پاسخ به شبهات
تاریخی اشغال فلسطین
چرا جمهوری
اسلامی ایراناز فلسطین دفاع میکند؟
مجيد صفاتاج
مدت
زماني است كه در جامعه اسلامي ايران توسط ابزارهاي رسانهاي و دستگاههاي تبليغاتي
غرب و نظام سلطه جهاني تبليغ ميشود كه با توجه به اوضاع نابسامان اقتصادي مردم ايران
و تورم فزايندهاي كه در آن وجود دارد چرا جمهوري اسلامي ايران به مردم فلسطين كمك
مالي و حتي از نهضت آن حمايت تسليحاتي ميكند؟ القاء اين نوع شبهات به مردم ايران
هر چند هدفي جز تأمين امنيت پايدار برای رژيم جعلي صهيونيستي و تداوم سياستهاي
توسعهطلبانه تروريستي و تجاوزكارانه آن در منطقه از سوي نظام سلطه جهاني و
جلوگيري از پيام جهاني انقلاب اسلامي ايران در بيداري ملل مسلمان منطقه ندارد، اما
بر بخشي از از مردم ناآگاه به مسائل منطقه و يا جريانهاي سياسي غربگرا در ايران
تأثيراتي داشته است، به همين لحاظ ضروري است براي آگاهيبخشي به ملت مسلمان ايران
و تبيين حقيقت و ماهيت دفاع از قضيه فلسطين به چند نكته اساسي توجه شود.
اول:
ملت ايران ملتي است مسلمان و نظام برگرفته از اراده ملي اين ملت نيز نظامي است
اسلامي و مبتنی بر آموزههاي ديني و قرآني، بنابراين بر اساس قانون اساسي، جمهوري
اسلامي موظف است در سياستگذاريهاي داخلي و خارجي خود به آموزههاي ديني، بهويژه
قرآن مجيد تمسك جويد. قضيه فلسطين و حمايت جمهوري اسلامي ايران از ملت مسلمان آن
نيز بخشي از این اصول است.
قرآن
مجيد در آيات متعددي بر حمايت از ملل مظلوم تأكيد ورزيده است كه به چند مورد آن
اشاره ميكنيم:
1ـ
أُذِنَ لِلَّذينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ
لَقَديرٌ * الَّذينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ يَقُولُوا
رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ
صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثيراً
وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ(۱)
در اين آيه علت اذن در جهاد را «مظلوميت» و مورد ظلم قرار گرفتن و اخراج از خانه و
كاشانه و آواره ساختن مؤمنان از وطن خود از سوي ستمگران ميداند.
2ـ
وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِكَ ما عَلَيْهِمْ مِنْ سَبيلٍ *
إِنَّمَا السَّبيلُ عَلَى الَّذينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ
بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَليم(۲)
كساني
كه بعد از آنكه مورد ظلم قرار گرفتند، ياري بطلبند، ايرادي بر آنان نيست، ايراد و
مجازات بر كساني است كه به مردم ستم ميكنند و در زمين به ناحق ظلم روا ميدارند.
3ـ
وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ
وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَه
الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ
لَدُنْكَ نَصيراً(۳)
چرا
در راه خدا و براي رهايي مردان و زنان و كودكاني كه [به دست ستمگران تضعيف شدهاند]
پيكار نميكنيد؟ همان افراد [ستمديدهاي] كه ميگويند: پروردگارا ما را از اين شهر
(مكه) كه اهلش ستمگرند، بيرون ببر و از طرف خود براي ما سرپرستي قرار ده و از جانب
خود، يار و ياوري براي ما تعيين فرما.
در
سنت نبوي«ص» و ائمه معصومين«ع» نيز سفارش زيادي به اين امر شده و در اسلام،
مسئوليت مقابله با تهديد و ارعاب، وظيفهاي همگاني است و بايد يكپارچه، در برابر
عوامل تهديد و ارعاب ايستاد و از مظلوم دفاع كرد و خصم ظالم بود. دستور نوراني اميرالمؤمنين«ع»
مبني بر اين كه «همواره خصم ظالم و يار و ياور مظلوم باشيد» همواره بر تارك عالم
ميدرخشد و بيانگر تعالي اصول حقوقي اسلام و حقانيت اين نظام حقوقي است. پيامبر
عظيم الشأن اسلام«ص» نيز فرمودند: «هر كس فرياد دادخواه و مظلومي ـ اعم از مسلمان
يا غيرمسلمان ـ را بشنود كه مسلمين را به ياري ميطلبد، اما به كمك او نشتابد،
مسلمان نيست.» و در روايت ديگر فرمودند: «ياري ضعيفان، بهترين و بافضيلتترين صدقههاست.»
براساس بعضي از روايات ديگر، مسلمانان بايد به حل معضلات و گرهگشايي يكديگر
اهتمام ورزند و در اين راستا تلاش كنند، وگرنه از زمره مسلمان واقعي خارج هستند.
دوم:
از جهت ديگر نيز بايد به چند نكته اساسي توجه كرد:
1ـ
براساس اصول و مباني اسلام، جامعه اسلامي پيكره واحدي است و مسلمين نميتوانند در
قبال ساير مسلمانان بيتفاوت باشند. پيامبر اسلام«ص» ميفرمايد: «من اصبح و لم
يهتم بامور المسلمين فليس بمسلم.» و «من سمع رجلاً ينادي يا للمسلمين فلم يجبه
فليس بمسلم.» و «مثل المؤمنين في توادّهم و تراحمهم و تعاطفهم كمثل الجسد، اذا
اشتكي بعضهم تداعي سائرهم بالسهر و الحمي.» حكايت مؤمنان در دوستي و مهرباني، چون
اعضاي يك پيكر است. وقتي يكي از آنها رنجور شود، ديگران برای مراقبت و حمايت از او
همداستان ميشوند.(۴)
اين
همبستگي عميق اسلامي، تعاون اسلامي را به همراه دارد، بدين معنا كه مسلمانان در
كليه امور و شئون مشترك اجتماعي، اقتصادي و سياسي خود، موظف به همكاري و همياري
يكديگرند. تعاليم مذكور در چهارچوب عقيده و ايمان، بسيار كارساز است و مجموعه امت
اسلامي را ـ از مشرق تا مغرب عالم ـ همچون دانههاي تسبيح به يكديگر پيوند ميدهد.
2ـ
اصول و قوانين نظام و انقلاب اسلامي ناشي از آموزههاي دين مبين اسلاماند، لذا
انقلاب اسلامی از بدو شكلگيري تا كنون، اهداف خود را منحصر به برپايي حكومت
اسلامي در ايران نكرده است، بلكه خود را موظف به آزادي و بيداري ساير ملل مظلوم
جهان و حمايت از حقوق آنان ميداند. براساس تحقق عملي حاكميت ملي، دولت به
نمايندگي از تمام افراد مردم، موظف به ايفاي «تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان»
است، به همين جهت، ضمن آنكه «موظف است سياست كلي خود را بر پايه ائتلاف و اتحاد
ملل اسلامي قرار دهد.»، در اعمال سياست خارجي باید «دفاع از همه مسلمانان» را وجهه
همت خود سازد.(۵)
بر
اين اساس جمهوري اسلامي ايران، حمايتهاي بيدريغ مادي و معنوي خود را در ـ حد
امكانات و شرايط بينالمللي ـ از ملتهاي مظلوم دریغ نکرده است (مانند حمايت از
مردم ستمديده آفريقاي جنوبي، مسلمانان بوسني ـ هرزگوين، افغانستان، قفقاز، لبنان و
فلسطين و …)
3ـ
از آنجا كه مشكل اسرائيل مربوط به همه جهان اسلام است و تمام مسلمانان مورد تهديد
هستند، نجات ملت فلسطين و تشكيل دولت مستقل و طرد و نابودي اسرائيل، پيوسته مورد
اهتمام مسئولان، مردم و نظام جمهوري اسلامي ايران بوده و در اين جهت، تدابير
قانوني و انواع حمايتهاي مالي، معنوي، تبليغاتي و… صورت گرفته است.
قانون
حمايت از انقلاب اسلامي مردم فلسطين (مصوب 19/2/69 مجلس شوراي اسلامي) خطوط اصلي
سياست حمايت از مردم فلسطين را چنين مقرر داشته است:
1ـ
اعتقاد بر تعلق فلسطين به ملت فلسطين و غاصب بودن اسرائيل و حمايت از مردم
ستمديده، آواره و مبارز فلسطين تا رسيدن به حقوق حقّه خويش به هر نحو ممكن (ماده
1)؛
2ـ
تشكيل صندوق كمكهاي انساني جهت حمايت از مردم فلسطين، آوارگان و مبارزان فلسطيني
3ـ
حمايت معنوي و مادي از خانواده شهدا، جانبازان، اسرا و مفقودان سرزمينهاي اشغالي
به وسيله بنياد شهيد
4ـ
اعطاي بورس تحصيلي دانشگاهي به داوطلبان فلسطيني
5ـ
تشكيل كميته دائم نظارت بر اجرا، پيگيري و هماهنگيهاي لازم نسبت به امور فلسطين و
ارائه گزارش به مجلس شوراي اسلامي
6ـ
حمايتهاي تبليغاتي مؤثر برون مرزي از سوي سازمانهاي مربوط (وزارت فرهنگ و ارشاد
اسلامي و سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي)
7ـ
تعيين و پيشنهاد رسميت «بيتالمقدس» به عنوان موطن و مركز دولت اسلامي در تبعيد
فلسطين به كشورهاي اسلامي
8ـ
تحريم رابطه اقتصادي با تمام مؤسسات و شركتهاي وابسته به صهيونيستها در سطح جهان
اين
مواضع فرهنگي، سياسي و اقتصادي، حداكثر حمايتي است كه در حال حاضر جمهوري اسلامي
ايران از فلسطينيان آواره و اخراج شده از كشورشان به عمل ميآورد.(۶)
سوم:
وجود پارهاي از مشكلات و معضلات اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و… در سطح كشور، امري
واقعي و غيرقابل انكار است و براي خروج از اين وضعيت و دستيابي به وضعيت مطلوبتر،
تلاشهاي مضاعفي لازم است.
در
كنار واقعيت فوق، بايد واقعیت ديگری را نيز در نظر گرفت و آن توجه به ساير مسئوليتهاي
ديني و ملي دولت و نظام اسلامي است. به عبارت ديگر حيطه و گسترة وظايف و مسئوليتهاي
دولتها فقط در درون مرزهاي آن كشور محدود نميشود، بلكه دولتها برای دستيابي به
اهداف خود در سطح داخلي و بينالمللي (از قبيل تأمين امنيت و منافع ملي و تحقق
آرمانهاي ايدئولوژيك) ناچارند تا محدوده عملكرد و اقدامات خود را به بيرون از
مرزهاي بينالمللي، گسترش دهند و در عرصه معادلات و رقابتهاي بينالملل شركت فعال
داشته باشند.
امروزه
به دليل گسترش ارتباطات و تكنولوژي، جهاني شدن اقتصاد و… ـ كه مرزهاي ملي كشورها
را درنورديده است ـ ديگر نميتوان حيطه عملكرد و وظايف دولتها را در محدودة
مرزهاي آن كشور، تعريف کرد، بلكه بر عكس دولتي از توانايي بيشتر در سامان دادن به
مسائل داخلي و تأمين امنيت و رفاه در سطح جامعه و تعقيب آرمانهاي ايدئولوژيك خود
بهرهمند میشود كه به صورت فعال در مناسبات، معادلات و رقابتهاي بينالمللي حضور داشته باشد، در چهارچوب
اصول سياست خارجي خويش، نقش مؤثري را در تأثيرگذاري بر تحولات منطقهاي و بينالمللي
ايفا و از موقعيتها و فرصتهاي بينالملل به بهترين نحو برای پيشبرد اهداف سياست
خارجي خود استفاده کند.
عوامل متعددي در شكلگيري
سياست خارجي كشورها مؤثرند كه مهمترين آنها عبارتند از:(۷)
۱. ارزشها و اعتقادات 2.
زمينههاي تاريخي و فرهنگي 3. ساختار نظام بينالملل 4. مشكلات و نيازهاي داخلي
دولتها برای تحقق اهداف
سياست خارجي خود، از ابزارها و تكنيكهاي گوناگون از جمله ديپلماسي، حربههاي اقتصادي، نظامي و فرهنگي بهره ميگيرند. استفاده صحيح و بهموقع از اين تكنيكها، در ميزان موفقيت
واحدهاي سياسي بسيار مؤثر است.(۸)
در سطح بينالملل، سياست
خارجي كشوري موفقتر و از توانايي بيشتري برای پيشبرد اهداف بينالمللي و تـأمين
منافع ملي خود برخوردار است كه توانايي بيشتري در كاربرد تمام اين ابزارها داشته
باشد و در موقع نياز برای دسترسي به اهداف خود، از آنها بهره گيرد.
براساس مطالب ياد شده در
خصوص كمك ايران به مسلمانان فلسطين باید گفت:
يكم: بخشي از اين كمكها
(مانند مواد غذايي، دارو، پوشاك و…) در شرايط فعلي، حياتي هستند و از مسئوليتهاي
فراملي دولت اسلامي محسوب ميشوند.
دوم: با توجه به نيازهاي
ضروري و حياتي مردم فلسطين و امكانات نسبتاً خوب كشورمان، كمكها محدودند و تأثير
منفي در روند آباداني و حل مشكلات اقتصادي و معيشتي ما ندارند. بهعلاوه نتايج
مثبتي را در كوتاهمدت و طولانيمدت، در سطح منطقهاي و بينالملل، براي كشورمان
به ارمغان ميآورند. ميزان كمكها وقتي در سطح افراد نگريسته شود، زياد به چشم ميآيد
(مثلاً صد كاميون)؛ اما همين ميزان در سطح كلان بسيار اندك است، يعني ارزش مادي آن
كمكها براي آحاد ملت، رقم بزرگي است، ولي در سطح يك كشور رقمی جزئي است و اگر
بخواهند همان ميزان كمك را در داخل بين همه مردم آن كشور تقسيم كنند، بسيار ناچيز
است.
سوم: فشارها و مشكلات
جامعه هر اندازه زياد باشد، با وضعيت پيش آمده براي برادران و خواهران آواره
فلسطيني و… اصلاً قابل قياس نيست.
چهارم: مسلمين امت واحده
و داراي سرنوشت مشتركياند. استعمارگران همواره در پي جداسازي و تفرقه ميان ملتهاي
مسلماناند تا از اين رهگذر، سلطه خود را بر جهان اسلام بيشتر استوار سازند.
بنابراين اگر ما دست از ياري برادران مظلوم مسلمان خود برداريم، در واقع به پارهسازي
امت واحد اسلامي ـ كه هدف دشمنان است ـ كمك كردهايم.
پنجم: بر اساس یک روايت،
همان طور كه كمكهاي فردي موجب افزايش نعمت و بركات الهي است، كمكهاي اجتماعي
نيز چنين است.
ششم: امروزه در تمام جهان
سرمايههايي براي كمك به جوامع محروم اختصاص داده ميشود و در اين حركت انساندوستانه،
مسلمانان و جمهوري اسلامي بايد جلودار باشند.
هفتم: انجام حمايتهاي
اقتصادي، سياسي و تبليغاتي در حد وسع و توان از ملتهاي مسلمان ديگرـ خصوصاً
فلسطين ـ نه تنها با منافع ملي ما تعارض ندارد؛ بلكه در راستاي تأمين منافع ملي
ايران به حساب ميآيد، زيرا:
اولاً، منافع ملي يك كشور
فقط در مرزهاي جغرافيايي آن محدود نميشود، لذا دولتها به ميزان هزينههايي كه در
كشورهاي ديگر صرف ميکنند، از توان و قدرت تصميمگيري و تأثيرگذاري بيشتري در
آينده آن كشور و معادلات منطقهاي برخوردار خواهند بود.
ثانياً، حفظ موجوديت،
استقلال و تماميت ارضي و امنيتي ملي كشور كه از عناصر كليدي و حياتي تشكيلدهنده
منافع ملي است، نيازمند صرف چنين هزينهها و كمك به ملتهايي است كه در خط اول
مبارزه با دشمنان ما قرار دارند. واقعيت این است كه مردم مظلوم و مبارز فلسطين، از
ما نيز دفاع ميكنند و ما كمترين وظيفه خود (تداركات و پشتيباني) را انجام ميدهيم.
رهبر فرزانه انقلاب در ديدار با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي فرمودند:
«اگر صهيونيستهاي افزونطلب گرفتار انتفاضه نبودند، بدون ترديد براي سيطره بر مصر
و سوريه و لبنان و ديگر كشورهاي خاورميانه وارد عمل ميشدند».
هستههاي مقاومت و نهضتهاي
آزاديبخش در سراسر جهان اسلام يكي از مهمترين اهرمهاي قدرت جمهوري اسلامي هستند
كه ابرقدرتها را ترسانده و موجب بازدارندگي آنها از عملي كردن نيات امپرياليستيشان
شدهاند. كمك به اين مردم مبارز، به معناي استحكام بخشيدن به سنگرهاي دفاعي خود
است.
آيندهنگري و تأمين منافع
بلندمدت بهترين دليل بر انجام چنين اقداماتي است، زيرا آرمانها و اهداف توسعهطلبانه
رژيم صهيونيستي هرگز به فلسطين محدود نمیشود، بلكه آنان آرزوي سيطره بر جهان
اسلام و بهخصوص امالقراي آن (جمهوري اسلامي ايران) را در سر ميپروراند.
هشتم: اين كمكها
يكپارچگي ما را بهتر حفظ ميكند و قدرت جمعي ما را بر دشمنان افزون ميسازد و براي
مصونيت ما از خطرات دشمن مفيد است.
نهم: ارسال اين قبيل كمكها
مختص به ايران نيست، بلكه كشورهاي بزرگ جهان (مانند آمريكا) بهرغم وجود مشكلات
داخلي زیاد، باز هم در جهت اهداف و منافع نامشروع خود، كمكهاي بسيار زيادي را
برای اسرائيل ـ كه واقعاً هيچ بهرهاي براي ملت آمريكا ندارد ـ ارسال مينمايند.
حال آيا رواست كه كشورهاي اسلامي از انجام كمترين وظايف ديني و انساني خود در قبال
مشكلات مردم فلسطين و ساير جهان اسلام دريغ ورزند؟
از طرف ديگر با توجه به
واقعياتي چند ـ از قبيل وجود مرزبنديهاي بينالمللي، حفظ و تقويت نظام جمهوري
اسلامي ايران، ارائه الگويي نمونه براساس اصول و ارزشهاي اسلامي و… ـ توجه به
نيازهاي داخلي نيز حائز اهميت است. اگر زماني بين نيازهاي داخلي و خارجي، تزاحم به
وجود آمد؛ رعايت اصول اهم و مهم، ضروري مينمايد. مثلاً اگر در كشورهاي ديگر،
مسلماناني نيازمند ضروريترين نيازهاي حياتي (از قبيل غذا، دارو، پوشاك و…)
باشند؛ بدون شك نميتوان به نيازهاي غيرحياتي و كم اهميتتر داخلي اولويت داد؛ چون
مسئله زندگي و حفظ جان مسلمانان در ميان است.
به بيان ديگر، حاكم
اسلامي با كمك متخصصان و كارشناسان و با درك شرايط و مقتضيات زماني و مكاني، بايد
مشخص كند كه اولويت با رفع نيازهاي داخلي است و يا نيازهاي خارجي و نسبت به هر يك،
چه مقدار بايد اهتمام ورزيد و براي آن سرمايه گذاري كرد.
از ديگر سو مردم ما ـ كه
با واقعيات و الزامات جهاني، روشهاي پيشبرد اهداف سياست خارجي و تأمين امنيت و
منافع ملي و… آشنا هستند و از همه مهمتر وفاداري عميقي به تعهدات ديني دارند،
مثبت بودن اعطاي چنين كمكها و سرمايهگذاريهائی را تصديق ميكنند و در اين زمينه
همكاري و مساعدت جدي با دولت به عمل ميآورند.
بنابراين در ضمن تلاش جدي
براي رفع مشكلات داخلي، بايد توجه داشت كه اين قبيل مشكلات و معضلات نميتوانند توجيهكننده
كنارهگيري و بيتوجهي ايران از وضعيت نابسامان ساير مسلمانان و اهداف سياست خارجي
خود باشد، بلكه همراه با انجام وظيفه برونمرزي بايد به حل مشكلات درون نيز
پرداخت.(۹)
پینوشتها
[1]ـ حج، آيه 40 و 39.
۲ـ شوري، آيه 42 و 41.
۳ـ نساء، آيه 75.
۴ـ نهج الفصاحه، ش 2712.
۵ـ قانون اساسي، اصول6،11،56،153.
۶ـ براي آگاهي بيشتر ر. ك. جهان اسلام از
ديدگاه امام خميني، مؤسسه نشر آثار امام خميني، فلسطين از ديدگاه امام خميني،
مؤسسه نشر آثار امام خميني.
۷ـ جهت اطلاع بيشتر ر.ك: قوام،
عبدالعلي اصول سياست خارجي و سياست بينالملل، ص 135.
۸ـ همان، ص 206.
۹ـ نهاد نمايندگي رهبري در
دانشگاهها، پرسشها و پاسخها، شماره 9، (قم، نشرمعارف، 1383) صص316-313.
سوتیتر:
1.
ملت ايران ملتي است
مسلمان و نظام برگرفته از اراده ملي اين ملت نيز نظامي است اسلامي و مبتنی بر آموزههاي
ديني و قرآني، بنابراين بر اساس قانون اساسي، جمهوري اسلامي موظف است در سياستگذاريهاي
داخلي و خارجي خود به آموزههاي ديني، بهويژه قرآن مجيد تمسك جويد. قضيه فلسطين و
حمايت جمهوري اسلامي ايران از ملت مسلمان آن نيز بخشي از این اصول است.