سير نزولى محتواى فيلمهاى سينمايى به مرور زمان سبب گرديد تعداد تماشاگران سينما از 55 ميليون نفر بليط در سال 1375 به كمتر از 13 ميليون نفر بليط در سال 1383 تنزل يابد و اين در حالى بود كه جمعيّت ايران در سال 83 به مرز 70 ميليون نفر نزديك مىشد. با مشاهده اين آمار، سؤالى كه به ذهن هر مخاطب بيطرف خطور مىكند اين است كه چه عامل و يا عواملى سبب فرار مخاطب از سينما شده است؟
مديران سينمايى دولت پيشين بيشتر از جنبه شكلى و ظاهرى به اين پرسش پاسخ مىگفتند. در بسيارى از مصاحبهها چنين اظهار مىداشتند كه سينماهاى موجود از جنبه فيزيكى و تكنيكى چندان براى حضور خانوادهها مناسب نيست. بايد با ساخت سينماهاى مدرن و مجهز مردم را به سوى مكانى بنام سينما كشاند. آيا حقيقتاً اين موضع، عامل اصلى فرار مخاطب از سينما است؟ آيا محتواى فيلمها براى كشاندن مخاطب به سينما يكى از اصلىترين عوامل جذب مخاطب نيست؟ به راستى سينماى موجود چه پيامى براى مخاطب امروز خود بخصوص جوانان دارد؟ سينما به كدام نياز فرهنگى، سياسى و اعتقادى روز جامعه دينى ما پاسخ گفته است؟ اساساً جوهر تفكر و انديشه اين مرز و بوم كه با اسلام آميخته شده است، چگونه در سينماى ما به مخاطب معرفى مىشود؟و…
اجازه دهيد از منظر پرسش آخر به سينما بنگريم و بررسى نماييم اسلام اين ايدئولوژى ضد ظلم و استكبار چگونه در بيست و سومين جشنواره فيلم فجر در سال 1383 به تصوير درآمد.
در فيلم «بابا عزيز» كه با سرمايه گذارى مشترك آلمان، فرانسه، انگليس در خاك جمهورى اسلامى ايران به تصوير درآمد، شمايى كه از اسلام به مخاطب داخلى و خارجى نشان داده شده، اسلام خانقاهى، صوفىگرى، فردى و انزوا طلب بود. دست اندركاران فيلم با انگشت گذاشتن بر نقطه اشتراك اديان مسيحيت، يهوديت و اسلام، سعى داشتند چهرهاى از اسلام به مخاطب معرفى كنند كه از سياست جداست. اسلام غير سياسىاى كه منافع غرب را به خطر نياندازد و آن را به مبارزهطلبى نخواند.
آن اسلامى كه آلمان، انگليس و فرانسه در آن سرمايهگذارى كنند، استكبار ستيز و ظلم ستيز نخواهد بود بلكه دينى است فردى كه انسانها را تنها به تهذيب و تزكيه نفس، گوشهگيرى و انزوا دعوت مىكند. اسلامى كه تنها در خانقاه، رقص سماع، دف زدن و… خلاصه شده و هرگز متعرّض حكومت مستبدان و زورگويان داخلى و در عرصه بين الملل نمىشود در اين صورت چرا غربيان از اين اسلام بترسند؟ آنان خود مبلّغ چنين اسلامى خواهند بود و آن را در همه كشورهاى بخصوص اسلامى ترويج مىنمايند.
در فيلم «يك تكه نان» سالك در سير عرفانى خويش در سه مرحله درسهايى مىآموزد كه اين درسها بيش از آنكه نمود اجتماعى داشته باشد، نمود فردى مىيابد. در اين فيلم بار ديگر پيام فيلم «مارمولك» كه به تعداد نفوس راه براى رسيدن به خدا وجود دارد، تكرار مىشود كه مباحث صراطهاى مستقيم، تقسيم حقيقت در بين همه اقوام و اديان، دين فردى و… از جمله مباحثى است كه در اين نوع قرائت از دين مطرح مىشود.
در فيلم «مرثيه برف» درويش جوان در كوران سرما، تنها اتاق خانهاش را در اختيار دخترى بىپناه قرار مىدهد و آنگاه كه هواى نفس به درويش فشار مىآورد، دست خود را با آتش مىسوزاند تا مبادا هواى نفس بر او غالب شود. كارگردان با نمايش خانقاه، رقص سماع و شكل و شمايل دراويش به تبليغ اين فرقه مىپردازد.
سياهنمايىهايى كه از انقلاب اسلامى در فيلمها به مخاطب نشان داده مىشود نيز يكى از آيتمهايى است كه بايد به آن توجه كرد. در بيست و سومين جشنواره فيلم فجر در سال 1383 حدوداً 5/72 % فيلمهاى بخش مسابقه، چهره انقلاب و اسلام را تيره و تار، مشوّه و نازيبا به تصوير كشيدند كه نسبت به سال 1382 از رشد معادل 5/36 % برخوردار بود. همچنين در اين جشنواره، 23 % فيلمهاى بخش مسابقه، چهره زيبا و قابل قبولى از غرب به مخاطب ارائه كردند. بر اساس همين گزارش 27 % فيلمهاى جشنواره بصورت مستقيم و يا غير مستقيم به فيلمهاى دفاع مقدّس و خانواده محترم ايثارگران پرداختند كه از اين مقدار 83 % چهره زيبايى از دفاع مقدّس به تصوير درنياورده بودند.
آمارهاى ديگر در خصوص برخى مسائل ضد اخلاقى و منكر نيز قابل توجه است.
حدوداً 14 % فيلمهاى بخش مسابقه جشنواره بيست و سوم به مقوله دختران فرارى و زنان بدكاره اختصاص داشت. مسئله به تصوير درآوردن سيگار كشيدن خانمها حدوداً در 14 % از فيلمها نشان داده شده بود. حداقل، پوشش 50 % زنان بازيگر داراى اشكال شرعى و 32 % فيلمهاى بخش مسابقه، تماس بدنى بازيگران زن و مرد را به نمايش گذاشته بودند. طرح معشوقه و تعدد زوجات هم در 27 % از فيلمها وجود داشت. بر طبق اين گزارش حدوداً 82 % فيلمها به صورت مستقيم و غير مستقيم به مقوله عشق، عاشقى پرداخته بودند. 27 % اين فيلمها موسيقى غربى و طاغوتى را رواج مىدادند. مسئله رقص نيز در 27 % از فيلمهاى جشنواره فيلم فجر به نمايش درآمده بود. دوستى دختر و پسر نيز تقريباً در 18 % فيلمها ديده مىشد. يكى از مسائل منكراتى ديگر نشان دادن اتاق خواب و مسائل مربوط به آن است كه در 9 % از فيلمها به تصوير درآمده بود. در 14 % از فيلمهاى جشنواره، آدمهاى مشروبخوار و صحنههاى شرابخوارى و در 5 % از آنها آلات قمار به تصوير درآمده بود.
موارد منكر و خلاف اخلاق به آنچه گفته شد محدود نمىشود. ما تنها به گوشهاى از آن اشاره كرديم كه بايد مورد عنايت مسؤولين قرار گيرد. اكنون كه در قوّه اجرايى كشور از جنبه اصولى و مبنايى تغيير و تحولات اساسى به وجود آمده، نياز است مسؤولين جديد بخصوص در عرصه فرهنگ به رسانه سينما توجه خاص مبذول دارند. تغيير در سياستگذارى، كنارگزاردن مديران خودباخته و مرعوب فرهنگ غرب، قانونمند كردن فعاليتهاى سينمايى، مبارزه با سرمايه سالارى در عرصه سينما و مروّجين فرهنگ سكولار، ليبرال و فمنيزم، هدفمند كردن برگزارى جشنوارهها در راستاى اهداف انقلاب اسلامى، تربيت نيروى انسانى متعهد و دلسوز، خلق آثار هنرى فاخر، پرهيز از خشونت و سكس در فيلمهاى سينمايى، احياى حقوق مخاطب و… از جمله مواردى است كه عنايت ويژه مسؤولين سينمايى جديد را مىطلبد. توجه داشته باشيم ساخت فيلمهاى بىمحتوا و بى كيفيت در دولت پيشين توجيهى براى اكران اينگونه فيلمها در زمان مسؤولين سينمايى جديد نيست.
اميدواريم مديران جديد وزارت ارشاد در ايفاى مأموريت خويش با حفظ اصول و مبانى انقلاب اسلامى به موفقيتهاى چشمگير در شأن و مقام ملّت بزرگ ايران نائل آيند.
پاورقي ها: