حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها و دعا

حجت الاسلام سيد جواد حسيني

احساس نیاز
به دعا

انسان موجودي است سراسر نياز كه هر چه براي رفع آن  بکوشيد، بيشتر
متوجه فقر خود می‌شود و براي ادامه حيات محتاج صدها نعمت الهي است و روانش بيشتر
از تن، نيازمند هزاران عنايت الهي.

خداوند بي‌نياز نيز همه نعمت‌ها را در پرتو تلاش‌ها و خواستن‌ها، همراه
با لطف بي‌منتهاي خود در اختيار بندگان قرار داده است. ارتباط با آن ذات بي‌نياز و
كريم، براي درخواست حاجت‌هاي جسمي و روحي، در اتصال به مبدأ بي‌نهايت، قدرت است كه
اگر هم حاجتي برآورده نشود و دعايي هم مستجاب نگردد، نفس اين ارتباط و اتصال،
آرامش‌بخش و نشاط‌آور و نشانه توفيقي است كه خداوند به دعا كننده عطا كرده است.

گفت آن اللَّه تو لبيك ماست

وآن نياز و درد و سوزت پيك ماست

هر چه زمان مي‌گذرد احساس نياز به دعا و معنويات بيشتر مي‌شود.

دعا، هم نياز فطري انسان است براي يافتن تكيه‌گاه و هم برآورنده
نيازها. اما چگونه بايد دعا كرد و با خداي بي‌نياز چگونه بايد حرف زد؟

براي درك اين چگونگي دست به دامن معصوماني مي‌شويم كه راه‌هاي ارتباط
با خدا را به‌خوبي فرا گرفتند و در زندگي خويش بهترين و بيشترين بهره‌ها را از دعا
بردند.

آنچه پيش روست، سيري در رفتار و گفتار فاطمه زهرا(س) پيرامون دعا و
نيايش است.

الف) اهميّت
دعا از ديدگاه فاطمه(س)  

روزي رسول گرامي اسلام(ص) به حضرت فاطمه(س) فرمودند: «دخترم! آيا
دوست داري دعايي به تو بياموزم كه هيچ‌كس آن را نمي‌خواند مگر آنكه خواسته‌هايش
تحقق مي‌پذيرد؟»(1) حضرت فاطمه(س)  در پاسخ فرمودند: «يا اَبَة لَهَذا اَحَبُّ اِليَّ مِنَ
الدُّنْيا وَ ما فيها؛(2) پدر جان! چنين چيزي از دنيا و آنچه در آن است
نزد من محبوب‌تر است.»

جمله فوق، جمله بلندي است در اهميت دعا كه جز آنان كه در اين وادي
قدم گذاشته‌اند، عمق آن را درك نمي‌كنند.

ب) توصیه به
دعا

صديقه طاهره(س) نه تنها خود اهل دعا و راز و نياز بودند، بلكه ديگران
را نيز بدان سفارش مي‌نمودند. پس از وفات رسول اكرم(ص)، زنان بني‌هاشم در منزل آن
حضرت اجتماع و گريه و زاري مي‌كردند و افتخارات گذشته را برمي‌شمردند. حضرت زهرا(س)
به آنان فرمودند: «اُتْرُكْنَ التَّعْدادَ وَ عَلَيْكُنَّ بِالدُّعاءِ؛ دست از
شمارش [افتخارات] برداريد و به دعا بپردازيد.»(3)

حضرت زهر(س) نه تنها در زمان حيات خویش به دعا اهميت بسیار مي‌دادند،
بلكه به همه سفارش فراوان کردند که پس از شهادت ایشان نيز دعا كنند، زیرا انسان پس
از مرگ نيز نيازمند دعاست. حضرت زهرا(س) در وصيت خويش به حضرت علي(ع) فرمودند:
«اِذا أَنَامِتُّ فَتَولِّ اَنْتَ غُسْلي وَ جَهِّزْني وَ صَلِ عَلَيَّ وَ اَنْزِلْني
قَبْري وَا َلْحِدْني وَ سَوِّ التُّرابَ عَلَيَّ وَ اجْلِسْ عِنْد رَاْسي
قُبالَةَ وَجْهي فَاَكْثِر مِنْ تِلاوةِ الْقُرْآنِ وَالدُّعاءِ فَاِنَّها ساعَةً يَحْتاجُ فيها اِلي اُنْسِ
الْاَحْياءِ…؛(4)

وقتي من وفات كردم، تو غسل و كفن مرا برعهده گير و بر من نماز بگذار
و مرا درون قبر قرار ده، دفنم كن و سنگ را بر روي قبرم گذار [و خاك بر آن بريز] و
آن را هماهنگ و صاف نما، آنگاه بالاي سرم رو به‌ روي من بنشين،و زياد قرآن بخوان و
دعا كن، زيرا در چنين لحظه‌هايي [ميت] به انس گرفتن با زندگان [سخت] محتاج است!»

ج) نمونه‌ای
از  دعاهاي حضرت فاطمه(س)  

دعاهاي حضرت فاطمه زهرا(س) را مي‌توان به چهار دسته تقسيم کرد كه
هريك برطرف‌كننده بخشي از نيازهاي زندگي انسان است.

1ـ در جلالت و صفات خداوند

در دعاي معروف حضرت مي‌خوانيم: «بِسْمِ اللَّهِ النُّورِ، بِسْمِ
اللَّهِ الَّذي يَقولُ لِشَيْ ءٍ كُنْ فَيَكونُ، بِسْمِ اللَّهِ الَّذي يَعْلَمُ خائِنَةَ الْاعْيُنِ وَماتُخْفيِ
الصُّدُورُ، بِسْمِ اللَّهِ الَّذي خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّور، بِسْمِ اللَّهِ
الَّذي هُوَ بِالْمَعْروفِ مَذْكور، بِسْمِ اللَّهِ الَّذي اَنْزَلَ النُّورَ
عَلَي الطُّورِ بِقَدَرٍ مَقْدورٍ، في كِتابٍ مَسْطورٍ، عَلي نَبِيِّ مَحْبورِ؛

به نام خداي نور، به نام خدايي كه به هر چيزي بگويد باش، هست می‌شود؛
به نام خدايي كه چشم‌ها و نگاه‌هاي پنهان در سينه‌ها را مي‌داند؛ به نام خدايي كه
نور را از نور آفريد. به نام خدايي كه به نيكي ياد مي‌شود. به نام خدايي كه نور را
بر كوه طور به اندازه معين نازل كرد در نوشته‌اي بر پيامبري عظيم.»(5)

دعاهايي هم كه پيامبر اكرم(ص) تعليم فرموده‌اند از همين دسته است،
مانند: دعايي كه با اين جمله شروع شده است: «يا اَعَزَّ مذْكورٍ وَاَقْدَمَه
قَدَماً في الْعِزِّ و الْجَبَروتِ…»(6) و يا دعايي كه با جمله
«اللّهم رَبَّنا وَرَبَّ كُلِّ شي ءٍ» شروع مي‌شود.(7)

همين ‌طور دعايي كه آن حضرت از پيامبر اكرم(ص) در خواب نقل کردهاند:
خواندن سوره توحيد سه مرتبه، صلوات بر محمد و پيغمبران، استغفار براي مؤمنان و
گفتن اين جمله: «سُبْحان اللَّهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لااِلهَ الاّاللَّهُ وَ اَللَّهُ‌اكْبر»(8)

 

2ـ كمالات معنوي خواستن

گاه در ضمن دعا، انسان يك سلسله كمالات معنوي و اخروي را از خداوند
مي‌خواهد. اين نوع درخواست، گاه درخواست كمالات به صورت غيرمستقيم، از طريق
عذرخواهي و مناجات و طلب عفو است و گاهي درخواست كمالات به صورت مستقيم و صريح؛
مانند: «… اللَّهُمَّ فَرِّغْني لِما خَلَقْتَني لَهُ، وَ لاتَشْغَلْني بِما
تَكَفَّلْتَ لي بِهِ، وَ لاتُعَذِّبْني وَ اَنا اَسْتَغْفِرُكَ، وَ لاتَحْرِمْني
وَ اَنا أسْئَلُكَ أللَّهُمَ ذَلِّلْ نَفْسي وَ عَظِّمْ شَأْنَكَ في نَفْسي وَ اَلْهِمْني
طاعَتَكَ وَ الْعَمَلَ بِما يُرْضيكَ وَ التَّجَنُّبَ لِما يَسْخَطُكَ…؛(9)

خدايا! مرا براي آنچه آفريده‌اي (عبادت و بندگي) آماده كن و به آنچه
خود عهده‌دار آن هستي و برايم تضمين نموده‌اي (رزق و روزي) مشغولم نكن و عذابم
ننما در حالي كه استغفار مي‌كنم و محرومم نفرما در حالي كه درخواست مي‌نمايم.
خدايا! نفسم را [پيش خودم] خوار كن و مقامت را در نفسم بزرگ جلوه ده و طاعت خود و
عمل به آنچه را که رضاي تو در آن است و دوري از غضب را به من الهام نما.»

3ـ نيازمندي‌هاي زندگي

نوع سوم، دعاهايي است كه در آن، نيازمندي‌هاي زندگي دنيوي درخواست مي‌شود،
مانند: رزق و روزي فراوان، پيشرفت در كارها، گشايش سختي‌ها، شفاي بيماران و خلاصه
همه، اعم از بيمار و سالم، فقير و غني، گرفتار و غيرگرفتار… نيازمند دعا هستند و
محتاج عنايت خداي بي‌نياز؛ چنان كه قرآن مي‌فرمايد: «… أنْتُمُ الْفُقَراءُ اِلَي
اللَّهِ واللَّهُ هُوَ الْغَنِي الْحَميدُ»(10): شما همه نيازمند خدا
هستيد و تنها خداوند است كه بي‌نياز و شايسته هرگونه حمد و ستايش است.»

فاطمه زهرا(س)، فرزندشان امام حسن(ع) را كه بيمار شده بود، خدمت رسول
خدا برد و عرض كرد:

«يا رَسُولَ اللَّهِ اُدْعُ اللَّهَ لِابْنِكَ اَنْ يَشْفِيَهُ؛(11)
‌اي رسول خدا! خدا را بخوان براي فرزندت، تا او را شفا دهد.»

همين‌طور حضرت در دعاهاي ديگرشان، گاه خواسته‌هاي دنيوي دارد، از
جمله در دعايي از آن بانو مي‌خوانيم: «اَللَّهُمَّ قَنِّعْ بِما رَزَقْتَني وَ اسْتُرْني
وَ عافِني اَبَداً مااَبْقَيْتَني: خدايا به آنچه رزقم قرار داده‌اي، قانع كن و
مرا بپوشان و تا زنده‌ام عافيتم ده.»(12)

4ـ دعا  برای ديگران

در نوع چهارم از دعا، انسان پا
را از حيطه خود و خواسته‌هاي خويش
فراتر می‌نهد و به دنبال كمالات معنوي است و نيازمندي‌هاي مادي و رفع گرفتاري كل
جامعه مسلمين را مد نظر دارد. در اين مرحله، انسان از خداوند، برآورده شدن نيازها
و رفع گرفتاري‌هاي تمام انسان‌ها را مي‌خواهد. اين‌گونه دعا، آنجا كه دعا مستجاب و
مورد قبول واقع مي‌شود، هم اثر مستقيم در زندگي ديگران دارد و هم اثر غيرمستقيم در
زندگی خود فرد تا در مورد نيازمندي‌هاي معنوي و مادي مردم در صورت توان و قدرت
كوتاهي نكند.

در منابع ديني، بدر مورد اين‌گونه دعاها سفارش بسیار شده است، از
جمله رسول خدا(ص) فرمودند: «اِذا دَعا اَحَدٌ فَلْيُعِمَّ فَاِنَّهُ اَوْجَبُ
لِلدُّعاءِ وَ مَنْ قَدَّم اَرْبَعْينَ مِنْ اِخْوانِهِ قَبْلَ اَنْ يَدْعُوَ
لِنَفْسِهِ اُسْتُجيْبَ لَهُ فِيِهمْ وَ فِي نَفْسِه؛(13) براي همه دعا
کنید زيرا موجب استجابت دعا مي‌شود. كسي كه چهل نفر از برادران خود را در دعا مقدم
بدارد قبل از خودش، دعاي او در حق آنان و خودش پذيرفته مي‌شود.»

در شرح لمعه مرحوم كليني، از علي بن ابراهيم و  از پدرش نقل شده است كه: «عبداللَّه بن جندب را
در عرفات ديدم در حالي كه دست‌هايش به سوي آسمان بلند بود و به‌قدري اشك ريخته بود
كه زمين زير پايش گل شده بود. وقتي مردم پراكنده شدند، گفتم: ‌اي أبا محمد! هيچ
موقفي را بهتر از موقف تو نديدم. گفت: به خدا قسم! دعا نكردم جز براي برادران ديني‌ام،
زیرا از موسي بن جعفر(14) شنيدم كه فرمودند: مَنْ دَعا لِاَخيْهِ
بِظَهْرِ الْغَيْبِ نُوديَ مِنَ الْعَرْشِ وَلَكَ مِأةُ اَلْفِ ضِعْفٍ مِثْلُهُ: كسي كه
براي برادر [ديني‌اش] در پشت سر دعا كند، از عرش الهي ندا مي‌رسد كه براي توست صد
برابر [آنچه دعاكردي] . و من دوست ندارم كه صدهزار را به خاطر يك دعا [براي خودم] كه نمي‌دانم مستجاب مي‌شود يا نه! ترك كنم».

فاطمه زهرا (س)
خود بنيانگزار چنين مكتب و فرهنگي هستند، لذا نمي‌توانند در حق ديگران دعا نکنند.
امام حسن مجتبي(ع) در  شب جمعه‌اي مادر را
ديدند كه براي همسايگان، مؤمنان، و… دعا مي‌كنند و براي خود دعا نمي‌کنند. عرض
كردند: «مادر جان! چرا براي خود دعا نمي‌كنيد؟ حضرت فرمودند: «اَلْجارُ ثُمَّ
الدّارُ؛(15) پسرم! اول همسايه سپس خانه [خود].»

حضرت فاطمه(س) در آخرين لحظه‌هاي عمر  و به هنگام جدايي از همسر و فرزندان خويش نیز
در حق شيعيانش دعا مي‌كردند. اسماء، همسر جعفر طيار نقل مي‌كند: «در لحظه‌هاي پاياني
زندگاني حضرت زهرا(س) متوجه آن بزرگ زن عالم بودم كه ابتدا غسل  و لباس‌ها را عوض کرد و مشغول راز و نياز با خدا
شد. فاطمه را ديدم كه رو به قبله نشسته و دست‌ها را به سوي آسمان برآورده و چنين
دعا مي‌كند: «اِلهي وَ سَيِّدي أسْئَلُكَ بِالَّذينَ اصْطَفَيْتَهُمْ وَبِبُكاءِ
وَلَدَيَّ في مُفارِقَتي اَنْ تَغْفِرَ لِعُصاة شيِعَتي وَ شيِعَةِ ذُرّيَتِي؛(16) : خداي
من! و آقاي من! به حق پيامبراني كه آنها را برگزيدي و به گريه‌هاي دو فرزندم حسن و
حسين در فراق من، از تو مي‌خواهم از گناهكاران شيعيان من و شيعيان فرزندان من
درگذري.»

به‌راستي اين نهايت غمخواري و مهرباني است كه در اوج غصه‌ها و
گرفتاري‌هاي خويش از درد پهلو گرفته تا مظلوميت امام، حضرتش اين همه به فكر شيعيان
خود باشند و در حق آنان دعا و خود را فراموش نمايند!

د) تقسيمي
ديگر

تقسيم ديگر براي دعا اين است كه دعا يا با زبان «قال» و حرف زدن است
كه غالب دعاهاي مردم اين گونه است. اين نوع دعا اگر با شرايط باشد، به استجابت مي‌رسد
و اگر هم به اجابت نرسد، باز هم قابل توصيه است، زیرا ذكر خداست و ارتباط با ذات
بي‌نهايت محسوب مي‌شود.

نوع ديگر دعا، دعا با زبان «حال» است، يعني دعا در حالي كه اشك جاري
است و دل شكسته و قلب متوجه خداي متعال است. اين نوع دعا اثرش بيشتر و برد اجابتش
بالاتر است.

دعا با زبان استعداد، نوع ديگري از دعاست، بدين معنا كه انسان در اثر
انجام كار خير و عمل‌ صالح، استعداد دريافت كمال را مي‌يابد و قطعاً آن كمال به او
داده مي‌شود. در قرآن كريم نيز به این موضوع اشاره شده است: «وَ ءَاتَيكُمْ مِنْ
كُلِّ ما سَاَلْتُمُوهُ»؛(17) : و از هر چيزي كه از او خواستيد، به شما
داد…»(18)

در روايات هم به اين مسئله اشاره شده است. خداوند به داود(ع) وحي
فرمود: «يا داوُدُ، اِنَّهُ لَيْسَ عَبْدٌ مِنْ عِبادِي يَطيِعُنِي فيِما آمُرُهُ
اِلاَّ اَعْطَيْتُهُ قَبْلَ اَنْ يَسْأَلَني، وَاسْتَجيِبُ لَهُ قَبْلَ اَنْ
يَدْعُوَني؛(19) : اي داود! بنده‌اي از بندگان اگر دستورات مرا اطاعت
كند، به او عطا مي‌كنم قبل از آنكه درخواست كند و براي او اجابت مي‌كنم پيش از
آنكه دعا نمايد.»

رسول خدا مي‌فرمايند خداوند فرمود: «مَنْ شَغَلَهُ ذِكْري مِنْ
مَسْألَتي أعْطَيْتُهُ فَوْقَ مااُعْطيَ السّائِليِنَ؛(20) هر كس به
خاطر مشغول شدن به ياد من از درخواست از من باز ماند، به او بيش از درخواست‌كنندگان
عطا مي‌كنم.»

اين همان دعا به زبان استعداد است. حضرت صديقه كبري(س) علاوه بر
دعاهاي زباني و افزون بر دعاهاي حالي، دعاهايي با زبان استعداد نيز داشتند و غرق
در كمال و جمال الهي بودند، به گونه‌اي كه گاه از درخواست باز مي‌ماندند.

پيامبر اسلام(ص) روزي به دخترشان فرمودند: «هم‌اكنون فرشته وحي در
كنار من است و از طرف خدا پيام آورده است تا هرچه بخواهي تحقق پذيرد! فاطمه! چه
درخواست و حاجتي داري؟ آن بانوي عارفه پاسخ دادند: «شَغَلَتني عَنْ مَسْئَلَتِهِ
لَذَّةُ خِدْمَتِهِ لاحاجَةَ لي غَيْرُ النَّظَرِ اِلي وَجْهِهِ الْكَريم؛ لذتي كه از خدمت او
(حضرت حق) مي‌برم مرا از خواهش باز داشته است. حاجتي جز اين ندارم كه پيوسته ناظر
جمال والاي خداي كريم باشم!»(21)

اين همان دعا با زبان استعداد است كه هر كسی به آن مرحله برسد، لب
باز نكرده خدا به او عطا مي‌كند. نكته در خور دقت اين است كه دعاي مقالي و حالي،
گام به گام بر استعداد دروني انسان مي‌افزايد و او را به درجات بالاتر سوق مي‌دهد.

ه‍) وقت
استجابت دعا

براي استجابت دعا به مكان‌ها و زمان‌هاي خاصي توصيه شده است. در بين
زمان‌ها، سفارش به ماه رمضان، شب‌هاي قدر، شب جمعه، لحظه نزول باران، لحظه روبه‌رو
شدن لشكريان حق با لشكريان باطل و… ديده مي‌شود. يكي از زمان‌ها عصر جمعه است كه
فاطمه زهرا(س) عليهاالسلام بدان توصيه فرموده‌اند. آن بانو از رسول گرامي اسلام
نقل کردند : «اِنَّ في الْجُمْعَةِ
لَساعَةً لايُوافِقُها رَجُلٌ مُسْلِمٌ
يَسْألُ اللَّه عَزَّوَجَلَّ فيِها خَيْراً اِلاَّ اَعْطاهُ اِيّاهُ فَقُلْتُ يا
رَسُولَ اللَّهِ‌اي ساعَةٍ هِيَ؟ قالَ اِذا تَوَلّي نِصْفُ عَيْنِ الشَّمْسِ لِلْغُروب؛(22)
بهراستي در روز جمعه ساعتي است كه مرد مسلمان در آن ساعت چيزي را از خدا مي‌خواهد
و خداوند عطا مي‌كند [و دعايش مستجاب مي‌شود]. پرسيدم:‌ اي رسول خدا! آن كدام ساعت
است؟ فرمود: آنگاه كه نصف قرص خورشيد در افق پنهان مي‌شود.»

از آن پس، حضرت فاطمه زهرا(س) در اين ساعت از غروب جمعه، در دعا و
خيرخواهي مسلمانان همت مي‌فرمودند و فردي را مي‌گماشتند تا غروب خورشيد را به
ایشان اطلاع دهد.

و) دعاي
مستجاب

فاطمه زهرا (س) همواره براي امت اسلامي دعا مي‌فرمودند، اما روزگاري
رسيد كه براي خود نيز دعا کردند و چه زود آن دعا مستجاب شد! آري غم‌هاي بي‌شماري
چون به آتش كشيده شدن در خانه، شكستن پهلو، ورم كردن بازو، و… آن چنان طاقت‌فرسا
بود كه فاطمه (س)را از پا در آورد، تا آنجا كه در حق خود چنين دعا کردند: اَلّلهُمَّ
عَجِّلْ وَفاتِي سَريِعاً قَدْ نَقَضْتُ الْحيوةَ يا موْلائي؛(23) :خدايا!
وفاتم را با سرعت نزديك گردان، زیرا  از
زندگي [خسته و] نااميد شده‌ام،‌ اي آقاي من.»

پيامبر اكرم(ص) نيز از دعاهاي جانسوز فاطمه زهرا(س) خبر دادند و به
اصحابشان فرمودند: «دخترم در امواج بلاها و مصيبت‌ها آن‌چنان غمناك و نگران مي‌شود
كه دست به دعا بر می‌دارد و از خدا آرزوي مرگ و شهادت مي‌كند و مي‌گويد: يا رَبِّ
أنّي قَدْ سَئِمْتُ الْحَياةَ وَ تَبَرَّدْتُ بِاَهْلِ الدُّنْيا فَاَلْحِقْني بِاَبي اِلهي
عَجِّلْ وَفاتي سَريِعاً؛(24):  پروردگارا! از زندگي خسته و رويگردان شده‌ و از
بندگان دنيا، بلاها و مصيبت‌هاي ناگوار ديده‌ام! خدايا! مرا به پدرم ملحق گردان و
مرگم را به‌سرعت برسان.»

و… چيزي نگذشت كه دعاي فاطمه(س) به استجابت رسيد و بهار جواني زهرا(س)
و زندگاني علي(ع) و فرزندانشان تبديل به خزان شد و ناباورانه جنازه او را در شب به
خاك سپردند!

پي‌نوشت‌ها

1ـ بحارالانوار،
علامه محمدباقر مجلسي، بيروت، داراحياء التراث العربي، ج 92، ص 405، ذيل روايت 35.

2ـ همان.

3ـ همان، ج 2، ص
522؛ وسائل الشيعه، ج 2، ص 892؛ فروع كافي، ج 3، ص 218 و خصال صدوق، ج 2، ص 159.

4ـ همان، ج 79، ص
27.

5ـ همان، ج 92، ص
39، مهج الدعوات، ص 7 و ص 140 و دلائل الامامه طبري، ص 28.

6ـ بحارالانوار،
ج 92، ص 405.

7ـ همان، ص 406،
روايت 37.

8ـ منتهي‌الآمال،
شيخ عباس قمي، كتابفروشي اسلاميه، ج 1، ص 99.

9ـ بحارالانوار،
ج 92، ص 406، حديث 36.

10ـ فاطر، 15.

11ـ بحارالانوار،
ج 59، ص 104و مستدرك الوسائل، ج 1، ص 300.

12ـ همان، ج 92،
ص 406، حديث 36.

13ـ همان، ج 93،
ص 313، ح 17 و منتخب ميزان الحكمه، محمدي ري شهري، دارالحديث، چاپ دوم، ص 184،
حديث 2143.

14ـ شرح لمعه، ص
242.

15ـ بحارالانوار،
همان، ج 42، ص 82؛ كشف الغمّه، اربلي، ج 2، ص 25 و علل الشرايع، ج 1، ص 183.

16ـ ذخائرالعقبي،
ص 53، و فرهنگ سخنان فاطمه عليهاالسلام، محمد دشتي، ص 111، روايت 76.

17ـ ابراهيم، 34.

18ـ ترجمه آيت‌الله
مكارم شيرازي.

19ـ بحارالانوار،
ج 93، ص 376، حديث 16 و منتخب ميزان الحكمه، ص 185.

20ـ همان، ص 185،
حديث 2156 و تنبيه الخواطر، ج 2، ص 108.

21ـ رياحين
الشريعه، رسولي محلاتي، ج 1، ص 105 و فرهنگ سخنان فاطمه عليهاالسلام، ص 69.

22ـ معاني
الاخبار صدوق، ص 399، دلائل الامامة، ص 4، فرهنگ
سخنان فاطمه عليهاالسلام، ص 115.

23ـ بیت‌الاحزان،
شیخ عباس قمی، ترجمه فارسی، ص 260.

24ـ بحارالانوار،
ج 43، ص 177؛ احقاق الحق، ج 19، ص 160 و فرهنگ سخنان فاطمه، ص 148.

 

 

سوتیترها:

 

1.

براي استجابت دعا به مكان‌ها و زمان‌هاي خاصي توصيه شده است. در بين زمان‌ها،
سفارش به ماه رمضان، شب‌هاي قدر، شب جمعه، لحظه نزول باران، لحظه روبه‌رو شدن لشكريان
حق با لشكريان باطل و… ديده مي‌شود. يكي از زمان‌ها عصر جمعه است كه فاطمه زهرا(س)
عليهاالسلام بدان توصيه فرموده‌اند.

 

2.

 

رسول خدا مي‌فرمايند خداوند فرمود: «هر كس به خاطر مشغول شدن به ياد من
از درخواست از من باز ماند، به او بيش از درخواست‌كنندگان عطا مي‌كنم.» اين همان دعا
به زبان استعداد است. حضرت صديقه كبري(س) علاوه بر دعاهاي زباني و افزون بر دعاهاي
حالي، دعاهايي با زبان استعداد نيز داشتند و غرق در كمال و جمال الهي بودند، به گونه‌اي
كه گاه از درخواست باز مي‌ماندند.