرف تغذيه بافت‏ها مى‏رسند و سرانجام تمام اعضاء مواد خاص خود را براى نگهدارى تعادل محيط داخلى و قلب قربانى مى‏كنند و به اين ترتيب روزه تمام بافت‏هاى بدن را مى‏شويد و آن‏ها را عوض مى‏كند. دكتر مارتين آلمانى گفته است سموم حاصل از سوخت و ساز مواد غذايى كه از مغز مى‏گذرند ناراحتى‏هاى بدنى و روانى به بار مى‏آورند و دكتر گوئل فرانسوى اكثريت بيمارى‏ها را بر اثر تخمير غذاها در روده‏ها دانسته است كه اين عوارض با امساك از خوردن و آشاميدن جبران مى‏شوند. دكترژان فرموزان روزه را شستشو دهنده احشاى بدن ناميده است و به همين دليل در اواخر ماه رمضان، روزه دار يك احساس سبكى و آرامش مى‏كند.(29) پى‏نوشت‏ها: – 1. وسايل الشيعه، كتاب الصوم، ج 70، ص 118. 2. همان. 3. همان. 4. غررالحكم و درر الكلم، ص 203. 5. وسايل الشيعه، ج 70، كتاب الصوم. 6. تذكرة الصوم، مهدى بن محمد باقر الطهرانى، ص 12. 7. اشاره به آيه 45 از سوره بقره نك: كافى، كلينى، ج 4، ص 66. 8. كافى، ج 4، ص 63. 9. غررالحكم، ص 90. 10. همان، ص 91. 11. پژوهش درباره مقاومت روزه داران، كيهان، 4 آذر 1380، ش 17244. 12. اين است نقش عبادات، شهيد آيت اللّه سيد محمد باقر صدر، بازنويس آيت اللّه محمد على تسخيرى، ترجمه محمد محمدى اشتهاردى، ص 41 – 39. 13. وسايل الشيعه، ج 7، ص 289. 14. همان، ص‏290. 15. همان، ص 291. 16. همان، ص 295. 17. روزه از نظر دين و طب، نشريه انجمن تبليغات اسلامى، ص 96 – 95. 18. نهج البلاغه، نامه 47. 19. سوره احزاب، آيه 71. 20. جامع السعادات، ج 2، ص 14 – 13. 21. معراج السعادة، ملااحمد نراقى، ص 235 – 234. 22. كافى، ج 4، ص 64، وسايل الشيعه، ج 7، ص 3. 23. وافى، ج 2، كتاب الصيام، ص 6. 24. همان، ص 8. 25. اين است نقش عبادت، ص 37. 26. عملكرد اعضاى بدن، جى. دى. راتكليف، ترجمه و تأليف سياوش سرتپى و افشين شيبانى 3،ص 11. 27. روشنگرى در پزشكى كهنه و نو، دكتر عباس اديب، فصل دهم و چهاردم. 28. اظهارات دكتر ايرج فاضل و دكتر سيد على كشاورز، روزنامه اطلاعات، ش 22623. 29. اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، شهيد دكتر سيدرضا پاك نژاد، ج سوم، ص 100 – 98.