ازمیان خبرها…

اين مرزهاي جنوبي ناآرام!

تقریبا
همه 13 كانديداهاي رياست جمهوري مصر از اسلام گرای  تا میانه رو و یا حتی لیبرال، همگی بر این
عقیده هستند كه پس انتخابات 23 ماه می (3 و4 خردادماه) مردم و كشورهای جهان
شاهد رویكرد و خط مشی جدیدی از دولت مصر در برابر رژیم صهیونیستی خواهند بود. لذا
هر یك از این نامزدها سعی دارند از این خواست عمومی به عنوان يک برگ برنده استفاده
كنند.

همانگونه
كه در مصر بر تغيير رويكرد درقبال رژيم صهيونيستي اتفاق نظر وجود دارد، در سرزمین های
اشغالی نيز اين وحدت نظر شكل گرفته است كه انتخابات مصر خطرناك تر از چيزي است كه انتظارش
مي رفت، زيرا رویكرد مقابله با اسراییل در مصر حاكم شده است. اين بدترين خبر ممكن
براي تل آويو است. اگرچه برخي از كانديداها گذشته روشني نداشته و در رژيم مبارك
جايگاه هاي قابل توجهي داشته​اند، اما جو عمومي مصر
آنها را ناگزير از صهيونيسم ستيزي؛ حداقل در شعار كرده است.

روزنامه
صهیونیستی “جروزالم پست” در این باره نوشت كه ارتش اسراییل
در صورت به قدرت رسیدن اسلامگرایان و در شرایط بحرانی شدن روابط مصر و اسراییل و لغو
معاهده كمپ دیوید، در كوتاه مدت باید آماده درگیر شدن در یك جنگ احتمالی با مصر باشد،
زیرا شواهد حاكی از آن است كه در درجه اول ملت مصر مخالف رابطه با اسراییل به شیوه
دوران حسنی مبارك است و از طرف دیگر مواضع گذشته و فعلی جماعت اخوان حكایت از تقابل
این گروه با اسرائیل دارد. چندی پيش یكی از مقام های جماعت اخوان المسلمین مصر به
صراحت تاكید كرد كه آنها تحت هیچ شرایطی اسراییل را به رسمیت نخواهد شناخت و درباره
قرارداد كمپ‌دیوید پارلمان و مردم مصر تصمیم گیری خواهند كرد. لذا اين سؤال پيش مي​آيد که آيا مرزهاي جنوبي سرزمين هاي اشتغالي بار
ديگر ناآرام خواهد شد؟

فراتر از اشغالگري

شیخ خلیفه بن سلمان نخست وزیر بحرین از طرح الحاق این کشور به عربستان سعودي
که توسط ملک عبدالله پادشاه عربستان پیشنهاد داده شده است، استقبال کرد. بن سلمان كه
داراي روابطي محکم با آل سعود است و در41 گذشته نخست وزیر بحرین بوده، مدعی شد که الحاق
بحرین به عربستان به گسترش امنیت در منطقه خلیج فارس کمک خواهد کرد. اين طرح كه
شايد منحصربفردترين در نوع خود باشد بدون توجه به افكار عمومي اعلام شده است .
بطوري که ديكتاتوري حاكم بر منامه خود را بي نياز از توجه به اصول اوليه حاكم بر
مناسبات بين الملل مي​داند. مخالفان رژیم تاکید
دارند که هرگونه توافقي برای الحاق بحرین که استقلال این کشور را خدشه دار كند، مردود
است. علني شدن اين طرح پس از ملاقات وزير خارجه بحرين با هيلاري كلينتون وزير امور
خارجه آمريكا نشان مي​دهد كه موافقت ايالات
متحده به عنوان تصميم گير اصلي در مناسبات عربستان و بحرين پيش از اين گرفته شده و
يا به عبارت بهتر اين طرح آمريكايي است.

ناكام ماندن سياست سركوب براي بيش از يك سال نشان
مي دهد كه آمريكايي ها كه به صراحت  حاکمان
سفاک بحرين را متحد استراتژيك خود ناميده​اند،
به ابداع روش الحاق روي آورده اند تا راحت تر بتوانند با استفاده از ماشين سركوب
آل سعود با انقلابيون بحريني برخورد كنند. 

بازگشت پوتین

ولادیمیر پوتین پس از چهار سال دوری از قدرت مجددا به مسند
ریاست جمهوری بازگشت تا کابوس کشورهای غربی تبدیل به واقعیت شده باشد. آنها تمام
تلاش خود را برای جلوگیری از به قدرت رسیدن مجدد وی به کار گرفتند و حتی در
انتخابات مجلس دوما با رمز تقلب، حملات رسانه​ای وسیعی
علیه این کشور سازماندهی کردند. علیرغم اینکه انتخابات به طور مستقیم و بوسیله
دوربین های نصب شده در شعبه​های اخذ رای از شبکه​های
تلویزیونی و اینترنت پخش می​ شد، اما کوبیدن بر طبل تقلب ادامه یافت.

تقابل روسيه با ايالات متحده و سازمان پيمان آتلانتيك
شمالي(ناتو) باعث شده است كه مسكو عملا درمقابل رويكرد راهبردي آنها در اروپاي
شرقي و خاورميانه قرار گيرد. بي​اعتنايي ناتو به نگراني​هاي روسيه
در باره سپر دفاع موشكي در اروپاي شرقي، حوزه جدال طرفين را گسترش داده است.

بررسی مواضع پوتین در دوران پیشین ریاست جمهوری​اش و مسائلی
که هم اکنون مطرح می​کند به خوبی دلایل کشورهای غربی درباره مخالفت با بازگشت وی
به کرملین را نشان می​دهد. زيرا وي در مقابل پيشروي غرب به حيات خلوتهاي سابق
روسيه، با سياست​​هاي آنها در قبال سوريه و ايران مخالفت مي​كند. پوتین
به کشورهای غربی در باره مداخله در سویه هشدار داده و تاکید کرده است که کشورش
تسلیم فشارهای آنها نخواهد شد. وی همچنین از مواضع آنها درقبال برنامه هسته​اي ایران
انتقاد و آنرا افراطی ارزیابی کرد.

کشورهای غربی نيز با بهانه تقلب در انتخابات مجلس و سپس
ریاست جمهوری روسیه به دنبال اعمال فشار بر این کشور برای کاستن از قدرت اثرگذاری
آن با مخدوش كردن مشروعيت وي در معادلات خاورمیانه مانند مورد سوریه بودند. شکست
در بازگرداندن مردم روسیه در رای دادن به ولادیمیر پوتین باعث تغییر سیاست و
استفاده از رمز “تقلب” شد که عملا ثمری نداشت.

به گزارش خبرگزاری رویترز، پس از مشارکت مردم سوریه در همه
پرسی اصلاح قانون اساسی این کشور “ولادیمیر پوتین” به کشورهای غربی
درباره مداخله آنها در امور سوریه هشدار داد و نشان داد که در رای خود برای اتخاذ
مشی مستقل مصمم است.

قطر و دست دوستی به سوی سوریه!

 چندي پيش خاندان آل
ثانی که در قطر حکمراني مي​کنند، پس از نااميد شدن در ساقط کردن بشار اسد و غلبه
دولت سوریه بر تروریست​های مسلح،  ظاهرا
تغییر سياست داده و در تلاش برای برقراری ارتباط با این کشور برآمد.

 آخرين بار، چند ماه
پيش شيخ حمد بن جاسم آل ثاني امير قطر با بشار اسد رئيس جمهور سوريه تلفني تماس
گرفت تا عيد قربان را به او تبريك بگويد. البته درواقع با اين مكالمه تلفني او مي​خواست درهای
سوريه را به روي قطر براي ايفاي نقش ميانجي بازكند، اما بشار اسد در اين مكالمه
تلفني به او اجازه نداد چارچوب گفتگوي خود را از مناسبت تبريك عيد قربان خارج كند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبری العالم، سران کشورهای
عربی و غربی در طول چند ماه گذشته طرح‌ها و ایده‌های مختلفی برای پایان دادن جنگ
خودساخته در سوریه ارائه داده‌اند که همه این طرح‌ها از سوی طرف سوری رد شده است
که آخرین آن مربوط به طرح امیر قطر است که توسط یک فرستاده عربی برای مقامات سوریه
فرستاده شد، اما با پاسخ تحقیرآمیز سوری‌ها مواجه شد. دوست مشترك امير قطر و رئيس
جمهور سوريه كه خود نيز يك رئيس عربي است، گله‌مندي امير قطر مبني بر اينكه رئيس
جمهور سوريه از هر گونه گفتگو با او درباره اوضاع كشورش در مكالمه تلفني خودداري
كرده را منتقل كرد.

ظاهرا طرح قطر از چند بند تشكيل شده است: نخست آشتي ميان دو
كشور. دوم نقشه راهي متشكل از چند بند كه مهم ترين آنها آوردن يك نخست وزير سني از
اخوان المسلمين است. قطر مخالفان سوريه را به برگزاري كنفرانسي در دوحه دعوت کرده و
متعهد مي شود كه در اين كنفرانس بر مخالفان سوريه اعمال نفوذ كند تا گفت‌وگو با
نظام سوريه را بپذيرند. اما پاسخ سوریه به طرح قطريها تنها یک کلمه بود: نه!

منابع سوری می گویند دمشق  نقش میانجی قطر برای حل
بحران سوریه را قبول ندارد بلکه امیدوارند که قطر به صراحت اعلام کند که از سیاست
مسلح کردن مخالفان و هم‌دستی با طرح‌ها و برنامه‌های خارجی برای ضربه زدن به ثبات
سوریه عقب نشینی کرده است

کردستان عراق، ابزاري براي اجرای طرح خاورمیانه بزرگ

 

مشخص شدن ابعاد پنهان طرح خاورمیانه بزرگ که در دوران جورج
بوش پسر اعلام شد، نشان می​دهد که این طرح چیزی جز برنامه تجزیه منطقه نیست.
از بین بردن قدرت های مهم منطقه و تبدیل آنها به واحدهایی کوچک، هدف غایی ایالات
متحده است تا بدين وسیله امنیت رژیم صهیونیستی حفظ شود و این رژیم دغدغه​ای بابت به
خطر افتادن موجودیت خود نداشته باشد.

اظهارات  اخير مسعود
بارزانی درباره نوری المالکی نخست وزیر عراق و سخنان صریح وی در باره جدا شدن
کردستان عراق در آینده نزدیک، نشان می​دهد که گروه هایی خاص در کردستان عراق به ابزار
اجرای این پروژه آمریکایی-صهیونیستی تبدیل شده اند.

براساس گزارش روزنامه عراقی “فایرات”، بارزانی در
اظهارنظری به صراحت گفت که نخست وزیر عراق در حال سوق دادن کشور بسوی یک بحران
بزرگ است. بارزانی از استقلال کردستان عراق هم سخن گفت. مساله کرکوک، مناطق مورد
اختلاف و مساله استخراج نفت و تقسیم درآمد حاصل از آن میان حکومت عراق و اقلیم
کردستان و نیز مساله تحویل دادن طارق‌ هاشمی ازجمله مسایل مورد اختلاف عراق و اقلیم
کردستان است.

بارزانی به هر بهانه​ای مساله استقلال کردستان
عراق را پیش کشیده و به حاشیه سازی برای دولت مرکزی عراق به نخست وزیری مالکی می
پردازد. وی حاضر است در این راه  حتي با
مقامهای سنی عراقی که با کردها  روابطی نه
چندان دوستانه و همراه با کینه های تاریخی دارند نیز همداستان شود. حمایت وی از
طارق الهاشمی که به اتهام اقدامات تروریستی تحت تعقیب است مصداق بارز این تغییر
سیاست است. اين درحالي است که جلال طالبانی رییس جمهور عراق اعلام کرد که استقلال،
به سود کردها نیست

هدیه نفتی آل سعود به آمریکا

سیاست نفتی عربستان سعودی نشان می دهد که این کشور درآمدهای
نفتی خود را به صورت خرید سلاح و سرمایه گذاری در بانک های آمریکایی به ایالات
متحده بازمی​گرداند.
فعالیت بیش از 250 شرکت آمریکایی در عربستان، خریدهای تسلیحاتی سالیانه 30 تا 40 میلیارد
دلاری و 700 میلیارد دلار سرمایه گذاری در بانکهای آمریکایی، گوشه​ای از سیاست
آل سعود است. براساس گزارش موسسه آمارهای ملی امارات که در سال 2011 منتشر شد، جمع
آمار درآمد نفتی عربستان از سال 2005 به بیش از 1300 میلیارد دلار می رسد.

 همچنين براساس گزارش
خبرگزاری بلومبرگ، مجموع درآمدهای عربستان در سال 2012 به یک تریلیون و 150 میلیارد
ریال سعودی (307 میلیارد دلار) می​رسد که 90 درصد آن شامل فروش نفت خواهد بود.

طبق اعلام موسسه “جدوه” که یک موسسه عربستانی
است، تولید نفت خام عربستان در سال جاری میلادی به میانگین روزانه 9 میلیون و 600
هزار بشکه می​رسد که در مقایسه با برآورد دسامبر 2011 روزانه 800 هزار
بشکه رشد نشان می دهد.

 از سوي ديگر براساس
آمارها، آل سعود از سال 2007 تا 2010 بیش از 13 میلیارد و 800 میلیون دلار سلاح از
ایالات متحده خریداری کرده است. این خریدهای نظامی سرسام آور درحالی انجام می شود
که عربستان فاقد پرسنل کافی نظامی برای استفاده از آنها است و شکست ارتش این کشور
دربرابر  نيروهاي الحوثی​ یمن نشان
داد که خرید این سلاح ها تنها هدیه ای به ایالات متحده است و تنها باعث هدر رفتن
منابع مالی حاصل از فروش نفت خام شده و کمکی به ارتش این کشور نخواهد کرد. این
ولخرجی ها در شرایطی روی می دهد که نرخ بیکاری به ویژه بین تحصیل‌کردگان و کارگران
غیرحرفه‌ای و ماهر در عربستان، به 30 درصد می‌رسد.

به نوشته روزنامه “فایننشال تایمز”، قراردادهای
نفتی میان عربستان و آمریکا برای اقتصاد ورشکسته آمریکا حیاتی است و درواقع این
قراردادها، منجی اقتصاد بحران زده آمریکاست که می‌تواند تأمین کننده هزاران شغلی
باشد که در سال‌های اخیر از دست رفته و اقتصاد آمریکا را با افزایش نرخ بیکاری
مواجه کرده است.

بانکورپول
واحد جهانی!

 

صندوق بین المللی پول در گزارشی اعلام کرد که بانکور به
عنوان یک ارز جهانی باید مورد توجه قرار گیرد. سقوط آزاد دلار در بازارهای جهانی و
کاهش توان یورو و بحران های داخلی اتحادیه اروپا باعث شده است که فکر ایجاد ارزی
جهانی زنده شود.

“بانکور”(Bancor)
نامی است که “جان مینارد کینز” اقتصاددان انگلیسی در دهه 1940 به عنوان یک
ارز فرا ملی پیشنهاد داد، اما در نهایت به دلیل مخالفت آمریکا نتوانست اجرایی شود.
براساس این طرح، بانکور می بایست به عنوان یک ارز در معاملات بین المللی و در عرصه
تجارت جهانی در چارچوب اتحادیه بین المللی شفافیت(International
Clearing Union) مورد استفاده قرار گیرد.

به نوشته مایکل اسنایدر کارشناس اقتصادی در آمریکا، این
گونه به نظر می رسد که آمریکا دیگر نمی تواند بر این موضوع پافشاری کند که دلار
کماکان به عنوان ارز رایج و غالب خواهد ماند و دلایل متعددی وجود دارند که دلار
آمریکا تقریبا به پایان خط نزدیک شده است و اوضاع به شدت در حال تغییر است و
کشورها از مدت ها قبل به فکر چاره افتاده اند.

“مایکل پین” از افسران پیشین ارتش آمریکا هم در
مقاله ای نوشت: به علت سیاست های آمریکا، تضعیف دلار روند روبه رشدی گرفته است و
به همین دلیل زندگی آمریکایی به مخاطره خواهد افتاد. در نتیجه بحرانی بسیار بزرگتر
از بحران سال 2008 پدید می آید که ضمن ایجاد تورم فزاینده، نرخ بهره را افزایش می
دهد و تاثیرات تعیین کننده ای بر زندگی همه آمریکایی ها خواهد داشت. اکنون تقاضا
برای دلار هنوز بالاست و مردم آمریکا سختی را احساس نمی کنند در صورتی که دلار از
چرخه جهانی کنار برود، بدهی های دولت آمریکا مشکل بزرگ دیگری خواهند بود که مردم این
کشور نیز با آن دست به گریبان می شوند. صندوق بين المللي پول در گزارش خود با
عنوان “انباشت و ثبات پول بین المللی” ضمن بررسی آینده ارزی جهان ضمن
معرفی بانکور، یک بانک مرکزی جهانی را در آینده تضمین کننده ثبات ارزش ذخایر عنوان
می​کند
که به یک اقتصاد خاص وابسته نیست! این طرح نشان می دهد که نظام حاکم بر اقتصاد
جهانی به دنبال کنترل از مرکز تمام مبادلات پولی و تجاری بین المللی است.

سایت “سوورین ایندپندنت” sovereignindependent
موضوع طرح صندوق بین المللی را نوعی توطئه عنوان کرد و نوشت: طرح جاگزینی بانکور
به جای دلار طراحی شده، دسیسه ای برای پنهان کردن سقوط دلار است. صندوق بین المللی
پول به دنبال آن است تا در صورت اشتباه دولت ها، منابع ملی کشورها را ببرد،
همانطور که نفت و گاز کشورها را با خود می برد.

منتقدان اعتقاد دارند که در نهایت این بانک جهانی و ارز
جهانی علیرغم ادعاها در مورد استقلال آنها، نیز تحت سیطره بانک های غربی همچون ECB، Bank of England و Federal Reserve و بانک
های مرکزی کشورهای قدرتمند غربی خواهد بود.

سقوط آزاد اقتصاد ترکیه

هیاهوی به راه افتاده در باره اقتصاد ترکیه که در سال های
اخیر شدت پیدا کرده بود با اعلام کاهش شدید در رشد اقتصادی این کشور فروکش کرده
است. بررسی آمارها نشان می دهد که رشد اقتصادی ترکیه در سال 2012 میلادی به کاهش یافته
و به 1 تا 2 درصد خواهد رسید.

به گزارش شبکه خبری “سی. ان. بی. سی-ای” ترکیه به
نقل از “زو مین” معاون صندوق بین المللی پول پیش​بینی می​شود، در سال
2012 میزان سرمایه گذاری​ها و تقاضا در ترکیه نیز با کاهش روبرو شود. کاهش رشد
اقتصادی ترکیه محدود به سال 2012 نیست و این کشور در سال 2011 میلادی نیز شاهد
رکود اقتصادی و افزایش نرخ تورم بود.

به نوشته پایگاه اینترنتی “یورونیوز” اروپا،‌
سرعت رشد اقتصادی در ترکیه کاهش یافته و آمار و ارقام نشان از عدم توازن اقتصادی بیش
از حد دارد. دولت ترکیه رشد 5 درصدی را برای سال 2012 پیش بینی کرده است، اما تحلیلگران
رشد اقتصادی 2 درصدی را برای این کشور تخمین زده اند.

خبرگزاری فرانسه نیز در تازه ترین گزارش خود از هشدار تحلیلگران
نسبت به توقف رشد اقتصادی ترکیه در دو سال آینده خبر داد.

“دورموش یلماز” رییس پیشین بانک مرکزی ترکیه،
وابستگی و اتکا به منابع خارجی را مهمترین عامل شکست در رشد اقتصادی کشورش دانست.

پيشتر، در تابستان سال 90 برخی از مقام های رژیم صهیونیستی
اعلام کردند که رشد اقتصادی ترکیه به دلیل سرمایه​گذاری سرمایه​داران صهیونیست
است و به مقام​های این کشور هشدار دادند که این سرمایه گذاری ها همیشگی
نخواهد بود. منابع مستقل در ترکیه نيز از چند سال قبل نسبت به توزیع نابرابر ثمرات
رشد اقتصادی دهه اخیر در این کشور هشدار داده بودند.

سودان جنوبی، آتش زیر خاکستر

عدم
تعیین مرزهای بین کشورهای سودان و سودان جنوبی و به خصوص مناطق حاصل​خیز باعث ادامه تنش و درگیری بین طرفین شده است. سودان
جنوبی در 9 ژوئیه 2011 برابر با 18 تیر 1390، پس از دهها سال نزاع با دولت مرکزی
سودان که بیش از یک‌ و نیم میلیون کشته درپي داشت، از سودان جدا شد. این کشور تازه
تاسیس اقدامات تحریک آمیزی را علیه سودان آغاز کرده است.

ارتش
سودان جنوبی اصلی ترین حوزه نفتی سودان را در منطقه هجلیج به اشغال درآورد که
واکنش شدید سودان را به دنبال داشت. این درگیری یکی از سخت ترین درگیری ها از زمان
جدایی سودان جنوبی در تیر ماه سال 1390 بود. پارلمان سودان، دولت جنوب سودان را
دشمن خود دانسته و از موسسه ها و نهادهای دولت سودان خواسته است که در برابر این
اقدامات واکنش نشان دهند.

“ربیع
عبدالعاطی” سخنگوی دولت سودان تاکید کرد که خارطوم هرگونه مذاکره با جوبا (پایتخت
سودان جنوبی) را رد می کند. وی عدم استرداد میدان نفتی هجلیع را موجب از بین رفتن
عظمت سودان دانست و ابراز کرد که ارتش ما هم اکنون نسبت به این امر عصبانی است و
درصدد است که به ارتش جنوب سودان درس عبرتی بدهد.

“هاری
فیرهون” پژوهشگر دانشگاه آکسفورد می گوید که هر دو طرف در انتظار هستند تا
طرف دیگر در نتیجه درگیری داخلی و مشکلات اقتصادی و معیوب بودن چرخه سوخت ضعيف شود
تا با آن وارد جنگ شود و طرف مقابل را شکست دهد.

“صابر
حسن” رییس سابق بانک مرکزی سودان گفته است که وضعیت کشورش همچنان از سودان
جنوبی بهتر است. اگرچه شاید ناچار شود دست به واردات سوخت بزند. وی اقتصاد کشورش
را قابل انعطاف دانست و گفت که ما بحران زیادی را پشت سر گذا شته ایم ولی با وجود
این انعطاف پذیری در زمینه اقتصاد بحران های موجود را نیز پشت سر می​گذاریم.