قسمت دوم فاطمه و فدك
پس از رحلت رسول خدا(ص) امت وى دچار تفرقه و تشتت شدند و توصيههاى آن حضرت را به كلى فراموش نمودند، علاوه بر اينكه حرمت خاندانش را نگه نداشتند به تضييع حقوق آنان اقدام ورزيدند. اين در حالى بود كه بارها رفتار پيامبر را در حمايت و دوستى ذريهاش خصوصاً حضرت زهرا(س) مشاهده نموده بودند. همراهى و همدلى مردم در جريان فدك بر ناديده گرفتن حق مسلم دختر پيامبر(ص) سند مظلوميت وى را تا ابد بر سينه تاريخ حك نمود. فدك سرزمينى بود كه پيامبر از طريق جنگ بدست نياورده بلكه دشمن در صلح و دوستى آن را به پيامبر(ص) بخشيده بود. و آن از حقوق ويژه حضرت به حساب مىآمد، زمانى كه آيه «فآت ذاالقربى» نازل گرديد.
خداوند پيامبر را فرمان داد، حق نزديكانش را از آنچه دارد بپردازد. بنابراين در زمان حيات رسول خدا(ص) فاطمه(س) صاحب فدك شد و در آن تصرف نموده از عايداتش خود و خانواده را بهرهمند مىساخت، وقتى متجاوزان او را از اين حق محروم ساختند با استناد به قرآن از موجوديت اين كتاب الهى دفاع كرد و در مطالبه حق خويش پافشرد و فرمود: «و ورث سليمان داوود» سليمان از داوود ارث مىبرد.(1) چگونه است كه من از اين قاعده مستثنى هستم و حق ارث ندارم. مسلماً اين سنت براى حضرت محمد(ص) و فرزند يگانهاش محفوظ خواهد ماند. آن حضرت با تلاوت آيه ديگرى از قرآن: «فهب لى من لدنك وليّاً يرثنى ويرث من آل يعقوب و اجعله ربّ رضيّا؛(2)(هنگامى كه زكريا گفت:) پس به من از سوى خود فرزندى ارزانى دار كه ميراث بر من و ميراث بر خاندان يعقوب باشد.» به غاصبان فدك و حاميان اين تصميم خلاف فهماند كه ارث مال و ثروت دنيا را شامل مىشود و در اين آيه چيز ديگرى منظور نيست. در كلام گهربار دختر پيامبر كه از قرآن گرفته شده دفاع از حق به زيبايى ترسيم گرديده است: «واولواالارحام بعضهم اولى ببعض فى كتاب اللّه؛(3) خويشاوندان در ارث بردن از يكديگر، از بيگانگان سزاوارترند.» به فرمان خدا تمامى مسلمانان خواه انسانهاى عادى باشند و يا پيامبرو امام معصوم در مسئله ارث بردن همانند يكديگرند و استثنايى در اين مورد وجود ندارد، زيرا كه قانون ارث عمومى و جهانشمول است. فاطمه(س) با بيان اين آيه: «ان ترك خيراً الوصية للوالدين والاقربين بالمعروف حقاً على المتقين؛(4)اگر كسى ثروتى از خود بجاى گذارد بر اوست كه براى پدر و مادر و بستگان به گونهاى شايسته وصيت نمايد اين بر همه پرواپيشگان سزاوار است.» شايستگى خود را براى طلب حق و ارث پدر بر همگان ثابت نمود.
حضرت فاطمه(س) نه تنها در سخن با بهره جستن از كلام وحى اهداف خود را بيان مىنمود بلكه با عمل به تعاليم حياتبخش آن كتاب الهى نمونه و الگوى مجسمى از يك انسان كامل با مشى قرآنى است كه قابليت اين را دارد كه سرور زنان جهان در عصر خويش و ديگر زمانها گردد به طورى كه هيچ انسانى توانايى برابرى با او را نخواهد داشت. عبوديت فاطمه
بر همگان روشن است كه سراسر زندگى فاطمه(س) عبادت است چه اعمالى كه مربوط به مسائل خانه و اجتماع مىشود و چه عبادتهاى ويژه نظير نماز، روزه و… آن حضرت به عنوان مادرى نمونه و همسرى وفادار مسئوليت خود را كامل انجام مىداد و در برخورد با جريانات اجتماعى، سياسى از موضعگيرى محكم و منطقى بهره مىگرفت. وى در تمامى ابعاد يك انسان كامل بود كه در عبادت و پرستش خداوند تنها به نماز و روزه اكتفا نمىكرد و در اين زمينه مفهوم وسيع و عميقى از عبادت و بندگى را در ذهنها قوام بخشيد. راز و نياز و مناجات خاضعانه وى براى فرزندان پاكش كه خود از نمونههاى بندگى و اطاعت محض پروردگارند، مثال زدنى است. از امام مجتبى(ع) در رابطه با مناجات مادر گراميش نقل شده كه فرمود: مادرم شب جمعهاى را تا سپيده دم به نماز و نيايش پروردگار گذراند، و ديدم نام افرادى را بر زبان آورده برايشان طلب بخشش مىكند، در حالى كه براى خود حاجتى به زبان نياورد. تعجب كردم، پرسيدم؟ مادر جان! چرا همانگونه كه ديگران را دعا كردى براى خويش دعا نكردى، فرمود: پسرم، نخست همسايه و آنگاه اعضاى خانوده. «الجار ثم الدار»(5)
از ابن عباس در مورد آيه شريفه: «كانوا قليلاً من الليل مايهجعون و بالاسحارهم يستغفرون؛(6) آنان اندكى از شب را مىخوابيدند و به هنگام سحر از خدا آمرزش مىخواستند.» سؤال شد، گفت: اينان عبارتند از اميرمؤمنان، فاطمه دختر گرامى پيامبر و دو فرزند ارجمندش حسن و حسين(ع).(7)
در روايتى است كه پيامبر خدا(ص) از ستمهايى كه به خاندان و اهلبيتش مىشود خبر داده و همانجا فرموده است: دخترم فاطمه كه سرور بانوان دو جهان است، چون در محراب عبادت مىايستد نور او براى فرشتگان آسمان مىدرخشد چنانكه نور ستارگان براى اهل زمين نور افشانى مىكنند در اين حال خداوند به فرشتگان مىفرمايد: بنده مرا كه سرور بندگان است بنگريد چگونه به عبادت ايستاده در حالى كه اندامش مىلرزد و با همه وجودش راز و نياز مىكند. من شما را گواه مىگيرم كه شيعيان او را از آتش ايمن ساختم. در ادامه سخن حضرت از هم نشينى فرشتگان با فاطمه(س) همچون مريم(س) خبر مىدهد طورى كه فرشتگان به آن حضرت مىگويند: يا فاطمة انّ اللّه اصطفاكِ و طهّرك و اصطفاكِ على نساء العالمين يا فاطمة اقنتى لربّك و اسجدى واركعى مع الراكعين؛(8) اى فاطمه خداوند ترا اختيار كرد و برگزيد و پاك ساخت و بر همه بانوان جهانيان ممتاز نمود، اى فاطمه خداى خود را عبادت و سجده كن و با راكعان درگاه خدا ركوع به جاى آور. چنين مقايسهاى توسط پيامبر خدا(ص) نشانگر مقام و مرتبه دختر عزيزش فاطمه(س) دارد. خداوند در قرآن فرموده است: «الابذكر اللّه تطمئن القلوب» ذكر خدا باعث آرامش دلهاست. حقيقتاً وجه بارزى از عبادت اذكارى است كه انسان بر زبان جارى مىسازد و بوسيله آنها بر خداى بزرگ توكل كرده از او نيرو مىگيرد. در روايت است كه وقتى فاطمه(س) از زيادى كار منزل و سختىهاى آن در رنج بود به همراه على(ع) نزد پيامبر آمده و از وى خواستند فردى را براى خدمتگزارى آنها برگزيند. پيامبر(ص) پس از تقاضاى فاطمه(س) فرمود: مىخواهيد به شما چيزى تازه بياموزم كه برايتان از هر خدمتگزارى بهتر و سودمندتر باشد. آن دو بزرگوار فرمودند: بلى. پيامبر(ص) بيان داشت هرگاه خواستيد به بستر برويد 33 بار سبحان اللّه و 33 بار الحمد لله و 34 مرتبه اللّه اكبر بگوئيد. اين از هر كمك كارى بهتر و ارزشمندتر است. حضرت فاطمه سر بلند كرد و سه بار گفت: رضيت عن اللّه و رسوله؛(9) از خدا و پيامبر خشنودم. يارى جستن از ذات اقدس الهى بوسيله ذكر و ياد خدا تا پايان عمر حضرت فاطمه(س) ادامه داشت و وى تلخىها و سختىهاى روزگار را بدين وسيله شيرين مىنمود و در تمامى مراحل در عبادت و شكرگزارى از نعمتهاى الهى پيشقدم بود. چشمه دانش
مكتب اسلام براى علم و آگاهى و بينش دينى ارزش والايى قائل است و كسب آن را برهمگان ضرورى دانسته براى گروندگان به علم و نشر دهندگان آن اجرى عظيم در نظر گرفته است به شرط آنكه علم نورآفرين و هدايت گر باشد. قرآن كريم در اين زمينه فرموده است: «يرفع اللّه الذين آمنوا منكم والّذين اوتواالعلم درجاتٍ و اللّه بما تعملون خبير؛(10)خدا مقام اهل ايمان و دانشمندان شما را رفيع گرداند و خدا به هرچه (از نيك و بد) كنيد به همه آگاه است.» لازمترين علوم آن است كه دل و ضمير انسان را پاك و اصلاح نموده، از كژى و انحراف نجات دهد. فاطمه(س) وجود مقدسى است كه باطنش به جوهره علم عجين شده و با استناد به منابع روايى آن حضرت قدرت خبر دادن از حوادث قبل و بعد زمان خويش را داشته و در حل مشكلات و مسائل علمى از توانايى فوق العادهاى بهرهمند بوده است. امام حسن عسگرى(ع) مىفرمايد: زنى خدمت حضرت فاطمه(س) رسيد و گفت: مادر ناتوانى دارم كه در نمازش به مشكلى برخورد كرده است اكنون مرا خدمت شما فرستاده تا مسأله او را طرح كنم پس از آن حضرت فاطمه(س) پاسخ وى را داد آن زن بار دوم مسألهاى پرسيد و حضرت جواب داد مجدداً سؤالى ديگر پرسيد و نهايتاً براى ده مسأله تقاضاى جواب نمود. آنگاه آن زن از زيادى سؤال شرمنده شد و گفت: اى دختر رسول خدا ديگر مزاحم نمىشوم، خسته شديد. فاطمه (س) فرمود: خجالت نكش هر سؤالى دارى بفرما تا جواب دهم، من از سؤالات تو خسته نمىشوم و با كمال ميل جواب مىدهم. آنگاه فرمود: اگر كسى بار سنگينى را بر بام حمل كند و در قبال آن مبلغ صد دينار بگيرد خسته مىشود؟ زن پاسخ داد نه خسته نمىشود حضرت فرمود: خدا در برابر جواب هر مسألهاى به من ثواب بيشترى مىدهد حتى بيشتر از آنكه بين زمين و آسمان پراز مرواريد باشد. با اين وجود از جواب دادن مسأله خسته مىشوم؟(11)امام حسن عسگرى (ع) در حديث ديگرى مىفرمايد: دو زن كه يكى اهل دين و ديگرى دشمن بود در مطلبى با هم اختلاف داشتند. خدمت حضرت فاطمه (س) رسيدند و مسئله خود را طرح نمودند. از آنجايى كه حق با زن مؤمنه بود حضرت فاطمه (س) گفتارش را با دليل و برهان پذيرفت و آن زن از اين پيروزى بر دشمن شادمان گرديد. حضرت زهرا (س) خطاب به وى فرمود: فرشتگان خدا بيشتر از تو شادمان شدند و غم و اندوه شيطان و پيروانش بيشتر از غم و اندوه آن (زن) دشمن دين مىباشد.(12) مرواريد عفاف
فريضه حجاب در ديدگاه مكاتب الهى و پيامبران بزرگ خدا اصل مهم شخصيت زن است و بر زنان مسلمان لازم است با تمسك به راه و روش فاطمه (س) كه زيبندهترين الگوى جامعه بشرى است درس زندگى بياموزند. تا بنابر فرموده قرآن از افتادن به دام فساد و تباهى مصون مانند. «يا ايها النبى قل لازواجك و بناتك و نساءِ المؤمنين يدنين عليهن من جلابيبهن ذلك ادنى اَن يعرفن فلا يؤذين و كان الله غفوراً رحيما؛(13) اى پيامبر به زنان و دختران خود و زنان مؤمنه بگو كه خويشتن را به چادر فرو پوشند كه اين كار براى اينكه آنها (به عفت) شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوس رانان) آزار نكشند بسيار نزديكتر است و خدا بسيار آمرزنده مهربان است.» على (ع) مىفرمايد: روزى با گروهى از اصحاب خدمت رسول خدا (ص) بودم آن حضرت به اصحابش فرمود چه ويژگى براى زن بهتر از هر چيز است. هيچ كس نتوانست جواب صحيحى بدهد اصحاب كه متفرق شدند به خانه رفتم و سؤال پيامبر را با فاطمه در ميان نداشتم وى فرمود: بهترين چيز براى زنان آن است كه مردان نامحرم آنها را نبينند و زنان نيز نا محرمان را نبينند. آنگاه پاسخ را خدمت رسول خدا (ص) بردم آن حضرت شادمان شد و فرمود: براستى فاطمه پاره تن من است.(14) در روايتى ديگر آمده است كه مرد نابينايى اجازه خواست تا به خانه فاطمه وارد شود، فاطمه(س) پوششى طلبيد و خود را با آن پوشاند. رسول خدا (ص) به فاطمه (س) فرمود او مرد نا بينايى است و تو را نمىبيند چرا خود را پوشاندى آن حضرت فرمود: اگر او مرا نمىبيند من او را مىبينم و بوى مرا استشمام مىكند پيامبر (ص) فرمود: گواهى مىدهم كه به راستى پاره تن من هستى.(15) ساده زيستى و قناعت
در تعدادى آيات قرآن مقام و مرتبه فاطمه (س) همسر و فرزندانش ستوده شده علاوه بر آن منزل و مأواى وى نيز كه پس از ازدواج با على (ع) و راهنماى پيامبر خدا مهيا گرديده بود جلوهاى نورانى يافت و به واسطه پاكى، قداست و سادگى مورد احترام واقع شد. خانهاى كه بنايش معمولى بود، سقفش از چوب خرما و سطحش با حصير پوشيده شده و ديوارهاى گِليش صداقت و صميميت را معنا مىبخشيد. از درون آن مكان نور خدا جلوه گر بود و سادگى فوق العادهاش همچون عطر نبوى مشام جانها را نوازش مىداد و مقام معنوى آنجا به گونهاى بود كه مورد ستايش الهى قرار گرفت. قرآن مىفرمايد: «فى بيوت اذن الله ان ترفع و يذكر فيها اسمه يسبّح له فيها بالغدوّ و الآصال ؛(16) در خانههايى كه خدا رخصت داده كه آنجا رفعت يابد و در آنها ذكر او شود و صبح و شام تسبيح و حمد ذات پاك او كنند».
ابن عباس مىگويد در مسجد پيامبر (ص) بوديم كه يكى از حاضران آيه فوق را تلاوت نمود من از پيامبر پرسيدم آنها چه خانههايى هستند؟ فرمود: خانه پيامبران و آنگاه با دست خويش به خانه فاطمه (س) اشاره نمود و فرمود: اين خانه (17)ساده زيستى از مشخصههاى زندگى پيامبر خدا بود و اين سنت در خاندان گراميش نيز رعايت مىشد. فاطمه زهرا (س) كه نزديكترين فرد به پيامبر (ص) بود، هيچگاه به دنيا و نعمتهاى زودگذر آن روى نياورد و در رفع نيازها به اندكى بسنده مىنمود زيرا پرورش يافته بوستان نبوت و آموزش ديده بزرگ عالم بشريت به شمار مىآمد. وى معيار و ملاك اين نوع زيستن را از قرآن و رفتار پيامبر (ص) آموخته بود. حتى هنگامى كه رسول خدا از پردهاى كه بر در آويخته بود و دستبندى كه به دست كرده بود اظهار ناخوشنودى كرد. فوراً پرده و دستبند را در بستهاى پيچيد و خدمت پيامبر (ص) فرستاد تا آنها را در راه خدا انفاق نمايد. رسول خدا(ص) از عمل فاطمه (س) چنان شاد شد كه سه بار فرمود: پدرش به فدايش، دنيا براى محمد و آل محمد نيست. از بيان اين واقعه به راز ساده زيستى فاطمه (س) پى برده درمى يابيم كه پيامبر خدا دوست نداشت بهره دخترش از پاداش پرشكوه آخرت كم شود بنابراين با داشتن كوچكترين ظواهر مادى و وسايل زينتى و رفاهى موافق نبود. روزى پيامبر (ص) ديد فاطمه (س) در حالى كه با دست خويش آسياب مىكند فرزندش را در آغوش گرفته او را شير مىدهد. از ديدن اين صحنه اشك از چشمانش سرازير شد فرمود: دخترم رنج و تلخى دنيا را مىچشى تا شيرينى نعمتهاى سراى جاودانه را دريابى؟ فاطمه (س) در پاسخ فرمود: اى پيامبر خدا (ص) من در همه حال خدا را به خاطر نعمتهاى بى كرانش سپاس مىگويم و آنگاه بود كه اين آيه نازل شد. «ولسوف يعطيك ربك فترضى».(18) مظهر وارستگى و ايثار
ايثار و انفاق در راه خدا ويژگى انسانهاى مؤمن و صالح است كه اعتقاد دارند در پى هر بخششى خداوند آنها را به جزاى نيك رسانده و از عمل آنها راضى و خشنود مىگردد. از جمله ايثارهايى كه مرضى درگاه الهى قرار گرفته و فرشتگان نيز بدان افتخار مىكنند، انفاق و گذشت فاطمه (س) و خانوادهاش مىباشد در روايت است كه حسن و حسين (ع) بيمار شدند. افراد خانواده به فرمان پيامبر (ص) و به منظور سلامتى آنها روزه گرفتند. وقت غروب آفتاب و زمان افطار مسكينى بر در منزل تقاضاى غذا نمود. روزه داران غذايى را كه براى خويش مهيا كرده بودند به او دادند و با آب افطار كردند. روز دوم يتيمى و روز سوم اسيرى هنگام افطار در خواست غذا نمودند. فاطمه (س) و على (ع) همراه فرزندانشان غذاى خود را به آنان بخشيدند. قرآن كريم ايثار و فداكارى فاطمه(س) و همراهانش را تحسين كرده و عمل خالصى را كه براى رضايت پروردگار انجام داده بودند پذيرفت: «و يطعمون الطعام على حبّه مسكيناً و يتيماً و اسيراً انّما نطعمكم لوجه الله لا نريد منكم جزاء و لا شكورا؛(19)هم بر دوستى او (يعنى خدا) به فقير و طفل يتيم و اسير طعام مىدهند و (گويند) ما فقط براى رضاى خدا به شما طعام مىدهيم و از شما هيچ پاداش و سپاسى هم نمىطلبيم».
در روايت است كه على (ع) براى تهيه غذا دينارى قرض نمود.
وقتى در كوچه پا نهاد تا حاجت خود را برآورد مقداد، از اصحاب، رسول خدا (ص) را ملاقات كرد كه در ساعات گرم و سوزان روز سرگردان بود و ناراحت به نظر مىرسيد. از احوال او پرسيد متوجه شد او نيز براى تهيه غذاى خانوادهاش مشكل دارد. با كمال اخلاص دينارى را كه براى رفع نياز خود قرض نموده بود به مقداد داده و براى اداى نماز به سوى مسجد راه افتاد حضرت پس از نماز با رسول خدا (ص) ملاقات نمود پيامبر(ص) فرمود: على جان مىتوانم امشب مهمان شما باشم. على (ع) در حالى كه از وضع خانه و نداشتن غذا مطلع بود نخواست درخواست پيامبر را رد نمايد و با كمال بزرگوارى با ايشان به خانه آمد. آنها مشاهده كردند فاطمه(س) در محراب عبادت مشغول راز و نياز با خداست و پشت سرش ظرفى پر از غذا به چشم مىخورد، فاطمه (س) با شنيدن صداى پيامبر (ص) از جايگاه خويش برخاست و در پى تقاضاى آن حضرت ظرف غذا را مقابل وى نهاد. على (ع) پرسيد فاطمه جان اين غذا را از كجا آوردهاى؟ تاكنون غذايى به اين خوش رنگى و خوش بويى نديدهام. پيامبر دست بر شانه على(ع) نهاد و فرمود: اين برابر آن دينارى است كه در راه خدا انفاق نمودى و سپس ادامه داد خداوند تو را همچون زكريا و فاطمه را همانند مريم مورد لطف قرار داد كه هرگاه زكريا بر مريم وارد مىشد نزد او رزق و روزى مىيافت كه خدا برايش فرستاده بود. «كلما دخل عليها زكريا المحراب وجد عندها رزقا قال يا مريم انّى لك هذا قالت هو من عند اللّه؛(20) هر وقت زكريا به محل عبادت مريم مىآمد نزد او روزى شگفت آورى مىيافت. گفت اى مريم اين روزى از كجا براى تو مىرسد پاسخ داد كه اين از جانب خداست.»
بخشش و ايثارى كه در زمانى خاص با نيتى خداپسندانه صورت گيرد. قطعاً نزد خداوند از ارزش ويژهاى برخوردار بوده و دهندهاش به اجر و ثوابى بالاتر دست مىيابد. دختران و پسران جوانى كه تازه پا به زندگى مشترك گذاشتهاند و با اميد و آرزو به رؤياهاى خويش جامه عمل مىپوشند از هر كس به استفاده از اندوختهها و هداياى اطرافيان سزاوارترند.
حضرت فاطمه(س) در شب عروسى خود با پايهگذارى اين سنت حسنه، ايثار در وقت نياز، فرمان قرآن را عملى ساخت. اين گونه كه پيامبر خدا(ص) در شب عروسى دخترش لباسى تهيه نمود تا فاطمه(س) آن را به تن كرده و آن شب ويژه و به يادماندنى گردد. در همان لحظه زن بينوايى به در خانه رسول خدا(ص) آمد و درخواست لباس كرد. فاطمه(س) به جز پيراهن شب عروسى كه هديه پدر بود لباس ديگر داشت كه قبلاً مورد استفاده قرار داده و كهنه شده بود. با تقاضاى فقير لباس را در بستهاى نهاد تا در راه خدا انفاق كند كه ناگهان با يادآورى آيه: «لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبّون؛(21) شما به نيكوكارى نمىرسيد مگر آنكه هرچه را كه در دست داريد در راه خدا انفاق كنيد.» در تصميم خود تجديد نظر كرد، لباس عروسيش را از تن درآورد و به بينوا داد و لباس كهنه را پوشيد. هنگامى كه خواستند فاطمه(س) را به خانه اميرمؤمنان ببرند فرشته وحى فرود آمد و پس از سلام به پيامبر(ص) فرمود: اى پيامبر خدا پروردگارت به تو سلام مىرساند و دستور داده كه درهايى نثار فاطمه نمايم و همراه من لباسى از بهشت است كه بايد به او هديه كنم.(22) احترام به فرمان الهى
بدنبال برخوردهاى عادى و گاه سخيف در ارتباط با پيامبر خدا توسط اطرافيان، قرآن كريم هشدار داده و آنان را به رعايت ادب و احترام نسبت به آن حضرت دعوت نموده و دستور داده آنگونه كه با يكديگر سخن مىگويند پيامبر(ص) را مورد خطاب قرار ندهند و شخصيت وى را محترم شمرند. «لاتجعلوا دعاء الرسول بينكم كدعاء بعضكم بعضا…؛(23)اى مؤمنان شما دعاى رسول و ندا كردن او را مانند نداى بين يكديگر قرار مدهيد…»
فاطمه(س) مىفرمايد:وقتى اين آيه نازل گشت من نيز همانند ديگران پدر خويش را با عنوان رسالت صدا مىزدم و گفتم: «اى پيامبر خدا» و از گفتن كلمه پدر خوددارى مىكردم. پيامبر گرامى پس از سه بار كه او را اينگونه خواندم پاسخى نداد و فرمود: فاطمه جان اين آيه در مورد تو و خاندان و نسل تو نيست. تو از من هستى و من از تو. اين آيه در مورد افرادى بىمهر و خشن و متكبر نازل شده، تو مرا با عنوان پدر صدا بزن كه صداى دلنوازت دلم را زندهتر و پروردگارم را خشنودتر مىسازد.(24) اگرچه در اين واقعه علاقه و احترام خاص پيامبر(ص) به دختر عزيزش قابل توجه است. پيش از آن اطاعت و پيروى كامل حضرت فاطمه(س) از فرمان وحى و رعايت ادب و حرمت مقام والاى رسالت است كه نشان مىدهد آن حضرت به فرمان الهى اهميت داده و از بيان تعلقات شخصى و عاطفى خويش چشم مىپوشد. و در يك كلام نتيجه مىگيريم كه قرآن در سيره و سخن، رفتار و كردار فاطمه(س) زنده و سارى و جارى است. پاورقي ها:پىنوشتها: – 1. سوره نمل، آيه 16. 2. سوره مريم، آيه 6 و 5. 3. سوره انفال، آيه 75. 4. سوره بقره، آيه 180. 5. بحارالانوار، ج 43. 6. سوره ذاريات، آيه 18 و 17. 7. فاطمه الزهرا من المهد….،ص300. 8. بيت الاحزان، ص 53. 9. بحارالانوار، ج 43. 10. سوره مجادله، آيه 11. 11. بحار، ج 2، ص 3. 12. همان، ص 8. 13. سوره احزاب، آيه 59. 14. بحار، ج 43، ص 91. 15. سوره نور، آيه 35. 16. فاطمة الزهرا…، ص 230. 17. بحار، ج 43. 18. سوره انسان، آيه 8 و 9. 19. سوره آل عمران، آيه 37. 20. همان، 92. 21. فاطمة الزهرا…، ص 214. 22. سوره نور، آيه 62. 23. بيت الاحزان، ص 36.