مؤمنان حقیقی و
ویژگیهای آنان
حضرت آیتاله جوادی آملی
تدوين حجتالسلام والمسلمين محمد
رضا مصطفيپور
قرآن
کریم در آیات فراوانی از ایمان و مؤمن سخن به میان میآورد و گاه به بیان حقیقت
ایمان و تفاوت آن با اسلام میپردازد: «قالت الاعراب آمنا قل لم تؤمنوا و لکن
قولوا اسلمنا و لما یدخل الایمان فی قلوبکم»:(۱) اعراب بادیهنشین
گفتند ایمان آوردیم. به آنها بگو شما ایمان نیاوردهاید، میگویید اسلام آوردهایم،
ولی هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است».
طبق این
آیه، تفاوت اسلام و ایمان در این است که اسلام شکل ظاهری دارد و هر کس شهادتین را
بر زبان جاری کند از مسلمانان شمرده میشود و احکام اسلام بر او جاری میگردد، ولی
ایمان یک امر واقعی و باطنی است و جایگاه آن قلب آدمی است. اسلام ممکن است با
انگیزههای گوناگون اعم از مادی و دنیوی یا معنوی و اخروی پذیرفته شود، ولی اسلام
حقیقی از انگیزه معنوی و علم و آگاهی سرچشمه میگیرد. قرآن کریم به دنبال این آیه
ایمان واقعی را معرفی میکند و میفرماید:
«انما
المؤمنون الذین آمنوا بالله و رسوله ثم لم یرتابوا و جاهدوا باموالهم و انفسهم فی
سبیلالله اولئک هم الصادقون:(۲)مؤمنان واقعی کسانی هستند که به خدا و
رسولش ایمان آوردهاند، سپس هرگز به خود شک و تردید راه نداده و با اموال و جانهای
خود در راه خدا به جهاد پرداختهاند».
یعنی نشانههای ایمان عبارتند از: ۱ـ نبود تردید
و دودلی در مسیر حق و ایستادگی در آن ۲ـ جهاد با اموال
۳ـ و جهاد با نفس و جان و مال. در واقع این گروه از مؤمنان صادق و راستگو هستند و
روح ایمان وجودشان را فراگرفته است.
قرآن گاهی
از وظایف مؤمنان و سبک زندگی آنها سخن میگوید(۳) و گاه نیز به معرفی
مؤمنان حقیقی و ویژگیهای آنان میپردازد. در سوره انفال پس از دستور مسلمانان به
تقوا و اصلاح بین مردم و ایجاد تعالیم و زدودن کدورتها و دشمنیها و تبدیل آن به
صمیمیت و دوستی و اطاعت خدا و پیامبر، میفرماید:
«انما المؤمنون الذین اذا ذکرالله
و جلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایماناً و علی ربهم یتوکلون * الذین
یقیمون الصلاه و مما رزقناهم ینفقون * اولئک هم المؤمنون حقا لهم درجات عند ربهم و
مغفره و رزق کریم:(۴) مؤمنان کسانی هستند که هر وقت نام خدا برده شود
دلهایشان ترسان میگردد و هنگامی که آیات قرآن بر آنها خوانده میشود ایمانشان
افزون میگردد و تنها بر پروردگارشان توکل میکنند. آنانند که نماز را بر پا میدارند
و از آنچه به آنها روزی دادهایم انفاق میکنند. مؤمنان حقیقی آنها هستند، برای
آنها نزد پروردگارشان درجات هست و برای آنها آمرزش و روزی کریم و باعظمت است».
در این
آیه دو بحث مطرح است: ۱ـ ویژگیهای مؤمنان حقیقی ۲ـ پیامدها و آثار ایمان حقیقی.
ویژگیهای
مؤمنان
در آیات
قرآن پنج ویژگی برای مؤمنان حقیقی بیان شدهاند که سه تای آنها از جمله اعمال قلبی
و باطنی و روحانی و دوتای آنها ویژگیهای ظاهری و قالبی هستند.
۱ـ ترس
عقلی از خدا: قلب مؤمن واقعی به هنگام یاد خدا از بزرگی جلال و جبروت حق میتپد و
حریم میگیرد. راز این خوف و ترس، خالی بودن قلب مؤمن از محبت و دوستی غیر خداست.
این ترس، معقول، زودگذر و زمینهساز طمأنینه قلب است و کمکم به انس با یاد خدا میانجامد
تا جایی که جسم و جان آدمی با یاد خدا آرام میشود.
در آیه
از کلمه «وجل» استفاده شده و نه «خوف». روشن است که «وجل» به معنای ترس از عذاب و
دوزخ نیست که ترس نفسی است، بلکه مراد ترس و هراس عقلی است. مؤمن واقعی و حقیقی در
وقت یاد کردن از خدا، از عظمت جلال و جبروت او قلبش میتپد و حریم میگیرد و
احترام میکند، مانند زمانی که انسان برای دیدن شخص بزرگی که بهراستی از هر نظر
شایسته عظمت است، بارمییابد.
شخص
دیدارکننده گاهی آن چنان تحت تأثیر مقام پرعظمت او قرار میگیرد که در درون قلب
خویش احساس نوعی وحشت میکند و گاه نمیتواند سخن بگوید، گرچه آن شخص بزرگ نهایت
محبت و علاقه را به او دارد. در واقع این هراس و ترس نوعی بازتاب درک عظمت اوست.
انسانی که عظمت خدا را درک میکند به هنگام
یاد او دچار ترس عقلی میشود. به دیگر سخن، حریم گرفتن انسان در مقابل خدا برای آن
است که خود را فقیر و نیازمند محض و او را غنی مطلق مییابد و تنها راه تأمین نیاز
را فیض آن غنی میداند، از این رو هراس دارد مبادا فیض خدا گسسته و از دسترس او
خارج شود، پس مراقب است کاری که منافی با ادب است از او سر نزند.
۲ـ
فزونی ایمان: بر ایمان انسان مؤمن به هنگام تلاوت آیات الهی بر اثر سکوت آمیخته با
تدبر افزوده میشود. تلاوتی که مایه افزایش کمی و کیفی ایمان است، تلاوتی است که
شنونده، معارف و معانی آیات را بداند، زیرا ازدیاد کیفی ایمان، بدون علم کتاب و
حکمت به دست نمیآید.
ایمان
در انسان گاهی به لحاظ تعلق افزایش پیدا میکند و گاهی به لحاظ خود ایمان. توضیح
آنکه ایمان انسان با تلاوت آیات بیشتر افزایش میکند؛ یعنی ایمان از لحاظ کیفی
افزایش پیدا میکند و شدیدتر میشود.
عمل
افزایش ایمان در پرتو تلاوت آیات
افزایش
ایمان مؤمنان بر اثر تلاوت آیات الهی میتواند سه علت داشته باشد:
اول؛
چون آیات تلاوت شده براهین بیشتری دارند.
دوم؛
برهانی قویتر و کاملتر ارائه میشود، مانند اینکه برهانهای نظم و حدوث و امکان
ماهوی و امکان فقری و سبط الحقیقه هریک به اندازه خاصی اثر دارد.
سوم؛
گذشته از برهان، شهود نیز در آن باشد که این نیز باعث افزایش ایمان میشود.
۳ـ توکل
بر خدا: مؤمنان حقیقی و کامل همواره در همه کارها تنها به پروردگارشان تکیه میکنند،
زیرا به فقر خود آگاهند و میدانند جز خدا کسی نمیتواند نیازشان را برآورده سازد.
توکل،
انجام کار با اعتقاد به این اصول چهارگانه است:
اصل
اول: همه کوششهای انسان فیض الهیاند.
اصل
دوم: اجرای قوانین با اسباب و علل عادی به عنایت خداست.
اصل
سوم: اثرپذیری قوانین طبیعی از آثار علمی به عنایت حق وابسته است.
اصل
چهارم: بهرهدهی قوانین طبیعی نیز به لطف و عنایت الهی است.
متوکل
حقیقی در همه کارها، اندیشه، اراده و عمل بر خدا توکل دارد، زیرا معتقد است که در
جزم و عزم از اشتباه مصون نیست، پس باید در همه امور به خدا توکل کند. به عبارت
دیگر، مؤمنان در همه امور علمی و عملی خود تنها بر پروردگارشان توکل میکنند، چون
درمییابند که اولاً نیازمندند، ثانیاً بهتنهایی توانایی رفع نیازشان را ندارند،
ثالثاً فقط خدا میتواند نیاز آنها را برطرف کند و رابعاً تکیه بر ذات اقدس الهی
مشکلگشاست، از این رو بر او توکل میکنند.
توکل
یعنی انسان همه کارهایش را به طمأنینه خدا انجام میدهد، نه اینکه دست از کار
بردارد و بگوید خدا کار ما را انجام میدهد. در واقع انسان متوکل، قدم به قدم در
سایه توحید زندگی میکند و توجه به اسباب را از توکل به خدا جدا نمیکند. به عبارت
دیگر توکل به معنای چشمپوشی از عالم اسباب و دست روی دست گذاشتن و در گوشهای
نشستن نیست، بلکه مفهومش خودسازی و عدم وابستگی به غیر خداست. استفاده از اسباب
جهان طبیعت منوط به توکل بر خداست، زیرا تأثیری که در این اسباب هست به خواست خدا
و براساس اراده اوست.
۴ـ بر
پا داشتن نماز: مؤمن پس از استقرار ایمان در قلب او و به حد کمال رسیدن آن به
عبودیت حق روی میآورد و خالصانه و خاضعانه خدا را عبادت و نماز را اقامه میکند،
یعنی نه تنها خودش نماز میخواند بلکه کاری میکند که این رابطه محکم با پروردگار
در همه جا و توسط دیگران برپا شود.
۵ـ انفاق
در راه خدا: مؤمنان کامل در آنچه که خدا به آنان ارزانی داشته است بخل نمیورزند،
همواره رزق مادی و معنوی خود را در راه خدا انفاق میکنند و نیازهای مردم را
برآورده می سازند. آنها نه تنها از اموالشان انفاق میکنند، بلکه از علم و دانش،
فکر و اندیشه، موقعیت و نفوذشان و از تمام مواهبی که دراختیار دارند برای رفع
خلاءها و کمبودها استفاده میکنند.
پیامدها
و آثار ایمان حقیقی
بر ایمان حقیقی سه اثر مترتب است که در واقع
پاداشهای ایمان حقیقیاند:
۱ـ
داشتن درجات در بهشت: مؤمنان حقیقی در قیامت دارای ثبات و مایه افتخار انسان خواهد
بود، زیرا این درجات فضیلت است نه این که مانند درجات دنیوی چون زوالپذیرند مایه
فخر انسان نیستند. البته در قیامت عدهای به بهشت وارد میشوند و عدهای در طبقات
و درجاتی از بهشت قرار دارند و برخی نیز خود درجاتاند.
۲ـ
مشمول مغفرت و آمرزش الهی: مؤمنان حقیقی در قیامت از آمرزش الهی برخوردارند و اگر
لغزش و گناهانی از آنها صادر شده باشد، مورد بخشش الهی قرار میگیرند.
۳ـ
برخورداری از رزق کریم: رزق کریم یعنی مواهب بزرگ و همیشگی که نقص و عیب در آنها
راه ندارد. مؤمنان حقیقی کسانی هستند که در قیامت این رزق در انتظارشان است.
ناگفته نماند کریم واژهای عربی است که در فارسی معادل ندارد و غیر از کبیر و عظیم
است. در فارسی برای معنا کردن واژه کریم و کرامت بهناچار باید واژگانی مثل کبیر و
عظیم در کنار آن گذاشت تا معنای آن درک شود. رزق کریم از آن بهشتیان است زیرا آنجا
هیچ حزنی نیست. انسان در بهشت شبیه فرشته است و لذا حسادت نمیورزد تا اندوهی
داشته باشد.
رزق
کریم به آخرت اختصاص ندارد بلکه در دنیا نیز به مؤمنان حقیقی داده میشود، چنان که
برخی مفسران نقل کردهاند که فاطمه زهرا«س» پیراهنی را به امیرمؤمنان داد تا برای
حضرت مجتبی«ع» چیزی تهیه کند و ایشان آن را به شش درهم فروخت، ولی به سائلی رسید و
درهمها را به وی بخشید، سپس شتر مردی را که نسیه به شصت درهم میفروخت خریداری
کرد و آن را به شصت و شش درهم نقد به فرد دیگری فروخت. آنگاه تصمیم گرفت که شصت
درهم فروشنده اولی را بپردازد، ولی هر چه گشت او را نیافت. موضوع را به عرض پیامبر
رساند، حضرت به او فرمود: آن سائلی که از شما چیزی خواست و درهمها را به او دادید،
رضوان خازن بهشت بود، فروشنده شتر نیز میکائیل بود که مظهر کیل و رزق الهی است و
خریدار شتر جبرئیل بود. این نمونه رزق کریم در دنیاست.
نتیجهگیری
ایمان
بر دو قسم حقیقی و غیرحقیقی قابل تقسیم است. ایمان حقیقی اگر در مؤمنی راه یافت
نتیجه آن است که او از خدا هراس دارد و پیوسته با شنیدن آیات الهی و تدبر در معانی
و مفاهیم آن ایمانش افزون میگردد، در همه امور بر خدا توکل میکند و در عین حال
که به اسباب عادی و طبیعی توجه دارد، پیوسته با خدا ارتباط دارد، از این رو نماز
را اقامه میکند و از روزیهای مادی و معنویای که بهره او میگردد بخل نمیورزد و
آن را در راه خدا و برای رفع کمبودها انفاق میکند. اگر انسانی به چنین ایمانی دست
یابد، اولاً در نزد خدا دارای درجاتی است، ثانیاً مورد مغفرت و آمرزش الهی قرار میگیرد
و ثالثاً از رزق کریم یعنی مواهب بزرگ و همیشگی و بدون نقص و عیب برخوردار خواهد
بود.
پینوشتها
۱ـ حجرات، ۱۴.
۲ـ همان، ۱۵.
۳ـ مؤمنون، ۹ـ۱.
۴ـ انفال، ۴ـ۲.
سوتیترها:
1.
قلب مؤمن
واقعی به هنگام یاد خدا از بزرگی جلال و جبروت حق میتپد و حریم میگیرد. راز این خوف
و ترس، خالی بودن قلب مؤمن از محبت و دوستی غیر خداست. این ترس، معقول، زودگذر و زمینهساز
طمأنینه قلب است و کمکم به انس با یاد خدا میانجامد تا جایی که جسم و جان آدمی با
یاد خدا آرام میشود.
2.
رزق کریم
یعنی مواهب بزرگ و همیشگی که نقص و عیب در آنها راه ندارد. مؤمنان حقیقی کسانی هستند
که در قیامت این رزق در انتظارشان است. رزق کریم از آن بهشتیان است زیرا آنجا هیچ حزنی
نیست. انسان در بهشت شبیه فرشته است و لذا حسادت نمیورزد تا اندوهی داشته باشد.