يوم اللّه بيست و دوم بهمن
سالروز پيروزى انقلاب عظيم ايران را به مستضعفين جهان و مسلمانان عموماً و ملت شريف و شجاع ايران تبريك عرض مىكنم. در چنين روز فرخندهاى حق بر باطل و جنود رحمانى بر اولياء شيطان و حزب اللّه طاغوت و طاغوتيان غلبه نمود و حكومت عدل اسلامى مستقر گرديد و دست انتقام حق از آستين ملت رزمنده ايران بيرون آمد و نصرت اعجازآميز اسلام بر كفر تحقق يافت. در چنين روز مسعودى همبستگى قشرهاى ملت دلير روزافزون و ارتش و ساير قواى انتظامى وفادارى خود را به اسلام و ايران نشان دادند و ميهن خود را از شر طاغوتهاى زمان كه در رأس آنان دولت آمريكاست رهائى بخشيدند.
درود بر چنين ملت زنده و هوشيار و آفرين بر قواى انتظامى و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى. جاويد باد پرچم پرافتخار اللّه اكبر كه رمز پيروزى معجزه آساى ملت بزرگ ايران است…
ما گرچه شهداى گرانمايه و جوانان برومندى از دست داديم و برادران و خواهران معلول و ناقص العضو به جاى گذاشتيم. شهدائى كه نور انقلابمان و خواهران و برادران معلولى كه سرمايه انقلاب اسلامى ما هستند و از احترام خاصى در ميان ملت قدرشناس ما برخوردارند ولى در عوض ملتى بزرگ را نجات داديم و چنگال گرگان آدمخوار، وحشيان به صورت آدمى را از شريان حيات امتى عظيم الشأن قطع كرديم و با خواست خداوند و اراده مصمم ملت عزيز تا ابد صحنه ميهن اسلامى خود را از لوث وجود جنايتكاران بى فرهنگ و خيانتكاران غارتگر پاك و در تحت لواى پربركت اللّه اكبر براى هم ميهنان خود آزادى و استقلال را تأمين نموديم.
(22/11/58)
روز 22 بهمن روزى بود كه ارتش و ملت به هم پيوستند و روزى بود كه ارتش از طاغوت به اللّه برگشت و تكبير و پشتيبانى امت بر طاغوت غلبه كرد و اين معنا بايد سرمشق ما باشد در تمام زندگى، كه اگر يك ملتى همه قشرهايش با هم بودند و يكپارچه بودند هيچ قدرتى نمىتواند در مقابل آنها ايستادگى كند و آسيبى به آنها برساند…
در 22 بهمن ثابت شد كه ملتى يكپارچه، ملتى كه مقصدشان يك مقصد الهى است نه مقصدشان يك مقصد مادى صرفاً و همهشان با هم يكصدا هستند، يك مقصد هستند، نمىتوانند كه بر اين ملت غلبه كنند و ديدند كه ملت غلبه كرد بر همه آنها…
22 بهمن بايد سرمشق ما باشد در طول زندگى و براى نسلهاى آينده كه همه آنها 22 بهمن را كه غلبه ايمان بر كفر و اللّه بر طاغوت و اسلام بر كفر بود، بايد حفظ كنند و بزرگ بشمارند، بزرگ بشمارند روزى را كه خداى تبارك و تعالى به ملت ما منت گذاشت كه اين ملت را يكپارچه كرد و ملت را غلبه داد.
(24/11/59)
رهنمودهاى مقام معظّم رهبرى
عاشورا پيامها و عبرتهايى دارد. عاشورا به ما درس مىدهد كه براى حفظ دين بايد فداكارى كرد. درس مىدهد كه در راه قرآن بايد از همه چيز گذشت. درس مىدهد كه در ميدان نبرد حق و باطل، همه افراد اعم از كوچك و بزرگ، زن و مرد، پير و جوان، شريف و وضيع و امام و رعيت با هم در يك صف قرار مىگيرند. درس مىدهد كه جبهه دشمن با همه تواناييهاى ظاهرى بسيار آسيبپذير است.
عاشورا به ما درس مىدهد كه در ماجراى دفاع از دين، بصيرت بيش از چيزهاى ديگر براى انسان لازم است. بىبصيرتها بدون اينكه بدانند، فريب مىخورند و در جبهه باطل قرار مىگيرند چنانكه در جبهه ابن زياد كسانى بودند كه فسّاق و فجّار نبودند ولى از بىبصيرتها بودند. اينها درسهاى عاشورا است. البته همين درسها كافى است كه يك ملت را از ذلت به عزّت برساند. همين درسها مىتواند جبهه كفر و استكبار را شكست بدهد. اينها درسهاى زندگى ساز است.
ما بايد بفهميم چه بلايى بر سر آن جامعه آمده كه سر حسين بن على(ع)، آقازاده اول دنياى اسلام و پسر خليفه مسلمين على بن ابيطالب(ع)، در همان شهرى كه پدر او بر مسند خلافت مىنشسته است گردانده شد و آب از آب هم تكان نخورد. ببينيم چگونه از همان شهر افرادى آمدند به كربلا و او و اصحابش را با لب تشنه به شهادت رساندند و حرم اميرالمؤمنين(ع) را به اسارت گرفتند.
دنياى امروز، دنياى دروغ، زور، شهوترانى و دنياى ترجيح ارزشهاى مادى بر ارزشهاى معنوى است. دنيا اين است. مخصوص امروز هم نيست. قرنهاست كه معنويت در دنيا رو به افول و ضعف بوده است. قدرتمندها تلاش كردند معنويت را از بين ببرند. صاحبان قدرت، پول پرستها و سرمايه دارها يك نظام و بساط مادى در دنيا چيدند كه در رأس آن قدرتى مثل قدرت آمريكاست كه از همه، دروغگوتر، فريبگرتر، بى اعتناتر نسبت به فضائل انسانى و بى رحمتر نسبت به انسانهاست. چنين قدرتى در رأس است و دوستان او هم در مراتب بعد قرار مىگيرند. اين وضع دنياست. انقلاب اسلامى يعنى زنده كردن دوباره اسلام، زنده كردن «انّ اكرمكم عنداللّه اتقيكم» و انقلاب آمد تا اين بساط و اين ترتيب غلط جهانى را بشكند و يك تربيت جديدى درست كند.
آنچه جامعه ما را فاسد مىكند، غرق شدن در شهوات و از دست دادن روح تقوا و فداكارى است. بسيجى بايد در وسط ميدان باشد تا فضيلتهاى اصلى انقلاب زنده بماند. دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط، فساد و فحشاء سعى مىكند جوانهاى ما را از دست ما بگيرد. كارى كه از لحاظ فرهنگى دشمن مىكند نه تنها يك تهاجم فرهنگى بلكه بايد گفت يك شبيخون فرهنگى، يك غارت فرهنگى و يك قتل عام فرهنگى است. امروز دشمن دارد اين كار را با ما مىكند. چه كسى مىتواند از اين فضيلتها دفاع كند؟ آن جوان مؤمنى كه دل به دنيا و منافع شخصى نبسته است.
پاورقي ها: