طلايه دار مكتب عشق

حضرت آيت الله حسن زاده آملي

هر روز، روز خداست، ولكن بر اثر وقايع
عظيم نظام هستي، بعضي روزها و شب‌ها عظمت بخصوصي دارند و آن روزها را ايام‌الله مي‌گويند
و آن ليالي را ليالي قدر و یکی از این روزها اربعین سیدالشهداست.

اين موهبت الهي را كه جان پاك و پدر و
مادر منزّه داريد و از پستان پاك شير خورده‌ و در دامان پاك رشد كرده‌ايد و نور
ولايت با تار و پود وجود شما عجين است، قدر بدانید.  

اين انقلاب عظيم‌الشأن اسلامي ما به
رايگان كه به دست نيامده، از شهداي ما، از جانبازان ما، آزادگان، پدران و  مادران اجتماع به دست آمده، همه دست هم را
گرفته‌اند تا عفريت پليد شيطان را از اين مرز و بوم به در كردندو جمهوري اسلامي را
قدر بدانيد.

كدام مصيبت امام حسين(ع) خيلي سنگين است؟

چندي پيش در قم، آقايي از من پرسید: «در
شهادت اباعبدالله الحسين و سربازان او و پيشامد پرده‌گيان او، چه واقعه‌اي را خيلي
سهمگين و سنگين مشاهده مي‌كنيد؟» به ايشان گفتم: «همة وقايعش، كتابش و تعليمش،
سرمشقش آموزنده، جانگداز وجانکاه است. برداشت بنده اين است که بايد بر آقا خیلی
سخت گذشته باشد كه وقتي تنها شد و همه سربازانش همه شهيد شدند، حضرت عباس «ع» به
شهادت تاريخ رو كرد به آن مردم و فرمود: ما در پيش مردم روزگار، سلحشوران،
جنگاوران، دلاوران، سرافكنده نيستيم، شرمسار نيستيم، ما دست بسته نبوديم كه شما
بياييد ما را احاطه كنيد. ما جنگيديم و به نوبة خودمان از شما كشتيم» .

دوست و دشمن نوشتند كه لشگريان پسر سعد
تا ظهر روز يازدهم محرم 61 هجري در كربلا بودند و كشته‌هاي خود را جمع و دفن مي‌كردند.
اينها را سربازان اباعبدالله الحسين، سلحشوران او، پيران او، جوانان او كشتند برداشت
بنده اين است كه وقتی همه به شهادت رسیدند و دشمن قصد چادرهای زنان و گودکان را
کرد، خيلي به آقا سخت گذشت.

زيارت اربعين امام حسين«ع»

زبارت اربعين امام حسين«ع» به نقل از
صفوان جمال از امام صادق«ع» است كه دستور زيارت اربعين را به او مي‌دهد. در اين
زيارت، امام صادق«ع» آقا را این گونه توصیف می‌کنند: «بارالها! من شهادت مي‌دهم كه
او وليّ تو و پسر وليّ تو و برگزيدة تو و فرزند برگزيدة توست. او را به شهادت
گرامي داشتي و به طيب ولادت پاك از مادري پاك به دنيا آوردي».

فاطمه«س» و ليله القدر و قرآن

در فلاح السائل جناب سيدبن طاووس، در
تعقيبات نماز ظهر از زبان حضرت فاطمه زهرا«س» آمده است: «بارالها! حمد تو را كه
مرا در آگاهي، وقوف، علم، آشنايي به حقايق قرآن در جايي معطل نگذاشتي». انسان، چه
مرد، چه زن باید به حقايق قرآن دست يابد. مرا در هيچ مرحله‌اي از مراحل قرآن معطل
نگذاشتي، اين را مي‌گويند انسان، مادر، سرمشق.

قدر نعمت‌ علماي خود را بدانید و از
اينها حقايق را فرا بگيريد. چگونه است كه مي‌خواهي ماشين‌ و خانه و زندگیت را حفظ
کنی، اما به فکر حفظ خودت نیستی؟ ماشين، خانه، خوراك و لباس براي توست. بيش از همه
بايد كشيك نفس‌ را کشید. 

حسين«ع» در دامن فاطمة معصومة ليله‌القدر
بزرگ شد. رسول‌الله«ص» فرمود اگر خواستی براي فرزندت دايه بگيري، در خوي دايه تأمل
بفرما که خوي و حالات و احوال دايه از مجراي شير در طفل اثر مي‌گذارد. مادري كه با
«بسم‌الله الرحمن الرحيم» پستان به دهن فرزند بگذارد، شيرش اثر ديگري دارد.  

خانه ، خانه بينش و هوش است. «و اعطيته
مواريث الانبياء» انبياء عصمت داشتند و آنچه را كه انبياء داشتند، اباعبدالله
الحسين داشت. چنين كسي كه ميراث سرمايه معارف انبياست، بايد سرمشق مردم باشد.
اينها امام هستند.

انسان نهال باغش را به دست هر كسي نمي‌سپارد
و لذا نهال وجود را نیز باید به دست كسي سپرد كه «انما يعرف القرآن من خوطب به»، و
به «يا ايهاالذين آمنوا استجيبوالله و للرسول اذا دعاكم لما يحييكم» باشد و ندايي
را لبيك بگويد كه حيات يابد و زنده شود.

 

حسين حجت خدا بر خلق است و براي نجات
مردم

«وجعلته حجه علي خلقك من الاوصياء : او
يكي از اوصيايي است كه به عنوان حجت بر خلق خودت قرار دادي». حسين«ع» نازنين در
دعوت مردم به سوي خدا جاي عذر باقي نگذاشت، خيرخواهي کرد و جان خود را در راه خدا
داد تا بندگانش را از ناداني و سرگرداني در گمراهي برهاند، در حالي كه گمراهانی كه
دنيا آنان را فريفته بود، بهرة خود را به ازاي بهايي ناچيز فروختند، آخرت خود را در
ازاي قيمت ناچيزي از دست دادند و خود را در جاه هوا و هوس سرنگون ساختند.

 

علت قيام اباعبدالله الحسين«ع»

عفريت پليدی آمد و بر مردم مسلط شد و
مردم را به تعبير شريف امام صادق«ع» به صورت قهقرا از دين خدا دور كرد. قهقرا يعني
آنكه به ظاهر مقابل و مواجه همند، اما پس پسكي مي‌روند. آدم خيال مي‌كند كه صورتش
با آنها مواجهه است، ولي يك وقت مي‌بيني چقدر فاصله گرفته‌اند.

بني‌اميه، صورت ظاهرشان حرف اسلام و دين
بود، ولي مردم را به قهقرا بردند و از دين خدا دور کردند. به تعبير امام فخر رازي
در تفسير كبيرش در تفسير جهر به بسم‌الله الرحمن الرحيم مي‌گويد كه علي و صحابه
بزرگش در نمازهايشان بسم‌الله الرحمن الرحيم را به جهر مي‌خواندند، اما بني‌اميه
دست به دست هم دادند كه تمام آثار علي را محو كنند، حتي به جهر به بسم‌الله الرحمن
الرحيم و در نمازها بسم‌الله را آشكار و بلند نمي‌گويند. اين گونه عادات بني‌اميه
و بني‌عباس مثنوي هفتاد من كاغذ شود. از آن خاتم الاشقيايشان گرفته تا آخرینشان.

جناب سيدالشهداء ديد كه كار به دست گرگ‌ها
و درنده‌ها افتاده است، لذا برخاست و فرياد كشيد و مردم را بيدار و جانش را نثار
كرد تا بندگان را از حيرت ضلالت و جهالت رهايي بخشد. اين هدف الهي اباعبدالله
الحسين بود.

چقدر بي‌انصافند درنده‌هاي دنيازده كه
امام خير و سعادت ابديشان را مي‌خواهد و آنها در پي كشتن او هستند.  تفاوت ره از كجاست تا به كجا! حضرت خواست مردم
بدانند چه كاره‌اند، به مبدأ و معادشان آشنا شوند، بدانند اين خانه صاحب دارد،
نظمي و حسابي و كتابي هست.

بسیاری از بزرگان که به مقامات عاليه
رسيده‌اند، فرموده اند كه شرع مقدس كه صرفاً ترس از جهنم و عذاب نيست، اينها براي ضعفه
العقول است و الا مردم بيداری که ورزش فکری کرده‌‌، نيروي عقل گرفته و عبادت
عاشقانه احرار را دارند، اندر هواي بهشت و بي‌خبر از بهشت آفرين نیستند. ترس و خوف
برای ضعفه‌العقول است، والا انسان رشيد عبادت احرار را دارد.

حضرت امام زين‌العابدين «ع» مي‌فرمايند:
«جهنم تازيانه‌اي است از خدا براي مردم تا اين تازيانه مردم را به سوي بهشت براند».
جهنم تازيانة‌ خداست و خدا با اين تازيانه اكثر را به سوي بهشت مي‌راند. جناب سيدالشهداء
برای آن اقلّي‌ها كه عبادت احرار دارند قيام كرد.

امام صادق «ع» در زيارت اربعين فرمود: «و
قد توازر عليه من غرته الدنيا…».

ابن سعد، سردار لشگر، گول‌خوردة دنيا كه
يزيد به او جايزه مي دهد، از او اطاعت كرد و لذا بر حسين نازنين كار را سخت گرفت و
آخرتش را به بهاي ناچيزی از دست داد. خود را ارزان فروخت و از روی تكبر خيال كرد كه
كسي است، ولي به پرتگاهي افتاد كه ديگر روي نجات نداشت. رفت و حرف يك جهنمي، حرف
كسي را كه وزر و وبال گناهانش را بر دوش گرفت، گوش كرد!  

سنايي غزنوي
در معرفي شجرة خبيثه یزید چه خوش گفته است:

 داستان پسر هند مگر نشنیدی ؟

که از او و سه کس او ، به پیمبر چه رسید

پدر او لب و دندان پیامبر شکست

پسر او ، سر فرزند پیامبر ببرید

او بناحق ، حق داماد پیمبر بستاد

مادر او جگر عمّ پیمبر بمکید

بر چنین قوم ، تو لعنت نکنی شرمت باد

لَعَنَ اللهُ یَزیداً وَ عَلی آلِ یَزید

و حسين«ع» خود و پرده‌گيانش را قرباني
كرد تا تو رستگار شوی.  

به هوش باشيد که الان شما اهل ولايت‌ايد
و درنده‌ها در كمين شما هستند. هوشيار و بيدار وحافظ دينتان باشيد و با عم‌تان دين
را ياري و انقلاب و دين را معرفي كنيد. هر كسی در هر شغلي، از بنده طلبه كه در اين
لباس هستم تا هر شغل و سمتي، در هر صنفي و ارگاني، هدفش دين خدا باشد. خداي ناخواسته
روزي نيايد كه مثل عمروعاص كه داشت مي‌مرد وقتي پسرش از او پرسيد در چه حالي؟ طبق
نقل تاريخ يعقوبي در جواب گفت: «اي كاش پشكل شتر جمع مي‌كردم و پول‌ها (ي معاويه)
را جمع نمي‌كردم».

 

سوتیترها:

1 حسين«ع» نازنين در دعوت مردم به سوي خدا
جاي عذر باقي نگذاشت، خيرخواهي کرد و جان خود را در راه خدا داد تا بندگانش را از ناداني
و سرگرداني در گمراهي برهاند، در حالي كه گمراهانی كه دنيا آنان را فريفته بود، بهرة
خود را به ازاي بهايي ناچيز فروختند.

 

2.

بسیاری از بزرگان که به مقامات عاليه رسيده‌اند،
فرموده اند كه شرع مقدس كه صرفاً ترس از جهنم و عذاب نيست، اينها براي ضعفه العقول
است و الا مردم بيداری که ورزش فکری کرده‌‌، نيروي عقل گرفته و عبادت عاشقانه احرار
را دارند، اندر هواي بهشت و بي‌خبر از بهشت آفرين نیستند.