سبک زندگی مؤمنانه
حضرتآیتالله جوادیآملی
تدوین:حجتالاسلام والمسلمین مصطفیپور
هر
انسانی بر اساس رفتاری که از خود ظاهر میسازد، شخصیت و هویت خود را نشان میدهد،
زیرا رفتار انسان برخاسته از انگیزههای اوست و انگیزهها برخاسته از نیازها و
نیازها برخاسته از آگاهیهای آأمی هستند.
انسان
در زندگی اهدافی دارد و با مشکلاتی مواجه میشود و برای اینکه بتواند به آن اهداف
برسد و بر آن مشکلات غلبه کند، نیازمند یک خطمشی کلی است که به او در این زمینه
کمک کند. برنامه کلی و خطمشی اصولیای را که انسان را به آن هدف میرساند و راه
برونرفت از مشکلات را به او مینمایاند، میتوان سبک زندگی نامید.
سبک
زندگی عبارت است از مشی کلی فرد در جهت رسیدن به اهداف و غلبه بر مشکلات،(۱)
سبک زندگی شیوهای است که فرد اهداف خود را از آن طریق دنبال میکند.(۲)
برخی
سبک زندگی در فرد را از شکلگیری تا پیامدها و آثار آن به درختی تشبیه کردهاند که
ریشهها و تنه و شاخهها و سرشاخههائی دارد. مجموعه اجزای این درخت با همدیگر و
با محیط در تعاملاند و بر هم تأثیر میگذارند.(۳)
قرآن
کریم کتابی است برای هدایت انسان در تمام ابعاد زندگی: «انزل فیه القرآن هدی للناس(۴)
قرآن برای هدایت عموم انسانهاست و در ماه رمضان نازل شده است». اما برخی از انسانها از پذیرش تعالیم قرآن اعراض میکنند و
زندگی کافرانهای را در پیش میگیرند. آنها هدفی ندارند تا برای رسیدن به آن تلاش
کنند، اما بسیاری از انسانها به تعالیم قرآن روی میآورند و درمییابند که آفرینش
هدفدار است و لذا زندگی آدمیان نیز هدفی دارد و انسان باید تلاش کند تا به آن هدف
نائل شود و اگر در زندگی با مشکلی مواجه شد، تلاش کند تا بر آن غلبه نماید. از
این جهت قرآن در سراسر سور و آیات، یک خطمشی اصولی را برای این منظور مشخص کرده
است.
قرآن در
آغاز سوره مومنون از حتمی بودن فلاح و رستگاری مؤمنان سخن میگوید و به بیان هفت
ویژگی میپردازد و میفرماید: «قد افلح المؤمنون»: مؤمنان حتماً رستگار میشوند و
به هدف نهایی خود در تمام ابعاد میرسند.
افلح از
ماده «فلح و فلاح» در اصل به معنای شکافتن و بریدن است و به هر نوع پیروزی و رسیدن
به خوشبختی اطلاق شده است. افراد پیروز در زندگی هدفی دارند و موانعی در مسیر آنان
قرار دارد، اما آن موانع را از سر راه برمیدارند و راه خود را به سوی هدف هموار
میکنند و پیش میروند. انسان مومن در حقیقت به ثمره درخت حیات نائل میشود.
حال
باید دید چه رفتارهائی نشانه و سبک زندگی یک فرد مؤمن است؟ قرآن این رفتارها را
این گونه برمیشمرد:
۱ـ
رابطه قلبی با خدا از طریق نماز خاشعانه
اولین
ویژگی انسان مومن، برقراری ارتباط درونی با خدا از طریق نماز خاشعانه است: «الذین
هم فی صلاتهم خاشعون»؛(۵) مؤمنان کسانی هستند که نه تنها نماز میخوانند،
بلکه درنمازشان خاشعاند و با خلوص نیت و تواضع قلبی با خدا رابطه برقرار میکنند،
یعنی نماز آنها تنها الفاظ و حرکات بدون روح و معنا نیست، بلکه به هنگام نماز آن چنان
به پروردگار توجه میکنند که در برابر او از خود و هر چه که در اطراف آنهاست،
منقطع میشوند. به عبارت خلاصهتر، انسان مؤمن در نماز از غیر خدا میبرد و با
خدا پیوند پیدا میکند.
خشوع
انقیاد درونی همراه با ترس و بر دو قسم است:
الف)
خشوع عزیزانه: هر جا کلام خدا و اثر خدا ظهور کرد، خشوع عزیزانه است: «لو انزلنا
هذا القرآن علی جبل لرأیته خاشعاً متصدعاً من خشیه الله؛(۶) اگر این
قرآن را بر کوه نازل میکردیم، در برابر خدا و از ترس او خاضع میشد». مردان الهی
نیز عزیزانه خاشعاند.
ب) خشوع
ذلیلانه: خشوعی که براساس قهر و ذلت است: «یومئذ یتبعون الداعی لا عوج له و خشعت
الاصوات للرحمن فلا تسمع الا همسا؛(۷) آن روز که چنین شود همگان از
دعوت آن دعوتکننده بدون هیچگونه سرپیچی پیروی میکنند و صداها در برابر خدای رحمان
خاشع میشوند و جز صدایی آهسته نمیشنوی». یعنی عدهای از ترس مقهورانه و ذلیلانه
آرام سخن میگویند. کسی که خشوع عزیزانه را رها کند، دچار خشوع ذلیلانه میشود.
۲ـ گریز
از لغو و امور بیحاصل و پوچ
مؤمنان
در تمام حرکات و خطوط زندگی هدفی مفید و سازنده را پی میگیرند و از کارهای لغو بیحاصل
و بیهدف و بیفایده رو برمیگردانند: «والذین هم عن اللغو معرضون»؛(۸)
انسان مؤمن همان طور که مسئولیت انسان بودن او اقتضا میکند از انجام امور لغو
رویگردان است و فرصت ندارد به کارهای بیاساس بپردازد و عمر عزیز خود و دیگران را
بیهوده بر باد دهد. لغو گفتار و رفتاری است که فایده قابل ملاحظهای ندارد. قرآن
کریم میفرماید: «مردان الهی کسانیاند که نه خودشان به سراغ لغو میروند و نه لغو
به سراغ آنها میآید». برخی خود به مجلس گناه نمیروند، اما دوستان ناصالح آنها را
میبرند و لذا افزود: «رجال لاتلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله؛(۹)
مردان در آن خانهها تسبیح خدا میگویند و هیچ تجارت و هیچ خرید و فروشی آنان را
از یاد خدا و بر پا داشتن نماز و پرداختن زکات بازنمیدارد».
انسان
الهی و مؤمن از معاصی و گناهان و دروغ و دشنام و غنا و لهو و لعب دوری میکند.
۳ـ شرکت
در مسئولیتهای اجتماعی و تعاون همگانی
انسان
مؤمن، حقوق و تکالیف مالیای دارد که آنها را انجام میدهد و منبع خیر برای جامعه
است: «والذین هم للزکاه فاعلون؛(۱۰) آنها کسانی هستند که زکات را میپردازند».
با توجه
به اینکه سوره مؤمنان در مکه بر پیامبر نازل و زکات در مدینه بر مؤمنان واجب شد،
میتوان گفت: مراد از زکات، تزکیه نفس است، یعنی مؤمنان کسانی هستند که تزکیه نفس
میکنند، مگر اینکه مراد از زکات، انفاق و صدقات مستحبی باشد که مؤمنان با این کار
در واقع خود را تطهیر میکنند، چنان که در سوره توبه فرمود: «خذ من اموالهم صدقه
تطهرهم و تزکیهم؛(۱۱) از اموال اینها صدقه دریافت کن تا آنها را تطهیر
و تزکیه کنی». یعنی کسی که زکات پرداخت میکند با این کار، خود را پاک میکند.
۴ـ حفظ
پاکدامنی
انسان
مؤمن از آلودگی جنسی پرهیز میکند و عنان نفس خود را در اختیار دارد تا او را به
هر جائی نکشاند: «والذین هم لفروجهم حافظون الّا علی ازواجهم او ما ملکت ایمانهم
فانهم غیر ملمومین، فمن ابتغی ورا ذلک فاولئک هم العادون؛(۱۲) کسانی که
نیروهای جنسی خود را از آلودگی نگه میدارند و تنها در مورد همسران و کسانی که
برای آنها مشروع و مجاز است به کار میبرند که در این صورت بر آنها سرزنشی نیست.»
هر کسی غیر از این طریق بخواهد از قوای جنسی خود کسب لذت کند، از راه راست تجاوز
کرده است.
خدای
سبحان جهان را با نظام احسن آفریده و
غریزه جنسی را برای تداوم نسل در انسان قرار داده تا آدمی از آن بهرهبرداری مشروع
کند و لذا فرموده است که ارضاء این غریزه، در چهارچوب مشروع، هیچ مشکلی ندارد و
جایی برای سرزنش نیست، ولی اگر کسی خارج از چهارچوب مشروع، یعنی ازدواج بخواهد
غریزه جنسی خود را ارضا کند، مرتکب تعدی و تجاوز شده است.
از این
آیه استفاده میشود که تفریط در سرکوبی غریزه جنسی و افراط، یعنی استفاده از غریزه
جنسی در خارج از چهارچوب ازدواج هر دو محکوم و ممنوعاند و رعایت اعتدال و دوری از
افراط و تفریط هیچگونه ممنوعیتی ندارد.
۵ـ رعایت
امانت
یکی از
وظایف اجتماعی هر انسانی تلاش برای حفظ حقوق مردم و جلب اعتماد عمومی است که از
طریق اموری مانند صداقت و راستگویی و راستکرداری، امانتداری، رعایت عهد و پیمان و
امثال آن تحقق پیدا میکند. مؤمنان اگر بخواهند به اهداف انسانی و الهی خود در
جامعه نایل شوند، یکی از راههای آن ادای امانات مردم است. از این رو قرآن کریم
فرمود: «والذین هم لأماناتهم… راعون؛(۱۳) آنها کسانی هستند که رعایت
امانتهایی را که به عهده گرفتهاند، میکنند».
خدای
سبحان در قرآن، یکی از امتیازات انسان را در برابر مجموعه نظام هستی، پذیرش امانت
میداند. آنجا که فرمود: «انا عرضنا الامانه علی السموات والارض و الجبال فابین ان
یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان؛(۱۴) بهراستی ما امانت خود را
بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، ولی آنها سرباز زدند و از اینکه آن بار
سنگین را برگیرند امتناع کردند و هراسناک شدند، اما انسان به عهده گرفت».
از طرفی در سوره نساء فرمود: «ان الله یأمرکم ان
تؤدو الامانات الی اهلها؛(۱۵) خدا فرمان میدهد که امانتها را به
صاحبان آنها برگردانید.» این امانت معنای عامی دارد و امانت خدا، پیامبران الهی و
امانتهای مردمی را شامل میشود، لذا به هنگام واگذاری مسئولیت به افراد، باید
اهلیت و شایستگی آنها در نظر گرفته شود.
۶ـ
رعایت عهد و پیمان
یکی از
عوامل اعتماد عمومی که امروز از آن به عنوان سرمایه اجتماعی یاد میشود، رعایت عهد
و پیمانهاست: «والذین هم… و عهدهم راعون؛ مؤمنان کسانی هستند که اگر تعهدی را پذیرفتهاند
آن را رعایت میکنند».
یکی از
وظایف مؤمنان رعایت قراردادهاست: «یا ایهاالذین آمنوا اوفوا بالعقود؛(۱۶)
ای مؤمنان به قراردادهایتان وفا کنید» و: «و اوفوا بعهدالله اذا عاهدتم؛(۱۷)
به عهد خداوند وفا کنید هنگامی که عهد و پیمان بستید». مؤمن تعهدپذیر است و تعهدات
خود را به صورت دقیق اجرا میکند.
۷ـ
محافظت بر نمازها
مؤمنان دائماً
مراقبند که برنامهشان با خدا به صورت منظم برقرار باشد و بر نماز محافظت میکنند:
«والذین هم علی صلاتهم یحافظون؛(۱۸) آنها بر حفظ نمازهایشان کوشش میکنند».
از
آنجایی که نماز مهمترین رابطه خلق و خالق، برترین مکتب عالی تربیت، وسیله بیداری
روح و جان و نگهدارنده انسان از گناهان و بالاخره سرچشمه همه خوبیها و نیکیهاست،
بر مؤمنان است که از آن محافظت کنند و آن را در اوقات خود و با شرایط و آداب آن به
جا آورند.
نتیجهگیری
بر انسانی
که هدایت قرآن را پذیرفته و در صف مؤمنان قرار گرفته، لازم است که رفتار، کردار و
گفتار و اندیشههایش متفاوت باشد تا بتواند هویت مؤمنانه خود را معرفی کند و از
دیگران متمایز باشد. مؤمن سبک زندگی و رفتار خاص خود را دارد، لذا رابطهاش با خدا
همراه با خشوع و تواضع و دائمی است، برای سرمایههای وجودی خود ارزش قائل است و آنها
را بیهوده صرف نمیکند، دامنش را از آلودگی حفظ میکند، برای حفظ سرمایه اجتماعی
میکوشد، امانتدار و به تعهدات خود پایبند است و از نماز خود محافظت میکند. این
مؤمن به گفته قرآن وارث بهشت حق است: «اولئک هم الوارثون الذین یرثون الفردوس هم
فیها خالدون(۱۹) : مومنان بهشت برین را ارث میبرند و در آن جاودانه خواهند
ماند».
بر این
اساس، مؤمنان راستین در دنیا پیروزند و در قیامت با راهیابی به بهشت، وارث آن
خواهند بود. مؤمن راستین کسی است که سبک زندگی مؤمنانهای مبتنی بر اندیشهها و
اعتقادات توحیدی دارد، انگیزة او الهی و رفتار او هماهنگ با اوامر و نواهی خداست،
برای سرمایه عمر خود ارزش قائل است و از فرصت دنیا در جهت سعادت جاودان بهره میگیرد.
پینوشتها
۱ـ سبک زندگی اسلامی و ابزار سنجش آن، محمد
کاویانی ص ۸..
۲ـ همان، ۶۷.
۳ـ همان، ص ۸۶.
۴ـ بقره، ۱۸۵.
۵ـ المؤمنون، ۲.
۶ـ حشر، ۲۱.
۷ـ طه، ۱۰۸.
۸ـ المؤمنون، ۳.
۹ـ نور، ۳۷.
۱۰ـ المؤمنون، ۴.
۱۱ـ توبه، ۱۰۷.
۱۲ـ المؤمنون، ۵، ۶، ۷.
۱۳ـ المؤمنون، ۸.
۱۴ـ احزاب، ۷۲.
۱۵ـ نساء، ۵۸.
۱۶ـ مائده، ۱.
۱۷ـ نحل، ۹۱.
۱۸ـ المؤمنون، ۹.
۱۹ـ المؤمنون، ۱۰، ۱۱.
سوتیترها:
1.
اولین ویژگی انسان مومن، برقراری ارتباط درونی با خدا
از طریق نماز خاشعانه است: مؤمنان کسانی هستند که نه تنها نماز میخوانند، بلکه درنمازشان
خاشعاند و با خلوص نیت و تواضع قلبی با خدا رابطه برقرار میکنند، یعنی نماز آنها
تنها الفاظ و حرکات بدون روح و معنا نیست، بلکه به هنگام نماز آن چنان به پروردگار
توجه میکنند که در برابر او از خود و هر چه که در اطراف آنهاست، منقطع میشوند. به
عبارت خلاصهتر، انسان مؤمن در نماز از غیر خدا میبرد و با خدا پیوند پیدا میکند.
2 یکی از وظایف
اجتماعی هر انسانی تلاش برای حفظ حقوق مردم و جلب اعتماد عمومی است که از طریق اموری
مانند صداقت و راستگویی و راستکرداری، امانتداری، رعایت عهد و پیمان و امثال آن تحقق
پیدا میکند. مؤمنان اگر بخواهند به اهداف انسانی و الهی خود در جامعه نایل شوند، یکی
از راههای آن ادای امانات مردم است.