بر خود سخت نگيريد
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُحَرِّمُواْ طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللّهُ لَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ وَكُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ حَلاَلاً طَيِّبًا وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِىَ أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ» (سورهمائده،آيه87)
اى آنانكه ايمان آورديد چيزهاى پاكيزهاى را كه خداوند براى شما حلال كرده، حرام نكنيد و تجاوز ننمائيدكه همانا خداوند متجاوزان را دوست نمى دارد و از آنچه خدا به شما روزى كرده از نعمتهاى حلال و نيكو تناول كنيد و از خدائى كه به او ايمان داريد بهراسيد.
در روايتهاى متعددى از كتب سنى و شيعه نقل شده است كه سبب نزول اين آيه، اين بود كه پس از يك سخنرانى پيامبر و ترساندن مردم از عذاب الهى، برخى از ياران با تقواى رسول خدا در منزل عثمان بن مظعون رحمة الله عليه جمع شدند و سوگند ياد كردند كه شبها را به عبادت بپردازند و روزها را روزه بگيرند و از همبستر شدن با زنان امتناع كنند ولى رسول خدا به آنان فرمود: «ألم أنبئكم أنكم اتفقتم على كذا و كذا ؟… إن لانفسكم عليكم حقا فصوموا و أفطروا و ناموا فإنى أقوم و أنام و أصوم و أفطر و آكل اللحم و الدسم و آتى النساء» من مأموريت ندارم به چنين وضعى كه شما براى خود پسنديدهايد. همانا نفس شما بر شما حق دارد پس هم روزه بداريد و هم افطار كنيد.. هم شب را به عبادت بگذرانيد و هم پاسى از آن را بخوابيد. من هم عبادت و تهجد مىكنم و هم استراحت مىنمايم و مى خوابم.. من گاهى روزه مىگيرم و گاهى افطار مىكنم.. من گوشت و غذاهاى چرب مى خورم و با زنان معاشرت مىكنم.. اين سنت و روش زندگى من است «فمن رغب عن سنتى فليس منى» هركه از سنت من اعراض كند و روى برگرداند از من نيست سپس، طبق روايتى، مردم را جمع كرد و خطبهاى خواند كه در آن گوشزد كرد: «ما بال أقوام حرموا النساء و الطعام و الطيب و النوم و شهوات الدنيا أما انى لست آمركم أن تكونوا قسيسين و رهبانا فإنه ليس فى دينى ترك اللحم و لا النساء و لا اتخاذ الصوامع و انّ سياحة أمتى الصوم و رهبانيتهم الجهاد. أعبدوا الله و لا تشركوا به شيئا و حجوا و اعتمروا و أقيموا الصلاة و آتوا الزكاة و صوموا رمضان و استقيموا يستقم لكم فإنما هلك من كان قبلكم بالتشديد شددوا على أنفسهم فشدد الله عليهم فأولئك بقاياهم فى الديارات و الصوامع فأنزل الله الآية.»
چه مىشود كه گروهى از شما زنان و طعام و غذاهاى خوشمزه و چرب و ساير مباحات را بر خود حرام كردهاند بدانيد و آگاه باشيد كه من شما را امر نمى كنم كه مانند احبار و ژنده پوشان نصارى باشيد، زيرا در دين من ترك گوشت و تحريم زنان و رفتن به صومعه نيست. سياحت امت من روزه و رهبانيتشان رفتن به جهاد است. خدا را بپرستيد و به او شرك نورزيد. حج و عمره كنيد، نماز و زكات را اقامه نمائيد و ماه رمضان را روزه بداريد. استقامت داشته باشيد و بدانيد آنان كه قبل از شما بودند به خاطر فشار آوردن و سختگيرى بر خود هلاك شدند و خدا نيز بر آنان سخت گرفت و آنان كه در صومعه ها و ديرها ماندهاند بقاياى آنانند. و پس از خطبه رسول خدا صلى الله عليه و آله اين آيه مبارك نازل شد. نكته مهمى كه خداوند در اين آيه به آن اشاره و تأكيد كرده است اين است كه در مسائل زندگى از حد تجاوز نكنيم و راه اعتدال را پيش گيريم. اسلام نه افراط را قبول ندارد و نه تفريط را. نه مىپذيرد كه بى خيال هرچه ديديم چه حلال و چه حرام بخوريم و استفاده از هرگونه نعمتى چه از راه درست به دست آمده باشد و چه از راه باطل و نادرست ، بنمائيم و نه اينكه آنقدر بر خود سخت بگيريم كه نعمتهاى حلال و پاكيزه خداوند را كه براى خشنودى و لذت ما آفريده است بر خود حرام گردانيم و از آنها استفاده مشروع نكنيم.
حرام و حلال: أرباب لغت گويند: «التحريم هو العقد على ما لا يجوز فعله للعبد و التحليل حل ذلك العقد.» تحريم يعنى بستن گره بر آنچه بر بنده خدا جايز نيست انجام دادنش و تحليل(حلال كردن) گشودن آن گره است. و در آيه مباركه به شدت نكوهش شدهاند آنان كه حلال و طيب و نعمتهاى پاك خدا را بر خود حرام مىكنند و به انگيزه زهد از غذاهاى نيكوى خداوند و از ساير نعمتهاى خوب و حلال چشم پوشى مى كنند.
راغب اصفهانى در مفرداتش گويد: «الحرام الممنوع منه اما بتسخير الهى و إما بمنع قهرى و إما بمنع من جهة العقل أو من جهة الشرع» حرام به معناى چيزى است كه ممنوع مىباشد چه به دستور خدا و چه به منع اجبارى يا از راه عقل و يا اينكه شرع اسلام آن را منع كرده باشد. به هر حال حرام شرعى، آن چيزى است كه استفاده از آن غلط و نا مشروع باشد و هيچ كس نمى تواند از پيش خود چيزى را بر خود ممنوع كند جز اينكه خداوند و از راه رسولش أمرى را حرام نمايد و مرتكبش را عقاب كند. در قرآن آمده است: «الذين يتبعون الرسول النبى الامى الذى يجدونه مكتوبا عندهم فى التوراة و الانجيل يأمرهم بالمعروف و ينهاهم عن المنكر و يحلّ لهم الطيبات و يحرّم عليهم الخبائث…» آنانكه پيروى مىكنند از رسول ، همان پيامبر امّى كه نامش را در تورات و انجيل خودشان نوشته مىبينند، همو كه آنان را امر به كارهاى نيك مىكند و از كارهاى بد بازمىدارد و براى آنان نعمتهاى پاكيزه و طيب را حلال مىكند و آنچه بد و ناپاك است بر آنان حرام مىگرداند.
معلوم مىشود آنچه را كه خداوند به امر خدا حرام نموده ناپاك و بد است، مثل گوشت خوك يا شراب يا حيواناتى كه با ذبح شرعى كشته نشده است كه همه اينها چنانچه ثابت شده است داراى ضررها و زيانهاى قطعى است.
لا يحب المعتدين: در آخر آيه به شدت ابراز انزجار مىكند از آنان كه تجاوز مىكنند و از مرزهائى كه خداوند قرار داده تعدّىنمايند و مىفرمايد كه خداوند تجاوزگران را دوست نمى دارد يعنى از آنان متنفر است و انتقام خواهد گرفت به خاطر اينكه از حد مطلوب تجاوز كردند و حلال خدا را بر خود و ديگران حرام نمودند. و علت مبغوض بودن آنان و روش فكريشان از نظر قرآن اين است كه هرچه از حدّ و مرزش تجاوز كند ناپسند مىباشد، پس همانگونه كه لا أبالى بودن و بى قيدو بند بودن و به حلال و حرام اهميت ندادن نكوهيده است به همان اندازه زياده روى كردن و افراط نمودن در أمور و حلال خدا را حرام كردن به هر انگيزهاى نكوهيده و ناپسند است. و اينكه خداوند مىفرمايد: «لا تعتدوا» مقصود اين است كه تجاوز و تعدّى بر حكم خدا نكنيد كه اين در حقيقت تمرّد و سرپيچى از دستور الهى است مضافا بر اينكه تجاوز به خداوند مىباشد در سلطه تشريعيش. در آيهاى ديگر مىفرمايد: «تلك حدود الله فلا تعتدوها و من يتعدّ حدود الله فأولئك هم الظالمون» اينها حدود و مرزهاى الهى است بنا بر اين از اين حدود الهى تجاوز نكنيد كه هر كه چنين كند قطعا از ستمكاران و ظالمان است. خداوندا ما را توفيق ده كه از حدودت تجاوز نكنيم و حلالت را حلال بدانيم و از آنچه تو حرام كردهاى بپرهيزيم. والسلام
پاورقي ها: