زندگيِ بي‌تعارف

حجت الاسلام
دكتراصغر هادوي

در فرهنگ ما ايراني‌ها تعارف كردن كار
رايجی است، به گونه‌اي كه اگر كسي اين خصلت را نداشته باشد، او را متهم به بي‌عاطفگي
و بي‌فرهنگي مي‌كنند. شايد تعارف ايراني ريشه در واژه قراني آن داشته باشد كه حكمت
خلقت جماعت‌ها و قبيله‌ها، شناخت يكديگر است، «… و جعلناكم شعوباً و قبائل
لتعارفوا…»(1)

مرز مشخص فرهنگ‌ها همين آداب و رسوم ويژه
ملت‌هاست و سبك زندگي تعارفي ما كمتر در جاهاي ديگر ديده مي‌شود.

و اما اين تعارفي كه بين ما مردم رايج
است، آيا دروغ مصلحت‌آميز است يا راست مفسده‌آور؟ يا اصلاً حقيقت دارد؟ آيا سبك
زندگي بي‌تعارف خوب است با همراه تعارف؟ آيا در سيره امامان معصوم(ع) و بزرگان
دين، تعارف وجود داشته است؟ در اين نوشتار به اين پرسش‌ها پاسخ داده مي‌شود.

 

فرق احترام و تعارف

آنچه امروز بين ما ايراني‌ها رايج است و
جزيي از سبك زندگي ما را تشکیل می‌دهد، تعارفاتي هستند كه بسياري از آنها ممكن است
دروغ باشند. اين اخلاق به‌قدري فراگير شده كه مرز بين حقيقت و دروغ از بين رفته
است. گاهي تعارف ريشه در احترام به ديگران دارد كه نه تنها بد نيست، بلكه در متون
ديني ما به آن سفارش شده است.

تعارف به پدر و مادر و اساتيد و بزرگ‌ترها
و پيشي نگرفتن از آنان نه تنها اشكال ندارد، بلکه بسيار هم کار پسنديده‌اي است،
اما تعارفات غيرواقعي آثار سويي در زندگي شخصي و نظم اجتماعي دارند. مثلاً تعارف براي
شام يا ناهار در منزل، در حالي كه آمادگي آن وجود ندارد، مي‌تواند شيرازه دخل و
خرج خانوار را از هم بگسلد. البته اين مسئله، مانع از ايثار و از خودگذشتگي براي
سير كردن یک فرد گرسنه نيست و ارزش آن به اندازه‌اي است كه خداوند براي اهل بيت(ع)
كه فقير و مسكين و يتيم را غذا دادند، سوره نازل كرد.

اين امر با آگاهي از نياز ميهمان و حتي
آگاهي به عدم امكانات ميزبان امكان‌پذير است و با اين كه شخص نه امكانات خودش را
مي‌داند و نه نياز ميزبان را و فقط بر اثر عادت به ديگري تعارف مي‌كند او هم مي‌پذيرد
و چندان نيازی هم به ميهماني دادن ندارد و نتايج سويي را به دنبال مي‌آورد، فرق بسیار دارد. به اين مشکل بیفزائید
این مسئله را كه ميهمان مراعات وقت و امکانات صاحیخانه را هم را هم نكند که علاوه
بر پيامد اقتصادي، نظم زندگي ميزبان را هم به هم مي‌زند.

زندگي منظم مثل يك جدول و جورچین است كه
اگر يك مهره يا يك خانه آن جابه‌جا شود، تمام زندگي به هم می‌ریزد و مدتي طول مي‌كشد
تا دو باره همه چیز در مسیر طبيعي قرار گيرد. اما اگر ميهماني دادن از روي حقيقت و
آگاهي باشد، نه تنها مشكل اقتصادي ايجاد نمي‌كند، بلكه مشكل‌گشا هم مي‌شود.

در روايت است كه حفص بن عمر يجلّي از
وضعيت نابسامان مالي خود به امام صادق«ع» شكايت كرد. حضرت فرمود: «بالش خود را به
ده درهم بفروش و برادرانت را دعوت و براي آنها طعامي فراهم كن و از آنها بخواه
براي تو دعا كنند«.(2)

 

تعارف و دروغ

ترديدي وجود ندارد كه بسياري از تعارفاتی
كه بين مردم رايجند، واقعيت ندارند و اين رویه مي‌تواند منشأ فسادهاي زيادي در
جامعه شود. گاهي دروغ براي آشتي دادن بين دو نفر است و در روايتي از امام صادق«ع»
اين دروغ جايز شمرده شده است(3) و يا دروغي كه با آن مي‌توان از شرّ
ستمگري رها شد، ولي در موارد ديگر دروغ خواه شوخي باشد يا جدي، كوچك باشد يا بزرگ،
پذيرفته‌ نيست.(4)

اگر كسي آمادگي ميهماني ندارد و در همان
حال، با تعارف كسي را دعوت مي‌كند و يا خود در تأمین هزينه‌هاي زندگيش معطل است و
تعارف به قرض دادن مي‌كند و در واقع ميل به قرض دادن ندارد و يا براي سوار كردن در
وسيله شخصي خود به ديگر تعارف مي‌كند، ولي ميل باطني ندارد، در همه اين موارد دروغ
گفته است، ولي اگر با وجود نياز و دلبستگي به وسيله‌، از ته به كسي تعارف ‌كند تا
مشكلي را از پيش روي او بردارد، حقيقت گفته است و ثواب مي‌برد.

شنيده‌ها حاكي از آنند كه اين رسم غلط در
بسياري از كشورهاي غيرمسلمان وجود ندارد و خوب نيست در عمل به قرآن و احكام اسلامي،
ديگران بر مسلمانان پيشي بگيرند. اگر تعارف به صورت دروغ در میان ما رايج شود، به‌تدريج
تلخي دروغ از بين مي‌رود و به دروغ‌هاي بزرگ هم عادت خواهيم كرد.

در روايت است كه امام سجاد«ع» پيوسته به
فرزندان خود مي‌فرمودند: «از دروغ كوچك و بزرگ، جدي و شوخي بپرهيزيد، زيرا انسان
هرگاه در چيز كوچكی دروغ بگويد، برای گفتن دروغ بزرگ نيز جرئت پيدا مي‌كند.(5)

معروف است كه آيت‌الله بروجردي درباره
آقاي درچه‌اي نقل مي‌كردند كه اغلب غذاي ايشان به هنگام ناهار و شام نان و ماست
بود و نعنا خشك هم به آن اضافه مي‌كردند و كمتر اتفاق مي‌افتاد غذاي پخته مثل
آبگوشت داشته باشند. از جمله ويژگي‌هاي ايشان پرهيز از تعارفات مرسوم بود. روزی از
ایشان سئوال كردم: «شماچرا تعارف نمي‌كنيد؟» پاسخ دادند: «در تمام مواقع خوف آن
دارم كه تعارفم دروغ باشد و خداي نكرده جزء دروغگويان محسوب شوم، چون افرادي كه
هنگام غذا خوردن بر من وارد شده‌اند يا مي‌دانستم كه غذا خورده‌اند، در اين صورت
تعارف معنا نداشت، يا احتمال مي‌دادم غذاي مرا نپسندند، يا غذاي موجود فقط به
اندازه خودم بود و من هم بي‌اندازه گرسنه بودم. به هر حال، چون احساس مي‌كنم در
اين موارد تعارف بنده معنا ندارد و شائبه دروغ نيز به آن وارد است، از تعارف پرهيز
مي‌كنم.»(6) و اين رفتار آقاي درچه‌اي موجب شد كه درباره او بگويند:
«آيتي عظيم و به حقيقت جانشين پيامبر«ص» و امامان معصوم سلام‌الله عليهم اجمعين
بود».(7)

اسماء بنت عميس مي‌گويد: «در شب زفاف
عايشه، رسول خدا«ص» ظرف شيري را به من داد و فرمود: به زن‌ها بده تا بخورند.گفتند:
ميلي به نوشيدن شير نداريم (تعارف دروغين كردند). رسول خدا«ص» فرمودند: بين گرسنگي
و دروغ جمع نكنيد. اسماء گفت: يا رسول‌الله اگر چيزي را ميل داريم و بگوييم ميل
نداريم، آيا دروغ شمرده مي‌شود؟ فرمودند: به‌درستي كه دروغ در برنامه عمل ثبت مي‌شود،
هر چند كوچك باشد.(8)

 

اسلام و تعارف

قرآن براي ميهمانی كلمه اذن را آورده است
و فرموده هرگاه به شما اذن داده شد به ميهماني برويد. اذن با اجازه فرق دارد. اذن
هميشه قبل از انجام كار است، ولي اجازه مي‌تواند بعد از انجام كار باشد. قبل از
ميهماني بايد دعوت و اذن در كار باشد. تعارف مجوز ميهماني نيست.

در روايات شيعه در بحارالانوار چند روايت
در باره تعارف آمده است. در يكي از آنها مي‌خوانيم كه روزي امام صادق«ع» به همراه
فرزندشان اسماعيل در مجلسي بودند، يكي از دوستان آن حضرت وارد شد و سلام كرد و سپس
نشست. وقتي حضرت از جاي برخاستند كه از مجلس خارج شوند، آن شخص نيز برخاست و به
اتفاق امام«ع» به راه افتاد. در راه همراه امام بود تا اين كه به در خانه امام
رسيدند. اما«ع» بی آن که به آن شخص تعارف كنند، از او جدا و وارد خانه شدند.
اسماعيل به حضرت عرض كرد: «چرا به آن شخص تعارف نكرديد و نفرموديد داخل منزل شود؟»
حضرت فرمودند: «آمادگي پذيرش او را نداشتم.» اسماعيل گفت: «اگر تعارف مي‌كرديد او
خودش نمي‌آمد.» حضرت فرمودند: «دوست ندارم خداوند، نام مرا جزو كساني ثبت فرمايد
كه در تعارف زياده‌روي مي‌كنند.(10)

از روايت ديگري فهميده مي‌شود به جاي
تعارف و زبان‌بازي، بايد نياز واقعي ديگران را برطرف کرد. امام صادق«ع» فرمودند: «وقتي
كسي به خانه تو مي‌آيد، براي او غذا بياور، اگر نخورد آب بياور و اگر ننوشيد آب
وضو براي او فراهم كن».(11)

در احوالات آقاي بروجردي آمده است بر هر
سفره‌اي كه براي ميهمانان داشت، يك نفر مسئول بود كه ظرف غذاي ميهمانان را پر كند،
بدون آنكه آنها تقاضا كنند و بدون اين كه تعارفي در كار باشد.

 

نتيجه‌گيري

بايد سمت و سوي سبك زندگي ما به طرف
زندگي شفاف و واقعي باشد. تعارف بدون آمادگي در واقع ارائه تصويري دروغين از زندگي
خود است. يكي از عوامل اين نوع رفتارها هم اين است كه براي داوري‌هاي ديگران در
باره خودمان ارزش قائليم و دوست داريم همه از ما تصويري متفاوت با آنچه هستيم
داشته باشند و لذا تن به دروغ مي‌دهيم، در حالي كه آموزه‌هاي ديني ما خلاف اين را
مي‌گويد. در روايت است اگر گردويي در دست توست و ديگران مي‌گويند گوهر است يا
گوهري در دست توست و ديگران مي‌گويند گردوست، به حرف هيچ‌كدام توجه نكن. به جاي
اين سفيدنمايي‌هاي دروغين، انسان بايد رابطه خود را با خدايش اصلاح كند تا او هم رابطه
انسان را با ديگران اصلاح كند.

پيامبر«ص» فرمود: من اصلح بينه و بين
الله اصلح الله مابينه و بين الناس.(12)

اگر كسي بخواهد با تعارفات غيرواقعي
شخصيت‌سازي كند طبق اين روايت به هدف نخواهد رسيد. اگر تعارف در راستاي رضاي حق
باشد و آلوده به دروغ نباشد، در چهارچوب سبك زندگي اسلامي است و خداوند هم به
گوينده آن كمك خواهد كرد.

 

پي‌نوشت‌ها


حجرات، 13.


مستدرك سفينه البحار، ج 6، ص 540.


بحارالانوار، 72/263/48.


ميزان الحكمه، عنوان الكذب.


بحارالانوار، 72/235/2.


قصه‌هاي خواندني از چهره‌هاي ماندني، نوشته سيدتقي درچه‌اي.


ketabname .


سفينه البحار، ج 2، ص 437.


احزاب، 53.

10ـ
بحارالانوار، 72/457/3.

11ـ
بحارالانوار، 72/457/2.

12ـ
بحارالانوار، 79/179.                  

 

 

 

سوتیترها:

1.

 

فرق احترام و تعارف

آنچه امروز بين ما ايراني‌ها رايج است و جزيي از سبك زندگي
ما را تشکیل می‌دهد، تعارفاتي هستند كه بسياري از آنها ممكن است دروغ باشند. اين اخلاق
به‌قدري فراگير شده كه مرز بين حقيقت و دروغ از بين رفته است. گاهي تعارف ريشه در احترام
به ديگران دارد كه نه تنها بد نيست، بلكه در متون ديني ما به آن سفارش شده است.

 

2.

 

تعارف به پدر و مادر و اساتيد و بزرگ‌ترها
و پيشي نگرفتن از آنان نه تنها اشكال ندارد، بلکه بسيار هم کار پسنديده‌اي است، اما
تعارفات غيرواقعي آثار سويي در زندگي شخصي و نظم اجتماعي دارند. مثلاً تعارف براي شام
يا ناهار در منزل، در حالي كه آمادگي آن وجود ندارد، مي‌تواند شيرازه دخل و خرج خانوار
را از هم بگسلد.