دکتر مرضیه مختاریپور
مقدمه
خانواده به عنوان ركن اساسي تربيت،
نقش بسيار مهمي در كمك به رشد و تربيت كودكان ايفا ميكند، اين امر بهويژه در
نخستین سالهاي زندگي كه تجربههاي اوليه كودك در حال شكلگیری است، از اهميت
شايان توجهي برخوردار است.
غالب رفتارهاي انسان براساس يادگيري
است و نخستین و مهمترين پايگاه يادگيري، كانون خانواده است. بسياري از مهارتها
در نخستين سالهاي زندگي فراگرفته ميشوند. در اصل، خانه و خانواده پايههاي
اجتماعيشدن و ساختار شخصيت كودك را بنيان ميگذارند. ايفاي نقش پدر و مادر
به عنوان عامل پرورشي در چهارچوب خانواده شرط استقرار شخصيت سالم كودك خواهد
بود.
از خانه و خانواده است كه ميتوان
پيرامون محورِ رواني كودكان نخستين نصفالنهارهاي شخصيت را ترسيم كرد؛ زیرا شکلدهی
و شکلگیری انسان در دوران كودكي بسيار آسانتر از زمان بزرگسالي است. طبع لطيف
و زمينه مساعدي كه كودك در محيط خانواده دارد، بهترين شرايط است كه ميتوان
شايستهترين بذرهاي تربيتي را پرورش داد. حضرت علي(ع) ميفرمايد: «صفحة دل كودك
همچون زمين مستعدي است كه هيچ گياهي در آن نروييده و آماده هر نوع بذرافشاني
است». در این مقاله به بررسی انواع خانواده از نظر تربیت، تربیت دینی از منظر قرآن
کریم و روایات، شاخصهای تربیت اسلامی در
قرآن و روشهای نوین تربیت در عصر حاضر میپردازیم.
خانواده و عملکرد آن در تربیت دینی
تربیت دینی از جایگاه رفیعی برخوردار است.
تحقیقات انجامشده نشان میدهد که تربیت دینی از سوی خانوادهها نقش اساسی در
سلامت روان و سازگاری اجتماعی دارد.
میتوان
گفت تربیت دینی فرایندی است دوسویه میان مربی و متربّی که ضمن آن مربی با بهرهگیری
از مجموعه عقاید، قوانین و مقررات دینی تلاش میکند تا شرایطی فراهم آورد که متربی
آزادانه در جهت رشد و شکوفایی استعدادهای خود گام بردارد و بهسوی هدفهای مطلوب
رهنمون شود.(1)
یادگیری
در تربیت دینی دارای سه بعدِ شناختی، عاطفی و رفتاری است که خانوادهها باید در هر
بُعد وظایف خاصی را بهکار گیرند که در اینجا به دو نمونه از این ابعاد اشاره میکنیم.
1.
بعد شناختی:
نخست خانوادهها باید به کودکان اندیشیدن را بیاموزند. این هدف بهدست نمیآید،
مگر آنکه مقدمات آن فراهم آمده باشد. فکر، نخست با احساس آغاز میشود. از ترکیب تأثرات
حسی، عقل حسی و مفاهیم و از ترکیب مفاهیم، ادراک عقلانی حاصل میشود. ابتدا خانواده
باید آموزش را از آشنایی کودک با طبیعت آغاز کند؛ بدین معنا که دربارة نظم و
زیبایی سخن گوید، سپس رابطه طبیعت را با خدا تبیین کند. بهتدریج که کودک رشد میکند
میتوان مفاهیم دینی را به او آموخت. باید به کودک آموخت که تصور خداوند در هر
حالت و هر شکل باید همراه با تقدیس و تکریم باشد. باید مراقب بود تا والدین و دیگر اعضای خانواده بیجهت نام مقدس
خداوند را به زبان نیاورند؛ زیرا دیده شده که بهخاطر هر چیز بیارزشی بهنام خدا
قسم میخورند و با این کار قداست نام خدا را کمرنگ میکنند و کودکان نیز به تبعیت
از خانواده بهطور مکرر و بیجهت نام خدا را به زبان میآورند.
2. بعد رفتاری: مربی در خانواده، چه در جایگاه پدر و مادر و چه در جایگاه
خواهر و برادر باید سعی کند تا فضایل اخلاقی در کودک به ملکات اخلاقی مبدل شود.
برخی از فلاسفه معتقدند که باید فضایل اخلاقی چنان در روح آدمی رسوخ کند که حتی در
خواب هم به عمل خلاف نیندیشد و این ممکن نیست مگر آنکه عادات نیک از کودکی در وی
پرورش یابد.
یکی از
راههایی که کودک میتواند بهوسیلة آن صاحب عاداتی نیک و رفتاری پسندیده شود،
داشتن الگوی مناسب است. بهترین الگو برای کودک، خانواده و در خانواده پدر و مادر
در رتبه نخست قرار دارند. کودکان از سالهای نخستین زندگی خود از راه الگوپذیری به
یادگیری میپردازند. والدین که عامل اصلی تربیت او هستند و مهمترین نقش را در پرورش
وی ایفا میکنند؛ آنها از یکسو عامل وراثت هستند و از سوی دیگر عامل محیطی. در
جنبة وراثت خصایص بسیاری را از خود و اجداد خود به فرزندان منتقل میکنند و در
جنبه محیط نیز دامان والدین نخستین مدرسه برای کودک است که در آن همتهای بلند،
ارزشهای عالی، خلقوخوی نیکو و آزادگی یا بهعکس پستیها، توسریخوریها، کجخلقیها
و انزواطلبیها را میآموزد. برای اینکه این الگوپذیری کودک از والدین در خانواده
به نحو احسن صورت گیرد، مهمترین عامل یکسانبودن و هماهنگیِ کردار و گفتار در
خانواده است.
آنچه پدر
و مادر میگویند و بدان عمل میکنند برای کودک به منزلة حجت تلقی شده و از اعتبار
خاصی برخوردار است؛ بنابراین همخوانی کردار و گفتار، تأيیدی است بر آنچه والدین،
کودک خود را به آن ترغیب میکنند. ناهماهنگی میان گفتار و رفتار ایشان، نهتنها
نصایح آنان را بیاثر میکند، بلکه موجب میشود تا شخصیت پدر و مادر نزد فرزند کمرنگ
و بیرونق شود و در موارد دیگر نیز خود را ملزم به اطاعت از پدر و مادر نبیند.
پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «کل مولود یولد علی الفطره حتی تکون ابواه یهودانه و
ینصرانه»؛ (هر نوزادی به فطرت (اسلام و توحید) متولد میشود، آنگاه پدر و مادر او
را به یهودیت و نصرانیت گرایش میدهند و از راه فطرت منحرف میکنند).(2)
غریزة
تقلید یکی از غرایز نیرومند و ریشهدار انسان است. اگر این غریزه نبود کودک چگونه
میتوانست بسیاری از رسوم زندگی، آداب معاشرت، غذاخوردن و… را فرا گیرد؟ خانواده
و بهخصوص والدین باید از غریزة تقلید، کمال بهره را بگیرند و تربیت دینی را به
این روش به کودک خود بیاموزند. والدین نمیتوانند تنها با توسل به گفتار، کودکان
خود را به رفتار نیک رهنمون شوند، مگر آنکه با رفتار و عمل، گفتار خود را تأیید
کنند.(3)
امام
صادق (ع) میفرماید: «کونوا دعاه الناس باعمالکم و لا تکونوا دعاه بالسنتکم»؛ (مردم
را با رفتار و عمل خود به حق رهبری کنید، نه با زبان خویش).
قرآن این
حقیقت را به زیباترین لفظ و معنی در آیة 2 سورة صف بیان میکند: «یا ایها الذین
آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون»؛ (ای ایمانآورندگان، چرا میگویید آنچه را که عمل
نمیکنید).
در
خانواده والدین بهعنوان اصلیترین عضو آن باید در تربیت دینی کودکان تلاش کنند تا
متربی از سر شوق و اشتیاق به تجارب درونی دست یابد؛ بهنحوی که خود بتواند فطرت
خداجوی خود را کشف کند و تجربة دینی را بهطور حضوری شهود کند، این ممکن نخواهد شد
جز با عشق. عشق کلید تربیت دینی است. کسب فضایل اخلاقی باید بهواسطة عشق به
خداوند حاصل شود. انسان کامل کسی است که بتواند گرایشهای والای انسانی، همچون
کمالطلبی، حقیقتجویی، خداجویی، علمطلبی، عدالتخواهی و… را در خود کشف کند و
بپروراند.
اهمیت تربیت در خانواده از دیدگاه قرآن و روایات
خداوند متعال در آیة 74 سورة فرقان يكي از ويژگيهاي بندگان راستين
را توجه خاص به تربيت فرزند و خانواده خويش ميداند تا آنجا كه در برابر آنها
احساس مسئوليت فوقالعادهاي ميكنند، چنانكه ميفرمايد: «و آنان هستند که هنگام
دعا با خدای خود گویند پروردگارا! ما را از جفتمان فرزندان مرحمت فرما که خلف صالح
و مایة چشمروشنی ما باشند و ما را (سر خیل پاکان) و پیشوای اهل تقوی قرار ده».
مسلماً چنين افرادي آنچه در توان دارند در تربيت فرزندان و همسران و آشنايي آنها
به اصول و فروع اسلام و راههاي حق و عدالت، فروگذار نميكنند و در آنجا كه دستشان
نميرسد، دست به دامن لطف پروردگار ميزنند و دعا ميكنند. همچنين در آية 6 سورة
تحريم، خيرخواهي براي اعضاي خانواده و تربيت ديني آنان را تكليفي بايسته برعهده مؤمنان
دانسته و ميفرمايد: «اي كساني كه به خدا ايمان آوردهايد! خود و خانوادة خويش را
از آتش دوزخ نگاه داريد، چنان آتشی که مردم کافر و سنگ خارا آتشافروز اوست و بر آن
دوزخ فرشتگانی بسیار دلسخت مأمورند که هرگز نافرمانی خدا را نخواهند کرد و آنچه
به آنها حکم شود فوراً انجام دهند».
در حديثي ميخوانيم: «هنگامي كه آية فوق نازل شد، كسي از ياران
پيامبر (ص) سؤال كرد: چگونه خانوادة خود را از آتش دوزخ حفظ كنم؟ حضرت (ص) فرمود:
آنها را امر به معروف و نهي از منكر ميكني، اگر از تو پذيرفتند آنها را از آتش
دوزخ حفظ كردهاي و اگر نپذيرفتند وظيفة خود را انجام دادهاي».
اميرمؤمنان علي (ع) نيز در تفسير آيه یادشده فرمود: «منظور اين است
كه خود و خانواده خويش را نيكي بياموزيد و آنها را ادب كنيد.» همچنين امام سجاد (ع)
در رسالة حقوق خود، تربيت نيكو در فرزندان را از وظايف والدين برمیشمارند و فرمودهاند:
«و اما حق فرزندت آن است كه بداني او از توست و خير و شر او در همين دنيا به تو
نسبت داده ميشود و تو نسبت به تربيت شايسته او و راهنمايياش بهسمت و سوي خدا و
كمك به خداپرستياش، مسئولي و در اينباره، پاداش يا كيفر داده خواهي شد. پس در
كار تربيت فرزند، چنان رفتار كن كه اگر در اين دنيا آثار خوب داشت، ماية آراستگي و
زينت تو باشد و با رسيدگي شايستهاي كه نسبت به او داشتهاي، نزد پروردگارت عذر و
حجت داشته باشي!»(4)
شاخصهای تربیت دینی در قرآن
با استناد به آیات نورانی و
هدایتگر قرآن کریم، شاخصهای اساسی تربیت اسلامی دو بعد دارد:
1. معرفت: خلقت جن
و انس برای عبادت بوده است، حقیقت این عبادت، بدون معرفت تحقق نخواهد یافت. پیامبر
اسلام (ص) از سوی خدا مأمور میشود، صریحاً اعلام کند که حرکت او و پیروانش بر
مبنای بصیرت و روشنبینی است.
2. عبادت: عبادت به
معنی قرآنی، از اصلیترین شاخصهای تربیت اسلامی است؛ چنانکه آیات 63 تا پایان
سورة فرقان، «عباد الرحمن» را توصیف میکند، بسیاری شاخصها و معیارهای تربیت
اسلامی، در همین عنصر ممتاز و برجسته نهفته است كه متکی بر عناصر بینشی و اعتقادی
و ارزشهای فردی و اجتماعی است. تواضع، انفاق، شب زندهداری و مناجات با خدا، وفق
و مدارا، برخورد کریمانه با افراد نادان، عفت و پاکدامنی، رعایت حق حیات انسانها،
توجه به هدفهای تربیتی در خانواده و این قبیل ارزشها، خصوصیات و صفات عابدان است.(5)
وظايف تربيتي والدين
1. انتخاب نام شايسته: انتخاب نام خوب براي كودك امري بسيار مهم و حساس است كه تأثير
زيادي بر شخصيت و روح و روان او دارد. نام زيبا و شايسته، نماد هويت و شخصيت آينده
هر فرد و ماية افتخار و مباهات وي خواهد بود. رسول خدا (ص) انتخاب نام نيك را از
حقوق فرزند بر گردن پدر ميدانست و ميفرمايد: «فرزندانتان را به نام انبيا اسمگذاري
كنيد.»(6)
2. مهر و محبت: محبت اساس موفقيت خانواده و از مؤثرترين روشهاي تربيتي است كه در
فرهنگ اسلامي به آن توجه خاصي شده است. اسلام دستور داده كه پدر و مادر بايد
براساس محبت فرزندان را تربيت كنند. كودك بيش از هركس تشنة محبت والدين خود است.
كودكي كه در كانون مهر و محبت والدين خود پرورش يافته است داراي آرامش رواني،
امنيت خاطر، اعتماد به نفس، اعتماد به والدين، الگوگيري در مهرورزي به ديگران و
پيشگيري از انحرافات است و بهتر ميتواند با مشكلات و حوادث سهمگين دوران بلوغ و
تغييرات جسمي و رواني روبهرو شود و با آرامش و اطمينان قدم به عرصه اجتماع گذارد.
خداوند در سورة توبه آیة 128 قرآن كريم، خطاب به پيامبرش ميفرمايد: «بهخاطر رحمت
خدا بود كه تو با آنان ارتباط صميمي و مهرآميزي پيدا كردي، اگر خشن بودي، هيچكس در
کنار تو جمع نميشد.»
در اين ميان والدين بسياري هستند كه به فرزندان خود محبت فراوان
دارند، اما آن را ابراز نميكنند. محبت وقتي سازنده و تأثيرگذار خواهد بود كه فرد
مورد محبت از آن آگاهي يابد. اين نياز را ميتوان به شكلهاي گوناگون از جمله
بوسيدن كودك، در آغوشگرفتن، گفتن جملات زيبا و محبتآميز، خريدن هديه و اسباببازي
و… برآورده كرد. از نكات بسيار مهمي كه والدين بايد در اين زمينه به آن توجه داشته
باشند اين است كه از زيادهروي و افراط در محبت بپرهيزند كه اين خود نيز مشكلاتي
را بهدنبال خواهد داشت.(7)
خداوند در آیة 9 سورة منافقون مسلمانان را از محبت و علاقه زياد به
مال و فرزند كه سبب غفلت از ياد خدا ميشود، برحذر ميدارد و ميفرمايد: «الا ای
اهل ایمان! مبادا هرگز مال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل کند و البته
کسانی که به امور دنیا از یاد خدا غافل شوند، آنها به حقیقت زیانکاران عالمند.»
محبت زياد و بیجا، موجب نازپروردگي، لوس بارآمدن و از خود راضيشدن
كودك ميشود و بهسبب وابستگي شديد كودك به والدين، فرزندان را از كسب استقلال باز
ميدارد و در حقيقت زمينه ضعف و سستي كودك و عدم شكيبايي و پايداري او در مقابل
مشكلات را فراهم ميكند. امام باقر (ع) در اينباره ميفرمايد: «بدترين پدر كسي
است كه در نيكي از حد اعتدال خارج شود و به زيادهروي بگرايد و بدترين فرزندان،
فرزندي است كه در اثر كوتاهي، به عاق والدين دچار شود.».(8)
3. سالمسازي محيط رشد
فرزندان: پرورش صحيح فرزندان بدون توجه به ايجاد
فضاي سالم و مناسب و آرام ميسر نميشود. در روايات بسیاری به موضوع حسن خلق در
خانواده اشاره شده است و اين دليل بر آن است كه خوشرفتاري اعضاي خانواده با
يكديگر تأثيرات مثبتي بر زندگي فرزندان ميگذارد. امام باقر (ع) در زمينه اهميت خوشرفتاري
در كانون خانواده ميفرمايد: «هركس احسان و نيكي به خانوادهاش كند، عمرش طولاني
ميشود».(9)
حضرت لقمان در آيات 18 و 19 سورة لقمان چند نكته اخلاقي مهم را به
فرزندش گوشزد كرده است؛ نخست به فرزند خود تواضع، فروتني و خوشرويي را توصيه كرده
و ميگويد: «و هرگز به تکبر و ناز از مردم (اهل نیاز) رخ متاب و در زمین با غرور
قدم برمدار که خدا هرگز مردم متکبر را
دوست نمیدارد. در رفتارت میانهروی اختیار کن، سخن آرام گو، نه با فریاد بلند که
منکر و زشتترین صداها، صوت الاغ است».
4. بازي و همراهي با كودكان: بازي از مهمترين فعاليتهاي
كودك بهشمار ميرود كه تأثير مثبتي در روحيه و شخصيت او ميگذارد و موجب شكوفايي
استعدادهاي نهفته و بروز خلاقيت در وي ميشود. والدين بايد به بازي كودكان اهميت
دهند و شرايط سالم براي بازي آنها فراهم کنند و خود به عنوان همبازي در آن شركت
داشته باشند. آنان بايد كاري كنند كه بازي بهصورت تجربهاي لذتبخش در ذهن كودك
باقي بماند؛ زيرا زندگي او در بازي، شكل واقعي به خود ميگيرد. در بازي با كودك،
والدين نبايد خواست و اراده خود را به كودك تحميل كنند. آنان بايد همپا و همرديف
او قرار بگيرند. در شيوة تربيت ديني نيز بر اين مسئله تأكيد فراوان شده است تا
جايي كه رسول خدا (ص) ميفرمايند: «هركس كودكي پيش اوست، بايد براي او كودكي كند».(10)
5. تكريم و احترام به كودك: احترام و تكريم شخصيت انسان يكي
از شيوههاي تربيتي آيين حياتبخش اسلام است و آموزههاي قرآني بر پايه و اصول
احترام به انسان و كرامت انساني بنا نهاده شده است. خداوند متعال در سورة اسراء آیة
70 قرآن كريم انسان را مورد تكريم و ستايش
خود قرار داده، ميفرمايد: «ما فرزندان آدمي را گرامي داشتيم و آنها را در خشكي و
دريا بر مركبهاي راهوار سوار كرديم و از انواع غذاهاي پاكيزه به آنان روزي داديم
و بر بسياري از مخلوقات برتري بخشيديم.» والدين در اين خصوص وظيفه مهم و خطيري
برعهده دارند. آنان بايد شخصيت كودك را مورد توجه قرار دهند و براساس اصل كرامت و
حرمت انسان با او رفتار كنند. اميرالمؤمنين علي (ع) ميفرمايند: «با بچههايتان بهگونهاي
برخورد كنيد كه آنها خودشان را كريم و با شخصيت بدانند».(11)
تكريم كودك سبب بهوجودآمدن احساس شخصيت و عزت نفس، پذيرش سخنان و
آموزشهاي والدين و همچنین جلوگيري از سقوط در ورطه بزهكاري و گناه، جلوگيري از
احساس خود كمبيني و جلوگيري از نفاق و دورويي در وي ميشود. سلامكردن به كودكان
از سنن پيامبر اكرم (ص) و يكي از مصاديق تكريم فرزندان است كه موجب بهوجودآمدن
شخصيت و ايجاد استقلال در آنان ميشود. كودكي كه بزرگسالان به او سلام كنند و بدينوسيله
به او احترام گذارند، لياقت و شايستگي خود را باور ميكند.(12)
امام رضا (ع) از پيامبر خدا (ص) نقل فرمودند: «پنج چيز است كه تا لحظة
مرگ آنها را ترك نميكنم؛ يكي از آنها سلامگفتن به كودكان است و در انجام اين عمل
مراقبت ميكنم».(13)
كودكاني كه از همان كودكي با تربيتي اسلامي و با ايمان به خدا تربيت
ميشوند، داراي ايماني قوي و روحيه و ارادهاي نيرومند خواهند شد. آگاهي جوان از
دين، در تربيت او نقشي مهم دارد.
6. رعايت عدالت و مساوات بين فرزندان: از جمله وظايف تربيتي
والدين اجراي عدالت ميان فرزندان است. كودك انتظار دارد كه پدر و مادر در زندگي با
وي به عدالت رفتار كنند و از هرگونه تبعيض و تفاوت نابجا در مورد فرزندان پرهيز
كنند. در آموزههاي اسلامي بر رعايت عدالت و مساوات در برخورد عاطفي با فرزندان
تأكيد و سفارش فراوان شده است. پيامبر اكرم (ص) ميفرمايد: «ميان فرزندانتان عدالت
را رعايت كنيد، چنانكه دوست داريد آنان در احسان و لطف به شما به عدالت رفتار
كنند.»
7. ازدواج بهموقع: ازدواج گامي محكم و
مقدس براي تشكيل نهاد خانواده است كه ماية آرامش زن و مرد است و سبب كرامت و شرافت
انسان ميشود. نقش والدين در اين زمينه و براي پيشگيري از انحرافات اخلاقي جوانان،
نقش مهم و اساسي است. آنها ميتوانند با اقدام بهموقع براي ازدواج فرزندانشان
زمينة مناسب و لازم را فراهم كرده و به مسئوليت ديني و اخلاقي خود در برابر
فرزندان، عمل كنند.(14)
پينوشتها:
1. واحدی، 1390.
2. سيدرضي، 1374، ترجمه و
شرح نهجالبلاغه،
نامه 31.
3. واحدی،1390.
4. يثربي كاشاني، 1384.
5. ذوعلم،1390.
6. کلینی، 1365، الکافی، ج6، ص 18.
7. ترکمندی،1390.
8. آمدي، 1337، غررالحكم و دررالكلم، ص317.
9. مجیدی، 1379، نهجالفصاحه، حدیث 112، ص44.
10. مجیدی، 1379، نهجالفصاحه.
11ـ آمدی، 1337،
غررالحکم و دررالکلم.
12ـ ترکمندی،1390.
13. محمدي ريشهري، 1377، میزان الحکمه، ج4، ص38.
14. ترکمندی، 1390.
سوتیتر 1: یکی از راههایی که کودک میتواند بهوسیلة آن صاحب عاداتی نیک و
رفتاری پسندیده شود، داشتن الگوی مناسب است. بهترین الگو برای کودک، خانواده و در
خانواده پدر و مادر در رتبه نخست قرار دارند
سوتیتر 2: غریزة تقلید یکی از غرایز
نیرومند و ریشهدار انسان است که خانواده و بهخصوص والدین باید از آن، کمال بهره
را بگیرند و تربیت دینی را به این روش به کودک خود بیاموزند
سوتیتر 3: عشق کلید تربیت دینی است. کسب فضایل اخلاقی
باید بهواسطة عشق به خداوند حاصل شود. انسان کامل کسی است که بتواند گرایشهای
والای انسانی، همچون کمالطلبی، حقیقتجویی، خداجویی، علمطلبی، عدالتخواهی و…
را در خود کشف کند و بپروراند