اسراف و تبذير هشدارهاى اجتماعى 4

هشدارهاى اجتماعى(4) اسراف و تبذير حجةالاسلام ابوالقاسم يعقوبى‏ « قَالَ اَبِى مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ الْعَسْكَرِىِّ(ع): «عَلَيْكَ بِالِاقْتِصَادِ وَ اِيَّاكَ وَ الْاِسْرَافَ فَاِنَّهُ مِنْ فِعْلِ الشَّيْطَنَةِ؛بر تو باد به ميانه روى و پرهيز كن از اسراف زيرا اسراف از كارهاى شيطان است.»(1) يكى ديگر از هشدارهاى اجتماعى در فرهنگ دينى موضوع «اسراف» و «تبذير» و ريخت و پاش‏ها و ولخرجى‏هاى بى‏حد و حساب است. لغت‏شناسان در تعريف و ترسيم اسراف گفته‏اند: «تجاوز الحد فى كل فعل يفعله الانسان و ان كان ذلك فى الانفاق اشهر و يقال تارة اعتبارا بالقدر و تاره بالكيفية؛خارج شدن انسان از حد و مرز در هر كارى كه انجام مى‏دهد را اسراف گويند گر چه اين معنى در انفاق مشهورتر است و اسراف هم گاهى در اندازه و مقدار (يك چيز است) و گاهى در كيفيت و چگونگى آن.»(2) واژه «اسراف» و «تبذير» در برابر واژه «اقتصاد» و «اعتدال» قرار دارند و با اندك تفاوتى يك مفهوم و پيام را مى‏رسانند. با در نظر گرفتن ريشه اين دو لغت (اسراف و تبذير) چنين به نظر مى‏رسد كه وقتى اين دو در مقابل هم قرار مى‏گيرند اسراف به معنى خارج شدن از حد اعتدال، بى آن كه چيزى را ظاهراً ضايع كرده باشد، مثل اين‏كه، ما لباس گرانقيمتى بپوشيم كه بهايش صد برابر لباس مورد نياز ما باشد يا غذاى خود را آنچنان گرانقيمت تهيه كنيم كه با قيمت آن بتوان عده زيادى را آبرومندانه تغذيه كرد. در اين جا از حد گذرانده‏ايم ولى ظاهراً چيزى نابود نشده است اما: «تبذير» و ريخت و پاش، آن است كه چنان مصرف كنيم كه به اتلاف و تضييع بينجامد مثل اين كه براى دو نفر ميهمان غذاى ده نفر را تهيه كنيم آنگونه كه بعضى از جاهلان چنين مى‏كنند و به آن افتخار مى‏نمايند و باقى مانده را در زباله‏دان مى‏ريزند و اتلاف مى‏كنند.»(3) البته گاهى هم مى‏شود كه در كاربردها، اين دو واژه در يك معنى به كار مى‏رود و به اصطلاح عطف تفسيرى مى‏شوند، امام على(ع) در نهج البلاغه مى‏فرمايد: «اَلَا وَ اِنَّ اِعْطَاءَ الْمَالِ فِى غَيْرِ حَقِّهِ تَبْذِيرٌ وَ اِسْرَافٌ وَ هُوَ يَرْفَعُ صَاحِبَهُ فِى الدُّنْيَا وَ يَضَعُهُ فِى الآخِرَةِ وَ يُكْرِمُهُ فِى النَّاسِ وَ يُهِينُهُ عِنْدَ اللَّهِ؛ آگاه باشيد مال را در غير مورد استحقاق صرف كردن تبذير و اسراف است. ممكن است اين عمل انسان را در دنيا بلندمرتبه كند اما مسلماً در آخرت پست و حقير خواهد كرد. در نظر توده مردم ممكن است سبب اكرام گردد اما در پيشگاه خدا موجب سقوط مقام انسان خواهد شد.»(4) از حديث آغاز نوشتار و اين حديث شريف معلوم شد كه: 1- ميانه‏روى و اقتصاد و اعتدال يك فضيلت انسانى و رفتار سالم اجتماعى است. 2- اسراف و تبذير خارج شدن از حد و مرز فضيلت است و به عنوان رذيلت شناخته مى‏شود. 3- اهميت پرهيز از اسراف به اندازه‏اى است كه امام معصوم(ع) با به كارگيرى واژه «اياك» و نيز كلمه «الا» هشدار مى‏دهد و مردم را به آگاهى و بيدارى فرا مى‏خواند. از آيات و روايات كاملاً اين معنا به دست مى‏آيد كه افراط و تفريط و خروج از خط اعتدال در هر كارى مذموم و ناپسند است. زيست شايسته در سايه معتدلانه حركت كردن و مقتصد بودن امكان‏پذير است. بى‏ترديد نعمت‏ها و مواهب موجود در كره زمين از سوى خداى رب العالمين به گونه‏اى تنظيم و تقدير شده است كه براى ساكنان زمين كافى است و همه مى‏توانند در سايه بهره‏گيرى درست از آن مواهب استفاده بهينه ببرند، ليكن خرج‏هاى بيهوده و مصرف كردن‏هاى بى‏اندازه اين نعمت را هدر مى‏دهد و چه بسا اسراف و تبذير در گوشه‏اى از جهان و منطقه‏اى از زمين دليل محروميت انسان‏هاى ديگرى در منطقه‏اى از جهان گردد. و نيز بدمصرف‏كردن و بى‏رويه بهره‏بردارى كردن از منابع طبيعى و نعمت‏هاى خدادادى نسل‏هاى آينده را دچار محروميت و تهديد قرار مى‏دهد. به همين جهت قرآن كريم با عبارت‏هاى گوناگون، مسلمانان را از اين بلاى خانمانسوز و جهانسوز پرهيز داده و فرموده است: «كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ؛ و (از نعمت‏هاى الهى) بخوريد و بياشاميد ولى اسراف نكنيد كه خداوند مسرفان را دوست نمى‏دارد.»(5) قرآن مسرفان را چهره‏هاى منفور پيش خداوند معرفى كرده زيرا آنان با اين رفتار غيرانسانى و غيراسلامى از حد و حدودى كه خداوند تعيين كرده و انبياى او اعلام كردند پا را فراتر نهاده و رهنمودهاى حكيمانه و واقع‏بينانه را ناديده گرفته‏اند. روشن است آن كه قانون شكنى مى‏كند و حركت قوانين انسان ساز و جامعه ساز را رعايت نمى‏كند پيش قانونگذار عالم و عادل چهره ناپسند و مبغوضى خواهد داشت. باز در قرآن مجيد مى‏خوانيم: «اِنَّ فِرْعَوْنَ لَعالٍ فِى الْاَرْضِ وَ اِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِين؛فرعون، برترى‏جويى در زمين داشت و از اسرافكاران بود.»(6) اسراف‏كارى را روش فرعون مى‏شمارد و اسراف را يك برنامه فرعونى قلمداد مى‏كند. و در جاى ديگر اسراف كاران و مبذّران را برادران شيطان مى‏نامد: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَ الْمِسْكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذيراً؛ اِنَّ الْمُبَذِّرينَ كانُوا اِخْوانَ الشَّياطينِ وَ كانَ الشَّيْطانُ لِرَبِّهِ كَفُوراً؛ و حق نزديكان را بپرداز (و همچنين حق) مستمند وامانده در راه را و هرگز اسراف و تبذير مكن چرا كه تبذيركنندگان برادران شياطنند. و شيطان در برابر پروردگارش بسيار ناسپاس بود.»(7) گر چه اسراف به معناى گسترده هرگونه تجاوز از حد در هر كارى است كه انسان انجام مى‏دهد اما بيشتر در مورد هزينه‏ها و خرج‏هاى مالى گفته مى‏شود و حتى انفاق و كارهاى خوب را نيز شامل مى‏شود. قرآن در سوره فرقان اسراف را در برابر سخت‏گيرى و بخل و فشرده‏دستى قرار داده و مى‏فرمايد: «وَ الَّذِينَ اِذا اَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً؛(بندگان شايسته خداوند) كسانى هستند كه به هنگام انفاق نه اسراف مى‏كنند و نه سخت‏گيرى و بخل مى‏ورزند بلكه ميان اين دو حد اعتدال و ميانه را مى‏گيرند.»(8) مصاديق اسراف‏ معمولاً هر كسى واژه «اسراف» را مى‏شنود، موضوع ولخرجى، زياده‏روى و تجاوز از حد و شأن اجتماعى به ذهن او مى‏رسد، ليكن در لابه‏لاى كلمات نورانى پيشوايان معصوم(ع) اشارات لطيفى به مصداق‏ها و موارد اسراف شده است كه اشاره به آن در اين بخش از نوشتار، خالى از فايده نيست و مى‏تواند هشدارى اجتماعى براى كسانى باشد كه از اين گونه اسراف‏ها غافلند يا اين‏گونه امور را در رديف معانى و مصاديق اسراف به شمار نمى‏آورند. دورافكندن هسته خرما و… بشر بن مروان گويد خدمت امام صادق(ع) رسيديم، آن حضرت دستور داد مقدارى خرما آوردند يكى از افراد پس از خوردن خرما هسته‏هاى آن را دور مى‏انداخت، حضرت دستش را گرفت و فرمود: «لَا تَفْعَلْ اِنَّ هَذَا مِنَ التَّبْذِيرِ وَ اِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ؛ اين كار را نكن، اين حيف و ميل است و خداوند تباهكارى را دوست ندارد.»(9) شايد آن روز اين معنا در انديشه افراد درست جا نمى‏افتاد. اما امروز بشر با پيشرفت علوم و زيادى جمعيت جهان، سخت به اين موضوع توجه كرده تا آنجا كه مى‏كوشد از همه چيز استفاده بهينه كند و با بازيافت از زباله بهترين كود و از تفاله‏ها بهترين وسيله مورد نياز و حتى از فاضلاب‏ها به وسيله تصفيه، آب قابل استفاده را براى كشاورزى به دست آورد. يقيناً از چيزهايى مانند هسته خرما با دستگاه‏ها و امكانات مدرن امروز مى‏توان غذا براى دام‏ها و مرغ‏ها تهيه كرد كه مواد غذايى آن به مراتب از علوفه‏ها و دانه‏هاى ديگر بيشتر و بهتر است. آن روزى كه امام صادق(ع) نسبت به دور ريختن هسته خرما هشدار داد ابزار و وسيله تبديل آن به اين‏گونه استفاده‏ها نبود اما امام(ع) با آگاهى همه‏جانبه از مسائل اجتماعى و انسانى و حتى طبيعى و تجربى اين گونه رهنمود را با هشدار به هم آميخته است. در همين راستا امام(ع) از دور ريختن آب باقى مانده در ته ظرف نيز نهى كرده و آن را از مصاديق اسراف برشمرده و مى‏فرمايد: «اَدْنَى الْاِسْرَافِ هِرَاقَةُ فَضْلِ الْاِنَاءِ وَ ابْتِذَالُ ثَوْبِ الصَّوْنِ؛ كمترين اندازه اسراف دور ريختن ته مانده ظرف (آب يا غذا) و تبديل لباس بيرون به لباس خانه و دم دستى است.»(10) در نگاه امام صادق(ع) آن‏كه از ظرف آب يا غذا زايد مقدارى مى‏نوشد و مى‏خورد و باقيمانده آن را دور مى‏ريزد مسرف است. زيرا با آن باقى مانده آب يا غذا مى‏توان تشنه‏اى را سيراب و گرسنه‏اى را سير كرد يا دست كم درخت و گياه و گلى را شاداب كرد و حيوانى را از گرسنگى و تشنگى نجات داد. نگاه ژرف امام(ع) در رابطه با پوشيدن لباس نيز قابل تأمل و دقت است كسى كه بين لباس كار و لباس ميهمانى فرقى نمى‏گذارد و هر كدام دم دست بود براى كار يا مثلاً نماز و مجالس مى‏پوشد اين هم به گونه‏اى گرفتار رذيلت اسراف شده است. از امام كاظم(ع) سؤال شد كه آيا داشتن ده پيراهن اسراف است؟ فرمود: «خير، بلكه داشتن پيراهن زياد باعث مى‏شود كه پيراهن‏هايش بيشتر عمر كند. اسراف آن است كه لباس بيرونت را در جاى كثيف بپوشى.»(11) بنابراين بسيارى از چيزهايى كه به نظر ما اسراف به شمار نمى‏رود در نگاه پيشوايان دينى از مصاديق اسراف به حساب آمده است. از جمله موارد اسرافى كه در روايات دينى به آن اشاره شده مى‏توان موارد ذيل را برشمرد: هر چه دلت بخواهد خوردن(12) به بدن ضرر و صدمه وارد كردن(13) به هنگام وضو آب زياد مصرف كردن(14) حلال‏ها را حرام شمردن و خون ريختن(15) بيش از شأن و موقعيت اجتماعى مصرف كردن (در پوشيدن و خوردن و خريدن)(16) و به كارهاى باطل نازيدن و به كار خير بى‏رغبتى نشان دادن(17) عيب ملى‏ رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آيت الله العظمى خامنه‏اى در خطبه‏هاى عيد فطر سال 86 ضمن شمارش درس‏هاى ماه رمضان يكى از درس‏ها را «سخت گرفتن بر خود و انفاق به ديگران» برشمردند و در ادامه به بلا و عيب بزرگ ملت ايران اشاره كردند و فرمودند: «ما مردم مسرفى هستيم، ما اسراف مى‏كنيم، در آب، در نان، اسراف در وسايل گوناگون و تنقلات، اسراف در بنزين، كشورى كه توليدكننده نفت است واردكننده فرآورده نفت -بنزين- است. اين تعجب‏آور نيست؟ هر سال ميلياردها بدهيم بنزين وارد كنيم يا چيزهاى ديگرى وارد كنيم براى اين كه بخشى از جمعيت و ملت ما دلشان مى‏خواهد ريخت و پاش كنند. ما ملت به عنوان يك عيب ملى به اين نگاه كنيم، اسراف بد است.»(18) در رساله «اجوبة الاستفتائات» سؤال 1469 از ايشان پرسيده شده: «گفته مى‏شود كه استفاده از نيروى برق براى روشنايى بيشتر از مقدار نياز اسراف محسوب نمى‏شود آيا اين سخن صحيح است؟» ايشان جواب داده‏اند: «شكى نيست كه استفاده و مصرف هر چيزى حتى نيروى برق و نور و چراغ بيشتر از مقدار نياز اسراف محسوب مى‏شود. آنچه صحيح است سخن منقول از رسول اللّه(ص) است كه مى‏فرمايد:«لا اسراف فى خير». در كار خير، اسراف وجود ندارد.»(19) از مصاديق اسراف كه از گرفتارى‏هاى اجتماعى و آسيب‏ها و آفت‏هاى خانوادگى جامعه ما به شمار مى‏رود و نوعى غرب‏زدگى و چشم و هم‏چشمى هم چاشنى آن شده است، موضوع و پديده «تجمل‏گرايى» و «تشريفات» و رو آوردن به زندگى‏هاى پرزرق و برق و پرهزينه و خرج‏هاى اضافى است. به گونه‏اى كه آن اندازه گرفتار شده‏ايم كه: جمال زندگى را با تجمل‏گرايى سودا كرده‏ايم و شرافت را قربانى تشريفات نموده‏ايم و بالاخره آنچه بايد وسيله زندگى باشد را هدف زندگى قرار داده و درباره آن به مسابقه پرداخته‏ايم. اين اسراف‏ها و ريخت و پاش‏هاى جديد و مدرنى است كه بسيارى از خانواده‏ها را فرا گرفته و سوگمندانه در رسانه‏ها به نمايش گذاشته مى‏شود و فرهنگ رفاه‏زدگى و تجمل‏گرايى را عملاً رواج مى‏دهد. از مقام معظم رهبرى در اين رابطه پرسيده شده است كه نظر حضرت عالى در مورد ترويج تجمل‏گرايى كه مخصوصاً طى ماه‏هاى اخير توسط برخى رسانه‏ها دنبال مى‏شود چيست؟ ايشان در جواب مرقوم داشته‏اند كه: «اينجانب از اين كسانى كه مى‏كوشند تا در ميان مردم ما رسم تجمل‏گرايى و اسراف و ولخرجى را شايع كنند شديداً نگران و متأسفم و از اين‏كه مردم فداكار و انقلابى ايران در امور شخصى به مصرف‏گرايى سوق داده شوند و قناعت انقلابى را از ياد ببرند به خدا پناه مى‏برم… براى متمكنين، ميانه‏روى و براى قشرهاى متوسط، قناعت در امور شخصى و براى همه تلاش و كار و توليد و رونق دادن به وضع عمومى فريضه‏اى انقلابى و رسمى اسلامى است.»(20) بار ديگر سخن آغازين اين بخش از نوشتار را كه از امام حسن عسگرى(ع) نقل كرديم مرور كنيم كه هم رهنمود دادند و هم هشدار، رهنمودشان اين بود كه «بر شما باد به ميانه‏روى» (و اقتصاد و اعتدال در زندگى) و هشدارشان اين بود كه: «پرهيز كنيد از اسراف، زيرا اسراف از كارهاى شيطان است.» حسن ختام اين فصل از اين گفتار و نوشتار را با سخنى از امام پرهيزكاران و اميرمؤمنان على(ع) زينت مى‏بخشيم كه به يكى از كارگزارانش نوشت: «فَدَعِ الْاِسْرَافَ مُقْتَصِداً وَ اذْكُرْ فِى الْيَوْمِ غَداً وَ اَمْسِكْ مِنَ الْمَالِ بِقَدْرِ ضَرُورَتِكَ وَ قَدِّمِ الْفَضْلَ لِيَوْمِ حَاجَتِكَ اَ تَرْجُو اَنْ يُعْطِيَكَ اللَّهُ اَجْرَ الْمُتَوَاضِعِينَ وَ اَنْتَ عِنْدَهُ مِنَ الْمُتَكَبِّرِينَ وَ تَطْمَعُ وَ اَنْتَ مُتَمَرِّغٌ فِى النَّعِيمِ تَمْنَعُهُ الضَّعِيفَ وَ الْاَرْمَلَةَ اَنْ يُوجِبَ لَكَ ثَوَابَ الْمُتَصَدِّقِينَ وَ اِنَّمَا الْمَرْءُ مَجْزِىٌّ بِمَا اَسْلَفَ وَ قَادِمٌ عَلَى مَا قَدَّمَ وَ السَّلَامُ؛ اسراف را كنار بگذار و ميانه‏روى را پيشه كن. از امروز به فكر فردا باش و از اموال دنيا به مقدار ضرورت براى خويش نگاهدار و زيادى را براى روز نيازت از پيش بفرست. آيا اميد دارى خداوند ثواب متواضعان را به تو بدهد در حالى كه در پيشگاهش از متكبران باشى!؟ و آيا طمع دارى كه ثواب انفاق‏كنندگان را به تو عنايت كند در صورتى كه در زندگى پرنعمت و ناز قرار دارى و مستمندان و بيوه‏زنان را از آن منع مى‏كنى؟ بدان انسان به آنچه از پيش فرستاده پاداش داده مى‏شود و به آنچه قبلاً براى خود ذخيره كرده وارد مى‏گردد.»(21) والسلام. پى‏نوشت‏ها: – 1. سفينه البحار، هشت جلدى، اسوه، ج 4،ص 132. 2. مفردات راغب، واژه سرف. 3. تفسير نمونه، ج 12،ص 116و 115. 4. نهج‏البلاغه، خطبه 126. 5. سوره اعراف، آيه 21. 6. سوره يونس، آيه 82. 7. سوره اسراء، آيات 26و 27. 8. سوره فرقان، آيه 67. 9. ميزان الحكمه، رى شهرى، مترجم، ج 5، ص 2462. 10. همان مدرك‏ 11. همان، ص 2463. 12. همان‏ 13. همان‏ 14. همان‏ 15. همان‏ 16. همان، ص 2460. 17. همان‏ 18. سخنرانى 21/7/86. 19. استفتائات، ص 352. 20. به نقل از عبرت‏هاى عاشورايى، شماره 94، 13/7/86. 21. نهج‏البلاغه، نامه 21.