در ماه جمادى الثانى هم شهادت مظلومانه زهرا (س) است و هم ولادت آن بانوى مكرّمه كه بنام «روز زن» نيز نامگذارى شده است. جا دارد باز بينى و باز خوانى از كلام سيده زنان عالم هستى، هر دو سرا و كاملترين بانوى عالم خلقت فاطمه زهرا (س) درباره زن داشته باشيم، او كه در فضائل اخلاقى و انسانى، پدر دارى و خدمت به او، شوهردارى، خانه دارى، تربيت فرزندان سرآمد روزگار است. آنجا كه در زمين و زمان خانه به خوشبختى خانه زهرا(س) نمىتوان يافت، خانواده كه پدر معصوم، مادر معصومه، فرزندان ذكور معصوم، و دختران نيز هر يك در اوج فضائل و خصائص انسانى قرار دارند، هرگز خانهاى را نمىتوان يافت كه چنين انسانهاى بزرگى در آن جمع آمده باشد، جز خانه گِلى فاطمه(س).
خانه كه نه تنها عضويت در آن موج مىزند كه نشاط و شادى و احترام متقابل نسبت به همديگر تمام فضاى خانه را پر كرده، فرزند ارشد وقتى وارد خانه مىشود مؤدّبانه بر مادر سلام مىكند كه «السلام عليكِ يا اُمّاهُ» و مادر جواب مىگويد: «وعليك السلام يا قرّة عينى و ثمرة فؤادى؛ سلام بر تو اى ميوه دلم و روشنى ديدهام» و فرزند دومى وقتى وارد خانه مىشود او نيز عرضه مىدارد «السلام عليكِ يا امّاه» و مادر در جواب فرزند كوچكتر با مهربانى بيشترى جواب مىدهد كه «و عليك السلام يا ولدى و يا قرّة عينى و ثمرة فؤادى ؛ و بر تو سلام اى فرزندم و روشنى چشم و ميوه دلم» و آنگاه كه شوهر وارد خانه مىشود با ادب كامل بر همسر خويش سلام مىكند كه «السلام عليكِ يا بنت رسول اللّه» و همسر نيز در كمال احترام و ادب و با حوصله تمام در جواب مىگويد: «و عليك السلام يا اباالحسن و يا امير المؤمنين»(1) چنين خانواده قطعاً مىتواند براى ابد براى جامعه الگو و اسوه باشد، لذا جا دارد با دقّت و حوصله، به دور از غوغا سالارى و غربزدگى و به دور از هر گونه تحجّر و مقدس مآبى، سخنان زهرا (س) در باره زن را مورد ارزيابى قرار دهيم و نتيجه هر چه باشد با جان و دل پذيرا باشيم. الف – آنچه براى زن نكوست
درباره حضور زنان در اجتماع و كيفيّت آن سخن بسيار بر زبانها جارى شده است و قلمهاى زيادى در اين عرصه به قلم زنى پرداختهاند و امّا آنچه كه نبايد فراموش شود و هرگز هم نبايد توجيه گردد اين است كه اگر زن هم بناست در عرصههاى ضرورى اجتماع حضور داشته باشد از ديدگاه نامحرمان بايد به دور باشد، اين واقعيتى است كه زن به هر صورتى كه در ديد نامحرم قرار گيرد براى آنان جذّاب است و (البته مراتب جذّابيت متفاوت است) اين مطلب را هر انسان با انصاف و با وجدان بخوبى در درون خويش احساس مىكند منتهى پاكان چشم خويش را فرو مىبندند و هوسبازان ويروس نگاه را پخش نموده، فضا و جوّ مربوطه را آلوده مىكنند. فاطمه زهرا (س) با توجّه به اين مطلب است كه ديدگاه خويش را در اين زمينه با صراحت تمام اعلام مىدارد، و بدون واهمه بيان مىكند.
على (ع) مىفرمايد: خدمت پيامبر اسلام (ص) بوديم، آن حضرت پرسيد: چه چيزى براى زنان نيكو و رواست؟ حضرت فاطمه (س) در پاسخ فرمود: «خيرٌ للنساءِ انْ لا يريْن الرّجال و لا يراهنّ الرّجالٌ ؛ بهترين (حالت) براى زنان اين است (كه بدون ضرورت) مردان نامحرم را نبينند و نامحرمان نيز آنان را ننگرند».
پيامبر اكرم آنچنان از اين سخن عميق و رسا به وجه آمد كه فرمود: «انّها منّى، براستى فاطمه از من (پاره تن من) است (كه چنين سخن سنجيده و عميق مىگويد)(2)» فاطمه زهرا(س) كسى نيست كه سخن بگويد و خود بدان عمل نكند. موسى بن جعفر(ع) از پدرانش تا مىرسد به على (ع) نقل كرده كه نابينايى اجازه گرفت كه بر فاطمه (س) وارد شود، پس فاطمه خود را پوشاند، رسول خدا فرمود: براى چه خود را پوشاندى در حالى كه او تو را نمىبيند (نابينا است) فقالت ان لم يكن يرانى فانّى اراهُ و هُو يشُمُ الريح فقال رسول الله: اشهد انكّ بضعة منّى ؛ پس فاطمه (س) گفت: اگر او مرا نمىبيند من او را مىبينم، و او بو (ى من) را استشمام مىكند سپس رسول خدا فرمود: شهادت مىدهم كه تو پاره تن من هستى (3)».
چه بسيار روابط نامشروع، قتلها، فرارها، طلاقها از همين نقطه نگاه مرد به زن و برعكس شروع شده است. لذا اگر ما واقعاً مىخواهيم پيرو حضرت زهرا (س) باشيم همه، هم بانوان و هم مردان جامعه تلاش كنند كه در غير موارد ضرورت بانوان را در معرض ديد نامحرمان قرار ندهند. ب – خانه دارى
واقعيت مطلب اين است كه غرب با كشاندن زن در اجتماع و وسيله درآمد قرار دادن آن نه تنها جامعه را به فساد كشاند و شغلى براى بانوان ايجاد نكرد كه مهمترين و مقدسترين شغل و كار بانوان را نيز از آنان گرفت، شغل اصلى زنان تربيت انسان است كه از تربيت نهال، و درخت، ساختن صنعت و لباس و… بالاتر است، متأسّفانه جوامع اسلامى نيز مجذوب اين اشتباه غرب شده و كم كم زنان را از اساسىترين كارها و با ارزشترين عملها دور مىسازند، اما فاطمه زهرا (س) با صداى رسا به بلنداى ابديت اعلام داشت كه نزديكترين حالت زن به خداى متعال و قرب الهى كه بالاترين كمال انسانى است اين است كه ملازم خانه خود بوده و مشغول تربيت فرزندان باشد.
پيامبر اكرم (ص) از ياران خود پرسيد در كدام لحظه زن به خدا نزديكتر است؟ جمعيّت پاسخ مناسبى ندادند تا اينكه حضرت زهرا (س) پرسش پدر را متوجه شد و چنين پاسخ داد «ادنى ما تكون من ربّها ان تلزم قعر بيتها؛ نزديكترين حالت زن به پروردگارش اين است كه زن در خانه خود بماند ( و به امور زندگى و تربيت فرزندان خويش بپردازد)» از اين پاسخ فاطمه(س) پيامبر اكرم (ص) خوشحال شد و به عنوان تأييد سخنان او فرمود: «انّ فاطمة بضعة منّى ؛براستى فاطمه پاره تن من است (و از سرچشمه علم من علم فرا گرفته است كه چنان پاسخ سنجيده و ژرف مىدهد) (4)». ج – حجاب
مقدار حجاب واجب همان است كه بدن غير از مچ و صورت (اگر آرايش ندارد) پوشيده باشد امّا حجاب كاملى كه مورد نظر زهرا (س) است آن است كه حجم بدن نيز پيدا نباشد، متأسفانه برخى لباسهاى زننده در جامعه مرسوم شده كه به صورت ناسالم حجم بدن زنان راجلوه مىدهد، فاطمه زهرا(س) به اين مسئله توجّه داشته و نگران بوده از اين كه حجم بدن زن براى نامحرمان نمايان باشد.
اسماء بنت عميس مىگويد: در روزهاى آخر زندگانى با او بودم، روزى مرا به ياد كيفيّت حمل جنازه توسط مردم انداخت، و ابراز نگرانى فرمود: كه چرا جنازه زن را روى تختهاى مىگذارند و بالاى دست مردان حمل مىكنند؟! فرمود؟: من بسيار زشت مىدانم كه (جنازه) زنان را پس از مرگ بر روى تابوت سرباز گذاشته و بر روى آن پارچهاى مىافكنند، كه حجم بدن را براى بينندگان نمايش مىدهد. مرا بر روى تابوت آنچنانى نگذار و بدن مرا بپوشان كه خدا تو را از آتش جهنّم باز دارد(5).
حضرت به سفارش به اسماء اكتفا نكرده بلكه به على (ع) چنين وصيت كرد: «اوصيك يابن عمٍّ ان تتّخذلى نعشاً فقد رأيت الملائكة صوّروا صورته ؛ وصيت مىكنم تو را اى پسر عمو! كه براى من تابوتى درست كنيد (ديوار دار) همانگونه كه ملائكه شكل آن را بمن نشان دادهاند».
اسماء مىگويد: خدمت حضرت زهرا (س) توضيح دادم: كه در سرزمين حبشه تابوتى براى حمل جنازهها درست مىكنند كه بدن ميت را مىپوشاند و سپس به وسيله چوبهاىتر و شاخههاى نازك درخت، شكل و قيافه آن را ترسيم كردم. حضرت خوشحال شده فرمود: «اِصنعى لى مثلهُ اُستر ينى سترك الله من النّار؛ براى من تابوتى مثل آن درست كن و مرا (با آن) بپوشان، خدا تو را از آتش دوزخ حفظ نمايد(6)».
اين همه حساسيت حضرت زهرا (س) نشان مىدهد كه پوشاندن حجم بدن از نامحرمان اهميت خاص و بسزا دارد و بر زنان مؤمنه است كه در اين بخش بخوبى از زهرا(س) پيروى نموده و خود را از ديد نامحرمان حفظ نمايند. د – زن و كار خانه
فاطمه (س) در زندگى پر بار خويش، به كار و انجام وظائف خانوادگى و تربيتى توجه كاملى داشت، گندم را با آسياب دستى آرد مىنمود نان مىپخت و كار روزانه را انجام مىداد.
روزى رسول خدا (ص) وارد منزل على (ع) شد و از اوضاع زندگى پرسيد، فاطمه (س) پاسخ داد: «يا رسول الله لقد مجلت يداى من الّرحى اطْحن مرّةً و اعْجنُ مرّةً؛ اى رسول خدا! دستان من با كار كردن با آسياب (سنگى) تاول زده و زخم شده است، زيرا گاهى گندم آرد مىكنم و زمانى آرد را خمير مىسازم(7)،دستهاى حضرت بر اثر دستاس كردن زياد زخمى شد و ورم كرد لذا مجبور شد خدمت پدر رود و عرض كند «قد مجلت يداى من الرّحى ليلتى جميعاً ادير الرّحى حتى اُصبح و ابوالحسن يحمل حسناً و حسيناً(8)؛ هر دو دستم به علّت آرد كردن گندم با آسياب دستى ورم كرده و زخم شده است، ديشب تا صبح به آرد كردن گندم مشغول بودم و ابوالحسن، حسن و حسين را نگهدارى مىكرد».
متأسفانه در اين زمان عدهاى از خانمها از انجام كارهاى منزل خوددارى مىكنند و حتى تلاش مىكنند از غذا پختن نيز شانه خالى كنند و بيشتر از غذاى بيرون از خانه استفاده كنند، كه اين عمل عوارض فراوانى را به دنبال دارد اضافه وزن، و امثال آن از عوارض عدم فعاليت و بى كارى است، و در نتيجه مجبور مىشوند با خرج اضافى تن به ورزشهايى بدهند كه خيلى بيشتر از كارهاى خانه زحمت و رنج دارد. تقسيم كار
البته به اين نكته نيز توجّه شود كه كار در منزل اختصاص به مادر خانه ندارد خوبست فرزندان و مخصوصاً شوهر نيز همسر را در اين راه يارى رساند، از همه بهتر آن است كه تقسيم كار در خانواده وجود داشته باشد.
حضرت زهرا(س) به اين مسئله نيز سخت اهميت مىداد، كارهاى خانه و خانواده را بين خود و امير مؤمنان (ع) و كار روزانه داخل منزل را نيز بين خود و خدمتكارانش به گونهاى مساوى تقسيم مىكرد.
سلمان فارسى مىگويد: فاطمه زهرا(س) را ديدم كه با دستان مبارك و با آسياب دستى گندم را آرد مىكند، جلو رفته پس از سلام گفتم: اى دختر رسول خدا! خود را به زحمت مينداز در كنار شما خدمتكار منزلتان فضّه ايستاده است كار منزل را به ايشان واگذار! حضرت فاطمه (س) فرمود: «اوصانى رسول الله ان تكون الخدمة لها يوماًولى يوماً فكان امس يوم خدمتها و اليوم يوم خدمتى ؛ رسول خدا (ص) به من سفارش فرموده كه كارهاى خانه را با او (فضّه) تقسيم كنم، يك روز او كار كند و روز ديگر من، ديروز نوبت او بود و امروز نوبت من(9)».
امّا درباره تقسيم كار خانه با همسرش على (ع) حضرت باقر(ع) فرمود: حضرت فاطمه كارهاى منزل را با حضرت على(ع) اين گونه تقسيم كرد كه خمير كردن آرد، و نان پختن، تميز كردن و جارو زدن خانه، به عهده فاطمه(س) باشد و كارهاى بيرون منزل از قبيل جمع آورى هيزم، و تهيّه مواد اوليّه غذايى برعهده على (ع) باشد.
امام صادق (ع) فرمود: اين تقسيم كار، با رهنمود رسول خدا انجام گرفت، آنگاه كه فرمود: كارهاى داخل منزل را فاطمه و كارهاى بيرون منزل را على (ع) انجام دهد. حضرت زهرا(س) از اين تقسيم كار به شدّت خوشحال شد لذا فرمود: «فلا يعلم ما داخلينى من السُّرور الّا الله باكفائى رسول الله تحمّل رقاب الرّجال ؛ جز خدا كسى نمىداند كه از اين تقسيم كار تا چه اندازه خوشحال شدم، زيرا رسول خدا مرا از انجام كارهايى كه مربوط به مردان است معاف داشت (10)». ه – زن و ساده پوشى و سادگى زندگى
امروزه بر كسى پوشيده نيست كه همه اجتماع به نوعى گرفتار تجملات و زياده روى در لباس و وسائل زندگى شدهاند، به قدرى چشم و هم چشمى فراوان شده كه جلسات عروسىها و حتى جلسات روضه و ختم و حتى رفتن بر سر مزارها هنگام مراسم به نمايشگاه لباسها و زيورآلات تبديل شده است، و عمده اين تجملات را زنان دامن مىزنند. يقيناً تمام اقشار جامعه جز عدهاى قليل توان چنان تجملات و تشريفات و زيادهروىها را ندارند لذا مرد خانه مجبور مىشود يا تن به كارها و در آمدهاى نامشروع دهد، و يا زير بار كارى بيش از توان جسمى و چند شيفت برود كه در هر دو صورت عوارض و پى آمدهاى ناگوارى دارد حتى براى همسران و فرزندان.
بر زنان است كه با توجه به وضعيت زندگانى فاطمه زهرا (س) مقدارى از تجمّلات و زياده روىها و زياده خواهى بكاهند، مخصوصاً همسران مسئولان و افرادى كه به عنوان الگو در جامعه مطرحند.
سلمان فارسى مىگويد: روزى حضرت فاطمه (س) را ديدم كه چادرى وصله دار و ساده بر سر داشت در شگفتى ماندم و گفتم: عجبا! دختران شاهان ايران و قيصر روم بر كرسيهاى طلايى مىنشينند و پارچههاى زربافت به تن مىكنند، امااين دختر رسول خداست! نه چادرى گران قيمت بر سردارد و نه لباسهاى زيبا! فاطمه(س) فرمود: «يا سلمان! انّ اللّه ذخّر لنا الثّياب و الكرا سىّ ليوم آخر ؛ اى سلمان! خداوند بزرگ لباسها(ى زينتى) و تختهاى (طلايى) را براى ما در روز قيامت ذخيره كرده است(11)».
آنگاه زهرا (س) خدمت پدر رفت و شگفتى سلمان را اين گونه مطرح كرد: اى رسول خدا سلمان از سادگى لباس من تعجب نمود، سوگند به خدايى كه تو را مبعوث فرمود، مدّت پنج سال است فرش خانه ما پوست گوسفندى است كه روزها بر روى آن شترمان علف مىخورد و شبها بر روى آن مىخوابيم و بالش، چرمى است كه از ليف خرما پر شده است (12)»
البته هرگز توقّع اين نيست و در توان كسى هم نيست كه مانند على (ع) و زهرا(س) رفتار شود ولى بانوان جامعه تلاش كنند با حفظ موقعيّت زمانى و مكانى در حد توان سادگى لباس و زندگى را شعارشان قراردهند تا رنگ و بوى از فاطمه زهرا(س) در زندگى آنها مشاهده شود. و – زن و آرايش
يكى از خواسته طبيعى زن بخاطر مصالحى بشرى، تمايل به آرايش و پيرايش و تزيين است هر زنى كشش به طرف زيبا نمودن و جذاب نمودن خويش را در درون خود مىيابد و احساس مىكند كه دوست دارد با هرگونه امكاناتى خود را محبوب دلهاى ديگران كرده و چشمهاى پرتعجب و خيره ديگران را به خويش جلب نمايد. ولى در اسلام اين تمايل طبيعى در چهارچوبه طبيعى خود مجاز شمرده شده است. در اسلام به آرايش و عطر زدن و استفاده از بوهاى خوش براى شوهر و محارم، يا منزل و يا در حالت عبادت و نيايش سفارش شده و نوعى عبادت و مستحب شمرده شده است. آنچه، نهى شده است و سفارش به احتياط كردهاند، استفاده از عطر و آرايش در مقابل نامحرمان است كه هم باعث تخريب اخلاق ديگران و تهييج احساسات جنسى آنان مىشود، و هم خود زن تا سر حد يك موجود صرفاً جنسى سقوط مىكند و باعث مىشود كه ديگران او را در حدى بالاتر از يك كالاى دلچسب شهوانى ننگرند. امروزه متأسفانه عدّهاى از بانوان برعكس عمل مىكنند، در اجتماع و منظر نامحرمان از آرايشهاى آنچنانه و عطروبوى جاذب استفاده مىكنند ولى در محيط خانه و براى شوهر و عبادت، كمتر به آرايش و بوى خوش توجّه مىكنند. سفارش حضرت زهرا (س) به زنان اين است كه در محيط خانه و زندگى و همين طور در حال عبادت از آرايش و بوى خوش به بهترين وجه استفاده شود. تهيه عطر براى شب عروسى
آرايش و عطر براى زنان در زندگى زن و شوهرى باعث شادابى و دلگرمى طرفين مىشود. پيامبر اكرم (ص) سخت به اين ظرافتها توجه داشت، لذا به عمار ياسر مىگويد: عطر خوبى تهيه كرده به منزل فاطمه بردم. حضرت فرمود: «يا ابا اليقظان ما هذا الطيّب ؛ اى عمار اين عطر چيست؟ عرض كردم: پدرت رسول خدا (ص) مرا امر كرد تا فراهم نمايم(13)». استفاده دائمى از بوى خوش
برخى زنان گاهى از آرايش و بوى خوش در محيط خانه استفاده مىكنند و گاهى به اين امر توجّه نمىكنند خوب است اين امر در محيط زندگى زن و شوهرى و محل عبادت به صورت امر مستمر و دائمى در آيد. حضرت زهرا (س) چنين حالتى داشت و انتظار او از بانوان هم اين است كه به اين امر همّت گذارند.
امّ سلمه مىگويد: از حضرت زهرا (س) پرسيدم كه آيا عطر و بوى خوش ذخيره كردهاى؟ فرمود: آرى. رفت و شيشه عطرى آورد، و مقدارى در كف دست من ريخت، بوى خوشى داشت كه هرگز نبوييده بودم. گفتم اين عطر خوشبو را از كجا تهيّه كردهاى؟ فرمود: «هو عنبرٌ يسقط من اجنحة جبرئيل؛ اين عطر مشكى است كه از بال و پر جبرئيل فرو ريخته است (14)». آن حضرت، حتى در واپسين لحظههاى زندگى بوى خوش رافراموش نكرد. اسماء بنت عميس مىگويد: در واپسين لحظههاى زندگى، حضرت زهرا (س) وضو گرفت و به من فرمود: «هاتى طيبى الّذى اتطيّب به و هاتى ثيابى التى اصلّى فيها؛ (اى اسماء!) عطر مرا، همان عطرى ك هميشه مىزنم، و پيراهنى را كه هميشه با آن نماز مىگزارم بياور…(15)». زن و شوهردارى
از مسائلى كه زهرا (س) هم عملاً و هم با گفتار به زنها و مردها تعليم و سفارش نموده نيكو همسردارى و شوهردارى است. به مردها اين گونه سفارش نمود: «خياركم الينكم مناكبة و اكرمهم لسانهم ؛ بهترين شما كسى است كه در برخورد با مردم نرمتر و مهربانتر است و ارزشمندترين مردم كسانى هستند كه با همسرانشان مهربان و بخشندهاند(16)».
اما زنان اولين نكته كه جداً بايد به آن توجّه كنند مهربانى با شوهر و خوبىهاى او را به زبان آوردن است، البته اين وظيفه به عهده مرد نيز هست كه با همسر خود مهربان باشد و نسبت به او اظهار محبت كند و خوبىهاى او را به زبان آورد.
حضرت زهرا (س) از همان روز اول زبان به تمجيد على (ع) گشود و خوبىهاى او را مرتب بيان و بازگو نمود كه به نمونههايى اشاره مىشود. 1- شب ازدواج
حضرت زهرا (س) در لحظههاى آغازين زندگى، لب به ستايش شوهر نمونهاش گشود و به شناساندن آن بزرگمرد پرداخت، و در اشعارى چنين فرمود:
افتخار و عزت والا، از آن ما شد و ما در ميان فرزندان «عدنان» سربلند شديم، تو به بزرگى و برترى رسيدى و از همه آفريدهها والاتر شدى و جنّ و انس از عظمت تو عقب ماندند.
منظورم «على (ع)» است بهترين كسى كه گام بر خاك نهاده است، بزرگوار و داراى احسان و نيكى .
برترينهاى اخلاقى و بزرگى از آن اوست تا آن زمان كه مرغان بر شاخهها به ترنّم مشغولند(17). 2- بعداز عروسى
پيامبر اكرم (ص) پس از سپرى شدن مراسم عروسى، خانه على و زهرا(عليها السلام) آمد در ابتدا از على (ع) پرسيد: همسرت را چگونه يافتى؟ امام پاسخ داد: «نعْم العون على طاعة اللّه؛ بهترين ياورى است بر طاعت و بندگى خدا نمودن» سپس از دخترش زهرا(س) پرسيد: شوهرت را چگونه يافتى؟ گفت: «خيرٌ بعلٍ؛ بهترين شوهر است (18)».
اين گونه تمجيدها از همديگر زندگى مشترك را شيرين و با نشاط مىكند، و باعث دلگرمى به زندگى مىشود. فاطمه (س) هيچگاه دست از تعريف و تمجيد على(ع) بر نداشت و در سخترين دوران زندگى خود، يعنى هجوم به خانه او و اهانت به آن حضرت باز على (ع) را اين گونه تمجيد مىنمود «على امامى ربانى و الهى و هيكل نورانى و مركز توجه همه عارفان و خداپرستان و فرزندى از خاندان پاكان، گوينده بحق و روا، جايگاه اصلى و محور امامت و پدر حسن و حسين دو دسته گل پيامبر، و دو سرور جوانان اهل بهشت است(19)». ح – تحمّل كمبودهاى زندگى
زندگى مشترك هر انسانى داراى فراز و فرود و سختى و خوشى، و ثروتمندى و ندارى است. يقيناً براى هر كسى روزگارى پيش مىآيد كه از نظر معيشت ممكن است سخت در مضيقه و تنگنا قرار گيرد. زنان فهيم و متدينه در چنين روزهايى با تحمل كمبودهاى زندگى و فقر وندارى و تحمل سختيهاى آن و ناملايمات مىسازند و با لبخند شادى آخرين حزن و اندوه را از دل شوهر و فرزندان مىزدايند. فاطمه زهرا (س) چنين انتظارى از زنان مؤمنه دارد چرا كه خود در اوج صبر و بردبارى و تحمّل كمبودها و نداريهاى زندگى بود. به اين نمونهها توجه كنيد:
1- در يكى از صبحگاهان امير مؤمنان على (ع) فرمود: «فاطمه جان! آيا غذايى دارى تا گرسنگى ام برطرف شود؟ پاسخ داد: نه، به خدايى كه پدرم را به نبوّت و شما را به امامت برگزيد سوگند كه دو روز است در منزل غذاى كافى نداريم، آنچه بود به شما و فرزندانم دادم و خود از غذاى اندك موجود استفاده نكردم.
امام با تأسف فرمود: فاطمه جان! چرا به من اطلاع ندادى تا به دنبال تهيّه غذا بروم؟ فاطمه گفت: «يا اباالحسن انّى لاستحيى من الهى ان اكلف نفسك مالاتقدّر عليه؛(20) اى اباالحسن! من از خدايم حيا مىكنم كه تو را به چيزى وادار نمايم (و از تو درخواستى داشته باشم) كه تو بر آن توان و قدرت ندارى» اين درس بزرگى است براى همه زنانى كه زهرا(س) را به عنوان الگو پذيرفتهاند، كه بخاطر درخواستهايى كه در توان شوهر نيست زندگى و نشاط زندگى را از بين نبرند، و خداى ناكرده زندگى مشترك را متلاشى نكنند.
2- روزى على (ع) فرمود: فاطمه جان آيا غذايى موجود است كه بياورى؟ فاطمه پاسخ داد: سوگند به خداوندى كه حق و قدر تو را بزرگ شمرد، سه روز است كه غذاى كافى در منزل نداريم و همان مقدار ناچيز را در اختيار شما قرار دادم و خود گرسنگى را تحمل نمودم! حضرت على (ع) فرمود: چرا اطلاع ندادى؟ گفت: «كان رسول اللّه نهانى ان اسألك شيئاً فقال لاتسألى ابن عمّك شيئاً ان جاءك بشى ءٍ عفواً والّا فلا تسأليه ؛ رسول خدا مرا نهى فرمود كه چيزى از تو درخواست نمايم و به من سفارش فرمود: چيزى از پسر عمويت درخواست مكن، اگر چيزى براى تو آورد بپذير و اگر نه خود درخواست چيزى نداشته باش(21)».
3- امير مؤمنان على (ع) باغ خود را به 12 هزار درهم فروخت و پول آن را بين فقرا و تهيدستان مدينه تقسيم نمود و با دست خالى به منزل برگشت. طبيعى است كه انتظار فرزندان و همسر پس از فروش باغ اين است كه مقدارى غذا و ميوه براى منزل تهيه شود .
فاطمه (س) پرسيد: غذاى امروز ما چه شد؟ امام براى تهيه غذا بيرون مىرود، اما فاطمه ناراحت است با خود مىگويد: چرا سؤال كردم؟ و آن گاه اين جمله را به زبان جارى كرد: «فانّى استغفراللّه و لا اعود ابداً ؛ من از خدا طلب آمرزش مىكنم و ديگر اين رفتار را تكرار نخواهم كرد (22)».
گاه فشار و سختيهاى زندگى به حدّى مىرسيد كه زهرا (س) مجبور مىشد گوشههاى آن را با پدر مطرح نمايد از جمله روزى خدمت پدر عرض كرد: «من و پسر عمويم چيزى از مسائل رفاهى نداريم، مگر پوست گوسفندى كه شبها بر روى آن مىخوابيم و روزها بر روى آن شتر خود را علف مىدهيم».
رسول گرامى اسلام (ص) فرمود: «يابنيّه اصبرى فانّ موسى بن عمران اقام مع امرأته عشر سنين مالهما فراش الّا عباءة قطوانيّة ؛دختر عزيزم! صبر و تحمل داشته باش، زيرا موسى بن عمران ده سال با همسرش (دختر شعيب) زندگى كرد و فرشى جز يك قطعه عباى قطوانى نداشتند(23)».
چه بسيار زندگيهايى كه بخاطر يك لباس اضافى كه در خواست شده و شوهر نتوانسته تهيه كند، و يا فلان وسيله زينتى و يا دكورى و… از هم پاشيده، و اگر در زندگيهاى امروزى مقدارى صبر و تحمل در مقابل كمبودها وجود داشت اين همه آمار طلاق بالا نمىرفت و در سطح دنيا در رتبه چهارم قرار نمىگرفتيم، آمار بالاى طلاق در بين اقشارى مشاهده مىشود كه با فقر فرهنگ دينى و معنوى از توقعات بالاى مادّى برخوردارند، كه اين حالت با فرهنگ شيعه بودن و فاطمه زهرا(س) و على (ع) را الگو قرار دادن سازگارى ندارد.
در يك كلام اگر آن گونه كه زهرا (س) زندگى كرد و آن گونه كه زهرا(س) به زنان مسلمان سفارش كرد رفتار شود، هم معنويات و آرامش زندگيها بهتر و بيشتر مىشود و هم آمار طلاقها و جدايى كم مىشود، و هم شيرينى و نشاط زندگى خانوادگى بيشتر و بهتر خواهد شد. پاورقي ها:پىنوشتها: – 1- ر.ك حديث كساء، مفاتيح الجنان، شيخ عباس قمى، پايان كتاب. 2- بحارالانوار، محمد باقر مجلسى، داراحياء التراث العربى، ج 1، ص 36، روايت 24 . 3- بحارالانوار، ج 43، ص 91، روايت 16. 4- همان، ج 43، ص 92. 5- كشف الغمّه اربلى، ج 2، ص 67، و ذخائر العقبى ص 53، فرهنگ سخنان فاطمه (س)، ص 63. 6- همان. 7- احقاق الحق، ج 10، ص 266، ذخائر العقبى، ص 105، عوالم ج 11، ص 587، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه (س)، ص 126. 8- بحارالانوار، ج 43، ص 134 و 84 و 85، كنزالعمال ج 15، ص 507. 9- عوالم، ج 11، ص 205، دلائل الامامه، ص 49، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه (س)، ص 49. 10- بحارالانوار، همان، ج 43، ص 31و 81؛ مستدرك الوسائل، ج 13، ص 48. 11- بحارالانوار، ج 8، ص 303، حديث 61. 12- همان، ج 8، ص 303، و كوكب الدّرى، ج 1، ص 175، تفسير برهان، ج 2، ص 346. 13- دلايل الامامه چاپ قديم، ص 26، چاپ جديد، ص 103، عوالم، ج 11، ص 334 باب 5. 14- بحارالانوار، ج 43، ص 95 و 114، وامالى صدوق، ص 42، مجلس ثانى. 15- كشف الغمّه اربلى، ج 2، ص 62، و فرهنگ سخنان فاطمه (س) ص 129. 16- كنز العمّال، ج 7، ص 225، تاريخ بغداد، ج 12، ص 50، فرهنگ سخنان، ص 119. 17- فرهنگ سخنان فاطمه (س) همان، ص 135. 18- بحارالانوار، ج 43، ص 133 و 117؛ بامناقب اين شهر آشوب، ج 3، ص 355 و 356. 19- رياحين الشريعه، ج 1،ص 93. 20- بحارالانوار، ج 37، ص 103، تفسير برهان، ج 1، ص 282. 21- بحارالانوار، ج 14، ص 197، احقاق الحق، ج 10، ص 314، البداية و النهايه، ج 6، ص 111. 22- بحارالانوار، ج 41، ص 46، كتاب امالى صدوق، حديث 10، ص 379. 23- سنن ابن ماجه، ج 2، ص 3، تذكرة الخواص، ص 316 به نقل از فرهنگ سخنان فاطمه (س)، ص 217، حديث 184.