مصاحبه با سرپرست بنیاد شهید

مصاحبه با حجة الاسلام و المسلمین کروبی

نماینده امام و سرپرست بنیاد شهید

·       
با تشکر از حجت الاسلام و المسلمین آقای کروبی نمایندۀ امام و سرپرست محترم
بنیاد شهید که وقت گرانبهایشان را در اختیار مجله پاسدار اسلام و امت پاسدار اسلام
قرار دادند، خواهشمندیم به سوالات مطروحه پاسخ بفرمایند.

·       
 در درجۀ اول از آنجا که مسئلۀ جنگ
مهمترین و حیاتی ترین مسئله انقلاب و جمهوری اسلامی است و از طرفی هم جنابعالی در
رابطه با تبعات آن مسئولیت بسیار مهمی را به عهده دارید، تقاضا می کنیم نظر خودتان
را در رابطه با کل مسئله جنگ و آیندۀ آن و شرایطی که هم اکنون ما در آن قرار
داریم، بیان بفرمائید.

·       
جنگ

·       
 بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و درود به امام
و امت و رحمت پروردگار بر ارواح تابناک شهدای اسلام بخصوص شهدای انقلاب اسلامی و
تشکر و سپاسگزاری از مسئولین و خدمتگزاران جمهوری اسلامی و پاسدار اسلام که
الحمدلله یکی از مجلات غنی و با ارزش جمهوری اسلامی است و توانسته است از نظر
فرهنگی و فکری خدمات شایانی بکند.

در رابطه با جنگ من فکر می کنم لازم است نکاتی را عرض کنم . اولا این مطلب
بارها گفته شده و باز هم می گوئیم که مردم ما و جامعه ما و دنیا بدانند: جنگ بر ما
تحمیل شده است؛ ما جنگ افروز نبودیم و نیستیم و می خواستیم نیروهایمان با همۀ
وجودشان در سازندگی این کشور کار کنند و ضایعاتی که نظام گذشته برای این مردم
بوجود آورده بود جبران کنیم. امام بارها می فرمود دهها سال باید کار بشود تا
ضایعات گذشته را بتوان جبران کرد و ملت را به یک حد آبرومندی در زمینه ها و ابعاد
مختلف رساند.

بنابراین ما می خواستیم که همه توان و امکاناتمان  ـ چه نیروهای انسانی ارزنده و چه سرمایه های
مادی ـ را صرف عمران و آبادی و پیشرفت جامعه مان بکنیم. و امکاناتی که در اختیار
بیگانه بود در اختیار مردم باشد. دشمن هم بر همین اساس، با شناختی که از انقلاب
داشت و انقلاب را برای منافعش خطرناک می دانست توطئه های گسترده و گوناگونی بر
علیه ما کرد که یکی از آنها شروع جنگ بود.

جنگی که علیه ما شروع شد، جنگ با انقلاب بود، جنگ با یک حرکت فکری و پدیدۀ
جدیدی بود که در جامعه بوجود آمده بود، لذا جنگ نه تنها در ارتباط با ارتجاع منطقه
و صدام است، بلکه در ارتباط با همۀ قدرتهای بزرگی است که منطقه را و دنیا را می
بلعند. و احساس کرده اند که این انقلاب خطری است برای آنها. لذا دست آمریکا و سایر
قدرتها از آستین صدام بیرون آمد و با جمهوری اسلامی و انقلاب به جنگ برخاست.

مردم با آن شناختی که از انقلابشان داشتند از هیچگونه ایثارگری و فداکاری دریغ
نکردند و همواره به رهنمودها و هشدارهای امام توجه کرده و می کنند. اکنون جنگ به
مرحله ای رسیده است که دارید می نگرید و می بینیم . یعنی جنگی که دشمن می خواست
پنج روز و یا هفت روز آن را خاتمه بدهد و تمام کند و به مقاصد و خواستهای شومش
برسد، حدود چهار سال بر آن می گذرد و کاملا شکست خورده است و دشمن به آن مقاصدی که
داشت نرسیده و ما هم دشمن را از سرزمینمان بیرون کردیم و طرف مقابل پایه هایش کاملا
متزلزل است، قدرتهایی هم که به خاطر حفظ منافعشان این وضع را بوجود آوردند، منافع
آنها هم در خطر است و یک حرکت فکری در منطقه و در جهان اسلام بر علیه آنها ایجاد
شده است که نمونه اش مسائل لبنان است. حوادثی که در حال وقوع است که ان شاء الله
اگر اینها به ثمر برسد و به یاری و فضل پروردگار همینطور رشد کند و توسعه و گسترش
بیابد بطور قطع ان شاء الله اسرائیل به آن صورت نخواهد ماند و مسلمانان با این
کیفیت آواره نخواهند بود و این مطلب را از زبان خود آنها می شنویم که احساس خطر می
کند و پیوسته هشدار می دهند؛ تجدید حیات اسلام می گویند ؟ خطر انقلاب اسلامی می
گویند و همچنین صهیونیستهای حاکم بر فلسطین اشغالی اعلام می دارند اگر چنانچه جنگ
ایران و عراق به این صورت ادامه یابد به نفع عراق وارد جنگ می شویم ! این ها همه
گویا و نشان دهندۀ این است که آن حرکت فکری که از آن وحشت داشتند و از صدور انقلاب
اینقدر مضطرب بودند، در حال تکامل و به ثمر رسیدن است که اکنون وحشت آنها چند
برابر شده است.

·       
ارتجاع و جنگ

بر این اساس باید عرض کنم که دشمنان برای اینکه دیگر نظامهای مرتجع منطقه را
حفظ کنند و منافع خود را تا اندازه ای نگهدارند، همه برای حمایت از صدام برخاسته
اند و می خواهند او را از سقوط نجات دهند و نگهدارند. بدون هیچ مبالغه ای و با
تحلیل و تفسیر از موافق و مخالف نظام جمهوری اسلامی، جنگ ما تنها با عراق و صدام و
حزب بعث نیست بلکه آنها می نگرند اگر صدام و حزب بعث ـ با آن همه حمایتها ـ سقوط کند،
منطقه از دست آنها رفته ، و امیدی در نیروهای اسلامی بوجود می آید و به طور مسلم
دیر یا زود دیگر اسرائیل نمی تواند دوام یابد و حکومتی بر قدس و سرزمینهای فلسطین
داشته باشد؛ لذا اینها ـ در حقیقت ـ مصممند و آماده اند که به هر وسیله ای هست از
نظر خودشان و با دادن امکانات، صدام را حفظ کنند و نگه دارند. لذا کمکهای غرب را
می بینیم، کمک هاي شرق را مي بينيم، حرفهایی که از جلسات سری و نیمه سری آنها و
مسئولینشان می رسد و از بعضی همسایه هامان می شنویم بر این که اگر چنانچه انقلاب
پیروز شود و صدام سقوط کند روز نابودی آنان رسیده است. حتی حرفهایی که از صدام نقل
شده و گاهی صراحتا نیز گفته که سدی هستیم در مقابل انقلاب اسلامی و اگر ما شکسته
شویم این سیل همه را با خود می برد.

بنابراین ، برای اینکه یک قدرت طرفدار مستضعفین در جهان وجود نداشته باشد، همه
متفقند بر اینکه صدام را حمایت و یاری کنند. این را من برای این جهت توضیح می دهم
که مردم ما بدانند که گر چه خیلی رنج برده اند ، شهید داده اند، محاصرۀ اقتصادی و
دشواریها را تحمل کرده اند ولی مسئله بسیار سنگین و دشوار است و باید برای سختی ها
و دشواریهای دیگر، خودشان را آماده کنند و ما معتقدیم با این همه امکانات و با این
همه وسائل و تجهیزات و ساز و برگ جنگی و تبلیغات و جوسازی ها و قهرمان سازی ها و
آن همه رسانه های گروهی که در خدمت دشمن است ما مطمئنیم آخر کار پیروزی از آن ما
است و این توطئه ها، این امکانات در مقابل قهر انقلابی مردم، در مقابل ایمان و
ارادۀ مردم از بین خواهد رفت و در نتیجه ، شکست از آن دشمن و پیروزی از آن اسلام و
انقلاب اسلامی است چرا که « ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم » و مردم باید
بدانند این مسائل، ساده و کوچک هم نیست.

·       
پایداری و مقاومت

ممکن است سوالی برای افراد مطرح شود که اکنون برای ما روشن است که اینها همه
مصممند صدام را حفظ کنند و بار، بار سنگینی است و دنیای کفر هم مقابل ما ایستاده و
ممکن است در آینده احساس خطر بیشتر بکنند و ضربه های دیگر بزنند و به صورت دیگر
وارد میدان بشوند، آیا ما وظیفه داریم مقاومت کنیم یا نه ؟

آری! همانطوری که برای آنها مرگ و حیات است، برای ما هم مرگ و حیات است، ما هم
می بینیم عزت انقلاب، به هدر نرفتن خون شهدا و دوام و استمرار اسلاممان بستگی به
این مقاومت و به ایستادگی دارد . همانطوری که برای آنها مسئلۀ صدام مطرح نیست و
کفر جهانی و قدرت خودشان مطرح است، برای ما هم حیات اسلام و پایداری انقلاب مطرح
است. روی همین اصل من معتقدم اگر ما تک تکمان هم به شهادت برسیم، وظیفه مان است
بایستیم و مقاومت کنیم. اگر آنچنان ما را در فشار بگذارند که به قول معروف با همان
وسائل اولیه خودمان زندگی کنیم و از این مسائل رفاهی اصلا چیزی نداشته باشیم و
ساده ترین زندگی را بگذرانیم باید ایستادگی و مقاومت بکنیم، البته این باید عمومی
بشود و در تمام اقشار ملت این آمادگی پیدا شود و زمینه از خود گذشتگی در همه بوجود
بیاید و الا اگر بنا باشد یک عده از ساده زیستن و مقاومت دم بزنند ولی مرگ را برای
همسایه بخواهند و خودشان اهل کار نباشند، به هیچ وجه پذیرفته نیست و مورد قبول نمی
باشد. اگر مثلا رفاهی نباشد برای همه نباشد و اگر امکاناتی هست برای همه باشد.

بنابراین امروز مسئله مرگ و حیات و انقلاب ما مطرح است، مسئله اسلام و نظام
جمهوری اسلامی مطرح است، مسئله یک خط فکری، مسئلۀ ایمان و کفر مطرح است، لذا جز
مقاومت و ایستادگی راه دیگری نداریم. نه مسئله زمین است، نه مسئله مرز است، نه
مسئله دو حکومت که از این جنگهای مرزی گاهی بینشان بوجود می آید، مسئله یک چیزی
است که نه غرب می خواهد و نه شرق و خوشایند برای هیچکدام نیست و سازشش و صلح غیر
شرافتمندانه اش به معنای عقب نشینی اسلام است و لذا ارزش دارد و می ارزد که تک تک
بایستیم و مقاومت و فداکاری کنیم. امیدواریم یک دفعه رعبی در دل آنها بوجود بیاید
همانطور که قرآن وعده داده است. امیدواریم امدادهای غیبی آنچنان یاری کند که همۀ
مکرهای آنها خنثی شود، همینطوری که در انقلاب هم چنین شد. امیدواریم لشکری همانند
لشکر« ابابیل»، آنها را مثل « پنبه های زده شده» متلاشی کند و از بین ببرد، اما
باید بدانیم دشواری و سختی است و سنگینی مسئله را هم باید احساس کنیم و همچنین انتظار
پیروزی فوری و سریع را هم نداشته باشیم، گر چه امید خواهیم داشت. آری! نباید
انتظار داشته باشیم که در هر عملیاتی که شروع می شود فورا بگوئیم: راه کربلا باز
شده! حالا می خواهیم به کربلا برویم! واقعا قصد همان است و ان شاء الله راه کربلا
باز می شود اما این مسائل را باید توجه داشته باشیم و خیلی هم ساده اندیش نباشیم .

·       
مسئله خلیج

·       
راجع به عملیات آینده و همچنین مسائلی که در خلیج می گذرد، اگر نکته خاصی را
در نظر دارید بیان بفرمائید.

·       
 یک مسئله، مسئله خلیج است و آن مربوط به همین
قضایا است و محسوس است که به خاطر همان عظمت انقلاب، قدرتها می خواهند ما را تحت
فشار قرار دهند. بلکه به آن مقصدی که می خواهند برسند. اما ما آنقدر نگران مسئله
خلیج نیستیم، برای اینکه اگر واقعا به آنجا برسند که بخواهند حسابی فشار بیاورند
ما هم می توانیم ضربه بزنیم و هم می توانیم نفت صادر کنیم و هم می توانیم ادامۀ
حیات بدهیم، برای اینکه ما مردم انقلابی و جنگی هستیم و مردم مقاومت می کنند و می
ایستند، این چهار سال هم نشان داده اند. طرف مقابل ما بیش از سی و هفت میلیارد
داشته و تا هشتاد میلیارد به او قرض داده اند و وضعش به این کیفیت درآمده است و
ملت ما به لطف خدا یک ريال از جائی قرض نکرد و با همان سرمایۀ خودمان و امکانات
خودمان ایستادیم و مبارزه کردیم، معلوم است که می توانیم ایستادگی و مقاومت کنیم .
اگر اتفاقا مسئله به آن صورت ـ همانطوری که بارها گفته شده ـ حادش کنند که همه چیز
به هم بخورد، ما آنچنان قدرت داریم که اگر چیزی نصیب ما نشد نگذاریم چیزی هم نصیب
آنها بشود و باز ما می توانیم ایستادگی کنیم ولی آنها مرد ایستادگی نیستند. برای
اینکه آنها از همین جوهایی که درست می کنند، از همین سر و صداهایی که می شود، از
اینکه یک مقدار ناامنی پیدا می شود، می بینیم یک دفعه همه چیز در جامعۀ آنها عوض
می شود! و گاهی فکر می کنند برای ما هم همینطور است ولی می بینید این مسائل چیزی
از جامعۀ ما عوض نمی کند .

من شخصا معتقدم مسئله خلیج به آن معنی نگران کننده برای ما نیست، چون آنها
جرات این کار را ندارند و نمی توانند به عوارضش تن بدهند و مقاومت کنند اما در عین
حال ملت ما باید این مسئله را هم پیش بینی کند و مراقبتها و هشیاری نیروهای ما
برای حفظ منافع انقلاب باید بیشتر و بهتر بشود.

·       
عملیات آینده

اما در رابطه با عملیات ما که هیچ خبری نداریم . چون نظامی نیستیم ولی
امیدواریم که ان شاءالله با این انسجام و ایمان و اخلاصی که در نیروهای ما هست و
با این امکاناتی که باز نسبتا وجود دارد و با این روحیه های سطح بالائی که در ملت
ما وجود دارد و از همه مهمتر با این تکیه هائی که به پروردگار دارند، با این
اعتماد به نفسهائی که نیروهای ما الحمدلله دارند و با انگیزهای عظیمی که در آنان
وجود دارد، گر چه طرف مقابل، ابزارش خیلی بیش از ما است، ادوات جنگی اش بیش از ما
است، موانعی که درست کرده فراوان است، ولی از آنجائی که آن اخلاص و آن ایمان در
آنها وجود ندارد، امیدوار هستیم که در عملیات بعدی ان شاءالله ضربه های مهلک و
کاری به دشمن بزنند که حداقل به یاری خدا بر مشکلاتش افزوده شود و درهم پیچیدگی
برای او بیشتر بوجود بیاید، چون آن پوسیدگی که دارد و ضعفهایی که در درون جامعه اش
پیدا شده است، عدم استقبالی که از جبهه در آن جامعه می شود ولو نیروها همه حمایتش
بکنند اما بالاخره تاب مقاومت و ایستادگی طولانی و ضربه های کاری را ندارند. زمینه
های انفجاری هم که بحمدالله در آنجا بوجود آمده یا دارد بوجود می آید و حتی برخی
خبرگزاریها خبر می دهند که بسیاری از اجساد را اصلا نمی توانند تشییع جنازه کنند و
اگر تشییع جنازه کنند درگیری و زد وخورد بوجود می آید و درست ما در نقطۀ مقابل
قرار داریم. در جامعه ما وقتی در یک شهر شهیدی را می آورند، مردم تعطیل می کنند و
تشییع جنازه می کنند و شعار« مرگ بر صدام» می دهند. با توجه به این مسئله، ضربه
های کاری در جبهه، گسیختگی آنها را بیشتر می کند و راه را برای پیروزی نهائی
هموارتر و نزدیک تر می نماید ان شاء الله .

·       
جنابعالی به عنوان سرپرست بنیاد شهید که مسئولیت سنگین و بزرگی را در رابطه با
پیامدهای جنگ و انقلاب، بر عهده دارید در باره این نهاد جوشیده از انقلاب که
بیشترین خدمت را در درون جامعه ما به انقلاب و امت ایثارگر اسلام می کند، آنچه را
که لازم است امت اسلام بدانند بیان بفرمائید .

·       
 خدمات بنیاد شهید

·       
 همانگونه که مردم ما اطلاع دارند بنیاد شهید یک
نهاد مقدس انقلابی است که به امر حضرت امام تاسیس شد. و در خدمت خانواده های عزیز
شهدا، مجروحین، اسرا و مفقودین قرار دارد. با توجه به اینکه ما از خدا می خواستیم
که اصلا مجروحی نداشته باشیم، شهیدی نداشته باشیم و عزیزان ما در جامعه باشند و
کار کنند و خدمت به خانواده هایشان بکنند در آغوش خانواده هایشان باشند و به
انقلاب خدمت کنند، اما چون اجتناب ناپذیر است، برای اینکه یک حرکت فکری و عقیدتی
شروع شده و بدون شک توطئه هایی هم بر علیه اش می شود جز با ایثار و فداکاری و خون
دادن، راهی برای تداوم و حفظش نیست. بنابراین جامعه ما گذشته از شهدای فراوانی که
در زمان نظام پوسیده سلطنت تقدیم انقلاب کرده است، برای حفظ آن انقلاب و حفظ خون شهدا،
این چند سال هم مرتب شهید، اسیر، مفقودالاثر و مجروح داده است چه در رابطه با
ترورهاي گروهک ها (منافقين و غير منافقين) و چه در رابطه با جنگ افروزهای مناطق
کردنشین و آذربایجان غربی و غیره و چه در رابطه با حرکتهای ضد انقلاب دیگری که در
داخل بوده و چه در رابطه با جنگ .

بنیاد شهید توانسته است به فضل خدا و عنایت پروردگار و با پشتیبانی حضرت امام
بصورت مدام و مستمر و حمایت مسئولین جمهوری اسلامی، در همۀ زمینه ها در نزدیکترین
شهر و دورترین نقطه کشور در خدمت انقلاب و خانواده ها باشد.

در هر صورت، بنیاد شهید در سه زمینه خدمت می کند:

1 ـ بخشی در مسائل رفاهی و مادی خانواده ها و رفع مشکلات آنها اعم از مسکن ،
حقوق، کارهای پزشکی، دفترچه های خوار و بار، مسائل استخدام و کار .

2 ـ بخشی در رابطه با مسائل فرهنگی، مراقبت فرزندان شهدا در سراسر کشور،
کارهای تحصیلیشان، رسیدگی به امور مدرسه هایشان و همچنین فرزندان اسرا و فرزندان
مفقودین. و گذشته از کارهای مربوط به مدرسه و کلاس و دروس، آموزش های متمادی،
توزیع مجلات اسلامی . و در سطوح مختلف، کلاسهایی برایشان ترتیب دادن، البته بعضی
مناطق فعالتر و بعضی مناطق ضعیفتر است. و همانطور در رابطه با نیروهای آموزش و
پرورش نیز بعضی جاها قویتر و فعالتر و بعضی جاها ضعیفتر است. در سطح جامعه هم
کارهای فرهنگی داشتیم و در سطح خود خانواده ها کارهای فرهنگی داشته ایم و در کنار
همین کارهای فرهنگی، مسائل معنوی و عاطفی هم به شدت ادامه داشته است، به سوریه و حج،
دیدارهای مسئولین، دیدار و زیارت حضرت امام بوده است که امام آن عنایت خاصی که به
خانواده ها دارند، علیرغم همۀ مشکلات، اشتغالات، و کهولت سن، گرفتاریهای کشور،
جنگ، نیازهای مردم و مسئله مرجعیت، در مقابل این همه مشکلات، هر هفته یک روز هم
ملاقات با خانواده های شهدا داشته اند و عنایت نسبت به آنها دارند. این مسئله برای
خانوادۀ شهداء خیلی ارزش دارد چون بُعد معنوي در جامعه ما خيلي قوی است. مادری که
فرزندش شهید می شود، مسائل رفاهی هم می خواهد، نیاز هر انسانی است که این چیزها را
می خواهد . اما مهمتر از این آن دیدار امام است چون  به امام عشق می ورزند و مسئله مکه نیز برایشان
بسیار مهم است.

3 ـ غیر از این دو قسمت بنیاد در بعد دیگری هم خدمت می کند که آن مسائل حقوقي
و حفظ اموال صغار و کلیۀ کارهایی است که از یک خدمتگزار یا یک پدر نسبت به خانواده
اش باید باشد. بنیاد در تمام این زمینه ها در خدمت خانواده ها است. یعنی کلیۀ
کارهایی که برای خانواده و حفظ حیثیت و شرف و مسائل عاطفی و مسائل تعلیم و تربیتی
و مسائل زندگی خانواده لازم است، بنیاد آن کارها را انجام می دهد. و در مورد مسائل
شرعی و حقوقی خانواده های شهدا، با وکالتی که از طرف امام داریم و طبق ولایتی که
امام بر همه دارند و در این مورد به ما تفویض کرده اند، مشکلی انشاءالله نخواهیم
داشت و تمام مشکلات قانونی آن انشاءالله بر طرف خواهد شد. من نمی خواهم تعبیر
سرپرست بکنم بلکه در خدمت خانواده ها هستم و در واقع امام ، سرپرست واقعی و حقیقی
آنها است. و به شما عرض کنم، در تمام مسائل خانواده ها بنیاد در هر روستائی الان
حضور دارد و این تعبیر را من می گویم: برای اعزام نیرو به جبهه، برای دلگرمی
رزمنده ها، در میدان نبرد و جنگ، بنیاد مهمترین نقش را شاید داشته باشد که در همه
جا حضور دارد و انجام وظیفه می کند و هیچ رزمنده ای نگرانی این مسئله را ندارد اگر
چه آنها برای خدا می روند و والدین و زن و فرزندانشان را هم به خدا می سپارند، اما
در عین حال کاملا مطمئن هستند بر اینکه یک نهاد انقلابی طبق ضوابط قانونی در خدمت
آنهاست . گاهی بعضی وصیتها را که می بینیم، سخت تحت تاثیر قرار می گیریم مثلا می
بینیم رزمنده ای رفته و به شهادت رسیده است ولی حتی با صراحت نوشته است که مثلا
همسر من باید ازدواج کند و بچه های مرا به بنیاد بدهید، بنیاد همانند پدری ـ که از
طرف امام منصوب است ـ این نهاد مقدس در خدمت انقلاب است و بچه های مرا هم با همۀ
وجودش خوب تعلیم و تربیت می کند که راه خود مرا ادامه بدهند. این گویایی اعتماد
اینها است به نظام و بنیاد و این نشان دهندۀ این است که اینها اینقدر مطمئنند و با
آرامش و اطمینان خاطر می روند و هیچ نگرانی ندارند.

* خدمات بنیاد شهید در لبنان

برادرمان آقای محتشمی، بعضی مسئولین وزارت امور خارجه و دیگر برادرهایی که از
خارج آمدند می گویند: الان بنیاد شهید نقش مهمی در حرکت نیروهای اسلامی در لبنان
دارد، یعنی این همه پرمدعاها و شعار بده ها و گروهکها و گروهها لبنان را گذاشتند و
رفتند، فقط نیروهای اسلامی و بچه هایی که نسل انقلاب اسلامی هستند اینها ماندند و
دارند با اسرائیل مبارزه می کنند و آن جانور درنده ( اسرائیل ) با آن همه تجهیزاتش
و با آن همه خوی درندگیش که هیچ معیار و ملاک و موازین جهانی و بین المللی را اصلا
رعایت نمی کند و صغیر و کبیر را می کشد و خانه ها را به آتش می کشد و با بلدوزر
اردوگاه ها را خراب می کند باز هم قوای اسلامی ایستاده اند و مشغول مبارزه و
مقاومت در برابر آن هستند، خود برادرمان جناب آقای محتشمی سفیر جمهوری اسلامی در
سوریه و دیگر مسئولین می گویند، اصلا بخش عظیمی از این مبارزات نتیجۀ خدمات بنیاد
شهید است که آنجا انجام می گیرد . یعنی کاملا نیروهای مسلمان از جهت تامین خانواده
هایشان آنجا هیچ نگرانی ندارند مخصوصا در آن شرایط دشوار آنجا احساس می کنند که
اگر به شهادت برسند نظام جمهوری اسلامی بوسیلۀ بنیاد شهید در خدمتشان است و
خانواده هایشان را زیر پوشش می گیرند.

بنابراین ، این نقش بنیاد است و دارد انجام وظیفه می کند که شرحش مفصل است و
اگر در هر یک از این زمینه ها بخواهیم توضیح بدهیم که چه کارهایی کردیم بسیار
طولانی خواهد بود البته ما که نکردیم، خدمتگزارها کردند، به برکت هماهنگی که در
جامعه ما و انسجامی که در جامعۀ ما است انجام داده شده، و ما فقط وسیله بودیم، آن
که از همه شرمنده تر است ماها هستیم، در زمینه مسکن، در زمينه ورود بچه ها به
دانشگاه، در کارهاي مدرسه، در زمینه کارهای پزشکی، البته این را که همه انجام می
دهند باز بنیاد در حد توان خودش تلاش کرده، در رابطه با اعزام مجروحین به خارج که
کلیه را بنیاد شهید به کشورهای مختلف می فرستد در رابطه با اعزام مجروحین مواد
شیمیایی به خارج برای معالجه که بحمدالله حدود هفتاد نفر رفتند، هفت نفرشان به
شهادت رسیدند، همه در بدترین وضع از نظر جسمی بودند و رسیدگی فوق العاده ای که
آنجا به آنها شد بقیه سالم و تندرست برگشتند.

و در رابطه با کار تبلیغاتی هم این مسئله در زمینه های مختلفی که اشاره کردم
بنیاد کارهایی انجام داد. ولی بار دیگر می گویم این مسئله معلول است و نتیجه
سفارشات و تاکیدات امام و مسئولین است و انسجام امت حزب الله و حاکمیت نیروهای حزب
الله است که در هر جا خودشان را موظف می دانند که خدمت به بنیاد بکنند. در رابطه
با بودجه، در رابطه با مجلس، کمیسیون بودجه، سازمان برنامه و بودجه، قوه قضائیه،
قوۀ مجریه و در راسش خود رئیس دولت برادرمان جناب آقای موسوی، وزرا و نهادهای
انقلابی عموما خودشان را موظف دانستند به اینکه به بنیاد خدمت کنند که نتیجتا به
انقلاب و به خانواده های شهدا است.

* در رابطه با مجلس شورای اسلامی و اینکه جنابعالی دومین شخصیتی بودید که
بالاترین رای را در تهران چند میلیونی آوردید، نظر مبارکتان را در رابطه با دومین
دورۀ مجلس و کیفیتی که دارد و امیدی که به آن هست برای خدمت به انقلاب، به عنوان
اساسی ترین و مهمترین مرکز تصمیم گیری کشور، بیان بفرمائید.

* مجلس شورای اسلامی

* مردم به ما محبت کردند و رای دادند، گرچه ما واقعا شایستگی این محبتها را
نداریم و از طرفی دیگر این رای ها در حقیقت بار مسئولیت انسان را سنگین تر می کند
و انسان نمی داند در مقابل آن همه محبتهای مردم چگونه دین خود را ادا کند و چه
خدمتهایی برای جبران این محبتها انجام دهد.

نکتۀ دیگر این است که ـ در حقیقت ـ رایی که مردم به ما و خدمتگزاران جمهوری
اسلامی می دهند، رایی است که به اسلام می دهند، زیرا ما را خدمتگزار اسلام و
طرفدار انقلاب اسلامی و مورد تایید و محبت امام می دانند.

اما در رابطه با مجلس و وضع مجلس، مجلس در مجموع مجلسی است اسلامی، حزب اللهی
و نیروهای در خط امام. در این مختصر مدتی که در خدمتشان بودیم و برخوردی که با
چهره های جدید داشتیم . گر چه بسیاری از آنان را نمی شناسیم و کم کم با آنها آشنا
می شویم . ولی آنچه مهم است این است که این افراد ـ در مجموع ـ نیروهایی در خط
امام و در خط انقلاب می باشند ولی از نظر کارایی مجلس دارای نقطه های قوتی هست و
در ضمن اینکه نقطه های ضعفی هم دارد.

از نظر تخصص با اینکه برخی نیروهای متخصص هم به مجلس  راه یافته اند ولی به نظر من به حد کافی نیست و
هنوز مجلس نیاز دارد به اینکه نیروهای متعهد و دارای تخصصهای گوناگون در آن راه
یابند و مورد استفاده مجلس قرار گیرند. اما در هر صورت مجلس با همۀ خوبیهایش و عیب
و نقص هایش، فعلا در دنیا نظیر آن وجود ندارد و این مجلس، مجلس بی نظیری است زیرا
نمایندگان وابستگی به سیاستهای بیرون ندارند و از دل مردم برخاسته اند و از همین
طبقات محروم و مستضعفی هستند که دلشان برای مردم می تپد .

·       
انتظار مردم از مجلس

در هر حال این مجلس بارش بار سنگینی است و مسئولیتش، مسئولیت بسیار سنگینی است
و باید دقت کند آن باری که روی دوشش گذاشته شده به منزل برساند. مردم ما انقلاب
کردند، انقلابشان هم برای اسلام بود و استمرار انقلاب هم به خاطر اسلام است، و
اینکه پای این صندوقها هم با این شوق و نشاط آمدند و رای دادند برای خاطر اسلام
تحمل بود، و همواره سختیها و مصیبتها را به خاطر اسلام تحمل کرده اند و می کنند
ولی ما باید این را توجه کنیم و مسئولین بخصوص نمایندگان مجلس عنایت کنند که این
مردم از مجلس توقعها و انتظارهای زیاد دارند، حل مشکلات خود را از این مجلس می
خواهند، و امروز مسائل بسیار مهمی در جامعه، مطرح است. مانند مسئله زمین، کشاورزی،
ایجاد امکانات اقتصادی، و امکانات رسیدن به خودکفایی و و …

هنوز مسئله زمین زراعتی که برای ما حیاتی است، حل نشده و امکانات توسعه کشاورزی
فراهم نشده است که این از توقعهای بجا و فوری مردم از مجلس شورای اسلامی است و
باید به زودی مصوباتی که بتواند اینها را نجات دهد از مجلس بگذرد و در نتیجه یکی
از بزرگترین پایه های ثبات اقتصادی و خودکفائی و استقلال تحقق یابد.

در رابطه با مسکن، با این همه پیامهای امام امت در رابطه با تهیه و ایجاد مسکن
برای مردم و این مشکلات سرسام آور مسکن و اجاره های طاقت فرسا چه در شهرها و چه در
تهران و این فشاری که بر مردم می آید و دستور تخلیه هائی که حساب نشده داده می شود
به نظر من، با این همه سفارشات، این مسائل ساده ای نیست و باید با دقت و هر چه
سریعتر بررسی شود. آقای بزرگواری که همین روزها با ایشان صحبت می کردیم، شخصیت
ارزشمندی است در شورای نگهبان، ایشان می گفتند: یک کسی در یک خانه ای نشسته و آن
طرف چنان فشاری بر او آورده است که از هر جهت حساب کنی برای مستاجر بیچاره عسر و
حرج می آورد. او می گفت: من معتقد هستم اگر او به زور هم در آنجا سکونت کند و
بیرون نیاید هیچ اشکالی ندارد.

گفتم : این نمونه ها بسیار فراوان است و اگر در سطح وسیعی که در جامعه این
مشکل وجود دارد مورد توجه قرار گیرد روی آن حساب می شود و به نتیجه مثبتی خواهیم
رسید. اگر مسئله مسکن و این حقوقهای کم و این اجاره های بالا و این ثروت اندوزی که
عده ای جز اینکه می خواهند پول بیشتری بدست آورند نظر دیگری از تخلیه ندارند، حل
نشود، همچنان فشار بر حکومت و مردم بیشتر می شود و نارضایتی در بین مردم افزونتر
می گردد.

مسئله تورم و گرانی به این صورتی که الان هست و راههایی که باید برای جلوگیری
و مهار کردن تورم بوجود آورد و بخصوص در مورد قشر کارمند و حقوق بگیر و کمک کردن
به آنها از جمله مسائلی است که باید در مجلس حل شود.

البته منظورم این نیست که حقوق اضافه شود، چون مردم همه می دانند چه عوارضی
دارد اما در مورد مسئله مسکن چه کار باید کرد که اجاره کمتر بشود یک کارگر ساده با
ماهی چهار هزار تومان حقوق، هزار و پانصد تومان در ماه اجاره بدهد و با دو هزار و
پانصد تومان باقیمانده ـ تمام وسایل زندگی را تهیه کند ! باید با این دو هزار و
پانصد تومان بتواند جنس دولتی را تهیه کند ـ تا اینکه نه حقوق اضافه شود و نه
خریدن جنسها در بازار سیاه او را از پا در آورد و گرنه امروز صلاح نیست حقوقها
اضافه شود ولی ما می خواهیم با برنامه ریزی صحیح، یک کارگر بتواند با این حقوق کم
لوازم اولیه زندگیش را کاملا ـ با قیمتهای دولتی ـ تامین نماید. اگر یک کارمند
اتومبیل پیکان دارد لاستیکش را با قیمت دولتی پیدا کند، به او گفته نشود وسایل
اولیه زندگیش را با نرخ دولتی نداریم ولی با نرخ بازار آزاد داریم ! بنابراین باید
مجلس مسائل و مشکلات مردم را از نظر تهیه وسایل زندگی و مسکن مناسب حل کند و
همچنین از نظر فرهنگی، بهداشتی و و … آنان را یاری دهد. مردم انتظار دارند
قوانین اسلامی در جامعه اجرا شود، احتکار بر طرف گردد، گرانفروشی از بین برود،
مکیدن خون مردم از طرف سرمایه داران بزرگ برای همیشه خاتمه یابد، وسایل زندگی به
صورتی عادلانه در بین تمام اقشار و طبقات ـ خصوصا افراد کم در آمد ـ تقسیم شود .
مجلس بر تمام کارها نظارت دقیق داشته باشد و خلاصه قوانینی که می بایست به مرحلۀ
اجرا درآید، با دقت و سرعت از مجلس بگذرد. آدم نمی تواند تحمل کند که هنوز خانه
های پنجاه میلیون تومانی در کشور خرید وفروش می شود و آنهایی که از خارج برگشتند،
آن سرمایه داران گردن کلفت برای فساد و نق زدن و خرید و فروش و سپس ارز کشور را
بار کردن و به خارج بردن، می آیند نه برای خدمت و در کنار مردم بودن. انتظار دیگری
که از مجلس هست و بسیار اساسی و پر اهمیت است، مسئله سیاست خارجی است .  درست است که سیاست خارجی ما مبتنی بر « نه
شرقی، نه غربی » است ولی باید تمام جزئیات آن به صورت قانون نگاشته شود تا اینکه
روشها و خط مشی سیاست خارجی در همه ابعاد روشن و هماهنگ شده و با تلاش بیشتر در
سطح جهانی به صورت فعال و برنده بروز کرده و در نتیجه جمهوری اسلامی بتواند ابتکار
عمل را بدست گیرد.

·       
با تشکر از جنابعالی که با این همه گرفتاری و مشاغلی که دارید محبت کردید و به
سوالات پاسدار اسلام جواب دادید، بیش از این مزاحم اوقات گرانبهایتان نمی شوم و با
تشکر مجدد مطلب را بپایان می بریم.

·       
 خیلی ممنون و متشکر از لطف شما که
محبت فرمودید و با سپاس فراوان از مجله پاسدار اسلام که مسائل فکری اسلامی را در
اختیار ملت عزیز، قرار می دهد و با این کار پایه های انقلاب را مستحکم تر و مردم
را بیش از پیش به وظایفشان آشناتر می سازد و با آرزوی موفقیت برای شما و سایر نیروهای
انقلابیمان که در این زمینه ها کار می کنند.