طلوع تابناک
قیامی جاویدان
غلامرضا گلیزواره
ماه در
محاق
امام
خمینی با صدور بیانیههای شدیداللحن و صریح، ایراد سخنرانیهای مهم، موضعگیریهای
بجا و هوشمندانه، ماهیت دستگاه ستم و نقشههای امریکا و غاصبان قدس را برای نابودی
اسلام و ایجاد سلطه بر سرزمینهای اسلامی از جمله ایران افشا کرد. صلابت آن رهبر فرزانه که با اقتداری
معنوی توأم گردیده بود باعث گردید که مسلمانان ایران و حتی مردمان دیگر سرزمینهای
اسلامی ایشان را به عنوان بیدارگری بزرگ، عالمی شجاع و رهبر بزرگ قیامی دینی علیه
استکبار و استبداد بپذیرند.
از این رو، امریکا و اعوان و انصارش درصدد
برآمدند نا امام خمینی را که مانعی بزرگ بر سر راه مطامع و مقاصد شوم آنان بود به
نحوی از صحنههای سیاسی اجتماعی حذف کنند. آنان تصمیم گرفتند این نقشه را به بهانه
سخنرانی بسیار مهم امام در مدرسه فیضیه عملی سازند. از سوی دیگر تظاهرات وسیع روز
عاشورا در تهران، برای رژیم استبدادی وضع وخیمی را به وجود آورد و لذا رژیم تصمیم
گرفت قبل از آنکه اوضاع از کنترلاش بیرون برود، وارد عمل شود.
بدین
منظور در ساعت ۴ صبح ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، ۱۲ محرم ۱۳۸۳ کامیونهایی از سربازان و
مأموران امنیتی مأموریت یافتند از تهران به قم بروند و امام خمینی را دستگیر کنند
و دهها کوماندو و سرباز گارد به سوی منزل امام حرکت و محل اقامت ایشان را محاصره
کردند، به دور از چشم ارادتمندان امام و بدون سر و صدا از دیوار خانه امام بالا
رفتند، وارد منزل شدند و ایشان را دستگیر کردند تا به تهران ببرند. فریاد فرزند
ارشد امام، حاجآقا مصطفی اهالی را متوجه ساخت و آنان را از منازل خود بیرون آورد،
ولی اتومبیل حامل امام دیگر از قم دور شده بود.
روز 15
خرداد بود و ماشین حامل رهبر قیام قبل از طلوع آفتاب به تهران رسید و مستقیم به
باشگاه افسران رفت. امام را در باشگاه نگه داشتند و هنگام غروب به پادگان قصر در
سه راه زندان منتقل کردند. پس از ۱۹ روز هم امام را به سلولی در پادگان عشرتآباد
بردند. همزمان با دستگیری امام خمینی، آیتالله قمی در مشهد و آیتالله محلاتی در
شیراز دستگیر و به زندان تهران انتقال داده شدند، زیرا این دو عالم مبارز نقشی
اساسی را در پیشبرد نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی ایفا کردند.(۱)
بازتاب
بازداشت رهبر قیام در قم
خبر
دستگیری امام، جامعه ناآرام و مضطرب ایران را به مرحله انفجار رساند. مردم متدین
قم قبل از دیگر شهرها در اطراف منزل امام اجتماع و به اتفاق حاج آقا مصطفی به سوی
حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه«س» حرکت کردند. مأمورین پلیس کوشیدند با اخطار و استفاده
از بلندگو مردم را متفرق کنند و چون با عصیان و اعتراض عمومی مواجه شدند، محل
مأموریت را ترک کردند و اجتماع بزرگ و
باشکوهی از معترضین به دستگیری رهبر نهضت
در
صحن مطهر به وجود آمد.
جمعیت
عصبانی بعد از گوش دادن به اعلامیهای که خوانده شد از صحن بیرون آمد و به راهپیمایی
پرداخت. هنوز تظاهرکنندگان حدود دویست متر از حرم فاصله نگرفته بودند که با رگبار
مسلسل مواجه شدند. مردم خشمگین با سنگ، تکههای آهن و چوب سرسختانه در مقابل تانک
و مسلسل ایستادگی کردند و حتی موفق شدند به یک کامیون نظامی را که تلاش میکرد
میان جمعیت برود و عدهای را زیر چرخهای خود له کند، حمله قرار کنند و با آتش زدن
کامیون ارتشی و فرار راننده تانک به پیشروی خود ادامه دهند. این موفقیت بر مقاومت
مردم افزود. در این هنگام هواپیماهای نظامی وارد آسمان قم شدند و سعی کردند با
شکستن دیوار صوتی در میان اقشار گوناگون هراس و وحشت به وجود آوردند.
در
چهارراه شاه قم (سه راه غفاری) عدهای از تظاهرکنندگان که در شعارهایشان آزادی امام
را میخواستند در محاصره نیروهای امنیتی قرار گرفتند و مأموران از چند جهت آنان را
به رگبار بستند. عدهای از مردم ناچار به کوچه بنبست نمازی پناه بردند، ولی در
آنجا نیز مورد حمله تیربارهای دژخیمان قرار گرفتند و بدینگونه مبارزات و تظاهرات
اهالی قم که از ساعت 7 صبح ۱۵ خرداد آغاز شده بود، با به جا گذاشتن صدها شهید و
زخمی در ساعت ۵ بعد از ظهر سرکوب گردید و شهر به صورت یک ماتمکده درآمد.(۲)
تظاهرات
در تهران و شهرهای دیگر
در
تهران تظاهرات از میدان بارفروشها شروع شد و در بازار و میدان ارک به اوج خود
رسید. جمعی برای دراختیار گرفتن رادیو، یورش بردند، ولی با آتش سلاحهای گرم
سربازان و افراد پلیس به عقب رانده شدند. گروه دیگری به چند پاسگاه پلیس حمله
کردند و تعدادی اتوبوس، کامیون دولتی و باجه تلفن به آتش کشیده شد. مقارن ساعت ۱۰
صبح اغلب مغازههای تهران تعطیل شدند.
عده
زیادی از دانشجویان دانشگاه تهران، کلاسهای درس خود را تعطیل کردند و عدهای از
آنان به خیابانها آمدند و با شعار حمایت از امام خمینی و اعتراض به بازداشت امام
به صف تظاهرکنندگان پیوستند.
هزاران
تن از کشاورزان شهرستان ورامین و پیشوا و مناطق اطراف تهران که کثیری از آنان کفنپوش
بودند بعد از آگاهی از خبر بازداشت علمای عظام بهخصوص امام خمینی به سوی تهران
حرکت کردند و با مواجهه با مأمورین مسلح، عده زیادی از آنها کشته یا مجروح شدند.
در تهران
نبرد بین مردم و نیروهای نظامی تا ساعت 3 بعد از ظهر ۱۵ خرداد ادامه داشت. بعد از
آن در حالی که بیمارستانها مملو از مجروحان و مصدومان بودند، آرامش نسبی بر شهر
حکمفرما گردید و تظاهرکنندگان پراکنده شدند. از تعداد شهدا آمار دقیقی به دست نیامد.(۳)
با انتشار
خبر دستگیری امام و عدهای از علما و انعکاس قیام اهالی قم و تهران، در ظهر روز 15
خرداد در اوضاع اجتماعی و سیاسی شهر شیراز هم تحولاتی به وجود آمد و گروههایی از
مردم، از چندین محل به سوی مرکز شهر و مسجد وکیل حرکت کردند. تظاهرات و درگیری با
قوای انتظامی در آخرین ساعات این روز آغاز گردید و تا ظهر روز بعد ادامه یافت و طی
آن افرادی شهید و مجروح و عدهای دستگیر و روانه زندان شدند.
طی
مقابله مردم با مأموران شهربانی تعدادی مشروبفروشی و محل کسب بهائیان، آتش زده
شد. ساواک برای رهایی از این وضع، آیات عظام: دستغیب، محلاتی، میرزا هاشم دستغیب،
شیخ مجدالدین مصباحی و جلالالدین آیتاللهزاده را دستگیر و برای جلوگیری از شعلهورتر
شدن آتش قیام در روز 16 خرداد در شیراز حکومت نظامی اعلام کرد، اما مردم برخلاف آن
در برابر قوای امنیتی مقاومت کردند.(۴)
در
کاشان اقشاری از مردم علاوه بر شرکت در تظاهرات و پایداری در مقابل نیروهای
انتظامی، چند خانه و مغازه پیروان بهائیت را آتش زدند. در جریان مبارزات اهالی
کاشان طی روزهای ۱۵ و ۱۶ خرداد عدهای کشته و مجروح و تعدادی دستگیر شدند.
آزادی
امام خمینی
سرانجام
بر اثر پیگیری علما، مقاومت مردم و حمایت امت مسلمان از امام و نفوذ رهبری در میان
ملل مسلمان جهان، امام خمینی از حبس آزاد شدند و در ۱۷ فروردین ۱۳۴۳ ش به قم
بازگشتند و بدینگونه رژیم استبدادی در برابرحرکت خودجوش مردم که ریشه در دیانت و
ارادت آنان به علما داشت، تسلیم گردید. اهالی قم بهمحض اینکه از این ماجرا مطلع
شدند، با شور و شکوهی کم نظیر از امام استقبال کردند و در شهر و مراکز حوزه علمیه
به مناسبت آزادی امام جشنهای باشکوهی برگزار شدند. حضور امام، شهر را در غرق در
چراغانی و جشن و سرور کرد و مردم از سراسر کشور برای دیدار با زعیم عالیقدر شیعه
به قم آمدند. فردای آن روز هم در مدرسه فیضیه بدین مناسبت جشن مفصلی بر پا شد.(۵)
پس از
آزادی امام، روزنامه اطلاعات ۱۸ فروردین ۱۳۴۳،
مقالهای مبنی بر رفع سوءتفاهم و همگامی علما و روحانیت با مردم در اجرای
برنامه انقلاب شاه و ملت مردم انتشار داد. در ۲۱ فروردین امام در میان جمع کثیری
از افرادی که به دیدارشان آمده بودند، طی نطقی به کذب بودن مطالب مقاله مذکور
اشاره فرمودند:
«… در
روزنامه کثیف اطلاعات تحت عنوان اتحاد مقدس نوشتهاند با روحانیت تفاهم شده و
روحانیون با انقلاب سفید شاه و ملت موافقند. کدام انقلاب؟ کدام ملت؟ این انقلاب
مربوط به روحانیت و مردم نیست. به همه برسانید که روحانیت با این انقلاب موافق
نیست. ما که وسیله انتشاراتی نداریم. همه چیز را از ما گرفتهاند. تلویزیون که در
درست آن نانجیب است. رادیو هم که در دست خودشان است. اگر روزنامه اطلاعات جبران
نکند با عکسالعمل شدید ما مواجه خواهد شد. خمینی را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد
کرد».(۶)
شایان
ذکر است که شاه برای آزادی امام خمینی و به منظور تبرئه خود، تمام تقصیرات را به
گردن اسدالله علم انداخت تا از این رهگذر راه گریزی داشته باشد، لذا در ۱۷ اسفند
۱۳۴۲، علم بعد از اجرای نقشه خود کنار رفت و حسنعلی منصور جای او را گرفت.
موضعگیری
شاه و منصور در برابر امام که بعد از ۱۵ خرداد ایشان را تحت نظر داشتند، آشتیجویانه
و فریبکارانه بود، لذا هنوز چندی از تشکیل کابینه منصور نگذشته بود که دکتر جواد
صدر، وزیر وقت کشور، در قیطریه با امام ملاقات کرد و منصور هم در ۱۶ فروردین ۱۳۴۲
طی نطقی گفت:
«اینجانب
مأموریت دارم مراحم و عطوفت شاهنشاه را به مقامات روحانی ابلاغ نمایم».
نخستوزیر
جدید با این موضعگیری میخواست روحانیت را از مبارزه باز دارد و علما را متوجه
این امر سازد که دخالت در سیاست کار آنان نیست و لذا تمام کوشش خود را صرف جلب
رضایت امام ساخت، اما امام کسی نبود که با دستگاه ستم و استبداد و تشکیلاتی که
علیه دیانت مردم عمل میکرد، سازش کند.
امام،
شهید محلاتی را که با دکتر صدر همشهری بود خواستند و به ایشان فرمودند شما به
تهران بروید و به او بگویید اگر مطالب روزنامه را تکذیب نکند، هر چه دید از چشم
خود دیده است. شهید محلاتی به تهران رفت و در محل وزارت کشور با دکتر صدر ملاقات
و پیام امام را به او منتقل کرد. صدر گفت: «دین از سیاست جداست. در شأن روحانیت
نیست که در امور سیاسی دخالت کند.» او حاضر نشد موضوع کذب روزنامه اطلاعات در مورد
سازش روحانیت با رژیم را تکذیب کند، اما بعد از مدتی به قم آمد و با امام ملاقات
کرد. رهبر قیام نظرات خود را به او گفتند. سپس در نطقی فرمودند هیچ کس حق سازش
ندارد و مبارزه دوباره آغاز شد.(۷)
ماهیت
قیام
قیام ۱۵
خرداد ۱۳۴۲، طلیعه دوران جدیدی از مبارزات در تاریخ سیاسی ایران به رهبری امام
خمینی است که گسترش مقاومت علیه شاه و استکبار جهانی به رهبری امریکا و رژیم
اشغالگر قدس را برانگیخت. عوامل دولت استبداد تصور میکردند با ایجاد رعب و هراس در
میان مردم از طریق کشتارجمعی، دستگیریهای وسیع، حکومت نظامی و از میدان بیرون
بردن شخصیتهای مبارز خواهند توانست نهضت امام را متوقف سازند و حاکمیت خودشان را
تثبیت کنند.
برخی
تحلیل کردهاند که خیزش مزبور در ظرف یک روز سرکوب گردید، اما قیام 15 خرداد در
واقع حصاری را که شاه برای مصونیت خود ایجاد کرده بود درهم شکست، اگرچه ملت بهای
گزافی هم داد. اگرچه علما طلایهدار این قیام بودند، اما این حرکت تمام طیفها و
اقشار از جمله بازاریان، کسبه، کارگران، کشاورزان، دانشآموزان و دانشجویان را که
در آن حضوری فعال و اثرگذار داشتند در بر گرفت. عامل اتحاد و انسجام مردم متدین،
گرایشهای مذهبی و پیوند با علما و اتفاق همه آنها برای محو عوامل فساد، تباهی و
اسارت بود.
امام
خمینی در پرتو درایت، فراست، شجاعت و صلابتی که از طریق ایمان، تزکیه و تقوا به
دست آورده بودند، خالصانه و صادقانه رهبری این حرکت خودجوش را عهدهدار گردیدند.
سخنرانیهای افشاگرانه، پیامهای بیدارگرانه و تذکرات هشداردهنده ایشان، حمایتهای
بیدریغ روحانیون و طلاب مبارز را برانگیخت و سپس قشرهای گوناگون را به حرکت
درآورد و علیه ستم و تجاوز بسیج کرد.
جنبش ۱۵
خرداد بهخوبی این حقیقت مسلم و محتوم را به اثبات رساند که برای نبرد با رژیم
مسلح به انواع سلاحها و امکانات پیشرفته، میتوان با استقلال کامل و بدون وابستگی
به احزاب و جمعیتهای سیاسی و ملی و بدون پشتیبانی کشورهای خارجی پیش رفت، تنها به
خداوند اتکال کرد و از حماسههای مقدسی چون قیام عاشورا الهام گرفت.
در آن
موقع رژیم شوروی سابق با دولت شاهنشاهی ایران سازش کرده بود و لذا رژیم شاه
مبارزین مذهبی را مرتجع مینامید. هواداران سیاست شوروی هم این شعار را تکرار میکردند
و لذا در صف مخالفان نیروهای متدین قرار گرفته بودند. حامیان غربی نظام استبدادی
هم که شاه نماینده مجری برنامههای آنان بود مستقیماً زیر ضربات قیام پانزده خرداد
قرار گرفتند، بنابراین قیام 15 خرداد با عزتی که معنویت مذهبی به آن اعطا کرده
بود، مستقل و بدون گرایشهای شرقی و غربی شکل گرفت. مقام معظم رهبری حضرت آیتالله
خامنهای فرمودهاند:
«برای
آنهایی که احساس میکردند سازماندهی و تعلیمات عمیق اسلامی لازم است، قیام ۱۵
خرداد یک مبدأ بود. این حرکت، آدمهای اهل مبارزه و عناصر مخلص را متوجه یک سری
مسایل جدید کرد.»(۸)
این
حرکت بدان جهت سرکوب گردید و رنگ خون به خود گرفت که طی آن علما و مردم از حق دفاع
میکردند. امام خمینی«ره» فرمودهاند:
«زنها و
اطفال صغیر چه گناهی کرده بودند؟ چرا آنان را به مسلسل بستند؟ علما و خطبای مذهبی
چه جرمی داشتند؟ گناه آنان دفاع از حق و دفاع از قرآن بود. [علما] به جرم نصایح مشفقانه
و صلاحاندیشی اهانت شد، به حبس کشیده شدند، محصور گردیدند و مبتلا به مصایب شدند.(۹)
این
قیام از حماسههای نینوا و کربلا الهام گرفته بود. امام در این باره فرمودهاند:
«اگر
عاشورا و گرمی و شور انفجاری آن نبود، معلوم نبود چنین قیامی بدون سابقه و
سازماندهی واقع میشد.(۱۰)
لطف
الهی در این قیام کاملاً مشهود بود و بیانات امام مؤید این ادعاست:
«ملت
عظیم ایران لازم است شکر نعمتهای الهی را در سالروز [قیام] ۱۵ خرداد به جان و دل
به جای آورد و تمام آنچه را که گذشته است و میگذرد، از عنایات خاصه خداوند متعال
بداند که هر چه هست از اوست و به سوی اوست.»(۱۱)
حتی
نویسندگان اروپایی و امریکایی به جنبههای مذهبی و خودجوش قیام ۱۵ خرداد به رهبری یک
شخصیت عالیرتبه روحانی اشاره کردهاند. نیکی آرکدی استاد تاریخ دانشگاه کالیفرنیا
در لسآنجلس نوشته است:
«وقتی
خبر دستگیری امام خمینی در تهران انتشار یافت، مراسم عزاداری امام حسین«ع» به
تظاهرات علیه رژیم تبدیل گردید. روز بعد دامنه این تظاهرات به دانشگاه و شهرهای
شیراز، کاشان و مشهد کشیده شد و علیرغم صفآرایی سنگین نیروهای نظامی، تظاهرات
ادامه یافت. در این خیزشها از مردم دعوت شده بود علیه رژیم دست به نبردی مقدس
بزنند.
بعد از
گذشت چند روز تظاهرات سرکوب گردید. جبهه ملی انتظار چنین تظاهرات و قیامی را نداشت
و قبلاً با دستاندرکاران آن هیچگونه هماهنگیای نکرده بود. حرکت مذهبی مزبور بعد
از خرداد ۱۳۴۲، علیرغم سرکوبها، همچنان ادامه یافت».(۱۲)
پروفسور
حامد الگار یادآور شده است:
«حبس
کوتاهمدت امام خمینی نه تنها ایشان را مرعوب نکرد، بلکه سبب گردید بر شدت و کثرت
حملاتشان به حکومت طاغوتی بیفزایند تا آنجا که مبارزات گستردهای در سراسر کشور
توسط علما به منظور تنویر افکارعمومی شکل یافت. پیرو دستگیری و روشنگریهای امام
خمینی در بارة ضدیت رژیم پهلوی علیه اسلام در پانزده خرداد ۱۳۴۲، شهرهای بسیاری از
ایران شاهد قیام گستردهای بودند که به طور وحشیانه و قهرآمیزی سرکوب گردید».(۱۳)
یرواند
آبراهامیان اذعان میدارد:
«شاه
برای قانونی کردن انقلاب سفید رفراندومی سراسری برگزار کرد که به گفته عوامل
حکومتی در ۶ بهمن ۱۳۴۱ منشور شش مادهای با ۹/۹۹ درصد آراء تأیید شد، اما بیهودگی
این نتایج در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و در ایام محرم که روحانیان، کسبه، کارمندان، معلمان،
دانشجویان و کارگران در اعتراض به شاه به خیابانها ریختند، اشکار شد. این اعتراض
از شخصیت جدیدی در میان مخالفان یعنی آیتالله امام خمینی سرچشمه میگرفت».(۱۴)
ثمرات و
برکات قیام 15 خرداد
۱ـ
پانزدهم خرداد صبح صادقی بود برای انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی فرمودهاند:
«سالروز
خرداد ۱۳۴۲ خمیرمایه نهضت مبارک ملت بزرگ ایران و روز بذر انقلاب اسلامی ماست»(۱۵)،
«پانزده خرداد طلیعه نهضت اسلامی این ملت شجاع و غیور است.»(۱۶)
۲ـ قرار
گرفتن مرجعیت شیعه در سطح رهبری نیروهای مردمی متدین و نیز تثبیت مرجعیت و رهبری
امام با تأیید مراجع عظام، علما و حمایت اقشار گوناگون.
۳ـ
بیداری مردم و هوشیاری آنان برای پی بردن به فساد و ستم نظام طاغوتی و تصمیم برای
مبارزه با تشکیلات طاغوت. امام خمینی در این زمینه میفرمایند:
«نهضت
دوازدهم محرم (۱۵ خرداد) چنان سازنده و کوبنده بود که مردانی مجاهد، بیدار و
فداکار تحویل جامعه داد و آنان با تحرک و فداکاری خود، روزگار را بر ستمگران و
خائنان سیاه نمودند. ملت بزرگ را چنان هوشیار، متحرک و پیوسته کرد که خواب را از
چشم بیگانگان ربود.(۱۷)
۴ـ
آشکار گردیدن قدرت مذهب در بسیج گسترده مردمی و مقاومت در مقابل حرکتهای ضداسلامی
استبداد داخلی و استکبار جهانی.
۵ـ
فراهم آمدن مقدمات زوال تشکیلات شاهنشاهی به مثابه زوال بنیامیه و بنیعباس. امام
خمینی متذکر گردیدند:
«آن روز
(عاشورا) یزیدیان با دست جنایتکاران، گور خود را کندند و تا ابد هلاکت رژیم ستمگر
جنایتکار خویش را به ثبت رسانیدند. در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ پهلویان گور خود را کندند و
سقوط و ننگ ابدی را برای خویش برجای گذاشتند.(۱۸)
۶ـ
اتحاد، انسجام و همبستگی اقشار گوناگون، مبارزات عمیق و حسابشده امام خمینی در
این حرکت ضمن آنکه شعور سیاسی و درک سیاست اسلامی مردم را ارتقا داد، سکوت چندین
ساله طبقات گوناگون را به فریاد و حرکتشان را از قعود به قیام مبدل ساخت، آنان را
برای درهم کوبیدن جبهه باطل، متحد و منسجم ساخت و همگی در زیر خیمه الهیای که
امام خمینی (روح خدا) برافراشته بود گرد آمدند که: «متحد جانهای شیران خداست»(19).
پینوشتها
۱ـ زندگینامه سیاسی امام خمینی، محمدحسن
رجبی، ج اول، ص ۱۹۲؛ بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، سیدحمید روحانی، ج اول، ص
۴۵۸، تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دوران پهلوی، علیرضا امینی، صص ۲۸۳ـ۲۸۲.
۲ـ باران بیداری، ص ۲۷۴؛ تاریخ قیام ۱۵
خرداد به روایت اسناد، ج ۲، صص ۱۹ـ۱۶، خاطرات آیتالله خلخالی، ج اول، صص ۱۱۱ـ۱۱۰.
۳ـ ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج اول، ص
۵۱۴ـ۵۱۰، تاریخ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد، ج ۲، صص ۲۹ـ۱۸، روایت خرداد (قیام مردم
شهرستان ورامین در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲) سیدرضا حسینزاده، صص ۵۱ـ۴۸.
۴ـ باران بیداری، صص ۲۷۹ـ۲۷۸، خاطرات ۱۵
خرداد شیراز، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی.
۵ـ روزنامه اطلاعات، ۱۸ فروردین ۱۳۴۳؛
تحولات سیاسی و اجتماعی ایران، صص ۲۹۰ـ۲۸۹، سیاحت خورشید از نگارنده، صص ۹۹ـ۹۸؛
پابهپای آفتاب، ج ۶، صص ۳۲ـ۳۱.
۶ـ بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، ج
اول، صص ۶۵۸ـ۶۵۶.
۷ـ سیاحت خورشید، ص ۹۹، پابهپای آفتاب، ج
۶، ص ۳۲، روزنامه اطلاعات، ۱۶ فروردین ۱۳۴۳.
۸ـ یاد ایام، ج اول، صص ۱۱۳ـ۱۱۲.
۹ـ صحیفه امام، ج اول، ص ۳۳۵.
۱۰ـ همان، ج ۱۶، ص ۲۹۰.
۱۱ـ
۱۲ـ ریشههای انقلاب ایران، نیکی آرکدی،
ترجمه عبدالرحیم گواهی، صص ۲۴۱ـ۲۴۰.
۱۳ـ انقلاب اسلامی در ایران، حامد الگار،
ترجمه مرتضی اسعدی و حسن چیذری، ص ۶۹.
۱۴ـ ایران بین دو انقلاب، یرواند
آبراهامیان، ترجمه فیروزمند و دیگران، صص ۳۸۸ـ۳۸۷.
۱۵ـ صحیفه امام، ج ۱۶، ص ۲۹۰.
۱۶ـ همان، ج ۸، ص ۵۰.
۱۷ـ همان، ج ۳، صص ۳۱۵ـ۳۱۴.
۱۸ـ همان، ج ۱۶، ص ۲۹۴.
19. مولانا
سوتیترها:
1.
خبر دستگیری امام، جامعه ناآرام و مضطرب ایران را به مرحله
انفجار رساند. مردم متدین قم قبل از دیگر شهرها در اطراف منزل امام اجتماع و به اتفاق
حاج آقا مصطفی به سوی حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه«س» حرکت کردند و اجتماع بزرگ و باشکوهی
از معترضین به دستگیری رهبر نهضت در صحن مطهر به وجود آمد.
2.
هزاران تن از کشاورزان شهرستان ورامین و پیشوا و مناطق
اطراف تهران که کثیری از آنان کفنپوش بودند بعد از آگاهی از خبر بازداشت علمای عظام
بهخصوص امام خمینی به سوی تهران حرکت کردند و با مواجهه با مأمورین مسلح، عده زیادی
از آنها کشته یا مجروح شدند.