باز هم مسئله حجاب و كشف حجاب نوين‏

بالأخره مسئله حجاب چه شد؟ چرا با كشف حجاب نوين با نام بدحجابى برخورد نشده و نمى‏شود؟ اين پرسشى است كه از صدها زبان شنيده مى‏شود. غيرتمندان و دلسوزان انقلاب كه از لجام گسيختگى جمعى از زنان و دختران كشورمان در فضائى از بى‏مسئوليتى خون دل مى‏خورند مى‏گويند آيا وقت آن نرسيده كه حاكميت با عزم جدى به مبارزه با فساد آشكار كه بدترين شكل آن بدحجابى يا كشف حجاب است بپردازد؟ و البته اين تنها بدحجابى نيست بلكه مفاسد ديگرى چون مواد مخدّر بيداد مى‏كند و با مسببين آن برخورد جدى و قضائى صورت نمى‏گيرد، و نيز مفاسد اقتصادى و مفاسد ادارى و رشوه خوارى در اين فهرست ناميمون مى‏گنجد. چنين به نظر مى‏رسيد كه مبارزه با فساد، بيشتر از آنچه عمل شود در مرحله شعار مانده است. و حساسيت‏ها از بين رفته است.
نويسنده اين مقال طى مقالاتى در اين ماهنامه گفتارهاى فراوانى داشته و رنجنامه كشف حجاب نوين را با خوانندگان بازگو كرده است. اين مقالات در دولت پيشين بود كه گوش شنوا كمتر در ميان بعض مسئولين وجود داشت و سياست حاكم را نوعى تساهل و تسامح همراهى مى‏كرد كه امروزه جامعه بايد غرامت آن را بپردازد! جلو سيل فساد كسى نايستاد، نوعى ليبراليسم اخلاقى جوّ را پوشش داد و حركت‏هاى جسته گريخته از سوى برخى نهادهاى تبليغاتى به جائى نمى‏رسيد… اما اين درد بى درمان همچنان باقى است و اين غده چركين پيكر اجتماع را رنج مى‏دهد. موضوع كشف حجاب نوين يكى از مشهورترين جرم‏ها و منكرات آشكارى است كه نظام را به چالش مى‏كشد. و براى بيگانگان نقطه اميدى است كه فرهنگ صادراتى خود را از طريق ماهواره‏ها و عوامل داخلى‏شان به اجرا در آورده‏اند. خوانندگان گرامى تعجب نكنند كه چرا روى مسئله حجاب و كشف حجاب اينقدر تأكيد مى‏شود! حجاب در جامعه مسلمان مانند دستگاه حرارت سنجى است كه از ضمير و درون خانواده‏ها و عملكرد فرهنگ پيام مى‏آورد. راستى چرا برخى خانواده‏ها اينقدر بى‏درد شده‏اند؟!

چرا اينهمه لباس مبتذل و تنگ و چسبان و كوتاه به بازار مى‏آيد؟ چرا بر توليدى‏ها كسى نظارت ندارد؟ چرا اتحاديه‏هاى توليدى و فروش لباس تعهد ندارند و تنها به سود نامشروع مى‏انديشند؟ و چرا دستگاه‏هاى نظارتى بر توليد لباس و فروش و پوشش اينگونه لباسهاى مبتذل كمترين تحركى ندارند و بوى قبرستان از اين دستگاه‏ها به مشام مى‏رسد؟ چرا پدران و مادران نسبت به پوشش فرزندانشان و آرايش‏هاى غليظ دختران مجرد در كوى و برزن بى تفاوت شده‏اند؟چرا قانون توليد و عرضه لباس و پوشش لباس‏هاى مبتذل كه سالها قبل تصويب شده در بايگانى‏ها مانده و خاك مى‏خورد؟ از حجاب اسلامى تنها نامى مانده و شعار «رعايت حجاب الزامى است» در برخى مغازه‏ها و اماكن نقش بر ديوار شده است؟ چرا از لباسهاى وزين و شرعى در فروشگاه‏ها كمتر اثرى ديده مى‏شود! زنان مسلمان كمتر به مانتو و روسرى قابل اعتماد دسترسى دارند، دختران مدارس نيز لباس فرم را تنها براى مدرسه رفتن و كلاس درس مى‏پوشند و اكثر اينها در اوقات ديگر همان لباسهاى جلف را مى‏پوشند و حتى بسيارى از دختران زير 15 سال به تجمل و آرايش خيابانى رو آورده‏اند؟ نه فرهنگ خانوادگى و نه فرهنگ اجتماعى و نه آموزش و پرورش در صدد چاره جوئى بوده و نه نظارتى در ساير دستگاه‏ها وجود دارد! به دانشگاه‏ها مى‏رويم، دختران دانشجو نيز اغلب با حجاب اسلامى بيگانه‏اند، از آن لباسهاى چسبان و آستين‏ها و شلوارهاى كوتاه و آرايش‏هاى زننده و سر و وضع پريشان در دانشگاه فراوان به چشم مى‏خورد و هيچكس به فكر چاره نبوده است، نه رياست دانشگاه‏ها نه مسؤولان معارف اسلامى و نه نمايندگان ولىّ فقيه در مراكز آموزش. در حالى كه اگر عزم جدى بود حداقل در فضاهاى آموزشى و دانشگاهى اين وضع با يك برنامه ساده قابل كنترل بود. تنها حرف زده مى‏شود و عملى وجود ندارد. به ادارات دولتى و بيمارستان و بانكها و ديگر مراكز كه حقوق دولت را مى‏گيرند سرى مى‏زنيم آنجا نيز از مشكل بد حجابى و لباس چسبان نمونه‏هاى زيادى را شاهديم كه اگر مسؤولان در فكر بودند به راحتى مى‏توانستند به مهار اين روند اقدام كنند. از زنان دونده و ورزشكار و لباسهاى زننده آنها در كشور قطر نيز غفلت نكنيم…بطور خلاصه به هر كجا مى‏رويم كم و بيش از توطئه دشمن در بى‏بند و بار ساختن زنان مسلمان نمونه‏هاى بسيارى را شاهد هستيم. مشكل آنقدر گسترده شده كه عده‏اى بر اين باورند كه ديگر كار از كار گذشته و بهتر آن است كه به موضوعات ديگر پرداخته شود! برخى مى‏گويند به جاى اينگونه سخن‏ها بايد كار فرهنگى كرد كه با اذعان به صحت اين نظريه مى‏پرسيم كدام كار فرهنگى؟ وقتى در كانون‏هاى فرهنگى آموزش و پرورش و دانشگاه و فيلم و هنر و مطبوعات و مجلات و تآتر و سينما و حتى پاره‏اى برنامه‏هاى سيما جلوه‏هاى ضد فرهنگى حجاب و عفاف مرز محرم و نامحرم را برداشته‏ايم و روابط عاشقانه رسمى شده و فيلمهاى بدآموز اجازه اكران و نمايش مى‏گيرند چه كسى بايد كار فرهنگى كند؟ وانگهى پس از گذشت 27 سال از انقلاب چرا كار فرهنگى هنوز در هاله‏اى از ابهام بايد بماند؟ و چرا استحاله تدريجى ارزشها عادى شود و عقب گرد به جاهليت گذشته خط سير اجتماع را ترسيم نمايد؟ و نيز آيا كار فرهنگى به فرض انجام آن به تنهائى براى همه كافى است؟ مگر همه مجرمان و لجام گسيخته‏گان و مروجان فساد را با كار فرهنگى مى‏توان اصلاح كرد؟ پس آنهمه حدود كيفرهاى قانونى در همه شرايع و جوامع از جمله نظام ادارى و قضائى اسلام براى چيست؟
مسئله بدحجابى و مفاسد اجتماعى امروزه از سوى دشمنان هدايت مى‏شود و به دست مزدوران يا فريب‏خوردگان به اجرا درمى‏آيد و در حقيقت يك توطئه حسابشده و يك كودتاى خزنده بر ضد انقلاب اسلامى و كيان اجتماعى ماست به منظور جداسازى اين نسل و نسل‏هاى آينده از شعائر اسلامى.
آيا اينها با كار فرهنگى قابل علاج است. بطور خلاصه شيوع مفاسد آشكار چهره بسيار زشت و زننده‏اى را در كشور به نمايش مى‏گذارد كه به هيچ وجه با معيارهاى اسلامى ونظام همخوانى ندارد. و سخن همگانى اينست كه بايست راهكار عملى براى اين معضل يافت. اخيراً مقام معظم رهبرى اين موضوع را با سران سه قوه مطرح فرموده و با اظهار نگرانى از روند كنونى به چاره‏جوئى توصيه كرده‏اند. همچنين مراجع عظام حوزه همواره دغدغه خود را نسبت به اين وضع موجود ابراز داشته‏اند، سران سه قوه نيز بى‏ترديد اين حساسيت را دارند. در ديدارى كه نگارنده با رياست محترم قوه قضائيه داشت ايشان فصل مبسوطى در مورد بى‏حجابى اخير گفتند و مشاركت همه نهادها و دستگاه اجرائى و انتظامى را براى حل آن توصيه مى‏كردند. مجلس شوراى اسلامى و كميسيون فرهنگى نيز با اهتمام مسئله حجاب و اصلاح وضع موجود مطالعات‏جدى دارند و طرح‏هائى دنبال مى‏كنند، قطعاً دولت اصولگرا نيز بدينگونه مى‏انديشد و بدين ترتيب يك اجماع كم نظير در اين مسئله وجود دارد كه اگر متوليان امر و ستاد احياى امر به معروف و نهى از منكر در مركز و شهرستان‏ها بطور جدى آن را در دستور كار خود قرار ندهند فرصت بهتر از اين نخواهند يافت. اين مسئله بصورت يك امر ملى بايد دنبال شود چرا كه بُعد اخلاقى و فرهنگى و حتى سياسى آن قابل انكار نيست. دشمنان ما با عنوان ساختن وضع پوشش زنان خيابانى از اينكه طرحهايشان به اجرا درآمده اظهار شادمانى مى‏كنند و دوستان ما در ساير كشورها از بى تفاوتى دستگاه‏هاى مسؤول فرهنگى و اجرائى اظهار شگفتى مى‏نمايند.
بدين ترتيب مبارزه با بد حجابى و به عبارت صحيح‏تر بى حجابى بايد به عنوان يك مسئله راهبردى احيا و مطرح گردد و همانگونه كه بحث مبارزه با مفاسد اقتصادى شعار روز شده و مفسدان اقتصادى مى‏بايست معرفى و تعقيب و مجازات گردند، مفسدان اخلاقى و مروجان فساد نيز مى‏بايست تحت پيگرد قانونى قرار گيرند. اين وظيفه حاكميت است. مگر قرآن كريم احياى امر به معروف و نهى از منكر را در زمره وظائف حكومت اسلامى قرار نداده و آيات كريمه همه مسلمانان را به امر به معروف و نهى از منكر فرا نخوانده است. در برابر اين تكليف ما چه كرديم كه در پيشگاه خدا پاسخگو و مسؤول نباشيم. اين حكم صريح قرآنى و آيات حجاب اسلامى تا كى و تا چند بايد در بوته فراموشى بماند و چهره زشت اين فساد مشهود آبروى ما را در ديد جهانيان و در نظر دوست و دشمن مخدوش سازد؟!
بطور خلاصه در اوضاع و احوال كنونى به اين مطالبه مردمى و الهى بايد پاسخ دهيم و دغدغه‏هاى اقتصادى و اشتغال و غيره نبايد ما را از آن وظيفه مهم باز دارد و مبارزه با مفاسد اقتصادى اگر جدى است بايد با مقابله با مفاسد فرهنگى همراه باشد، وزراى كابينه بويژه آنها كه با ساز و كار فرهنگى مستقيم در ارتباطاند مسئله فرهنگ دينى و عوامل ضد فرهنگ را جدى بگيرند، چرا كه اگر فرهنگ اسلامى لوث شود و شعائر دينى كم رنگ گردد به مثل معروف «شتر را رها كرده و به مهار آن چسبيده‏ايم» اصل بنيادين انقلاب، فرهنگ اسلامى است و كليه نهادهاى فرهنگى چون ستاد عالى انقلاب فرهنگى و نهادهاى تبليغى و كليه دستگاه‏هاى اجرائى مسئولند، ملت نيز پشتيبانى خواهد كرد و مطالبه اجتماعى است. اينهمه نيروهاى بسيجى آماده به خدمت و دفاع از ارزشها مى‏توانند در اجراى طرح‏هاى فرهنگى و سازندگى اخلاقى جامعه ما را يارى دهند و اگر ما سازمان و برنامه و طرحى نداشته باشيم گناه ماست كه به وظيفه عمل نمى‏كنيم اين پيام ماست براى همه مسؤولان نظام و كليه دستگاه‏هاى حاكم و اميد است گوش شنوائى باشد و همه دست بدست يكديگر داده و در بازسازى فرهنگى جامعه گام برداريم و تكليف شرعى خود را به انجام رسانيم.

پاورقي ها: