خطرناکترين عوامل انحطاط
بسم الله الرحمن الرحيم
با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، جهان با تجربه جديدي روبرو شد. چشمان خواب
آلود يک ميليارد مسلمان، باز و اميد تازه اي در دل ملتهاي مستضعف و سرخورده از
تمدن فريببنده شرق و غرب، دميده شد. جهان استکبار به لرزه افتاد و با تمام نيرو به
مقابله با آن برخاست و باز هم انقلاب شگفتي آفريد و به پيش تاخت.
آري! اسلام در طول تاريخ هيچگاه مانند امروز در معرض اميد و تهاجم قرار نگرفته
است؛ از يکسو ميلياردها مسلمان و مستضعف در ميان خوف و رجاء به حالت تجافي چشم به
سرنوشت نهائي اين تجربه نوين دوخته اند تا با تثبيت موفقيت آن به پاخيزند و…
و از سوي ديگر، مستکبرين و مترفين که هيچگاه تا اين حد مجهز و مسلح نبوده اند
و تا اين اندازه احساس خطر نکرده اند- همچون حيوان درنده اي در دام مرگ افتاده –
يکپارچه و متحد، با تمام توان به جنگ همه جانبه با اسلام و تجلي راستين آن يعني
انقلاب و جمهوري اسلامي برخاستهاند و بالاخره اکنون بيش زا هر زمان ديگري، سرنوشت
جهان به اسلام و اسلام به انقلاب اسلامي و انقلاب به جمهوري اسلامي گره خورده است.
نکات مهم فوق و توجه به شرايط استثنايي امروز روشن مي سازد که بزرگترين
مسئوليت تارخ بر دوش ما قرار گرفته است و کمترين قصور يا تقصير در رساندن اين بار
سنگين به منزل مقصود يا غفلت از عوامل بازدارنده و آفتهائي که موجب شکست و سقوط
جمهوري اسلامي مي شود به معني پايمال کردن خون تمام شهيدان اسلام است.
تجربه ثابت کرده است تا زماني که توده هاي ميليوني مسلمان با قدرت ايمان و
اتکال به خداوند و رهبري پيامبر گونه امام امت در صحنه باشند، شرق و غرب، ضد
انقلاب داخلي، جنگ، محاصره اقتصادي، کودتا، ترور و هيچ عامل ديگري هرگز نمي تواند
خللي در انقلاب و جمهوري اسلامي وارد کند.
اينگونه عوامل بدليل دشمني آشکار و ديگري رودر رو نه آنکه قادر نيستند رهبري،
ايمان مردم و حضور آنان را در صحنه تضعيف کنند بلکه خود همواره موجب رشد مردم و
صلابت و مقاومت و ايثار انها شده اند.
بنابر اين، وحشتبارترين خطري که جمهوري اسلامي را تهديد مي کند، تضعيف ايمان
مردم به انقلاب و کناره گيري آنان از صحنه است که عوامل بروز چنين خطري را نه در
بيرون مرزها و نه در جنگ و کمبود و… که در اندرون خويش و دشمن خانگي نفس اماره
که مبارزه با ان جهاد اکبر است بايد جستجو کنيم.
هزار جنايت بزرگ ريگان و صدام عليه اسلام و مسلمين آنقدر به اسلام و ايمان
مردم لطمه نمي زند که کوچکترين تخلف از يک طلبه، يک پاسدار، يک کارمند و کارگزار دولت اسلامي – که
به نام اسلام و حکومت اسلامي عمل مي کند- به آبروي اسلام و ايمان مردم ضربه مي
زند.
امروز براي کساني که به حقيقت اسلام و امام و حکومت اسلامي معرفت کامل ندارند
ولي به طور اجمال توقع بسيار بالائي از يک حکومت اسلامي دارند، عملکرد و برخورد
مثبت يا منفي کارگزاران حکومت اسلامي، نقش بسيار مهمي در برداشت آنها نسبت به
اسلام، حکومت و رهبري آن دارد.
در شرايطي که حکومت به نام اسلام است، مردم از يک دربان اداره انتظاري دارند
که از بالاترين مقام رژيمهاي ديگر ندارند و کوچکترين خطا و برخورد ناهنجار يک
کارمند ساده چه بسا موجب پراکنده شدن مردم از انقلاب و جمهوري اسلامي ميشود. و در
اين رابطه هر چه بار مسئوليت سنگين تر، موقعيت و توقع، حساستر و خطيرتر شده تا
آنجا که «حسنات الابرار المقربين» به شمار مي آيد.
در زمان ما،بيش زا هر زمان ديگري، توجه به اين نداي امام صادق(ع) ضروري است
که :
«کونوا لنا زينا و لا تکونوا علينا شينا» زينت ما باشيد نه باعث سرافکندگي ما.
و «کونوا دعاة بالخير بغير السنتکم ليروا منکم الاجتهاد والصدق و الورع» مردم را
نه با زبان که با کوشش و راستي و پارسائي و نيکي به سوي حق دعوت کنيد.
مگر اين قرآن نيست که خطاب به پيغمبر بزرگ اسلام مي فرمايد:«و لو کنت فظا غليظ
القلب لا انفضوا من حولک» اگر تندخو و سخت دل بودي، مردم از گرد تو پراکنده مي
شدند؛ و اين آيه به وضوح تأثير شديد و مستقيم کردار و رفتار مسئولين و کارگزاران
را در مردم و خروج آنان از صحنه بيان مي دارد.
در اينجا به صورت اجمال به برخي از اموري که شديداً به ايمان مردم و حضور انان
در صحنه ضربه مي زند و در حقيقت بزرگترين خطر را براي جمهوري اسلامي و انقلاب پديد
مي آورد، اشاره ميکنيم:
1- اختلافها و منازعات سياسي براي دستيابي به قدرت آن هم به
بهانه اسلام خواهي و سپر قرار دادن عقايد و احکام اسلامي.
2- خود محوري و گروه گرائي و آگاهانه و حتي ناخودآگاه بر اساس
حب ذات، همواره ماست خود را شيرين دانستن!! و لو بقيمت تهمت زدن ها، کارشکني ها و
حتي نابودي حکومت اسلامي و بر باد دادن حيثيت اسلام عزيز.
3- قانون شکني، تبعيض در مقررات، پارتي بازي، دورغ گفتن ان هم
به صورت آشکار. نمونه اينکه به مراجعه کننده اي که با طي هفت خان، اجازه لازم را
گرفته و فقط به چهار شاخه آهن نياز دارد تا سرپناهي براي خانواده بيچاره اش بسازد
و از کابوس بي انماني رهائي يابد، در حالي که ده هزار تن آهن را با چشم خود د
رانبار مي بيند، براحتي آب خوردن به او مي گويند: «آهن نيست برو چهار ماه ديگر
بيا!!…»
4- ذبح کردن دستورات سرنوشت ساز امام و به فراموشي سپردن آنها.
نمونه ان، پيام 8 ماده اي معظم له که با اعلام عزل چند مسئول قضايي بدون روشن کردن
جزائم آنان (برخلاف متن خود پيام) در بوته اجمال، محو و ناپديد شد. و نمونه کوچک
ديگر، اينکه امام نهيب زدند که در انقلاب تعطيلي نيست و مسئولين را از مسافرت هاي
غير واجب نهي فرمودند ولي امسال در هر بخش و شهري، عمده کارهاي مردم بيچاره
خوابيده بود و ده ها و صدها و هزارها! استاندار، فرماندار، مدير، رئيس و مسئول
اداره و نهاد و بنياد و … به مکه معظمه مشرف شده بودند!!!
5- تبديل تدرييجي و حتي ناخودآگاه ضرورتها و موارد اضطرار به
حالت طبيعي و تشريفاتي و از دست دادن سادگي لازم و …
اميد است اگر چني مسائل در گوشه و کنار ديده مي شود (که البته در يک نظام نوپا
و درگير با مشکلات گوناگون طبيعي و قابل وقوع است) به عنوان خطرناکترين عوامل
نابودي جمهوري اسلامي و هتک و آبرو ريزي اسلام، با آنها برخورد جدي و قاطع شده و
با الهام از اوليا خدا و رزمندگان پاکباخته اي که در ميان آتش و خون براي اسلام و
جمهوري اسلامي پيروزي مي آفرينند، پيوند خويش را با مبدأ قوت و عزت و جمال تحکيم
کرده، چنان جان و روان را آکنده از نور ايمان و محبت به خدا سازيم که ديگر براي
ظلم ها و ظلمت ها، صفات رذيله، حب دنيا،
قدرت طلبي، تنازع، خود محوري، خودبرتربيني، بدگماني و توهين و کوچک شمردن بندگان
خدا، جائي در وجود ما نماند، و در مقام عمل، مصداق اين سخن خدا شويم که :
«ان صلاتي و نسکي و محياي و مماتي لله رب العالمين» همانا نماز و عبادتم،
زندگي و مرگم همه براي خداوند، پروردگار عالميان است.
و بدينسان جز براي خدمت به اسلام و مسلمين سراز پا نشناسيم و با لينت، اخلاق و
رفتار اسلامي خويش، مردم را به سوي اسلام جذب
هدايت کنيم که اين تنها راه پاسداري از اسلام و خون شهدا و سپاس نعمت
جمهوري اسلامي و دلگرمي رزمندگان ايثارگر جبهه ها است که «لئن شکرتم لازيدنکم و
لئن کفرتم ان عذابي لشديد.» والسلام رحيميان