عاشورا، هم «راه»، هم «مقصد»

حجت‌الاسلام‌والمسلمين جواد محدثي

 

امروز، چگونه بايد به نداي «هل من ناصر»
حسين‌بن علي(ع) پاسخ گفت؟

اين ندا و دعوت، در گوش تاريخ، طنين‌انداز
است و از پيروان آن امام شهيد، در طول اعصار و قرون، «جواب» مي‌طلبد.

عاشوراي حسيني، فراخوان مردم به پاكي،
دينداري، ظلم‌ستيزي، كرامت انساني، عدالت اجتماعي، احياي ارزش‌هاي اسلامي، مبارزه
با بدعت‌ها و تحريف‌ها و خرافات و غفلت‌هاست.

يك حادثه و اين همه درس و پيام!

اگر كربلا را يك «دانشگاه» شمرده‌اند،
گزاف و شعار نيست.

این درست است كه: همه‌جا كربلااست و هر روز عاشورا .

اين حقيقت، امروز با هجوم بي‌امان جبهۀ
كفر و استكبار بر ضد دين و بيداري و آگاهي، روشن‌تر تجلّي مي‌كند، پس بايد در پي
داوطلبان ورود به «مكتب عاشورا» بود.

دانشگاه حسيني همواره داوطلب مي‌پذيرد.

در اين دانشگاه، حسين‌بن‌علي(ع) «استاد»
است؛ ايمان و ايثار و جهاد و شهادت، «درس» است؛ همه‌جا و هميشۀ تاريخ، زمين و زمان
اين آموزش است؛ امر به معروف و نهي از منكر و مقابلۀ همه‌جانبه با مفاسد و مفسدان،
«برنامۀ ويژة» در اين مكتب است.

هيچ مكتب و دانشگاهي، بي‌درس و بي‌استاد
نيست.

ادعا مي‌كنيم كه براي روزهاي بحران و
خطر، فرزند عاشوراييم و شاگرد اين مكتب.

پس، بايد درس‌هاي عاشورا را خوب فراگرفت،
به خاطر سپرد و با موفقيت از پسِ امتحان آن برآمد و در آزمون، روسفيد شد.

يك پرسش:

آنان كه در برابر مفاسد و منكرات، بي‌تفاوت‌اند.

آنان كه با ديدن خلاف‌ها، گناهان، ستم‌ها
و ذلت‌ها برنمي‌آشوبند و واکنش‌ها نشان نمي‌دهند و به فرهنگ «به ما چه» معتقدند و
دنبال عافيت و راحت خويش‌اند، چگونه مدعي‌اند كه پيرو سيدالشهد هستند؟ همان‌هایی
که، نه عاشورا را شناخته‌اند، نه كربلا را فهميده‌اند، نه حسين را مي‌شناسند و نه
درس‌هاي آن قيام و حماسه را، نه با جوهرۀ دين و پيام قرآن آشنايند و نه توفيق
الگوگيري از پيشوايان شهيد دارند.

راستي… چرا حسين، قيام كرد؟

اگر نهضت حسيني، ماهيتي ضدبدعت و تحريف
داشت، و براي امر به معروف و نهي از منكر بود و با هدف احياي سنت و اقامۀ حق بود و
به خدا و معنويت و  عدالت و حرّيت فرامي‌خواند،
چگونه مي‌شود كساني در ماتم سرخ پيشواي شهيد اين نهضت، جامۀ سياه بپوشند و اشك
بريزند و بر سر و سينه بزنند، ولي مرام او را در «عمل»، نداشته باشند و راهشان از
«راه حسين» جدا باشد؟

مجالس سوگواري، بايد پايگاه نشر فرهنگ
عاشورا باشد.

دسته‌هاي عزاداري، بايد مجريان فرمان
حسين زمان در كربلاي امروز باشند.

ذاكران حسيني، بايد مروّجان تعهد و تدين
و احياي فريضۀ امر به معروف و نهي از منكر باشند.

هيئت‌ها و حسينيه‌ها بايد پايگاه و
مركزيت انسان‌هاي دلسوز، دردآشنا، مخلص، ارزشي، انقلابي، ولايي، اهل نماز و تعبد و
پايبند به رساله و فتوا و مقيد به احكام شرع و حلال و حرام باشد.

در اين صورت است كه «عاشورا» در بستر درست
خويش حركت مي‌كند و اگر جز اين باشد و پرداختن به «ظواهر» و «شعائر»، ما را از
«حقايق» و «مشاعر» دور كند، راهمان با اصل نهضت حسيني «زاويه» پيدا مي‌كند.

يك معيار:

اگر ايام عاشورا و برنامه‌هاي آن، اين سه
ويژگي را داشته باشد:

ـ تقويت‌كنندۀ «حس مذهبي»؛

ـ افزايندۀ «شور انقلابي»؛

ـ و تأثير بر «تزكيۀ اخلاقي»،

مي‌توان اميدوار بود كه آيين‌ها و سنت‌ها
و مراسم و برنامه‌ها در مجرای مناسب و صحيحي حركت مي‌كند، وگرنه جاي نگراني است.

باري… ماه محرم و صفر، فضاي جامعه را
به عطر عاشورا معطر می‌کند.

چراغ راه حسين، روشن مي‌شود، تا دوندگان،
«راه كربلا» را بهتر ببينند و بصيرانه‌تر قدم بردارند.

پرچم عاشورا را هميشه برافراشته و در
اهتزاز نگاه داريم.

حيات ما با احياي عاشوراست.