اى اختر آسمان هفتم
رعنا گل گلستان هفتم
هم دختر هفتم از امامان
هم خواهر هشتمين ايشان
هم عمّه حضرت جوادى
همچون تو كجاست پاكزادى
معصومه رضا نهاد نامت
مىخواست نشان دهد مقامت
آن كس كه تو را كريمه خوانده
بر لب سخنى ثمينه رانده
كى جان دگر سزا به قربان
چون گشته پدر تو را به قربان
هجران پدر ترا ز يك سو
دورى تو از رضا ز يك سو
آن پيكر خسته تو فرسود
طاقت ز كف و قرار بر بود…(1)
ابن جوزى يكى از علما و مورخان اهل سنّت در قرن هفتم مىنويسد: در بين اولاد موسى كاظم(ع) چهار دختر به نام فاطمه وجود دارد:
1- فاطمه صغرى كه به او بىبى هيبت گفته مىشود، و در مدخل جنوبى شهر باكو در آذربايجان شوروى (سابق) دفن است.
2- فاطمه وسطى كه در شهر رشت مدفون مىباشد.
3- فاطمه اخرى (ستّى فاطمه) كه در اصفهان دفن شده است.
4- فاطمه كبرى (فاطمه معصومه) كه مدفن او در قم، زيارتگاه شيعيان و اهل دل مىباشد.(2) حضرت معصومه در يك نگاه
نام آن حضرت فاطمه كبرى، نام پدرش موسى بن جعفر(ع) و نام مادر بزرگوارش نجمه خاتون است. القاب او عبارت اند از: معصومه، كريمه اهل بيت، طاهره، حميده، رشيده، تقيّه،مرضيّه، رضيّه، برّه اختُ الرّضا(ع).(3)
ولادت آن حضرت در اول ذى قعدة الحرام 173 هجرى قمرى در مدينه منوّره واقع شده است و در 23 ربيع الاول 201 هجرى وارد قم شد، و بعد از 17 روز سرانجام در دهم ربيع الثانى 201 در سن 28 سالگى دار فانى را وداع گفت و مرقد شريف آن بانو، زيارتگاه عاشقان اهل بيت در قم گرديد. مقامات و منزلتهاى معنوى
كمتر امام زادهاى به اندازه حضرت معصومه(ع) مورد توجّه و سفارش امامان معصوم قرار گرفته است. حضرت عبدالعظيم حسنى با آن همه عظمت، بيش از يكى دو روايت در موردش وارد نشده است، ولى در باره عظمت و مقامات فاطمه معصومه (ع) حدود يازده روايت وارد شده است، حتى سالها قبل از ولادت آن حضرت (حدود 45 سال قبل) امام صادق(ع) سخنان بسيار ارزشمندى درباره عظمت و فضيلت آن بانو بيان داشته است كه نشان از اوج عظمت و فضيلت آن حضرت دارد.
يكى از شيعيان به محضر امام صادق(ع) شرفياب شد و مشاهده كرد كه آن حضرت در كنار گهواره با كودكى سخن مىگويد، تعجب كرد و عرض كرد: آيا با كودك نوزاد سخن مىگويى؟ حضرت صادق(ع) فرمود: اگر تو هم مايل هستى مىتوانى نزد او بيايى و با او گفتگو كنى. او مىگويد: نزد گهواره آن نوزاد رفتم، سلام كردم، جواب سلام را داد و به من فرمود: نامى كه براى دختر تازه به دنيا آمدهات برگزيدهاى عوض كن، زيرا خداوند آن نام را دشمن مىدارد (سخن نوزاد اشاره به نام دخترى بود كه به تازگى، خداوند به من عنايت فرموده بود، كه او را «حميرا» نامگذارى كرده بودم).
سخنان آن نوزاد و اطلاع او از اخبار پنهانى و نهى از منكر او، مرا بيشتر به تعجب واداشت و بهت زده شدم، امام صادق(ع) فرمود: تعجب نكن! اين كودك فرزندم موسى است خداوند از او دخترى به من عنايت كند كه نامش فاطمه است او در سرزمين قم به خاك سپرده مىشود، و هر كس او را زيارت كند، بهشت بر او واجب مىشود.(4)
و در جاى ديگر فرمود: «ستُدْفنُ فيها امْرأةٌ منْ اوْلادى تُسمّى فاطمةُ فمنْ زارها وجبتْ لهُ الجنّةُ؛ به زودى بانويى از فرزندان من به نام فاطمه در آن (قم) دفن مىشود، هر كس او را زيارت كند، بهشت براى او واجب مىگردد.»
در ذيل روايت آمده است كه امام صادق(ع) اين سخن را قبل از ولادت امام كاظم (ع) فرمود.(5) با توجه به اين كه امام كاظم(ع) در سال 128 (ه.ق)چشم به جهان گشوده است و تولد حضرت معصومه در سال 173 رخ داده است امام صادق(ع) اين سخن را 45 سال قبل از تولد حضرت معصومه فرموده است. الف: ارزش يافتن قم
قم يكى از سرزمينهاى برگزيده الهى است كه بابى از بهشت در آنجا قرار دارد و در پذيرش ولايت اميرمؤمنان بعد از مكّه و كوفه در رتبه چهارم قرار دارد چنان كه پيامبر اكرم(ص) فرمود: «يا على انّ اللّه عزّ اسمهُ عرضَ ولايتك على السّماوات فَسَبَقَتْ اليها السماء السابعه… فبصّت اليها مكه… ثم سبقتْ اليْها قُم فزَيّنَها بالعرب و فتح اليه باباً من ابواب الجنّةِ؛(6) اى على! خداوند ولايت تو را بر آسمانها عرض كرد، آسمان هفتم براى پذيرش ولايت تو سبقت گرفت… آنگاه مكه سبقت گرفت… بعد قم براى پذيرش ولايت تو پيشقدم شد و خداوند آن را به واسطه عرب (اشعريها) زينت بخشيد و درْبى از دربهاى بهشت را به سوى آن باز كرد.»
امّا يقيناً وجود با بركت فاطمه معصومه در ارزش بركات نازله بر قم سهم تعيين كنندهاى دارد امام صادق (ع) فرمود: «انّ للّه حرماً و هو مكّةُ، و لرسولهِ حرماً و هو المدينةُ و لامير المُؤمنين حرماً و هو الكوفة و لنا حرماً و هو قم، و ستُدفنُ فيها امرأةٌ من ولْدى تُسمّى فاطمه، من زارها وجبتْ لهُ الجنّةُ؛(7) براى خدا حرمى است كه آن مكه است، و براى رسول خدا (هم) حرمى است كه مدينه باشد، و براى اميرمؤمنان حرمى است كه كوفه (نجف) باشد و براى ما (اهل بيت(ع)) حرمى است كه قم باشد به زودى بانويى از فرزندان من در آنجا دفن مىشود كه نامش فاطمه است، هر كس او را زيارت كند بهشت بر او واجب مىشود»
يكى از شاخسار رحمت اينجاست
يكى از خاندان عترت اينجاست
اگر بوى بهشت آيد عجب نيست
يكى از هشت باب جنّت اينجاست
در جايى ديگر فرمود: «قُم بلدنا و بلدُ شيعتنا مطهّرةٌ مقدسّةٌ ؛(8) قم شهر ما و شهر شيعيان ماست قم پاك و پاكيزه است.»
وجود با عظمت حرم حضرت معصومه در قم بركات متعددى را در پى داشته كه به نمونههايى اشاره مىشود: 1- مركزيت شيعيان:
وجود با بركت حضرت معصومه (س) باعث شد كه شيعيان از تمام نقاط عالم همچون پروانه به گرد وجود شمع حرم جمع شوند، و اين پيشبينى توسط امامان معصوم (ع) سالها قبل اعلام گرديد.
در روايت پيش گفته امام صادق(ع) «بلد شيعتنا» تعبير نمود، و در جاى ديگر فرمود: «اذا اصابتْكم بليّةٌ و عناء فعليْكُم بِقُمْ فانّه ماْوى الفاطميين…؛(9) زمانى كه رنج و زحمت و گرفتارى به شما روى آورد، به قم روى آوريد، زيرا قم پناهگاه فاطميان و محل آسايش مؤمنان است.»
امام هشتم (ع) فرمود: «انّ للجنّة ثمانيه ابواب و واحدٍ منْها لاهل قم، و هم شيعتُنا منْ بين ساير الْبلاد، خمر اللّه تعالى ولايتنا فى طينتهم؛(10) بهشت داراى هشت درب است و يكى از آنها براى مردم قم است، و آنان در ميان مردم ساير شهرها بهترين شيعيان ما هستند خداوند ولايت ما را در طينت آنان قرار داد.»
امام هفتم (ع) فرمود: «قُمْ عُشّ آل محمّدٍ و ماْوى شيعتهمْ و لكن سيُهْلك جماعةٌ منْ شبابهمْ بمعْصيّة آبائهم و الاستخفافُ و السّخريّةُ بكبرائهم و مشايخهمْ و مع ذلك يدْفعُ اللّه عنْهُمُ شرّ الاعادى و كلّ سوء ؛(11) قم آشيانه آل محمد(ص) و پناهگاه شيعيان آنهاست، ولى به زودى گروهى از جوانان به خاطر نافرمانى پدرانشان و سبك شمردن و مسخره كردن بزرگان و كهنسالان نابود مىشوند، ولى با همه اينها خداوند شرّ دشمنان و هرگونه بدى را از آنان دفع مىكند.»
روايت فوق در عين حالى كه هشدارى است براى آن دسته از جوانهايى كه حرمت علما و بزرگان و پدران را نگه نمىدارند بشارتى است در اين زمينه كه قم مركز شيعيان و آشيانه آل محمد(ص) مىشود و با بركت وجود حضرت معصومه(س) بلا از آنها دفع مىگردد.
امام صادق(ع) فرمود: «در جبل مكانى است كه به آن «بحر، دريا» گفته مىشود «و يسمّى بقم و هو معدن شيعتنا؛(12) و آن قسمت قم ناميده مىشود و آنجا مركز شيعيان ماست.»
و در حديث ديگر فرمود: «اهل خراسان نشانههاى ما هستند، و مردم قم ياران ما…»(13) 2- نزول رحمت و بركت:
على (ع) فرمود: «صلواتُ اللّه على اهل قم، و رحمة اللّه على اهل قم، سقى اللّه بلادَهُمُ الْغيْثَ؛(14) درود خدا بر مردم قم، رحمت و لطف خدا بر آنها باد، خداوند شهرهاى آنان را از باران سيراب نمايد.» و نكته بسيار جالبى در اين روايت آمده كه نشان از استجابت دعاى امام صادق(ع) و ديگر امامان دارد. چرا كه قم با اين كه شهر كويرى است ولى بارندگى خوب و مناسبى داشته و دارد.
و در حضور امام هفتم(ع) وقتى نام قم برده شد و از تمايل آنها به حضرت مهدى(ع) سخن به ميان آمد، حضرت فرمود: «رضى اللّه عنْهُم ؛(15)خداوند از آنان (اهل قم) خشنود گردد.» 3- مركز علم و دانش:
از زمانى كه حضرت معصومه در قم دفن شده است، اين شهر مركز علم و دانش بوده و هست و در اين زمان به اوج خود رسيده است. و تاكنون صدها مرجع و عالم دينى و هزاران كتاب درباره اسلام و معارف اسلامى به جامعه بشرى تحويل داده شده است و اين هم امرى است كه پيشاپيش توسط امامان معصوم اعلام گرديده است.
امام صادق(ع) فرمود: «كوفه به زودى از مؤمنان خالى مىشود، و علم از آن جمع مىشود، همانطورى كه مار در لانهاش جمع مىشود، «ثمّ يظهرُ العلم ببلْدةٍ يُقالُ لها قُم و يصيرُ معدناً للعلم و الْفَضْل حتّى لا يبْقى فى الارض مستضْعف فى الدّين حتّى المخدّرات فى الحجال، و ذلك عند قرب ظهور قائمنا ؛(16) سپس علم و دانش در شهرى كه به آن قم گفته مىشود، ظاهر مىگردد، و آنجا مركز علم و فضيلت مىشود، تا جايى كه هيچ كس حتى خانمهاى پشت پرده در دين (آگاه مىشوند) مستضعف باقى نمىمانند و اين نزديك ظهور قائم ما (مهدى(ع)) خواهد بود.
راستى چه روايت زيبايى و چه بشارت مسرّت آورى. اميدواريم كه آن زمان همين دوران باشد.
و در جاى ديگر فرمود: «خدا به كوفه بر ساير شهرها احتجاج كرده و به مؤمنان آنجا در مقابل مردم ساير شهرها احتجاج مىكند، و به واسطه شهر قم به ساير شهرها (هم) احتجاج مىكند، خداوند قم و مردم آن را رها نكرده تا مستضعف (فكرى و فرهنگى) نشوند، بلكه آنان را موفق و تأييد كرده است.»(17)
و در روايت ديگرى ضمن دعا درباره اهل قم و بيان اوصاف آنان فرمود: «سلام اللّه على اهل قم يسقى الله بلادهم الغيث و ينزّل اللّه عليهم البركات، و يبدّل اللّه سيئاتهم حسناتٍ، هم اهل ركوعٍ و سُجُودٍ و قيامٍ و قعودٍ، هم الفقهاء العلماء، هم اهل الدراية و الرواية و حُسْنُ الْعبادةِ؛(18) سلام بر مردم قم، خداوند شهرهاى آنان را با باران سيراب مىكند، و بركتها را بر آنان نازل مىكند، و بديهاى آنان را به خوبى تبديل مىكند، آنان اهل دانش و از علماء هستند، اهل درك حقايق و روايت و نيكو عبادت كردن هستند.» 4- مركز ياران مهدى (ع)
به بركت وجود حرم كريمه اهل بيت نه تنها قم مركز شيعيان، و شهر اجتهاد و علم فقاهت و مرجعيت و دانش گشته بلكه مركز ياران حضرت مهدى نيز خواهد بود، چنان كه اين را نيز امام صادق(ع) پيشگويى نموده است.
عفان بصرى مىگويد: امام صادق (ع) به من فرمود: مىدانى چرا قم (قم) ناميده شد؟ گفتم خدا و پيامبرش و شما آگاه تريد حضرت فرمود: «انما سمّى قم لانّ اهلهُ يجْتمعونَ معَ قائم آل محمّد – صلوات اللّه عليه – و يقومون معهُ و يسْتقيمونَ عليْه و ينصُرونهُ ؛(19) به اين علّت قم ناميده شده چون اهل آن با قائم آل محمد (ص) همراه مىشوند با او قيام مىكنند و او را يارى مىكنند و (بر اين يارى) استوار خواهند بود.»
يكى از اصحاب مىگويد: خدمت حضرت صادق(ع) نشسته بودم حضرت اين آيه را خواند «حتى اذا جاء وعدُاوليهما…؛(20) يعنى هنگامى كه نخستين وعده فرا رسد مردانى پيكار جو را بر شما مىفرستيم (حتى براى بدست آوردن مجرمان) خانهها را جستجو مىكنند و اين وعدهاى است قطعى، پس ما گفتيم: فداى شما شويم، اينها چه كسانى هستند؟ حضرت سه بار فرمود: «هم و اللّه اهْلُ قم ؛ به خدا قسم آنان اهل قم هستند.» ب – پاداش زيارت حضرت معصومه:
ارزش معنوى ديگر كه حكايت از مقام معنوى بالاى حضرت معصومه دارد پاداش فراوانى است كه بر زيارت آن حضرت مترتب است.
از آنجا كه آن بانو در سه ضلع ولايت يعنى: فرزند و خواهر و عمه امام، قرار گرفته، چنان كه در زيارتنامه آن حضرت مىخوانيم «السلام عليك يا بنت ولىّ اللّه، السلام عليك يا اُخت ولىّ اللّه، السلام عليك يا عمّة ولىّ اللّه» از همان سه ضلع امامت نيز روايت فراوانى درباره پاداش زيارت آن حضرت نقل شده است. از جمله:
امام صادق(ع) فرمود: «فمن زارها وجبت له الجنّةُ ؛(21) پس هر كس او (فاطمه) را زيارت كند، بهشت بر او واجب مىگردد.»
از امام رضا (ع) از فاطمه دختر موسى بن جعفر (ع) سؤال شد :فقال:من زارها فلهُ الجنّة ؛(22) هر كس او (فاطمه) را زيارت كند بهشت براى او خواهد بود.»
و امام جواد (ع) فرمود: «من زار عمّتى فلهُ الجنّه؛(23) هر كس عمهام (فاطمه) را درقم زيارت كند براى او بهشت خواهد بود.» به همين مضمون روايات متعددى از حضرات معصومين نقل شده است. ج – طهارت و پاكى:
هر چند عصمت در مرحله عالى، اختصاص به معصومين دارد، ولى شواهدى در دست است كه نشان مىدهد فاطمه معصومه (ع) در مرحلهاى از عصمت قرار دارد، امام هشتم (ع) آن بانو را با لقب «معصومه» ياد كرده است و فرموده است: «من زار المعصومة بقم كمن زارنى؛(24) كه نشان از پاكى و طهارت نسبى آن حضرت دارد. در زيارت آن حضرت مىخوانيم «السلام عليك ايّتها الطّاهرة الحميدة الكبّرة الرّشيدة التّقيّة النّقيّة المرضيّة ؛(25) سلام بر تو اى پاكيزه ستوده، اى نيكوكار رشيده، پاك و پاكيزه، اى بانوى شايسته و پسنديده.» د – كريمه اهل بيت (ع):
از ديگر مقامات آن حضرت كه توسط امام باقر(ع) به آن حضرت نسبت داده شده است، كريمه اهل بيت بودن است. از مرحوم آيت الله العظمى سيد محمود مرعشى نقل شده است كه بسيار علاقمند بودم كه به طريقى محل قبر شريف جدهام حضرت زهرا(س) را بيابم. براى اين مقصود، ختم مجرّبى انتخاب كرده و چهل شب به آن مداومت كردم، تا شايد با اين طريق، از محل مرقد شريف حضرت زهرا(س) آگاه گردم. شب چهلم بعد از انجام ختم و توسل فراوان به بستر خواب رفتم در عالم خواب به محضر امام باقر(ع) يا امام صادق(ع) رسيدم، امام به من فرمود: «عليك بكريمة اهل البيت ؛به دامن كريمه اهل بيت چنگ بزن.» تصور كردم كه منظور امام (ع) از اين جمله حضرت زهرا(س) است. عرض كردم: آرى قربانت گردم، من نيز ختم را براى همين گرفتم كه محلى شريف قبر حضرت را دقيقتر بدانم و زيارتش كنم. حضرت فرمود: منظور من، قبر شريف حضرت معصومه در قم است. سپس افزود: به خاطر مصالحى، خداوند اراده كرده است كه قبر حضرت زهرا(س) براى هميشه براى همگان مخفى باشد. از اين رو قبر حضرت معصومه تجليگاه قبر شريف حضرت زهرا(س) قرار داده و شكوه و عظمت مرقد حضرت زهرا(س) را در قبر حضرت معصومه متجلّى كرده است.
مرحوم سيد محمود مرعشى وقتى از خواب بر مىخيزد، تصميم مىگيردكه با اعضاى خانواده خود روانه قم شود و در آنجا ساكن گردند.(26) ه – مقام شفاعت
هر چند شفاعت كبرى مخصوص پيامبر اكرم (ص) و بعد از او در اختيار امامان معصوم (ع) مىباشد اما در بين صالحان و اولياء الهى و امامزادگان حضرت معصومه(س) نيز داراى مقام شفاعت است و مىتواند در حق شيعيان خويش شفاعت نمايد.
امام صادق (ع) فرمود: «الا انّ قم كوفتنا الصّغيرةُ الا انّ للجنّة ثمانية ابواب ثلاثٌ فيها الى قم تُقبضُ فيها امرأةٌ هى من ولدى، اسمها فاطمة بنت موسى تدْخُلُ بِشفاعتها شيعتى الْجنّة باجمعهم؛(27) قم، كوفه كوچك است. براى بهشت هشت در است كه سه در آن به سوى قم است. زنى در قم وفات مىكند كه از اولاد من است و نامش فاطمه دختر موسى بن جعفر است در روز قيامت با شفاعت او تمام شيعيان من وارد بهشت مىشوند.»
در زيارت نامه آن حضرت مىخوانيم «يا فاطمة اشفعى لى فى الجنّة؛(28) اى فاطمه (معصومه) مرا در داخل شدن به بهشت شفاعت كن.»
و از اين شفاعت اين است كه «فانّ لك عنداللّه شأناً من الشّأن ؛(29) (اينكه ما از تو شفاعت طلب مىكنيم به خاطر اين است كه) تو در محضر الهى شأن و منزلت وصف ناپذيرى دارى.» مقام علمى
محل رشد و نموّ و تربيت فاطمه معصومه (س) خاندانى بود كه مخزن اسرار دانش الهى و منبع علم و معرفت شمرده مىشد. حضور وى در كنار پدرى همچون امام موسى بن جعفر(ع) و برادرى چون حضرت رضا(ع) كه از علم «لدنّى» بر خوردار بودند، سبب شد فاطمه معصومه(س) از نظر علمى و آگاهى به مسائل دينى و معارف اسلامى اعم از احكام و اخلاق و… در حدّ بالايى از رشد علمى برسد تا آنجا كه گاهى با نبود پدر بزرگوارش به پرسشهاى دينى و فقهى شيعيان پاسخ مىداد. از جمله نقل شده است كه روزى گروهى از شيعيان وارد مدينه شدند و براى حل مشكل خويش سراغ خانه موسى بن جعفر را گرفتند، كاروانيان وقتى به در خانه امام آمدند، متوجه شدند كه آن حضرت به مسافرت رفته است. خستگى راه و نبود امام هفتم (ع) سخت بر كاروانيان گران آمد، ناگهان يكى از دختران آن حضرت سكوت غمبار كاروانيان را شكست و فرمود: پرسشهاى خود را به من بدهيد تا به تمام آنها پاسخ دهم. پاسخها را با دقت تمام نوشت و به كاروانيان باز گرداند. كاروانيان شگفت زده به پاسخها نگريستند و با سبك شدن بار غم و اندوهشان راه ديار خويش در پيش گرفتند. در مسير راه به امام هفتم(ع) برخوردند و داستان پاسخ گويى دخترش فاطمه معصومه را بازگو نمودند و پاسخها را به او نشان دادند، حضرت لبخندى زد و سه بار فرمود: «فداها ابوها؛ پدرش فدايش باد.»(30)
حضرت معصومه (س) علاوه بر پاسخگويى به سؤالات شرعى مراجعه كنندگان، احاديثى را نيز از خود به يادگار گذاشته است.
قابل ذكر است تاريخ اسلام بانوان محدّثه متعددى را در صفحات خويش جاى داده است كه اين محدّثات در عصر رسالت به 45 نفر و در عصر اميرمؤمنان على(ع) به سيزده نفر و همچنين راويان زن از فاطمه زهرا(س) به هفت نفر از امام حسن(ع) به چهار نفر، راويان زن از امام حسين به سه نفر، از امام سجاد(ع) به سه نفر، امام باقر(ع) چهار نفر، امام صادق(ع) 33 نفر، امام كاظم(ع) به پنج نفر، امام رضا(ع) به هشت نفر، و از امام جواد(ع) به پنج نفر و از امام هادى (ع) به سه نفر، و از امام حسن عسكرى(ع) به يك نفر مىرسند.(31)
در بين اين محدّثهها نام فاطمه معصومه سلاماللّه عليها در بين راويان پدرش امام هفتم(ع) و برادرش حضرت رضا(ع) مىدرخشد. كه به نمونه از روايات آن بانو اشاره مىشود.
1- حضرت فاطمه معصومه از فاطمه دختر امام صادق(ع) از فاطمه دختر امام باقر(ع)، از فاطمه دختر امام سجاد(ع) از فاطمه و سكينه دختران امام حسين (ع) از ام كلثوم دختر فاطمه زهرا(س) از فاطمه زهرا نقل مىكند كه فرمود: «انسيتم قول رسول اللّه يوم غدير خمٍّ :من كنتُ مولاهُ فعلى مولاه و قوله: انت منّى بمنزلة هارون من موسى ؛(32)آيا سخن رسول در روز غدير را فراموش كرديد كه فرمود: هر كه من مولاى اويم على مولاى اوست (و آيا فراموش كرديدكه) جايگاه تو (على) نسبت به من مانند (جايگاه) هارون (در برابر) موسى است.»
2- حب اهل بيت (ع)
حضرت فاطمه معصومه با سند فوق تا مىرسد به زينب دختر على(ع) و او از مادرش فاطمه زهرا(س) نقل نموده كه فرمود: «الا من مات على حبّ آل محمدّ مات شهيداً؛(33) همانا هر كس با محبّت آل محمد(ص) بميرد شهيد مرده است.»
3- دوست داران على(ع)
فاطمه معصومه(ع) از فاطمه دختر امام صادق (ع) با همان سند فاطميات نقل مىكند تا مىرسد به ام كلثوم دختر اميرالمؤمنين(ع) و او از فاطمه زهرا(س) نقل مىكند كه پيامبر اكرم(ص) فرمود: «هنگامى كه مرا به آسمان بردند داخل بهشت شدم، در آنجا قصرى از درّ سفيد ميان خالى ديدم كه داراى درى بود زينت شده با درّ و ياقوت و روى آن پردهاى آويخته بود. وقتى سر بلند كردم ديدم بر بالاى آن نوشتهاند «لا اله الّا اللّه، محمد رسولُ اللّه، علىّ ولى القوم ؛ خدايى جز خداى يگانه نيست، محمد رسول خداست، على ولىّ و صاحب اختيار مردم است و بر پرده نوشته شده بود: «بخٍ بخٍ مَن مثل شيعة علىٍّ؛ به به چه كسى مانند شيعه على است.»
وقتى داخل شدم قصرى از عقيق سرخ در آن ديدم كه وسط آن خالى بود اين خانه نيز درى داشت كه پردهاى مزيّن به زبرجد بر آن آويخته بود. وقتى سرم را بلند كردم ديدم بر او نوشته «محمّد رسول الله، على وصىّ المصطفى ؛ محمد رسول خدا، على وصى مصطفى است.» و بر پرده نوشته بود «بشّر شيعةَ علىٍّ بطيب المولد؛ به شيعه على بشارت بده به حلال زادگى.» وقتى وارد شدم به قصرى از زمرد سبز رسيدم كه زيباتر از آن را هرگز نديده بودم. درى از ياقوت قرمز داشت كه با انواع لؤلؤ زينت شده بود. بر پرده آن نوشته بود «شيعة علىّ هم الفائزون، شيعيان على رستگارانند، پرسيدم: دوست من جبرئيل، اين كاخ از آن كيست؟
پاسخ داد: «يا محمّد، لابن عمّك و وصيّك علىّ بن ابى طالب(ع) يحشر النّاس كلّهم يوم القيامة حفاةٌ عراة الّا شيعة علىّ…؛ اى محمد! اين خانه پسر عمو و جانشين تو على بن ابى طالب است، در روز قيامت همه مردم پا برهنه و عريان محشور مىشوند، جز شيعيان على، و همه مردم با نام مادرشان صدا مىشوند جز شيعيان على كه با نام پدرانشان خوانده مىشوند.
درباره راز اين مسئله پرسيدم، پاسخ داد: «لانّهم احبّوا عليّاً فطاب مولدهم ؛ چون على را دوست داشتند و لادتشان پاك (وحلال) گرديد.» 4- پاكيزگى امام حسين (ع)
فاطمه معصومه با سندش تا مىرسد به صفيّه عمّه پيامبر اكرم نقل نموده كه وقتى امام حسين متولد شد من پرستارش بودم. پيامبر(ص) فرمود: عمه جان فرزندم را نزد من آور، «فقلت: يا رسول الله انالم ننظفه لله فقال: يا عمه انت تنظفه ان اللّه تبارك و تعالى قد نظفه مطهّرة؛ عرض كردم، اى رسول خدا! من او را پاكيزه نكردهام (و نشستهام) فرمود: عمه! تو مىخواهى او را پاك كنى؟ خداوند او را پاكيزه و مطهر كرده است.»(34)
5- آن بانوى مكرمه هنگامى كه در ساوه بيمار گشت به اطرافيان خويش فرمود: مرا به قم ببريد زيرا از پدرم شنيدم كه فرمود: شهر قم مركز شيعيان ما مىباشد.»(35) منزلت معصومه در نزد امامان (ع)
امام صادق(ع) او را شفيعه روز جزا، و فرزند خود دانسته و زيارت او را باعث وجوب بهشت دانسته است و امام باقر(ع) او را كريمه خطاب نموده است و حضرت رضا(ع) او را معصومه خوانده و پاداش زيارت او را بهشت دانسته است و امام جواد(ع) نيز پاداش زيارت او را (36) بهشت معرفى كرده است. و امام زمان (ع) نيز براى عمهاش احترام فراوان قائل شده و هر گاه لازم بداند به زيارت آن بانو مىآيد، و بزرگان خوابهاى متعددى درباره تشريف فرمايى آن حضرت به حرم حضرت معصومه (ع) نقل كردهاند.(37) منزلت كريمه اهل بيت در نزد علما و مراجع
در اين زمينه قصّهها و گفته فراوان است به صورت فهرست وار به نمونههايى اشاره مىكنيم:
1- صدرالمتألهين شيرازى: هرگاه شبههاى برايم پيش مىآمد كنار قبر حضرت معصومه(س) در قم (از كهك) مىآمدم و از آن حضرت استمداد مىكردم و شبهه فلسفى من حل مىشد.(38)
2- شيخ عباس قمى: افضل دختران حضرت موسى بن جعفر سيده جليله معظمه فاطمه بنت امام موسى بن جعفر(ع) معروفه به حضرت معصومه است كه مزارش در بلده طيّبه قم است.(39)
3- آيةاللّه بروجردى: شاه وقت عربستان از آيةاللّه بروجردى درخواست ملاقات مىكند، ايشان درخواست ملاقات را رد مىكند و مىفرمايد: اين شخص اگر قم بيايد به زيارت حضرت معصومه(س) نرود توهين به آن حضرت خواهد شد و من تحمّل آن را ندارم به هيچ وجه.(40)
4- آية الله اراكى، نامبرده در مقدّمه حاشيه «دُررالاصول» مىنويسد: «هر چند به خاطر كمى استعداد و اندك بودن وقت، من شايسته اين كار (نوشتن حاشيه) نبودم ولى با تكيه به توجّه حضرت فاطمه (س) اين كار را در جوار اين بقعه منوره و با توسّل به لطف و عنايت آن بزرگوار انجام دادم…»(41)
5- آيةاللّه مرعشى: معظم له هنوز در قيد حيات بود، فرمود: تا كنون شصت سال است كه هر روز من اولين زائر حضرتم.(42)
6- علامه طباطبائى(ره): هنگام روزه پيش از افطار به حرم ملكوتى كريمه اهل بيت حضرت معصومه مشرف مىشد و با بوسه بر مزار آن بانوى بزرگ عالم اسلام روزه خود را مىگشود.(43)
7- آيةاللّه گلپايگانى: طلاب عزيز بر شماست كه قصد را خالص كنيد و ارتباط مداوم خود را با ائمه اطهار(ع) مخصوصاً حضرت صاحب و مولايم حضرت ولىعصر(ع) تداوم بخشيد و كثرت تلاوت قرآن كريم و ادعيه صالحه و عرض اخلاص و ادب به دُخت حضرت موسى بن جعفر(ع) و اينها همه رمز موفقيّت و توفيق در راه ادامه تحصيل ما است.(44)
حسن ختام را اشعارى از آيةاللّه صافى گلپايگانى قرار مىدهيم:
اين بارگه كه خاك درش مشك ازفر است
بويش چو بوى خلد برين روح پرور است
درا الشفا و عقده گشا و فرح فزاست
باب امان زمحنت فرداى محشر است
طور حضور و مطلع نور و مطاف حور
آرامگاه دختر موسى بن جعفر است
خاتون دين پناه كه برهان عزّتش
هر صبح و شام صيحه اللّه اكبر است
هر كس درى به خانه و راهى گزيده است
چشم اميد لطفى صافى بر اين در است پاورقي ها:پىنوشتها: – 1. محمد تقى مدّاح. 2. ابن جوزى، تذكرة الخواص، ص 315، و ر.ك: محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، ج 48، ص 286، و ص 317، سيد جعفر آل بحرالعلوم، تحفة العلوم، ج 2، ص 37. 3. ابن القادر زيارتنامهاى در كتاب انوار المشعشعين، شيخ محمد على بن حسن كاتوزيان تهرانى، 1327 هجرى، ج 1، ص211 آمده، و كريمه اهل بيت، على اكبر مهدى پور، 1415ه.ق، ص38. 4. ملبوبى،منهاج الدّموع، ص 441، محمدى اشتهاردى، حضرت معصومه، فاطمه دوم، ص 131. 5. محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، ج 6، ص 117، دراالكتب الاسلاميه، و ج 99، بيروت، دار احياء التراث العربى، ص 267،حديث5. 6. بحار الانوار، ج 60، ص 212، دار مكتب الاسلاميه، مستدرك الوسائل، ج 10، ص 204و بحار چاپ بيروت، مؤسسه الوفا، ج 57، ص 212، حديث 21. 7. بحار الانوار، ج 60، ص216، ج 48، ص 317، و چاپ بيروت، ج 57، ص 214، حديث 31. 8. شيخ عباس قمى، سفينةالنبى،ج 2، ص 447. 9. مجالس المؤمنين، ج 1، ص 83، و بحارالانوار، بيروت، ج57، ص 215، روايت 32. 10. بحار الانوار، ج 60، ص 216، تاريخ قم، ص 100. 11. بحار الانوار، ج 60، ص 214،دارالكتب الاسلاميه تاريخ قم، ص 98، چاپ بيروت،ج 57، ص 214. 12. بحار الانوار، ج 60، ص 212، تاريخ قم، ص 98. 13. همان، ص 214، تاريخ قم، ص 98. 14. بحارالانوار، ج 60، ص 228، مجالس المؤمنين، ج 1، ص83. 15. بحار الانوار، ج 60، ص 213، و ج 57، چاپ بيروت. 16. همان، ص 213، تاريخ قم، ص 95. 17. همان، ص 217، و ج 57، چاپ بيروت، ص57. 18. همان، ص 216،چاپ بيروت؛ج 57، ص 216؛ تاريخ قم، ص100، اسراء، آيه 5. 19. همان، تاريخ قم، ص 100، و روضه كافى، ص 175، تفسير عياشى، ج 2، ص 281، تفسير برهان، ج 2، ص 416. 20. بحار الانوار، ج 48،ص 317، بيروت. 21. همان، ص 316. 22. سفينة البحار، ج 2، ص 376. 23. هر كس معصومه را در قم زيارت كند مثل اين است كه مرا زيارت نموده، ناسخ التواريخ، ج 3، ص68و رياحين الشريعه، ج 5، ص35. 24. محمد على كانوزيان، انوار المشعشعين، ج 1، ص 211. 25. كريمه اهل بيت (ع)، مهدى پور، ص 43-45، حضرت معصومه، فاطمه دوم، ص 139. 26. جامع احاديث الشيعه، ج 12، ص 617، بحار، ج 60، ص 216، و ج 102، و مجالس المؤمنين، ج 1، ص 83، بيروت ج 57، ص 367. 27. بحار الانوار، ج 99، ص 267، بيروت. 28. همان. 29. كريمه اهل بيت، على اكبر مهدى پور، ص 171، تاريخ اهل بيت، ص 82. 30. ر.ك اعلام النشا، ص 692، بارگاه معصومه تجليگاه فاطمه زهرا، سيد جعفر مير عظيمى، ص 35-43. 31. الغدير، علامه امينى، ج 1، ص 197، بحار الانوار، ج 36، ص 353، عوالم، ج 1، ص 353، حديث 2. 32. عوالم، ج21، ص 354، حديث3، آثار الجنة، ج 1، ص 8-9، اللؤلؤ المشمينة، ص 217. 33. بحار الانوار، ج 68، ص 77، عوالم ج21، ص 325، ينابيع المودّه، ص 257، المسلسلات، شيخ ابوجعفر بن احمد قمى، ص108. 34. بحار الانوار، ج 43، ص 243. 35. درياى سخن، سقازاده تبريزى به نقل بارگاه فاطمه معصومه، همان، ص 45-46. 36. برگرفته از رواياتى پيش گفته. 37. انوار المشعشعين، ج 1، ص 212، بارگاه فاطمه معصومه، همان، ص 46. 38. حسين مظاهرى، جهاد با نفس، ج 4، ص 185. 39. منتهى الآمال، ص 844. 40. مجله حوزه، شماره 43. 41. بارگاه معصومه، همان، ص 110. 42. همان، ص 119، فروغى از كوثر، ص 55. 43. جواد محدثى، پيام زن، ص 17، شماره 11بهمن 71. 44. وصيت نامه آيةالله گلپايگانى، ص 2.