اصلاحیه:
پیرو چاپ مصاحبه با کاپیتان سعیدرضا نصرفرد
در شماره پیش، ذیلاً
اصلاحات مورد نظر ایشان تقدیم میشود.
از چه مقطعی به دلیل شغلتان با حضرت آقا مرتبط شدید و خاطراتی
که در این باره از ایشان دارید، از چه مقطعی آغاز میشود؟
ـ اواخر سال 1372 از نیروی هوایی سپاه به هواپیمایی آسمان
منتقل شدم. اولین خلبانی بودم که از سپاه آمده بودم تا در «ایرلاین» کار کنم، آن
هم ایرلاینهایی که از نظر ساختار هنوز غربی بودند. پایهگذار تشکیلات نیروی هوایی
ارتش و هواپیمایی قبل از انقلاب، امریکا بود.
بعد از جنگ به همراه عدهای از خلبانان
نیروی هوایی ارتش ـ عزیزانی که اکثراً از قهرمانان جنگ بودند (استاد خلبانان سعیدی،
رهبر و آغاسی بیگ) ـ به ایرلاینها منتقل شدیم. من در ایران آموزش دیده بودم و
آنها در امریکا و لذا روحیات من با ساختار آن زمان سازگار نبود، زیرا جو و ساختار
ایرلاینها غربی بود… . مدیریت کلان هواپیمایی آسمان (آقای مهندس عابدزاده و….)
آدمهای مثبتی بودند، ولی بدنه سیستم غربی بود. خلبانهای آسمان بعضاً خلبانهای
زمان شاه بودند و از لحاظ سازمانی و تشکیلاتی، فرهنگ آن دوره حاکم بود، لذا از ما
کنارهگیری میکردند که البته طبیعی هم بود، ولی بعد از مدت کوتاهی همگی دوستان
صمیمی شدیم و من نیز برای نامبردگان به عنوان معلم و استاد خود ارزش و احترام
زیادی قائل هستم.
به هر حال من فرزند یک نظامی شهید بودم. بچههای نیروی هوایی
بچههای جنگ بودند و خدا وکیلی هم به همراه بچههای آسمان در آموزش برای من کم
نگذاشتند. کاپیتان بهارلویی، پورشفیقی، سعیدی، سهرابی، باقری فراهانی، ترابی، صادقی،
نظریان، سهیراد، سیاه منصوری و… همگی از بهترین دوستان من هستند.
… به عنوان خلبان تحت آموزش به فرانسه رفتم و در آنجا استاد ایرانی
من (استاد خلبان بهارلویی) پرسید: «تو
قبلاً با این هواپیماها پرواز کردهای؟» هواپیماهای جدیدی در فرانسه تولید شده بودند
و ایران هم بهتازگی آنها را خریداری کرده بود و ایشان اصرار داشت که تو قطعاً
قبلاً با این هواپیماها پرواز کردهای! …