ماهیت تعارضات مذهبی،در غرب آسیا و شمال افریقا
دکتر محمدصادق کوشکی
۱ـ وهابیت و
سلفیگرایی افراطی پدیدههایی نیستند که مقبول فرهنگ لیبرال حاکم بر نظام سرمایهداری
باشند و در نهایت با این فرهنگ و نظام به تعارض خواهند رسید، اما آمیخته شدن
وهابیت و سلفیگری افراطی با قدرت و سیاست در شرایط کنونی باعث شده تا تمدن سرمایهداری
غرب از این دو پدیده (که برخی این دو را یکی میپندارند) به عنوان ابزار جهت اعمال
سیاستها و اجرای برنامههای خود در سطح منطقه و جهان بهرهبرداری کند.
۲ـ تعارض ماهوی
اسلام ناب و تمدن سرمایهداری غرب از جمله بدیهیات متفقالطرفین است (یعنی هر دو
طرف معارضه به این تعارض واقف و معترفند). اما در شرایط فعلی غرب ترجیح میدهد با
ایستادن در کنار وهابیت و سلفیگرایی افراطی و با استفاده از امکانات و نیرو و
اقتدار برخی نظامها و دولتهای نزدیک به وهابیت و سلفیگرایی افراطی، تعارض خود
با اسلام ناب را به شیوهای خشونتآمیز فیصله دهد.
۳ـ در دو سال
اخیر، سوریه صحنه کاملی از این راهبرد جهان
غرب است. غربیها تمایل دارند از شر القاعده و ملحقات آن (نمادی از وهابیت
و سلفیگری افراطی) راحت شوند، اما بیش از آن به فکر تضعیف و تخریب محور مقاومت
شکل گرفته حول محور اسلام ناب مجسم در انقلاب اسلامی نیز هستند.
عربستان، قطر و
ترکیه به عنوان بازوهای اجرایی این طرح، سرمایههای مالی و بهویژه انسانی وهابیت
و سلفیگری افراطی را به عرصه نبرد سوریه هدایت میکنند و با حمایت از این روند،
هم انرژی و امکانات و توجه محور مقاومت و انقلاب اسلامی را دچار فرسایش میکنند
(در حالی که این توان و امکانات و توجه میبایست و میتوانست در جهت مقابله با
رژیم صهیونیستی و سرمایهداری به کار گرفته شود) و هم در کنار تعقیب این هدف اصلی،
نیروهای متراکم ایجاد شده در جهان اسلام (وهابیون و سلفیون افراطی) را که در آیندهای
میانمدت تعارض خود با تمدن غرب را نشان خواهند داد، به ورطه نابودی میکشانند، در
حالی که اگر غرب میخواست به صورت مستقیم وارد معارضه با روند انقلاب اسلامی یا
مقابله با وهابیون و افراطیون سلفی شود متحمل هزینههایی سنگین میشد، در عین حال
که نتایج درخوری هم به دست نمیآورد! (افغانستان، عراق و لبنان عرصههاییاند که
سرمایهداری غرب به صورت مستقیم وارد مقابله با افراطیون وهابی و سلفی و تفکر
انقلاب اسلامی شد و علیرغم هزینههای سنگین مالی و جانی به نتایج موردنظر خود دست
پیدا نکرد).
۴ـ همین الگو هم
در سایر نقاط جهان اسلام (پاکستان، لیبی، مصر، تونس و…) پیاده شده است. در پاکستان
فرسایش توان شیعیان انقلابی به عهده افراطیون وهابی و سلفی نهاده شده و خشونت بیحد
و حصر از سوی این جماعت برای تحقق دو هدف اعمال میشود. نخست تضعیف توانمندیهای
شیعیان انقلابی و دیگر اجبار آنان به نشان دادن واکنش و تبدیل منازعه یکسویه فعلی
به منازعهای دوجانبه (مانند الگوی فعلی سوریه).
جنس خشونتهایی
که افراطیون وهابی ـ سلفی علیه شیعیان در پاکستان اعمال میکنند بهنوعی است که
احساسات عمومی شیعیان را جریحهدار میسازد و روحیه انتقام را در آنها زنده میکند تا افکارعمومی شیعیان، رهبران خود را
برای انتقامگیری و ورود به فاز مقابله زیر فشار قرار دهند و جنگ داخلی و نبرد
دوسویه شکل گیرد.
در بسیاری از
نقاط فوقالذکر وهابیون و افراطیون سلفی تحت مدیریت مستقیم و غیرمستقیم جهان
استکبار به دنبال شعلهور ساختن آتش منازعه میان خود و حامیان تفکر انقلاب اسلامیاند.
در تونس، لیبی و مصر این روند به شکلی محسوس قابل مشاهده است.
۵ـ لازم به ذکر
است جنس معارضه افراطیون سلفی ـ وهابی با سرمایهداری غرب با جنس مقابله اسلام ناب
و نظام استکبار کاملاً متفاوت است. تعارض پدیده وهابیت و سلفیگری افراطی با فرهنگ
لیبرال غرب تعارضی سطحی است، به این معنا که اموری مانند شرب خمر و بیحجابی و
امثالهم، اوج تعارض افراطیون سلفی ـ وهابی با تمدن غرب است، حال آنکه تفکر انقلاب
اسلامی تعارضی مبنایی و عمیق (از حوزه تفکر تا سطحیترین رویهها) با فرهنگ لیبرال
و نظام سرمایهداری دارد، اما به هر حال هر دو حوزه (اسلام ناب و سلفیگری افراطی)
در مواجهه با تمدن غرب در حالت تعارض قرار دارند.
۶ـ در چنین
فضایی است که تفکر انقلاب اسلامی برای برهم زدن این طرح (جنگ مذهب علیه مذهب) و
سوق دادن همه نیروهای جهان اسلام به سمت و سوی معارضه با نظام سرمایهداری و فرهنگ
لیبرال غرب، باید طرح وحدت بر مبنای محکمات قرآنی را سرلوحه خود قرار دهد، زیرا با
تمسک به نقاط مشترک قرآنی میتوان بخش اعظم نیروی اسیر در محور وهابیت و سلفیگری
را به جای معارضه با تفکر انقلاب اسلامی به مواجهه با فرهنگ لیبرال غرب واداشت.
آیات مقابله با کفار، آیات مربوط به حلال و حرامهای اجتماعی و آیات مربوط به
عبادات متفق علیه میان فریقین از جمله مبانی محکم قرآنی هستند که باید مورد توجه
قرار گیرند.
از سوی دیگر
خودداری از دادن بهانه به دست جریان افراطی وهابی ـ سلفی برای ورود به تعارض با
تفکر انقلاب اسلامی لایه دیگری است که میتواند به بیاثر شدن طراحی نظام استکباری
غرب در ایجاد جنگ مذهب علیه مذهب منجر شود.
در این راستا
فتاوای وحدتبخش حضرت امام در باره نحوه عملکرد حجاج بیتالله الحرام و فتوای مقام
معظم رهبری درخصوص منع اهانت به مقدسات اهل سنت، نمونههایی موفق از تلاش جبهه
انقلاب اسلامی در مسیر خودداری از درگیری با افراطیون سلفی ـ وهابی و سوق دادن
جهان اسلام به سمت و سوی تعارض با جبهه جهانی استکبار هستند و تداوم این مسیر میتواند
آیندهای روشن برای جهان اسلام و تعارضاتی سخت را برای نظام سرمایهداری غرب ایجاد
کند.
سوتیتر:
فتاوای وحدتبخش
حضرت امام در باره نحوه عملکرد حجاج بیتالله الحرام و فتوای مقام معظم رهبری درخصوص
منع اهانت به مقدسات اهل سنت، نمونههایی موفق از تلاش جبهه انقلاب اسلامی در مسیر
خودداری از درگیری با افراطیون سلفی ـ وهابی و سوق دادن جهان اسلام به سمت و سوی تعارض
با جبهه جهانی استکبار هستند.