عصمت و انتصابي بودن جايگاه امامت

 

حضرت آیت الله جوادی آملی

اشاره:

شناخت
جايگاه و درك ضرورت حضور امام معصوم در زندگي فردي و اجتماعي براي شيعيان اهل بيت«ع»،
از مهم‌ترين مسائل است. به يُمن ايام ميلاد مسعود هشتمين مهر سپهر سروري، مولاي
عشق و عرفان و مراد اهل ايمان، «حضرت امام علي بن موسي الرّضاء«ع»، تحليل عالمانه آيت‌الله
جوادي آملي در تبيين «امام‌شناسي» منطبق بر انديشه تابناك رضوي، تقديم خوانندگان
فرهيخته  می‌شود.

 

وقتي
وجود مبارك امام رضا«ع» به ايران تشريف آوردند، اينجا مهد علم و حوزة علميه شد،
علما از نقاط مختلف به ايران آمدند و به خراسان رفتند. بعضي سئوال‌هاي علمي، برخی
اشكالات اعتقادي، عده‌ای شبهات فقهي و گروهی مسائل اخلاقي داشتند که در محضر وجود
مبارك امام هشتم«ع» مطرح کردند و حضرت پاسخ مي‌فرمودند. اين كه ملاحظه مي‌کنید
مرحوم ابن بابويه قمي و ساير محدثان كتاب‌هاي فراواني دربارة علوم رضوي منتشر كرده‌اند،
سرّش همين است. شما به اين اندازه در بارة وجود مبارك امام نهم، دهم و امام يازدهم«ع»
مطلب نمي‌بينيد براي اينكه اينها يا در زندان و يا تحت‌نظر بودند.

 

مسئله
«امامت» در عصر امام رضا«ع» و شباهت آن با عصر كنوني

وجود
مبارك امام هشتم«ع» وقتی وارد خراسان شدند، مهم‌ترين مسئله، امامت بود، کما اينكه
بعد از انقلاب هم مهم‌ترين مسئله ايران و نظام، مسئله امامت است. عده‌ای نتوانستند
يا نخواستند مسئله ولايت فقيه را بپذيرند. يا در خود اين نيابت اشكال و يا در
مَنوب عنه شبهه كردند. اوايل در بارة ولايت و نيابت فقيه خدشه مي‌كردند و وقتي از
اينجا فراغت پيدا كردند، به اين فكر افتادند كه در مَنوب عنه شبهه وارد كنند و
اخيراً مدّتي است كه در بارة اصل امامت ائمه«ع» و عصمت آن ذوات مقدس سخن به ميان
مي‌آورند. وقتي آن مَنوب عنه مورد خدشه قرار گرفت، در نائب هم خدشه كردن دشوار
نيست.

در
سال‌هاي اخير نوشته‌هايي از داخل و خارج مي‌آيند كه به مسئله عصمت ائمه«ع» دامن مي‌زنند.
براي اينكه علماي گذشته از ائمه«ع» به عنوان «علماي ابرار» ياد مي‌كردند و نه
معصومين و مطهرين و مانند آن! آنها را در حد ابرار مي‌دانستند، يعني عالمان ديني
كه وارسته و با تقوا بودند. پس مسئله عصمت و قداست و صبغة آسماني دادن به سِمت
اينها در قرن‌هاي اخير پيدا شده است!!

 

بر
همة علاقمندان، مخصوصاً دانشگاهي‌ها و بالأخص حوزوي‌ها لازم است در باره ادلّة
قرآني و روائي‌ای كه در قرون اول و دوم به وسيلة ائمه«ع»، مخصوصاً به وسيلة وجود
مبارك امام رضا«ع» تفسير و تحليل و تبيين شد، بحث كنند، چون مهم‌ترين بحث كلامي،
همين جريان امامت است.

مرحوم
كليني تقريباً حدود 200 روايت را در چندين باب در كتاب شريف كافي در باره علم،
قداست، طهارت، ميلاد امام و نصّ بر امام كه اينها در ليالي قدر و در ليالي جمعه به
كجا مي‌رسند، با فرشته‌ها و انبياي گذشته و وجود مبارك رسول گرامي«ص» چه ارتباطی و
با قرآن كريم چه نسبتی دارند، نقل کرده است. 

 

مسئله
امامت؛ محوري‌ترين موضوع عصر امام رضا«ع»

در
يكي از آن ابواب رواياتي جمع شده است كه وجود مبارك امام رضا«ع» عهده‌دار تبيين آن
روايات هستند. مسئله رسمي خراسان آن روز، مسئله امامت بود، براي اينكه اينها داعية
خلافت داشتند و مي‌گفتند ما خليفة رسول‌الله ‌هستيم. نمازهاي جمعه را هم به نام
خليفة رسول‌الله مي‌خواندند و به اين عنوان حكومت مي‌كردند و قهراً مسئله خلافت و
نيابت و امامت، مسئله محوري آن روز بود.

آن
طور كه مرحوم كليني نقل مي‌كند نوع سئوالات از وجود مبارك امام رضا«ع» این بوده‌
است  که آيا امامت آسماني است يا زميني؟ از
طرف خدا معيّن و معلوم می‌شود يا مردم مي‌توانند جمع بشوند و امام تعيين كنند؟ آيا
انتصابي است يا انتخابي؟ مردمي است يا الهي؟ انساني است يا آسماني؟ و امثالهم.
همین سئوالات نشان می‌دهند که مسائل رسمي روز خراسان چه بوده‌اند.

 

جايگاه
امامت و انتصابي بودن آن

وجود
مبارك امام رضا«ع» پرسیدند: «نظر اينها چيست؟» عرض كردند: «اينها مي‌گويند مردم
بايد امام تعيين كنند.» حضرت در پاسخ به این شبهه بيان مبسوطي دارند كه مرحوم
كليني نقل كرده است، ولي بخش وسيعي از آنها را در جلد اول اصول كافي آورده است. حضرت
فرمودند: «من مسئله امامت را براي شما شرح می‌دهم تا معلوم شود که حتماً انتصابي
است و نه انتخابي. امام كسي است كه از گذشتة و آيندة قافلة بشری باخبر باشد».

انسان
با مرگ نمي‌پوسد و در چاله قبر باقی نمی‌ماند، بلکه از پوسته به در مي‌آيد. بيان
نوراني ائمه«ع» اين است كه: لا يَزال‎ْ تَنتَقِلُونَ مِنْ دارٍ إلي دار.(1)
انسان از دنيا وارد برزخ و بعد در صحنة قيامت، وارد بهشت يا خداي ناكرده جهنّم مي‌شود
و براي ابد در آنجا مي‌ماند. بنابراین انسان يك موجود از بين رفتني نيست و موجودي
هم نيست كه سنش مثلاً 1 ميليارد و 2 ميليارد سال باشد! ما نه از گذشته‌اش باخبريم
و نه از آينده‌‌اش. چند سالی در اين دنيا زندگي مي‌كنيم، لكن اين قدر مي‌دانيم كه
با مردن اين قفس مي‌شكند و مرغ باغ ملكوت آزاد مي‌شود. امّا كجا مي‌رويم؟ آنجا چه
مي‌خواهند؟ در اينجا چه بايد تهيّه كنيم؟ هيچ نمي‌دانيم!

كسي
بايد باشد كه هم از آيندة ما باخبر باشد، هم از گذشتة ما. آنجا را هم كاملاً
بشناسد و بداند چه چیزی برای آنجا لازم است و در اينجا چگونه بايد تهيه كنيم. اين
علمي نيست كه بتوان در حوزه يا دانشگاه آموخت، بلکه نگار مكتب نرفته‌اي مي‌خواهد
كه از علم غيب، از گذشته و از آينده با خبر باشد. اينها را در مدرسه‌ها نمی‌شود
یاد گرفت.

 

ويژگي‌هاي
امام براي رهبري قافلة بشريت

انساني
كه راهنما و رهبر قافلة بشريت است و إلي يُوم القيامه رهبري مي‌كند، بايد از سه
جنبه معصوم باشد: تلقّي مطالب الهي، ضبط و نگهداري و حفظ معارف،‌ انشاء و اعلام و
اعمال و املاء و ابلاغ آن مطالب.

اگر
كسي در فهم و دريافت مطالب خداي سبحان معصوم نباشد، امام نيست. اگر كسي معصومانه
معارف را دريافت ‌كند، ولي ضابطه و حافظ او نيرومند نباشد و در محدودة حفظ آنها،
احياناً گرفتار سهو و نِسيان شود، امام نيست. اگر كسي در قلمرو حفظ، نگهداري و
نگهباني معارف معصوم باشد، ولي در املاء، ابلاغ، تعليم، تبيين، تحرير و كتابت
اشتباهاً چیزی را كم و زياد ‌كند، امام نيست. امام كسي است كه در هر سه جنبه معصوم
باشد و از هر عیب و نقصی بری باشد و قافلة بشري را براي ابد راهنمايي بكند، چون
کوچک‌ترین اشتباه كافي است كه جوامعي به جهنم کشیده شوند. چنين كسي نمي‌تواند امام
باشد.

وجود
مبارك امام رضا«ع» فرمودند: «اينها نمي‌دانند انسان چيست»، کما اين كه الان هم مي‌بينيد
جوامع نمي‌دانند انسان چيست! خيلي‌ها خيال مي‌كنند انسان حيواني است كه حرف مي‌زند
و هر چه در موش آزمايشگاهی جواب داد، انسان را هم درمان مي‌كند. بسياري از بيماري‌ها
در قرآن كريم ذکر شده‌اند كه با آزمايش روي موش حل نمي‌شوند!

 

تبيين
امراض قلبي انسان در قرآن كريم

در
سورة مباركة احزاب آمده است: «آن كسي كه نامحرم نگاه مي‌كند و طمع مي‌كند، قلبش
مريض است». اين بيماري قلب را با آزمايش روي موش و امثالهم نمي‌شود درمان كرد! به
پيغمبر«ص» امر شد: «به زن‌ها دستور بده لا تَخضَعنَ بِالقُولْ فَيَطمَعَ الَّذِي
فِي قَلبِهِ مَرَضْ وَ قُلنَ قُولاً مَعرُوفاً.(2) بگو نازك‌كاري
نكنند، رقيق سخن سخن نگويند كه صداي آنها تحريك‌كننده باشد، وگرنه آن كسي كه مريض
است، طمع مي‌كند.» قرآن بي‌عفّتي، نگاه نامحرمانه و طمع به نامحرم را مرض مي‌داند.

در
بخش ديگری مي‌فرمايد: «فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللهُ مَرَضاً».(3)
متخصّص قلب‌ كه اين امراض را نمي‌شناسد!

 

امام
معصوم؛ وجود بي همتا

وجود
مبارك امام هشتم«ع» فرمودند: «اينها انسان را نشناختند، امام را نشناختند، بين
غدير و سقيفه فرق نمي‌گذارند، اينها نمي‌دانند اَلإمامُ وَاحِدُ دَهرِهِ لا
يُدانِيهِ اَحَدْ! امام موجودي است كه در روي زمين همتا ندارد. اَلإمامُ وَاحِدُ
دَهرِهِ لا يُدانِيهِ اَحَدْ وَ هُوَ بِحِيثُ النَّجمْ مِنْ اَيدِي المُتَناوِلينْ؛
إينَ العُقُولُ مِنْ هَذا إينَ الإختيارُ مِنْ هَذا.(4) همان طور كه
شما هر چه دستتان را دراز كنيد، به ستاره آسمان نمي‌رسد، فكر انسان عادي هم به
مقام امامت و عصمت و قداست ملكوتي انسان كامل نمي‌رسد. مگر با دست مي‌شود ستاره را
گرفت؟ مگر با فكر مي‌شود سقيفه و جانشين پيغمبر«ص» درست كرد؟ وَ هُوَ بِحِيثُ
النَّجمْ مِنْ اَيدِي المُتَناوِلينْ؛ إينَ العُقُولُ مِنْ هَذا إينَ الإختيارُ
مِنْ هَذا. عقل بشر كجا، اختيار بشر كجا، انتخاب بشر كجا؟

 

طرح
مسئله عصمت در زمان ائمه معصومين«ع»

کسانی
كه مي‌گويند عصمت ائمه از قرن‌هاي 6 و 7 به بعد مطرح شده، اين بيان نوراني امام
رضا«ع» در صحنة رسمي و علمي خراسان آن روز را كه مَطبع اَنظار بود، چه مي‌كنند؟ در
عصر آن حضرت اين معارف، معروف بودند و شاگردان و اصحاب ایشان در حوزة امامت، مسئله
طهارت، قداست و‌ عصمت را مطرح مي‌كردند. فرمود: «اَلمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبْ».(5)
بعد فرمود: فَهُوَ مَعصُومٌ مَؤيَّدٌ مُسَدَّدْ،(6) امام معصوم است.
اخيراً در آمده كه علماي قبلي ما از ائمه«ع» به عنوان علماي ابرار ياد مي‌كردند،
یعنی كه آنها هم دانشمند بودند و زميني. وقتي امامان«ع» زميني محسوب شوند، قهراً
فقهاء كه جانشينان آنها هستند، زميني‌ترند و انتخابشان از طریق انتخابات مردمي و
مشروعيّتشان با رأي مردم و امثال ذلك!

لذا
این امور بر همه مخصوصاًَ دانشگاهي‌ها و بالأخص حوزوي‌ها لازم است. ممكن نيست يك
طلبه درس ديني بخواند و اين روايات را نبيند و بحث كلامي و امام‌شناسي و مباحثه
نكند. اين روايات از روايات فقه و اصول هم دقيق‌ترند. هم سندشان مُتقن‌تر است، هم
فهمشان مشكل‌تر. وقتي امام رضا«ع» مي‌فرمايند: «فَهُوَ مَعصُومٌ مُؤيَّدٌ مُسَدَّد»،
آن وقت چگونه ما بگوييم مسئله عصمت بعدها درآمده است؟

 

جايگاه
رفيع امامت در پرتو روايات

به
وجود مبارك امام كاظم«ع» عرض شد: «بعد از شما چه كسي به مقام امامت مي‌رسد؟» فرمودند:
«اِبنِي عَلي وَ هُوَ يَنظُرُ مَعِيَ فِي الجَفرْ وَ لا يَنظُرُوا فِيهِ إلا
نَبِيُّ اُو وَصِيُّ نَبِي»(7 : پسرم علي بن موسي«ع». او هم مثل من در
جَفر جامع نگاه مي‌كند و مطالب را از آنجا مي‌گيرد.

جفر
جامع كتابي است كه غير از پيامبر«ص» و غير از امام معصوم«ع» كه وصي اوست، احدي به
آن نگاه نمي‌كند. امام می‌فرمایند که ساير بچه‌هاي من هم امامزاده‌اند، ولي در
جَفر جامع نظر ندارند و فقط اين پسر من در جفر جامع نظر دارد.  

 

تعليم
موجز و پر محتواي امام رضا«ع» در قالب دعا

در
ادعية وجود مبارك امام رضا«ع»، يونس به حضرت عرض كرد كه: «عَلِّمْنِي دُعاءً‌ وَ
اُوجِزْ». دعايي به ما ياد بدهيد که مختصر باشد. امام فرمودند: «اگر بخواهي با
خدايت گفت‌وگو كني و مختصر باشد، اين جمله‌ها را بگو: «يا مَنْ دَلَّنِي عَلي
نَفسِه، وَ ذَلَّلَ قَلبِي بِتَصديقِه، اَسئَلُكَ الأمنَ وَ الاِيمانَ فِي
الدُّنياء وَ الآخِرَه»(8)‌: اي كسي كه مرا به خودت راهنمايي كردي و‌
دلم را به پذيرش خود نرم و«ذَلول كردی»، نه ذليل! «ذَلول» يعني نرم و آرام.

بعضي
از دل‌ها قَسي و سنگين‌اند، حرف در آنها نفوذ نمي‌كند. إنَّ مِنهَا كَالحِجارَه أو
اَشَدُّ قَسوَهً.(9) سنگ‌ وقتي مُتصلّب است، نفوذناپذير است. خدای
سبحان در اين آيه فرمود: بعضي از دل‌ها نفوذناپذيرند، حرف در اينها اثر نمي‌كند.
امّا بعضي از دل‌ها ذَلولند؛ يعني نرم، ملايم، انعطاف‌پذير و موعظه‌پذيرند. وجود
مبارك امام رضا«ع» به يونس فرمود: بگو‌اي خدايي كه قلبم را براي پذيرش نرم كردي! تقاضا
دارم  امنيّت دنيا و آخرت و ايمان در دنيا
و آخرت را به من عطاء بفرما!  

 

پي‌نوشت‌ها:

1ـ بحار الأنوار، جلد 37، ص 146.

2ـ سورة احزاب، آية 32.

3ـ سورة بقره، آية 10.

4ـ الكافي، جلد 1، ص 201 ـ با تلخيص.

5ـ الكافي، جلد 1، ص 200.

6ـ الكافي، جلد 1، ص 203.

7ـ الكافي، جلد 1، صص 311 و 312.

8ـ الكافي، جلد 2، ص 595.

9ـ سورة بقره، آية 74.

 

 

سوتیترها:

·       
در سورة مباركة احزاب آمده است: «آن
كسي كه نامحرم نگاه مي‌كند و طمع مي‌كند، قلبش مريض است». اين بيماري قلب را با
آزمايش روي موش و امثالهم نمي‌شود درمان كرد! … در بخش ديگری مي‌فرمايد: «فِي
قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللهُ مَرَضاً». متخصّص قلب‌ كه اين امراض را نمي‌شناسد!

 

 

·       
کسانی كه مي‌گويند عصمت ائمه از
قرن‌هاي 6 و 7 به بعد مطرح شده، اين بيان نوراني امام رضا«ع» در صحنة رسمي و علمي
خراسان آن روز را كه مَطبع اَنظار بود، چه مي‌كنند؟ فرمود: «اَلمُطَهَّرُ مِنَ
الذُّنُوبْ». بعد فرمود: فَهُوَ مَعصُومٌ مَؤيَّدٌ مُسَدَّدْ.

 

·       
وقتي وجود مبارك امام رضا«ع» به
ايران تشريف آوردند، اينجا مهد علم و حوزة علميه شد، علما از نقاط مختلف به ايران
آمدند و به خراسان رفتند. بعضي سئوال‌هاي علمي، برخی اشكالات اعتقادي، عده‌ای
شبهات فقهي و گروهی مسائل اخلاقي داشتند که در محضر وجود مبارك امام هشتم«ع» مطرح
کردند و حضرت پاسخ مي‌فرمودند.

 

·       
وجود مبارك امام هشتم«ع» فرمودند:
«اينها انسان را نشناختند، امام را نشناختند و بين غدير و سقيفه فرق نمي‌گذارند. مگر
با دست مي‌شود ستاره را گرفت؟ مگر با فكر مي‌شود سقيفه و جانشين پيغمبر«ص» درست
كرد؟