حجتالاسلام سیدجواد حسینی
آغاز سخن:
ناطقه مرا مگر روح قدس مدد كند
تا كه ثناي حضرت سيّده نساء كند
نفخه قدس بوي او، جذبه انس خوي
او
منطق او خبر ز «لا ينطق عن هوي»
كند
«مفتقرا» متاب رو از در او به
هيچ سو
ز آنكه مس وجود را فضه او طلا
كند
در عظمت و بزرگی حضرت زهرا
«س» همین بس که در نسب خانوادگی شهره جهان است، زیرا پدری چون حضرت محمد«ص»، اولین
فرد جهان هستی در كمال و فضائل و مادری چون خدیجه كبری«ع» یكی از زنهای كامله
جهان هستی و دومین مسلمان و فداكارترین فرد در راه اسلام و همسری چون امیرمؤمنان
علی«ع» كه به منزله جان پیامبر«ص» و برترین انسان بعد از ایشان است و فرزندانی چون
حسنین«ع» و زینبین«س» دارد. به راستی كجا میتوان خانهای جز خانه گلی فاطمه یافت
كه چنین انسانهای بزرگی در آن جمع شوند.
امام صادق «ع» فرمود: «او
صدیقه كبری است كه قرنهای گذشته بر محور شناخت او دور زده است.»(1)
چگونه میتوان او را شناخت،
در حالی كه خدای متعال به پیامبر اكرم«ص» فرموده است: «یا احمد لولاك لما خلقت
الافلاك ولولا علی لما خلقتك ولولا فاطمه لما خلقتكما؛(2) ای پیامبر! اگر
تو نبودی هستی را نمیآفریدم و اگر علی نبود تو را خلق نمیكردم و اگر فاطمه نبود،
شما دو نفر را به وجود نمیآوردم.»
پیامبر گرامی اسلام درباره او
فرمود: «اگر [خوبیها و] زیباییها به صورت انسانی درآید، او فاطمه خواهد بود،
بلكه او برتر [از آن] است؛ بهراستی كه دخترم فاطمه برترین انسان روی زمین از نظر
عنصر و ذات و از نظر شرافت وبزرگواری است.»(3)
مهدی صاحب الزمان«عج»، فاطمه«ع»
را الگو و مقتدای خویش میداند و میفرماید: «و فی ابنه رسول الله لی اسوه حسنه،
وسیردی الجاهل رداءه عمله و سیعلم الكافر لمن عقبی الدار؛(4) دختر رسول
خدا«ص» زیباترین الگو برای من است، و به زودی نادان، پستی عمل خویش را خواهد دید
و كافران درمییابند كه پایان كار به نفع چه كسی است.»
و امام صادق«ع» او را لیله القدر
نامید.(5)
اعترافات محققین اهل سنت
1ـ ابن صباغ مالكی: «در
افتخار فاطمه همین بس كه دختر پیامبر«ص» خیرالبشر است، فاطمهای كه ولادتش پاک و
سیده است به اتفاق همه مسلمین.»(6)
2ـ محمد بن طلحه شافعی: «دقت
كن در آیه مباهله(7) و ترتیب و عبارات آن و اشاراتی كه به علو مقام
فاطمه دارد و چگونه او در وسط قرار گرفته است تا مقام و منزلت او بیشتر روشن
گردد.»(8)
3. عباس محمود، العقاد
المصری: «در هر دینی یك چهره از زن كامله وجود دارد كه همه او را تقدیس میكنند و
گویا او نشانه خداوند بین مردان و زنان است. در مسیحیت چهره مریم پاكدامن و در
اسلام لاجرم آن چهره كامله فاطمه بتول است».(9)
4. دكتر علی ابراهیم حسن: «در
زندگی فاطمه انواع عظمتها را میبینیم كه این عظمتها را همچون بلقیس و… از راه
داشتن قصر و ثروت و زیبایی ظاهری به دست نیاورده است. و همچون عایشه، شهرت خویش را
از راه رهبری جنگجویان (در جنگ جمل) و رویارویی با مردان به چنگ نیاورده، بلكه از
راه حكمت و بزرگی شخصی خود، عالم را از حكمت و عظمت پر کرده است. حكمتی كه مرجعش
كتب فلاسفه و علما نیست. بزرگی كه ریشهاش پادشاهی و ثروت نیست، بلكه از درون جانش
و كمالات نفسش ریشه میگیرد.(10)»
فضائل حضرت زهرا«س»
در اینجا به برخی از فضائل
حضرت فاطمه«ع» اشاره میشود:
1ـ نور فاطمه«س»
پیامبر اكرم«ص» فرمود: «خلق
نور فاطمه «ع» قبل ان تخلق الارض و السماء فقال بعض الناس: یا نبیالله! فلیست هی
انسیه؟! فقال: فاطمه حوراء انسیه؛(۱۱) نور فاطمه قبل از خلقت زمین و
آسمان آفریده شد، بعضی از مردم عرض كردند: »ای پیامبر خدا! پس زهرا از آدمیان نیست؟»
فرمود: «فاطمه حوریه بشری است.»
پیامبر اكرم«ص» در جای دیگر
فرمود: «لما خلق الله الجنه خلقها من نور وجهه، ثم اخذ ذالك النور فقذفه فاصابنی
ثلث النور، و اصاب فاطمه ثلث النور، واصاب علیا و اهل بیته ثلث النور؛ فمن اصابه
من ذلك النور اهتدی الی ولایه محمد، ومن لم یصبه من ذلك النور ضل عن ولایه آل محمد«ص»،
«خداوند بهشت را از نور وجود خود آفرید، سپس آن را برگرفته و رها كرد. پس یك سوم
آن به من [پیامبر«ص» و یك سوم آن به فاطمه
و ثلث باقیمانده به علی «ع»و اهلبیت او اصابت كرد. پس هر كس كه از آن نور به او
برسد، به ولایت آل محمد«ص» رهنمون میشود، و هر كس از آن نور به او نرسد، از ولایت
آل محمد«ص» گمراه میشود [و به بیراهه خواهد رفت].»(۱۲)
2ـ چرا فاطمه؟
یونس میگوید، امام صادق«ع» فرمود:
«لفاطمه«ع» تسعه اسماء عندالله عزوجل: فاطمه، والصدیقه، والمباركه، والطاهره،
والزكیه، والراضیه، والمرضیه والمحدثه والزهراء ثم قال«ع» اتدریای شیء تفسیر فاطمه؟
قلت اخبرنی یا سیدی، قال: فطمت من الشر؛(۱۳)
همچنین برای وجه تسمیه فاطمه«ع»
وجوه دیگری نقل شده است كه عبارتند از:
1ـ فاطمه از اسم خداوند یعنی
فاطر گرفته شده است.(۱۴)
2ـ چون دوستان و شیعیان او از
آتش جهنم در اماناند.(۱۵)
3ـ چون از عادت ماهانه بریده
و منقطع بوده است.(۱۶)
3ـ نیایش زهرا«س»
امام صادق«ع» فرمود: «كانت
اذا قامت فی محرابها زهر نورها لاهل السماء كما یزهر الكواكب لاهل الارض؛(۱۷)
هرگاه فاطمه«ع» در محراب عبادتش میایستاد، نور او برای اهل آسمان میدرخشید؛
آنگونه كه ستارگان برای اهل زمین میدرخشند.»
امام حسن«ع» فرمود:
«ما كان فیالدنیا اعبد من
فاطمه«س» حتی تورم قدماها؛ (۱۸) عابدتر از فاطمه در دنیا نبود، [آنقدر
عبادت كرد] كه پاهای [مباركش] ورم كرد.»
4ـ نیت خالص فاطمه«س»
از حسین بن روح سؤال شد:
پیامبر اسلام«ص» چند دختر داشت؟ گفت: چهار دختر. سؤال شد: كدامیك برتر بود؟ گفت:
فاطمه؛ به خاطر اینكه وارث [علم] نبی بود و نسل پیامبر«ص» از طریق او انتشار یافت
و خداوند این دو خصلت را به خاطر اخلاص او عنایت فرمود. (۱۹)
5ـ تسبیح فاطمه«س»
از علی«ع» نقل شده است كه:
یكی از پادشاهان عجم بردهای به پیامبر هدیه نمود، من به فاطمه گفتم نزد رسول خدا
برو و خدمتگزاری برای خود درخواست كن. زهرا نزد رسول خدا رفت و این موضوع را با
ایشان در میان گذارد، پیامبر«ص» فرمودند: فاطمه جان! چیزی به تو دهم كه برایت از
خادم و آنچه در دنیاست بهتر باشد؛ بعد از نماز، 34 بار اللهاكبر و 33 مرتبه
الحمدلله و 33 بار سبحانالله بگو.
آنگاه این اذكار سهگانه را
با «لاالهالاالله.» پایان بخش، و این برای تو از آنچه خواستهای و از دنیا و آنچه
در دنیاست بهتر خواهد بود. (۲۰)
امام صادق«ع» در فضیلت تسبیحات حضرت زهرا«س» فرمود:
«من سبح تسبیح فاطمه الزهرا«س» قبل ان یثنی رجلیه من صلاه الفریضه غفرالله له؛ (۲۱)
هر كس تسبیح فاطمه را قبل از آنكه از حالت نماز فارغ شود بگوید؛ خداوند او را میآمرزد.»
و همچنین امام صادق«ع» بارها
میفرمودند: «تسبیح فاطمه«س» فی كل یوم فی دبر كل صلاه احب الی من الف ركعه فی كل
یوم؛ (۲۲) تسبیح فاطمه زهرا«س» درهر روز بعد از هر نماز نزد من محبوبتر
از هزار ركعت نماز در هر روز است.»
و نیز فرمودند: «منالذكر
الكثیر الذی قالالله عزوجل «واذكروا الله ذكرا كثیرا»؛ (۲۳) تسبیح
فاطمه زهرا«س» مصداق ذكر كثیری است كه خداوند فرمود: خدا را یاد كنید، یاد كردنی
بسیار.»
6ـ محدثه بودن زهرا«س»
دانشمندان شیعه و سنی
بالاتفاق معتقدند كه بعد از پیامبر اسلام یقیناً بشر محدث وجود داشته است، منتهی
در مصداق اختلاف است. در تعریف محدث میگویند: «المحدث یسمع الصوت ولا یری شیئا؛ (۲۴)
محدث صدای فرشته را میشنود، ولی چیزی را نمیبیند.»
امام صادق«ع» فرمود: «فاطمه
بعد از رحلت پیامبر اكرم«ص» 75 روز بیشتر زنده نماند و غم جانسوز داغ پدر قلب او
را لبریز كرده بود، به این جهت جبرئیل پی در پی به حضورش میرسید، و او را در عزای
پدر تسلیت میگفت.» (۲۵)
در زیارتنامه حضرت فاطمه«س» هم
میخوانیم: «السلام علیك ایتها المحدثه العلیمه.» (۲۶)
7ـ بخشش زهرا«س»
بهترین و برترین انفاق آن است
كه از محبوبترین چیز انفاق شود و انفاقهای فاطمه«ع» چنین بود، كه به دو نمونه
اشاره میشود.
الف) گردنبند پربركت
جابربن عبدالله انصاری میگوید:
«روزی نماز عصر را با پیغمبر«ص» خواندیم. ناگاه پیرمردی خدمت رسول خدا رسید كه
لباس كهنهای پوشیده بود و از شدت پیری و ناتوانی نمیتوانست بر جای خودش قرار
گیرد. عرض كرد: «یا رسولالله! گرسنهام، سیرم كن. برهنهام، لباسی به من عطا كن.
تهیدستم، چیزی به من بده.» رسول خدا«ص» فرمود: «من كه اكنون چیزی ندارم، ولی تو را
به جایی راهنمایی میكنم، شاید حاجتت برآورده شود.» سپس به بلال فرمود: «پیرمرد
ناتوان را به خانه فاطمه هدایت كن». او بعد از ورود به خانه زهرا«س» سلام و نیاز
خود را بیان کرد. فاطمه گلوبندی را كه پسر عمویش به وی اهداء کرده بود، به او داد
و فرمود: «بفروش و زندگی خود را بدان اصلاح كن».
پیرمرد برگشت و جریان را خدمت
پیغمبر عرض كرد. آن حضرت گریست و فرمود: «گردنبند را بفروش تا خدا به بركت عطای دخترم
برای تو گشایشی فراهم سازد.» پیرمرد بعد از فروش گردنبند، به پیامبر«ص» عرض كرد: «به
بركت عطای فاطمه«ع» بی نیاز شدم.» (۲۷)
ب) لباس عروسی
صفوری شافعی از ابن جوزی نقل
میكند كه رسول خدا«ص» در شب عروسی فاطمه«س» برای او پیراهن تازهای آماده كردند.
جامهای كهنه و وصلهدار نیز در نزد ایشان بود. سائلی در زد و گفت: «از خانه رسول
خدا«ص» جامهای كهنه میخواهم.» فاطمه میخواست جامه كهنه را بدهد، ولی سخن خدا به
یادش آمد كه میفرماید: «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون.» ؛ «به نیكویی
نخواهید رسید مگر اینكه از آنچه دوست دارید انفاق كنید.»
پس جامه نو را به وی داد.
وقتی هنگام زفاف حضرت شد، جبرئیل به محضر رسول خدا«ص» آمد و عرض كرد: «یا رسولالله!
پروردگارت سلام میرساند و مرا نیز فرمان داده كه به فاطمه«س» سلام برسانم و برای
وی توسط من جامهای از دیبای سبز از جامههای بهشتی فرستاده است.
8ـ مقام شفاعت
1ـ پیامبر اسلام خطاب به امام
حسن و امام حسین«ع» فرمود: «انتما الامامان ولامكما الشفاعه؛(۲۸) شما
دو نفر (حسنین) امام هستید و برای مادر شما شفاعت است.»
2ـ پیامبر اسلام«ص» فرمود: «وقتی
روز قیامت شود، از باطن عرش ندا میرسد که ای اهل قیامت! چشمهای خویش را پایین
افكنید تا فاطمه دختر محمد با پیراهن خضاب شده به خون حسین عبور كند. در آن عرصه حضرت
فاطمه پایه عرش را میگیرد و عرضه میدارد: پروردگارا! تو جبار عادلی. بین من و
كسانی كه فرزندان مرا كشتند قضاوت فرما. رسول اكرم«ص» فرمودند: «به حق خدای كعبه
سوگند كه پروردگارم به سنت من حكم خواهد فرمود.
آنگاه زهرا«س» عرضه میدارد:
«اللهم اشفعنی فیمن بكی علی مصیبته؛ پروردگارا به من اجازه شفاعت كسانی را بفرما
كه در مصیبت حسینم گریه كردهاند» و خدای تعالی اذن شفاعت آنان را به ایشان عنایت
میفرماید.» (۲۹)
3ـ جابربن عبدالله انصاری میگوید:
به حضرت باقر«ع» عرض كردم: «فدایت شوم، یابن رسولالله! برای من حدیثی در فضیلت
جدهات فاطمه زهرا بفرمایید تا هنگامی كه آن را برای شیعیان بیان میكنم خوشحال
گردند. امام باقر«ع» فرمود: پدرم و او از جدم، از رسول خدا«ص» نقل میفرمود كه: در
روز قیامت برای انبیاء و رسل منبرهایی از نور برپا میشود و منبر من در روز قیامت
از همه بلندتر است. آنگاه خداوند میفرماید: «خطبه بخوان»، پس خطبهای بخوانم كه
احدی از انبیاء و رسل مانند آن را نشنیده است. پس برای اوصیاء نیز منبرهایی از نور
برافراشته میشود و در میان آنها منبری برای وصی من علیبن ابیطالب نصب میگردد
كه از همه بلندتر است؛ آنگاه خداوند به علی«ع» میفرماید خطبه بخوان، پس خطبهای
میخواند كه احدی از اوصیاء مانند آن نشنیده است.
آنگاه برای فرزندان انبیاء و
رسل منبرهایی از نور نصب میگردد، پس برای دو فرزند و نوه و دو ریحانه ایام حیاتم
(حسنین«ع») منبری برپا میشود و به آنان گفته میشود خطبه بخوانید و آن دو خطبههایی
میخوانند كه هیچ یك از فرزندان انبیاء و رسل مانند آن را نشنیدهاند.
آنگاه منادی كه جبرئیل است
ندا میدهد: فاطمه دختر محمد«ص» كجاست؟ آنگاه فاطمه«ع» برمیخیزد، [تا اینكه
فرمود:] خدای تعالی میفرماید: «ای اهل محشر! كرامت و بزرگواری از آن كیست؟» محمد
و علی و حسنین«ع» عرض میكنند: «برای خدای واحد قهار. آنگاه خداوند میفرماید: ای
اهل محشر! من امروز كرامت و بزرگی را برای محمد و علی و فاطمه و حسنین«ع» قرار
دادم.
ای اهل محشر! سرها را پایین
افكنده و چشمها را ببندید، این فاطمه است كه به سوی بهشت میرود. آنگاه جبرئیل
شتر بهشتی میآورد، در حالی كه دو طرفش را دیباج آویزان كردهاند و مهار آن از
لؤلؤ تازه است. حضرت بر آن سوار میشوند و خدای متعال صدهزار فرشته را در طرف راست
و صدهزار فرشته در سمت چپ وی میفرستد، و صدهزار فرشته را مأمور میفرماید تا حضرت
فاطمه«س» را روی بالهای خود سوار كنند تا ایشان را به در بهشت برسانند. وقتی كه
به در بهشت میرسند، حضرتش میایستد، خدای متعال میفرماید: «ای دخت حبیب من! چرا
توقف كردی و حال آنكه من تو را امر كرده بودم به بهشت من درآیی؟» حضرت صدیقه«س»
عرض میكند: «پروردگارا دوست میدارم كه ارزش و قدر و قیمت من در مثل چنین روزی
شناخته شود». خداوند میفرماید: «یا بنت حبیبی! ارجعی فانظری من كان فی قلبه حب لك
او لاحد من ذریتك خذی بیده فادخلیه الجنه!؛ ای دختر حبیب من! برگرد و بنگر هر كه
در قلبش محبت تو و یا محبت یكی از فرزندان تو باشد، دستش را بگیر و او را داخل
بهشت نما.»
حضرت باقر«ع» فرمود: «والله ای
جابر! در آن روز حضرت زهرا«س» شیعیان و دوستانش را برمیگزیند و انتخاب میكند،
همانگونه كه پرنده دانه نیكو را از دانه بد جدا میكند. وقتی كه شیعیان سیده زنان
دو عالم به آن بزرگوار نزدیك و بر در بهشت میآیند، خدای تعالی در قلب آنان چنین
میافكند كه در آنجا بایستند. وقتی میایستند خداوند میفرماید: «ای دوستان من!
توقف شما برای چیست؟» و حال آنكه فاطمه دخت حبیب من شفاعت شما را نموده است؟ پاسخ
دهند: پروردگارا ما دوست داریم كه در چنین روزی ارزش و منزلتمان شناخته شود.
خداوند میفرماید: «ای دوستان من! برگردید و ببینید چه كسی به خاطر آنكه شما
فاطمه را دوست میداشتید، شما را دوست میداشت؟ چه كسی به شما به خاطر دوستی فاطمه
زهرا«س» غذا داد؟ چه كسی شما را به خاطر دوست داشتن فاطمه«س» لباس پوشانید؟ چه كسی
به شما به خاطر دوستی فاطمه«س» شربتی نوشانید؟ چه كسی به خاطر فاطمه«س» و دوستی
وی، غیبت غیبتكنندهای را از شما رد كرد؟ پس دستش را بگیرید و او را وارد بهشت
نمایید (۳۰)
پینوشت:
1ـ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، (بیروت، داراحیاء التراث
العربی)، ج 43، ص 105.
2ـ علامه مرندی، ملتقی البحرین، ص 14؛ ر. ك: میرجهانی، الجنه
العاصمه، ص 148؛ صالح بن عبدالوهاب العرندس، كشف اللآلی، به نقل از فاطمه زهرا«س»،
بهجه قلب المصطفی، رحمانی همدانی (تهران، نشر المرضیه، دوم، 1372) ص 9.
3ـ حموینی، فرائد السمطین، ج 2، ص 68.
4ـ بحارالانوار، (پیشین)، ج 53، صص 179- 180.
5ـ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، (داراحیاء التراث العربی)، ج
43، ص 65.
6ـ الفصول المهمه (بیروت)، ص 143.
7ـ آلعمران، 61.
8ـ مطالب السئول، چاپ ایران، ص 6 و 7.
9ـ توفیق ابواعلم، اهل البیت، ص 128.
10ـ علامه دخیل، فاطمه الزهراء ، ص«ع» 171.
۱۱ـ عبدالله بحرانی، العوالم، (قم مدرسه المهدی)، ج 6، ص 9.
۱۲ـ بحارالانوار، (پیشین)، ج 43، ص 44.
۱۳ـ بحار (پیشین)، ج 43، ص 10.
۱۴ـ همان، ص 65.
۱۵ـ همان، ص 16.
۱۶ـ همان، ص 16.
۱۷ـ همان، ص 12.
۱۸ـ همان، ص 49.
۱۹ـ همان، ص 37.
۲۰ـ سیدمحمدكاظم قزوینی، فاطمه الزهراء از ولادت تا شهادت،
ترجمه دكتر حسین فریدونی، نشر آفاق، چاپ سوم، 1365، ص 224.
۲۱ـ كلینی، الكافی، ج 2، ص 342.
۲۲ـ حسین طبرسی، مكارم الاخلاق، (بیروت، مؤسسة الاعلمی)، ص
281.
۲۳ـ وسائل الشیعه، حر عاملی، (داراحیاء التراث العربی) ، ج 4،
ص 1022.
۲۴ـ بحارالانوار، پیشین، ج 26، ص 75 – 76.
۲۵ـ همان، ج 14، ص 206 و ج 43، ص 78.
۲۶ـ اصول كافی، ج 1، ص 241 و بحارالانوار، ج 22، ص 546، و ج
26، ص 41.
۲۷ـ بحار، ج 97، ص 195.
۲۸ـ همان، ج 43، ص 56.
۲۹ـ كشف الغمه، ج 1، ص 506.
۳۰ـ اسد الغابه، ج 5، ص 523؛ گنجی شافعی، كفایه الطالب، ص 212؛
ذهبی، میزان الاعتدال، ج 2، ص 18؛ همدانی، موده القربی، 104.
۳۱ـ بحارالانوار، (پیشین)، ج 8، ص 51؛ تفسیر فرات بن ابراهیم
كوفی، ص 113.
سوتیترها:
1ـ در عظمت و بزرگی
حضرت زهرا«س» همین بس که در نسب خانوادگی شهره جهان است، زیرا پدری چون حضرت محمد«ص»،
اولین فرد جهان هستی در كمال و فضائل و مادری چون خدیجه كبری«س»یکی از زنهای كامله
جهان هستی و دومین مسلمان و فداكارترین فرد در راه اسلام و همسری چون امیرمؤمنان علی«ع»
که به منزله جان پیامبر«ص» و برترین انسان
بعد از ایشان است و فرزندانی چون حسنین«ع» و زینبین«س» دارد. به راستی كجا میتوان
خانهای جز خانه گلی فاطمه یافت كه چنین انسانهای بزرگی در آن جمع شوند.
2ـ پیامبر اكرم«ص»
فرمود: «خلق نور فاطمه«س» قبل ان تخلق الارض و السماء فقال بعض الناس: یا نبی الله!
فلیست هی انسیه؟! فقال: فاطمه حوراء انسیه؛ نور فاطمه قبل از خلقت زمین و آسمان آفریده
شد، بعضی از مردم عرض كردند: »ای پیامبر خدا! پس زهرا از آدمیان نیست؟» فرمود: «فاطمه
حوریه بشری است.»
3ـ از علی«ع» نقل
شده است كه: یكی از پادشاهان عجم بردهای به پیامبر هدیه نمود، من به فاطمه گفتم نزد
رسول خدا برو و خدمتگزاری برای خود درخواست كن. زهرا«س» نزد رسول خدا رفت و این موضوع
را با ایشان در میان گذارد، پیامبر«ص» فرمودند: «فاطمه جان! چیزی به تو دهم كه برایت
از خادم و آنچه در دنیاست بهتر باشد، بعد از نماز، 34 بار اللهاكبر و 33 مرتبه الحمدلله
و 33 بار سبحانالله بگو».