سوگوارى براى سالار شهيدان در جهان اسلام

قسمت اول‏ پرتو افشانى عاشورا
شهادت حضرت امام حسين (ع) سبط نبى اكرم (ص) در عاشوراى سال 61 ه.ق از حماسه‏اى پرشور و مبارزه‏اى عميق بر عليه هر گونه بى عدالتى، جور و جفا حكايت دارد، خون شهيدان كربلا گويى در جام خورشيد ريخته شده و فجرو شفق را سرخ فام كرده و اين گوى فروزان چنين خون رنگ بر تمامى مناطق جهان مى‏تابد گويى مى‏خواهد هر روز به جهانيان تذكر دهد آن فريادهايى كه در گلوى حسين بن على(ع) و ياران باوفايش با خنجر خيانت و ستم خاموش گرديد، دفاع از حقيقت و عدالت بود، هنوز هم حلقوم خونين آن فداكاران فرزانه و جاويدان لحظه به لحظه چون صاعقه‏اى در اعماق زندگى امّت و ملت‏ها طنين افكنده مى‏شود و رسالت عظيم و سترگ عاشورائيان را با ابهت و شكوهى شور آفرين منعكس مى‏نمايد و به مسلمانان و طالبان حق و علاقه‏مندان عدالت اين هشدار را مى‏دهد كه اگر چه جامعه‏اى به سوى توسعه اقتصادى و فنى روى آورد و از رونق علمى برخود ببالد مردمانش در باتلاقى از تبعيض و ستم بسر برند يا اقشارى از كشورهاى ديگر را در رنج و فشار قرار دهند، با وجود اين موفقيت‏ها، در جاهليت بسر مى‏برند و از آگاهى و بيدارى واقعى محرومند، تأكيد رسول اكرم(ص) و ائمه هدى(ع) و آن همه بركت، ثواب و فضيلت براى احياى فرهنگ عاشورا و زنده نگاه داشتن ياد ايثارگران وادى نينوا نه براى آن است كه مردم صرفاً عزادارى كنند و از فاجعه‏اى بنالند و برآن نوحه گر باشند ولى ذره‏اى از پرتو عاشورا بر وجودشان نتابد، بلكه چنين توصيه‏هاى مؤكّد براى اين منظور است كه اقاليم قبله همانگونه كه عاشورا را زنده نگاه مى‏دارند و پرتو افشانى خورشيد عاشورا را حفظ مى‏كنند با چنين پشتوانه درخشان و ارزشمند از همه ذلّت‏ها، حقارت‏ها برهند، بر غفلت‏ها و جمودها و خمودها پشت كنند، نه خود بر ديگران ستم نمايند و نه اجحاف و ظلمى را بپذيرند تا عزّت راستين و آزادى واقعى را در آغوش بكشند، استكبار و اعوان و انصارش در طول تاريخ كوشيده‏اند تا فروغ عاشورا را خاموش نگاه دارند يا احياى ياد حماسه آفرينان كربلا به گونه‏اى باشد كه خاصيت اصلى خود را به سوگواران انتقال ندهد، تا بتوانند به غارت فكرى، فرهنگى و استثمار اقتصادى و فشار سياسى خويش ادامه دهند. اما خوشبختانه اگر چه اين جرثومه‏هاى فساد و تباهى تنگناهاو تضييقاتى را براى ارادتمندان امام حسين(ع) فراهم كرده‏اند ولى در اين راه توفيقى بدست نياورده‏اند و فروغ عاشورا نه تنها در ميان شيعيان بلكه در بين مسلمانان جهان پرتو افشانى مى‏كند، عاشورا عامل مهمى براى گسترش فرهنگ اهل بيت در جهان بوده و نيز در هماهنگى و اتحاد مسلمانان جهان مؤثر بوده و آنان را براى رهايى از يوغ استعمار بسيج نموده است. يزيدبن معاويه كه بر اريكه قدرت نشسته بود، زير لب از فرط شادى پيروزى در كربلا نغمه هايى را در برابر تن‏هاى خسته و رنجور اسيران كربلا مى‏سرود، هيجان انتقام از فتح بزرگ بدر و خندق او را تا سر حد جنون پيش برده بود كه ناگهان زينب كبرى رسالت خود را آغاز كرد و در حالى كه زبان اميرمؤمنان (ع) را در كام داشت،
فريادش چنان در كاخ امويان طنين افكند كه گوش همه را نوازش داد و مقر يزيد را بر سر او و يارانش ويران كرد. آن بانوى فداكار گفت: اى يزيد، هر چه در توشه و توان دارى بكار گير. به خدا سوگند پيام ما خاموش نگشته و رسالت ما از بين نخواهد رفت، چند روزى بيش از اين باقى نخواهى ماند. بانگ قيام و اعتراض به گوش مى‏رسد و هنوز خطبه بانوى كربلا در بارگاه امويان پايان نگرفته بود كه انقلابى‏هاى كوفه به رهبرى صحابى بزرگ سليمان بن صردخزاعى با شعار «يالثارات الحسين» قيام كردند، در سال 65ه.ق اين قيام منجر به درگيرى با قواى اموى گرديد و پس از يك نبرد دلاورانه سليمان و يارانش به شهادت رسيدند. هنوز پرچم اين صحابى بر زمين نيفتاده بود كه مختار ثقفى رسالت انتقام از قاتلان حضرت اباعبدالله را بر دوش كشيد.
خلفاى اموى، مروانيان و عباسيان كوشيده‏اند همه جا چنان اختناقى ايجاد كنند كه مبادا بار ديگر شور حسينى برپا كنند، آنان زيارت كربلا را ممنوع كرده بودند و علاقه‏مندان به مرقد امام حسين را تحت شديدترين شرايط شكنجه و اختناق قرار مى‏دادند. متوكل خليفه عباسى كه پس از مرگ واثق (برادرش) چهارده سال و چند ماه حكومت كرد سادات و بازماندگان خاندان عترت را تحت فشارهاى سختى قرار داد، او نه تنها افرادى را كه در قيد حيات بودند شكنجه مى‏نمود بلكه شهداى اين ستارگان فروزان را مورد بى احترامى قرار مى‏داد وى مرقد مطهر و منوّر امام حسين و منازل و اماكن اطراف آن را ويران كرد و مردم را از زيارت آن حضرت بازداشت و تهديد نمود هر كس به زيارت امام حسين برود و دستگير گردد، در زير زمين زندانى مى‏شود.(1)
با وجود اين سخت‏گيرى‏ها، تهديدها و كشتارها كربلا ميعادگاه عاشقان جان بركف گرديد و حرم حسين كه توسط عباسيان بسته شده و از آن ويرانه‏اى باقى نمانده بود، هرگز خالى از زائر نگرديد و مردم از نان و آب خود مايه گذاشتند تا بارگاه مطهر امام حسين در كربلا هرچه شكوهمندتر، و با معمارى و جلوه‏هاى جالب بازسازى و احيا گردد و هر روز كه مى‏گذرد توجه مشتاقانه مردم به سوى اين بارگاه نورانى افزايش مى‏يابد و بركات آن چون رايحه‏اى معطر تمامى جهان اسلام را در بر گرفته است.
تأثير شگفت فرهنگ عاشورا آن چنان است كه مهاتما كاندى از قلب هندوستان فرياد مى‏زند: «من مبارزه با استعمار را از عاشورا آموختم». و شيخ محمد مدنى از مصر مى‏نويسد: ما بايد از ياد ماه محرم درس بياموزيم و شيخ عبدالله علايلى درباره يك شب عاشورا كه در مصر برگزار مى‏شود كتابى ارزشمند مى‏نويسد و اقبال لاهورى متفكر اصلاح طلب اهل پاكستان ياد آور مى‏شود:
رمز قرآن از حسين آموختيم

ز آتش او شعله‏ها اندوختيم(2)

محمد واعظ زاده خراسانى مى‏گويد از آيةالله بروجردى شنيدم كه مرحوم شيخ عبدالمجيد سليم از حادثه كربلا به شدت ناراحت بود و مى‏گفت: اين فاجعه لكه ننگى است بر دامن اسلام و اى كاش چنين حادثه‏اى در تاريخ اسلام رخ نداده بود. شيخ عبدالمجيد سليم شيخ اسبق جامع ازهر و استاد شيخ محمود شلتوت و يكى از طرفداران جدى تقويت مذاهب اسلامى و از جمله پايه گذاران دارالتقريب بين المذاهب الاسلاميه قاهره بود و با آية الله بروجردى مكاتبه داشت(3) آيةالله حائرى شيرازى مى‏گويد: در مدينه پاى منبر يكى از علماى اهل سنت بودم كه از سوى مقامات عربستان سعودى داراى صندلى مشخص و ميكروفون معينى هستند و كليد ميكروفون دست يك متصدى است و كسانى كه از قاضى القضات اجازه داشته باشند روى آن صندلى نشسته و مطالب را با اجازه رسمى بيان مى‏كنند. يك بار ديدم زنى كه نمى‏دانم اهل نيجريه و يا سودان بود كه پرسيد مى‏خواهم مرقد امام حسين را زيارت كنم حكم آن چيست، آرى در منطقه‏اى كه وهابيان نفوذ كامل دارند يك زنى غير شيعه و از قلب قاره آفريقا مى‏خواهد بارگاه امام حسين را زيارت كند، خطيبى كه آنجا بود گفت حرام است.(4) پس بوى بوستان عاشورا در همه جا مى‏آيد.

در خاورميانه (آسياى جنوب غربى)

1- عراق:
حادثه كربلا در سرزمين عراق روى داده است و بارگاه مطهر امام حسين (ع) موجب پيدايش شكل‏گيرى و گسترش شهرى به نام كربلاست كه نامش حماسه و قيام را در اذهان تداعى مى‏كند قبيله بنى حمراء از طوايف ايرانى تبار شيعه در كوفه نخستين كسانى بودند كه پس از واقعه كربلا به رغم ارعاب و تهديد بطور رسمى مجالس عزادارى براى امام حسين(ع) برپا كردند و براى خون خواهى سيدالشهداء به مختار پيوستند كه تعداد سپاهيان آنان به حدود 20000 نفر جنگجو مى‏رسيد. قبيله بنى اسد كه از طوايف شيعه و عرب تبار بودند بعد از عاشورا به صحراى كربلا آمدند و شهدا را به خاك سپردند، اكنون فرزندان آنان كه عشاير قابل توجهى را در عراق تشكيل مى‏دهند، هر سال به سنّت اجداد خود با حالتى آشفته، هروله كنان به سوى كربلا مى‏روند، جمعيت آنان به قدرى زياد است كه وسايل نقليه را از قبل به خارج از شهر كربلا مى‏برند و معابر اين شهر به مسير رفت و آمد افراد پياده زائرين حسينى اختصاص دارد. طول صفوف آنان به قدرى است كه هر كدام، فرصت دارند صرفاً يك بار از يك در صحن وارد و از صحن ديگر خارج شوند، هنگامى كه ابوالعباس سفاح، اولين خليفه عباسى به قدرت رسيد (سال 132ه.ق) وى فرمان داد مرقد امام حسين (ع) را از سقف برخوردار سازند ولى هارون دستور داد آستان حسينى را ويران نمايند مأمون فرزند او، به كسب رضايت شيعيان پرداخت و زمينه هايى فراهم ساخت تا شيعيان از اطراف و اكناف به كربلا بيايند اما متوكل چنانچه اشاره كرديم دستور به تخريب بارگاه امام حسين (ع) را داد و ستم‏هاى او در خصوص شيعيان و آثار مذهبى و مقدس آنان به حدى رسيد كه فرزند المنتصر بر پدر شوريد و او را به هلاكت رسانيد و در سال 247 هجرى وقتى قدرت را بدست گرفت دستور داد تا عمارت مجلّلى در كربلا بر مزار مطهر امام حسين(ع) بنا كنند. با روى كار آمدن آل بويه، گسترش و تقويت تشيع در رأس كارها قرار گرفت و احمد معزالدوله ديلمى فرمان داد در سال 352 هجرى در عراق و خصوص بغداد در ايام عاشورا مردم بطور رسمى عزادارى كنند.(5)
فيليپ حتى استاد تاريخ اسلامى در دانشگاه برستن آمريكا مى‏گويد: مسلمانان شيعه در عراق براى زنده نگه داشتن ياد شهادت حسين هر سال در دهه اول محرم برنامه سوگوارى بر پا مى‏كنند و مجلس روضه خوانى و محفل دينى سالانه در دو فصل برگزار مى‏شود. اول آن در روز عاشورا و در كاظمين حوالى بغدادبرگزار مى‏شود، فصل دوم چهل روز بعد از عاشورا در كربلا انجام مى‏شود.(6)
در روز اربعين صدها هزار زوّار به سوى حرم حسين مى‏آيند كه در ميان آنان دسته‏هاى بزرگى به نام دسته انصار در حركت است. عزاداران با حالتى از حزن و اندوه و با سرها و پاهاى برهنه و لباس سياه و علامت مصيبت زدگى گريه مى‏كنند، بر سرو صورت مى‏زنند و به رسول اكرم(ص) براى شهادت سبطاش امام حسين(ع) تسليت مى‏گويند. در جلو هر دسته پرچم‏هاى سياه در حال حركت است.(7)
در پيشاپيش برخى دسته‏ها، شبيه برخى شهيدان كربلا و نيز لشكريان ستم مشاهده مى‏گردد، سپس هودج‏هايى از زنان در ميان آنان است و مانند اسيرانى كه از شام به سوى مدينه بر مى‏گردد، ظاهر مى‏شوند و روز اربعين از كربلا عبور مى‏كنند، جمعيت كثيرى با ديدن اين صحنه‏هاى غم‏انگيز متأثر شده و بر سروسينه مى‏زنند.(8) دكتر على الوردى مى‏نويسد: همزيستى مسالمت‏آميز در منطقه دياله بين شيعه و سنى مشاهده مى‏گردد و بسيار ديده مى‏شود كه محله سنى‏ها در برخى دسته‏هاى عزادارى و مجالس حسينى شركت مى‏كنند و برخى از آنان دسته‏هاى مخصوص به خودشان را بيرون مى‏آورند و اين وضع در شهرهايى چون ناصريه ديده مى‏شود.(9)
در انقلاب سال 1338ه.ق (1299 ه.ش – 1920 م) كه به رهبرى ميرزا محمدتقى شيرازى (ميرزاى دوم) در كربلا عليه استعمار انگلستان صورت گرفت، رؤساى قبايل پس از يك جلسه مهم در حضور اين مرجع بزرگ به زيارت مرقد امام حسين مشرف شده و با يكديگر بيعت كردند تا بدست آوردن شهادت يا پيروزى دست از مبارزه با استعمار برندارند، اين انقلاب كه با الهام از حماسه حسينى و توأم با سوگوارى در شهرهاى نجف، كربلا، كاظمين، كوفه، حلّه، رمادى، بعقوبه، ديوانيه و… پا گرفت، ضربات مهلكى بر پيكر استعمار وارد ساخت و در نهايت موجب تحولاتى در تاريخ اجتماعى سياسى عراق گرديد.
در سال 1378 ه.ق عبدالكريم قاسم و كمونيست‏ها در عراق سخت‏ترين شرايط را براى زوّار و عزاداران امام حسين(ع) بوجود آوردند بعد از آن در سال 1382 ه.ق و زمان عبدالسلام عارف و برادرش عبدالرحمان عارف همان سخت‏گيرى‏ها عملى گرديد و دشمنى حكّام عراق با شيعيان عاشق حسين بن على(ع) استمرار يافت، در سال 1387 ه.ق كه طى يك كودتاى مجدد بعثى‏ها بر سر كار آمدند، اين بار هدف اين تشكيلات فاسد، مسخ كامل شعائر حسينى خصوص مراسم عزادارى بود اما به رغم اين فشارها و اهانت‏ها مردم در محرم سال 1396 ه.ق بزرگترين راهپيمايى مذهبى سياسى را ترتيب دادند كه حاصل آن چندين شهيد و زندانى بود، در بيستم صفر 1398 ه.ق مردم نجف اعم از كوچك و بزرگ در يك راهپيمايى با شكوه و با پاى برهنه راهى كربلا شدند، مبارزه با رژيم بعثى و سقوط اين قدرت باطل، شعارهاى مردم را در اين مسير هشتاد كيلومترى تشكيل مى‏داد. رژيم بعثى كه نتوانسته بود در مبدأ از خروج مردم جلوگيرى كند، كربلا را به اشغال نيروهاى نظامى در آورد و نيروهاى زرهى، توپخانه و هواپيماهاى خود را در ميان راه به مصاف راهپيمايان فرستاد، گلوله‏هاى توپ و خمپاره افراد بسيارى را شهيد كرد بعدها هشت نفر در اين ارتباط علناً در بغداد محكوم به اعدام شدند و يكصد وبيست نفر زير شكنجه‏هاى رژيم بعثى به شهادت رسيدند. يك بار ديگر عاشوراى سال 1399 اين حادثه تكرار شد و قيام مردم سركوب گرديد، وفاداران به حماسه عاشورا، در عراق، عشق و پيوند خود را با اين حماسه در قالب شعائر و برنامه‏هاى مذهبى و احساسات پاك دينى حفظ كرده‏اند، دسته‏ها و هيأت‏ها و موكب‏ها پايگاهى براى پيوستن علاقه‏مندان سيدالشهداء به اين تشكل مقدس محسوب مى‏شده است، هرگاه دسته‏اى به راه مى‏افتد در پيشاپيش آن پرچمى در اهتزاز است، برافراشتن عَلَم در هيأت‏هاى زائر و عزادار نوعى سازماندهى قواى عاشورايى و لشكر حسينى تحت پرچم كربلاست، شكوه اين دسته‏ها موجى از احساسات رشد دهنده را بر مى‏انگيزد و دل‏ها را با فرهنگ عاشورا پيوند مى‏زند و اشك‏هاى جارى شده، اين مودت‏ها را امضاء مى‏كند.(10)
شهيد قاضى طباطبايى مى‏نويسد: در ايام اربعين در عراق بيش از يك ميليون نفوس با مواكب حسينى براى زيارت قبر مطهر امام حسين وارد كربلا مى‏شوند و اجتماع عظيم اتحادآميز و مودّت خيز فراهم مى‏آيد و آن شهرستان مقدس يكپارچه عزا وناله و نوحه و ندبه بر سيد مظلومان مى‏گردد و مواكب از حرم سيدالشهداء خارج شده، به حرم ابوالفضل (ع) مى‏روند و در آن روز اثرات نهضت حسينى در جلو چشم انسان مجسّم مى‏گردد.(11)
در ماجراى يورش وحشيانه اشغالگران آمريكايى و انگليسى به عراق مردم با تأثيرپذيرى از قيام حسينى و ترتيب دادن دسته‏هاى عزادارى اراده و عزم خويش را در برابر متجاوزان، تقويت نمودند و اگر چه آنان از اواخر اسفند سال 1381 ه.ش از جرثومه‏اى چون صدام و حزب بعث رهايى يافتند اما به بهانه آزادى از نوع آمريكايى تحت فشار سياسى قواى بيگانه قرار گرفته‏اند كه البته تأسّى به عاشورائيان و پيروى از رهبران روحانى و دلسوز و اتحاد و تفاهم آنان را از اين طوفان مى‏رهاند. 2- سوريه و لبنان
نخستين سوگوارى‏ها در سوريه (شام) توسط اهل بيت امام حسين (ع) در بارگاه يزيد صورت گرفت كه مخالف و موافق را متأثر ساخت، وجود مزارها و مراقدى چون رأس الحسين و نيز مقام رؤوس شهداء در باب الصغير، بارگاه مقام حضرت زينب كبرى(س) و مرقد حضرت رقيه دختر امام حسين (ع) در اين سرزمين يادآور حماسه عاشورا و نيز فجايع امويان در قيام كربلا مى‏باشد.
اهالى سوريه و نواحى هم جوار، از زمان اتفاق حادثه نينوا در خانه‏ها و مراكز عبادى آشكارا و پنهانى سوگوارى مى‏نموده‏اند. حمدانيان از جمله حكمرانانى بودند كه به شيعيان اجازه دادند شعائر و مراسم خود را آزادانه و با شكوه هر چه تمام‏تر برگزار كنند، در عصر اين سلسله اقامه عزاى حسينى و نوحه سرايى وسيع‏تر و افزون‏تر گرديد. در زمان عثمانى‏ها با فشار و اختناقى كه امراى اين خاندان براى علاقه‏مندان به خاندان عترت فراهم كردند، شيعيان يا ناگزير شدند مراسم سوگوارى را پنهانى برگزار كنند و يا آن كه به مناطق دور افتاده و كوهستانى چون جبل عامل كوچ كنند و اين نواحى را پايگاه خويش قرار دهند و در آنجا دسته‏هاى عزادارى و مجالس نوحه خوانى براى شهيدان كربلا برگزار نمايند.
در حلب مشهدى قرار دارد كه به امام حسين (ع) نسبت داده مى‏شود كه از درآمد اوقاف آن در روز عاشورا مردم را اطعام مى‏كنند.(12) جعفر خليلى ملاقات خود با سيد محسن امين و توصيف عزادارى‏هاى سوريه را چنين يادآور مى‏شود: سيد محسن امين مرا دعوت كرد كه در يكى از مجالس سوگوارى حسين كه در دمشق اقامه مى‏گردد حاضر شوم، او به من گفت: در اين مجلس نكاتى را مى‏شنوى كه قبلاً كمتر شنيده‏اى و خطباء جديدى مى‏بينى كه براى اين گونه مجالس آماده كرده‏ام ومن كوشش مى‏كنم كه امثال آنان را افزايش دهم و به تو توصيه مى‏نمايم امشب در مجلسى كه به نام امام حسين (ع) برگزار مى‏شود حضوريابى(13)، مجالس سوگوارى در دهه اول محرم آغاز مى‏گردد و با تمام مظاهرش در روز عاشورا تجلّى مى‏كند.
در لبنان به رغم آن كه اكثريت مسلمان دارد و حكومت در دست مسيحيان است و مسلمين و خصوص شيعيان اقليت مردم شناخته مى‏شوند عاشورا حضور پرتحرك دارد و نيروى محركه‏اى گرديد براى سال‏ها مبارزه و استقامت شيعيان اين سامان با استعمار فرانسه و تجاوزهاى رژيم اشغال گر قدس. شيعه و سنّى در لبنان عليرغم توطئه‏هاى استكبارى به بزرگداشت مراسم عاشورا و احداث حسينيه‏ها همت مى‏گمارند كه اين برنامه در اتحاد آنان دخالت مهمى دارد.(14)
ميشل مزاوى متذكر مى‏گردد لبنان در دوره سلسله مماليك كه اين كشور در كنترل مركز حكومت اين طايفه يعنى مصر بود، براى انجام شعائر مذهبى خصوص سوگوارى وضع دشوارى داشتند، به گفته وى شيعيان جبل عامل در برگزارى مراسم عاشورا از عراق و ايران تأثير پذيرفته‏اند.(15)
آنچه كه قابل توجه است اجراى نوعى نمايش مذهبى يا تعزيه خوانى است كه صحنه شهادت امام حسين را مجسّم مى‏كند اين نمايش در برخى نواحى لبنان مركزى برگزار مى‏شود كه محققى به نام پيترز به بررسى آن پرداخت و اهميت سمبليك آن را در تداوم ساخت سنتى لبنان نشان داد.(16)
در جبل عامل عزادارى‏هاى محرم در اماكنى كه حسينيه نام دارد برگزار مى‏شود كه مساحت آن بر حسب بانى متفاوت است و براى آن موقوفاتى قرار داده‏اند، نخستين آنها حسينيه بناطيه التحتابور پس از آن در مناطق ديگر چنين اماكنى احداث گرديد.(17) سيد محسن امين خاطر نشان مى‏نمايد شيخ موسى شراره كه از نجف به بنت جبيل آمد اقامه عزادارى براى سيد شهيدان را در اين منطقه احيا كرد و براى سوگوارى، مجالس به شيوه و سبك عزادارى‏هاى عراق ترتيب داد وى مى‏افزايد در اين شهر مراسم احياء ياد عاشورا در دهه اول محرم برگزار مى‏گردد، روز عاشورا كارها تعطيل مى‏شود و كتاب‏هاى مقتل و زيارت عاشورا خوانده مى‏شود. بعد غذايى بنام هريسه تهيه مى‏كنند كه با حبوبات و گوشت كوبيده درست مى‏شود كه هر كس به قدر توانايى مالى آن را احسان مى‏كند و فقرا از آن مى‏خورند و ديگران نيز به قصد تبرّك اين غذا را تناول مى‏نمايند هريسه در بين اهالى محلات نيز توزيع مى‏گردد و تمامى اين‏ها به قصد تقرّب به خداوند از طريق حضرت امام حسين (ع) صورت مى‏گيرد و در روستاهايى كه اين گونه مراسم نيست به خواندن مقتل در روز عاشورا اكتفا مى‏شود.(18)
اين دانشمند برجسته لبنان (1371-1284ه.ق) اگر چه از رواج عزادارى‏هاى محرم در لبنان شادمان بود ولى آنچه كه وى را رنج مى‏داد وجود تحريفات و برخى خرافات در سوگوارى‏هاى شيعيان عراق است كه به اعتقاد وى بايد در آنها اصلاحاتى به عمل آيد و سپس ترويج گردد وى مى‏گويد مجالس عزاى حسينى كه در حرم زينب صغرى (ام كلثوم) در آبادى راويه انجام مى‏گيرد كه طى آن برخى كارهاى ناروا چون قمه زنى انجام مى‏گيرد بايد پالايش گردد.(19)
وى در مبارزه با برخى بدعت‏ها و در عزادارى‏ها رساله «التنزيه لاعمال الشبيه»(20) را نوشت ايشان كتاب المجالس السنيه را نيز به قصد تصحيح اخبار نادرستى كه بر سر منابر به ائمه نسبت مى‏دهند نگاشت تا از اين رهگذر جلوى زيادروى‏ها و افراطها را بگيرد البته عده‏اى از افراد جاهل و اهل جهود بروى تهمت زدند كه مى‏خواهد از اجراى مراسم دينى جلوگيرى كند او براى اثبات اين كه امور موهن و خلاف نبايد در عزادارى‏ها باشد به منابعى چون قرآن، روايات، سنت ائمه، نظر فقهى علماى شيعه و استدلال‏هاى خودپسند استفاده نموده است. در سال 1393ه.ق مطابق 1973م حكومت لبنان روز عاشورا را هر سال در تمامى نقاط لبنان تعطيل رسمى قرار داد كه در آن روز تمام ادارات دولتى، مؤسّسات ملى و بازارها تعطيل گرديد و اين موضوع در تاريخ لبنان براى نخستين بار مشاهده مى‏گردد.(21) 3- ديگر كشورهاى عربى
موته يكى از شهرهاى كشور اردن است كه در استان جنوبى كه كَرَك نام دارد قرار گرفته است و با كشور فلسطين هم مرز مى‏باشد، جنگ موته به فرماندهى جعفر طيار، زيدبن حارثه و عبدالله بن رواحه در اين ناحيه با دشمنان اسلام صورت گرفت، مشهد اين سه فرمانده كه طى جنگ مزبور به شهادت رسيدند در چند صد مترى محل نبرد قرار دارد و هر كدام از اين فرماندهان براى خود مزار و بارگاهى دارند اما مزار جعفر طيار از ويژگى خاصى برخوردار است زيرا شيعيان مقيم اردن در روز عاشورا در آنجا به عزادارى مى‏پردازند.(22) در اردن گروهى از طوايف شيعه طبق سنت ديرينه در روز دهم محرم به فقرا و مستمندان به ياد امام حسين (ع) و يارانش طعام انفاق مى‏كنند، از برخى حبوبات و سبزيجات و پياز غذايى طبخ مى‏كنند و به هر رهگذرى مى‏دهند تا قدرى از آن ميل نمايد اگر چه اندك باشد، غالب علاقه‏مندان اهل بيت اعم از شيعه و سنى در اين روز تلاش‏هاى روزانه را تعطيل مى‏نمايندو چون ام سلمه با شنيدن خبر كشته شدن امام حسين از كار شستشو كه مشغول آن بود دست برداشته، عده‏اى روش اين بانو را پيش گرفته‏اند و حداقل از كارهايى كه به نظافت و شستن ارتباط دارد اجتناب مى‏كنند.(23)
در مناظقى از شبه جزيره عربستان چون حجاز، مسقط، عمان، احساء، قطيف، حضرموت اگر چه همچون عراق عزادارى با شكل وسيع و گسترده برگزار نمى‏شود ولى در مجالسى كه مرثيه خوانده مى‏شود ياد امام حسين (ع) احيا مى‏گردد، در منبرها واقعه المناك كربلا از سوى خطبا در حسينيه‏ها، مراكز عبادى و خانه‏ها براى حاضران گوشزد مى‏گردد، در برخى از اين نواحى رسم است كه شبيه منظره اسيران و هودج‏هايى را به همراه سينه زنى و بر سرو صورت زدن را به نمايش بگذارند، افراد اين دسته‏هاى سوگوارى وقتى در خيابان‏ها به يكديگر مى‏رسند، از همديگر احوالپرسى مى‏نمايند يا اين كه بطور متقابل از حسينيه‏هاى يكديگر بازديد مى‏كنند كه با مراسمى ويژه توأم مى‏باشد.
در امارات متحده عربى ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت در ايام عاشورا به نوحه خوانى و سينه زنى مى‏پردازند، در مسجد امام حسين عزاداران حسينى به مرثيه سرايى پرداخته و با اشك ماتم و نوحه خوانى ياد امام حسين را گرامى مى‏دارند، در اين مراسم مليت‏هاى گوناگون مسلمان شركت دارند كه به هنگام ظهر به نماز ايستاده و آواى توحيد سر مى‏دهند. در ابوظبى و شارجه نيز مجالس سوگوارى برپا مى‏گردد و عزاداران با بر دست گرفتن شمع و زمزمه نوحه و مرثيه به ياد محنت و رنج خاندان عترت و اهل بيت سالار شهيدان مى‏گريند ايرانيان مقيم امارات، در اين مجالس حضورى فعال و پرتحرك دارند.(24)
ده‏ها مسجد و حسينيه در كويت شاهد حضور و عزادارى شيعيان اين كشور به مناسبت فرا رسيدن سالروز شهادت امام حسين (ع) مى‏باشند، عزاداران در دسته‏هاى فشرده به زنجير زنى و نوحه خوانى پرداخته و در عزاى سبط نبى اكرم (ص) و يارانش اشك ماتم مى‏ريزند. عزاداران در حسينيه‏هاى اشكانى‏ها، بلوچى‏ها، امام حسين، آل ياسين و ده‏ها مسجد و حسينيه‏هاى ديگر برنامه‏هاى با شكوهى در اين ارتباط برگزار مى‏نمايند و طى سخنرانى‏ها، خطابه‏ها و ذكر مصائب از مظلوميت هايى كه بر خاندان پيامبر رفته و ظلم هايى كه نسبت به آنان روا داشته‏اند سخن مى‏گويند. علل بازگشت و احياى تفكرات جاهلى با فاصله كوتاهى پس از رحلت پيامبر و انحراف از اصول و مبانى قرآن و مخالفت آشكار با دستورات الهى، در مراسم مذكور از طريق سخنرانى‏هاى آموزنده و ارزنده مورد بررسى قرار مى‏گيرد. يك زن انگليسى به نام فراياستارك از مشاهدات خود در عزادارى‏هاى كويت چنين ياد مى‏كند: كودكان را روز عاشورا به معابر و كوچه‏ها مى‏آورند و كارد بزرگى را با اشاره به حالت نمايش بر زير چانه‏هاى آنان مى‏كشند كه نوعى تأثر و تألم را به همراه دارد. اين زن مى‏افزايد اين گونه حقيقت خالص ترسيم مى‏گردد و همين شيوه ساده دلالت بر اين دارد كه انسانيت نبايد فراموش شود و فداكارى‏ها بايد تكريم گردد.
يكى از مهم‏ترين جلوه‏هاى تشيع در بحرين تعطيل رسمى روز عاشورا و وجود حسينيه‏هاى شيعيان است كه در عرف محلى به آن ماتم مى‏گويند، اين مراكز محل اجتماع و سوگوارى علاقه‏مندان خاندان عترت در دهه محرم و روز عاشوراى حسينى است.(25) پاورقي ها:پى‏نوشت‏ها: – 1. الشيعه و الحاكمون، محمد جواد مغنيه، ص 195. 2. قيام جاودانه، ص 87 – 86. 3. چشمه خورشيد، ج اول، ص 140. 4. رويش جوانه‏ها در پرتو عاشورا، ص 17 و 18. 5. دائرة المعارف تشيّع، ج‏3، ص 284، دائرة المعارف فارسى، دكتر مصاحب، ج‏2، ص 1535، آل بويه، على اصغر فقيهى. 6. تارخ العرب، فيليپ حتى، ص 183. 7. تاريخ كربلا و حائرالحسين، سيد عبدالجواد كليد دار، ص 146. 8. نهضةالحسين، ص 165. 9. دراسة فى طبيعته المجتمع العراقى، دكتر على الوردى، ص 236. 10. مجله سروش، 259،21مهر 1362، چشمه خورشيد، ج اول، ص‏130. 11. تحقيق درباره اولين اربعين سيد الشهداء، قاضى طباطبائى، ص‏559. 12. تاريخ عزادارى حسينى، ميرسيد صالح شهرستانى، ص 298-299. 13. هكذا عرفتهم، جعفر خليلى، ص 215. 14. مجله سروش، ش 259. 15. تعزيه هنر بومى پيشرو ايران، پيتر چلكووسكى، ترجمه داود حاتمى، ص 33-332. 16. خاورميانه، پيتربيومونت و ديگران، ترجمه محسن مديرشانه چى و…، ص 480. 17. خطط جبل عامل، سيد محسن امين، ص 149. 18. سيرته، سيد محسن امين، ص 25. 19. همان، ص 75. 20. اين كتاب را كه سيد محسن امين در 18محرم الحرام سال 1346ه.ق نوشته در هفدهم آذر سال 1322ه.ش توسط جلال آل احمد با عنوان عزادارى‏هاى نامشروع ترجمه و چاپ شده است. 21. تاريخ عزادارى، ص 303. 22. گزارش سفر دوم به اردن هاشمى، جعفر سبحانى، مكتب اسلام، سال 38، ش‏7، ص‏11. 23. تاريخ عزادارى، ص 308. 24. گلبانگ مسجد، ش 32،17،12،1382،ص‏7. 25. مجله شاهد، ش 288، ارديبهشت 1378.