نقش آموزههای
دینی در کاهش اضطراب
اسماعیل نساجی زواره
اضطراب
و تنشهای روانی از مهمترین عوامل آسیبزائی هستند که جامعة بشری کنونی را بیش از
گذشته تهدید میکنند و عوارض ناشی از آنها در زندگی فردی و اجتماعی کاملاً محسوس
بوده، انسان را از بسیاری از امکانات محروم میکنند و اختلالات روانی فراوانی را
به وجود میآورند.
اضطراب واکنش فرد در مقابل یک عمل نابهنجار ناشی
از تحریکات بیرونی یا درونی است و موجب میگردد که فرد نتواند از موقعیت کنونی
خود لذت ببرد.(۱) اضطراب بیشتر در کسانی مشاهده میشود که با فشارها و
موقعیتهای خطرناک اجتماعی مواجه هستند. افرادی که در محیطهای تهدیدآمیز زندگی میکنند،
دچار تنش، نگرانی، بیانگیختگی و بیقراری بیشتری میشوند.
مکتب
حیاتبخش اسلام با الهام از سیرة پیشوایان معصوم«ع» و آموزههای وحیانی برای کاهش
این پدیده و تأمین آرامش افراد، راهبردهایی را ارائه کرده که در این نوشتار به
بیان اهمّ آنها خواهیم پرداخت.
ایمان
به خدا
در
تعالیم حیاتبخش اسلام «ایمان به خدا» اصلیترین عامل برای رسیدن به قلة آرامش و
غلبه بر اضطراب محسوب میشود. حضرت علی«ع» در این باره میفرمایند: «الایمان امان(۲)
: ایمان یعنی امنیت و آرامش.
زندگی
بشر همواره با فراز و فرودها، خوشیها و کامیابی و شکستها و ناکامیها همراه
است. بدیهی است که آدمی باید با رنجها و مصایب دست و پنجه نرم و تلخیها را به
شیرینیها مبدل کند. برخی از حوادث جهان مثل پیری قابل پیشگیری نیستند و انسان
خواهناخواه به سوی پیری گام برمیدارد و ناتوانی، ضعف و سایر عوارض چهرة زندگی او
را دگرگون میسازد.
علاوه
بر این، اندیشة مرگ و نیستی، چشم بستن از هستی، جدایی از کسانی که به آنان دلبستگی
داریم، انسان را رنج میدهد و سبب اضطراب میشود، اما ایمان به خدا و باور قلبی در
نهاد آدمی مقاومت ایجاد میکند و تلخیها را قابل تحمل میگرداند. فرد با ایمان میداند
که هر چیزی در جهان حساب معینی دارد و اگر واکنش در برابر سختیها و کمبودها مطلوب
باشد، بهنحو احسن از سوی خداوند متعال جبران میشود. انسان مؤمن در دوران کهولت
نگرانی و اضطراب خویش از مرگ را با کوشش در کارهای نیک که در زبان دین «عمل صالح»
نامیده میشود، برطرف میسازد و از نزدیک شدن مرگ دچار اضطراب نمیشود.(۳)
روانشناسان
بزرگی چون «اریک فروم»، «ویلیام جیمز» و دیگران هم به این حقیقت اشاره کرده و
ایمان به خدا را اساس آرامش و سلامت روان دانستهاند.(۴)
یاد خدا
قرآن
کریم راه درمان تمام نگرانیها و اضطرابها را یاد خدا معرفی میکند و میفرماید:
«… الا بذکر الله تطمئن القلوب؛(۵) آگاه باشید که یاد خدا باعث آرامش
دلهاست».
یکی از
مصادیق یاد خدا «نماز» است. خداوند سبحان فلسفة نماز را ظهور یاد خود در دلها
بیان کرده است؛ لذا میفرماید: «اقم الصلوه لذکری؛(۶) نماز را به خاطر
یاد من به پا دار».
دل آدمی
تنها با یاد و ذکر خدا آرام میگیرد، بنابراین تنها چیزی که غربت مرگبار آدمی و
سرگردانی اضطرابانگیز او را به روشنی و صفا مبدل میکند، خلوت با پروردگار و
عبادت اوست. یاد خدا به نهانخانة درون انسان نفوذ میکند، مأنوستر از آغوش مادر
برای کودک شیرخوار، به انسان آرامش و راحتی میبخشد و همچون چراغ فروزان از آغاز
تا پایان عمر به آدمی گرمی و نشاط میدهد. اگر کسی با این منبع نور ارتباط داشته
باشد، بزرگراه زندگی را گم نخواهد کرد. تنها داروی بیماران ناامید، یاد خداست.
مولای
متقیان علی«ع» نماز خواندن و مناجات با خداوند را بالاترین لذت میدانست و خداوند
را نه به خاطر شوق بهشت و نه از ترس جهنم که به خاطر سزاوار بودنش پرستش میکرد.(۷)
یاد خدا قلب انسان را با طمأنینه آباد میگرداند
و نمازگزار در سایة لطف پروردگار یقین مییابد که میتوان خیالات باطل را از خود
دور کرد و از هیچ چیز نهراسید. نبی اکرم«ص» فرمودهاند: «مثل البیت الذی یذکرالله
تعالی فیه و البیت الذی لا یذکر الله فیه مثل الحی و المیت(۸) : مثل
خانهای که در آن از خدا یاد میشود و خانهای که در آن ذکری از خدا به میان نمیآید،
مثل زنده و مرده است».
دلی که
مرکز یاد و ذکر خداست، آباد و آرام و دل خالی از یاد خدا تهی، ویران، تاریک و پر
از اندوه و اضطراب است. تنها یاد و ذکر خداست که دلهای مریض و روانهای پریشان را
مداوا میکند و آرامش واقعی را به ارمغان میآورد.
امام
صادق«ع» میفرمایند: «چون یکی از شما را غم و اضطراب دربرگیرد، وضو بگیرد و به
مسجد رود و دو رکعت نماز بخواند و برای رفع اندوه خود، خدا را یاد کند که خداوند
فرموده است از صبر و نماز یاری بجویید».(۹)
گاندی
میگوید: «یاد خدا و نماز، زندگی مرا نجات داد. بدون آن باید از مدتها پیش دیوانه
میشدم. من در تجارب زندگی خود، تلخکامیهای بسیار داشته و اگر توانستهام بر این
ناامیدیها چیره شوم، به خاطر نماز بوده است. هر چه زمان گذشت، اعتقاد من به
خداوند و نیازم به نماز بیشتر شد و بدون آن زندگی برایم سرد و تهی بود».(۱۰)
یکی از
عوامل آرامش روان و سلامتی روح، نماز و یاد خداست که اگر با توجه و معنویت اقامه
گردد، آثار و برکات ویژهای در زندگی فرد خواهد داشت و اگر ارتباط با آن منبع عظمت
و رحمت قطع باشد، نگرانی و دلواپسی و به بیماریهای روانی اجتنابناپذیرند.
دعا
یکی از
مهمترین آموزههای تربیتی اسلام یا همان خواست قلبی و وسیلة تقرب عبد به معبود است که طی آن
فرد مستقیماً با خداوند ارتباط برقرار میکند. قرآن کریم میفرماید: «… ادعونی استجب لکم…؛(۱۱)
: بخوانید مر ا تا اجابت کنم شما را».
امام
صادق «ع» میفرمایند: «دعا کن که شفای همه دردهاست.»(۱۲) انسان در دعا
با خدا مناجات میکند و از مشکلات زندگی به او پناه میبرد. دعا احساس مذهبی
انسان را تقویت میکند، رابطة انسان و خدا را مستحکم میسازد و در او احساس لذت و
شادی را پدید میآورد. برعکس، وقتی انسان از غیرخدا چیزی را درخواست میکند، احساس
ذلت و خواری به او دست میدهد و این احساس بر سلامت روانی او تأثیر میگذارد. در
انسان این گرایش وجود دارد که در سختی و فشار به قدرت و تکیهگاهی روی آورد و چه
قدرت و تکیهگاهی اصیلتر و قابل اعتمادتر از قدرت لایزال الهی است؟
برخی
هنگامی که دچار سختیها و از همة اسباب
مادی ناامید میشوند، به خدا رو میآورند، ولی وقتی سختیها فروکش میکنند، به
غفلت برمیگردند. قرآن کریم میفرماید: «و
اذا مس الانسان الضر دعانا لجنبه او قاعداً او قائماً؛(۱۳) هنگامی که
به انسان آسیبی برسد، ما را در حالتهای نشسته و ایستاده میخواند.»
یکی از
روانشناسان میگوید: «امروزه یکی از علوم یعنی روانپزشکی همان چیزهایی را تعلیم
میدهد که پیامبران تعلیم میدادند، زیرا روانپزشکان دریافتهاند که دعا نگرانی،
تشویش، هیجان و ترسی را که موجب ناراحتیهای ماست برطرف میکند.»(۱۴)
دکتر
آلکسیس کارل میگوید: «دعا محکمترین و بالاترین حلال مشکلات است. تأثیر دعا
واقعاً شگفتانگیز است. قدرت دعا و نیایش نشانة آزاد شدن انرژی است. همان طور که به
کمک تکنیکهای علمی انرژی اتمی را آزاد میکنند، با استفاده از قدرت دعا و از طریق
شگردهای علمی میتوان انرژی معنوی را آزاد ساخت. آثار این قدرت انرژیزا بر بسیاری
از مردم آشکار است.۱۵)
دعا و
خواندن خداوند دو اثر مهم در آرامش روان دارد: یکی اینکه دعا از مصادیق یاد خدا و ذاتاً موجب آرامش
است و دیگر اینکه اگر انسان با تمام شرایط دعا کند، دعای او مستجاب خواهد شد.
خداوند سبحان در بارة حضرت ایوب«ع» میفرماید: «و ایوب اذ نادی ربه انی مسنی الضر
و انت راحم الراحمین فاستجبنا له فکشفنا ما به من ضر…؛(۱۶) و ایوب«ع»
وقتی که پروردگار خود را صدا زد که مرا رنجی سخت رسیده است و تو بخشندهترین
بخشندگان هستی، او را اجابت کردیم و هر چه رنج و اندوه به او رسیده بود، از وی
زایل ساختیم…».
انس با
قرآن
تلاوت
قرآن و به کارگیری تعالیم آن در زندگی فردی و اجتماعی، تأثیر بهسزایی در آرامش و
سلامت روان دارد. خداوند متعال قرآن را مایة هدایت و شفای مؤمنان معرفی کرده است:
«و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمه للمؤمنین و لا یزید الظالمین الا خسارا؛(۱۷)
و ما برای مؤمنان آنچه را که از قرآن مایة درمان و رحمت است، نازل میکنیم و
ستمگران را چیزی جز زیان نمیافزاید.»
علامة
طباطبایی(ره) در ذیل آیة ۸۲ سورة اسراء مینویسند: «مراد از بیماری چیزی نیست جز
آنچه که ثبات قلب و استواری نفس را مختل میسازد از قبیل انواع شک و تردید که موجب
اضطراب درونی و تزلزل باطنی گشته و انسان را به سوی باطل و پیروی از هوا و هوس
متمایل میسازد.(۱۸) قرآن کریم
با حجتهای استوار و برهانهای درخشان، انواع تردیدها و شبهههایی را که در راه
عقاید و معارف حقیقی پیش میآید، از بین میبرد و با موعظههای شافی انحرافها و
اضطرابهای دل را میزداید. لذا قرآن شفای مؤمنان نامیده شده است.»(۱۹)
پیامبر«ص»
در این زمینه میفرمایند: «هرگاه فتنهها همچون پارههای شب تار شما را فراگرفت،
به قرآن متمسک شوید. هر کس قرآن را پیشوای خود قرار دهد و به آن پناه ببرد، خداوند
او را در بهشت پرنعمت جای میدهد.»(۲۰)
کسانی
که تاریخ اسلام را مطالعه و مراحل مختلف دعوت پیامبر«ص» را از روزهای آغازین دنبال
میکنند، میتوانند تأثیر عظیمی را که قرآن در نفوس پیروان نبیمکرم«ص» برجای
گذاشته است، بهوضوح مشاهده کنند.(۲۱)
در هر
عصری قرآن کریم انسانهای وارستهای را تربیت کرده که از سلامت فکر و اخلاق متعالی
برخوردار بودهاند زیرا در این کتاب عظیم نیروی معنوی مستحکمی وجود دارد که در نفس
انسان تأثیری شگرفت برجای میگذارد. این نیرو باعث بیداری وجدان و صیقل روح انسان
میشود و به دور از اضطراب و نگرانی ادراک و تفکرش را بیدار و بصیرتش را جلا میبخشد.(۲۲)
صبر
یکی زا
راهکارهای مقابله با اضطراب و نگرانی، بهرهمندی از روحیة صبر و بردباری است. صبر
انسان را نیرومند، قابل اعتماد و متکی بر خویشتن میسازد. حضرت علی«ع» میفرمایند:
«… و علیکم بالصبر فان الصبر من الایمان کالرأس من الجسد و لا خیر فی جسد لا رأس
معه و لا فی ایمان لاصبر معه؛(۲۳) صبر برای ایمان همانند سر است برای
انسان».
صبر
علاوه بر اینکه آثار ارزشمندی در زندگی دنیا برای انسان دارد، پاداش بیحساب الهی
را نیز به دنبال دارد. قرآن کریم در این زمینه میفرماید: «انما یوفی الصابرون
اجرهم بغیر حساب؛(۲۴) فقط انسانهای بردبار بدون حساب پاداش داده میشوند.»
پیامبر«ص»
با تحمل بیشترین سختیها و مصیبتها در برابر بیمهریها، کینهتوزیها، دشمنیها
و جهالت افراد از این آموزة مهم الهی در سیرة عملی خویش استفاده میکردند. حضرت
علی«ع» در بارة مشکلات رسالت پیامبر«ص» میفرمایند: «… پیامبر«ص» در راه رضایت
حق در کام هرگونه سختی فرو رفت و جام مشکلات و ناگواریها را جرعهجرعه نوشید.
روزگاری خویشاوندان ایشان به دورویی و دشمنی پرداختند و بیگانگان در کینهتوزی و
دشمنی علیه ایشان متحد شدند.»(۲۵)
در آیات
متعددی از قرآن کریم به آن حضرت امر شده است که در برابر امور گوناگون صبر و
بردباری داشته باشند: «فاصبر کما صبر اولوالعزم من الرسل و لاتستعجل لهم؛(۲۶)
ای پیامبر! تو هم مانند پیامبران اولوالعزم صبور باش و برای عذاب امت تعجیل مکن.»
حضرت میفرمودند: من برانگیخته شدم تا کانون بردباری، معدن دانش و مسکن شکیبایی باشم.»(۲۷)
مهمترین
اثر صبر و بردباری تأمین آرامش و سلامت جسم و روح است؛ زیرا این نعمت انسان را از
اقدام عجولانه و نامعقول بازمیدارد و او را به تعقل و تأمل میکشاند و همین سبب
میشود تا از بسیاری اقدامات که ضررهای جسمی و روحی جبرانناپذیری دارند، پیشگیری
نماید.
توکل
توکل یکی
از عوامل اضطراب و نگرانی انسان انجام کارهای مهم و سرنوشتساز است که تأثیر بهسزایی
بر سلامت روان انسان دارد. توکل به انسان جرئت اقدام به انجام کار میدهد. قرآن
کریم در این زمینه میفرماید: «… فاذا عزمت فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین؛(۲۸)
پس هنگامی که تصمیم بگیری کاری را انجام دهی بر خدا توکل کن زیرا خداوند
اعتمادکنندگان را دوست دارد.»
توکل
اعتماد قلبی به خداوند در تمام کارهاست. همان گونه که انسان در کارهای دنیوی برای
خود وکیل میگیرد و بسیاری از امور خود را به او واگذار میکند تا آثار و نتایج
سودمندتری در پی داشته باشد، شایسته است که در همة امور بر خداوند توکل کند و او
را وکیل خود قرار دهد تا خواستههایش بدون هیچ اضطراب و تشویش خاطر تأمین گردد.
اگر انسان به ربوبیت پروردگارش اذعان دارد و معتقد است که مجموعة جهانهستی زیر
سیطرة حکومت او قرار دارد و تنها معبود شایستة پرستش، خداوند است، هرگز به دنبال
معبود دیگری نمیرود و از کسی جز استمداد نمیجوید، بلکه همواره به خدا اعتماد و فقط
از او درخواست کمک میکند.
امیدواری
یکی از
فرایندهای مهم و کارآمد در تعالی و بالندگی انسان، «امیدواری» است. امید در سلامت
روان انسان نقش مهمی برعهده دارد و به زندگی معنا و مفهوم میبخشد، هنگام هجوم
مشکلات، ناملایمات و اندوهها از فروپاشی روانی انسان جلوگیری میکند و مانع چیره
شدن نگرانی و اضطراب بر انسان میگردد. امید باور سبزی است که همچون چراغ در
تاریکی شبهای زندگی، فردایی بهتر را نوید میدهد.
هر
موجود زندهای به امید رسیدن به مقصد و مقصود خود حرکت و تلاش میکند.(۲۹)
حرکت، لذت زندگی است و سکون و ایستایی مایة خمودی و رنجوری است. نیروی این حرکت
«امید» است که چرخ زندگی را میچرخاند. اگر روزی امید از زندگی بشر حذف شود، چرخ
زندگی از حرکت باز میایستد و دوران دلواپسی دائمی بشر فرا میرسد.
نشانة
بارز امید به خداوند انجام عمل شایسته است. قرآن کریم میفرماید: «… فمن کان
یرجو لقاء ربه فلیعمل عملاً صالحاً…؛(۳۰) و هر کس به دیدار پروردگارش
امید دارد، باید کار نیک انجام دهد…» فردی که در پی تلاشهای متعدد، شکستهای
زیادی را تجربه کند و تلاش او موفقیتی به همراه نداشته باشد، مضطرب و مبتلا به
درماندگی و ناامیدی میشود. خداوند در بارة نهی از ناامیدی میفرماید: «قل یا
عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم، لا تقنطوا من رحمه الله؛(۳۱) ای بندگان
من که بر خود اسراف و ستم کردهاید از رحمت خدا نومید نشوید.»
در آیة
دیگر یأس از رحمت خداوند را بهشدت نکوهش کرده و این کار را مساوی با گمراهی معرفی
میکند: «و من یقنط من رحمه ربه الا الضالون؛(۳۲) و جز گمراهان چه کسی
از رحمت پروردگارش مأیوس میشود؟!»
انسان
امیدوار هرگز خود را در بنبست نمییابد و همواره در عمق تاریکیهای زندگی به سوی
روشنایی حرکت میکند. هر کسی که امید به بهبودی امور و اصلاح کارها را از دست
بدهد، نسبت به آینده و پایان کار دچار نگرانی و اضطراب میشود.
توبه
انسان
موجودی ضعیف است که در تمام مراحل زندگی به لطف و عنایت پروردگار نیاز دارد. نفس
امارة آدمی مؤثرترین عامل در انحطاط و سقوط اوست. بیشتر مردم مرتکب لغزشها و
نافرمانی خدا میشوند و در مبارزه با نفس شکست میخورند. در این هنگام است که
ناامیدی به سراغ آنان میآید و برای همیشه از رستگاری و رسیدن به کمالات انسانی
مأیوس میشوند. وقتی انسان راه بازگشت را به روی خویش مسدود میبیند، حاضر به
تجدیدنظر در رفتار خود نیست و با توجه به تیره بودن افق آینده، به هر سرکشی و
طغیانی دست میزند.
تجسم
اعمال بد و سنگین، همانند کابوسی وحشتناک بر روح انسان سایه میافکند و او را دچار
اضطراب و فشار روانی میگرداند. خداوند متعال با عنایتی که به بندگان خویش دارد،
راهی را برای آنان قرار داده است تا هر قدر هم به گناه آلوده باشند، راه نجات برای
آنان مهیا باشد. «توبه» یکی از بهترین راههای رهایی از کابوس درون و آزادی از
چنگال احساس گناه است؛ زیرا سبب آمرزش گناهان و تقویت امید انسان به رضایت الهی و
بازگشت به سوی خداوند متعال است و به همین سبب موجب کاهش اضطراب و نگرانی میگردد.(۳۳)
اگر
افراد مجرم در برنامههای غلط خود تجدیدنظر کنند، راه نجات برای آنان باز است و از
بیراهه به راه بازمیگردند. در قوانین کیفری کشورها، قانونی به نام «عفو مجرمان در
صورت پشیمانی از جنایات گذشته» وجود دارد تا روزنة امید به زندگی باشد. امید به
زندگی برای این نوع زندانیان مایة نشاط است تا حتی در زندان هم مشغول کار و فعالیت
شوند. اگر چنین امیدی وجود نداشته باشد، آنان هیچگونه تلاشی انجام نمیدهند و حتی
در زندان دست به هر جنایتی میزنند.(۳۴)
احساس
گناه یکی از عوامل اضطراب و افسردگی و مایة خستگی روح انسان است و باعث سرخوردگی
او در زندگی میشود. فردی که برای خود آیندهای مبهم و تاریک را ترسیم کرده است،
وضعیت خود را نامشخص میداند و یا در انتظار عذاب الهی پس از مرگ نشسته است، خواه
ناخواه دچار فشارهای روانی و اضطراب میشود، اما اگر بداند که آمرزش الهی نصیب او
خواهد شد، عزم خود را جزم میکند تا مرتکب گناه نشود و در صورت غفلت، اگر مرتکب
سرپیچی از فرمان الهی شود، مأیوس نمیگردد.
پینوشتها
۱ـ روانشناسی مرضی تحولی، پریرخ دادستان، ج
۱، ص ۶۱.
۲ـ غررالحکم و دررالکلم، عبدالواحد بن
محمد آمدی، ج ۲، ص ۸۸.
۳ـ ماهنامه معرفت، شماره ۷۵، اسفند ۱۳۸۲، ص
۱۵.
۴ـ روانشناسی یکتاپرستی، مهدی پروا، ص ۷۸.
۵ـ رعد، ۲۸.
۶ـ طه، ۱۴.
۷ـ نماز و عبادت امام علی«ع»، عباس عزیزی،
ص ۲۵.
۸ـ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۷۵، ص ۲۰۷.
۹ـ تفسیر مجمعالبیان، فضل بن حسن طبرسی، ج
۱، ص ۱۰۰.
۱۰ـ همة مردم برادرند، مهاتما گاندی، ترجمة
محمود تفضلی، ص ۱۰۶.
۱۱ـ غافر، ۶۰.
۱۲ـ میزان الحکمه، محمد محمدی ریشهری، ج
۳، ص ۲۸۴.
۱۳ـ یونس، ۱۲.
۱۴ـ تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج ۱،
ص ۶۴۲.
۱۵ـ نمازشناسی، حسن راشدی، ج ۲، ص ۶۷.
۱۶ـ انبیاء، ۸۴ـ۸۳.
۱۷ـ اسراء، ۸۲.
۱۸ـ المیزان فی تفسیر القرآن، سیدمحمدحسین
طباطبایی، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج ۱۳، ص ۱۷۹.
۱۹ـ همان، ص ۱۸۰.
۲۰ـ اصول کافی، محمدبن یعقوب کلینی، ج ۲، ص
۵۵۹.
۲۱ـ سیرة رسول خدا«ص»، رسول جعفریان، ص
۳۳۳.
۲۲ـ قرآن و روانشناسی، محمدعثمان نجاتی، ص
۱۲۲.
۲۳ـ نهجالبلاغه، ترجمة محمد دشتی، کلمات
قصار، شماره ۸۲، ص ۶۴۰.
۲۴ـ زمر، ۱۰.
۲۵ـ مأخذ قبل، خطبه ۱۹۴، ص ۴۰۷.
۲۶ـ احقاف، ۳۵.
۲۷ـ بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۴۲۳.
۲۸ـ آلعمران، ۱۵۹.
۲۹ـ مقدمهای بر نظریههای یادگیری، علیاکبر
سیف، ج ۲، ص ۲۲۱.
۳۰ـ کهف، ۱۱۰.
۳۱ـ زمر، ۵۳.
۳۲ـ حجر، ۵۶.
۳۳ـ قرآن و روانشناسی، محمدعثمان نجاتی، ص
۳۷۶.
۳۴ـ ماهنامه معرفت، شماره ۸۱، شهریور ۱۳۸۳،
صص ۴۷ـ۴۶.
سوتیتر:
اضطراب واکنش
فرد در مقابل یک عمل نابهنجار ناشی از تحریکات بیرونی یا درونی است و موجب میگردد
که فرد نتواند از موقعیت کنونی خود لذت ببرد. اضطراب بیشتر در کسانی مشاهده میشود
که با فشارها و موقعیتهای خطرناک اجتماعی مواجه هستند. افرادی که در محیطهای تهدیدآمیز
زندگی میکنند، دچار تنش، نگرانی، بیانگیختگی و بیقراری بیشتری میشوند.