تكريم زنان در فرهنگ اسلام‏

اشاره‏
خداوند متعال انسانها را از دو جنس زن و مرد آفريد و هر كدام را به ويژگيها و صفات خاصى آراست تا با كسب خوبى‏ها و شايستگى‏ها به كمالات معنوى دست يابند و با گام نهادن در صراط مستقيم استعدادهايشان را شكوفا سازند. اسلام برترى افراد را به زن و مرد بودن نمى‏داند، بلكه آن را در گرو ايمان خالص، عمل صالح و انجام تكاليف الهى دانسته و هيچ عملى را ولو اندك ضايع و بى‏پاداش نمى‏گذارد. در قرآن آمده است:
تمامى مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان با ايمان و مردان و زنان اهل طاعت و عبادت و مردان و زنان راستگوى و مردان و زنان صابر و مردان و زنان خداترس خاشع و مردان و زنان خيرخواه مسكين نواز و مردان و زنان روزه دار و مردان و زنان – پاكدامن – از تمايلات حرام، و مردان و زنانى كه ياد خدا بسيار كنند. براى همه آنها خداوند مغفرت و پاداشى بزرگ مهيا ساخته است.(1)
در بينش اسلامى زن و مرد در هستى يك منشأ دارند و بنابر مصالحى آفرينش آنها دوگونه تجلى يافته است.
«يا ايها الناس اتقوا ربكم الذى خلقكم من نفس واحدة و خلق منها زوجها…» اى مردم بترسيد از پروردگار خود، آن خدايى كه شما را از يك تن بيافريد و هم از آن جفت او را خلق كرد.(2)
خلقت متفاوت بشر به لحاظ زيستى، لطفى الهى است تا آنها به كمك هم راه تكامل و رشد و تعالى را بپيمايند. بسيارى از آيات قرآن با عبارت «يا ايها الناس» و «يا ايها الانسان» شروع مى‏شود و اشاره به اين مطلب دارد كه زن و مرد در نزد پروردگار امتياز خاصى بر يكديگر ندارند و آثار نيك وعمل شايسته و تأثير مخرب كارهاى ناپسند، يا به عبارتى ثواب و عقاب عمل براى هر دو يكسان مى‏باشد. تكريم شخصيت زن و احترامى كه مكتب اسلام براى وى قائل شده همگان را به شناختى عميق از زن و نقش مؤثر او در صحنه آفرينش فرا مى‏خواند. در طول تاريخ بشريت هيچ تفكر و آئينى همانند اسلام زن را به جايگاه حقيقى خويش نرسانده و با حقوق واقعيش آشنا نساخته و او را به درك شايسته مرواريد وجوديش دعوت ننموده است. گرچه در عصر كنونى هياهوهاى تبليغاتى به پشتوانه قدرت‏هاى مادى، شعار دفاع از حقوق زن سر داده و سعى در جذب و جلب جوامع بشرى دارند. ليكن واقعيت اجتماعى و سياسى خلاف آن را به اثبات مى‏رساند و زنان نه تنها به جايگاه راستين و مطلوب خويش دست نيافته‏اند بلكه در جنبه‏هاى حقوقى، فرهنگى و اخلاقى تحت عنوان شعار فريبنده آزادى از نوع دمكراسى غربى و تساوى حقوق بدون در نظر گرفتن عدالت و تفاوتها از موقعيت خويش فاصله گرفته‏اند.
با مرورى در تاريخ ايران و جهان چنين استنباط مى‏گردد كه بانوان از گذشته‏هاى دور در گستره تاريخى و جغرافيايى مورد ستم و اجحاف قرار گرفته و افرادى با برداشت غلط از شخصيت زن مقام او را كم تلقى كرده و در عرصه عمل منزلتش را حقير دانسته‏اند.
خداوند حكيم كه جهان آفرينش را بر پايه عدالت استوار نموده با ارج نهادن به حضور و تلاش ارزنده زنان، شأن و منزلت آنها را پاس داشته و زمينه پرورش انسانهاى صالح ونيك را در دامن بانوان با ايمان پاك سيرت فراهم نموده است. زنان در عرصه‏هاى اجتماعى و اقتصادى‏
از ديدگاه اسلام همانگونه كه مردان در فعاليت‏هاى اجتماعى و تصميم‏گيرى‏هاى مهم حق مشاركت دارند، زنان نيز قادرند قابليت‏هاى خود را در اين خصوص بروز داده و با نقش سالم و سازنده در اجتماع، مسؤوليت زن مسلمان را به خوبى عملى سازند.
قرآن كريم مى‏فرمايد: مردان مؤمن و زنان مؤمنه برخى يكديگر را دوست دارند. به معروف يكديگر را امر مى‏كنند و از منكر باز مى‏دارند و نماز مى‏گذارند و زكات مى‏دهند و از خدا و پيامبرش فرمان مى‏برند خدا، اينان را رحمت خواهد كرد.(3)
با توجه به اين آيه زنان همراه مردان و همانند آنها مى‏توانند به هدايتگرى و امر به معروف بپردازند، از بديها نهى كنند و با نظرات مثبت و راهگشا در مسائل مهم سياسى و اجتماعى، موقعيت، حرمت و ارزش خويش را تثبيت نمايند. در صدر اسلام بيعت زنان با رسول خدا(ص) و هم پيمانى با نظام نوپاى اسلامى گوياترين مصداق حضور آنها در جنبش اجتماعى و سياسى و هماهنگى با حركت فعالانه مسلمانان مبارز مى‏باشد. اين ماجرا كه هنگام فتح مكه رخ داد اينگونه بود كه پيامبر پس از بيعت با مردان درخواست زنان را كه طالب بيعت با آن جناب بودند اجابت نمود و جمعشان را به حضور پذيرفت و به همه ثابت كرد زنان چون مردان، حق مشاركت در سرنوشت خود را دارند. همچنين در منابع روايى آمده، كه در حكومت امام على(ع) گروهى از بانوان براى بيعت با آن حضرت حاضر شدند و با دست گذاشتن در ظرف آبى كه امام در آن دست نهاده بود حمايت و همراهى خويش را از مقام ولايت و امامت اعلام نمودنده و رهبرى حضرت را در جامعه اسلامى پذيرفتند. افزون بر موارد ياد شده، مهاجرت زنان در برهه‏اى از تاريخ اسلام، يعنى زمانى كه راه هرگونه فعاليت و مشاركت اجتماعى به روى آنها بسته بود حكايت از شخصيت مستقل و تصميم گير زن مسلمان است. ويژگى اين نوع مهاجرت آن بود كه زنان نه به خاطر اختلافات خانوادگى و از سرناسازگارى با همسران زندگى خود را رها كرده بودند. بلكه با نيت خالص و انجام امر پروردگار به چنين اقدامى روى آورده‏اند. قرآن كريم در اين‏باره مى‏فرمايد: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد زنانى كه به عنوان اسلام و ايمان از ديار خود هجرت كرده و به سوى شما آمده‏اند، امتحان كرده و از آنها تحقيق كنيد. (البته خدا به ايمانشان داناتر است) اگر آنها را با ايمان شناختيد بپذيريد.(4)
در تفسير اين آيه آمده است كه زنان مهاجر سوگند ياد مى‏كردند كه مهاجرتشان بدليل دلزدگى از شهر و سرزمين خويش و يا دعوا و اختلاف با همسر نبوده و مسائل دنيايى نيز سبب اين حركت خدايى نبوده است. از ديگر نشانه‏هاى بالندگى زنان در عرصه‏هاى اجتماعى، فرهنگى ظهور خلاقيت‏ها و توانمندى‏هايى است كه حاصل تلاش و تكاپوى اين قشر از جامعه است. پس از آنكه رسول خدا(ص) با گسترش فرهنگ حياتبخش اسلام موانع موجود در حيات سياسى، اجتماعى زنان را از سر راه برداشت، ميادين علم و فرهنگ با حضور گسترده و چشمگير بانوان شايسته، دين دار و متفكر جلوه‏اى ديگر يافت، بعلاوه آنان با پرورش انسانهاى وارسته و اهل معرفت به جامعه اسلامى رونق و صفاى ديگرى دادند.
از امتيازات برجسته‏اى كه به فرمان الهى نصيب زنان شد و منزلت آنها را همانند مردان ارتقاء داد، به رسميت شناختن حقوق اقتصادى آنها بود، بويژه در دورانى كه كوچكترين حقى براى زن قائل نمى‏شدند و نه تنها او را صاحب سرمايه نمى‏دانستند بلكه اجازه ارث بردن و به ارث گذاردن مالى را به او نمى‏دادند. شركت زنان در فعاليت‏هاى اقتصادى و حضور در مراكز تجارى و توجه به حقوق مادى و معنوى آنها صرفاً به پشتوانه اسلام و دستورات عادلانه آن محقق گشت.
«للرجال نصيبٌ مما اكتسبوا و للنساء نصيب مما اكتسبن؛براى مردان از آنچه (به اختيار) كسب كرده‏اند بهره‏اى است و براى زنان نيز از آنچه (به اختيار) كسب كرده‏اند بهره‏اى است.
مالكيت زن بر اموالش نظريه اسلام است، اگرچه نظريه پردازان غربى احساس مى‏كنند قبل از آنها هيچ آئينى در اين زمينه پيشقدم نبوده و سوغات آزادى و استقلال اقتصادى را آنها براى زنان به ارمغان آورده‏اند. اولين قدم به استناد اظهارات اين افراد قانون سال 1882 م بود كه به موجب آن زنان بريتانيايى از اعتبار بى‏سابقه‏اى برخوردار شده و اين حق را يافتند كه پول به دست آمده از كار و تلاش خود را تصاحب نمايند.(5)
زنان در خانه و اجتماع‏
مهمترين كانونى كه حضور زنان در آن اهميت ويژه‏اى دارد و نقش محورى آنها از تأثير گذارى قابل توجهى برخوردار است، نهاد مقدس خانواده مى‏باشد. جايگاه زن در خانه چون لنگرگاهى است كه ساكنان اين محيط به ظاهر كوچك را در پناه خود ايمن ساخته و به جمع آنان طراوت و شادى مى‏بخشد. با استناد به نمونه‏هاى فراوان مى‏توان گفت: زنان قادرند علاوه بر نقش مادرى، با حركت، تلاش و هدايت به زندگى رونق بخشيده در مواقع سخت و مشقت بار با بروز توانايى‏هاى خدادادى، مردان سرگردان و بى‏تفاوت را به حيات اميدوار ساخته و با ايثار و از خود گذشتگى به حفظ و بقاى خانواده كمك نمايند. آرامش و سكونى كه مردان در كنار همسران خويش بدست مى‏آورند در پرتو آن كشتى زندگى را از امواج شكننده روزگار به ساحل امن مى‏رسانند، مدال افتخارى است كه خداوند به زنان ارزانى داشته است. «و من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجاً لتسكنوا اليها و جعل بينكم مودة و رحمة…؛(6) از نشانه‏هاى قدرت اوست كه براى شما از نوع خودتان همسرانى آفريد كه با آنان آرام گيريد و ميان شما دوستى و مهربانى نهاد….
در پرتو حس همدلى و هميارى زنان، مردان در رسيدن به اهداف متعالى موفق‏ترند و با كار آمدى بيشتر و مطلوب‏ترى چرخ زندگى را به گردش درمى‏آورند. زن شخصيتى است با ويژگى‏هاى فراوان و قابليت‏هاى بالقوه كه با بروز آن به خانه و اجتماع روشنى بخشيده و به سلامت و سعادت هر دو مى‏انديشد. رسالت مادرى از جمله وظايف برجسته اوست كه در عين سنگينى با لذّت و ظرافت بى‏نظيرى همراه بوده و اين امكان را فراهم مى‏آورد تا بانوان بتوانند بنيادهاى اجتماع را با تربيت نيروهاى مؤمن، خلّاق و كارآمد چنان بسازند كه با هيچ طوفانى صدمه و آسيبى نبيند.
البته توانايى‏هاى ياد شده منحصر به مادرانى است كه با مراقبت‏هاى دوران باردارى و شيردهى مطابق با دستورات مكتب اسلام همت ورزيده و در انجام اعمال و رفتار پسنديده كوشا باشند مقام مادرى منزلتى رفيع است و هرگونه تلاش و فداكارى در پذيرش اين تعهد همواره قرين پاداش و ستايش بوده بطورى كه بهشت برين ثمره كوشش آنهاست. زنان بايد قدر اين شايستگى‏ها را بدانند. مبادا با شعارهاى تساوى حقوق زن و مرد و بى‏تفاوتى در قبال مسؤوليت مادرى ارزش و اعتبار دنيوى و اخروى خود را بى‏بها از دست بدهند. خشونت عليه زنان‏
متأسفانه امروزه تفسيرهاى غلط و برداشت‏هاى سطحى از دستورات اسلامى سبب گرديده افراد مغرض و ناآشنا، دين اسلام را آميخته به سوء رفتار با زنان و برخوردهاى نادرست متهم سازند بعثت نبى مكرم اسلام(ص) بر پايه مكارم اخلاق و رحمت و مدارا با مردم بوده است و آن حضرت بهترين الگو در اين زمينه مى‏باشد. رفتارهاى آكنده از مهر و محبت رسول خدا(ص) و امامان معصوم در تمام لحظات زندگى و در برخورد با انسانها كلاس درسى است كه تشنگان حق و معرفت بايد در آن زانوى ادب زنند و تعليم ببينند، آن بزرگواران نه تنها با دوستان خويش بلكه با دشمن تا جايى كه ارزشهاى الهى تهديد نشود به مهربانى، صميميت و رأفت برخورد نموده و با اين روش مكتب انسان ساز اسلام را در سراسر گيتى گسترش دادند. پيامبر اكرم(ص) برخورد خشن و زورگويانه بين افراد را مذموم دانسته مى‏فرمايد: آن كه به مؤمنى آزار رساند، مرا آزار كرده است و آن كه مرا آزار دهد خداى را آزار داده است و آن كه خداى را آزار داده در تورات و انجيل و زبور و قرآن نفرين شده است.(7)
اسلام همواره به تكريم شخصيت انسانها تأكيد ورزيده و اصل احترام به افراد سرلوحه سفارشات بزرگان دين بوده و اهانت و تحقير و خشونت در منطق الهى مطرود شمرده شده است. پرهيز از رفتارهاى خشونت‏آميز كه منجر به تكدر خاطر افراد و تيره گرديدن ارتباطات مى‏شود، وظيفه اشخاصى است كه با تمسك به مكتب نبوى و منش علوى خواهان بوجود آمدن محيطى سالم و مطلوب هستند تا در سايه سار آن رشد و بالندگى افراد را درجامعه اسلامى نظاره‏گر باشند. براى حفظ آرامش و امنيت روحى و روانى انسانها رفتارهاى ملايم، صلح‏آميز بدور از تنش و تيرگى است و چنانچه برخوردها از مرز عدالت و شايستگى فاصله گيرد و به آسايش و طيب خاطر ديگران صدمه‏اى وارد گردد مورد نكوهش عالم بالا قرار مى‏گيرد: پيامبر اكرم(ص) فرمود: آنكه مؤمن را به قصد تحقير براند يا سيلى بزند، يا با او برخوردى ناخوشايند داشته باشد ملائكه او را نفرين كنند…(8)
مؤمن در اين روايت زن و مردى را شامل مى‏شود كه عامل به دستورات دينى باشند و با دورى از بدى‏ها و كژى‏ها در انجام اعمال صالح ورفتارى نيك تلاش كنند. با بررسى عميق در آيات و روايات منقول از اهل بيت عصمت و طهارت به ارزش بالاى خلق نيك و ثواب خاص آن در نزد پروردگار و در ميزان محاسبه اعمال پى مى‏بريم خصوصاً در برخورد با زنان در محيط خانه و زندگى مشترك اين امر توصيه شده است، از منظر قرآن اداره خانه، وظيفه مردان بوده و تأمين نيازهاى رفاهى، معيشتى شامل مسكن، غذا و پوشاك افراد خانواده به عهده آنان مى‏باشد، برآوردن خواهش‏هاى منطقى زن به امور قانونى منحصر نمى‏گردد. خداوند در قرآن مى‏فرمايد: «و على المولود رزقهن و كسوتهن بالمعروف؛(9) و بر عهده صاحب فرزند(يعنى پدر) است كه خوراك و لباس مادر را به وجهى نيكو تأمين كند.» گرچه در اين آيه ملاك و معيار معروف در خصوص زنان شيرده (بچه دار) مطرح گرديده، امّا با دقت درآموزه‏هاى دينى كه واژه معروف زياد بكار رفته و با توجه به نظر مفسرين در مى‏يابيم كه خداوند نسبت به زنان رفتارى آميخته به نيكو كارى و افزون بر حق و عدل را خواستار گرديده است. با زنان به عدالت رفتار كردن، يعنى حقوق آنها را منصفانه بپردازيد و به معروف رفتار نمودن كه در آيه فوق بدان اشاره شده بدين معناست كه بيش از محدوده حقوقى و قانونى به آنان رسيدگى كنيد و نيكى را در مورد ايشان به حدى رسانيد كه اقتضاى اخلاق و شأن انسانى و بيانگر رشد و كمال مردان مسلمان باشد.
مرحوم طبرسى در توضيح واژه معروف بيان نموده است: معروف نام فراگيرى است براى هر كارى كه موجب اطاعت پروردگار و يا نزديكى به او و نيكى نسبت به مردم باشد… معاشرت با معروف، يعنى رفتارى طبق دستور خدا و اداى حقوق زنان در تأمين نيازها و نيكوگفتارى و نيكورفتارى با آنان. همچنين گفته شده معروف به اين معناست كه زنان را نزنيد و به آنان سخنان زشت نگوييد و در رويارويى با ايشان گشاده روى باشيد.(10)
معاشرت نيكو با زنان، صرفاً به دوران آشتى و روابط صميمانه زن و شوهر بر نمى‏گردد.
صبر و شكيبايى در مواقعى كه مردان با عدم توافق اخلاقى، عاطفى به زندگى مشترك ادامه مى‏دهند و از برخوردهاى تند و رفتارهاى آزار دهنده خوددارى مى‏ورزند خيرى را بدنبال خواهد داشت كه فقط خداوند بدان آگاه است اين پاداش نصيب افرادى مى‏شود كه خواسته الهى را بر تمايلات نفسانى ترجيح داده و رضايت خدا را بر رضايت خويش طالب شده‏اند. منزلت و تكريم زن‏
در دين اسلام به روابط سالم و انسانى افراد خانواده خصوصاً زن و شوهر تأكيد فراوانى شده است زيرا اگر اين محيط با صميميت و احترام متقابل همسران معطر نگردد بنيادش سست گشته و با فروريختن آن عواقب ناخوشايندى دامنگير اعضاء آن مى‏شود.
نيكى در معاشرت و تكريم شخصيت زنان از خصوصيات انسانهاى شايسته است چنانچه پيامبر اكرم(ص) مى‏فرمايد: «ما اكرم النساء الّاكريم و لااهانهن الّا لئيم؛ انسانهاى بزرگوار، زنان را گرامى مى‏دارند و افراد پست به آنها اهانت روا مى‏دارند.»
قوام زندگى مشترك بر اساس احترام و محبت متقابل است در بيانى ديگر رسول اكرم(ص) فرمود: «خياركم، خياركم لنسائهم؛(11)بهترين شما آن است كه با زنان بهترين باشد.»
رهبران الهى در تمام عمر و حتى لحظات آخر زندگى به رعايت حقوق زنان سفارش نموده‏اند. پيامبر اكرم(ص) در خطبه حجة الوداع در حضور مسلمانان فرمود: اى مردم زنانتان بر شما حقوقى دارند، چنانكه شما را بر آنان حقوقى است خدا را نسبت به زنان در نظر داريد و نسبت به آنها به خير ونيكى سفارش كنيد.(12)
سازگارى با زنان و حفظ حرمت و رعايت شأن و منزلت آنها در برخوردها و نحوه زندگى پيشوايان دينى و علماء و بزرگان به خوبى مشهود بوده است حضرت على(ع) فرمود: با زنان سازگارى كنيد و با ايشان گفتارى نيك داشته باشيد.(13)
در تعاليم اسلامى گراميداشت زنان حتى در مواردى كه خطايى مرتكب شده كه قابل بخشش است فرمان داده شده است. قرآن كريم در رابطه با چنين زنانى مى‏فرمايد: اگر شما مؤمنين از خطا و دشمنى زنان و فرزندانتان چشم پوشى كنيد خداى تعالى با شما به مغفرت و رحمت معامله مى‏كند.(14)
در روايتى آمده كه از پيامبر سؤال شد كه: حقوق زنان بر مردان چيست؟ آن حضرت فرمود: برادرم جبرئيل همواره نسبت به حقوق زنان سفارش مى‏كرد بدان گونه كه پنداشتم كلمه ناخوشايند “اف” نسبت به آنها نيز روانيست، سپس گفت: اى محمد درباره زنان از خدا بپرهيزيد چون ايشان دستياران شما و امانت و وديعه خدايى در نزد شمايند. زنان بر شما حقوق واجبى دارند چون با آنان حلال شديد، با ايشان مهربان باشيد و دلهاشان را شاد كنيد، تا با شما زندگى كنند و آنها را به كارى مجبور مسازيد و ايشان را خشمگين نكنيد. از آنچه بدانان داديد باز پس مگيريد مگر با رضايت و اجازه آنان. سه اصل مهم اين سفارش كه شادمانى زنان، اجتناب از فرمان دادن به كارى روى عدم تصرف در اموال آنها نشانگر شناخت حقوق زنان و احترامى است كه دين اسلام براى آنها در نظر گرفته است.(15) مشورت با زنان‏
از نكات مثبت و ارزنده‏اى كه اسلام بدان اهتمام دارد مشورت زن و مرد در زندگى مشترك و تلاش در زمينه گذران بهتر امور خانواده است. مشورت از اصول مهم در مديريت خانواده مى‏باشد كه با تكيه بر آن مسائل خانوادگى به خوبى حل شده و راه براى رشد و تربيت فرزندان هموار مى‏گردد. عدم مشورت با يكديگر كه حاصل ديدى منفى و سطحى مى‏باشد احتمال دارد آثار سوئى براى اعضاء خانواده و سپس جامعه به بارآورد. قرآن كريم مردان را به نظرخواهى و مشورت با همسران دعوت نموده و مهمترين دستاورد اين عمل را متوجه فرزندان كه گلهاى باغ زندگى هستند مى‏داند.
«اگر فرزندان شما را شير مى‏دهند مزدشان را بدهيد و با يكديگر به شايستگى و نيكى رايزنى كنيد.»(16) بر اساس اين آيه رسيدگى به مسائل فرزند و به ويژه تربيت و تغذيه وى بايد بر پايه مشورت و تدبير نيك صورت پذيرد و روابط متقابل بايد بر محور احترام شايسته و دورى از خود كامگى شكل گيرد. خوشرفتارى با زنان و دختران‏
پيامبر اكرم(ص) كه اسوه كامل از رفتار الهى است، يكى از ملاك‏ها و معيارهاى نزديكى به مقامش شامل كسانى است كه با زنان خويش به نيكى رفتار نمايند. آن حضرت فرموده است: نزديكترين شما به جايگاه من در روز رستاخيز كسانى هستند كه با همسرانشان بهتر رفتار نمايند و باز فرمودند: بهترين مردم در دين باورى كسانى هستند كه نسبت به همسرانشان مهربانتر باشند و من از همه شما نسبت به خانواده‏ام مهربانترم.(17)
در تعاليم اسلامى برقرارى مساوات بين فرزندان توصيه شده است، اما در بعضى موقعيت‏ها جانبدارى از دختران و زنان ما را با وظيفه‏اى ديگر آشنا مى‏كند. پيامبر اكرم(ص) فرمود: آن كه به بازار برود و ارمغانى بخرد و به خانه ببرد در تقسيم از دختران آغاز كند. آن حضرت كه مظهر رأفت و نماد عدالت و انصاف مى‏باشد با عمل خويش مسلمانان را به بهترين راه هدايت مى‏نمايد. در جايى ديگر در كلامى گهربار فرموده است: با فرزندانتان به مساوات رفتار كنيد. اگر من مى‏خواستم (كسى را) برترى دهم زنان را برترى مى‏دادم.
سفارشات مكرّر اولياء دين در خوشرفتارى و نيكى با دختران و زنان، پدران و مادران مسؤول و با ايمان را به رأفت و مهربانى با اين قشر دعوت نموده و برخوردهاى مهربانانه عالمان و بزرگان در محيط خانواده ناشى از همين رهنمود جاودانى الهى است.
اينهمه نرمخويى نسبت به زن و دختر از جانب اسلام برخاسته از احترام و تكريمى است كه پروردگار متعال براى آنها در نظر گرفته و وظيفه همه است در رعايت اين اصل نهايت همت و تلاش را بكار گيرند. تا مبادا به عواقب بدرفتارى با زنان مبتلا گشته و به سختى پس از مرگ گرفتار آيند.
هنگامى كه سعد بن معاذ از ياران پيامبر اكرم(ص) از دنيا رفت آن حضرت همراه مسلمانان تشييع جنازه با شكوهى به عمل آورد. در پايان كار كه مادر سعد گفت: فرزندم بهشت گوارايت باد! پيامبر(ص) فرمود: چنين بر پروردگار خود قطعى مگير زيرا كه فشار قبر سعد را فرا گرفت. ياران پيامبر به آن حضرت گفتند يا رسول اللّه با سعد چنان رفتار كردى كه با احدى اينگونه رفتار نكرده بودى، با پاى برهنه او را تشييع كردى بر جنازه‏اش نماز گذاردى و او را در گور نهادى و در پايان فرمودى قبر او را بفشرد. پيامبر(ص) فرمود: آرى! چنين است كه گفتم. زيرا كه سعد با خانواده‏اش بد اخلاق بود. مسلم با وجود احترامى كه پيامبر(ص) براى سعد قائل شده پى مى‏بريم كه او كسى نبوده كه حقوق خانواده را رعايت نكرده باشد. بلكه از كلام پيامبر(ص) مطلبى بالاتر و برتر مطرح است و آن رعايت ارزشهاى اخلاقى درباره زن و خوشروئى و گشاده‏روئى با وى است. پاورقي ها:پى‏نوشت‏ها: – 1. سوره احزاب، آيه 35. 2. سوره نساء، آيه 1. 3. سوره توبه، آيه 71. 4. سوره ممتحنه، آيه 10. 5. دفاع از حقوق زن، محمد حكيمى، ص 56. 6. سوره روم، آيه 21. 7. بحارالانوار، ج 75، ص 150. 8. علل الشرايع، ج 2، ص 210. 9. سوره بقره، آيه 233. 10. مجمع البحرين، ج 3، ص 159. 11. نهج الفصاحه. 12. تحف العقول، خطبه حجةالوداع. 13. وسائل الشيعه، ج 7، ص 130. 14. سوره تغابن ، آيه 14. 15. مستدرك الوسائل، ج 14، ص 252. 16. سوره طلاق، آيه 6. 17. وسائل الشيعه، ج 8، ص 507.